پست‌ها

هشدار از وقوع جنگ قومی، نگرانی از تقلب گسترده در انتخابات

تصویر
حاجی محمد محقق، معاون دوم ریاست اجراییه و رهبر حزب وحدت مردم حاجی محمد محقق معاون دوم ریاست اجراییه، بتازگی با نشر مطلبی در صفحه فیسبوک خود، عامل  جنگ عليه مردم هزاره در ولایت غزنی را استخبارات دولتى و طالبان هوادارِ حكومت دانسته است. وی همچنان  از احتمال تقلب سازمان‌یافته به نفع حکومت در انتخابات پارلمانی هشدار داده و از حکومت خواسته است که از حوزوی ساختن انتخابات پارلمانی در غزنی خودداری کند. متن اعلامیه محمد محقق: به دليل اهميت شرايط فعلى كشور خواستم بعضى مطالب را به هموطنان گرامى تذكر دهم. انتخابات پارلمانى اين دوره يكى از پر چالش ترين انتخابات ها در فصل نوين افغانستان است . از يكطرف نا امنى وجنگ روزگار مردم را تيره ساخته كه حدود هفتاد در صد از جغرافياى كشور در دست مخالفين مسلح دولت است و اين مسأله علاوه بر مشكل ساختن بر گذارى انتخابات ، سراسرى بودن آن را نيز زير سؤال ميرد . از سوى ديگر توزيع بى رويه وبيش از حد تذكره هاى كاغذى در مناطق معين از سوى حكومت موضوع شفافيت انتخابات را خدشه دار نموده و سيل راى دهندگان خيالى و صندوقهاى با رأى غير واقعى واز قبل پر شده را

سکوت تلخ یک زن، زیر شلاق شریعت + ویدیو

تصویر
 جریان شلاق زدن زن جوانی شبیه یک جسد میان برقع و تکه پوشانیده شده و در حضور ده‌ها مرد خشن و تفنگ‌بدست که خود را سربازان خداوند در روی زمین می‌دانند منتظر شلاق‌های شریعت است. جرم این زن چنانچه یکی از مردان حکم را با لکنت زبان که نشانی از بی‌سوادی‌اش است می‌خواند، بیرون شدن از خانه بدون اجازه شوهرش می‌باشد. طالبان بر بیشتر از 50درصد جغرافیای افغانستان حکمرانی می‌کنند و زنان همواره بیشترین و نخستین قربانیانِ شریعتِ ظالمانه‌ و غیر انسانی این گروه بوده اند. تجاوز، اعدام، محکمه صحرایی، وضع دستورات قرون‌وسطایی و اعمال آنان با میل تفنگ و شلاق بخشی از زندگی روزانه‌ی یک زن است که در   منطقه تحت حاکمیت طالبان تجربه می‌کند.  بسیاری از جنایات ضد حقوق بشری که جنگجویان افراطی و متعصب این گروه در حق دختران و زنان مردم انجام می‌دهند در رسانه‌ها بازتاب نمی‌یابند، اما هر از گاهی ویدیوهایی از محکمه صحرایی زنان و دخترانی که دستورات آنان را نقض می‌کنند به شبکه‌های اجتماعی درز می‌کند. ویدیویی را که این‌جا تماشا می‌کنید، جریان اجرای حکم طالبان در مورد زن جوانی است که در ولایت غور، بدون اجازه شوهر

خطرِ حمله انتقام‌جویانه طالبان به رسانه‌های آزاد

تصویر
- مختار وفایی رادیو صدای شریعت، یگانه رسانه‌ی شنیداری گروه طالبان که پس از 17سال سرنگونی امارت اسلامی،   در ولایت غزنی به فعالیت آغاز کرده بود، به تاریخ 11 جون توسط حملات هوایی نیروهای افغان نابود شد. این رسانه از محل تحت حاکمیت طالبان در ولسوالی اندر نشرات داشت و بر ضد دولت افغانستان، نیروهای خارجی و دمکراسی و حقوق بشر تبلیغات می‌کرد. رادیو شریعت با پخش برنامه‌های دینی مردم را به جنگ و جهاد تشویق می‌کرد و از حملات نظامی و دست‌آوردهای جنگجویان این گروه گزارش می‌داد. نیروهای هوایی افغانستان به تاریخ 11جون محل نشرات این رادیو را بمباران کردند و امواجِ پر از نفرتِ آن‌را یک‌بار دیگر دفن کرد. گروه طالبان با پخش خبرنامه‌یی حمله به رادیو صدای شریعت را حمله به آزادی بیان دانسته و گفته اند که مدعیان آزادی بیان با این اقدام شان بر ضد آزادی بیان اقدام کردند. طالبان همچنان هشدار دادند که اگر حمله به مراکز نشراتی آنان از سوی نیروهای دولتی افغانستان و نیروهای خارجی مستقر در این کشور تکرار شود، رسانه‌های مورد حمایت امریکایی‌ها در افغانستان با "واکنش سخت" این گروه مواجه خواهند شد.

