پست‌ها

قدس و قلمروِ منافع ولایت فقیه در افغانستان

تصویر
  مختار‌‌‌‌‌‌‌‌وفایی، روزنامه‌نگار ایران به عنوان یکی از بازیگران مهم و قدرتمند منطقوی، پس از عراق و سوریه مهم ترین توجه را در منطقه به اوضاع افغانستان منحیث همسایه‌‌ی که میتواند باعث آرامی یا بی‌ثباتی‌اش شود دارد. ایران طی سال‌های پس از انقلاب به رهبری سید روح‌الله خمینی، نفوذش را در میان مردم و دولت‌های افغانستان از طریق عناصر مذهبی و دینی برجسته نگهداشته است. پس از آنکه در سال 2001 نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده امریکا براساس شعار مبارزه با تروریزم و مخصوصاً نابودی القاعده وارد افغانستان شدند، ایران خطر را در چند کیلومتری اش احساس نمود. تنش دوامدار میان امریکا و ایران باعث تلاش های پیگیر این کشور برای نفوذ گسترده در میان مردم، دولتمردان، روحانیون و حتی سرمایه داران افغانستان شد. از مهم‌ترین ماموریت های سفارت ایران در کابل و کنسولگری های این کشور در ولایات، سربازگیری از میان سیاستمداران، حمایت مالی از مراکز بنیادگرای دینی و مذهبی، شعله‌ور ساختن بحث های پیرامون سیاست ایران و خط و مشی ولایت فقیه، تبلیغ و مبارزه علیه اهداف و برنامه های ایالات متحده امریکا، ایجاد نفرت علیه

حرمت‌شکنی طالبان

تصویر
یک جنگجوی گروه طالبان در حال جابجایی ماین در تربوز   گروه طالبان برای انجام عملیات‌ها و حمله به اهداف شان از هر وسیله و راه ممکن استفاده می‌کنند. انگار هیچ چیزی برای آنان حرمت ندارند. جابجایی ماین در لای قرآن، جابجایی ماین در شکم جسد انسان، جابجایی ماین در پالان خر، زیر پوست گاو، زیر بال مرغ و حالا جابجایی ماین در تربوز . این گروه خودشان را ظاهراً داعیه‌دار راه اسلام و سربازان خدا می پندارند، اما از کشتار در مسجد و محراب تا زنا، ظلم، تجاوز و رفتارهای غیرانسانی از جنگجویان این گروه سر زده است. در تازه ترین مورد تصاویری بدست آورده ایم که نشان می دهد یک جنگجوی این گروه تروریستی ماین را در داخل تربوز جابجا کرده و قصد دارد هدف شان را توسط آن مورد حمله قرار دهد. تربوز یکی از میوه‌های مورد علاقه در تابستان و مخصوصاً ماه رمضان است .   استفاده از این روش ها، بارها جان صدها غیر نظامی و افراد بیگناه را گرفته است. طالبان نه احترامی به قوانین جنگی دارند و نه از اسلام و انسانیت چیزی می فهمند. این گروه فقط یک دستور و یک هدف دارد: کشتار، کشتار، کشتار....

اربکی‌های دولتی

این واضح است که امنیت ملی گروه ملارسول را حمایت مالی می‌کند. ملا منان نیازی سال گذشته مدتی را در وزیراکبرخان میهمان بود. افراد ملارسول هر ازگاهی برای چانه‌زنی و گرفتن پول به کابل می‌آیند. از گروه ملارسول به عنوان نیروی پیش‌مرگه در جنگ علیه گروه ملاهبت‌الله استفاده می‌شود.  اکنون دروازه‌های شهر لشکرگاه توسط افراد ملارسول پاسبانی می‌شوند. این گروه تنها در ولایات هرات، فراه و هلمند با پول‌های اپراتیفی امنیت ملی و شورای امنیت جان گرفت. عناصرملارسول در ولایات شمال از جمله فاریاب،  کندز و بدخشان توسط گروه ملاهبت‌الله سرسختانه سرکوب و نابود شدند.  به بد و خوب این اقدام امنیت ملی کاری ندارم، اما اگر حکومت عزم قاطعانه در سرکوب تروریست‌ها داشته باشد، بجای تقویت گروه ملارسول، به نان و آب و تجهیزات نیروهای امنیتی توجه کند.   این‌که نیوریارک تایمز با آن همه هوشیاری و ظرافت، تازه به این خبر کهنه پی برده و امروز آنرا نشر کرده چندان جای تعجب نیست.  گروه ملا هبت‌الله، جنگجویان ملارسول را «اربکی‌های دولتی» نامیده اند.

