۱۸ مهر ۱۳۹۶
آژیرهای خطر در شمال،
صلیب سرخ دفاترش در
فاریاب و کندز را مسدود کرد
مختار وفایی، روزنامهنگار
صلیب سرخ یا (ICRC) که
یکی از مهمترین نهادهای مددرسان در مناطق بحرانی جهان است، نقش مهمی در رسیدگی به
جنگزدهها، آوارهها و آسیبدیدگان فجایع در افغانستان داشته است. این نهاد
قربانیان زیادی نیز در راه مددرسانی اش به قربانیان فجایع در افغانستان داده است. کارمندان
این نهاد بارها شکار آدمربایان، اختطافچیان و تروریستها شده اند.
در آخرین مورد دو ماه قبل سه تن از کارمندان این نهاد توسط
افراد مسلح منسوب به گروه داعش در ولسوالی قوش تپه ولایت جوزجان ربوده شدند که پس
از پادرمیانی مردم محل و تلاش مسوولان این
نهاد، با پرداخت پول هنگفت آزاد شدند.
این سه کارمند صلیب سرخ توسط قاری حکمت فرمانده خودخوانده
داعش در جوزجان ربوده شده بود که در ولسوالیهای قوشتپه و درزاب در قرارگاههای
نظامی آنان نگهداری میشدند. منابع گفتند که مسوولان صلیب سرخ و خانوادههای ربوده
شدگان مبلغ هنگفتی را در ازای آزادی این سه تن به داعش پرداختند. برخی منابع
همچنان تایید کردند که ضمن پرداخت پول به قاری حکمت، یک زن ازبیکستانی که قبلاً
توسط نیروهای امنیتی از یکی از ولایات شمال بازداشت شده بود با این سه تن کارمند
صلیب سرخ تبادله شده است. تبادله تروریست ازبیکستانی عضو گروه تحریک اسلامی
ترکستان را منابع امنیتی تایید نکردند.
اندکی پس از آزادی سه کارمند صلیب سرخ از نزد داعش در
جوزجان، یک کارمند خارجی صلیب سرخ که در شفاخانه پای سازی در مزارشریف مصروف کار
بود، به تاریخ 11 سپتمبر توسط یک معلول که دستوری گروه طالبان بود کشته شد.
شخصی که کارمند اسپانیاییتبار صلیب سرخ را در مزارشریف
کشت، معلولی بود که همیشه برای مداوا به
شفاخانه پای سازی صلیب سرخ در مزارشریف مراجعه می کرد. او باشنده منطقه دندغوری
بغلان بود. دندغوری از چندین سال بدینسو تحت سلطه طالبان است و این گروه مردم را
همواره به جهاد علیه حکومت افغانستان و کشتن غیرمسلمانان تشویق می کند.
گسترش ساحات تحت تسلط طالبان و داعش، افزایش آدمربایی،
اختطاف و تهدید علیه کارمندان نهادهای خارجی و داخلی، صلیب سرخ را که بیشتر در مناطق جنگی و نا امن کار میکند در
معرض خطرهای بیشتر قرار داده است. این تهدیدات که رفع آن در توان مسوولان محلی
ولایات شمال نیست، منجر به مسدود شدن دفاتر صلیب سرخ در فاریاب و
کندز و کاهش فعالیتهای این نهاد در شمال شد.
نگرانیها از بدتر
شدن اوضاع امنیتی در شمال نشان میدهد که آژیرهای خطر در برخی از ولایات در حد
سقوط به صدا درآمده است. نهادهای جهانی مانند صلیب سرخ، اطلاع دقیق از اوضاع سیاسی
و امنیتی دارند و بدون شک که بیجهت دفاتر و فعالیتهایش را در مناطقی که شدیداً
نیاز به کار و مددرسانی دارند مسدود نمیکند.
به انزوا رفتن و تضعیف پایگاههای نظامی و اجتماعی جنرال
دوستم، درگیرشدن عطامحمدنور در تنشهای بیحاصل با حکومت مرکزی که منجر به ضعف
روزافزون پایگاههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اش شد و فروپاشی پایگاههای اجتماعی
و سیاسی محمد محقق در شمال نشان میدهد که دیگر هیچ نیروی برای مبارزه با گسترش
جنگ و دهشت در شمال باقی نمانده است. این سه چهره نامبرده ضمن اینکه دست شان از
بسیاری امکانات در حکومت کوتاه شده است، بجز عطامحمدنور که از سرمایه همگفت شخصی
برخوردار است، دوتن دیگرشان شدیداً در تحریم و محاصره اقتصادی قرار دارند.
