گفت و گو از مختار وفایی
فرسوده بودن سیستم اداری و درسی دانشگاههای کشور از چالشهای عمدهی است که همواره مورد انتقاد کارشناسان و دانشجویان در کشور بوده است.
هرچند وزارت تحصیلاتعالی کشور گاهگاهی حرف از تغییر در ساختار اداری و سیستم درسی دانشگاه های کشور میزند، اما هنوزهم نتوانسته است دانشجویان را قانع بسازد.
در گفت و گوی ویژه ای با دکتر سید عسکر موسوی استاد در دانشگاه آکسفورد لندن و از تحلیل گران مسایل سیاسی و فرهنگی افغانستان، این موضوع را مورد بحث قرار داده ایم:
س: جناب دکتر! برداشت شما از وضعیت سیستم درسی در دانشگاههایکشور چیست؟ یکدههی گذشته تغییراتی در سیستم آمده و اگر آمده چقدر بسنده بوده است؟
دکترموسوی: باید این را قبول کنیم که تغییرات طی ده سال گذشته آمده، اما این تغییرات بسیار محدود و کم است، چونکه نظامداران سابق هنوز هم خیلی قوی هستند و از آن سود میبرند و در برابر طرحها و برنامهها مقاومت میکنند.
س: چالشهای زیادی فرا راه دانشگاههای افغانستان است، از جمله فرسوده بودن سیستم درسی در دانشگاهها همواره مورد انتقاد بوده است، به نظرتان این چالش شامل دانشگاههای خصوصی هم میشود؟
دکترموسوی: دانشگاههای دولتی که صددرصد این مشکل را دارند، اما متاسفانه به دلیل ضعف رهبری وزارت تحصیلاتعالی، مشکلات دانشگاههای خصوصی از نوعی مشکلات دانشگاههای دولتی نیست، اما به نوعی از دانشگاههای دولتی متاثراند.
با وجودیکه دانشگاههایخصوصی سرمایهگذاری میکنند و از نگاه امکانات مجهرتر اند، نسبت به دانشگاههای دولتی، اما از نگاه اداری ثاثیر میگیرند؛ از همان سیستم متمرکز اداری دانشگاه های دولتی.
س: با اینکه دانشگاههای خصوصی کشور سرمایهی بیشتری هزینه میکنند، به نظرتان چقدر توانسته کادرهای علمی را جذب کنند تا از دانشگاههای دولتی متفاوتتر باشند؟
دکترموسوی: ما نزدیک به هفتادتا موسسهیتحصیلیخصوصی داریم، اینها باهمدیگر فرق دارند، بعضی آنان کادرهای خوبی دارند و بعضی شان کادرهای ضعیف دارند، اینرا نمیشه بهطور عام گفت،اما بطور کلی کادرهای دانشگاههای خصوصی از نظر اندیشه و فکر جوانتر هستند، مگر آن بخش که از استادان دولتی استفاده میکنند.
س: دانشگاهکابل و دانشگاه بلخ، به عنوان دو دانشگاه مهم دولتی در کشور مطرح است، گاهگاهی از این دانشگاهها سر وصداهای مبنی بر فساد اداری، فساد اخلاقی، بدرفتاری استادان و مشکلات دیگر از سوی دانشجویان مطرح شده است، شما وضعیت این دو دانشگاه و دانشگاههای سایر ولایات را چگونه بررسی میکنید؟
دکترموسوی: نه تنها این دو دانشگاه دولتی؛ هیچ دانشگاه دولتی در افغانستان با هیچ معیار اخلاقی برابر نیستند، از نظر اداری، بسیار فاسد، فرسوده و شرم آور هستند، متاسفانه این آیینهی تمام نمای آن چیزی است که در رهبری کشور افغانستان صورت میگیرد.
س: چندی قبل وزیرتحصیلاتعالی، از تغییرات گسترده در سیستم این وزارت و دستاوردهای تازه در دانشگاه دولتی خبر داد، به نظرتان منظور وزیرتحصیلات عالی از کدام دستاوردهاست و شما شاهد چه پیشرفتهایی در این عرصه هستید؟
دکتر موسوی: خوب، وزیرتحصیلات عالی بچه جوان است، پرتلاش و زحمت کش است، اما بیشتر توجه وی به ظواهر است، مثلاً به رنگ و روغن و گلدان و چمن و باغ.....
وزیر تحصیلات عالی فعلی، نسبت به وزرای قبلی بسیار ضعیف است، چون تغییرات محتوایی اصلاً در ردیف کارهایش نیست و بیشتر به ظواهر میپردازد، بلی از نظر ظواهر بسیار تغییرات آمده، مثلاً پیش روی وزارت را تمیز کرده، دیوارهایش را رنگ کرده، چمن ساخته، گل وگل کاری در صحن وزارت، اما اینها در اقلام وزارتتحصیلات عالی از اقلام درجه چهار و درجه پنج است،اما از نظر محتوایی نه تنها که تغییری صورتنگرفته، بلکه عقبگرد وحشتناک نیز صورتگرفته.
