پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۱۳

کشورِ بی‌در و دروازه / هر کِه می‌تانه بتازه

شبکه‌های شیوخِ شیعه به حمایت سپاه پاسداران ایران، به شدت در بلخ فعالیت دارند و از میان طبقه‌ی فقیر و ده‌نشین، جوانان را بطور گروهی به نبرد سوریه می‌برند. هر چند زبانِ سرخ، سرِ سبز می‌دهد برباد، اما من به هیچ قیمتی در مقابلِ این جنایات که حتی چندین تن از بستگانم به تشویق این دوکانداران دین، اقدام کرده اند سوریه رفته و در صفِ جنگ‌جویان اسد سلاح بگیرند، خام وش نمی‌نشینم. خودفروشی، رذالت، مزدوری و خیانت به دین و مذهب، توسط شماری از شیوخ شیعه، طی سال‌های متمادی باعث گردیده است که این مردمان همواره در شعله‌ی سیاست‌های ایران بسوزد. نمی‌دانم، خاموشی رسانه‌ها، سازمان‌ها، نهادها و دست‌گاه‌های امنیتی - استخباراتی کشور را در مقابل این جنایت آشکار، می‌توان چه تفسیر کرد...

غمِ نان اگر بگذارد...

تصویر
در جوامعِ طبقاتی و بخصوص در جامعه‌ی افغانستان که نگاه‌ها، حرف‌ها و رفتارها انسانی نیست، توهین، تحقیر، بدبختی، سیه‌روزی، باید همیشه سهمِ طبقه‌ی فقیر و تهی‌دست، باشد. و جوانی که در دامن فقر زاده می‌شود باید همیشه آرزوهای ش را با خاک‌های جاده یک‌جا قورت دهد. وقتی در جامعه‌ای، مِلاک انسانیت، ثروت، قدرت و نزدیک بودن به دربار و بارگاه است، باید ایمان داشت که همه چیز به جز رذالت و بی‌شرفی از آن جامعه کوچ کرده است. دلم می‌گیرد، وقتی می‌بینم زنی با برقعِ گِل آلود، کودکی با نگاه‌ها و دست‌های معصوم و پیرمردی که از پشت عینک‌هایش به موجوداتِ شبیه انسان به شک می‌نگرد، برای لقمه‌ی نان، دست به کسانی دراز می‌کند که از کوچه‌ی انسانیت نگذشته اند... اِم‌روز توهین و رفتارِ حیوان‌گونه‌ی یک جوان‌ِ بازاری را در مقابل یک پیر مردِ گدا شاهد بودم...این واژه‌ها را فقط برای این‌که از بارِ اندوه آن تراژید خالی شوم نوشتم... عکاس: مختار وفایی

جنازه‌های جنگِ سوریه در مزارشریف

تصویر
مختار وفایی شعله‌های جنگِ سوریه، روز بروز، دامنه اش گسترده‌تر گردیده و این بحران دامنِ کشورهای شبیه افغانستان را نیز گرفته  و فضای سودجویی تروریستان، دهشت افگنان و فرصت طلبان، با شعله‌های این جنگ فراهم می‌گردد. جنگِ سوریه، از یک سو جنگِ داخلی خوانده می‌شود و از سوی دیگر، جنگ و زور آزمایی قدرت‌های جهان. امریکا و شماری از هم‌پیمانان اش بر سقوط حکومت سوریه و تجهیز نیروهای مخالف تاکید می‌کند، ایران و شماری از کشورهای دیگر بر پابرجایی و مشروعیت حکومت بشار اسد، تاکید می‌کند. جنگ دولت‌ها، تباهی ملت‌ها را ببار می‌آورد، جنگ سوریه، چندین ملت را در شعله‌هایش در می‌نوردد. افغانستان، یکی از کشورهای آسیب پذیری است که از شعله‌های آتش جنگ سوریه نیز بی نصیب نمانده است. تاحال گزارش‌های زیادی منبی به کشته شدن ده‌ها افغانستانی در دوسوی جنگ سوریه منتشر شده است. همین یک ماه قبل، ده تن از جوانان افغانستانی هنگام محافظت از از قبرِ  حضرت زینب دختر حضرت علی، در سوریه به قتل رسیدند. هم‌چنان یکی از ده‌ها موردِ دیگر، یکی هم جنازه‌ی دو جوانی بود که چندی قبل از سوریه به مزارشریف رسید و به خاک سپرده شد.

