در باغچۀ هرمان هسه
زنی لم لم کنان از داخل باغچه به سمت ما آمد و دروازهی چوبی و کهنهیی را که قفل بود، باز نمود . - سلام، بفرمائید . سلام، اینجا خانهی هرمان هسه است. درست میگویم؟ - بله. اما فعلا بخاطر بیماری کرونا، بازدید از داخلِ خانه ممنوع است. فقط میتوانید باغچه را ببینید . - درست است. میخواهیم از باغچه دیدن کنیم . زن خودش را خم کرد، قُلک کهنه و قدیمی را از پشت دروازه برداشت با دو دست به سمت ما دراز کرد و گفت: برای ورود، هر کدام تان باید پنج یورو بپردازید . رفیقم نصرت دستی به جیب بُرد و به من گفت: پول خُرد ندارم، این را تو بپرداز، باز پول قهوه را من میپردازم . ده یورو در قُلک انداختیم و وارد باغچهیی شدیم که هِرمان هِسه، نویسنده، نقاش و شاعر آلمانی- سوئسی، بخشی از زندگیاش را در آنجا گذرانده است. در گوشهیی از باغ، زیر سایهی یک درخت بلند و پر شاخ و برگ، حدود 20 تن در دو صف نشسته و به صحبتهای زنی گوش می دهند که در مورد آثار و زندگی هرمان هسه معلومات میدهد. آدمهای دیگر نیز مصروف دیدن گیاهان، گلها و عکاسی از این باغ زیبا و شگفت استند. شاید این خانه و این باغ برای کسانی که آثار هرمان هسه را نخ