با وجودی که امیدواریها به سرکوب گروههای تروریستی در
شمال با اعلام راهبرد جدید ایالات متحده، بیشتر شده است، اما دادههای اطلاعاتی و
جریان جنگ در شمال نشان میدهد که اوضاع بصورت روزمره به نفع تروریستها رقم میخورد.
حلقه محاصره طالبان در بسیاری از ولایات از جمله فاریاب،
کندز، سرپل، بدخشان و بغلان در 2 الی 5 کیلومتری شهرها رسیده و روستاها به قرارگاهها
و مراکز نظامی گروههای تروریستی مبدل شده اند.
محاصره شهرها به حدی تنگ شده است که در برخی از ولایات از
جمله بغلان، فاریاب و سرپل، طالبان دفتر والی و فرمانده امنیه را از پناهگاههای
شان با راکت و موشک هدف قرار میدهند.
این اوضاع در حالی دارد به نفع طالبان به پیش میرود که نیروهای
خیزش مردمی که پس از نیروهای امنیتی موثرترین خط دفاعی مردم دانسته می شود در حال
فروپاشی است. امنیت ملی در بسیاری از ولایات خصوصاً مناطق تحت نفوذ جنرال دوستم،
عطامحمدنور و محمد محقق حمایت اندکی که در گذشته از این نیروها میکرد را قطع کرده
است.
در کنار بازیهای پیچیده و فاجعهبار حکومت مرکزی با مردم
و طالبان، حمایت علنی برخی کشورهای آسیای میانه از طالبان نیز باعث گسترش ساحات
تحت نفوذ این گروه شده است. کشورهای آسیای میانه تلاش دارند با استفاده از طالبان،
از نفوذ بقیایای لشکر طاهر یولداشف که اکنون تحت عنوان تحریک اسلامی ازبیکستان یا
ترکستان و به نیانبت از داعش فعالیت می کنند جلوگیری کنند. برخی کشورها مانند
ترکمنستان هم برای حفاظت از مرزهایش و هم برای حفاظت از پروژههای اقتصادیاش در
شمال علناً از گروهکهای مسلح وابسته به طالبان حمایت تسلیحاتی میکند.
اکنون که دامنهی جنگ در شمال گسترش یافته، تهدیدات و حلقه
محاصره به مراکز شهرها رسیده و نهادهای مددرسان نیز فعالیت شان را برای حفاظت از کارمندان شان
کوتاه کرده است، مردم شمال افغانستان چشم براه سیلابهای شدیدتری است که در دامن
بازی قدرتهای داخلی و خارجی شکل گرفته است. سیلابهای که مانند دوسال اخیر خانه
و زندگی بسیاری از بیگناهان را درهم پیچیده و با خود خواهد برد. نشر شده در روزنامه اطلاعات روز
۱۷ مهر ۱۳۹۶
وضعیت آزادیبیان در حکومت وحدتملی نسبت به حکومت قبلی بدتر شده است
اعلامیۀ
مطبوعاتی نی حمایت کننده رسانههای آزاد افغانستان
یافتههای دفتر نی که به اساس شاخصههای مانند: اعمال خشونتها بر خبرنگاران،
اعمال سانسور، بازداشتهای کوتاهمدت، بستهشدن رسانهها، محدودیت در دسترسی به
اطلاعات و فرار خبرنگاران از کشور در دو دورۀ حکومت افغانستان پسا طالبان ( دوران
حامد کرزی و حکومت وحدت ملی) جمعآوری شده است، نشان میدهد که وضعیت آزادی بیان
در حکومت وحدتملی نسبت به دورۀ حکومت آقای کرزی ی بدتر شده است.
در بخش اعمال خشونتها در برابر خبرنگاران؛ تفاوت زیادی در حکومت وحدت ملی نسبت به حکومت دوران حامد کرزی دیده میشود، ۴۳۱ درصد خشونتها در دورۀ حکومت وحدتملی افزایش داشته است.