فرنگیس سوگند؛ از عاشقانه‌سرایی، تا مبارزات سیاسی

تصویر
  «جای مردان سیاسی بنشانیم درخت، تا هوا تازه شود.» این مقوله‌ی شعری، از سهراب سپهری، شاعر بزرگ ایران است که، هرازگاهی در محافل ادبی و شعری بیان می‌شود. از سیاسیون در ادبیات و شعر، اکثراً به عنوان حیله‌گران و سلطه‌گران نظام بشری نام‌برده شده و نوع دید شاعران به سیاست، بدبینانه و بیزاری از آن بوده است. فرنگیس سوگند؛ نامِ آشنایی در میان جوانان و بخصوص آنانی که با ادبیات، شعر، برنامه‌های مدنی و فرهنگی سرگرم اند، می‌باشد. هرچند فرنگیس سوگند، با چندین رسانه نیز همکاری دارد و در اکثریت برنامه‌های مدنی اشتراک می‌کند؛ اما در بلخ و فراتر از بلخ، نام اش بیشتر باشعر  و آفریده‌های ادبی رقم خورده است. فرنگیس، اکنون با تجربه‌ی سال‌ها کار در جامعه؛ وارد مبارزات سیاسی انتخاباتی شده و خودش را به عنوان یک فرد مستقل، در شورای ولایتی بلخ نامزد کرده است. فرنگیس سوگند تحصیلات ابتدایی اش را در مکتب سلطان رضیه در شهر مزار شریف به اتمام رساند و تا پیش از فراغت اش از مکتب، فعالیت‌های اجتماعی اش محدود بود در درون مکتب و در واقع به قول خودش گروهی از دختران فعالیت‌های فرهنگی و درون مکتبی داشتند. فر

بینی، گوش‌ها، لب‌ها و زبان ستاره را برید!

تصویر
این همه گوش‌ها، بینی‌ها و لب‌های ستاره‌ها و سحرگل‌های سرزمین ام، به جرمِ زن بودن و مقدس بودن بریده شد؛ اما هیچ ندیدیم که گوش و بینی یکی از فتوا فروشان که بزرگ‌ترین خیانت‌ها و جفاها در حق مردم و دین، در زیر لحاف آنان پی‌ریزی می‌شود، بریده شد ه باشد... من به زن، ایمان، باور، احترام، اعتقاد دارم و به این موجود مقدس، عشق می‌وزم، منظورم از عشق، شهوت و دیوانگی نیست... من از این موجودِ مقدس، جز صفا، صمیمیت، فداکاری، عشق، پاکی، بزرگی،زندگی، لبخند، امید و بخشش، چیزی دیگری ندیده ام.... اکثریتِ این‌ها که از ویژگی‌های خداوند است را در وجودِ مادرم، خواهرم و تمامِ زنان جهان دیده ام... من زن را یک موجود مقدس، پرستیدنی و پاک می‌دانم. این ستاره‌ها و فرشته‌ها، در سرزمین من، در این جنگل تاریک، که رد پای انسانیت در آن دیده نمی‌شود، بَطرزِ وحشت‌ناکی غریب، تنها و بی‌کس مانده است...انگار، زن، این موجود مقدس، اشتباهی در این جغرافیا، خلق شده است... ما جانوران (مردان)، زن را اسبابِ شهوت‌رانی مان پنداشته و نا انسانی‌ترین جفاها را در حق، انسانی‌ترین و آسمانی‌ترین موجود زمینی، روا داشته ایم...

