من از طرز خرامت می‌شناسم

اشرف غنی و راحیل شریف در کابل
اشرف غنی احمدزی و داکترعبدالله عبدالله که به زعم خودشان ناجیان این ملت اند، حالا به دلیل بی‌کفایتی و رسوایی‌های روز افزون شان با خشم و نفرت گسترده‌ی مردم مواجه شده اند. غنی و عبدالله اکنون که تخت و بخت شان را در پرتگاه سقوط و در حال از دست رفتن می‌بینند، در تلاش اند که از هر راه ممکن، آبی روی این خشم مردم بریزند.
یکی از بهترین و کوتاه‌ترین راه‌های جوگیر شدنِ مردم ما، دشنام دادن پاکستان و غُریدن علیه آن کشور است.
برخی از صفحات انترنتی پی‌هم پیام‌هایی از زبان غنی و عبدالله نشر می‌کنند که حوادث اخیر کشور را به نحوی به سیاست‌ها و برنامه‌های پاکستان ربط داده و هشدارهای مبنی بر عواقب بدتر این رویکردها به آن کشور داده اند. حالا که شعار مرگ به پاکستان و نفرین فرستادن به آی.اس.آی توسط ارگ‌نشینان این‌قدر مصرف داخلی دارد که می‌تواند خشم مردم را از یاد شان برد، باید اندکی در این مورد تامل کنیم.
حامدکرزی زمانی در مورد مداخله‌ی پاکستان و سایر کشورها در امور افغانستان گفته بود: هر کشور قدرتمندی علاقه دارد در امور دیگران دخالت کند، اگر ما هم قدرت می‌داشتیم در امور واشنگتن و کاخ سفید دخالت می‌کردیم.
غنی و عبدالله که اندکی فرصت و حوصله‌ی دقت را ندارند تا ببینند که این یک سال بر در و دیوار ارگ و قصر سپیدار چه گندهای ریخته اند.
درست است که پاکستان بخشی از سیه‌روزی‌های این ملت را رقم می‌زند، اما این کاملاً اشتباه و احمقانه است که همه گندها و تبه‌کاری‌های این مملکت را بریزیم پای آی.اس.آی و خود مان را فرشته‌ی این اوضاع تلقی کنیم.
غنی و عبدالله اگر واقعا می‌خواهند به پاکستان بفهمانند که انتقام مردم شان را می‌گیرند، جرات کنند و مانند راحیل شریف _که اندکی پس از حادثه با چوب دست داشته اش بدونِ اطلاع قبلی به کابل آمد_بروند اسلام آباد و در همان‌جا به پاکستانی‌ها هشدار بدهند که دست از کشتار مردم شان بردارند ورنه خون پاکستانی‌ها رنگین‌تر از خون مردمان کابل نیست.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مولوی حیات الدین،شیخ افراطی ی که اسلام را وارونه جلوه می دهدد

با رهبر داعش در شمال افغانستان آشنا شوید