از اکتوبر ۲۰۱۴ تا اکتوبر ۲۰۱۷ مجموع خشونتهای که بالای خبرنگاران در افغانستان اعمال شده است۶۲۰ مورد خشونت میباشد، بیشتر از تمام خشونتهایست که در سالهای ۲۰۰۱ الی ۲۰۱۴ ( دوران حکومت ۱۳ سالۀ حامد کرزی) اعمال شده بود.
سانسور نیز در دورۀ حکومت وحدتملی بیشتر نمایان گردید. نظرسنجیهای که از سوی دفتر نی راه اندازی شد، نشان میدهد که خبرنگاران و شهروندان از دستری به اطلاعات ناراض هستند. نظرسنجیی که در سال ۲۰۱۵ از سوی نی راه اندازی شده بود؛ حدود نصف پاسخ دهنده گان گفته بودند که سانسور از سوی حکومت اعمال میشود. یک سروی دیگری که در نخستین روزهای ۲۰۱۷ انجام شد ۹۴ درصد پاسخ دهندهگان گفته بودند که از ترس جانهای خود و خانوادههای شان نمیتوانند مطالب انتقادی را در صفحات شبکههای اجتماعی به نشر برسانند.
از جانبی دیگر در دورۀ حکومت وحدت ملی خبرنگاران بهدلیل اعمال سانسور حتی بازداشت و یا تهدید شدند که در صورت نشر مطالب به زندان خواهند رفت.
بازداشتها و زندانی شدن موقت خبرنگاران در دورۀ حکومتوحدت ملی افزایش یافت، به عنوان نمونه بازداشت خبرنگاران به دستور شورای امنیت ملی، ریاست امنیت ملی و والیها انجام شد.
در دوران حکومت وحدت ملی، ۱۱۲ رسانه در افغانستان مسدود شد، در حالیکه در حکومت قبلی شاهد مسدود شدن این تعداد رسانهها نبودیم.
با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی از آنجائیکه ناامنیها گسترش یافت، شمار زیادی از شهروندان کشور مهاجرت کردند و از کشور فرار نمودند، حدود ۵۰۰ خبرنگار و کارمند رسانهیی نیز در میان پناهجویانِ هستند که به دلیل گسترش ناآمنیها، و آیندۀ مبهم افغانستان را ترک و به کشورهای اروپایی پناه بردند.
هرچند در دورۀ حکومت وحدت ملی قوانین و اسناد تقنینی و مقررههای برای حمایت از آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات تصویب و توشیح شد، اما یافتههای این گزارش نشان میدهد که همین قوانین و مقررهها در دورۀ حکومت وحدت ملی بیشتر نقض شده اند.
قانون دسترسی به اطلاعات، مقررۀ طرز تأسیس و فعالیت رسانههای همگانی خصوصی، مقررۀ مصؤنیت و امنیت خبرنگاران و چندین احکام و فرامین رئیس جمهور مبنی بر تسهیل در دسترسی به اطلاعات در زمان حکومت وحدت ملی اجرایی شد، در حالیکه در زمان حکومت حامد کرزی تنها قانون اساسی و قانون رسانههای همهگانی برای آزادی بیان وجود داشت.
یگانه اقدام عملی که در حکومت وحدتملی برای آزادی بیان صورت گرفته است، آغاز بررسی پروندههای خشونت در برابر خبرنگاران است که در دورۀ ۱۳ ساله حکومت حامد کرزی وجود نداشت. ۱۷۰ پرونده خشونت علیه خبرنگاران از سوی حکومت وحدتملی پیگیری شده و دهها پروندۀ دیگر در حال بررسی است.
دفتر نی حمایت کنندۀ رسانههای آزاد افغانستان، از حکومت وحدتملی میخواهد تا با توجه به یافتههای این پژوهش در راستای نهادینه ساختن آزادی بیان و همچنان آوردن سهولتهای لازم در زمینۀ دسترسی به اطلاعات توجه نموده و مطابق قانون؛ آزادی بیان را حمایت نماید و از اعمال سانسور و ایجاد ترس و رعب در میان خبرنگاران که سبب خودسانسوری میشود، جلوگیری و خودداری نماید.
در بخش اعمال خشونتها در برابر خبرنگاران؛ تفاوت زیادی در حکومت وحدت ملی نسبت به حکومت دوران حامد کرزی دیده میشود، ۴۳۱ درصد خشونتها در دورۀ حکومت وحدتملی افزایش داشته است.
