پست‌ها

چرا شما دین ندارید؟

تصویر
زبیده مادر ۱۱ فرزند است. شبیر، یکی از فرزندان زبیده است که پنج سال قبل به سویدن آمد و تحت سرپرستی یک خانواده سویدنی قرار گرفت . در یکی از روزهای تاریک و ابری، دلِ شبیر گرفت و سخت گریست. پدر و مادر سویدنی‌اش دلیل این گریه را پرسیدند‌. شبیر گفت، دلش می‌خواهد مادرش را ببیند. کاش او این‌جا بود . خانواده سویدنی، به شبیر وعده سپردند که تلاش می‌کنند مادر، خواهران و برادرانش را به سویدن دعوت کنند . زبیده مادر شبیر، با ده فرزند دیگرش در پنجشیر زندگی می‌کردند. یک‌سال طول کشید تا زبیده و ده تن از فرزندانش از افغانستان به سویدن بیایند. زحمات و بخشی از مصارف این سفر را همان خانواده سویدنی متقبل شدند‌ . یکی از روزها، اداره مهاجرت سویدن، زبیده را برای تمدید ویزا به مصاحبه دعوت کرد. در ختم مصاحبه، مامور اداره مهاجرت به زبیده گفت: هر پرسشی که از ما داری می‌توانی مطرح کنی . مطرح شدن این پیشنهاد در مصاحبه‌ها و ملاقات‌ها معمول است . زبیده پرسش محکمی در ذهن خود داشت و به دلیل این‌که زبان سویدنی نمی‌فهمید، تاکنون فرصت فراهم نشده بود تا از سویدنی‌ها بپرسد . مکالمه زبیده و مامور اداره مهاجرت، ب

پیام طالبان به باشندگان شهرک کود و برق: وظایف دولتی را ترک کرده و کارت امن دریافت کنید

تصویر
گروه طالبان با ارسال پیام به ساکنان شهرک صنعتی کود و برق مزارشریف، از آنان خواسته است که وظایف حکومتی شان را ترک کرده و از دستورات این گروه تبعیت کنند. کود و برق که یک شهرک صنعتی است، بیشترین ساکنان آنان را کارمندان تصدی‌ها و ادارات دولتی تشکیل می‌دهد. این شهرک از منابع مهم عایداتی و از جمله شهرک‌های مرفه و زیبای مزارشریف است که توسط روس‌ها ساخته شده و به دلیل زیبایی و امکانات رفاهی، به مسکو کوچک مشهور شده است. پیام طالبان امروز جمعه چهارم سپتمبر، پس از ادای نماز جمعه، توسط چندتن از ملا امام‌ها درحضور شماری از ساکنان شهرک کود و برق خوانده شده است. طالبان در این پیام از ملا امامان و قریه‌داران خواسته است که در جمع‌آوری عشر و ذکات با این گروه همکاری کرده و جهت حل قضایای حقوقی، به این گروه مراجعه کنند. شهرک کود و برق در مربوطات ولسوالی دهدادی ولایت بلخ قرار دارد و مقر قول اردوی 209 شاهین، با این شهرک کمتر از پنج کیلومتر فاصله دارد. طالبان از یکسال بدینسو، در حومه‌های شهرک کود و برق حضور دارند و بارها با تهدید، از مسوولان فابریکه کود و برق، خواهان پول به عنوان عشر و ذکات شده است. منا

یک‌شنبه ها

تصویر
خبرهای روزانه در افغانستان، بیشتر متمرکز است بر اتفاقاتی مانند انفجار، ترور، فساد و صحبت‌های که مقامات از بلندگوهای حکومت مخابره می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی نیز چکیده‌های همین اتفاقات را نشخوار می‌کنند. برای گریز از این هیاهو، من هر هفته صحبت مفصلی را نشر می‌کنم که در آن با افرادی از گوشه‌های مختلف افغانستان به صحبت می‌نشینم. تمرکز من روی افراد و منابعی است که از هیاهوی رسانه‌ها دور استند و کمتر در مورد شان سخن زده می‌شود. کسانی که کارشان به نحوی الهام‌بخش است و یا سخن شان بازگوکننده احوال مردم است. این مصاحبه‌ها را هر یک‌شنبه، از طریق کانال یوتیوب، فیسبوک، تلگرام و وبلاگ خود نشر می‌کنم. فشرده‌یی برخی از این گفتگوها را همچنان برای یکی از روزنامه‌های کابل می‌نویسم.

