پست‌ها

در این معامله هیچ چیز به نفع مردم افغانستان نیست

تصویر
توافق‌نامه میان طالبان و ایالات متحده امریکا پس از هژده ماه مذاکره در نهایت دیروز شنبه بیست و نهم فبروی 2020 در دوحه پایتخت قطر امضا شد.  جزئیات توافق‌نامه میان طالبان و آمریکا - نیروهای خارجی تا ۱۴ ماه آینده افغانستان را ترک می‌کنند. - پنج‌هزار زندانی طالب تا ده‌روز دیگر آزاد می‌شوند. - همه زندانیان طالب تا سه ماه دیگر آزاد می‌شوند. - نام سران طالبان از لیست سیاه آمریکا حذف می‌شود. -از فردا طالبان و آمریکایی‌ها به همدیگر حمله نمی‌کنند. حواشی توافق‌نامه: - تا چند روز دیگر مذاکرات میان گروه طالبان و دولت افغانستان در ناروی آغاز می‌شود. - از فردا جنگ طالبان با حکومت افغانستان شدت می‌یابد تا این گروه در مذاکرات دست بالایی داشته باشند. - آمریکا حکومت و مردم افغانستان را در مقابل طالبان تنها می‌گذارد. - آمریکا به طالبان مشروعیت داد تا یک گروه تروریستی به شریک و متحد این کشور بدل شود. - آمریکا راه را برای خروج نیروهای خود هموار کرد و ترامپ از این توافق‌نامه در انتخابات نفع می‌برد. - خلیلزاد قهرمان این درامه خونین است و نامزد جایزه صلح نوبل خواهد شد. - خوشبینی به

صدای الاهه سرور؛ اعتراض علیه نابرابری جنسیتی

تصویر
الاهه سُرور دختری از یک خانواده به شدت محافظه‌کار و مذهبی است. پدر بزرگش ملا است و او تحت قیودات سخت‌گیرانه بزرگ‌ شده است. با الاهه سُرور در جریان کنسرت در شهر مالمو، سوئد خانواده‌اش باری او را بخاطر حضورش در عرصه موسیقی طرد کرد و مدتی در کابل مخفیانه و با پوشش مردها زندگی می‌کرد.   مسیری را که الاهه تا رسیدنش به روزهای روشن پیموده پر   از سیاه‌چاله‌های است که ریشه در نفرت و تعصب جامعه مردسالار افغانستان در برابر زن‌ها دارد. جامعه‌ی که زن‌های آگاه و آزاد را طرد می‌کند و از قدرت زنان به شدت می‌هراسد. جامعه‌ی که باور دارد زنان باید دنباله‌رو، محتاج، پرده‌نشین و در نهایت یک شی قابل خرید و فروش باشند. هرچند وضعیت در سال‌های اخیر اندکی به نفع زنان تغییر کرده است. الاهه سرور اخیرا در شهر مالمو در جنوب سوئد کنسرت اجرا کرد. این کنسرت در ادامه‌ی تور اروپایی او بود که آلبوم "ترانه‌های مادران‌مان" را اجرا می‌کند. در مورد این آلبوم که نوعی اعتراض زنانه است و شهامت زنان در تاریخ موسیقی فولکلور افغانستان را زنده کرده شاید بعدا بنویسم.   این آلبوم اعتراضی جسورانه علیه نابرابری

کابوس

شب خواب دیدم گروهی از دوستانم آدم‌خوار شده اند و پس از خوردن دو دست دیگرم سراغ من آمده اند. به پدرم پناه بردم، اما دیدم که برادرم نیز در جمع آدم‌خواران است . خواب زشت و وحشتناکی بود.صبح که به دوستان آدم‌خوارم گفتم، یکی گفت تعبیرش برعکس است و به این معنا که مرا زیاد دوست دارند     😊

کبوتران سپید و گنبدهای سبز

تصویر
امروز این عکس را در توییتر دیدم. چقدر حس آشنا دارم با پرهای این کبوترهای سپید و این گنبد سبز. هیچ شهری برای من مزار نمی‌شود. شهر نوجوانی و شهر سرگردانی. شهر ترس و شهر عاشقی. دوست دارم این شهر را و سخت دلتنگش شده ام. کاش همه جا از این کبوترها و از این گنبدهای سبز می‌بود. حتی اگر می‌بود شاید به زیبایی مزارشریف نمی‌رسید. مساله اعتقادی و اعتقادات به کنار، اما زیر این گنبد سبز بطور عجیبی به آرامش می‌رسم. روزهای زیادی که گرفتار دلتنگی، هیجان، ترس و بیم‌ بودم به این گنبد پناه برده ام. از پنجره‌های آهنی و ضریح طلاکوب آن محکم گرفته و گریسته‌ام...یا گوشه‌ی روی قالین‌های گران‌قیمت آن نشسته و با آهنگ موزونی که در سقف آن می‌پیچد به آرامش رسیده ام...کبوتران سپید و گنبدهای سبز...

