پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۲۲

اسلام‌گرایی در تاجیکستان؛ تهدید «طالبان تاجیکستان» چقدر جدی است؟

تصویر
  مرد جوان تاجیکستانی وقتی متوجه شد که چند نفر از مسافران پرواز مونیخ به دوشنبه، شهروندان افغانستان‌اند، به سمت صندلی عقبی که من و چند تن از دوستانم نشسته بودیم برگشت و پرسید شما شیخ مجیب‌الرحمان انصاری را می‌شناسید؟ دوست من، زلمی نشاط، که به او   نزدیک‌تر بود، گفت: بله. جوان تاجیکستانی با حسرت و اندوهی در دل گفت: شیخ بزرگی بود، من همیشه به سخنرانی‌های او گوش می‌دادم. زلمی نشاط که پژوهشگر موسسه «تونی بلر برای تغییرات جهانی» است و وضعیت افغانستان و آسیای میانه، به‌ویژه اسلام‌گرایی را در این منطقه دنبال می‌کند، تلاش کرد در مورد ماهیت افکار مجیب‌الرحمان انصاری و حکم‌های ارتدادی که او علیه مخالفان و منتقدان خود صادر کرد، توضیح دهد. زلمی نشاط گفت انصاری یک روحانی به شدت تندرو و افراطی بود که گردن زدن منتقدان و مخالفانش را درملأعام روا می‌دانست. نشاط همچنین در مورد مذاهب و باورهای مختلف در اسلام، ازجمله مذاهب حنفی، حنبلی، شافعی، مالکی و تشیع به جوان تاجیکستانی توضیح داد. من که این گفت‌وگو را تا پایان شنیدم، از زلمی نشاط پرسیدم که آیا توانست این مرد را در مورد پیامد پیروی از سخنان انصاری

۱۰ روایت از ۵ روز اقامت در شهر دوشنبه

تصویر
  یک: در طرب‌خانه‌ای در حومه شهر دوشنبه، با دوستان نشسته بودیم و از هر دری سخن می‌گفتیم. مردی در چوکی کناری ما نشسته بود و زیر چشمی و با لبخند ملیحی به ما نگاه می‌کرد. احساس کردم می‌خواهد چیزی بگوید. به آرامی خودش را جابجا کرد و دستش را به سمت دهانش برد و گفت: اکه جان ناس داری؟ دوستم گفت: « نه اکه جان ندارم. اما احتمالاً دوستانی که در صف دیگر و در مقابل ما نشسته‌اند، دارند.» آن مرد، با نگاهی خجالت‌زده تشکری نمود و جرات نکرد برود و از آن مردان صف مقابل ناس/ نصوار بخواهد. دوست من که آدمی به شدت اجتماعی و خوش سخن است، رفت و از مردانی که آنسوتر نشسته بودند، نصوار تقاضا کرد. برای من بسیار عجیب می‌نمود، چون سالنی که ما نشسته بودیم، با طرح قشنگ کلاسیک و چوب‌های مرغوبش، از پر مشتری‌ترین طرب‌خانه‌های شهر است که مردم در آن‌جا آبجو مخصوصی می‌نوشند.  یکی از آن مردان، پاکت نصوار را داد و گفت، پس از آنکه به اندازه نیازت برداشتی، بقیه را پس بیاور که دیگر ندارم. در حدود ۱۰ دقیقه، میان مردان نصواری تماس و تبادل نصوار صورت گرفت و چند مرد دیگر نیز آمدند و با ما سلام و علیک کردند. در این میان شماره‌