پست‌ها

اوضاعِ رو به افول

تصویر
نزدیک به دوسال است که رهبری دیپلماتیک یک کشور قدرتمند جهان را در شمال افغانستان به عهده دارد. یک‌سال قبل در بحرانی‌ترین روزها با او آشنا شدم. من با موجی از نگرانی‌ها از بدتر شدن اوضاع و از دست رفتن دست‌آوردها سخن می‌زدم و او از امیدهایی که در چهره‌های هم‌وطنانم دیده بود صحبت می‌کرد. من از به غارت رفتن کمک‌های جامعه‌ی جهانی توسط دولت‌مردان و قدرت‌مندان سخن زده و ملت را بیچاره‌ و بیچارگی‌های بیشترش را پیش‌بینی می‌کردم و او از موثریت دست‌آوردها و تلاش‌های جامعه‌ی جهانی و کشورش در افغانستان صحبت کرده و آینده را از آنِ مردم افغانستان می‌دانست. من هرگاه از وخامت اوضاع، عقب‌گرد وحشتناک و تغییر جغرافیای جنگ و نفرت بی‌پایان من و هم‌وطنانم از دزدی و چپاول رهبران دولتی سخن می‌زدم او می‌گفت: افغانستان در حال گذار است و این یک مرحله‌ی است که باید آن‌را کشورتان سپری کند. اکنون که روزهای آخر ماموریت دیپلماتیک اش را سپری می‌کند امید از سخنان‌اش رخت بر بسته و می‌گوید: آنچه جریان دارد امید به بهبود اوضاع را از مردم گرفته و نوعی نگرانی و نا امیدی را به مردم داده است. می‌گوید یک‌سال قبل فکر

آخرین گلوله‌ها را برای شلیک به خودمان نگه‌داشته‌ایم

تصویر
عمرصافی والی کندز ساعتی قبل در یک کنفرانس مطبوعاتی به رسانه‌ها از تصرف مرکز چاردره و آزادسازی ‍پاسگاه غلام‌علی، که ۷۰ تن از سربازان ارتش به فرماندهی عبدالمجیب اندرابی در آن در محاصره‌ی طالبان گیر مانده اند سخن زده است.والی کندز گفته است که به فرمانده اندرابی یک نمره زمین   و مقداری پول نقد هدیه داده شده است. ساعت 5 امروز سه شنبه با فرمانده عبدالمجیب اندرابی، تلفنی صحبت کردم. او می‌گوید که هنوز شدت محاصره ادامه دارد و جنگجویان بیشتری از گروه طالبان به پاسگاهش هجوم آورده است. این فرمانده از کمبود تسلیحات و عدم حمایت مقامات سخن زده و می گوید که آخرین گلوله ها را برای شلیک به خودشان نگه داشته اند. فرمانده اندرابی می گوید نیروهایی که از مزار و کابل آمده با تصرف مرکز چاردره، مصروف عکاسی و فیلم‌برداری در ساختمان ولسوالی و فرماندهی امنیه چاردره است و بجز از مرکز این ولسوالی در هیچ نقطه‌ی دیگر پیشروی نشده است. این فرمانده می گوید که   از آزادسازی و شکستاندن محاصره خبری نیست و حرف والی کندز نیز واقعیت ندارد. این هم فایل صوتی مصاحبه‌ی من با فرمانده عبدالمجیب اندرابی

