پست‌ها

ما از همدیگر می‌ترسیم

  در این سکوت تلخ و در این روزهای دلگیر که پر است از خبرهای گرسنگی و آوارگی، خبرهای خوش و اتفاقات خوب از روز و شب ما محو شده است. پس از آنکه شهر مزارشریف به تاریخ 13 آگوست به دست طالبان سقوط کرد، فردای آن چهره شهر و رفتار مردم عوض شد. هرکسی در خلوت خودش درگیر است و تماس و روابط اجتماعی میان مردم محدود شده است. احساس می‌کنم همه از همدیگر می‌ترسیم. طالبان یک نظام پولیسی دارند و همه احساس می‌کنیم که مخبر و جاسوس در یک قدمی ماست. به همین دلیل همه از همدیگر می‌ترسیم، چون ممکن است همسایه، راننده تکسی، مغازه‌دار و حتی یک عضو خانواده به جبر یا اختیار در استخدام طالبان درآمده باشد تا از مردم خبرچینی کند. روش طالبان برای جمع‌آوری اطلاعات از مردم همین است. پسر را علیه پدر، برادر را علیه برادر و همسایه را علیه همسایه استفاده می‌کند تا به هدف شان که جاری شدن ترس و وحشت در دل مردم است برسند. فعلاً که بیشتر از یک ماه از حاکمیت طالبان می‌گذرد اوضاع چنین است.  شبی که شهر مزارشریف سقوط کرد، همسایه ما که فرمانده پولیس بود، نیمه شب زنگ دروازه ما را زد و التماس کرد که بگذاریم خانه ما پنهان شود. او آن شب

این خون نشانی از خشم خداست

تصویر
  فکر نمی‌کردم نوشتن این کتاب به من آرامش از دست رفته در نوجوانی‌ام را برگرداند. نوشتن معجزه‌ای شد برای درمان آن دردها و زشتی‌ها که برایم به کابوس ابدی بدل شده بودند . قبل از نوشتن، تصور می‌کردم که اگر روزی این چرخه‌ی سرگردانی و آوارگی و مرگ در ورای مرزها تمام شود، می‌توانم به آن همه اتفاقات نه بگویم و دیگر بی‌خیال شان شوم. منتظر بودم تا این وضع تمام شود و حال من خوب گردد . اما چه شد؟ هر روز بدتر از دیروز. دوباره همان گرداب. دوباره بدتر از همیشه، آواره‌ در مرزها و خوراک گرگ‌ها و صخره‌ها. با تفاوت این‌که دروازه‌های بیشتری به روی ما بسته شدند و داشتن سه تکه نان که ابتدایی‌ترین نیاز بشر است، به بلندترین رویای ما بدل شده است . فکر می‌کنم در این مرحله که هیچ دستی بسوی ما دراز نیست - و در هر زمان دیگری-، نوشتن و خواندن تکیه‌گاه خوب و یک نسخه درمانی فوق‌العاده است. هم به این دلیل و هم‌ برای مکتوب ساختن رنجی که بر ما تحمیل شده است باید بنویسیم. امروز بیشتر از هر زمان دیگری، باید روایت‌ها را قبل از این‌که به دست بادهای سریع فراموشی برسند بنویسیم . کتابخانه داوت اساک و اداره فرهنگ شهر ما