در پاسخ به یک متحجر جهنمی

تصویر
نویسنده: مختار‌وفایی «شهامت افغان» نام مستعاری از یک عضو گروه طالبان است که با فرستادن نامه‌ی به خبرگزاری جمهور ، عمق رذالت و پستی یک انسان متحجر و جهنمی را در عصر خرد و دانایی به نمایش گذاشته است. شهامت این نامه را در تقبیح اعمال و کارنامه‌ی اقوام هزاره، تاجیک و ازبیک نوشته و بصورت خاص شیعیان افغانستان را تهدید به حمله و نابودی کرده است. هرچند محتوای نوشته این عضو گروه طالبان به انتقام، کشتار، جنایت، عقده، تعصب، جهالت، نادانی و گمراهی خلاصه شده و نمی ارزد که به آن پاسخی نوشت، اما می‌خواهم نکاتی را به این متحجر گمراه که دین را وسیله‌ی برای توجیه جنایات و کثافت‌کاری‌های خود و همراهان خود پنداشته است یادآور شوم. یک: تو از ظلمت و تاریکی دوران عبدالرحمان جنایت‌کار یادآور شدی که به شمول هزاره ها، هزاران انسان دیگر از اقوام مختلف از جمله پشتون را به شکل بی‌رحمانه کشتار و غارت نمود. این را فراموش کردی که عصر عبدالرحمان خان، عصر خاموشی و نادانی و ناتوانی بود. عصر برتری طلبی، سلطه‌گری، انحصارگرایی و ظلمت و تاریکی بود. جنایاتی به گستردگی جنایات عبدالرحمان خان، در زمانی صورت گرفت که امیر

شهروند یا تبعه؟

حبیب‌الرحمان حکمتیار پسر ارشد گلبدین حکمتیار که ادعای تحصیل‌ و روشن‌گری دارد چندی قبل واژه شهروند را ایرانی دانسته و برای مردم افغانستان واژه تبعه را مناسب گفته بود. من آن‌زمان تعجب کردم که پسر یک امیر که بیشتر از ۱۰۰۰جلد کتاب نوشته، چگونه این‌طور نفهم و بی‌سواد تشریف دارد.  خلاف تصور من، خود گلبدین حکمتیار نیز امروز در یک کنفرانس مطبوعاتی سخن زده و محتوای بیشتر از صد جلد کتاب‌اش را به مردم بازگو کرد.  تعبیر حکمتیار از واژه شهروند تنها کسانی‌ست که در شهرها زندگی می‌کنند. حکمتیار گفته است که دهاتی‌ها شهروند نیستند و مردم افغانستان را باید تبعه خطاب کنیم.  برداشت حکمتیار از تبعه و شهروند مثال خوبی از محتوای کتاب‌هایی‌ست که زیر پوشش عناوین درشت و کلان نوشته است. 

دُکانِ پر رونق شورای علما

تصویر
مختاروفایی هرچند استفاده ابزاری از دین و باورهای مردم توسط حکومت ها یک امر طبیعی است، اما در  جامعه به شدت سنتی و مذهبی افغانستان که حکومت و مردم خودشان را دینداران با دیانت و پیروان اصیل اسلام تلقی میکنند دین بیشتر از هر جایی دیگر به یک امر مسخره تبدیل شده است. اشرف غنی رییس جمهور افغانستان نخستین سفر خارجی اش بعد از تکیه زدن به کرسی ریاست جمهوری را از عربستان و به هدف زیارت کعبه آغاز کرد. اشرف غنی که در زمان کمپین های انتخاباتی، با تبلیغات گسترده از سوی رقبای سیاسی اش مبنی بر اینکه او و خانواده اش باوری به عقاید و ارزش های دینی ندارد مواجه شده بود، تلاش کرد که خودش را یک رییس جمهور معتقد به اسلام و ارزش های دینی و مذهبی معرفی کند. یکی از استراتیژی های او برای کسب مشروعیت، حمایت از ملاها، توزیع پول های کمکی به علما، مساجد، مراکز دینی و مذهبی است. در مورد بیگانگی غنی با آموزه های دینی و مذهی کافی است به اشتباهات او در صف نماز، سخنرانی ها و تلاوت آیات و احادیث توجه کرد. این اشتباهات او بارها سرخط رسانه ها و مضمون تمسخر مردم در شبکه های اجتماعی شده است. اکنون که بیشتر از دوسا

