مختار
وفایی -روزنامهنگارِ آزاد
نسیمِ
نا آرامی، خشونت، کٌشتار و جهالت، روحِ شمال که بلخ، در محوریتِ آن، از امنیت و
نام و نشانِ نسبتاً خوبی برخوردار است را، از مدتها، بسوی فجایع و خشونتهای
سازماندهی شده و نا امنیهای دوامدار و کنترل شده سوق میدهد.
هر
چند در یک نگاه کلی، بمب نا آرامیهای سالهای اخیر در شمال، از فرود آمدن شبانهی
چرخبالهای ناشناس در این ولایات که حامل طالبان و افراد دهشت افگن بود، کاشته
شد؛ اما این ماجرا که درستی و نادرستی آن، فقط به یک ادعای رییس جمهور کرزی خلاصه
شد، بهانه و زمینهای برای تداوم و گسترش نا آرامی در این مناطق بود.
مختار وفایی، روزنامهنگار در شمال افغانستان |
در
چند دههی اخیر، شمال کانونِ جنگهای مذهبی، حزبی، گروهی، سمتی و زبانی بوده است،
تنورِ این جنگها تاحدی گرم بود که جنرالان جهادی و لشکرداران قومی هر کدام از
آدرس دین، مذهب و حقانیت بر همدیگر میتاختند؛ طوری که جنگهای خونین قومی و حزبی
یکدهه قبل، میان جنرال دوستم، رهبرِ ترکتباران و عطامحمدنور فرمانده سرشناس تاجیکتبار از حزب جمعیت، جانِ
حد اقل 2000 تن را گرفته است. شمال پس از
سقوط رژیم طالبان که هزاران تنِ دیگر، توسط این رژیم نیز به رگبار گلوله بسته شدند،
و با روی کار آمدنِ حکومتِ جدید به رهبری رییس جمهور کرزی، از سال 2002 الی سال
2007، از امنیت نسبتاً خوبی برخودار بود.
از
سال 2007 بدینسو، آمار تلفات نظامیان، انفجار، انتحار، ترورهای زنجیرهای، خشونتهای
فرقهای، خشونتهای خانوادگی، فقر شدید و تقویت و گسترش گروههای دهشت افگن در
ولایات شمال، به شدت شاهد افزایش و سیر صعودی بوده است، تا آنجا که چندین بار،
ولایات فاریاب، بغلان، کندز و برخی ولسوالیهای این ولایات، تا مرز سقوط به دست
نیروهای وفادار به ملاعمر پیش رفت.
در
گذشته، تنها از طالبان به عنوان رهبری
دهشت و خونریزی در این ولایات یاد میشد، اما حالا، طالبان وفادار به ملاعمر،
گروهِ قوی و بامهارتِ خاص در ماینسازی و ماینگذاری وفادار به حقانی، گروه
بازمانده از طاهر یولداش، رهبرِ گروه دهشت افگن تحریک اسلامی ازبکستان، گروه دهشت
افگنی چچینیها، دهشت افگنانِ حزب اسلامی و دهها گروه خٌرد و کوچکِ دیگر، که توسط
فرماندهانِ محلی و مرکزی مسلح و حمایت میگردند، بر سرنوشت شمال تسلط دارد.
در
کندز، ولایت مهم و استراتژیک شمالشرقی، نزدیک به 4000 مرد مسلح غیر مسوول که متهم
به حد اقل 200 مورد قتل و ترورهای زنجیرهای و سازمان یافته است، فعالیت دارند، و
کلید نا امنیهای کندز، بیشتر از طالبان و دیگر گروههای دهشت افگن در دست همین
گروههای است که ریشهی آنان از نهادهای شبیه ارگ ریاست جمهوری و وزارتهای داخله
و دفاع آب میخورد.
در
ولایت فاریاب، بشمول سایرِ گروههای دهشت افگنی، گروه تحریک اسلامی ازبکستان، با
حمایتِ کشور ترکمنستان مانع پیشرفت ساخت و ساز جادهای حلقوییی میشود که ولایات
شمال را به هرات وصل میکند.
ترکمنستان
که از طریق بندر آقینه، منفعتِ زیادی را نصیب میشود، با ساخت این جادهای حلقوی،
از رونق و بازار اش کاسته میشود. طوری که با موجودیت این جادهی حلقوی دیگر نیاز
نیست اکثریت اموالِ وارداتی از کشورهای اروپایی، با عبور از این کشور، وارد
افغانستان گردد.