از اکتوبر ۲۰۱۴ تا اکتوبر ۲۰۱۷ مجموع خشونتهای که بالای خبرنگاران در افغانستان اعمال شده است۶۲۰ مورد خشونت میباشد، بیشتر از تمام خشونتهایست که در سالهای ۲۰۰۱ الی ۲۰۱۴ ( دوران حکومت ۱۳ سالۀ حامد کرزی) اعمال شده بود.
سانسور نیز در دورۀ حکومت وحدتملی بیشتر نمایان گردید. نظرسنجیهای که از سوی دفتر نی راه اندازی شد، نشان میدهد که خبرنگاران و شهروندان از دستری به اطلاعات ناراض هستند. نظرسنجیی که در سال ۲۰۱۵ از سوی نی راه اندازی شده بود؛ حدود نصف پاسخ دهنده گان گفته بودند که سانسور از سوی حکومت اعمال میشود. یک سروی دیگری که در نخستین روزهای ۲۰۱۷ انجام شد ۹۴ درصد پاسخ دهندهگان گفته بودند که از ترس جانهای خود و خانوادههای شان نمیتوانند مطالب انتقادی را در صفحات شبکههای اجتماعی به نشر برسانند.
از جانبی دیگر در دورۀ حکومت وحدت ملی خبرنگاران بهدلیل اعمال سانسور حتی بازداشت و یا تهدید شدند که در صورت نشر مطالب به زندان خواهند رفت.
بازداشتها و زندانی شدن موقت خبرنگاران در دورۀ حکومتوحدت ملی افزایش یافت، به عنوان نمونه بازداشت خبرنگاران به دستور شورای امنیت ملی، ریاست امنیت ملی و والیها انجام شد.
در دوران حکومت وحدت ملی، ۱۱۲ رسانه در افغانستان مسدود شد، در حالیکه در حکومت قبلی شاهد مسدود شدن این تعداد رسانهها نبودیم.
با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی از آنجائیکه ناامنیها گسترش یافت، شمار زیادی از شهروندان کشور مهاجرت کردند و از کشور فرار نمودند، حدود ۵۰۰ خبرنگار و کارمند رسانهیی نیز در میان پناهجویانِ هستند که به دلیل گسترش ناآمنیها، و آیندۀ مبهم افغانستان را ترک و به کشورهای اروپایی پناه بردند.
هرچند در دورۀ حکومت وحدت ملی قوانین و اسناد تقنینی و مقررههای برای حمایت از آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات تصویب و توشیح شد، اما یافتههای این گزارش نشان میدهد که همین قوانین و مقررهها در دورۀ حکومت وحدت ملی بیشتر نقض شده اند.
قانون دسترسی به اطلاعات، مقررۀ طرز تأسیس و فعالیت رسانههای همگانی خصوصی، مقررۀ مصؤنیت و امنیت خبرنگاران و چندین احکام و فرامین رئیس جمهور مبنی بر تسهیل در دسترسی به اطلاعات در زمان حکومت وحدت ملی اجرایی شد، در حالیکه در زمان حکومت حامد کرزی تنها قانون اساسی و قانون رسانههای همهگانی برای آزادی بیان وجود داشت.
یگانه اقدام عملی که در حکومت وحدتملی برای آزادی بیان صورت گرفته است، آغاز بررسی پروندههای خشونت در برابر خبرنگاران است که در دورۀ ۱۳ ساله حکومت حامد کرزی وجود نداشت. ۱۷۰ پرونده خشونت علیه خبرنگاران از سوی حکومت وحدتملی پیگیری شده و دهها پروندۀ دیگر در حال بررسی است.
دفتر نی حمایت کنندۀ رسانههای آزاد افغانستان، از حکومت وحدتملی میخواهد تا با توجه به یافتههای این پژوهش در راستای نهادینه ساختن آزادی بیان و همچنان آوردن سهولتهای لازم در زمینۀ دسترسی به اطلاعات توجه نموده و مطابق قانون؛ آزادی بیان را حمایت نماید و از اعمال سانسور و ایجاد ترس و رعب در میان خبرنگاران که سبب خودسانسوری میشود، جلوگیری و خودداری نماید.