نقش گانگسترهای محلی و حامیان مرکزی شان در استعفای والی تخار

تصویر
مختار وفایی دکتر محمدیاسین ضیا در ماه میزان سال 1394،  بحیث والی تخار گماشته شد. ضیا به ولایتی بحیث والی گماشته شد که آشنایی زیادی با مردمان بومی و محلی آن نداشت. او که قبلاً ماموریت های سنگین امنیتی-استخباراتی را در کابل سپری کرده بود، با عزم محکم برای برداشتن چالش‌های تخار به آن ولایت رفت. دکتر ضیا به کرسی‌ای تکیه زد که از سوی مسوولان قبلی آن، نهایت بدنام شده بود. والی‌های که از سال 2001 تا قبل از آقای ضیا در تخار وظیفه اجرا کرده بودند، به دلیل فساد گسترده شان به ندرت مورد اعتماد و حمایت مردم قرار گرفته بودند. حکایت های عجیبی که مو را بر بدن آدم راست می کند از مسوولان قبلی تخار شنیده ام. از تقسیم پول پروژه های انکشافی میان مسوولان محلی گرفته تا فروش بست های معلمین مکاتب، حوزه های امنیتی و حتی دروازه های ورودی شهر. کسانی هم قبلاً در تخار بحیث والی گماشته شده بودند که حتی از گرفتن کریدت کارت 250 افغانیگی بحیث رشوره دریغ نمی کردند. دکتر محمد یاسین ضیا، والی پیشین تخار در دولتی که سال‌هاست مقام برتر را در فساد اداری در جهان کسب و حفظ کرده است، صحبت کردن از صداقت، تعهد و امانت

نسل جدید جهاد و آینده‌ی سیاه افغانستان

تصویر
  مختاروفایی من آینده‌ی این وطن را تاریک می‌بینم و برای ختم جنگ و شرارت حداقل تاکنون هیچ روزنه‌ی وجود ندارد. افراطیت دینی و مذهبی که از سر و صورت آن خشونت و نفرت می‌بارد چنان در ذهن و روان مردم جا باز کرده که این خشونت به هیچ چیزی جز کشتن آدم‌ها ارضا نمی‌شود. حد اقل دو نسل این مملکت با افکار تندورانه بزرگ شده اند. از مکتب و مدرسه تا فضای خانواده و رسانه، آن‌ها را علیه آنچه کفر و ضد دین دانسته می شود تحریک کرده اند. اکنون در حالی که 18 سال از فروپاشی نظام امارت طالبانی می گذرد، این گروه بار دیگر بر بیشتر از 50 درصد جغرافیای افغانستان حکم می رانند. حکم‌رانی این گروه تنها بر میله تفنگ آنان خلاصه نمی شود بلکه این گروه افکار تندورانه شان را نیز در ذهن و روح و روان مردم تزریق کرده اند. طالبان صخره‌نشین و دهاتی در بخش تبلیغات، ترویج افکار تندورانه و تطبیق دستورهای ظالمانه شان موفق‌تر از دستگاه حکومت دمکراتی است که میلیون‌ها دالر برای تقویت آن هزینه شده است. آن‌ها با تصرف مناطق، مدارس را فعال و اکثراً مکاتب پسرانه را نیز باز می گذارند. نصاب تعلیمی مورد تاییدشان که همان کتوب مدارس