چرا و چگونه مسعود اندرابی از اندراب‌ها «گزارش خیریت» ارایه می‌کند؟

تصویر
وضعیت اندراب‌ها از ناحیه موجودیت هزاران فرد مسلح غیر مسوول به شدت نگران کننده گفته می‌شود. درگیری‌های شدیدی بین گروه‌های مسلح غیرمسوول گزارش شده است. حتا چند روز پیش سخن از راه‌اندازی یک عملیات گسترده به هدف خلع سلاح عمومی افراد مسلح غیر مسوول در اندراب‌ها بود. موجودیت طرح راه‌اندازی عملیات نظامی گسترده در اتاق‌های پلان‌گذاری‌های نیروهای امنیتی در یک منطقه بیانگر این امر است که وضعیت امنیتی منطقه مورد نظر فوق‌العاده وخیم است. اما چه اتفاق افتاد که وضعیت فوق‌العاده وخیم امنیتی اندراب‌ها«یک‌شبه» ۳۶۰ درجه تغییر کرد و اندراب‌ها به یکباره از فوق خط سرخ امنیتی به خط سبز رسید و سخن از برگزاری برنامه‌های مشاعره در اندراب‌ها و بهبود فوق‌العاده امنیت در این منطقه به میان آمد؟   حتمن گزارش چند شب پیش تلویزیون طلوع را در مورد اندراب‌ها دیدید. در این گزارش از اندرابی سخن گفته شد که همه چیز در ان گل و گل‌زار است. در هر گوشه این منطقه برنامه‌های فرهنگی جریان دارد و هیچ‌گونه نگرانی امنیتی وجود ندارد. تمام مشکلات حل شده و باقی مانده این پرسش که چرا اندراب‌ها لقب امن‌ترین منطقه افغانستان را کسب نکرده

توییتر، عرصه اعتراض افغانستانی‌ها و ایرانیان

تصویر
مختار وفایی، رادیو زمانه تأیید خبر حکم اعدام برای سه تن از جوانان اعتراضات آبان ماه در ایران و راه افتادن دادخواهی آنلاین با انتشار هشتگ #اعدام_نکنید، هم‌زمان شد با افزایش نگرانی‌های شهروندان افغانستان از نتایج آزادی زندانیان طالبان توسط حکومت افغانستان و فشار ایالات متحده امریکا برای آزادی بقیه زندانیانی که در توافقنامه صلح میان این کشور و گروه طالبان تذکر داده شده است. توافقنامه صلح میان گروه طالبان و ایالات متحده آمریکا که به تاریخ دهم اسفند ۱۳۹۸ با میزبانی وزارت خارجه قطر در شهر دوحه امضا شد، برای آمریکایی‌ها و سربازان خارجی مستقر در افغانستان، مصونیت آورد اما کشتار نیروهای امنیتی و مردم افغانستان توسط طالبان بر اساس آنچه این گروه جنگی تا ایجاد حکومتی مبنی بر قرآن و سنت می‌خواند، همچنان ادامه یافت. آزادسازی پنج‌ هزار زندانی طالب که در این توافقنامه تضمین شده بود، نگرانی‌های زیادی را میان شهروندان افغانستان به بار آورد. تاکنون چهار هزار و ۴۰۰ تن از این زندانیان آزاد شده‌اند و بسیاری از آنان دوباره به جبهات جنگ رفته‌اند. فرضیه‌ سیاست‌مداران افغانستان و کشورهای غربی غلط