گزارش توزیع کمکهای جمعآوری شده توسط گروه همدلی به آسیبدیدههای فاجعه میرزاولنگ
مختار وفایی
خوشحالم که سهمی هرچند اندک در مرهمگذاری به زخمهای بازماندگان فاجعه المناک میرزاولنگ داشتم. پس از وقوع فاجعه با همکاران عزیزم گروهی را با عنوان همدلی شکل داده و با تمام توان به دوستان مان در خارج و داخل از افغانستان اطلاع دادیم که در حد توان دست نیازمندان و آسیبدیدهها را بگیرند. کمکهای را که از دوستان خردمند و آگاه مان جمع کردیم با کمال امانتداری به بازماندگان فاجعه میرزاولنگ سپردیم. آنانی که این کمک را دریافت کرده اند، بدون شک که شما را از دعاهای شان فراموش نمیکنند.
گزارش زیر تفصیلی از مقدار و چگونگی روند جمعآوری و توزیع کمکهای شما به بازماندگان فاجعه میرزاولنگ است:
گروه همدلی که متشکل از فعالان و
جوانان رضاکار است اندکی پس از وقوع فاجعه میرزاولنگ در اوایل ماه اسد سال جاری
شکل گرفت و برای جمع آوری کمک از داخل و خارج از افغانستان اقدام و کمپاین جمع
آوری کمک بهراه انداخت. هدف این گروه ترویج فرهنگ کمک به بازماندگان، قربانیان و
ابراز همدلی با آسیبدیدگان فاجعه میرزاولنگ بود که توانست با کمکهای جمعآوری
شده از انسانهای مهربان و نیکوکار، مرهم اندکی بر زخمهای بازماندگان و قربانیان
یک فاجعه بگذارند. کمکهای جمع آوری شده از تاریخ 26 الی 30 سپتمبر 2017، توسط
بانو زهرا یگانه نماینده اعزامی گروه همدلی به سرپل، به نیازمندان توزیع گردید.
جزئیات مفصل از مقدار پول جمعآوری شده، چگونگی شناسایی نیازمندان و روند توزیع را
در این گزارش بخوانید:
صحبت با مردم و شناسایی نیازمندان
نماینده گروه همدلی پس از ورود به سرپل، ابتدا با همکاری مردم محل با نمایندگان اقشار مختلف مردم میرزاولنگ طی جلسهی دیدار و در مورد روند توزیع کمک ها صحبت کرد. در این جلسه آقای رمضان رئیس کمسیون مردمی میرزوالنگ که با تایید ولایت سرپل و مردم میرزاولنگ تعیین شده است، حاجی خالقداد از بزرگان سرپل، شیرعلی رضایی یکی از اعضای هیات امنای کمیسیون مردمی میرزاولنگ، خدابخش نماینده خانواده شهدا و از بزرگان میرزاولنگ، حاجی نورمحمد باشنده میرزاولنگ، فرمانده ناصر فرمانده منتخب مردمی در سرپل، فرمانده عباس معاون کندک میرزاولنگ که در زمان جنگ آنجا حضور داشته و در شناسایی اجساد شهدا به همراه متنفذین سهم داشته است، حضور داشتند. در حضور این افراد لیست خانواده شهدا، زخمیها و خانوادههای که مستحق و نیازمند حمایت هستند تهیه شد. بعد از آن نماینده گروه همدلی به دیدار محمدظاهر وحدت والی سرپل رفت و در ملاقات با ایشان در کنار صحبت در مورد مشکلات مردم سرپل و میرزاولنگ در مورد لیست خانواده شهدا و زخمی ها نیز صبحت نمود. آقای سلطانی از مقام ولایت لیست کامل خانواده های بیجا شده و خانواده شهدا و زخمی ها را در اختیار نماینده گروه همدلی گذاشت که در شناسایی دقیقتر خانوادهها و آسیبدیدهها کمک کرد.
نماینده گروه همدلی با کمک افرادی که از طرف مردم و ولایت سرپل مؤظف به هماهنگی خانواده ها برای دریافت کمک تعیین شده بودند با نظارت حاجی صاحب پیمان، خانوادههای مورد نظر را برای دریافت کمک هماهنگی کردند و لیست خانواده شهدا، زخمیها و خانواده های نیازمند در حضور آنها نیز بازخوانی شده تا تایید مردم را نیز با خود داشته باشند.