گفت‌وگوی من با ملا عبدالمنان نیازی، متهم اصلی کشتار مزارشریف

تصویر
در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ و در اوج جنگ طالبان و نیروهای مدافع شمال در افغانستان، با شکست خطوط دفاعی شهر مزارشریف که متشکل از نیروهای احزاب وحدت اسلامی، جمعیت اسلامی، جنبش ملی و برخی فرماندهان حزب اسلامی حکمتیار بود، طالبان وارد مزارشریف شدند و ضمن تیرباران نمودن هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی، سه شبانه‌روز ساکنان این شهر عمدتا   هزاره‌ها و شیعیان را قتل عام کردند. ملا عبدالمنان نیازی و ملا فاضل مظلوم، به عنوان فرماندهان لشکر مهاجم طالبان به مزارشریف، پس از تصرف این شهر، دستور کشتار صادر کردند. براساس گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر، در سه شبانه‌روز، بیش از دو هزار نفر و براساس گزارش منابع مردمی، از هشت تا ده هزار نفر کشته شدند که بیشتر آنان هزاره‌ها و شیعیان بودند. در جریان کشتاری که در شهر مزارشریف راه افتاد، هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی نیز در کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در این شهر تیرباران شدند. ملا عبدالمنان نیازی در هرات ملا عبدالمنان نیازی که در سال ۲۰۱۵ از شورای رهبری طالبان در پاکستان جدا شد و شاخه انشعابی ایجاد کرد، تا اوایل ۲۰۲۱ که در درگیری میان گروهی کشته شد، از تلاش ب

ده فکاهی و چند کنایه از زبان حاجی محمد محقق

تصویر
حاجی محمد محقق از چهره‌های مطرح جهادی در افغانستان است که فعلا بحیث معاون ریاست اجرائی حکومت وحدت ملی کار می‌‌کند. کم پیش آمده که او در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش برای وضاحت بیشتر، یک فکاهی یا کنایه نگوید. او همچنان رقبای سیاسی‌اش را گاهی با کنایه و حرف‌های زننده آزار می‌دهد. گاهی هم فکاهی و کنایه‌های محقق منجر به واکنش‌های گسترده شده است تا آنجایی که یک فکاهی او در جریان اعلام حضور گروه انتخاباتی صلح و اعتدال در کابل، توسط ملاها توهین به قرآن تلقی شده و به شدت محکوم شد.   در این ویدیو ده فکاهی و چند کنایه خنده‌دار و جنجال برانگیز از حاجی محمد محقق را ببینید.

#کارگر

به پدرم تماس گرفتم و مرگ برادر بزرگش را تسلیت گفتم. پرسیدم کاکایم چطور و چرا ناگهانی فوت کرد؟ گفت: جور و سالم بود. صبح رفته بود سرِ مزرعه‌اش و در برگشت به خانه حالش به یک‌بارگی بد شد و فوت کرد. کاکایم 85 سال سن داشت و تا چند ساعت قبل از مرگش نیز کار می‌کرد.

