پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2016

روسیه، از «تماس» تا «حضور» در جبهات نظامی طالبان در شمال

تصویر
مختاروفایی اطلاعاتی رسیده به سایت خبری  هویدا نشان می دهد که دوتن متخصص طبی وابسته به سازمان های نظامی روسیه و ترکمنستان، در مناطق «شاخ» ولسوالی قیصار و «لنگرخانه» ولسوالی المار ولایت فاریاب مصروف کمک رسانی به گروه طالبان استند. منطقه ی شاخ در قیصار و لنگرخانه در المار، از دو مناطق مهم و استراتیژیکی استند که از چندین سال بدینسو در کنترول گروه طالبان است و منابع محلی می گویند که بیشترین نیروها و تجهیزات نظامی طالبان در فاریاب، در همین دو منطقه مستقر می باشند. منابع می گویند که داکتران روسی و ترکمنستانی که از دوماه بدینسو در جبهات طالبان حضور یافته اند ضمن اینکه کلینیک های صحی گروه طالبان را مدیریت کرده و به تداوی زخمیان این گروه می پردازند، به فرماندهان این گروه مشوره های نظامی نیز می دهند. هرچند مشخصات این افراد هنوز دقیق نشده است، اما منابع تایید می کنند که جبهات نظامی طالبان در فاریاب، بادغیس، بغلان و قسمت هایی از جوزجان، از همین افراد وابسته به سازمان های نظامی روسیه دستور و مشوره می گیرند. در همین حال منابع موثق در شمال از  دست یابی روزافزون گروه طالبان به تسلیحات و تجهیز

برای روزهای دشوار آماده شوید!

تصویر
مختار وفایی حمله به باقرالعلوم، پنجمین مورد از حملات وحشیانه‌یی است که طی سال جاری از شیعیان افغانستان قربانی گرفته است. این حملات معمولاً برای گرفتنِ جان مردم و فهماندنِ این که در کابل داعش حضور دارد و باید این را فهمید و باور کرد انجام شده است. یک: حمله به یکی از تاریخی‌ترین نمادهای مدنیت و تظاهرات مسالمت‌آمیز در دوم اسد در چهارراه دهمزنگ که نزدیک به 100 تن را کشت و 300 تن را زخمی ساخت. دو: حمله به عزاداران عاشورا در کارته سخی کابل به تاریخ 21 میزان که در آن 16 تن کشته و 26 تن زخم برداشتند. سه: حمله به عزادان عاشورا در  ولایت بلخ بتاریخ 21 میزان، که در آن نزدیک به 20 تن کشت و  ده‌ها تن را زخمی ساخت. چهار: حمله‌ی تفنگداران مسلح بر نمازگذاران در یکی از مساجد در گذرِ بلوچ‌های شهر میمنه به تاریخ 21 عقرب که یک کشته و سه زخمی برجای گذاشت. پنج: حمله به عزاداران اربعین در باقرالعلوم که آمار رسمی 30 کشته و 35 زخمی را نشان می دهد. حمله به عزاداران شیعه در مسجد باقرالعلوم کابل این حملات شباهت زیادی بهم دارند. هدفِ هرپنج مورد، مردم بوده اند و در هیچ مورد آن مقام

چشم‌اندازی به گسترش بحران در شمال

تصویر
نویسنده: مختاروفایی شمال، اکنون یکی از محورهای اساسیِ جنگ و شورش‌گری در افغانستان است. در چند سال اخیر، مسیرهای منتهی به شمال، یکی از مزدحم‌ترین راه‌های عبور و مرورِ گروه‌های تروریستی از جمله طالبان، القاعده و تحریک اسلامیِ ازبیکستان بوده‌اند. از کوه‌های چترالِ پاکستان که به مناطقی در   بدخشان متصل است گرفته تا شاهراه‌های تحتِ نظارتِ نیروهای امنیتی در ولایات جنوب و شمال افغانستان، همه از جمله راه‌های امن و بی‌خطر برای رفت‌وآمدِ این گروه‌ها به شمال بوده‌اند. فعلاً ولایات کندز، فاریاب، بغلان و قسمت‌هایی از جوزجان و سرپل، محور نبردهایِ خونین میان نیروهای امنیتی و گروه‌های تروریستی را تشکیل می‌دهند که کندز در روزهای اخیر تا سرحدِ سقوط به‌دستِ گروه طالبان نیز پیش رفت. شمال چگونه ناآرام شد؟ ولایات شمالِ کشور تا سال ۲۰۰۷ از آرام‌ترین نقاط افغانستان بود و اکنون به گرم‌ترین تنورِ جنگ در کشور تبدیل شده است. ناآرامی‌ها در شمال از زمانی آغاز شد که منابع اطلاعاتی گزارش دادند: هواپیماهای نظامی به دستورِ حامد کرزی در سال ۲۰۰۸ ، شماری از شبه‌نظامیانِ مسلح وابسته به گروه طالبان را در نقاطی از و

