پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریه, ۲۰۱۳

سندی که انتحاری ها را اجازه ی ورود به بهشت می دهد...

تصویر
اسلام جعلی، افراطیت، دهشت افگنی و انسان کشی به بهانه ی رفتن به بهشت تخیلی به اوج خود رسیده است! شبه‌نظامیان طالبان در افغانستان و پاکستان معتقدند که با عملیات انتحاری مستقیم به بهشت می‌روند. در اینجا مشکلی پیش می‌آید و آن این است که چه تضمینی برای رفتن عامل انتحاری به بهشت وجود دارد؟ فرماندهان طالبان با اعطای مدرک کتبی به شبه‌نظامیان این گروه، این مشکل را   حل کرده‌اند. این مدرک که «سند شهادت» نام دارد و به زبان اردو نوشته است و تأیید می‌کند که دارنده آن اهل بهشت است. جالب است که فرماندهان طالبان برخی مواقع سند شهادت را پیش از کشته شدن   دارنده آن به وی اعطا می‌کنند. سند شهادت در حالی به عاملان انتحاری اعطا می‌شود که بیشتر مواقع قربانیان حملات آنان غیرنظامیان هستند. البته طالبان برای کشتن غیرنظامیان نیز توجیه دارند زیرا به اعتقاد این گروه، شبه‌نظامیان با کشتن غیرنظامیان، عامل رفتن   مردم به بهشت می‌شوند.

دادگاه بلخ، حکم اعدام یک متجاوز جنسی را صادر کرد!

تصویر
  مرد متجاوز بر صدیقه ی پنج ساله در ولایت بلخ از سوی دادگاه استیناف این ولایت به اعدام محکوم گردید . رییس دادگاه استیناف ولایت بلخ در یک محکمه علنی "جمعه نظر" فرزند "دوران" را به اعدام محکوم نموده می گوید: جمعه نظر به اتهام تجاوز جنسی بالای یک دختر 5 ساله به مجازات اعدام محکوم شد . رییس دادگاه استیناف بلخ اظهار داشت: براساس کسب صلاحیت از ماده 33 قانون تشکیلات و صلاحایت محاکم، فقره 2 ماده 70 قانون اجرات جزای موقت، رعایت ماده 25 قانون اساسی، ماده 4 قانون جزائی کشور، فقره 2 و 3 قانون منع خشونت علیه زنان، رعایت فقرهای 2 و 3 ماده 148 قانون جزا و فقره 1 ماده 149 قانون جزا کشور متهم به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم گردید . فضل الرحمان فضلی رئیس دادگاه استیناف بلخ افزود: ریاست دادگاه استیناف ولایت بلخ فیصله خط نمبر 250 – 17 – 10 -1391 دیوان جزائی دادگاه ابتدائی شهری ولایت بلخ را تایئد کردند . گفته می شود که در پیوند به این تجاوز جنسی برادر جمعه نظر، جمعه مراد نیز متهم بود که بعد از تحقیقات ثارنوالی و پولیس از دادگاه استیناف بلخ تبرئه حاصل نمود و ازاد گردید . براساس مع

علمای پاکستان نیز در صف برادران ناراضی رییس جمهور کرزی پیوست

تصویر
نام پاکستان حالا در اذهان مردم افغانستان با ترور، دهشت، دشمن و محل تولید دهشت افگنی گره خورده است. این کشور همانطور که هویدا است از تولید کنندگان درجه یک تروریستان و آدم های انسان کش در سطح جهان معرفی شده و همچنان یکی از پیچیده ترین کشورهای دنیا می باشد. پاکستان نسبت همسایگی که با افغانستان دارد؛ نقش گسترده ی در چگونگی اوضاع داخلی این کشور دارد و از سال هاقبل پاکستان به انواع مختلف خواهان سلطه گری بالای حاکمان ومردم افغانستان بوده و در مواردی هم نسبت ضعف و وابستگی بیش از حد حاکمان این سرزمین؛ پاکستان ما را به میل خودش رقصانده است. هم اکنون نیز به گفته ی دولتمردان افغانستان گرهی کار در دست پاکستان است و پاکستان می تواند تاحدی چالش های امنیتی و اقتصادی افغانستان را در صورتی که صادقانه عمل نماید بر طرف کند، اما این صادقانه گی در گفتار و عمل هیچ یک از سیاست مداران پاکستان هنوز مشاهده نشده و باور ها بر این است که صادق بودن پاکستان در برابر افغانستان فقط وقتی ممکن است که افغانستان دست نشانده و فرمانبردار اوامر پاکستان باشد. پاکستان نیز همانند افغانستان یک کشور سنتی است و