نگرانی فعالان زن در ولایات شمال و شمال‌شرق از؛

اخلال روند انتخابات، توسط زورمندان و تفنگداران غیر مسوول   مختار وفایی شماری از فعالان زن در ولایات شمال و شمالشرق افغانستان، با ابراز نگرانی از تهدیدهای امنیتی و اخلال روند انتخابات توسط تفنگداران غیر مسوول، از نیروهای امنیتی و مسوولان کشور خواهان تامین امنیت جانِ زنان رای دهنده و رای گیرنده در انتخابات شدند. نزدیک به چهل تن از زنان ولایاتِ بلخ، سرپل، جوزجان، سمنگان، پروان، فاریاب، تخار، کندز، کاپیسا، بدخشان و بغلان، طی یک کنفرانس مطبوعاتی تحت نام (رای زنان سرنوشت ساز است)، نگرانی های شان را از چالش های امنیتی در مورد انتخابات بیان داشتند. خانم ملالی عثمانی رییس موسسه معاونت دفاع از حقوق زنان، می گوید: ما به شدت نگرانِ حضورِ کم رنگ زنانِ ولایت شمال در انتخابات هستیم، و مردسالاری، زورگویی، نا امنی از بزرگترین موانعِ آن میدانی‌م. در همین حال خانم عزیزه ناصری، فعال حقوق زن در ولایت تخار نیز نخستین حرف اش در مورد انتخابات، تهدیدهای است که علیه خانم ها در ولایت شمال و بخصوص زادگاه وی تخار وجود دارد. خانم ناصری می گوید که در ولایت تخار، ضمن اینکه عنعنات و باورهای سنتی مردم مان

گسترش نا امنی و حضور گسترده‌ی زنان در اخذ کارت رای دهی

مختار وفایی ولایت شمالی سرپل، از ولایات کوهستانی و نا امن شمال محسوب می شود، این ولایت، سال های زیادی است که دستخوش نا امنی های دوامدار گردیده و هم اکنون راه های مواصلاتی آن به ولایت بلخ، از طرف شب نا امن  و در اکثر اوقات بروی ترافیک بسته است. در حالی که از افزایش نا امنی و تقویت گروه طالبان در این ولایت سخن زده می شود، مسوولان محلی کمیسیون مستقل انتخابات در این ولایت، از حضور گسترده ی مردم و بخصوص زنان در اخذ کارت های رای دهی خبر می دهند. به اساس گفته های مسوول کمسیون مستقل انتخابات در سرپل، روند ثبت نام رای دهنده گان در ولایت سرپل به خوبی پیش می رود. این مسووولان از حضور پر رنگ زنان در پروسه ثبت نام رای دهنده گان اظهار خرسندی می کنند . عبدالرحمان فرید رییس کمیسیون مستقل انتخابات در ولایت سرپل می گوید: 45 درصد شرکت کنندگان انتخابات در ولایت سرپل زنان هستند که کارت های رای دهی اخذ کرده و آماده اشتراک در انتخابات می باشند . نگرانی از حضور کمرنگ زنان در انتخابات، از یگانه چالش های احتمالی است که در اکثریت محافل سیاسی مورد بحث قرار می گیرد، در همین حال، چالش های امنیتی در برخی