در یک‌قدمی تحولات مهم

- سه هزار جنگجوی داخلی و ۷۰۰ جنگجوی خارجی در دو نقطه‌ی استراتژیک ولای فاریاب تجمع کرده و تصمیم انجام حملات تهاجمی بالای ولسوالی‌های قیصار و المار را دارند. - فاریاب از ولایت‌هایی است که قربانی وعده‌ها و رویکرد فاشیستی رییس جمهور غنی شده و تاکنون هیچ‌کسی از این ولایت در یک پست مهم حکومتی گماشته نشده و نخواهد شد. - روند انتقال جنگ به شمال و سقوط ولایت فاریاب در برنامه‌های ارگ‌نشینان است و جنرال دوستم و عطامحمدنور به کمک مردم جلوی این خیال آنان را خواهد گرفت. - پس از شکل‌گیری اتحاد احزاب جنبش و جمعیت، اکنون قرار است ده‌هزار نیروی مردمی علیه طالبان در سراسر ولایت فاریاب بسیج شود. - همه روزه تماس‌های تلفنی میان جنرال دوستم و عطامحمدنور برای هماهنگی بیشتر در مورد اوضاع شمال جریان دارد. ----- این‌ها گفته‌های یک مقام ارشد حزب جنبش و نزدیک‌ترین شخص کلیدی جنرال دوستم در ولایت فاریاب است که در جریان صحبت مفصلی که باوی داشتم ارایه کرد. رحمت‌الله ترکستانی، قبلاً رییس شورای ولایتی فاریاب بود و اکنون ضمن عضویت در این شورا، رییس شورای ولایتی حزب جنبش در این ولایت است. او لحن اعترا

گسست و پیوست جنرال‌ها

تصویر
عکس از صفحه ی فیسبوک عطامحمدنور بخشی از ناآرامی‌های محلی در شمال، زاده‌ی تضادها میان احزاب جمعیت و جنبش است. عطش ناتمام قدرت طلبی، زیاده‌خواهی و انتقام در میان رهبران این دو جریان هر از گاهی باعث خلق ناآرامی و تشنج در ولایات فاریاب، سرپل و جوزجان شده است. این دو حزب سیاسی قدرتمند، تاکنون بارها گسست و پیوست را تجربه کرده اند. از اتحاد یک هفته‌یی میان جنرال‌های قدرتمندی که این دو جریان را رهبری می‌کند گرفته تا تضادها و تنش‌های که سایه‌ی همدیگر را با سنگ می‌زدند. اکنون که اوضاع شمال خلاف میل هر دو حزب جریا دارد، اگر به یک توافق و همگرایی دست نیافته و روی عطش انتقام جویی شان آب اتحاد نریزند، زوال آنان را بزودی شاهد خواهیم بود. اتحاد این دو جریان ضمن این که بخش بزرگی از ناآرامی های شمال را خاموش می سازد، نیروهای ویرانگری را که کمر به بلعیدن شمال بسته اند نیز خنثا خواهند کرد. بتازگی سران احزاب جمعیت و جنبش در فاریاب، به رسم اتحاد دست به دست هم داده و توافق کرده اند که علیه دشمن مشترک در کنار هم بیایستند. این توافق اگر تظاهر نباشد، به نفع مردم است و می‌تواند سیلی محکمی بروی بدخوا

جنگ از تغییر جغرافیا تا تغییر هویت

طالب، انتحار و ترور در گذشته   صرف با نام قوم پشتون هم‌خوانی داشتند.ازبیک‌ها، هزاره‌ها و تاجیک‌های افغانستان از بدو پیدایش پدیده‌ی خون آشام طالب در جبهه‌ی مخالف آن قرار داشته و برای نابودی آن خون‌های زیادی را هزینه کردند. اکنون نیز باور غالب این است که طالب یعنی پشتون، پشتون یعنی طالب. اما غافل از این‌که مهندسان امارت طالبی این زیرکی را به خرچ داده اند که این جریان ظرفیت تغییر چهره و درنوردیدن سایر اقوام را نیز داشته باشند. اکنون با پیچیده شدنِ روند جنگ و تغییر جفرافیای آن در افغانستان، نسل جدید از جنگاوران جهادی در صف ایستاده اند. این نسل دیگر خلاصه به قوم پشتون نمی‌شود.حالا زبان اکثریت طالبان در شمال ازبیکی و فارسی است. پشتون در اقلیت است و آن هم در نقش سرباز و جنگجو. این طرح از همان ابتدای آغاز روند انتقال جنگ به شمال روی دست گرفته شده بود. مهندسان این طرح خیلی زیرکانه عمل کردند و حالا تماشاگر عملی شدن آن هستند. اکنون اکثریت والیان، ولسوالان و مسوولان نام نهاد طالبان در ولایات شمال، از اقوام غیر پشتون و بخصوص ازبیک و ترکمن هستند. در روند انتقال جنگ، تنها جغرافیا مطرح