۰۹ بهمن ۱۳۹۱

فراخوان سجنا( انجمن اجتماعی خبرنگاران شمال)

درود برهمه ژورنالیستان و روزنامه نگاران!
طوری که همه گان شاهد هستیم,همه روزه خبرنگاران و کارمندان رسانه یی در سراسر کشور مورد آزار و اذیت و لت و کوب قرار می گیرند؛ متاسفانه در این اواخر تهدیدها و مزاحمت ها از سوی ارگان های امنیتی افغانستان برای کارمندان رسانه یی، خبرنگاران و روزنامه نگاران افزایش یافته است.
بلخ، در طی چند روز اخیر شاهد چندین مورد اهانت؛تحقیر ،توهین و مزاحمت از سوی ارگان های مختلف ...
دولتی در برابر خبرنگاران بوده است.
در آخرین مورد دیروز یکشنبه مختار وفایی روزنامه نگار آزاد مورد اهانت و تحقیر ماموران امنیت ملی قرار گرفته است.
به همین سبب فردا دوشنبه، ساعت دو بعد از ظهر خبرنگاران ولایت بلخ در یک کنفرانس این موضوع را بررسی نموده و موضع گیری شان را در این مورد ابراز می دارند.
حضور همه جانبه ی شما بیانگر حمایت تان از آزادی بیان و هم مسلکان تان خواهد بود!
مکان:
ساختمان هاشم برات؛خانه خبرنگاران بلخ.
شماره تماس:
0799157750
0774991340

واکنش سجنا(انجمن اجتماعی خبرنگاران شمال) در مورد اهانت و تحقیر مختار وفایی توسط ماموران امنیت ملی

Sajna North Afghanistan:

.در همایش ائتلاف شمال، یک تن از خبرنگاران ( مختار وفائی) شدیدا از سوی نیروهای امنیت ملی اهانت شده و مورد تحقیر قرار گرفته است. این نیروها در نخست از ورود نامبرده در این همایش جلوگیری کرده اما موصوف مورد حمایت انجمن اجتماعی خبرنگاران شمال قرار گرفته و اجازه ی شرکت در همایش برایش داده می شود. انجمن اجتماعی خبرنگاران شدیدا این عملکرد نیروهای امنیت ملی را سرزنش می کند و از مسئولین می خواهند که در آینده از تکرار این گونه رویدادها جلوگیری کنند.

۰۱ بهمن ۱۳۹۱

پدرش از شرم مردم،او را با ضربات چاقو از بین برد!