ملاتره خیل، جنگ سالار و ناقض حقوق بشر،رییس یک باند اختطاف گران در کابل

تصویر
    هفته قبل رسانه های خبری گزارشی را به نشر رسانیدند که پولیس حوزه دوازدهم شهرکابل یک باند از اختطاف گران را که قصد اختطاف یک بازرگان را داشتند بعداز مقاومت اعضای این باند در حالی دستگیر کردند که اختطاف گران از پوسته امنتی اول پولیس حوزه دوازده موفق به فرار شدند و حتی قصد کشتن امرحوزه دوازده را که جلو ایشان را گرفته بود هم داشتند که موفق به این کار نشدند. بقول یکی از رسانه ها اختطاف گران به یکی از اعضای پارلمان ارتباط نزدیک داشتند. طبق تازه ترین خبر از یک منبع، زمانکه این اشخاص دستگیر گردیدند شخصی بنام ملاتره خیل کوچی نماینده مردم کوچی در پارلمان به آمر حوزه زنگ می زند و با شدت تمام بالای آمر حوزه فریاد می کشد که تو با کدام جرات برادرزاده و خواهرزاده هایم را دستگیر کردی؟ آمرحوزه می گوید که ایشان را هنگام اختطاف دستگیر کرده است. ملاتره خیل با دشنام دادن به آمرحوزه و وزیر داخله صحبت را قطع می کند و چند لحظه بعد وزیر داخله به آمرحوزه زنگ می زند و می گوید که حامد کرزی که در سفر به ناروی است به وی زنگ زده و گفته است که خویشاوندان حاجی صاحب تره خیل به اسرع وقت از قید رهایی یافته و از

پرده برداری از نقشه ی شوم یک حلقه ی فساد پیشه ها در یکی از ادارات بلخ

تصویر
از حیف و میل میلیون ها افغانی حق شهدا و معلولین جگوگیری شد! وبلاگ شخصی مختار وفایی به اسنادی دست یافته است که نشان می دهد،در ریاست کار و امور اجتماعی،شهدا و معلولین و لایت بلخ،یک حلقه ی مشخصی از کارمندان به همکاری رییس این اداره در یک برنامه ریزی مشخص چشم به بیش از هفده میلیون افغانی که حق وارثین شهدا و معلولین می باشد،دوخته اند و با ساختن فورمه های جعلی در صدد بدست آوردن این پول هنگفت بوده اند که قبل از رسیدن به هدف، تلاش و تعقیب ماموران امنیت ملی باعث خنثا شدن پلان و باز داشت این حلقه ی فساد گردیده است. سندی که به آن وبلاگ شخصی مختار وفایی دست یافته است،نتیجه یی بررسی یک هیئت باصلایت که متشکل از نماینده ی ریاست امنیت ملی،ریاست عدلیه،مستوفیت و کارشناس مقام ولایت بلخ،می باشد که در آن آمده است: « این هیئت توظیف گردید تا پیرامون چگونگی طی مراحل حقوق و امتیازات(48) قطعه فورم انتقالی ورثه ی شهدا که معرفت(16) تن از وکلای ورثه که ذریعه ی (16) قطعه مکاتب که همه مکاتب متذکره به تاریخ، 29 / 12/ 1389 از طریق ریاست عمومی کار و امور خزینه و تقاعد معینیت کار و امور اجتماعی وزارت کار و امور اج

مرگ مشکوک قیس عصیان خبرنگار و عکاس مطرح بلخ

تصویر
قیس عصیان رفیق و همسنگر صمیمی ام که عکاس خبری آژانس خبری فرانسه بود و تا هنوز چندین جایزه های معتبر را در زمینه ی عکاسی از آن خود کرده بود؛ بطور مشکوک و مبهمی رخت از دنیا بست... قیس نیمه های شب شنبه در شفاخانه ی ملکی شهر مزارشریف جان باخت. هرچند مرگ قیس عصیان را اعضای خانواده ی وی سکته ی قلبی می دانند؛ اما تعدادی از دوستان وی مرگ وی را مشکوک و قابل تاءمل می دانند. عثمان احمدی از ژورنالیستان و فرهنگیان بلخ؛ خاموشی قیس عصیان را مشکوک دانسته و از نیروهای امنیتی و نظامی خواستار تحقیق جدی در این مورد می شود. به باور وی و بنا برگفته های صادق عصیان کاکای قیس عصیان مسوولان شفاخانه ی ملکی شهر مزارشریف، بخاطر رسیدگی به معاینات و تداوی قیس عصیان کوتاهی نموده و در جریان شب هیچ کسی برای معاینه و تداوی آقای عصیان حاضر نبوده است. با این حال هنوز داکتران شفاخانه ی ملکی نتیجه ی مشخصی از معاینات قیس عصیان   را به اختیار رسانه ها و خانواده ی وی قرار نداده و هنوز هم ابهاماتی در این مورد وجود دارد که دلیل خاموشی قیس عصیان مرگ طبیعی بوده و یا مسموم گردیده است. به اساس بعضی از گفته ها؛ قیس عص

رییس امور زنان بلخ از کشور فرار کرد!

