پست‌ها

نمایش پست‌ها از اکتبر, ۲۰۱۳

رسالت ما، در عصرِ فریب و فتنه

تصویر
مختار‌وفایی اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان، سال‌هاست دچارِ آفت‌های شده که رنگ و بوی انسانیت، اسلامیت و حقانیت را از خود دور رانده و این وضعیت جامعه را بطور وحشتناکی بسوی قهقرا کشانیده است. سیاسیون، ظاهراً کارشان، تاکید بر  هم‌گرایی اسلامی، وحدت‌ملی، منافع‌ملی و هویت‌ملی است؛ چیزی که در شعار خلاصه گردیده و در عمل هرگز دیده نشده است. منافع ملی و دفاع از ارزش‌های اسلامی، شعارهای زیبایی‌ست که توسط سیاسیون، سال‌هاست وسیله‌ی فریب مردم  قرار گرفته است. بازی با کلمات، شعارهای رنگارنگ، شیک پوشیدن، سخن زدن از اسلام، دفاع از حقوق مردم و...از مهم‌ترین ویژه‌گی‌های سیاست‌مدارانی است که در افغانستان می‌تواند موفقانه مردم را بفریبند. اکثریت سیاست‌مداران و رهبران کاریزماتیک افغانستان که شعارِ اصلی شان حفاظت از منافع ملی و حراست از ارزش‌های دینی این ملت است، متاسفانه، خودشان آغازگرِ معامله‌گری‌های ننگین تاریخی بوده اند که اسلامِ وارونه و اسلام افراطی کنونی، حاصلِ سیاست‌های نا انسانی آنان در طول تاریخ کشور بوده است. طی بیشتر از یک‌دهه‌ی گذشته که جهانیان آغازگرِ پاگذاشتن افغ

چرا باید به سربازان امریکایی مصوونیت قضایی داده شود؟

تصویر
مختاروفایی مدت‌هاست که بحث‌های جدی میان کابل و واشنگتن بر سرِ امضای توافق‌نامه امنیتی جریان دارد، توافق‌نامه امنیتی که بر اساس آن (در صورت توافق)، از 5000 الی 10000 سرباز امریکایی،  پس از سال 2014 در نقش حمایتی با نیروهای افغانستان باقی می‌مانند. مقامات امریکا همواره تلاش کرده اند که این توافق‌نامه هرچه زودتر امضا گردد و در واقع با امضای آن، سرنوشت «هم‌گرایی امنیتی میان افغانستان – امریکا» مشخص گردد، اما هنوز مواردی مهمی در این توافق‌نامه باقی مانده است که بر سرِ آن توافق کلی و همه جانبه از سوی حکومت افغانستان صورت نگرفته است. آخرین سفرِ جان‌کری وزیر خارجه‌ی امریکا در کابل، تاحدی توانست دامنه‌ی بحث و جنجال بر سرِ این توافق‌نامه را کوتاه کند، مقامات کابل و واشنگتن پس از این سفر گفتند که در همه بخش‌های توافق‌نامه میان رییس جمهور کرزی و جان کری توافق صورت گرفته است، اما مهم‌ترین مساله که دادن مصوونیت قضایی به سربازان امریکایی است، هنوز در این توافق‌نامه نهایی نشده است. حکومت امریکا، از مدتی که بحثِ توافق‌نامه امنیتی آغاز گردیده است همواره تاکید کرده است که این کشور، در ه

این خانه، اجاره داده می‌شود!

تصویر
مختاروفایی با گرم شدن تنور انتخابات، اعضای مجلس نمایندگا ن هرکدام به شدت مصروف پکه کردن آتش انتخابات اند، و وظایف اصلی و موکلان شان را تا اطلاع ثانوی در طاقچه‌ی فراموشی گذاشته اند. هم‌چنان در این روزها دو عضوِ برجسته‌ی این مجلس، آقایان، حاجی محمد محقق و شیخ الشایخین «عبدلرسول سیاف * » نیز از عضویت این مجلس استعفا داده اند. خواجه صاحب عبدالرووف ابراهیمی رییس مجلس نیز مصروف کارزارهای انتخاباتی است و این شب و روزها دورِ دسترخوان سیاف غٌر می‌زند. همه اعضای این مجلس به نحوی وابسته به شخصیت‌های مطرح سیاسی و جناح‌های درگیر در انتخابات اند. این شب و روزها، برای وکیل صاحبان، مهم‌ترین و پر خریدارترین برنامه، کارزارهای انتخاباتی و فروش یک مشت ملت بیچاره به باداران قدرت و ثروت است. بحث‌های کوچکی  هم‌چون، چگونگی تصویب  قانون همگانی رسانه‌ها، قانون تحصیلات عالی ، قانون حق دست‌رسی به معلومات، قانون منع خشونت علیه زنان و ...این‌روزها در شان وکیل صاحبان نیست، چون که، انتخابِ زعیم آینده‌ی افغانستان  و جمع کردن یک مقدار پول برای کمپاین‌های انتخابات آینده‌ی پارلمانی، از دورِ دسترخوان‌ه

یا مرگ یا آزادی!

تصویر
مختار وفایی تکه‌های از خاطراتِ نادرعلی‌پویا، مرد آهنین سازمان آزادی‌بخش مردم افغانستان، و یارانش را خواندم. واژه‌های این خاطرات پٌر است از حسرت آزادی... انسان‌های که فکر می‌کردند رسالت آمدن و بودن شان در این دنیا، رفتن در جاده‌ی آزادی و انسانیت است... نادر علی‌پویا، سربازان اشغال‌گر روس را "سرخ"های سیاه می‌دانست و شعار نشریه‌ی «ندای آزادی» که از سوی سازمان آنان منتشر می‌شد: «یا مرگ، یا آزادی» بود... مردانگی، وفا به تعهد و پایداری در مقابل وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها در زندان جنایت‌کاران خلق و پرچم، علاقه‌ و آشنایی شدید به ادبیات و سرزمین اش، از ویژگی‌های شهید پویا بود... او در سال‌های 1340، در دوران تحصیل اش، دیوان حافظ و سعدی را می‌خواند. علاوه بر آن ، آثار صادق هدایت، چوبک، جمال‌زاده ، علی‌دشتی، تولستوی، داستایوفسکی، چخوف، بالزاک، دیکنز، جک لندن و ... را مطالعه می‌کرد... مردانگی و شجاعت پویا از در جوابی که به مستنطق اش در زندان مزدوران روسی می‌نویسد آشکار است: "سرنوشتِ من به ترتیبی بوده که عضو سازمان آزادی بخش مردم افغانستان شوم. برای مردی در موقعیتِ من شرم