پست‌ها

دزدان چراغ بدست

تصویر
من از اکثریتِ نمایندگان مجلس گله‌یی ندارم. چون آنان درک و احساسی در برابر ملت و مسوولیت شان ندارند. اما حیرانم به خاموشی و ناکارآیی آن عده از بزرگوارانی که از آدرس‌های اکادمیک و مشروع مردمی به این مجلس راه یافته اند. اعضای مجلس نمایندگان بت ازگی قانونی را تصویب نمود که بر اساس آن، هر وکیل پس از دوره‌ی وکالت اش، 25 فیصد از معاش ماهانه‌ی قبلی اش را بطور مادام‌العمر دریافت نموده و ضمن داشتنِ دو محافظ، پاسپورت‌های ویژه‌یی سیاسی نیز برای خود و خانواده اش بخاطر سفرهای خارجی دریافت می‌کند. اوضاع نابسامان افغانستان و این تصمیمِ بدور از خردِ اعضای مجلس، توهین و دزدی آشکار از جیب خالی ملت است. می‌دانم وجدان‌های بیدار نیز در مجلس نمایندگان افغانستان حضور دارند، شاید این حضور اندک بوده که نتوانسته از تصویب این قانون جلوگیری کند. اما میدوارم رییس جمهورکرزی که آخرین روزهای رهبری اش را سپری می‌کند، این قانون شرم‌آور را توشیح ننموده و از برباد رفتنِ خزانه‌ی اندک ملت جلوگیری نماید.

زنگ خطر برای خبرنگاران

تصویر
شهادت مظلومانه‌ی خالد آگاه، مجری برنامه‌های طنزی و تفریحی رادیو لحظه، که ساعت 2 بعد از ظهر روز شنبه در جلوِ چشمان فرزندان و خانواده اش، تیرباران شد، به شدت اندوهگینم ساخته است. این حادثه به حدی به روحیه‌ی من، که مرگ را بارها در راه کار مطبوعاتی در آغوش گرفته ام، تاثیرکرد که از دیروز تاحال جرئت نوشتن در این مورد را نداشتم... برای خالد، بهشت برین و برای بازماندگان اش صبر، امنیت و سلامت آرزو می‌کنم. من به عنوان کسی که به روزنامه‌نگاری به عنوان یک مسلک مقدس می‌نگرم و زندگیم را وقف اطلاع‌رسانی و نوشتن دردهای مردم کرده و می‌کنم، به شدت از فضای اختناق‌آلود کنونی کشورم هراس دارم. خالدآگاه، از پنج سال بدینسو در رادیوی محلی لحظه کار می‌کرد و همزمان دانشجوی دانشکده‌ی انجنیری نیز بود. او 27 سال داشت و از وی دو کودک 4 ساله و 7 ساله بجا مانده است. با قتل خالد آگاه، سال 2014، خونین ترین سال برای خبرنگاران افغانستان نامیده شد.

مطبوعات افغانستان، از شمس‌النهار تا «دهة طلایی»

تصویر
مختار وفایی مطبوعات آزاد و دموکراسی دو لازم و ملزوم هم‌دیگر‌اند. مطبوعات آزاد و رسانه‌های متعهد، در‌واقع نقش اکسیژن را برای دموکراسی داشته‌اند. هم‌چنین بسیاری از دانشمندان به این مقوله معقتد‌اند که: «بدون دموکراسی نمی‌توان روزنامه‌های واقعی داشت، و بدون روزنامه، دموکراسی ممکن نیست . » ‌ افغانستان، کشوری که سال‌های بیشترِ عمر‌‌ش را با جنگ و تفنگ سپری کرده و برای مردمانش ‌کمتر زمینه‌های آموزش و دانایی فراهم کرده است نیز، موجودیت و فعالیت مطبوعات را در نقش‌های گوناگونی تا هنوز ‌تجربه کرده است. با عمر درازی که تاریخ مطبوعات افغانستان دارد، تا هنوز از آن ثمرة چندانی در بدنة جامعه، ‌جز ‌موارد استثنایی، دیده نشده است. دلیل آن هم آشکار است: موجودیت نظام‌های سرکوبگر، استبدادی و خودکامه در تاریخ افغانستان، جایی برای آزادی بیان و بروز خواست‌ها و افکار عمومی نگذاشته و همواره سخن را بالانشین‌ها زده‌اند و بس ! به‌تازگی افغانستان، شامل کشورهایی شد که حق دسترسی به اطلاعات، از حقوق اساسی شهروندان آنان به شمار رفته و این قانون ‌به رسمیت شناخته‌ شده است. بر این اساس، پس از این هیچ اداره

فعالان مدنی در بلخ:

تصویر
بی احترامی به رای مردم، بحران می‌آفریند شماری از فعالان مدنی ولایت بلخ در حالی که مسوولان کمیسیون‌های مستقل انتخابات و رسیدگی به شکایات انتخاباتی نیز حضور داشتند، در یک نشست مطبوعاتی از تیم‌های انتخاباتی خواستند تا با احترام گذاشتن به رای مردم، از رفتنِ کشور بسوی بحران جلوگیری کنند. در نشست فعالان مدنی که در مرکز انجمن خبرنگاران شمال در شهر مزارشریف برگزار شده بود، روی بی‌طرفی کمیسیون مستقل انتخابات و پاسداری از آرای مردم تاکید شد. مختار وفایی، روزنامه‌نگار و فعال مدنی   که در این نشست سخن می‌گفت، با یادآوری از حضور وسیع و گسترده‌ی مردم افغانستان در پای صندوق‌های رای‌دهی، کمیسیون مستقل انتخابات را مکلف به پاسداری از آرا و شهامت مردم در حمایت از انتخابات دانست. به گفته‌ی مختاروفایی، در جریان کارزارهای انتخابات دور دوم، 101 تن از شهروندان افغانستان در اثر حملات دهشت افگنان و سایر اتفاقات، به شهادت رسیدند و ده‌هاتنِ دیگر زخم برداشتند. این روزنامه‌نگار و فعال مدنی در بلخ، نشر آمارهای غیر رسمی   از صندوق‌های رای‌دهی، پرداختن به عقده‌ها و خواست‌های شخصی از سوی برخی از هوا

زور آزمایی جنرالان شمال!