تصویر
فریبا مجید رییس امور زنان ولایت بلخ،که از چندین سال بدینسو در این پست کار می کرد،به کشور فنلند پیشنهاد پناهندگی کرده و دیگر به وظیفه اش بر نمی گردد. به اساس گزارش‌ها،بانو مجید که در یک سیمینار از طرف کشور فلند دعوت شده بود،به آن کشور رفته و پس از اتمام دوره ی سیمینار حاضر به برگشت نشده است. بانو سهیلا مدیر جندر ریاست امور زنان بلخ،رفتن فریبا مجید را به کشور فنلند تایید می کند و می گوید که وی از طرف وزارت امور زنان در یک برنامه رسمی به آن کشور سفر کرده،اما مساله‌ی پیشنهاد پناهندگی وی را رد می کند. همچنان منبعی که نمی خواهد از وی نامبرده شود،می گوید که فریبا مجید که،نزدیک به هشت ماه قبل، با یک شخص تاجر که از فرماندهان جهادی بدخشان است نامزاد شده بود،در حالی‌که نامزاد وی در خفا زن دیگری را نیز در نکاح خود داشته است. به اساس گفته های این منبع،هنگامی که خانم فریبا مجید رییس امور زنان بلخ،از داشتن زن دومی نامزادش آگاه می شود،نامزادی اش را فسخ می کند. این منبع می افزاید که،بانو فریبا مجید،مساله‌ى تهدید از طرف نامزادش را درج دوسیه‌ی پیشنهاد پناهندگی اش نموده است. در همین حال گف

بسیج نیروهای مردمی بخصوص نسل جوان در امر بر اندازی بستر فساد اداری از افغانستان

تصویر
(Jeannette Seppen)کارمند ارشد آیساف در بخش توسعه سیاسی و اجتماعی در شمال افغانستان: (از مدت ها قبل برنامه های تانر را از طریق مطبوعات و رسانه ها دنبال می کردم؛ فعالیت های تان واقعاً تاثیر گذار و چشم گیر بوده است؛ تا جای که من می دانم، غاصبان زمین و فساد سالاران از این برنامه ها هراس زیادی دارند، چون وقتی مردم خودجوش و آگاهانه عمل کنند دیگر کسی حق شان را تلف نمی تواند و برنامه های شما برای آگاهی اذهان عامه و تقویت روحیه ی ملی در برابر حق تلفی ها مثمر و کارساز واقع خواهد شد.) گوشه ی از حرف های (Jeannette Seppen) در دیدار با مختار وفایی مسوول برنامه های شبکه ی افغانی مبارزه علیه فساد اداری در شمال کشور. این کارمند ارشد آیساف می گوید، آنچه هم اکنون سیاست و مردم افغانستان را در گرو خود دارد، فساد اداری می باشد.به باور وی تمام کسانی که در افغانستان خواهان رسیدن به رهبری و پست های بلند حکومتی اند، فقط از یک راه می توانند به سادگی به آن مقام برسند و آن هم فساد اداری می باشد. این کارمند ارشد ایساف که بیشتر در بخش های سیاسی و اجتماعی در شمال افغانستان کار می کند برنامه های شبکه افغانی مب

پرتو نادری نویسنده و شاعر آزادی خواه را فاسدان حاکم می آزارند!

تصویر
از چندین روز بدینسو خبرنگاران، روزنامه نگاران و فعالان افغان در شبکه های اجتماعی واکنش های تندی در رابطه به صدور حکم بازداشت نویسنده و شاعر مطرح کشور آقای پرتو نادری ایراد کرده اند. حکم بازداشت آقای نادری به اساس  قانون رسانه های همگانی غیر قانونی بوده و باید این مساله را کمیسیون رسیدگی به شکایات وزارت اطلاعات و فرهنگ بر رسی نماید. آقای نادری پس از نوشتن مقاله ی در رابطه به حرف های داوود علی نجفی وزیر ترانسپورت که گفته بود" کرزی را من رییس جمهور ساختم وگرنه داکتر عبدالله رییس جمهور بود" توسط دادستانی کل که وزیر ترانسپورت از وی شکایت کرده بود بازداشت شد. آقای داوود علی نجفی در زمان انتخابات ریاست جمهوری گذشته رییس کمیسیون مستقل انتخابات بود و گفته می شود نقش مهمی در برنده شدن آقای کرزی رییس جمهوری کنونی داشته است. این هم لینک گزارش از تقلب و فساد وی در وزارت خانه و کمیسیون مستقل انتخابات: http://www.youtube.com/watch?v=7leoXCwgmH8&feature=share 

ماموران امنیت ملی مانع ورود مختار وفایی به نشست "ائتلاف شمال" شد...