صبح پشت درِ فرداست اگر بگذارند

طالبان سه سال قبل در روزهای رخصتی عید وارد شهر کندز شدند و شهر را تصرف کردند. دیروز اما با سلاح و بیرق و پیشانی‌بندهای امارت اسلامی وارد شهرها شدند و نیروهای دولتی را در آغوش گرفتند.   سقوط کندز که فاجعه بزرگ انسانی را رقم زد، طرح آمریکایی‌ها برای زمینه‌سازی تطبیق طرح‌های بلندمدت شان در افغانستان بود. سقوط کندز زندگی و جان بسیاری‌ها را گرفت اما منافع و خواست‌های امریکایی‌ها را تضمین کرد. حقیقت بخش بزرگ جنگ‌ در افغانستان نیز همین‌گونه است. جنگ و کش تار در کابل و قندهار و بلخ از واشنگتن، اسلام‌آباد، ریاض و تهران سازماندهی و تمویل می‌شود. مردم افغانستان توانایی جنگیدن بیشتر از یک‌سال در مقابل همدیگر را ندارند و اگر دخالت سازمان‌ها و کشورهای بیرونی نباشد به هراندازه که نفرت قومی عمیق باشد عمر جنگ کوتاه است. اگر دست خارجی‌ها و اجانب از یخن این مردم کوتاه شود، صلح و ثبات و آرامش دست‌یافتنی‌ست. هرچند فعلا نمی‌توان خیلی خوش‌بین بود ولی آتش‌بس و تصاویری که از طالبان و نیروهای دولتی در روز اول عید نشر شدند خوش‌حال کننده بود.

تجارت هزاران دالری بر سر گژدم‌ سیاه و چلپاسه‌ سفید در هرات

تصویر
جنس تجارت این روزها در هرات متفاوت‌تر از گذشته است. عقرب سیاه، نوع نادری از کژدم یا دراز دم این روزها به دلیل گرمی بازار، خریداران و فروشنده‌گان زیادی را در هرات دور خود جمع کرده است.این نوع عقرب از گونه‌های بند پایان رده‌ی عنکبوتیان است که   ۸   پا و نیشی با زهر کشنده دارد.با جستجوی اندک در صفحات مجازی فیس‌بوک در هرات، به خریداران و فروشنده‌گان عقرب سیاه برمی‌خوریم. اغلب این فروشنده‌گان و خریداران هویت خود را به سختی فاش می‌کنند.هنوز کسی به گونه‌ی کامل از این تجارت رمز‌آلود و مخفی اطلاعات درستی به دست نمی‌دهد، اما روشن است که نرخ بالایی برای هر عقرب سیاه   ۱۵   گرامی وجود دارد. عقرب‌ها بنا بر تیره‌گی رنگ و وزن خود و توافق دو طرف خریدار و فروشنده معامله می‌شوند، اما کمترین نرخ برای یک عقرب   ۱۵   گرامی در بازار مخفی هرات،   ۳۵۰۰   دالر امریکایی است. هرچه عقرب بزرگتر، سنگین‌تر و سیاه‌تر باشد، نرخ آن بالاتر می‌رود. به قول فروشنده‌گان یک عقرب سیاه   ۹۰   گرامی حتا به   ۱۲۰   هزار دالر هم به فروش رسیده است. برخی‌ها می‌گویند که یک شبکه‌ی بزرگ و ثروتمند عربی پشت خرید عقرب سیاه وجود دا

رد پای منافع احزاب سیاسی در نابسامانی‌های اخیر در فاریاب

تصویر
محمد حنیف رضایی سخنگوی قول اردوی 209شاهین است. پس از افزایش ناآرامی در فاریاب که سقوط مرکز ولسوالی بلچراغ و محاصره مراکز ولسوالی های شیرین تگاب و خواجه سبزپوش را در پی داشت، انتقادات زیادی از سوی مردم و جریان های سیاسی به آدرس نیروهای امنیتی وارد شد. اکنون آقای رضایی با نشر این نوشته،تا حدی از ابهام ماجراهای اخیر در فاریاب پرده برداشته و احزاب سیاسی و قدرتمندان محلی را عامل اوضاع نابسامان این ولایت می داند. محمد حنیف رضایی، سخنگوی قول اردوی 209شاهین فاریاب در منجلاب منجلاب منفعت ها هر انسانی بر اساس یک ایده وبر اساس باور بر ارزشی زندگی میکند. اما من ایده‌ی دارم که شاید در جامعهء چند ملیتی وتکثر گرای بنام افغانستان عملی نشود ولی ارزش های که در آن به مثابه یک منسوب نظامی پابندم دو چیزاست، یکی منافع مردم ودیگری حیثیت همسنگرانم که در سنگر های داغ نبرد سینه سپر میکند ولو ازهر تبار که باشد . برآن شدم تا پس از اهانت صریح بعض افراد معلوم الحال در ولایت فاریاب به نیروهای امنیتی در رابطه به چگونگی مشکلات فاریاب بی پرده بنویسم. چرا فاریاب اینروزها دست خوشِ نا امنی ها شده است ود