افغانستانی‌ها در ایران با چه مسائلی روبرو می‌شوند؟

تصویر
سال ۱۹۹۵ میلادی، در حالی که افغانستان در آتش جنگ داخلی و شورش طالبان می‌سوخت، خانواده‌ی عمویم افغانستان را به قصد ایران ترک کرد. من نیز دوازده سال بعد و در حالی که چهارده سال سن داشتم، در پی اتفاقاتی که برایم افتاد، به تنهایی راهی ایران شدم. پس از دو هفته طی کردن راه، زمانی که به اصفهان رسیدم، خانواده عمویم را دیدم که کاملاً متحول شده بود. اوضاع اقتصادی‌شان نسبتاً روبراه می‌نمود و فرزندانش نیز بیشتر شده بودند. وقتی به خانه‌ی عمویم در حاشیه‌ی شهر فلاورجان رسیدم، اندکی پس از رفع خستگی، عمویم به پسرش سکندر گفت که مرا به سلمانی ببرد. موهایم بلند بود و بی‌ریخت . سلمان در حالی‌که موهایم را قیچی می‌زد، پرسید: «بچه‌ کجایی؟». قبل از این‌که من چیزی بگویم، سکندر گفت: «بچه‌ مشهد.» من تعجب کردم که چرا سکندر دروغ گفت. سلمان پرسید: «کجای مشهد؟» سکندر نام یک محله را گفت و سلمان دیگر سوالی نپرسید. وقتی به سمت خانه بر می‌گشتیم، از سکندر پرسیدم که چرا دروغ گفتی؟ سکندر با لبخندی گفت: «ایرانی‌ها همیشه ما را مسخره می‌کنند، اگر بگوییم بچه افغانستان، هزار سوال توهین‌آمیز دیگر را ردیف می‌کنند » . گفتم: «خو

مبارزه را فراموش نکنید

تصویر
انا 55 سال و مادرش تیکا 95 سال سن دارد. انا و مادرش آلمانی استند   و در شهر رادولفسل که جنوبی‌ترین شهر آلمان و در سرحد با سویس است زندگی می‌کنند. دیروز شام، من و رفیق نصرت اقبال مهمان انا و مادرش بودیم. از کوه‌ها و دامنه‌ها و دریاچه‌های شهر تا افغانستان و مهاجران و چگونگی مواظبت از مادر 95 ساله‌اش صحبت کردیم. تیکای 95 ساله نمی‌تواند به انگلیسی صحبت کند و در حالی که زیر سایه‌بان کشتی نشسته بودیم و به دامنه‌های شگفت سویس و آلمان نگاه می‌کردیم، به زبان آلمانی به من گفت: چه دندان‌های قشنگی داری. رفیق نصرت برایم این حرفش را ترجمه کرد و چند کلمه دیگر را به سختی به همدیگر فهماندیم. اَنا کارمند شرکت بزرگی به نام SAP (شرکت تولید نرم‌افزار آلمان) بوده و اکنون تقاعد کرده است. در افغانستان بارها شنیده بودم که در کشورهای غربی (ملک‌های کفری)، مردم، پدر و مادرهای پیر شان   را از کوه پایین می‌اندازند تا از شر شان خلاص شوند. از اَنا پرسیدیم که مادرش دوست ندارد در خانۀ سالمندان زندگی کند؟ انا گفت، مادرم در خانه با خودم زندگی می‌کند، چون در خانۀ سالمندان رسیدگی چندانی به سالمندان وجود ندارد. رسید

سگ‌بازِ مشهورِ مزارشریف: آدم‌های شوقی زود پیر نمی‌شوند

تصویر

اگر مسافرِ شاهراه مزار-کابل هستید، این نکات را در نظر بگیرید

تصویر
طالبان اکنون قدرتمندتر از هر زمان دیگر، بر نقاط مختلف شاهراه مزارشریف-کابل تسلط دارند. هیچ تضمینی وجود ندارد که جنگجویان مسلح این گروه، هر لحظه در کنار شاهراه در مقابل مسافران سبز شوند و دست به تلاشی و یا تیراندازی بزنند. طالبان از یک هفته بدینسو بر قسمت‌هایی از شاهراه در چشمۀ شیر شهر پلخمری، دشت خواجه الوان و رباطک حضور دارند و ایست‌های بازرسی و اخاذی ایجاد کرده اند. اگر شما از مزارشریف عازم کابل و یا برعکس آن هستید، باید این نکات را در نظر بگیرید. یک: طالبان مبایل تان را بررسی می‌کنند. عکس با رهبران سیاسی، اعضای پارلمان، کارمندان مشهور دولتی و یا شماره تماس‌های از فرماندهان ارتش، پولیس، پولیس محلی و هر نشانه‌ی که طالبان با آن دشمنی دارند، جان شما را به خطر می‌اندازد. جنگجویان طالب دنبال یافتنِ بهانه و نشانه‌یی استند تا شما را به رگبار ببندند. مواظب حافظه مبایل تان باشید. دو: اگر هزاره هستید، عبور از این شاهراه، برای شما دشوارتر شده است. در تازه‌ترین مورد، جنگجویان طالبان، دنبال مسافران هزاره نیز بوده اند. اگر هزاره هستید و می‌خواهید از این مسیر عبور کنید، دقت و احتیاط بیشتر

