فرمانده جان احمد و زهرا موسوی
از دیروز تاحالا بحثهای زیادی پیرامون این دو تن در صفحات فیسبوک خوانده ام.
فرمانده جانمحمد بحیث مشاور امور مجاهدین برای ریاست شورای اجراییه تعیین شده و
زهرا موسوی هم عشقش کشیده و از بدنش عکسی روی صفحه اش گذاشته.برای من هیچکدام
تکان دهنده نبود. جان محمد یک تفنگسالار است و کاری بجز از مشورهدهی در امور
جهاد ندارد. بحث اصلی روی زهرا موسوی است که اکنون هراسی از فرخنده شدن خود و
دیگران ندارد. او چندی قبل خود را در اروپا رسانید و اکنون در آنجا عکسی از بدناش گرفته و روی صفحهاش گذاشته تا کار متفاوت و
موثری برای پایان دادن به خشونت علیه زنان در کشور کرده باشد.
حکم تقرری جان احمد و تصویر برهنه شدن زهرا موسوی |
من ایمانم با دیدنِ بدنِ برهنهی زهرا نمیلرزد و مطمینم که
دین هم با دیدنِ بدنهای برهنه به خطر نمیافتد، اما بحث جای دیگری است. بحث این
است که او خود را عضوی از فعالان جامعه مدنی در کشوری قلمداد میکرد که در آن همهچیز
باید از سوراخ دین و مذهب بگذرد تا تحقق یابد. اکنون عدهیی زیادی از ملاها و
شهروندان کشور، آزادی بیان، دمکراسی، حقوق بشر و حقوق زن را جزیی از شوخیهای کفار
با مسلمانان دانسته و تلاشها در این راستا را خیانت به خود و دین شان قلمداد میکنند.
با این حال بدنِ برهنه ی زهرا، تصورِ آن عده از ملاهایی افراطی و تاریکاندیش را
در مورد کافر بودنِ فعالان مدنی و کفری بودن شعارهای دمکراسی، حقوق بشر و حقوق زن
مهر صحه میگذارد و این کار او ضمن اینکه او را به هدف نهفته در پشت این کارش میرساند
پیامد خطرناکی برای تحقق این آرمانها در جامعهی فروخفته در تاریکی مذهب و دین
خواهد داشت.
من به انتخاب و عملکرد شخصی زهرا و دیگران احترام دارم، اما از یاد نبریم که اینگونه کوتهفکریها و رفتارهای نابجا باعث میشود که طالبان و دیگر گروههای تروریستی و اسلامگرا، تجمعات فعالان مدنی و حقوق زن را به دلایلی که خودشان توجیه میکنند هدف حملات تروریستی قرار بدهند. زهرا که خودرا کتابخوانده و آگاه میداند و بدون شک که پیرهنهای زیادتری نسبت به دیگران در این راه پاره کرده:) باید بداند که به جنگ ملاها و سنتِ حاکم در این جامعه و برای اعادهی حقوق زن، با بدنِ برهنه هیچکاری بجز از صادر شدنِ حکم کفریت و ترور برای آنعده از دوستانی که در افغانستان به مبارزات مدنی و انسانی شان متعهد اند حاصلاش نمیشود.
من به انتخاب و عملکرد شخصی زهرا و دیگران احترام دارم، اما از یاد نبریم که اینگونه کوتهفکریها و رفتارهای نابجا باعث میشود که طالبان و دیگر گروههای تروریستی و اسلامگرا، تجمعات فعالان مدنی و حقوق زن را به دلایلی که خودشان توجیه میکنند هدف حملات تروریستی قرار بدهند. زهرا که خودرا کتابخوانده و آگاه میداند و بدون شک که پیرهنهای زیادتری نسبت به دیگران در این راه پاره کرده:) باید بداند که به جنگ ملاها و سنتِ حاکم در این جامعه و برای اعادهی حقوق زن، با بدنِ برهنه هیچکاری بجز از صادر شدنِ حکم کفریت و ترور برای آنعده از دوستانی که در افغانستان به مبارزات مدنی و انسانی شان متعهد اند حاصلاش نمیشود.
امیدوارم همه بدانند که حساب زهرا با هزاران فعال حقوق زن،
فعالان مدنی و دادخواهان دمکراسی و آزادی در این کشور جداست. م.وفایی
نظرات
ارسال یک نظر