س: همهساله کشورهایخارجی از طریق وزارتتحصیلاتعالی صدها بورسیه را به خاطر ادامه تحصیلات جوانان افغانستان به آن کشورها اختصاص می دهند، به نظرتان در سیستم انتخاب و فرستادن جوانان در بورسیهها چقدر کارشکنی و (خویش خوری) از سوی مسوولان صورت میگیرد؟
دکتر موسوی: فراوان؛ چونکه یادآور شدم، ما نظام تحصیلاتعالی را که به روز و با شرایط زمان برابر باشد نداریم، کارشکنیهای زیادی در این پروسه نیز صورت میگیرد، کسانی که در این بورسیهها میروند چون دقیق انتخاب نمیشوند، آینده خوبی نیز ندارند.
این بورسیهها نیز روی یک سیستم مشخص برنامه ریزی شده نیست، مثلاً امسال 500 نفر را تخصیص دهد به بخش زراعت که بروند اینها دکترا بگیرند. اما اینگونه نیست و قضایا همیشه روزمرهگی بوده است. چون سیستم فرسوده و متمرکز است، این چالشها حلناشدنی باقی ماندهاند.
مثلاً بورسیه داریم در کشور آلمان، فشارسیاسی این است که باید این بورسیه را سهمیه بسازد، یک نفر از غور، یک نفر از بادغیس، یک نفر از بلخ و ...اما بورسیهی که به کشورهای خارج داده میشود، شرایط آن غور و پکتیا و بلخ و کابل نیست، آنها بر اساس داشتن توانایی و ظرفیت پیشنهاد می کنند.
س: جناب دکتر!در سابق دانشگاهها، شاهد اتحادیهها، انجمنها و کاروانهای دانشجویی بود که به مسایل سیاسی، علمی و تحقیقی میپرداختند و در موارد کلان سیاسی سهم میگرفتند، به نظرتان فعلاً دانشگاهها در یک نوع خاموشی بسر نمیبرند؛ و یا دانشجویان دانشگاههای افغانستان این شوق و علاقه را ندارند؟
دکتر موسوی: متاسفانه باید یاد آور شوم که چیزی به نام، شوق، نشاط و علاقه در جامعهي دانشجویی افغانستان نمی بینم، به خاطر اینکه نظام کنونیسیاسی ما از دانشگاه میترسد. مثلاً اتحادیهها و انجمنهای دانشجویی را قانوناً اجازه نمیدهد و دانشگاهها فقط جای که آدم بشنود و بخواند نیست، دانشگاه باید مسایل زیادی را در خود داشته باشد که در دانشگاههای ما نیست.
فرسوده بودن سیستم اداری و درسی دانشگاههای کشور از چالشهای عمدهی است که همواره مورد انتقاد کارشناسان و دانشجویان در کشور بوده است.
هرچند وزارت تحصیلاتعالی کشور گاهگاهی حرف از تغییر در ساختار اداری و سیستم درسی دانشگاه های کشور میزند، اما هنوزهم نتوانسته است دانشجویان را قانع بسازد.
در گفت و گوی ویژه ای با دکتر سید عسکر موسوی استاد در دانشگاه آکسفورد لندن و از تحلیل گران مسایل سیاسی و فرهنگی افغانستان، این موضوع را مورد بحث قرار داده ایم:
س: جناب دکتر! برداشت شما از وضعیت سیستم درسی در دانشگاههایکشور چیست؟ یکدههی گذشته تغییراتی در سیستم آمده و اگر آمده چقدر بسنده بوده است؟
دکترموسوی: باید این را قبول کنیم که تغییرات طی ده سال گذشته آمده، اما این تغییرات بسیار محدود و کم است، چونکه نظامداران سابق هنوز هم خیلی قوی هستند و از آن سود میبرند و در برابر طرحها و برنامهها مقاومت میکنند.
س: چالشهای زیادی فرا راه دانشگاههای افغانستان است، از جمله فرسوده بودن سیستم درسی در دانشگاهها همواره مورد انتقاد بوده است، به نظرتان این چالش شامل دانشگاههای خصوصی هم میشود؟
دکترموسوی: دانشگاههای دولتی که صددرصد این مشکل را دارند، اما متاسفانه به دلیل ضعف رهبری وزارت تحصیلاتعالی، مشکلات دانشگاههای خصوصی از نوعی مشکلات دانشگاههای دولتی نیست، اما به نوعی از دانشگاههای دولتی متاثراند.
با وجودیکه دانشگاههایخصوصی سرمایهگذاری میکنند و از نگاه امکانات مجهرتر اند، نسبت به دانشگاههای دولتی، اما از نگاه اداری ثاثیر میگیرند؛ از همان سیستم متمرکز اداری دانشگاه های دولتی.
س: با اینکه دانشگاههای خصوصی کشور سرمایهی بیشتری هزینه میکنند، به نظرتان چقدر توانسته کادرهای علمی را جذب کنند تا از دانشگاههای دولتی متفاوتتر باشند؟
دکترموسوی: ما نزدیک به هفتادتا موسسهیتحصیلیخصوصی داریم، اینها باهمدیگر فرق دارند، بعضی آنان کادرهای خوبی دارند و بعضی شان کادرهای ضعیف دارند، اینرا نمیشه بهطور عام گفت،اما بطور کلی کادرهای دانشگاههای خصوصی از نظر اندیشه و فکر جوانتر هستند، مگر آن بخش که از استادان دولتی استفاده میکنند.
