پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئیه, ۲۰۱۴

در ادامۀ سیاهه‌نویسی‌های ارگ!

تصویر
ارگ در بیانیه‌یی که پس از نزدیک به ده ساعت از تیرباران شدنِ 14 انسان بی‌گناه به جرم هزاره بودن در غور منتشر کرده است، به نقل از زبان کرزی چنین می‌نویسد : » حامد کرزی رییس جمهوری اسلامی افغانستان کشتار افراد ملکی در ولایت غور را به شدیدترین الفاظ محکوم کرد .« از یک انسانِ بی‌شعور که در همدستی با برادران خون آشام‌اش، سال‌هاست از بدن‌های نحیف و ضعیف ما خون می‌مکد، انتظارِ بیشتر از این را نداریم . در بیانیه‌ی ارگ، کشته شدگانِ غور بطور معمول افراد ملکی گفته شده و صرف نام ولایت تغییر کرده و بقیه همان ادبیات و جمله‌های همیشگی است که در سایر بیانیه‌ها منتشر می‌شود . متن پیام این‌گونه است : 1- حامد کرزی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان کشتار افراد ملکی در «ولایت غور» را به شدیدترین الفاظ محکوم کرد . 2 - حامد کرزی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان ضمن محکوم نمودن شدید این عمل وحشیانه، گفت که هدف قرار دادن افراد بیگناه بخصوص زنان و کودکان معصوم یک عمل نابخشودنی و خلاف تمامی ارزش های دینی و انسانی است . 3 - رئیس جمهور کرزی به مسئولین امنیتی کشور هدایت داده است تا چگونگی وقوع این حاد

میراثِ پس از کرزی!

تصویر
 مختار وفایی یکی از ماندگارترین میراث‌های سیزده سال حکومت به رهبری حامد کرزی در افغانستان، گسترش و مشروعیت دادنِ مکتب ترور و وحشت و تقویت «تفکر طالبانی» است . کرزی که رابطه‌ی عمیق خونی و خانوادگی با قبیله‌های مخوف ترور و وحشت دارد، طی سیزده سال حکومت اش، بی‌شرمانه، وحشیانه‌ترین موجودات که هیچ سنخیتی با انسانیت و اسلام ندارند و از هردم تنفس شان بوی خون هزاران شهروند بی‌گناه افغانستان می‌آید را برادر خوانده، دست مهربانی و عطوفت بر سرِ آنان کشیده و از زندان‌ها _که اکثراً در جنگ‌های رویارویی با نیروهای امنیتی افغانستان باز داشت شده بودند_ رهای شان کردند . اکنون کرزی در ارگ نشسته و برادرانش جبهات جنگ علیه مردم افغانستان را رهبری می‌کنند. مهم‌ترین رسالتِ این آزادشدگان، ستاندنِ جان مردمان بی‌گناه و ریختن خون آنانی اند که کرزی را رییس جمهور شان می‌پندارند . طالبان پس از حادثه‌ی 11 سپتامبر و هجوم سیل‌آسای کمک‌های نظامی و اقتصادی جهان به افغانستان، شکست خوردند، اما شبکه‌های استبخباراتی منطقه و کشورهای قدرتمند جهان، بخاطر تامین منافع شان، در تبانی با حکومت پساطالبانی، طالبان، این