به مار کُبرا اعتماد کن اما به یک افغان نه: روایت طبیب بریتانیایی از افغانستان

تصویر
مختار وفایی کتاب «در دربار امیر عبدالرحمان»، روایت جذاب و تاریخی از مردم و شهرهای افغانستان در دورۀ حاکمیت عبدالرحمان خان است که نخستین بار در سال 1895 در لندن منتشر شده است. نویسندۀ این کتاب، داکتر جان آلفرد گری، پزشک دربار امیر عبدالرحمان است که از سال 1889 تا 1893، در دربار عبدالرحمان خان خدمت کرده است. داکتر گری، در مقدمۀ کتاب خود نوشته است که این کتاب حاصل نامه‌هایی است که او از افغانستان به همسرش در لندن می‌نوشته است. این کتاب برای نخستین‌بار در سال 1399 خورشیدی، توسط اکبر بریالی به فارسی برگردان شد و توسط نشر نبشت منتشر گردید. نسخۀ فارسی این کتاب 567 صفحه است که آن‌را محمد کاظم کاظمی ویرایش و صفحه‌آرایی کرده است. اکبر بریالی در «یادداشت مترجم» نوشته است که این کتاب براساس شیوه‌های علمی نوشته نشده، اما روایت صادقانه و رُمان‌گونه از چشمدیدهای یک طبیب اروپایی است. چیزی که خواننده در نخستین لحظات پس از بدست گرفتن این کتاب، با آن مواجه می‌شود، زبان پر از دشنام و کنایه داکتر گری است. داکتر گری در سراسر این کتاب، بارها از افغان‌ها به عنوان یک مشت دزد، راه‌گیر و آدم‌کش یاد کرده

گروه اخترمنصور، کابل را با نارضایتی ترک کرده اند

  صدر ابراهیم، قیوم ذاکر، علاءالدین آغا و ملا شیرین از فرماندهان ارشد ط/البان که به جناح منصوری مشهور استند، پس از اعلان کابینه طالبان، با نارضایتی کابل را ترک کرده و به هلمند رفته اند. این افراد از جناح اخترمنصور رهبر پیشین طالبان استند و در رقابت برای بدست آوردن پست‌های کلیدی حکومت، کنار زده شدند. با توجه به این‌که گروه داعش قبلا از جناح اخترمنصور سربازگیری کرده بود، در صورتی که رضایت فرماندهان این جناح در دولت جدید طالبان بدست نیاید، خطر پیوستن آنان به داعش وجود دارد.

گلوله و زندان، پاسخ طالبان به اعتراضات در افغانستان

تصویر
 مختار وفایی افغانستان پس از فروپاشی حکومت اشرف غنی در چهاردهم آگوست، برای سه هفته در سکوت مطلق فرو رفت. این سکوت روز دوشنبه و با برپایی تجمعات در شهرهای کابل و مزارشریف شکست و به دنبال آن روز سه شنبه کابل، مزارشریف و هرات شاهد تجمعات گسترده‌ای بودند که با خشونت، تهدید و بازداشت‌ معترضان از سوی طالبان همراه شد. این تظاهرات پس از تصرف مرکز ولایت پنجشیر به دست طالبان و پخش نوار صوتی احمد مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی برگزار گردید و بر خلاف گذشته، بیشترین اشتراک کنندگان آن زنان بودند. واکنش طالبان به تجمعات اعتراضی در شهرهای بزرگ افغانستان، شلیک گلوله، لت‌وکوب، بازداشت و به زندان افکندن معترضان بود. در تجمع اعتراضی در کابل، چهارده تن خبرنگار و تصویربردار رسانه‌ها شکنجه و یا بازداشت شدند. در هرات دو معترض کشته شدند و حدود ده تن دیگر مجروح شدند. همچنان در مزارشریف، گردهم‌آیی اعتراضی در همان ساعت نخست توسط شلیک و تهدید پراکنده شد و حدود سی نفر توسط افراد طالبان بازداشت شدند. از سرنوشت بازداشت شدگان در شهرهای مزارشریف، کابل و هرات خبری در دست نیست و حتی خانواده‌های شان از آنان اطلاعی ندارن

