مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان
مختار وفایی چند طلبهی که از سهم خمس و زکات ایرانیها در حوزات عملیه ایران نفرت تغذیه کرده و منافقت آموخته، اکنون بار دیگر به نمادهای از فتنه و شر در میان مردم بدل شده اند. من هیچ علاقه و نیازی به پرداختن به مسایل کوچک و بیارزش قومی، محلی و سمتی ندارم، اما وقتی عمق فلاکت، گمراهی و تباهی را در میان مردمی که در کنار آنان بزرگ شده و زیستهام میبینیم، رسالت خود میدانم که در حد خودم در این مورد به همنسلانم بنویسم . عکس از آرشیف من نه مانند اکثریت ملاهای نفرتپراکن و سیاهاندیش حربهی مانند اسلام و قرآن دارم و نه خطابههای آتشین و دروغین بلدم تا با احساسات مردم بازی کنم . هر ازگاهی که برای دیدار از پدر و مادرم به روستای ما در درهگزباستان /شولگره سر میزنم، عمق سیاهاندیشی و چالهی تاریکی که مردم ما را احاطه کرده مشاهده میکنم. تقریباً چهار دهه قبل و در جریان جهاد علیه تجاوز شوروی، در کنار مردان صادق و راستین، چند دلقک به ظاهر دیندار به بهانهی جهاد، مردم را علیه همدیگر شورانیده و آغازگر جنگ خانه بخانه شدند که اکنون نیز عقدههای بجامانده از آن دوران سیاه و ذلت، از مردم قربانی