عاید روزانه طالبان از شاهراه بغلان-مزار چند است؟

تصویر
گروه طالبان از روز شنبه گذشته تاکنون در ساحه چشمۀ شیر شهر پلخمری و دشت خواجه الوان شاهراه بغلان-مزار، ایست‌های اخاذی و بازرسی ایجاد کرده و از موترهای باربری مالیات سنگین جمع‌آوری می‌کند. روزانه از 200 تا 300 عراده موتر باربری که حامل اموال تجارتی استند از این مسیر عبور می‌کنند. طالبان از هر موتر باربری به شمول محموله‌های مواد خوراکی، نفت‌کش، گاز و بقیه اقلام تجارتی، 35000 (سی و پنج هزار افغانی) به نام مالیات اخاذی می‌کنند. هرکسی که از پرداخت این پول سرکشی کند، توسط طالبان در روی جاده تیرباران شده و موترش به آتش کشیده می‌شود. تاجرانی که اموال شان در شهرهای ایبک و پلخمری گیر مانده اند می‌گویند که نیروهای دولتی هیچ اقدامی برای برچیدن ایست‌های بازرسی و اخاذی طالبان انجام نداده اند. حدود 700 عراده موتر باربری تنها در منطقه رباتک گیر مانده و منتظر برچیده شدن ایست‌های اخاذی طالبان در دشت خواجه الوان و منطقه چشمۀ شیر استند. در صورتی که جلو اخاذی طالبان گرفته نشود، تاجران برای محافظت از محموله‌های تجاری شان، با این گروه وارد معامله شده و پول‌های هنگفتی به جیب فرماندهان طالبان ریخته

اعترافات آدم‌کُش‌های که توسط سیدحسن شریفی استخدام شده بودند

تصویر

فهیمی به رئیس جمهور: شریفی بلخابی برای ترور من قاتل استخدام کرده بود

تصویر
نامه سرگشاده محمدحسین فهیمی نماینده پیشین مجلس به رئیس جمهوری اسلامی افغانستان جلالتمآب محمد اشرف غنی رئیس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان!      ضمن ادای احترام و آرزوی صحت و توفیقات مزید جناب‌عالی؛ از آنجایی‌که یکی از شعارهای اصلی جناب شما، مبارزه با فساد اداری و مقابله با زورگویی می‌باشد، بدین وسیله به استحضار میرساند، من پس از دو دور نمایندگی مردم در پارلمان، دوباره در میان مردم خود به ولسوالی بلخاب ولایت سرپل رفتم تا در کنار آنها در حد توان برای فراهم آوری زندگی بهتر کار کنم و مصروف فعالیت‌های عام‌المنفعه بودم.      تاریخ 30 حمل 1399 خورشیدی، نیمه‌های شب، دو نفر بنام‌ های سید داوود و سید عبدالله باشندگان فعلی کابل، بالای خانه مسکونی‌ام واقع قریه «دوشاخ» ولسوالی بلخاب ولایت سرپل، حمله مسلحانه تروریستی انجام دادند. خوشبختانه خودم از این حمله تروریستی جان بسلامت بردم، متاسفانه عبدالرحیم کارگرم شهید و مهدی پسر نوجوانم با اصابت چندین گلوله به شدت زخم برداشت. حمله کنندگان پس از انجام حمله تروریستی‌شان، از ساحه فرار نمودند که بعد از اطلاع‌دادن به پولیس در اثر دستور کتبی قوماندان