تصویر
تحقیر و توهین خبرنگار خبرگزاری رشد توسط ماموران امنیت ملی بلخ خبرگزاری رشد که یکی از معتبرترین آژانس های خبری کشور می باشد،در اکثر ولایات افغانستان خبرنگاران سیار برای پوشش خبری موضوعات خبری و گزارش های روز دارد. مختار وفایی خبرنگار این خبرگزاری در مزارشریف می گوید، روز یکشنبه(8دلو) که بخاطر پوشش خبری نشست رهبران جهادی و سیاسی کشور در هوتل الماس شهر مزارشریف رفته است،با تحقیر و توهین ماموران امنیت ملی مواجه شده است. آقای وفایی می گوید: «بدون کدام دلیل موجه ماموران امنیت ملی در حال تلاشی، کمره ی عکاسی ام را از من گرفت و به تحقیر و توهینم پرداخت،آنان فکر می کردند که من از وسایل جمع شده از نزد مردم(قوطی سگرت،قوطی نصوار،شانه،قیچی و ...)تصویر گرفته ام،در حالی که این کاملاً یک موضوع پوچ وبی معنی است.» به گفته ی آقای وفایی ماموران امنیت ملی، وی را بدون اینکه حرف ها و دلایل وی را بشنود،وی را سرزنش نموده و فحش های بی موردی را به وی نسبت داده است. خبرنگار خبرگزاری رشد در مزارشریف می افزاید که یکی از ماموران بلند پایه ی امنیت ملی،دستور بازداشت و به نظارت خانه انداختن وی را به مامورانش

مولوی حیات الدین،شیخ افراطی ی که اسلام را وارونه جلوه می دهدد

تصویر
- مختار وفایی   مولوی حیات الدین حیات صاحبی، یک تن از خطبا و علمای دینی محافظه کار در شهر مزارشریف است که از چندی بدینسو در میان شهروندان مزارشریف و در شبکه های اجتماعی سر زبان ها افتاده و بحث‌های زیادی میان موافقان و مخالفان وی روی بعضی از گفته ها و مواردی را که در سخنرانی هایش مطرح کرده است صورت می گیرد. مولوی حیات الدین،بیشتر سخنرانی هایش را در روزهای بهار و تابستان در صحن روضه‌ی حضرت علی در جمع صدهاتن از شهروندان مزارشریف و در فصل های زمستان در مساجد مختلف ایراد می کند،بعضی از سخنرانی های وی را شبکه های رادیویی محلی،همانند ستاره سحر که بجز از سخنرانی های مولوی حیات الدین،همه ساعات نشراتی اش را با آهنگ ها و برنامه های موسیقی پر کرده است،نشر می کند و صدای وی را هراز گاهی از کراچی های کست فروشی در پسکوچه های مزارشریف نیز می توان شنید. وی یکی از پر طرفدارترین علمای اهل تسنن در مزارشریف می باشد. حیات الدین صاحبی عضو شبکه‌ي اجتماعی فیسبوک می باشد و بعضی از سخنرانی هایش را در شبکه‌ي یوتیوب میگذارد.چنانچه خودش باری در صفحه اش چنین نوشته بود: تعدادی زیادی از دوستانم   از من

به بهانه ی گذر از بیست سالگی ام...

تصویر
بیست سال قبل از امروز بیست سال قبل از امروز در هوای سرد بامداد،پانزدهم قوس 1371 در حالی‌که مادرم با تمام استواری و مقاومتش درد می کشید،دنیا با همه بیر وبارش در چند قدمی ام قرار داشت.   موتر حامل مادرم،دردهایش،دایه و پدرم سرک های ناهموار را در یک مسیر ناپیدا می پیمود... نمی توانم تصور کنم که چشمان امیدوار و نا امید پدرم،آن لحظه که در کنار راننده با وقار، ترس و امید مسیر شولگره-مزارشریف را می پیمود، چه ها برای خواندن داشته است... مادرم که ماه ها مرا در بطنش تحمل کرده و همراه بامن یک دنیا خیالات و آرزوها را نیز با خود حمل کرده بود و آنروز برای دیدن ثمره‌ی این تحمل نه ماهه، هیچ نمی دانست یا شاید هم برایش ارزش نداشت که سرنوشت خودش چه می شود! چشمه شفا،زیارتگاه و تفریحگاهی است در مسیر شولگره و مزارشریف که موتر حامل دردهای مادرم، در این محل با صدای (دایه) که جیغ می زند: ایستاد کو! ایستاد کو! برگرد،خانه بریم! توقف می کند و دوباره به همان راهی می روند که آمده بودند... امروز باورم نمی شود،در میان آنهمه درد و هراس و بیگانگی،در میان آن همه بیرو بار و وحشت،در مسیر یک راه ناهموار،در ک