نماینده گروه همدلی پس از ورود به سرپل، ابتدا با همکاری مردم محل با نمایندگان اقشار مختلف مردم میرزاولنگ طی جلسهی دیدار و در مورد روند توزیع کمک ها صحبت کرد. در این جلسه آقای رمضان رئیس کمسیون مردمی میرزوالنگ که با تایید ولایت سرپل و مردم میرزاولنگ تعیین شده است، حاجی خالقداد از بزرگان سرپل، شیرعلی رضایی یکی از اعضای هیات امنای کمیسیون مردمی میرزاولنگ، خدابخش نماینده خانواده شهدا و از بزرگان میرزاولنگ، حاجی نورمحمد باشنده میرزاولنگ، فرمانده ناصر فرمانده منتخب مردمی در سرپل، فرمانده عباس معاون کندک میرزاولنگ که در زمان جنگ آنجا حضور داشته و در شناسایی اجساد شهدا به همراه متنفذین سهم داشته است، حضور داشتند. در حضور این افراد لیست خانواده شهدا، زخمیها و خانوادههای که مستحق و نیازمند حمایت هستند تهیه شد. بعد از آن نماینده گروه همدلی به دیدار محمدظاهر وحدت والی سرپل رفت و در ملاقات با ایشان در کنار صحبت در مورد مشکلات مردم سرپل و میرزاولنگ در مورد لیست خانواده شهدا و زخمی ها نیز صبحت نمود. آقای سلطانی از مقام ولایت لیست کامل خانواده های بیجا شده و خانواده شهدا و زخمی ها را در اختیار نماینده گروه همدلی گذاشت که در شناسایی دقیقتر خانوادهها و آسیبدیدهها کمک کرد.
نماینده گروه همدلی با کمک افرادی که از طرف مردم و ولایت سرپل مؤظف به هماهنگی خانواده ها برای دریافت کمک تعیین شده بودند با نظارت حاجی صاحب پیمان، خانوادههای مورد نظر را برای دریافت کمک هماهنگی کردند و لیست خانواده شهدا، زخمیها و خانواده های نیازمند در حضور آنها نیز بازخوانی شده تا تایید مردم را نیز با خود داشته باشند.
مقدار کمکهای جمعآوری شده
مبلغ کلی که گروه همدلی در مدت کمپین خود جمعآوری کرده بود 1055525 (یک میلیون و پنجا و پنج هزار و بیست و پنج) افغانی و 3030 (سه هزار و سی) دالر بود. که مطابق نرخ روز، هر دالر در بدل 68 افغانی صرف شد و مبلغ مجموعی آن به افغانی 206040 (دوصد و شصتهزار و چهل) شد که مجموع کل کمکها 1261565(یک میلیون و دوصد و شصت و یکهزار و پنجصد و شصت و پنج) افغانی شد.
به دلیل اینکه انتقال پول نقد از کابل تا سرپل مصوونیت نداشت، پول به سرپل حواله شد که مصارف حواله 4960 افغانی شد. بنا به تصمیم اعضای گروه همدلی، مبلغ 20000 (بیست هزار) افغانی برای هزینه سفر و بودباش نماینده گروه همدلی در جریان توزیع در نظر گرفته شد. قابل یادآوری است که 500 افغانی در بین پولهای جمعآوری شده از سوی بانک تقلبی شناسایی شد و در نهایت مبلغ باقی مانده برای توزیع به نیازمندان 1236600 (یک میلیون و دوصد و سی و شش هزار و ششصد) افغانی بود.
مبلغ کلی که گروه همدلی در مدت کمپین خود جمعآوری کرده بود 1055525 (یک میلیون و پنجا و پنج هزار و بیست و پنج) افغانی و 3030 (سه هزار و سی) دالر بود. که مطابق نرخ روز، هر دالر در بدل 68 افغانی صرف شد و مبلغ مجموعی آن به افغانی 206040 (دوصد و شصتهزار و چهل) شد که مجموع کل کمکها 1261565(یک میلیون و دوصد و شصت و یکهزار و پنجصد و شصت و پنج) افغانی شد.
