پست‌ها

خط قرمز اطلاع‌رسانی در شمال

تصویر
خودکامگی حاکمان محلی، بی‌رحمی و خشم دهشت‌گران، زورگویی و ستمِ جنگ‌سالار، نفهمی و کج‌فهمی مسوولان ادارات و مردم، کار اطلاع‌رسانی را در افغانستان به شدت دشوار ساخته است. شمال که بسوی ناآرامی‌ و تک‌تازی‌های بیشتر در حرکت است، این‌روزها خط قرمز اطلاع‌رسانی شمرده می‌شود. ولایت شمالی سرپل از ولایات نا آرامی است که چند زورمند محلی بنام والی و فرمانده امنیه، در آن‌جا حکومت ملک‌الطوایفی ایجاد کرده اند. هرچند لاف حمایت از رسانه و خبرنگار را می‌زنند، اما در کنار دیگر تهدیدات آنان نیز خشم شان هر ازگاهی از قنداق تفنگ و سیلی به خبرنگاران حواله می‌کنند. با تاسف امروز شنیدم که آقای آتیلانوری خبرنگار آریانانیوز و یعقوب علی مدنی روزنامه‌نگار آزاد، توسط افراد وابسته به پولیس نظم عامه ولایت سرپل، به شدت لت و کوب شده اند. یعقوب علی مدنی و آتیلانوری هرچند علت این جنایت هنوز معلوم نشده، اما این بار نخست نیست که مسوولان ولایت سرپل علیه خبرنگاران و رسانه‌ها‌ دست به ماشة تفنگ می‌زنند. بارها چنین جنایتی رخ داده، اما مسوولان ولایتی و مرکز، با بی‌توجهی و بی‌کفایتی از کنار آن گذشته اند. من از

رهبری خفته در آغوش غربت

تصویر
مختار وفایی در این شهر رهبری خفته است که میلیتی احیای هویت اش را مدیون او می‌داند. رهبری که دوست‌دارانش او را بنیان‌گذار عدالت اجتماعی در افغانستان دانسته و همه ساله با ‌ده‌ها هزار دالر برایش محفل یادبود برپا می‌کنند. او عدالت   و برابری می‌خواست. همه را یک‌سان دانسته و جنگ را به عنوان یک راه حل مردود می‌پنداشت. این سترگ عدالت‌خواه، بیست سال قبل بدست سربازان تمامیت‌خواه ملاعمر شهید شد. مزاری به مردم توصیه کرده بود: «هوشیار باشید کسی با سرنوشت شما بازی نکند!». توصیة که اکنون به یکی از چرب‌ترین شعارهای «بازی»‌گرانِ سرنوشت مردم هزاره تبدیل شده است. مزاری به مردم‌اش می‌گفت: زندگی را فقط در کنار شما مردم می‌خواهم، از خدا خواسته ام که در کنار شما کشته شوم...او مردم اش را دوست داشت و شبیه آنان پشمینه پوش و صادق بود. وقتی وارد کوچة می‌شوی که در انتهای آن مرقد شهید مزاری است، اولین چیزی که به چشم‌ات می‌خورد اعلانات شرکت‌های تجارتی یکی از دوست‌داران مزاری است که شبیه دروازه بر سرِ آن کوچه نصب شده است. اگر بخواهی مطمین شوی که آیا این جاده به مرقد مزاری منتهی می‌شود یا خیر د

حَی عَلی‌ّالجِهاد!