دزدان چراغ بدست

تصویر
من از اکثریتِ نمایندگان مجلس گله‌یی ندارم. چون آنان درک و احساسی در برابر ملت و مسوولیت شان ندارند. اما حیرانم به خاموشی و ناکارآیی آن عده از بزرگوارانی که از آدرس‌های اکادمیک و مشروع مردمی به این مجلس راه یافته اند. اعضای مجلس نمایندگان بت ازگی قانونی را تصویب نمود که بر اساس آن، هر وکیل پس از دوره‌ی وکالت اش، 25 فیصد از معاش ماهانه‌ی قبلی اش را بطور مادام‌العمر دریافت نموده و ضمن داشتنِ دو محافظ، پاسپورت‌های ویژه‌یی سیاسی نیز برای خود و خانواده اش بخاطر سفرهای خارجی دریافت می‌کند. اوضاع نابسامان افغانستان و این تصمیمِ بدور از خردِ اعضای مجلس، توهین و دزدی آشکار از جیب خالی ملت است. می‌دانم وجدان‌های بیدار نیز در مجلس نمایندگان افغانستان حضور دارند، شاید این حضور اندک بوده که نتوانسته از تصویب این قانون جلوگیری کند. اما میدوارم رییس جمهورکرزی که آخرین روزهای رهبری اش را سپری می‌کند، این قانون شرم‌آور را توشیح ننموده و از برباد رفتنِ خزانه‌ی اندک ملت جلوگیری نماید.

زنگ خطر برای خبرنگاران

تصویر
شهادت مظلومانه‌ی خالد آگاه، مجری برنامه‌های طنزی و تفریحی رادیو لحظه، که ساعت 2 بعد از ظهر روز شنبه در جلوِ چشمان فرزندان و خانواده اش، تیرباران شد، به شدت اندوهگینم ساخته است. این حادثه به حدی به روحیه‌ی من، که مرگ را بارها در راه کار مطبوعاتی در آغوش گرفته ام، تاثیرکرد که از دیروز تاحال جرئت نوشتن در این مورد را نداشتم... برای خالد، بهشت برین و برای بازماندگان اش صبر، امنیت و سلامت آرزو می‌کنم. من به عنوان کسی که به روزنامه‌نگاری به عنوان یک مسلک مقدس می‌نگرم و زندگیم را وقف اطلاع‌رسانی و نوشتن دردهای مردم کرده و می‌کنم، به شدت از فضای اختناق‌آلود کنونی کشورم هراس دارم. خالدآگاه، از پنج سال بدینسو در رادیوی محلی لحظه کار می‌کرد و همزمان دانشجوی دانشکده‌ی انجنیری نیز بود. او 27 سال داشت و از وی دو کودک 4 ساله و 7 ساله بجا مانده است. با قتل خالد آگاه، سال 2014، خونین ترین سال برای خبرنگاران افغانستان نامیده شد.

مطبوعات افغانستان، از شمس‌النهار تا «دهة طلایی»

تصویر
مختار وفایی مطبوعات آزاد و دموکراسی دو لازم و ملزوم هم‌دیگر‌اند. مطبوعات آزاد و رسانه‌های متعهد، در‌واقع نقش اکسیژن را برای دموکراسی داشته‌اند. هم‌چنین بسیاری از دانشمندان به این مقوله معقتد‌اند که: «بدون دموکراسی نمی‌توان روزنامه‌های واقعی داشت، و بدون روزنامه، دموکراسی ممکن نیست . » ‌ افغانستان، کشوری که سال‌های بیشترِ عمر‌‌ش را با جنگ و تفنگ سپری کرده و برای مردمانش ‌کمتر زمینه‌های آموزش و دانایی فراهم کرده است نیز، موجودیت و فعالیت مطبوعات را در نقش‌های گوناگونی تا هنوز ‌تجربه کرده است. با عمر درازی که تاریخ مطبوعات افغانستان دارد، تا هنوز از آن ثمرة چندانی در بدنة جامعه، ‌جز ‌موارد استثنایی، دیده نشده است. دلیل آن هم آشکار است: موجودیت نظام‌های سرکوبگر، استبدادی و خودکامه در تاریخ افغانستان، جایی برای آزادی بیان و بروز خواست‌ها و افکار عمومی نگذاشته و همواره سخن را بالانشین‌ها زده‌اند و بس ! به‌تازگی افغانستان، شامل کشورهایی شد که حق دسترسی به اطلاعات، از حقوق اساسی شهروندان آنان به شمار رفته و این قانون ‌به رسمیت شناخته‌ شده است. بر این اساس، پس از این هیچ اداره