اعمال
سلیقههای قومی و شخصی توسط ارگنشینان و دامن زدن و میدان دادنِ تروریستان توسط
مهرههای حکومتی را نیز، نمیتوان در نا امنیهای فاریاب نادیده گرفت. طوری که
گفته میشود، نبیجان ملاخیل فرمانده
امنیه این ولایت، زمانی از فرماندهان برجستهی طالبان بوده و فضا را به نحوی به نفع
دهشت افگنی در این ولایت رهبری میکند.
ترورهای زنجیرهای نزدیک به 30 تن از بزرگان قوم، تیرباران
شدن دستکم 15 کارمند دفاتر خارجی طی سه هفته گذشته، حاکمیت 90 درصدی دهشت افگنان
بالای ولسوالی المار و کوچ اجباری بیشتر از 600 خانواده از این ولسوالی، تشدید هراس
از سقوط برخی ولسوالیها بشمول المار و قیصار بدست دهشت افگنان، نشاندهندهی اوج
قدرت و حاکمیت دهشت افگنان بر حساسترین نقاط این ولایت مهم و استراتژیک شمال است.
ولایت جوزجان، از دیگر ولایات مهمِ شمال است که در آن نزدیک
به 31 گروه دهشت افگنی، که بیشترین آنان وابسته به شبکهی ملاعمر است فعالیت
دارند، این گروهها طی چندسال اخیر، ترورهای زنجیرهای سران قوم و دهها مورد
انفجار و قتل را پیریزی و عملی نموده است.
بلخ که ولایتِ نسبتاً امن دانسته میشود، طالبان و گروه
حقانی، در ولسوالیهای بلخ، شولگره، چمتال و چهاربولک آن عملاً فعالیت دارند و
لانههای مستحکمِ آنان در این ولایات مصروف برنامهریزی و در کمین انتخابات نشسته
اند.
بغلان، سرپل، سمنگان و بلخ شاهدِ تحرکهای تکاندهندهی
نیروهای دهشت افگنی، طی روزهای اخیر بوده است. قتلهای مرموز بزرگان قومی، چندین
مورد انفجار، حمله به سایت توزیع کارتهای رایدهی، و حملهی انتحاری به جانِ
معاون والی بلخ، زنگهای خطری است که ادامه و تقویت آن میتواند به نابودی امنیت
نسبی و هرج و مرج شکنندهای در این ولایات بیانجامد.
تقویت تبلغیات زهرآگینِ اسلامگرایان افراطی و مدارسِ دینی
که از آنسوی خط دیورند حمایت مالی و معنوی میشوند، و سربازگیری گروههای دهشت افگنی از جوانان
محروم، فقیر، سنتی و مذهبی دهات ولایات شمال، از دیگر شریانهای تقویت کنندهی دهشت
و تررویسم در این ولایات است که پایههای مردمی و فکری آنان را مستحکم میسازد.
وضعیت حضور فعلی دهشت افگنان در شمال، حتی اگر بیشتر از این
گسترش هم نیابد، برای برهم زدن هرگونه نظم عمومی و امنیت، بخصوص برچیدن خیمههای
انتخابات کافی است.
پسلرزهی تشدید این نا امنیها و حضور رو به رشد گروههای
دهشت افگنی در این ولایات، برای مردم بیچاره و فقیر ولایات شمال، افزایش 60 درصدی
خشونت علیه زنان، افزایش بیرویهی بیکاری، فقر، کشت و اعتیاد رو به گسترش جوانان
به مواد مخدر میباشد.
به اساس گزارش یک نهاد اجتماعی، صدهزار جریب زمین در ولایات
شمال امسال تریاک کشت شده است که از این میان دهها جریب آن در ولسوالیهای بلخ،
چمتال و چهاربولک ولایت بلخ، میباشد.
زوال فرهنگی، تقویت
روح جاهلیت و بدویت، افزایش سوءظن و بد بینی نسبت به همدیگر میان مردم، زنده شدن
خاطرات شوم برادر کشی چندین دهه قبل، افزایش وحشتناکترین شیوههای تجاوز جنسی
بالای زنان و کودکان، گسترش فقر شدید 40 درصدی، نشانههای از احیای روح جاهلیت و
عقبگرد وحشتناک، در این ولایات است که این همه، باحضور و گسترش روحیهی دهشت
افگنی و «اسلام افراطی» ارتباط مستقیم و مهار نشدنی دارد، که در صورت تدوام، شمال
افغانستان را به سرنوشت وزیرستان شمالی پاکستان تبدیل خواهد ساخت.
0 Comments