تصویر
مبلغان گروه‌های تروریستی، هم‌گام با جنگجویان این گروه‌ها، فعالیت‌های تبلیغی شان را در شهرها و دهات ولایات شمال گسترش داده اند. در کنار هفته‌نامة «خلافت» وابسته به حزب بنیادگرای التحریر و مجلة «حقیقت» وابسته به گروه تروریستی طالبان، اکنون نشریات و کتاب‌های در توصیف و فضایل جهاد علیه نیروهای خارجی و دولت افغانستان نیز منتشر می‌شود. تازه‌ترین محصول نشراتی جهادگرایان در شمال، نشر کتابِ «حی‌ علی‌الجهاد» در مزارشریف است که نویسنده، ضمن تکفیر کردنِ پیروان یکی از مذاهب در افغانستان، کشور را اشغال شده و دین اسلام را در خطر انزوا توصیف می‌کند. ابومحمد حفیظ‌الله محمدی، ترتیب دهندة این کتاب، مردم افغانستان را بسوی جهاد دعوت کرده و حضور نیروهای خارجی را در افغانستان، اشغال یک کشور اسلامی توسط کفار می‌خواند. چاپ‌خانه‌یی که این کتاب را در مزارشریف منتشر کرده می‌گوید که تمامی نسخه‌های این کتاب در قریه‌ها و ولسوالی‌های ولایت بلخ توزیع گردیده است. ارگان‌های امنیتی اگر دست جهادگرایان را، از چنین تبلیغاتی کوتاه نکنند، بزودی شاهد پیوستنِ گروه‌های زیادی از جوانان بیکار و منحرف به صفوف گروه‌های

درختی با تنِ آهنین

تصویر
ترس، حیرت و جهل، سه عیب بزرگ بشر و سه انگیزة اساسی در پیدایش خرافات و خیال‌های خرافی است. این سه عامل از زمانه‌های دور تا کنون در جامعة افغانستان محکم‌تر از هر باوری جا باز کرده اند. حضور این سه عامل در ذهنِ جامعة ما باعث شده است تا، گاهی از درختی خون حسن و حسین بچکد و گاهی هم خدا و محمد در پوست حیوانات ظاهر شده و حقانیت شان را ثابت کنند ! این‌جا ولایت سرپل است. ولایتی که در اوج بدمستی‌های گروه‌های تروریستی و تبِ نافرمانی‌های مسوولا محلی می‌سوزد . این درخت در چندصد متری قبر امام‌زاده یحی قرار دارد و باشندگان محل، عمر آنرا بیشتر از 1300 سال می‌دانند . بنابر گفته‌های مردمِ‌محل، یحی بن زید، در جوار همین درخت به قتل رسیده و به همین سبب به «درخت امام‌زاده یحی» مشهور است که از احترام خاص در میان دوست‌داران امام‌زاده برخوردار است . برخی از باشندگان محل، معتقد اند که این درخت مقدس است و اره کردن و سوختاندنِ آن پیامد‌های بدی در پی دارد . تنِ زخیم و عظیمِ این درختِ مقدس و بیچاره، کاملاً با میخ‌ پوشانیده شده . این درخت که اکنون آهنین پوش است، گفته می‌شود شفادهندة دردهای بی‌درمانی نی

ازبیکستانی‌‌ها، پرچم‌داران جدیدِ جنگ در شمال

نویسنده: مختار وفایی شمال افغانستان این‌روزها، در تبِ یاغی‌گری ‌هزاران مرد مسلح غیرمسئول و تحرکات روزافزون گروه‌های تروریستی از جمله تروریستان ازبیکستانی وابسته به گروه داعش ـ‌گروهی که در هم‌پیمانی با طالبان فعالیت می‌کنندـ می‌سوزد. با اتفاقاتی که از مدتی در شمال جریان دارد، حوزۀ شمال در کل و ولایات فاریاب، سرپل و کندز به‌ طور مشخص، در حال تبدیل‌شدن به کانون جدید جنگ و ناآرامی در افغانستان است. صدها تروریست ازبیکستانی که قبلاً در وزیرستان پاکستان آموزش‌های نظامی، رزمی و اسلامی فرا گرفته‌اند، اکنون با خانواده‌های‌شان در ولایت‌های مهم و استراتژیک شمال از جمله فاریاب، سرپل، جوزجان و بغلان جابه‌جا شده و مصروف زمینه‌سازی برای حضور بیشتر نیروهای وابسته به داعش به ولایات شمال‌اند. این تروریست‌ها، مراکز آموزشی نظامی و رزمی را در نقاط مختلف شمال از جمله دشت لیلی و دشت بایغور ولایت جوزجان، ولسوالی‌های المار و قیصار ولایت فاریاب، ولسوالی کوهستانات ولایت سرپل و برخی از نقاط ناآرام ولایت کندز ایجاد کرده و به نیروهای طالبان و افراد تازه‌جذب‌شده در صفوف‌شان ‌مهارت‌های ماین‌سازی، ماین‌گذ