صحبت با تنها خبرنگار سویدنی که ملاعمر را ملاقات کرده است

تصویر
در یک برنامه آموزشی که برای روزنامه‌نگارانی از کشورهای مختلف در شهر یون‌شوپنگ سوئد برگزار شده بود، نینا یلمگرِن از روزنامه‌نگاران کارکشته سوئدی را ملاقات کردم. او آمده بود تا بخشی از برنامه آموزشی را تدریس کند و به ما از تجارب کاری‌اش نیز بگوید. متاسفانه او را قبلاً نمی‌شناختم، در حالی که او دو کتاب بسیار مهم در مورد افغانستان نوشته است. در جریان تدریس و بحث، نینا به عنوان یکی از جاهای که کار کرده از افغانستان نام برد و گفت در بسیاری از شهرهای افغانستان بوده و ده‌ها بار در جریان جنگ‌ داخلی و رژیم طالبان به این کشور سفر کرده است. کتاب‌های نینا را دیدم که یکی تحت عنوان «افغانستان! هیچ مشکل نیست» و دیگری « افغانستان، قبل از چشم‌های تو» به زبان سوئدی منتشر شده. هیچ یک از این کتاب‌ها هنوز به فارسی‌دری برگردان نشده است. نینا در جریان تدریس در شهر یون‌شوپنگ در وقفه چای و پایان تدریس، با نینا سر صحبت را باز کردم. رفتار او به شدت خشک   و جدی است. زن مهربان و پر تلاشی است و بی‌باکانه و صریح حرف می‌زند. تا جایی که یک‌بار با خودم گفتم چه آدم مغروری! اما به دلیل اینکه حرف‌های او در مو

شاه آمد و شاه آمد

تصویر
دیروز چهارشنبه، دو مامور حکومتی به شهر میمنه مرکز ولایت فاریاب سفر کردند. سفرشان کاری بود و به منظور بررسی اوضاع امنیتی و حکومتداری صورت گرفت. این سفر اما چنان با هلهله و هیاهو همراه شد که از والی تا جوالی مصروف چک چک و هیاهو شدند. تصاویری که از جریان ورود این دو مامور حکومتی به میمنه منتشر شده نشان می‌دهند که از چاپ‌انداز تا بایسکیل‌سوار و از کودک تا کهن سال دست به سینه به احترام این دو کارمند حکومت در جاده‌ها صف کشیده اند. واضح است که این همه تدابیر توسط والی فاریاب که مامور درجه‌یک حکومت در آن ولایت است گرفته شده . داکتر نقیب‌الله فایق شخص زحمت‌کش، با انگیزه و پر انرژی است، اما ظاهراً درک نکرده که انرژی خود و مردم را بیجا هزینه کرده است. دو مامور حکومتی که به میمنه سفر کردند حمدالله محب مشاور شورای امنیت ملی و متین بیگ رئیس اداره ارگان‌های محلی بودند. این‌ها وظیفه شان است که از نقاط مختلف کشور دیدن کنند و هر روز سراغ یک شهر و یک ولایت را بخاطر تطبیق فرامین حکومتی و بقیه برنامه‌های دولتی بگیرند. بیک و محب نه رهبران جریان‌های سیاسی استند که هواداران شان برای شان هوورا بکشن

خانه گرگ

تصویر
نقش جنرال دوستم در تعیین اوضاع سیاسی هنوز پابرجاست. هرچند همقطاران او که گاهی در محور او ائتلاف ایجاد می‌کنند میدان را باخته اند. به نظر می‌رسد که صحبت با جنرال دوستم، قبل از اعلان ابتدایی و نهایی انتخابات ریاست جمهوری، شرط اساسی است. غنی هم با درک این موضوع، همین کار را کرد. دوستم چندی قبل در حین بلندپروازی‌های اشرف غنی هشدار داد که «خانه گرگ بی استخوان نیست». در پی این هشدار، از جنرالان ناتو تا کابینه اشرف غنی پشت قطر شاهی شبرغان صف کشیدند. تا زمانی که خانِ ترکستان زنده است، کسی نمی‌تواند نقش خانه گرگ را در معادلات سیاسی نادیده بگیرد. General Abdulrashid Dustom

وقتی شادی به دُمِ بادبادکی بند است

تصویر
حتماً ترا غمِ سنگینی در بر گرفته و حتماً تلاش می‌کنی روی شانه‌ی بکتاش به آرامش برسی. شاید دوست داری به تنهایی در دیواری تکیه بزنی و به سنگینی اندوهی که شانه‌های استوارت را خم کرده لعنت بفرستی. به مادر «پیچه سفید» و غصه‌دار، به خواهران قشنگ‌تر از گل‌های مریم، به خواهری که نزد بابا رفته و به خوشی‌های که  از کنار آن پنجره آفتابی و روشن پریده است...آه چه ویران‌گر است این اندوه... این رفتن، این پریدن...   از این راه دور، این شهر غریب و از این روزهای سخت،   به تو، به آن مادر مهربان با نگاه‌های نافذ و صدای همیشه محزونش، به روح زخم‌دیده و قلب ناآرامش، به خواهرانِ گیسو پریشان و به بکتاش عزیز   که کنارت استوار ایستاده فکر می‌کنم... به اندوه عمیقی فرو می‌روم و این احساس که در این روزگار غریب کاری از دستم ساخته نیست، مرا در تهِ دره‌ی سیاه نا امیدی و پوچی پرتاب می‌کند. وقتی شنیدم حُسنای نازنین؛ آن قدبلند شهر، آن زیبای مغرور و آن انسانِ باشکوه، راه سفر گرفت و نزد بابی جان رفت، احساس اینکه دور   هستم و نمی‌توانم شریک این اندوه سنگین باشم مرا در خودش فشرد. شرمنده ام ساخت و نا امیدم کرد. روزهای