جهان تاریک است، وقتی آنرا از پشت شکاف‌های برقع تماشا کنی

تصویر
  من یک قابله هستم و کارم کمک به زنان است. این کار را با عشق و هیجان انجام می‌دهم و روزهای شنبه که در افغانستان، آغاز یک هفته جدید است، منتظرم تا زنانی را که در روزهای قبل کمک کرده‌ام صحت‌مندتر و سر حال‌تر ببینم. ساعت هفت صبح روز شنبه چهاردهم آگست، با تجدید نیرو برای روزهای جدید، به سمت مرکز کوچک صحی که در آن کار می‌کنم حرکت کردم. سوار تکسی بودم و هنوز به محل کار نرسیده بودم که پدرم تماس گرفت: -        کجایی زینب؟ -        نزدیک محل کارم هستم پدر. چرا؟ -        طالبان به دروازه‌های ورودی شهر رسیده اند. زود برگرد به خانه. -        پدر جان، نگران نباش، من در مسیر دیدم که سربازان زیادی از شهر محافظت می‌کنند و طالبان نمی‌توانند این شهر مهم و پر از نیروی دفاعی را تصرف کنند. صدای پدرم لرزان و پر از ترس بود. وقتی به محل کارم که در مرکز شهر مزارشریف است رسیدم، شهر شبیه روزهای گذشته شلوغ نبود و مغازه‌ها نیز هنوز باز نشده بودند. از صدای موسیقی دلنواز رستوران‌ها، کافه‌ها، فروشگاه‌ها و صداهای کودکان دستفروش که مشتریان را صدا می‌زدند خبری نبود. با خودم گفتم، هنوز زود است، حتماً مردم ت

The Taliban's return to power in Afghanistan will be a risk for Cultural Heritage

تصویر
Mukhtar Wafayee Due to its geographical location, Afghanistan is one of the richest lands in the field of cultural heritage and historical places and monuments. But, the long war, religious intolerance, lootings of important artifacts, and arbitrary excavations by non-professionals, have destroyed Afghanistan's cultural legacy. Afghanistan's cultural heritage is now in danger as the Taliban regain power. Since ancient times, Afghanistan has been the confluence of cultures reflecting history marked by complex indigenous encounters between the Achaemenid empire (ancient Iran empire), Greece of Alexandria, Buddhism, Hinduism, and Islam. In this report, I will briefly explain what Afghanistan's heritage is, and what dangers it poses to its cultural and historical heritage. What is cultural heritage in Afghanistan? Afghanistan's two cultural and historical heritage sites are inscribed on the UNESCO World Heritage List, and four more have so far been added as test examples in

افغانستانِ طالبانی؛ جهادی‌های خارجی کجا شدند؟

تصویر
مختار وفایی - رادیو زمانه پس از آنکه در سال 1996 میلادی، طالبان برای نخستین بار حکومت شان را تحت قیادت ملا عمر در افغانستان ایجاد کردند، هزاران جهادی تحت تعقیب، ازکشورهای مختلف جهان به افغانستان سرازیر شدند تا تحت چتر حاکمیت یک جریان اسلامی به شدت افراط‌گرا که رهبر شان خود را «امیرالمومنین» می‌دانست زندگی کنند. شماری از این جهادی ها به شمول اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده با همراهان عرب‌تبارش، قبل از تشکیل حکومت طالبان نیز در افغانستان حضور داشتند. آغاز حضور جهادیست‌های عرب در افغانستان به اوایل 1980 میلادی، زمانی که شعلۀ جنگ برعلیه حکومت کمونیستی افغانستان بر افروخته شد بر می‌گردد. ملا عمر رهبر  گروه طالبان که معتقد بود امیر مومنان جهان است، در برابر بقیه جهادیست‌ها احساس مسوولیت می‌کرد و در بیانیه‌هایش از جهادیست‌های که به افغانستان حضور داشتند، با عناوین انصار و برادران مهاجر استفاده می‌نمود. پس از حادثه یازده سپتامبر ، زمانی که ایالات متحده آمریکا برای بازداشت اسامه بن لادن که دستور این حمله را صادر کرده بود، اقدام کرد، ملا عمر و شماری از همراهان او، از تسلیم دادن اسامه به آمری