در جواب یک التحریری



مصدق سهاک یکی از مسوولان حزب التحریر، برایم نوشته:
حزب التحریر بار‌ها برای تان گوشزد می‌کرد، که در هم‌چو پروسه‌های نمایشی اشتراک نکنید، ولی شما بر ما تاخت و تاز می‌کردید و هی‌هی می‌نوشتید که حزب التحریر در انتخابات سنگ‌اندازی می‌کند، ولی حالا با صد درد و دریغ....
خود کرده را نه درد است و نه درمان...
---------------------------------------
من در جریان کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری، بارها به ولایات شمال و شمال‌شرق سفر کردم و در مورد چگونگی روند انتخابات، گزارش‌هایی متعددی نوشتم.
در این میان، در مورد فعالیت‌های مبلغان حزب التحریر که در راه انتخابات سنگ‌اندازی نموده و این پروسه را نمایشی و مضحک می‌خواندند نیز چندین گزارش و مقاله نوشتم.
آرمان این حزب که بازگشت به صدر اسلام و احیای خلافت در جهان است بیشترین تمرکز اش را در آسیای میانه نموده و در شمال افغانستان نیز از سال 1998 بدینسو لانه‌هایی را در تخار، کندز، بلخ و بغلان ایجاد نموده و با برگزاری جلسات مخفی در صدد ترویج اسلام افراطی و ذهنیتِ بنیادگرایانه‌یی می‌باشد که نظام‌ها و باورهای دمُکراتیک را رد نموده و خواهان بازگشت انسان معاصر به عصر طومار و تسبیح می‌باشد.
با آتش زدنِ کارت رای‌دهی ام، یک‌تن از مسوولان حزب التحریر بر من خُرده گرفته و گفته است که «حزب التحریر بار‌ها برای تان گوشزد می‌کرد، که در هم‌چو پروسه‌های نمایشی اشتراک نکنید، ولی شما بر ما تاخت و تاز می‌کردید و هی‌هی می‌نوشتید که حزب التحریر در انتخابات سنگ‌اندازی می‌کند، ولی حالا با صد درد و دریغ....».
در جواب این آقا باید بگویم که من کارت رای‌دهی ام را آتش زدم،چون آرمان‌های که به آنان باورمندم و آرزوی که برای رسیدن به آن همواره تلاش کرده و می‌کنم، توسط چند سیاست‌مدار بی‌خرد و نفهم مسخره شد. این هیچ‌گاه به معنی ردِ انتخابات، نفرت از دمُکراسی و مرگ آرمان‌های دمُکراتیک در من و در و کشورم نیست. التحریری‌ها انتخابات و نظامی که در آن انگشت‌های آبی مردم حکومت کنند را نفی می‌کنند؛ من هنوز هم مخالف آن هستم و خلافت را سزاوار انسان‌های کنونی نمی‌بینم.
من با التحریری‌ها که «انتخابات افغانستان» را نمایشی می‌خواندند موافقم، اما با ردِ انتخابات به عنوان یک پروسه‌ی دمُکراتیک که از مولفه‌ها و کارویژه‌های اساسی یک نظام مردم‌سالار است مخالف‌ام. التحریر و سایر گروه‌های اسلام‌گرا که خواهان بازگشت خلافت هستند، باید بدانند که خلافت ویژه‌یی انسان‌هایی بود که در عصر طومار و تسبیح می‌زیستند. خلافت در قرن 21 جای ندارد و حزب التحریر  در تاریخ فعالیت‌اش این را خوب درک کرده است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مولوی حیات الدین،شیخ افراطی ی که اسلام را وارونه جلوه می دهدد

با رهبر داعش در شمال افغانستان آشنا شوید