...بسوی تفاهم و هم‌گرایی منطقه‌یی

تصویر
قربانی‌ِ اصلی بحران‌های کنونی کشورهای منطقه، ملت‌های این کشورها می‌باشند؛ ملت‌ها باید برای رسیدن به تفاهم و درک هَمَگانی، دولت‌های شان را وادار به هم‌گرایی منطقه‌ای نموده و دامنِ گسترده‌ی واگرایی را از میان شان بر چینند. رسانه‌ها، نیاز اساسی بسیج ملت‌ها، برای فشار وارد کردن بر دولت‌های شان، برای حاضر شدن به تفاهم و هم‌گرایی منطقوی، می‌باشند. رسانه‌ها، باید نقاط مش ترک، دردهای مشترک، منافع مشترک و تجربه‌های مثبت هم‌گرایی‌های منطقه‌ای در جهان را، در نشراتِ شان برجسته ساخته و ذهنیت‌ها را بسوی رفتن به هم‌گرایی آماده سازند. تجربه ثابت کرده است که، کارِ جمعی، مداوم، هدف‌مند و منسجم رسانه‌یی در کشورهای منطقه، نخستین و مهم‌ترین اقدام، برای تفاهم و هم‌گرایی منطقه‌یی می‌باشد. امیدوارم در پاکستان، چشم تیزبین آی.اس.آی، به رسانه‌های آن کشور اجازه‌ی پرداختن به این مساله‌ی مهم و حیاتی را بدهد، هم‌چنان به امید این‌که، کشورهای تاجیکستان، ایران، افغانستان و سایرِ کشورهای منطقه نیز، در این راستا تلاش نموده و درب گفت‌وگو بر سرِ تفاهم و هم‌گرایی را باز کنند. عکس: جریانِ کنفرانس دو رو

نیاز به آغازِ هم‌گرایی و تفاهم میان کشورهای منطقه

تصویر
تفاهم و هم‌گرایی منطقه‌ای، نیازِ اساسی نجات کشورهای منطقه از بحران‌های کنونی است. چالش‌های را که مانعِ رسیدنِ کشورهای منطقه به هم‌گرایی و تفاهم منطقوی می‌شوند، می‌توان در چند نکته خلاصه کرد : 1- عدم موجودیت چارچوب حقوقی مشخص، در حوزه کشورهای منطقه. 2- حاکمیت نظام‌های پسا استعماری در این کشورها. مثلاً در افغانستان و پاکستان نظام مختلطِ نیمه لیبرال حاکم است، در ایران نظام ایدیولوژیک و آخندی و در تاجیکستان و ازبکستان، نظام‌های که ویژگی‌های زیادی توتالیتاریزم را باخود دارند...تعدد و متناقض بودن نظام‌های حاکم در کشورهای منطقه مانعِ بزرگی در راه تفاهم و هم‌گرایی منطقوی میان این کشورها است. 3- گسترش افراطیت در منطقه، از خطرناک‌ترین و کشنده‌ترین ابزارهای مانعِ هم‌گرایی و تفاهم منطقوی است که در صورت تبدیل شدن افراطیت به فرهنگ، راه هم‌گرایی و تفاهم، دشوارتر خواهد شد... در این چنین وضعیتی، عدم تعهد منطقوی و نبود چارچوب حقوقی میان کشورهای منطقه باعث شده است که حقوق طبیعی کشورهای منطقه، توسط هم‌دیگر همواره طی سال‌های متمادی تهدید شود. در این میان، ملت‌ها است که باید دولت‌های شان را با استفاده از

شمشیرکشی فاشیسم علیه قرآن و قانون

تصویر
مختار وفایی / روزنامه‌نگارِ آزاد سر و کله اش را هرازگاهی در رسانه‌ها به عنوان کارشناس مسایل نظامی و سیاسی دیده بودم؛ اما از بغض و کینه‌ی فاشیستی که در دل داشت، نمی‌دانستم. این را هم باورم نمی‌شد که در قرن بیست و یک، انسان‌های وجود دارند که می‌خواهند سکه‌ای انسان بودن و انسانیت را  فقط بنام قبلیه‌ی مشخصی ضرب بزنند. این آدم‌ها نمونه‌های زنده و خوبی از تعصبی که در قرون وسطی و حکومت‌های هیتلر، موسولینی و استالن جریان داشت می‌باشند. این‌ یک باور همگانی است که بخشِ عظیمی از بدبختی‌ها و ویرانی‌های افغانستان، سالیانِ درازی است که از میله‌ی تفنگ نفاق و برتری‌خواهی قومی آب خورده است. از چندی بدینسو، گروه‌های فاشیستی به تحریک شماری از حلقات و سازمان‌های استخباراتی که از آب گِل آلود ماهی می‌گیرند، ادعای را مبنی بر، برتری‌خواهی و تمامیت‌خواهی از آدرس پشتونیزم مطرح کرده است. متاسفانه این بحث تاحدی دامن‌گیر شده است که از گروه‌های فکری و روشنگری افغانستان گرفته، تا بالاترین نهاد قانون‌گذاری(پارلمان)، شکارِ این معامله‌ی ننگین شده و بزرگترین دغدغه و بحث مورد اهمیت شان، مساله‌ی زبان، ملیت،