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ

تصویر
اشرف‌غنی فردا به مزارشریف سفر می‌کند. قرار است در این سفر، سب‌استيشن ١٦ ميگاوات برق ولسوالی خلم و شبكه برق ولسوالي مارمل كه از سوي آلماني‌ها ساخته شده است را افتتاح کند.   او همچنان تصمیم دارد با اقشار مختلف مردم دیدارهای مفصلی داشته و سخنرانی‌های متعددی انجام دهد. اشرف‌غنی سه روز قبل از سفر انجنیر علی احمد عثمانی به مزارشریف جلوگیری کرد تا سوژه‌یی برای یک کمپین گسترده در بلخ را از دست ندهد. بلخ در یک آشوب پنهان و نسبتا خاموش بسر می‌برد. عطامحمدنور از یک ماه بدینسو در خارج از کشور است و جانشین او ناتوان از مدیریت اوضاع. حملات طالبان در ولسوالی‌های چمتال، چاربولک و بلخ همچنان ادامه دارد و قلدرها در داخل شهر همه‌روزه باهم درگیر اند. دزدی و قتل و اختطاف نیز در شهر افزایش یافته و کسی جلودار تفنگ‌داران سنگ‌دل و تشنه‌کام نیست. به گفته‌ی وطنداران، فضا کاملا "شغالی" و آماده‌ی شعارها و جیغ‌های محکم اشرف‌غنی‌‌ست. چه اتفاق می‌افتد؟ اشرف‌غنی مانور اجرا می‌کند، با گروه‌های مختلف مردمی دیدار می‌کند و مثل همیشه وعده‌های بزرگ و میان‌تهی می‌دهد. ممکن در قسمت تغییر و تبدیلی برخی روسای

شناخته شده‌های ناشناخته

تصویر
مسلح شیرزاد نامزد انتخابات پارلمانی از کابل قدرت در ذات خود ابتذال و فساد است، اگر در مواردی چنین نباشد، حداقل تمایل به فساد را در انسان ایجاد می‌کند. من از کاروان موترهای مدل‌بالا که دیروز شهر کابل را گشت زد و مردم‌آزاری کرد تعجب نکردم‌. در این‌که تصاویر یک خبرنگار روی شیشه‌های موترها نصب بود نیز تعجب نکردم. حتی اگر یک روز مسلم شیرزاد خبرنگار و ترافیک و پولیس را لت‌وکوب کند نیز تعجب نمی‌کنم. چون او از شناخته‌شده‌های ناشناخته است. او را فقط دیده‌ایم، اما نشناخته‌ایم. مانند ده‌ها نکتایی‌دار و برندپوش دیگر که پشت مایک جز خدمت به خلق شعار دیگری برای شان مقدس نیست. موجود ناشناخته‌ی که دیروز مقدمه‌ی کوتاهی برای معرفی‌اش به مردم کابل ارایه کرد، ثابت نمود که هم‌کاسه‌ی پسران سیاف، محقق، حکمتیار، احمدضیامسعود و بقیه کسانی‌ست که تصورات شان از قدرت و خدمت، به کاروان موترهای مدل‌بالا و بادیگاردهای بادی‌بلدر ختم می‌شود. دلم خوش به این بود که در این دور انتخابات، چهره‌های بهتری به پارلمان خواهند رفت، اما تصورم حداقل در مورد شیرزاد اشتباه بود، چون او نمی‌خواهد از کاروان حکمتیار، تره‌خیل

یک مشوره مفت به سخنگوی ریاست جمهوری

تصویر
هیچ سخنگویی باندازه‌ی آقای شاه‌حسین مرتضوی با مردم دست و گریبان نشده است. مرتضوی در زمان کارش بحیث روزنامه‌نگار نیز با حکومت،  سفارت ایران و طرفداران حکومت دست و گریبان بود. حالا فقط استیژ فرق کرده، البته به اضافه دشنام‌های که یک‌عده بی ادب در کامنت‌ها تحویلش می‌دهند... شاه‌حسین مرتضوی سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان انگار او همیشه در بحران و گریبانگیری  زندگی  کرده...  چون زمانی در که هشت صبح همکار بودیم، او را در  آرامش  نمی‌دیدم. همیشه دغدغه‌یی  داشت و دغدغه‌هایش در جا ختم و خاموش نمی‌شد...اکثریت گزارش‌های تحقیقی جنجال‌برانگیز   آن  زمان سوژه‌های بودند که با همکاری و انگیزه مرتضوی تهیه و نشر می‌شد.   او حالا سخنگوی  حکومت است و آنچه را که فکر می‌کند درست است، قاطعانه و بی‌هراس انجام می‌دهد. اما من گاهی نگران آقای مرتضوی‌ام. فکر می‌کنم او گاهی افراط می‌کند. دفاع بی‌رویه از اشتباهات حکومت از تاثیرگذاری حرف و موضع آقای مرتضوی کاسته است. رویارویی بیش از حد او با مردم  و راه رفتن او روی اعصاب مردم خسته و نا امید، از او دارد چهره‌ی ضد مردمی و نفرت‌انگیز می‌سازد. هم