پست‌ها

تاش پهلوان، قهرمان میدان های بزکشی افغانستان کی بود و چگونه زیست؟

تصویر
تاش پهلوان فرزند عبدالواحد، در سال ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای قزل‌کنت درۀ‌گز ( ولسوالی شولگره ولایت بلخ) دیده به جهان گشود. تاش پهلوان از   مشهورترین چاپ‌اندازان افغانستان و از چهره‌های افسانوی میدان‌های بزکشی کشور بود که که دوبار مدال قهرمانی را از سوی محمد ظاهر شاه پادشاه افغانستان و    رییس جمهور داوود خان بدست آورد.   بار نخست در سال ۱۳۴۵ خورشیدی مسابقات بزکشی میان سراسر ولایات افغانستان در شهر کابل برگزار شد که در این مسابقه تاش پهلوان از درۀ‌گز توانست مقام قهرمانی را در سطح کشور از آن خوده نموده و مدال قهرمانی را از دست محمد ظاهر شاه بدست آورد. بار دیگر در سال ۱۳۵۵ نیز مسابقات بزکشی میان چاپ‌اندازان سراسر افغانستان در مزارشریف برگزار گردید که در این مسابقه تاش پهلوان مدال قهرمانی را از دست رئیس جمهور داوودخان بدست آورد. تاش پهلوان، در کنار بدست آوردن دو دور مدال قهرمانی ورزش بزکشی در افغانستان، ده‌ها بار در میدان‌های بزکشی در ولایات مختلف، افتخاراتی را نصیب خودش و مالکان اسب‌هایی را که می‌تاخت کرده است که در تاریخ ورزش بزکشی از وی به عنوان «مشهورترین چاپ‌انداز افغانستان» نام

آیین‌ و آداب در درۀ گز، (ولسوالی شولگره)

تصویر
آداب، رسوم، کنش و منش یک اجتماع جزئی از ارزش‌ها و فرهنگ عامیانة آن جامعه شمرده می‌شوند. جامعة سنتی افغانستان نیز دارای ارزش‌های گوناگون اجتماعی است که برخی از این رسوم و آیین‌ها از درازنای تاریخ تا کنون از نسلی به نسل دیگری انتقال یافته و برخی از آنان با گذشت روزگار، به فراموشی سپرده شده است. در این میان، باشندگان درۀ‌گز نیز، دارای رسوم، آیین و ارزش‌هایی هستند که از نسل‌های دور به یادگار گرفته اند. در ادامه به برخی از رسوم‌‌، عادات و باورهایی جالب که از سال‌ها بدینسو در میان باشندگان درۀ‌گز رواج داد اشاره می‌کنم.   طوی (عروسی) ازدواج و انتخاب همسر در میان باشندگان درۀ‌گز مانند سایر نقاط افغانستان موانع اجتماعیِ زیادی را به همراه دارد. تضادها و حساسیت‌های نژادی، قومی، لسانی و مذهبی هنوز هم تاحدی سدِ راه وصل دو جوان برای تشکیل خانواده می‌باشند. مواردی زیادی دیده شده است که حساسیت‌های نژادی، زبانی، قبیله‌یی، مذهبی و سمتی در ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان دردسر ساز و در برخی موارد، این حساسیت‌ها به کشمکش‌های بزرگ‌تری انجامیده است. به طور مثال خانواده‌های سادات، کمتر قانع

سراسر پر آشوب گردد زمین

تصویر
گاهی که از کارنامه غیرمسلکی حامدکرزی در دوره حاکمیت‌اش یاد می‌شود، در نخستین نگاه اسماعیل خان با آن آستین‌های دراز و دستمال مخصوص‌اش به یادم می‌آید که سال‌ها کرسی وزارت انرژی و آب را عهده دار بود و بی‌شمار فساد و غارت کرد.   اول و آخر شعارهای اشرف غنی، دولت‌سازی و سپردن کار به اهل کار است. دوره حکومت وحدت ملی با همه مسخره‌گی و تباهی‌اش گذشت و اشرف غنی هم دلیل ناکامی اش را «چیلک‌اندازی» ریاست اجرائیه می‌داند. حالا که دست اشرف غنی در تقرری‌ افراد برای همان پنجا فیصد سهم خودش در قدرتباز است ببینید چه کار می‌کند. در شاهنامه فردوسی داستان رفتن فریدون به جنگ ضحاک و جلوس کردن او بر تخت را می‌خواندم. فریدون هنگامی که بر تخت می‌نشیند، یکی از فرمان‌های مهم او این است که کسی به کار کسی دیگری دخالت نکند و هرکس باید راه خودش را برود. جنرالِ جنگ به جای مدیر اداری تعیین می‌شود و مدیر اداری به جای  افسر کشف و استخبارات. تاجر قانون‌گذار می‌شود و دهقان والی. دیپلمات به جای انجنیر معدن کار می‌کند و انجنیر تبدیل به گلبدین حکمتیار می‌شود. باز از خودما می‌پرسیم که ریشه این آشوب  و تباهی در کجاست؟ این