مختار وفایی جایزه خبرنگار سال افغانستان را از آن خود کرد

تصویر
مرکز خبرنگاران افغانستان امروز یکشنبه در کنفرانسی به مناسب روز خبرنگار، با اعلام نتایج برنامه رقابتی خبرنگارسال افغانستان، مختاروفایی را برنده این جایزه اعلام کرد. در کنفرانس مرکز خبرنگاران افغانستان که داکترعبدالله عبدالله رییس اجراییه حکومت، سیدآقا فاضل سانچارکی معین نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ، صدیق صدیقی رییس مرکز رسانه های حکومت و ده هاتن از خبرنگاران و اعضای رسانه های افغانستان حضور داشتند، ضمن اعلام نتایج برنامه رقابتی میان خبرنگاران، از آمار و ارقام خشونت‌ها علیه خبرنگاران نیز سخن گفته شد. احمد قریشی مسوول مرکز خبرنگاران افغانستان، 191 مورد خشونت و تهدید، 7 مورد شهادت، 8 مورد مجروح و 3 مورد بازداشت را در سال 1395، از جمله اتفاقات ناگوار جامعه رسانه یی افغانستان عنوان کرده و از مقامات حکومتی خواستار توجه جدی به اوضاع آزادی بیان و خبرنگاران در کشور شد. داکترعبدالله عبدالله رییس اجراییه حکومت که در این برنامه صحبت می کرد، ضمن تعهد به پیگیری قضایای خشونت، تهدید و ترور خبرنگاران وعده سپرد که در امر ایجاد تسهیلات برای دسترسی به اطلاعات نیز رسانه ها را یاری می کند. سیدآقا ف

بلخ جولانگاه جنرالان سرپرست

تصویر
مختاروفایی از کلیدی ترین ولایت شمال که بلخ است، از دوسال بدینسو توسط جنرال عطامحمدنور سرپرستی می شود تا مهم ترین واحدهای نظامی که ساحه ی مسوولیت فرماندهان آنان ولایات «زون شمال» افغانستان می‌باشد. پس از شکل‌گیری حکومت وحدت ملی و تقسیمات قدرت میان دو تیم تشکیل دهنده‌، تا مدت زیادی شماری از وزارت خانه‌ها، ولایات، فرماندهی‌های امنیه و ارگان‌های مهم حکومتی توسط سرپرست‌ها اداره می‌شدند که پس از تنش‌های زیادی به اکثریت سرپرستی‌ها در کابینه و ادارات پایان داده شد. در این میان، جغرافیای که بیشترین نزاع سیاسی و خشونت‌های طالبانی را شاهد بوده است، از مهم‌ترین ولایت تا بیشترین واحدهای نظامی آن توسط جنرال‌ها سرپرستی می‌شوند. جنرال عطامحمدنور سرپرست ولایت بلخ، جنرال بابه جان سرپرست فرماندهی زون 707 پامیر در شمال، جنرال حسیب‌الله قریشی سرپرست فرماندهی لوای نمبر ششم امن و نظم عامه شمال و جنرال میرنعیم حیدری سرپرست فرماندهی لوای نمبر ششم سرحدی شمال از جمله جنرال‌هایی استند که از دوسال بدینسو با حکم سرپرستی در شمال فعالیت می‌کنند. منابع آگاه در شمال افغانستان می‌گویند که دلیل اصلی منظور

فروش بیشتر از صد میل اسلحه فرماندهی امنیه بلخ به طالبان

تصویر
مختار‌وفایی وب‌سایت هویدا به اسنادی دست یافته است که نشان می‌دهد   بیشتر از   صد میل اسلحه و مقدار زیاد مهمات نظامی از قطعه خاص فرماندهی امنیه بلخ، به گروه طالبان و افراد مسلح غیر مسوول به فروش رسانیده شده است. در یک مکتوب فرماندهی قطعه خاص پولیس بلخ که به فرماندهی عمومی قطعات خاص نوشته شده آمده است: «طوریکه مقام محترم در جریان قرار دارند یک میل سلاح کلاشنکوف قطعه خاص بلخ در عملیات نوید ۲۷ ، از سنگر دشمن بدست آمد بعداً بخاطری موجودی سلاح، تجهیزات و سایر عینیات لوژیستیکی، هیات محترم فرماندهی عمومی قطعات خاص به قطعه خاص ولایت بلخ آمده و در بررسی های ابتداییه به تعداد ۱۰۲ میل سلاح مختلف النوع قطعه لادرک وانمود گردید.» در حالی که در این مکتوب بصورت واضح هیات فرماندهی عمومی قطعات خاص وزارت داخله از مفقودبودن ۱۰۲ میل سلاح مختلف النوع از فرماندهی قطعه خاص ولایت بلخ گزارش داده است، اما بعداً هیاتی که از سوی ریاست‌های تفتیش و جرایم سنگین وزارت داخله بخاطر بررسی این مساله به بلخ رفته است در گزارش شان تعداد سلاح های لادرک را ۶۰ میل گزارش داده است. در مورد بررسی های هیات ریاست