انتقادها از رسیده‌گی‌نشدن به پرونده‌های نوجوانان در مرکز اصلاح و تربیت کودکان

تصویر
نیلوفرلنگر، خبرنگار طلوع‌نیوز شماری‌از نوجوانانی که در مرکز اصلاح و تربیت کودکان در بازداشت به سر می‌برند، از نارسایی‌های نهاد‌های عدلی و قضایی در کار بررسی پرونده‌های شان شکایت دارند. ۱۳۱ جوان و نوجوان که بیشترشان پسران استند، در مرکز اصلاح و تربیت کودکان به اتهام و ارتکاب جرم‌های گونه‌گون در بازداشت به سر می‌برند. نوجوانی که در مرکز اصلاح کودکان نگهداری می‌شود، می‌گوید: «من هفت ماه می‌شود که در این مرکز به‌سر می‌برم، اما تا اکنون محکمۀ دوم من که فیصله نهایی را می‌کند، صورت نگرفته‌است.» نوجوانی دیگر که در مرکز اصلاح کودکان نگهداری می‌شود، می‌گوید: «کسانی استند که از آمدن‌شان به مرکز اصلاح یک ماه می‌گذرد؛ اما به‌زودی پرونده‌های شان بررسی می‌شود. کسانی هم استند که خانواده ندارند یا کسی دنبال پرونده های شان نیستند، آنان ماه‌ها در مرکز اصلاح می‌مانند.» اما میر فیاض‌الدین امینی، رییس مرکز اصلاح و تربیت کودکان کابل، می‌گوید که در دو سال اخیر به بیشتر پرونده‌ها رسیده‌گی شده‌است و شمار بازداشت‌شده‌گان نیز در این دو سال کاهش یافته‌است. آقای امینی ‌گوید: «دو سال پیش در این مرکز

افشای جزییات از تشکیلات نظامی تروریست ها در شمال و شمال‌شرق افغانستان

تصویر
مختاروفایی، روزنامه‌نگار بادرنظرداشت تحرکات گسترده‌ی که اخیراً گروه طالبان در شمال و شمال‌شرق افغانستان به راه انداخته اند، دیده می شود که صدهاتن از تروریست های تازه نفس داخلی و خارجی از داخل و خارج از افغانستان به جبهات این گروه سرازیر شده اند. طالبان فعلا در همه ولسوالی‌های ولایات   شمال و شمال‌شرق افغانستان حضور دارند و تمرکز حضور و فعالیت شان در کندز- بدخشان- بغلان-سرپل – فاریاب و جوزجان می‌باشد. این گروه به دلیل تصرف مناطق استراتیژیک و نظامی طی دوسال اخیر، به امکانات گسترده نظامی به شمول تانک‌های زرهی، موترهای رنجر و سلاح‌های ثقیله دست یافته و از توانایی های زیادی در مقابله با نیروهای امنیتی افغان برخوردار اند.   جزییات ذیل تشکیلات طالبان و تعداد تروریست‌های خارجی را در ولایات شمال و شمال‌شرق نشان می‌دهد. آمار همواره در حال تغییر است و مخصوصا طی ماه های اخیر تعداد زیادی از تروریست های خارجی آسیای میانه از طریق مسیر توپخانه و کوه های چترال پاکستان وارد بدخشان شده اند که تحت پرچم القاعده در این ولایت فعالیت دارند. عکس از آرشیف پس از اینکه ولایت کندز، برای بار دوم بدس

تقدیم به روزهای تیره و تاز سرزمینم

امشب كمي بمن ز غم و درد قصه كن از روزهاي رفته‌ي نامرد قصه كن شب‌هاي بي چراغي و بي ناني و سكوت دنیا هر آنچه بر سرت آورد قصه كن پاييز در بهار ترا تكه تكه كرد همسايه هرچه در حق تو كرد قصه كن اندوه خفته در تنِ آواره‌گی‌ت را با شام‌هاي بي‌كسي و سرد قصه كن! اي يادگار حضرت يعقوب در جهان از يوسف و برادر نامرد قصه كن فرزندهای ناخلف و دشمن ذلیل از ماتمی که در تو بپا کرد قصه کن مختار‌‌‌‌ وفایی

