پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئیه, ۲۰۱۸
یک نفر زنگ زد و بدون سلام و احوال‌پرسی گفت: مختار وپایی استی؟ گفتم، بله بفرمایید. گفت: همی تو چرا هرچیزه د مورد ما د انترنت بالا میکنی تو چه پکر کدی خوده، کد ما دشمنی داری چطور؟ گفتم ببخشید منظورتان را نفهمیدم. گفت: نطاق بچیم زیاف خوده فامیده فامیده نگیر مه به شیر مادر قسم خوردم که جزایته بتم. گفتم: چرا؟ گفت همو چیزی که د مورد ما د انترنت بالا کدی ره پس پایین کو اگه نی خودت میفامی که ما کدت چه قسم رفتار خاد کدیم. گفتم: اول صحبت کردن را یاد بگیر، بعد بدان که من نطاق نیستم روزنامه‌نگارم و بعدش با کسی دشمنی ندارم و هرچه از آدرس من نشر شده مستند و بر مبنای حقیقت است. عصبانی شد، دشنام داد و تهدید کرد... آدرسم را برایش گفتم و آماده‌ام تا بیاید و به دهنش بزنم... این تنها یک مورد جزیی است، از تماس با نهادهای مدافع رسانه‌ها و کاغذپرانی بیهوده در ادارات دولتی نیز خسته شده ام. از نوشتن خسته نیستم. دو آدرس یکی وبسایت یکی وبلاگ در انترنت دارم و بیشترین نیرویم را صرف بروز نگهداشتن آنان می‌کنم. اگر در این سرزمین قاچاقبر و دزد و رهزن و آدم‌کش حق زندگی دارد، ما هم حق داریم.

یادداشتی در ادامه‌ی تقلا برای نجات از مرگ

این یادداشت به درخواست دوستانم که کمپینی را بنام تقلا برای نجات از مرگ راه اندازی کرده اند نوشتم. بتازگی گزارش سازمان صحی جهان خاطرنشان کرد که در افغانستان از هر 11 زن، یک زن در جریان بارداری و یا ولادت جان خود را از دست می‌دهند. افغانستان کشوری با پیچیده‌ترین ساختار اجتماعی و محدودیت‌های مذهبی و دینی است. بخشی از چالشی که باعث مرگ مادران و نوزادان می‌شوند، از دامن آفت‌های اجتماعی که ذهنِ مردم را آشفته کرده اند بر می‌خیزند. من فکر می‌کنم در تقلا برای نجات از مرگ، تنها تلاش و دادخواهی برای فراهم‌آوری امکانات صحی کافی نیست، باید در مورد فجایعی که جادوگران محلی، داروفروشان بی‌سواد و دایه‌های بی‌تجربه روستایی بر سر مادران و بیماران می‌آورند نیز روشنگری صورت گیرد. بقیه دوستان از تجارب و خاطرات شان در زمینه‌ی چالش دسترسی به امکانات صحی نوشته اند. من روایات زیادی شنیده ام و وقایع متعددی را شاهد بوده ام و از این میان به سه مورد اکتفا می‌کنم. 1-    تصویر چندان روشنی از خواهرک قشنگم که نامش نجیبه بود در ذهن ندارم. او قبل از دوساله شدن در یک زمستان سرد و طاقت‌فرسا، دچار بیماری نه چندان

بهای سنگین قهرمان‌سازی

تصویر
برخورد دوگانه، گزینشی و قومی با مسایل بزرگ ملی و تلاش برای قهرمان‌سازی یک رییس‌جمهوری که حاصل توافق سیاسی است نه رای مردم، کشور را بسوی بحران بی‌پایان و تنش غیرقابل مهار سوق می‌دهد. اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان اطرافیان اشرف‌غنی تمام تلاش شان این است که غنی را به قهرمان روزهای دشوار قوم پشتون تبدیل کند. قهرمانی که بقیه اقوام را سر جای شان را می‌نشاند و ثابت می‌کند که در این ملک هرچه پشتون بخواهد همان می‌شود. تاکید روی توزیع تذکره الکترونیک در حالی که بقیه اقوام محتوای آن‌را قبول ند ارند، بالا کشیدن چهره‌های فاسد پشتون شبیه فاروق وردک و زاخیلوال و پایین کشیدن و تحقیر چهره‌های سیاسی ازبیک‌، تاجیک و هزاره، برخورد گزینشی با زورمندان محلی و استفاده از قوه قهریه علیه مخالفان سیاسی و معترضان در جهت قهرمان‌سازی اشرف‌غنی و به انزوا کشانیدن مخالفان سیاسی او صورت می‌گیرد. این برخوردها باعث شده است که شمال افغانستان عملا وارد فاز جدیدی از نا امنی، هرج و مرج و بی ثباتی شود. مردم از حکومت نا امید، خسته و بیزار بنظر می‌رسند‌. حکومتی که نه تنها توانایی تامین امنیت مراکز شهرها را ندارد،

قیصاری، آخرین سنگر نظامی دوستم در فاریاب

تصویر
- مختار وفایی فبروری سال ۲۰۱۵ بود و حملات طالبان بر بخش‌های از فاریاب از جمله قیصار، المار، پشتون‌کوت و حومه‌های شهر میمنه گسترش یافته بود. بشمول فرماندهان حزب جمعیت از جمله جنرال غلام‌فاروق قاطع، نظام‌الدین قیصاری از جمله جبهات موثر علیه طالبان را در قیصار تشکیل داده بود.   من تقریبا از سال ۲۰۱۳ که قیصاری مسوولیت پولیس محلی قیصار را به عهده داشت و تمام امکاناتش چند میل اسلحه و چند عراده موترسایکیل بود با او پیوسته در تماس بودم. قیصاری هر ازگاهی حتی از داخل گروه طالبان اوضاع را گزارش می‌داد. ازش در مورد تشکیلات، فرماندهان و تنش‌های داخلی طالبان می‌پرسیدم. می‌گفت یک لحظه صبر کنید به افرادم در داخل طالبان زنگ بزنم دوباره خبر می‌دهم. لحظاتی بعد زنگ می‌زد و با جزییات اوضاع را شرح می‌داد. آن‌زمان برای روزنامه جامعه باز گزارش می‌نوشتم و جزییات رویدادهای شمال در آرشیف آن موجود است. قیصاری‌ را چندین بار از نزدیک دیدم. هربار که می‌دیدم از دو نفر شکایت می‌کرد: جنرال عبدالحمید حمید  فرمانده پیشین قول اردوی ۲۰۹ شاهین و اشرف‌غنی. می‌گفت هرگاه به مناطق تحت کنترول طالب در قیصار حمله می‌کنی