س: دانشگاهکابل و دانشگاه بلخ، به عنوان دو دانشگاه مهم دولتی در کشور مطرح است، گاهگاهی از این دانشگاهها سر وصداهای مبنی بر فساد اداری، فساد اخلاقی، بدرفتاری استادان و مشکلات دیگر از سوی دانشجویان مطرح شده است، شما وضعیت این دو دانشگاه و دانشگاههای سایر ولایات را چگونه بررسی میکنید؟
دکترموسوی: نه تنها این دو دانشگاه دولتی؛ هیچ دانشگاه دولتی در افغانستان با هیچ معیار اخلاقی برابر نیستند، از نظر اداری، بسیار فاسد، فرسوده و شرم آور هستند، متاسفانه این آیینهی تمام نمای آن چیزی است که در رهبری کشور افغانستان صورت میگیرد.
س: چندی قبل وزیرتحصیلاتعالی، از تغییرات گسترده در سیستم این وزارت و دستاوردهای تازه در دانشگاه دولتی خبر داد، به نظرتان منظور وزیرتحصیلات عالی از کدام دستاوردهاست و شما شاهد چه پیشرفتهایی در این عرصه هستید؟
دکتر موسوی: خوب، وزیرتحصیلات عالی بچه جوان است، پرتلاش و زحمت کش است، اما بیشتر توجه وی به ظواهر است، مثلاً به رنگ و روغن و گلدان و چمن و باغ.....
وزیر تحصیلات عالی فعلی، نسبت به وزرای قبلی بسیار ضعیف است، چون تغییرات محتوایی اصلاً در ردیف کارهایش نیست و بیشتر به ظواهر میپردازد، بلی از نظر ظواهر بسیار تغییرات آمده، مثلاً پیش روی وزارت را تمیز کرده، دیوارهایش را رنگ کرده، چمن ساخته، گل وگل کاری در صحن وزارت، اما اینها در اقلام وزارتتحصیلات عالی از اقلام درجه چهار و درجه پنج است،اما از نظر محتوایی نه تنها که تغییری صورتنگرفته، بلکه عقبگرد وحشتناک نیز صورتگرفته.
س: همهساله کشورهایخارجی از طریق وزارتتحصیلاتعالی صدها بورسیه را به خاطر ادامه تحصیلات جوانان افغانستان به آن کشورها اختصاص می دهند، به نظرتان در سیستم انتخاب و فرستادن جوانان در بورسیهها چقدر کارشکنی و (خویش خوری) از سوی مسوولان صورت میگیرد؟
دکتر موسوی: فراوان؛ چونکه یادآور شدم، ما نظام تحصیلاتعالی را که به روز و با شرایط زمان برابر باشد نداریم، کارشکنیهای زیادی در این پروسه نیز صورت میگیرد، کسانی که در این بورسیهها میروند چون دقیق انتخاب نمیشوند، آینده خوبی نیز ندارند.
این بورسیهها نیز روی یک سیستم مشخص برنامه ریزی شده نیست، مثلاً امسال 500 نفر را تخصیص دهد به بخش زراعت که بروند اینها دکترا بگیرند. اما اینگونه نیست و قضایا همیشه روزمرهگی بوده است. چون سیستم فرسوده و متمرکز است، این چالشها حلناشدنی باقی ماندهاند.
مثلاً بورسیه داریم در کشور آلمان، فشارسیاسی این است که باید این بورسیه را سهمیه بسازد، یک نفر از غور، یک نفر از بادغیس، یک نفر از بلخ و ...اما بورسیهی که به کشورهای خارج داده میشود، شرایط آن غور و پکتیا و بلخ و کابل نیست، آنها بر اساس داشتن توانایی و ظرفیت پیشنهاد می کنند.
س: جناب دکتر!در سابق دانشگاهها، شاهد اتحادیهها، انجمنها و کاروانهای دانشجویی بود که به مسایل سیاسی، علمی و تحقیقی میپرداختند و در موارد کلان سیاسی سهم میگرفتند، به نظرتان فعلاً دانشگاهها در یک نوع خاموشی بسر نمیبرند؛ و یا دانشجویان دانشگاههای افغانستان این شوق و علاقه را ندارند؟
دکتر موسوی: متاسفانه باید یاد آور شوم که چیزی به نام، شوق، نشاط و علاقه در جامعهي دانشجویی افغانستان نمی بینم، به خاطر اینکه نظام کنونیسیاسی ما از دانشگاه میترسد. مثلاً اتحادیهها و انجمنهای دانشجویی را قانوناً اجازه نمیدهد و دانشگاهها فقط جای که آدم بشنود و بخواند نیست، دانشگاه باید مسایل زیادی را در خود داشته باشد که در دانشگاههای ما نیست.
0 Comments