تصویر
بدست گرفتن و از دست دادنِ قدرت در تاریخ افغانستان، هم‌واره آغشته به خون جنایت بوده است. از برکتِ دمُکراسی و نظام مردم‌سالاری، افغانستان برای اولین بار، شاهد انتقال قدرت، توسط انگشت‌های رنگی مردم است. مبارزات سیاسیِ که روزی از میله‌ی تفنگ و نفرت تامین می‌شد، اکنون تقریباً شکل انسانی و مدنی را بخود گرفته است. جنرال عطامحمدنور، جنرال عبدالرشید دوستم و جنرال جمعه‌خان همدرد، سه چهره‌ی جهادی، خبرساز، جنجال‌آفرین و تقریباً افسانه‌یی در روایت‌های جنگ و جهاد افغانستان است. صفحات تاریخ افغانستان از چندین دهه بدینسو، رویارویی‌های خونینِ دهه‌ی هفتاد خورشیدی میان این سه تن را بخاطر بدست گرفتن قدرت در خود ثبت کرده است. آن‌روزها، این سه تن، هم‌دیگر را در طلبِ قدرت، با تفتنگ، گلوله و خمپاره جواب می‌دادند. اِم‌روز اما، خمپاره و گلوله جایش را به نصب پوسترهای انتخاباتی و شلیک راکت و هاوان جایش را به مناظر‌های تلویزیونی داده است. اکنون جنرال دوستم و جنرال جمعه خان همدرد، در تیم اشرف غنی احمدزی و جنرال عطامحمدنور، در تیم عبدالله عبدالله حضور دارد. هرچند ادبیات سیاسی در افغانست

انتخابات و زایش عقده‌ها

امیدوارم عقده‌های پسا انتخابات، منجز به زایش «داعش» در افغانستان نشود . تا جایی که دیده شده، برخی از سیاسیون ما بویی از فرهنگ شکست نبرده   و   همه‌چیز را با زبان نفرت و شرارت جواب داده اند . وضعیت و زمان حساس است. فقر و بیکاری بیداد می‌کند، نا امنی رو به گسترش است. بانک‌ها در معرض تحریم جهانی قرار گرفته، در جیب وزارت مالیه هم موش خانه کرده، گروه‌های تروریستی و القاعده در حال بازگشت به افغانستان است و صبر مردم از این همه فاجعه و نگرانی لبریزه شده....فقط برای خاکستر شدنِ افغانستان، نیاز است، یکی از دو نامزد محترم ریاست جمهوری نتایج را نپذیرفته و از هوداران اش بخواهد به خیابان‌ها بریزند. فرهنگ اعتراضات خیابانی هم که این‌جا با چوب و سنگ و خون‌ریزی رنگین‌ است ... آن‌چه تاهنوز بر فضای انتخابات و دمُکراسی در افغانستان حاکم بوده، عقده، تعصب، نفرت، شرارت، خودبزرگ‌بینی و توهین بوده است . یکی هشدار تصفیه حساب پس از پیروزی را می‌دهد و دیگری خودش را نماینده‌ی تام‌الاختیار «ملت» می‌داند . چه خوشبین باشیم چه بدبین، در صورتِ ناکامی در مدیریتِ انتخابات، افغانستان به بحران رفته و تاریخ ر

آسیب‌شناسی حضور جوانان در پروسه‌های ملی و سیاسی

تصویر
 موسسه مشارکت ملی، با راه اندازی برنامه‌ی «سال نو، امید نو» در صدد آن شد تا حضور جوانان افغانستان را در ساختارهای سیاسی و مدیریتی، آسیب شناسی نموده و با شناسایی فرصت‌ها و چالش‌ها، در صدد طرح یک راهکار برای گسترش حضور جوانان و معنی بخشیدن به حضور شان در ساختارهای سیاسی و مدیرتی کشور شد. این برنامه که همزمان در چندین ولایت کلیدی افغانستان اجرا می‌شود، گردانندگان آن در تلاش اند، تا با طرح گفتمان‌ها، نشست‌ها و کنفرانس‌های علمی و مسلکی، با شناسایی سدها و موانع، راهی برای به پیش رفتنِ جوانان در پروسه‌های ملی و سیاسی جستجو کنند. این برنامه همزمان در ولایت بلخ اجرا شد. نشست‌های متعددی با دانشجویان، استادان دانشگاه، مقامات حکومتی و فعالان مدنی در این مورد برگزار شد و دیدگاه‌های متفاوت در این مورد ابراز گردید. در این نشست‌ها عمدتا روی سه گزینه بحث صورت گرفت. اینکه چه فرصت‌ها، چالش‌ها و راه‌کاری برای حضور جوانان در پروسه‌ها و ساختارهای سیاسی موجود است. اکنون فشرده‌یی از برداشت‌هایی این جلسات را این‌جا یاد آور می‌شویم. چالش‌ها فرا راه حضور جوانان در پروسه‌های سیاسی -           فقدان