رد پای ترکمنستان در نا آرامی‌های فاریاب

تصویر
مختار وفایی به اساس گفته‌های منابع موثق، نا آرامی‌ها در ولایت فاریاب ریشه در مداخلات ترکمنستان، و توقف شدن کارِ ساخت‌و‌ساز شاهراه حلقوی این ولایت دارد که از مسیر ولسوالی‌های المار و قیصار می‌گذرد.  به گزارش خبرگزاری رشد؛ کار بازسازی شاهراه حلقوی که ولایات شمال را به هرات وصل می‌کند از چندین سال بدینسو به دلیل مداخلات ترکمنستان نیمه‌کاره باقی مانده است.  کارساخت و ساز این سرک تاحال چندین بار توسط شرکت‌های مختلف سرک‌سازی دست به دست گردیده که اولین بار یک شرکت چینایی و سپس شرکت هندوستانی و فعلاً یک شرکت افغانستانی، ساخت و ساز آن را به عهده دارد. این شاهراه حلقوی از میمنه، قیصار و المار می‌گذرد و به شیندند هرات می‌رسد.  ترکمنستان از طریق بندر آقینه، که اموال وارداتی اروپا را از طریق این بندر وارد افغانستان می‌کند، پول‌های هنگفتی را نصیب می‌شود.  در صورت فعال شدن شاهراه حلقوی که شمال را به ولایات هرات که هم‌مرز با ایران است وصل می‌کند، بندر آقینه و ترکمنستان اهمیت فعلی اش را در مسیر تجارت از دست می‌دهد.  منابع می‌گویند که ترکمسنتان در تقویت طالبان محلی و جنگجویان تحریک اسلام

شمال و احیای روح جاهلیت

تصویر
مختار وفایی -روزنامه‌نگارِ آزاد نسیمِ نا آرامی، خشونت، کٌشتار و جهالت، روحِ شمال که بلخ، در محوریتِ آن، از امنیت و نام و نشانِ نسبتاً خوبی برخوردار است را، از مدت‌ها، بسوی فجایع و خشونت‌های سازماندهی شده و نا امنی‌های دوامدار و کنترل شده سوق می‌دهد. هر چند در یک نگاه کلی، بمب نا آرامی‌های سال‌های اخیر در شمال، از فرود آمدن شبانه‌ی چرخ‌بال‌های ناشناس در این ولایات که حامل طالبان و افراد دهشت افگن بود، کاشته شد؛ اما این ماجرا که درستی و نادرستی آن، فقط به یک ادعای رییس جمهور کرزی خلاصه شد، بهانه و زمینه‌ای برای تداوم و گسترش نا آرامی در این مناطق بود. مختار وفایی، روزنامه‌نگار در شمال افغانستان در چند دهه‌ی اخیر، شمال کانونِ جنگ‌های مذهبی، حزبی، گروهی، سمتی و زبانی بوده است، تنورِ این جنگ‌ها تاحدی گرم بود که جنرالان جهادی و لشکرداران قومی هر کدام از آدرس دین، مذهب و حقانیت بر هم‌دیگر می‌تاختند؛ طوری که جنگ‌های خونین قومی و حزبی یک‌دهه قبل، میان جنرال دوستم، رهبرِ ترکتباران و عطامحمدنور  فرمانده سرشناس تاجیک‌تبار از حزب جمعیت، جانِ حد اقل 2000 تن را گرفته است.  شمال پس از سقوط