مختار وفایی
یک‌ماه قبل در قریه‌ی جولای ولسوالی نهرین ولایت بغلان بی بی شایسته‌ی 15 ساله،مورد تجاوز قرار گرفت و بعداً توسط پدرش به شکل فجیعانه‌ی به قتل رسیده است.
انگار در این دور افتاده ترین قریه ی ولایت شمالی بغلان هیچ اتفاقی نیافتاده باشد، همه در این مورد سکوت می کنند،مادر،همسایه ها و خواهر خوانده های بی‌بی شایسته نیز در این مورد چیزی نمی‌گویند؛ آن‌ها در پاسخ به سوالات در مورد چگونگی قتل خواهر خوانده شان بی‌بی شایسته به رسم رد کردن سر تکان می‌دهند.
معصومه که در همسایگی بی‌بی شایسته زندگی می کند و همه روزه همدیگر را در کارها کمک می‌کرده اند،در مورد بی‌بی شایسته بیشتر از این چیزی نمی‌گوید: (من او را یک‌روز قبل در خانه‌ی شان دیدم،دیگر از او خبر ندارم،فردایش خبر شدم که مرده است.)
محمد صابر، پدر بی‌بی شایسته است؛گفته می شود،پس از این که پنج تن از افراد مسلح غیر مسوول، بی‌بی شایسته را مورد تجازو جنسی قرار دادند،محمد صابر دخترش را بخاطر شرم از مردم توسط ضربات چاقو به طور فجیعانه‌ی به قتل رسانده است.
بیشتر از یک‌ماه از خاموش شدن بی‌بی شایسته می‌گذرد،اما این واقعه هم‌چنان پوشیده و پنهان باقی مانده است.
افراد متجاوز مسلح هستند و از پشتیبانی قوی باندهای مافیایی و غارت پیشه برخور دار هستند.
ثارمن برات دقیق آمر جنایی ولسوالی نهرین با ذکر این مطلب گفت: ما توانایی مقابله و بازداشت متجاوزین را نداریم،آنان شناسایی شده و آزادانه گشت و گذار می کنند،اما کاری از دست ما ساخته نیست.
محمدصابر پدر و قاتل بی‌بی شایسته،با چهره‌ی حق به جانب،چشمانش را باز و بسته نموده می‌گوید که وی دخترش را به قتل نرسانده و دخترش پس از این‌که مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد،خودش را خوردن مرگ موش از بین برده است.
محمدصابر در مورد متجاوزین چیزی نمی‌گوید و اعتراف می‌کند که در این مورد چیزی نمی‌داند و بالای هیچ کسی هم شک ندارد.
در عین حال، محمد منیر یکتن از فعالان مدنی بغلان می‌گوید که تفنگ سالاران و زورمندان در ولسوالی‌های ولایت بغلان حاکمیت دارند و هر جنایتی که از دست شان بر بیاید انجام می‌دهند.
به گفته‌ی آقای منیر: اینجا سلاح حرف اول را می زند!
منیر از واقعه‌ی قتل بی‌بی شایسته چنین می‌گوید: بی‌بی شایسته در یک خانواده ی نسبتاً فقیر زندگی می کرد و قریه‌ی جولای ولسوالی نهرین نیز تحت حاکمیت تفنگداران است.
به گفته‌ی وی پس از اینکه تفنگداران محلی بی بی شایسته را مورد تجاوز قرار دادند پدرش را تهدید نموده است که این موضوع را به نیروهای امنیتی و یا نهادهای دیگر نگوید.
به گفته ی آقای منیر محمد صابر پدر و قتل بی بی شایسته از ترس متجاوزین و شرم مردم  دخترش را به طور فجیعانه‌ی به قتل رسانده و در یک محل نامعلومی دفن کرده است.
به قتل رسیدن بی بی شایسته به دست پدرش را آمر جنایی ولسوالی نهرین نیز تایید می‌کند.
متجاوزین از اینکه محمد صابر بی بی شایسته را به قتل رسانده است،حمایت می‌کند و برای وی مصوونیت جانش را از باز داشت شدن توسط نیروهای امنیتی اطمینان داده است.
متجاوزین و پدر بی بی شایسته خانم و تمام همسایه هایش را تهدید نموده تا در مورد چگونگی این رویداد به کسی چیزی نگوید و اگر کسی با نیروهای امنتی و یا رسانه ها در این مورد چیزی بگوید هم سرنوشت بی بی شایسته خواهد شد.
مسوولان امنیتی ولسوالی نهرین می گوید که آنان از  بازداشت متجاوزین  عاجز می باشد و این واقعه را به فرماندهی امنیه ی ولایت بغلان گزارش داده است،اما هنوز هیچ توجهی در این مورد صورت نگرفته است.
بغلان در حالی که یکی از نا امن ترین ولایات شمال کشور می باشد، طی چند سال اخیر نام وی با خشونت های گوناگون و تجاوزات جنسی زیادی نیز گره خورده است.
سحرگل،دختری که ماه ها به جرم تن ندادن به تن فروشی در تشناب حبس بود،افسانه‌ی از تجاوزات جنسی و شکنجه ی زنان در ولایت را با خود دارد.
در همین حال،در بند دوم ماده‌ی هفدهم قانون منع خشونت علیه زنان آمده است: (شخصی که مرتکب جنسی بر زن بالغ گردد،با درنظر داشت حکم مندرج ماده 426 قانون جزا به حبس دوام و در صورت فوت مجنی علیها به اعدام محکوم می گردد.)
این در حالی است که به گفته‌ی باشندگان ولایت بغلان،این تنها بی‌بی شایسته نیست که راز فجیعانه‌ی قتل وی پس از مدت‌ها همچنان پوشیده می‌ماند،بلکه ده ها دختر و خانم دیگر به اشکال فجیعانه‌ی شکنجه و به قتل می‌رسند،اما همچنان سکوت بر آنان حاکم است.