سفره‌های خالی قبیله واخی در بام دنیا

تصویر
واخان دور افتاده ترین ولسوالی بدخشان در شمالشرق افغانستان است که تا مرز چین امتداد دارد. این دره زیبا که اکنون پارک ملی افغانستان نام گذاری شده، بیشتر از دوهزار و پنجصدسال است که محل سکونت بومی‌ها، خصوصاً اعضای قبیله واخی است. واخی قبلیه‌ی مهمان نواز، سختکوش و مهربان است که از   روزگاران دور میزبان جهانگردان و تاجران بوده است. مارکوپولو، میرزا محمد حیدر، بنتو گوئیس و ده‌ها   سیاح دیگر از نقاط مختلف جهان که روزگاری از این دره بازدید کرده اند، از مردم واخی به عنوان انسان‌های مهربان و مهمان نواز و از واخان به عنوان تکه‌ی از بهشت یاد کرده اند. قبلیه واخی حدود ده هزار عضو دارد که دامداری تنها گزینه برای تامین نیازهای زندگی شان است. گاومیش در این قبیله نقش اساسی را در حمل و نقل دارد و از وسایل نقلیه مانند موتر، موترسایکیل و حتی بایسکیل در محل سکونت این قبیله خبری نیست. واخان بخش مهمی از جاده تجارتی راه ابریشم   بود. این دره در جریان «بازی بزرگ» و   در اواخر قرن نوزدهم برای حل جدال انگلیس و روسیه بر سر آسیای مرکزی، به عنوان منطقه‌ی حائل تعیین گردید. این دره محل تلاقی هندوکش، قراقرو

چگونه بر دشواری‌های مهاجرت غلبه کنیم؟

تصویر
او یکی از میلیون‌ها مهاجر افغان است که با عبور از چالش‌های نفس‌گیر در مسیر مهاجرت، به الگو و نمونه‌ی الهام‌بخش برای مهاجران تبدیل شده است. او دانش‌آموخته طب در دانشگاه بلخ است و در سال 2001 افغانستان را ترک کرد و به یونان پناه برد. او زمان طولانی را با هزاران مهاجر دیگر در پارک‌های شهر آتن سر کرد و با گرسنگی، بی پناهی، فقر و آوارگی خو گرفت. در اوج این مشکلات نفس‌گیر، آموخت که چگونه می‌توان مهاجرت و چالش‌هایش را به یک فرصت جدید برای یک زندگی جدید بدل کرد. او یونس محمدی، رئیس مجمع مهاجران یونان، نامزد انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپا در سال 2019 و برنده چندین جایزه معتبر بین‌المللی است. محمدی در میان انبوهی از چالش و مشقت، راهش را به عنوان یک مهاجر تا پله های بلند موفقیت پیمود و با بدست آوردن شهروندی یونان، تبدیل به یک چهره الهام‌بخش و محبوب در میان جامعه یونان شد. یونس محمدی در همراهی با شماری از مهاجران در یونان، اتحادیه مهاجران یونان را تاسیس کرد که با فعالیت‌های موثر در عرصه حمایت از حقوق مهاجران، کودکان و ارزش‌های حقوق بشری، جوایز متعددی را بدست آورده است. او در سال 2019

چای‌بازی

تصویر
چند سال قبل در یکی از کوچه‌های تاشقرغان قدم می‌زدم که به آشنایی از باشنده‌های بومی برخوردم. زیر درخت توت نشسته و چای می‌نوشید. از همان جایی که نشسته بود صدا زد: «اندیوال بیا که چای بازی کنیم » این اصطلاح قشنگ سال‌هاست در ذهنم حک شده . شما اگر دوستی را به چای نوشیدن دعوت کنید چه می‌گویید؟ چای بازی 😍

