بینی، گوش‌ها، لب‌ها و زبان ستاره را برید!

این همه گوش‌ها، بینی‌ها و لب‌های ستاره‌ها و سحرگل‌های سرزمین ام، به جرمِ زن بودن و مقدس بودن بریده شد؛ اما هیچ ندیدیم که گوش و بینی یکی از فتوا فروشان که بزرگ‌ترین خیانت‌ها و جفاها در حق مردم و دین، در زیر لحاف آنان پی‌ریزی می‌شود، بریده شده باشد...
من به زن، ایمان، باور، احترام، اعتقاد دارم و به این موجود مقدس، عشق می‌وزم، منظورم از عشق، شهوت و دیوانگی نیست...
من از این موجودِ مقدس، جز صفا، صمیمیت، فداکاری، عشق، پاکی، بزرگی،زندگی، لبخند، امید و بخشش، چیزی دیگری ندیده ام....
اکثریتِ این‌ها که از ویژگی‌های خداوند است را در وجودِ مادرم، خواهرم و تمامِ زنان جهان دیده ام...
من زن را یک موجود مقدس، پرستیدنی و پاک می‌دانم.
این ستاره‌ها و فرشته‌ها، در سرزمین من، در این جنگل تاریک، که رد پای انسانیت در آن دیده نمی‌شود، بَطرزِ وحشت‌ناکی غریب، تنها و بی‌کس مانده است...انگار، زن، این موجود مقدس، اشتباهی در این جغرافیا، خلق شده است...
ما جانوران (مردان)، زن را اسبابِ شهوت‌رانی مان پنداشته و نا انسانی‌ترین جفاها را در حق، انسانی‌ترین و آسمانی‌ترین موجود زمینی، روا داشته ایم...
برای بهبودی ستاره و رهایی فرشته‌های سرزمین ام از چنگالِ وحشی‌ترین «شیر»‌های جنگلِ («افغان»ستان)، جز دعا و درود چیزی دیگری از دستم ساخته نیست...
م.وفایی

گزارش، از مثله کردن ستاره به دست شوهرش:

روز جمعه دهلیزهای شفاخانه حوزوی هرات به‌طور بی‌سابقه‌ای بیروبار بود. اکثر خبرنگاران در شفاخانه جمع شده بودند. فشار ازدحام در بخش جراحی مغز و اعصاب به حدی بود که داکتران نمی‌توانستند به‌راحتی از میان این بیروبار به جلو بروند. مسوولان محلی نیز هر از گاهی سروکله‌شان پیدا می‌شد. والی هرات همراه با ماریا بشیر، رییس سارنوالی استیناف هرات و تعداد دیگر از روسای اداره محلی در میان این بیروبار همراه با محافظان خود حضور داشتند تا شاهد فجیع‌ترین جنایت خشونت علیه یک زن باشند. شاهد سیه‌روزی و بدبختی ستاره، زنی ۲۲ساله، که بر صورت خود هیچ چیزی نداشت. نه لبی برای سخن گفتن، نه گوشی برای شنیدن و نه بینی برای بوییدن. 

شوهر این زن پنج‌شنبه‌شب او را به بدترین حالت مثله کرده بود. گزارش‌های اولیه نشان می‌داد که شوهر این زن پس از یک مشاجره لفظی با کارد آشپزخانه به جان خانمش افتاده و نخست هر دو گوش او را بریده و به‌دنبال آن بینی و لب‌های او را با هم بریده است. ماریا بشیر، رییس سارنوالی استیناف هرات، که در داخل شفاخانه با خبرنگاران صحبت می‌کرد، گفت: «محمدعظیم، شوهر ستاره، از گذشته معتاد بوده و همیشه از خانمش تقاضای پول برای اعتیادش می‌کرده. شب حادثه نیز از وی می‌خواهد که برایش پول بدهد ولی ستاره از دادن پول ابا می‌ورزد و محمدعظیم در پیش روی چهار فرزندش نخست او را با سنگ می‌زند تا بی‌هوش شود و به‌دنبال آن گوش و بینی و لب‌هایش را با کارد می‌برد.»
تنها همراه این زن کودکی ده-یازده ساله‌ای بود که روایت گر حادثه بود. او می‌گفت شوهر این زن معتاد بوده و شب حادثه به خانه آمده و از خانمش خواسته است تا زیورهای خود را به او بدهد تا خرج اعتیادش کند. خانم از واگذاری زیورها خودداری می‌کند و مرد که گویا فشار اعتیاد او را به مرز جنون رسانده بود نمی‌تواند تحمل کند و با کارد آشپزخانه به جان زن می‌افتد و در حالی‌که ضجه‌های زن فضا را انباشته است، با کمال قساوت گوش، بینی و لب‌های زن را می‌برد. زن را به وضع وخیمی به شفاخانه می‌رسانند و شوهر نیز فرار می‌کند. هرچند زمانی‌که خبرنگاران به شفاخانه رسیدند صورت زن را باند پیچ کرده بودند و چیزی از عمق فاجعه مشخص نبود، ولی گویا زمانی‌که این خانم را به شفاخانه می‌رسانند یکی از افرادی که آن‌جا است از صورت مثله شده او عکس می‌گیرد و آن را در فیسبوک نشر می‌کند و همان عکس‌ها بود که واکنش‌های شدیدی را در فیسبوک آفرید و خبرنگاران را نیز به‌سوی شفاخانه هرات حرکت داد.
هرات دیر زمانی است که تبدیل به سوژه خبری رسانه‌ها در عرصه خشونت علیه زنان شده است. براساس گزارش‌های نهادهای حقوق بشری، هرات از جمله مناطق افغانستان است که بیشترین آمار خشونت علیه زنان را به خود اختصاص داده است. همین هفته گذشته دو مورد خودکشی زنان در هرات گزارش شد که در هر دو مورد احتمال قتل زنان به‌دست شوهران‌شان قوی است. قبل از آن نیز زنان زیادی توسط اقارب خود مورد خشونت‌های دردناکی قرار گرفته بودند و بریدن گوش و لب و بینی از موارد متعدد خشونت علیه زنان در هرات به‌شمار می‌رود.
در حالی‌که نهادهای مدافع حقوق زنان در هرات نیز کم نیستند، ولی با آن‌هم در طول چند سال گذشته کوچک‌ترین تغییری در وضعیت زنان به وجود نیامده است. البته تعدادی از فعالان حقوق زنان می‌گویند انتشار موارد متعدد خشونت علیه زنان به‌معنای افزایش خشونت علیه زنان نیست بلکه انتشار این موارد است که گمان افزایش آن را ایجاد کرده است. آنان می‌گویند خشونت به‌شکل جنایت‌بار آن از گذشته نیز وجود داشته ولی خانواده‌ها به‌دلیل آن‌چه حفظ آبروی خانوادگی می‌خواندند حاضر نبودند که این‌گونه مسایل به بیرون انتشار پیدا کند.
با این حال هیچ‌کس منکر این موضوع نیست که در هرات بر زنان خشونتی غیرقابل تحمل اعمال می‌شود و بدتر از همه این‌که نهادهای مدافع حقوق زنان نتوانسته‌اند راهکاری درست برای جلوگیری از این‌گونه خشونت‌ها پیدا کنند و تنها کارکرد آنان تدویر چند سیمینار و ورکشاپ پیرامون آگاهی‌دهی از وضعیت زنان بوده و بس.

Post a Comment

0 Comments