شولگره نیازمند انقلاب فرهنگی و سیاسی است!

ولسوالی شولگره که در شمار ولسوالی های پرنفوس و وسیع ولایت بلخ به حساب می آید هم اکنون که بیش از ده سال از عمر دموکراسی نوپای در کشور می گذرد؛هیچ برنامه ی فرهنگی و سیاسی سرنوشت ساز برای نسل جوان و مردم این ولسوالی پی ریزی و عملی نگردیده  و تمام اذهان و اندیشه های جوانان این ولسوالی دست نخورده باقی مانده است.
تعدادی از کسانی که هم اکنون به عنوان نماینده و بزرگ این ولسوالی در سطح ولایت و کشور مطرح است نه تنها هیچ توجهی در این راستا نداشته بلکه در موارد متعددی از نام و نیروی جوانان این ولسوالی به عنوان یک حربه ی رسیدن به قدرت و پول استفاده نموده اند. مثلاً در روزهای کمپاین های انتخاباتی کاندیداها؛ شاهد باز شدن ده ها دفتر در گوشه و کنار این ولسوالی بنام های مختلف فرهنگی می باشیم و یک تعداد جوانان از مجبوری و نا آگاهی وسیله ی دست آنان قرار گرفته و با چسپاندن عکس های رنگی انتخاباتی  به خود تلقین کارهای فرهنگی را می کنند.
متاسفانه عالی جنابانی که ادعای کار فرهنگی و سردمداری مردم شولگر را با خود دارند وقتی محتوای گفته های شان را در مورد ادعاهای شان رابررسی کنیم؛کارفرهنگی که آنان ادعایش را دارند؛همان هیاهوی انتخاباتی شان و بعد از آن هم فاتحه خوانی و دور زدن خانه های مرده داران پس از ماه ها می باشد.هم اکنون ولسوالی شولگره دارای بهترین نیروی جوان می باشد که اکثریت آنان بدون برنامه و هدف به اینسو و آنسو سرگردان هستند و هیچ کسی نیست که به عنوان راهنما دست شان را بگیرند و راه مناسبی برای شان نشان دهند نیست.
بنابر این نیاز است تا یک جریان هدفمند و قوی با نیروی متحرک جوانان در این ولسوالی شکل بگیرد تا دیگر جوانان هدف  دست اندازی و سنگ اندازی های بی مورد افراد قرار نگیرند.

افغانستان یک کشور جوان است و اکثریت نفوس آن را جوانان تشکیل می دهند؛اما هم اکنون به ندرت دیده می شود که جوانان تحصیل کرده و زحمت کش در پست های مهم دولتی گماشته شود و صلاحیت کار کردن را در راستای حفظ و گسترش موقعیت شان داشته باشند.

تعدادی از عناصر جاه طلب و خود خواه در داخل و بیرون حکومت هستند که از نیروی جوان کشور سخت می هراسند و اجازه نمی دهند تا جریان های هدفمند و مستقل با آرمان های بلند آزادی خواهی در کشور شکل بگیرد تا سر نوشت یک نسل بعد از خود را تعین نماید تا مورد نفرین آن نسل قرار نگیرند.

به عنوان حرف اخیر باید یاد آور شوم که اگر نسل جوان کشور نتواند آرمان های که کشور را از بحران ها و باتلاق های فعلی اش برون بکشد عملی نماید؛ همانند نسل قبلی که هم اکنون حاکمان این سرزمین هستند مورد نفرین نسل بعد از خود قرا خواهد گرفت.
(این نوشته‌ي مختار وفایی در ماهنامه‌ي شولگره منتشر شده است)

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...