به دلیل اینکه انتقال پول نقد از کابل تا سرپل مصوونیت نداشت، پول به سرپل حواله شد که مصارف حواله 4960 افغانی شد. بنا به تصمیم اعضای گروه همدلی، مبلغ 20000 (بیست هزار) افغانی برای هزینه سفر و بودباش نماینده گروه همدلی در جریان توزیع در نظر گرفته شد. قابل یادآوری است که 500 افغانی در بین پولهای جمعآوری شده از سوی بانک تقلبی شناسایی شد و در نهایت مبلغ باقی مانده برای توزیع به نیازمندان 1236600 (یک میلیون و دوصد و سی و شش هزار و ششصد) افغانی بود.
به چه کسانی توزیع شد؟
باتوجه به مبلغ مجموعی کمکهای جمع آوری شده و پس از مشوره با افراد مختلف، لیست کمکها طوری تنظیم شد که کمکها برای خانواده شهدا، زخمیها و خانواده های بی سرپرست و بیبضاعت توزیع گردد. زیرا تعداد خانوادههای بیجا شده حدود 500 خانواده بود که ملبغ کمکی گروه همدلی که به کمک مردم خیر از افغانستان و سایر کشورها جمعآوری شده بود نمیتوانست همه این خانوادههای بیجا شده را تامین کند.
برای همین، گروه همدلی خانوادههای شهدا، زخمیها، بی سرپرست و بی بضاعت را در اولویت توزیع کمکها قرار داد و مبلغ تعیین شده برای کمک نیز با مشورت نمایندههای مردمی و دولتی و در نهایت با تصمیم گروه همدلی با توجه به ضرورت خانوادها در نظر گرفته شد.
باتوجه به مبلغ مجموعی کمکهای جمع آوری شده و پس از مشوره با افراد مختلف، لیست کمکها طوری تنظیم شد که کمکها برای خانواده شهدا، زخمیها و خانواده های بی سرپرست و بیبضاعت توزیع گردد. زیرا تعداد خانوادههای بیجا شده حدود 500 خانواده بود که ملبغ کمکی گروه همدلی که به کمک مردم خیر از افغانستان و سایر کشورها جمعآوری شده بود نمیتوانست همه این خانوادههای بیجا شده را تامین کند.
برای همین، گروه همدلی خانوادههای شهدا، زخمیها، بی سرپرست و بی بضاعت را در اولویت توزیع کمکها قرار داد و مبلغ تعیین شده برای کمک نیز با مشورت نمایندههای مردمی و دولتی و در نهایت با تصمیم گروه همدلی با توجه به ضرورت خانوادها در نظر گرفته شد.
از مجموع مبلغ 1236600 (یک میلیون
و دوصد و سی و ششهزار و ششصد) افغانی کمک شده، مبلغ 250000 (دوصد و پنجاهزار
افغانی) توسط "بنیاد بابه مزاری" از استرالیا در اختیار گروه همدلی
گذاشته شده بود و تاکید آنها بیشتر بر حمایت از خانواده زخمیها و نیازمند کمک
عاجل بود. برای همین این مبلغ مشخص برای خانواده زخمیها و خانواده های که نسبت
بدیگران بیشتر بی بضاعت اند، در نظر گرفته شد. برای10 نفر زخمی هر کدام 15هزار
افغانی که مجموع آن شد 150000 (یک صد و پنجا هزار) افغانی، به سه نفر زخمی که
نیازمند تداوی بیشتر بودند مبلغ 25000 (بیست و پنجهزار) افغانی داده شد که مجموع
75000 (هفتاد و پنجهزار) افغانی شد، به پنج خانواده بی بضاعت هر خانه مبلغ 5000
(پنجهزار) افغانی پرداخت شد که مجموعا 250000 (دو صد و پنجاههزار) افغانی مبلغ
کمکی بنیاد بابه مزاری توزیع گردید.
باقی پول به شرح ذیل توزیع شد: به
41 خانواده شهید که نیازمند شناسایی شده بودند به هرکدام مبلغ 20000 (بیست هزار)
افغانی توزیع شد مجموع مبلغ 820000 (هشتصد و بیستهزار) افغانی شد. به چهار شهید که
دوتن آنان نوجوان و دوتن شان سرپرست خانوادههای شان و از یک فامیل بودند به
هرکدام مبلغ 10000 (دههزار) افغانی توزیع شد که مجموع آن 40000 (چهلهزار) افغانی
شد.