کندز، نمادی از ذلت و خیانت حکومت وحدت ملی

مختاروفایی طالبان از شهر کندز بصورت خودخواسته عقب‌نشینی کردند. اما این شهرِ زخمی و مردمان آواره‌اش، نمادی از جنایت، بی‌کفایتی، ناتوانی، ذلت و بیچارگی رهبران حکومت وحدت ملی در برابر مردمانی است که در جریان انتخابات از آنان رای بدست آورده برای آرامش آنان هزار وعده‌های رنگین سرداده بودند. مردم کندز برای بار دوم، آواره و ذلیل و بی‌خانمان شدند. دلیل آن هم غفلتِ بی‌شرمانه‌ی حکومت و نیروهای امنیتی تا به دندان مسلح داخلی و خارجی بود. پس از نزدیک به ده روز، طالبان به خواست خود از مرکز شهر عقب‌نشینی کرده و به پناه‌گاه های امن شان در روستاهای کندز رفتند. آنان ثابت کردند که هروقت اراده کنند، شهرهای مانند کندز را می‌توانند تصرف کنند. آنان ثابت کردند که حکومت وحدت ملی، در مقابل خشم طالب توان ایستادگی ندارد و رهبران حکومت وحدت ملی به خون سرباز و آوارگی مردم هیچ ارزشی قایل نیستند. طالبان ثابت کردند که حکومت وحدت ملی را می‌توانند با حمایت عناصر طالبانی درون نظام و با استفاده از تسلیحات و تجهیزات خودش نابود و ذلیل سازند. این گروه همچنان ثابت ساختند که 15 میلیاردی که در کنفرانس بروکسل به

حاتم‌بخشی حامدکرزی به طالبان در ارزگان

مختاروفایی شیرمحمد از بزرگان قوم پوپلزی و از دوستان مورد اعتماد حامدکرزی که با حمایت آقای کرزی بحیث فرمانده نیروهای امن و نظم عامه این ولایت کار می کرد، چند روز قبل در یک اقدام نابخشودنی با صدتن از نیروهای تحت امرش به همراه تسلیحات هنگفت نظامی به طالبان پیوسته است. حامدکرزی که اخیراً از صحنه سیاست با تلاش های رییس جمهورغنی و حلقه‌ی سیاسی اش حاشیه رفته است، شدیداً نگران از دست دادنِ جایگاه سیاسی و مردمی اش می باشد. او در آخرین ماه های حاکمیت اش به عنوان رییس جمهور افغانستان که توسط کوماندوهای الاشه‌شکن سی.آی.ای به قدرت رسیده بود به امریکا پشت کرد و علیه منافع و برنامه های این کشور از بلندگوی ریاست جمهوری افغانستان سنگر گرفت. او پس از اینکه قدرت را به قبیله ی رقیبش «احمدزی» تسلیم کرد، تلاش کرد نظام وحدت ملی را ضعیف جلوه داده و در راستای برنامه های حکومت مشکل خلق کند. او از یک جانب، از سوی حلقه ی سیاسی حاکم به حاشیه رانده شد و از سوی دیگر برنامه‌هایش توسط امریکا تحت سبوتاژ قرار گرفت. او اخیراً با حمایت علنی از طالبان، مورد خشم عمومی مردم افغانستان و مجالس سیاسی قرار گرفته و جا

نگاهی به رکود اقتصادی و بحران سیاسی در افغانستان

مختاروفایی پس از سقوط طالبان در سال 2001 میلادی، اکنون افغانستان در یکی از آشفته ترین  حالات اوضاع اقتصاد و سیاست ایستاده است. بن بستی که  امروز حکومت و مردم افغانستان را تهدید به سقوط و فروپاشی می کند، دقیقاً پس از انتخابات جنجالی و بحران آفرین ریاست جمهوری در سال 2014 میلادی آغاز شد. پس از شکل گیری حکومت وحدت ملی با پادرمیانی وزیرخارجه ایالات متحده امریکا، رهبران دولت افغانستان ضمن اینکه به شعارهای شان در زمینه های رشد اقتصادی، تامین امنیت، جلب توجه سرمایه گذاری های بزرگ و بهبود اوضاع زندگی در افغانستان عمل نکرده و موفق نشدند، با راه اندازی برنامه های نمایشی و مصرفی، مردم را نیز به ناامیدی و فرار سوق دادند. رکود بی پیشینه اقتصادی، بدتر شدن اوضاع امنیتی و قدرت مندشدن گروه های تروریستی، عدم اطمینان به ثبات سیاسی، هراس از فروپاشی و برگشت به گذشته ی تاریک و از همه مهم تر گسترش فقر و بیکاری در میان مردم، موجی از مهاجرت ها و ناآرامی های داخلی را در سال 2015 پس از انتخابات ریاست جمهوری به دنبال داشت که هنوز تداوم و بدتر وضعیت مردم را تهدید می کند. رکود بی سابقه ی اقتصادی حکومت ا