کله‌پاچه، در موزیم غذاهای نفرت‌انگیز جهان

تصویر
اینجا «موزیم   غذاهای نفرت انگیز» جهان است. این موزیم در شهر مالمو در جنوب سویدن فعالیت دارد.   از کله‌پاچه گوسفند و گوساله که در افغانستان و ایران طرفداران بی‌شمار دارد تا قورمه خفاش، آلت تناسلی و بیضه گاو، کله خرگوش و ده‌ها مورد دیگر از غذاهای رایج   در کشورهای جهان در این موزیم گردآوری شده و به نمایش گذاشته شده است. من از این موزیم دیدن کردم. مجبور شدم چندتا از این نفرت‌انگیزترین غذاها را بخورم. این ویدیو را ببینید، شاید غذای محبوب شما، یکی از چندش‌آورترین غذاهای جهان باشد. ⏬

ما دلتنگ همدیگر می‌شویم

تصویر
ماه هشتم است و فلورا به تعداد ثانیه‌های عمرش شیرین‌تر شده است. این‌روزها وقتی از خانه بیرون می‌روم به دنبالم می‌دود و گاهی گریه می‌کند و چار دست و پا تا دمِ در می‌آید...این کار را که می‌کند کل روز هم اگر بیرون از خانه باشم ثانیه‌یی ذهنم از او غافل نمی‌شود... وقتی دیرتر بر می‌گردم با شادمانی و سر و صدا در راهم بالک می‌زند. بغلش می‌کنم و مرا انگار محکم بغل می‌کند.  از خوشحالی دست  پایش را تکان می‌دهد و با صدای بلند د د  د د د د  یا م م م م م م م می‌گوید. آخ که این حس چقدر قشنگ است. وقتی فکر می‌کنم او دلتنگم شده و حضورم در خانه خوشحالش می‌سازد. تازگی‌ها یاد گرفته وقتی خسته می‌شود بخواهد بغلش کنیم. بالک می‌زند. بسیار قشنگ و وصف‌ناپذیر. وقتی گرسنه می‌شود، وقتی خواب دارد، وقتی خسته است، وقتی ناراحت است و وقتی شاد است؛ همه‌اش دیدنی است و لذت‌بخش...چه بگویم از این دختر. گاهی از بس برایش هیجان دارم و از تهِ دلم برایش ترانه و شعرهای من‌در‌آوردی می‌خوانم سرم درد می‌گیرد. نمی‌توانم محکم بببوسمش، نمی‌توانم محکم و محکم‌تر بغلش کنم. او شکستنی است و باید آرام و محتاطانه ببوسمش❤

جواد پیکار، سرپرست وزارت شهرسازی و اراضی ممنوع‌الخروج شد

تصویر
رییس جمهور غنی،   به مسئولان لوی ثارنوالی دستور داده است که جواد پیکار سرپرست وزارت شهرسازی و اراضی را ممنوع‌الخروج ساخته و با تشکیل یک هیات، پرونده‌ی اختلاس، سواستفاده از صلاحیت وظیفوی و اقدامات فوق قانونی او را بررسی کنند. در نامه‌ی که توسط ثارنپوه نورحبیب جلال معاون لوی ثارنوالی صادر شده آمده است که، رئیس جمهورغنی در جلسه شام بیست و یکم ماه جدی دستور داده است که جواد پیکار تا ختم تحقیقات و فیصله نهایی ممنوع‌الخروج گردد. در نامه‌ی معاون لوی ثارنوال به نقل از رئیس جمهورغنی آمده است که جواد پیکار اخیراً در ترکیه «جایداد ها و آپارتمان‌ها» خریداری کرده و باید تحقیق شود که از کدام بودجه برای این خرید هزینه شده است. در جریان تحقیق در این زمینه، فورم ثبت دارایی‌های جواد پیکار نیز بررسی می‌شود. مساله‌ی دیگری که رئیس‌جمهورغنی روی آن تاکید کرده تحقیق در مورد تقرری افراد توسط جواد پیکار در وزارت شهرسازی و اراضی است که این امر در «مغایرت با فرمان مقام عالی ریاست جمهوری» خوانده شده است. رئیس‌جمهورغنی به ریاست عمومی امنیت ملی نیز وظیفه داده است که هیات تحقیق را در زمینه بدست آوردن اطلا