پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب 17اسد 1377 مزارشریف، قتل عام هزاره ها، طالبان، چمتال، قزل آباد،

جنازه‌های ۱۷ اسد را هنوز دفن نکرده‌ایم

تصویر
-مختار وفایی ‌ «طالبان چون طوفانی این روستا را جارو کردند و حدود 70نفر اهالی روستا را به قتل رسانیدند. بعضی‌ها را سر بریدند و بعضی‌ها را زنده زنده پوست کردند.» * در یک   ظهر گرم تابستان همه‌چیز به‌خوبی جریان داشت، پدرم آبیاری می‌کرد، من و بچه‌های قریه در جوی آب کنار حویلی‌مان مصروف آب‌بازی بودیم. قریه از صمیمت و آرامش لبریز بود. برخی‌ها زیر سایه‌های درختان به قصه‌پردازی مصروف بودند و برخی‌ها در مزارع‌شان بیل می‌زدند. هوا نسبتاً گرم بود، حوالی چاشت بود که صدای تیراندازی از آن‌سوی قریه به گوش ما رسید. بی‌خیال به آب‌بازی‌مان ادامه دادیم. لحظاتی نگذشت که مادرم سراسیمه رسید، مرا از جوی آب کشید و داخل حویلی رفتیم. هنوز نمی‌دانستم چرا چشم‌ها همه نگران‌اند. قریه در سکوت وحشتناکی فرو رفته بود. زنان همسایه به خانۀ ما گردآمده بودند. وحشت از چشم‌ها و صورت همه می‌بارید. اما من به آب‌بازی فکر می‌کردم و اینکه صدای تیراندازی، ممانعت مادرم از آب‌بازی، نگرانی و اضطراب زنان روستا که در خانه‌ی ما جمع شده بودند چه ربطی باهم دارند؟ مادرم نگرانِ پدرم بود. می‌گفت او در ‌مزرعه آبیاری می‌کرد، نکند طالب