به 9 خانواده بیجا شده وبی سرپرست که نیازمند تشخیص داده شده بودند به هرکدام 6500 (ششهزار و پنجصد) افغانی توزیع شد که مجموع مبلغ 58500 (پنجاوهشتهزار و پنجصد) افغانی پرداخت شد. همچنان به سه خانواده بی بضات دیگر که اعضای دارای معلولیت هم داشتند به هرکدام مبلغ 7000 (هفتهزار) افغانی که مجموع آن 21000 (بیست و یکهزار) افغانی می شود پرداخت شد. به 17 خانوده از خانواده شهدا و زخمیها که نیازمندی و مشکلات بیشتری نبست به دیگر خانواده ها داشتند به اضافه مبلغ کمکی قبلی، مبلغ 2300 (دوهزار و سهصد) افغانی و به 3 خانواده 2660 (دوهزار و ششصد و شصت) افغانی توزیع گردید که مبلغ مجموعی آن 47100 (چهل وهفتهزار و صد) افغانی میشود.
به 9 خانواده بیجا شده وبی سرپرست که نیازمند تشخیص داده شده بودند به هرکدام 6500 (ششهزار و پنجصد) افغانی توزیع شد که مجموع مبلغ 58500 (پنجاوهشتهزار و پنجصد) افغانی پرداخت شد. همچنان به سه خانواده بی بضات دیگر که اعضای دارای معلولیت هم داشتند به هرکدام مبلغ 7000 (هفتهزار) افغانی که مجموع آن 21000 (بیست و یکهزار) افغانی می شود پرداخت شد. به 17 خانوده از خانواده شهدا و زخمیها که نیازمندی و مشکلات بیشتری نبست به دیگر خانواده ها داشتند به اضافه مبلغ کمکی قبلی، مبلغ 2300 (دوهزار و سهصد) افغانی و به 3 خانواده 2660 (دوهزار و ششصد و شصت) افغانی توزیع گردید که مبلغ مجموعی آن 47100 (چهل وهفتهزار و صد) افغانی میشود.
جریان توزیع کمکهای نقدی در مرکز ولایت سرپل |
ازمبلغ 20000 (بیستهزارافغانی)
که برای مصارف توزیع و رفت و برگشت نماینده گروه همدلی در نظر گرفته شده بود مبلغ
9975 (نههزار و نهصد و هفتاد و پنج) افغانی آن مصرف شد و مبلغ 10025 (ده هزار و
بیست و پنج) افغانی آن نزد نماینده گروه همدلی باقی مانده است که آن هم برای درمان
سجاد (کودک زخمی که پدر و مادرش را از دست داده است) که به زودی به کابل می آید در
نظر گرفته شده است.
این کمکها با نظارت حاجی پیمان نماینده مردمی و کمیسیون مردمی میرزاولنگ، آیت الله احسانی و آقای مهدی صالحی از جوانان فعال میرزاولنگ، فرمانده ناصر و نمایندههای مردمی میرزاولنگ توزیع گردید و در اخیر سه نماینده اسناد توزیع را که شماره تماس شخص دریافت کننده کمک و مقدار مبلغ دریافت شده مشخص شده است را امضا کردند.
این کمکها با نظارت حاجی پیمان نماینده مردمی و کمیسیون مردمی میرزاولنگ، آیت الله احسانی و آقای مهدی صالحی از جوانان فعال میرزاولنگ، فرمانده ناصر و نمایندههای مردمی میرزاولنگ توزیع گردید و در اخیر سه نماینده اسناد توزیع را که شماره تماس شخص دریافت کننده کمک و مقدار مبلغ دریافت شده مشخص شده است را امضا کردند.
سپاسگزاری
در آخر، گروه همدلی از همه دوستان مهربان و انسانهای نیکوکار که از داخل و خارج در کمپاین جمعآوری پول زحمت کشیدند سپاسگزاری میکند. همچنان مدیون قلبهای مهربان کسانی که بهما اعتماد کرده و دست بازماندگان فاجعه میرزاولنگ را گرفتند نیز هستیم. امیدواریم چراغ همدلی، همگرایی، همزادپروری و انساندوستی همیشه در قلبهای مان روشن و شعلهور باشد.
در آخر، گروه همدلی از همه دوستان مهربان و انسانهای نیکوکار که از داخل و خارج در کمپاین جمعآوری پول زحمت کشیدند سپاسگزاری میکند. همچنان مدیون قلبهای مهربان کسانی که بهما اعتماد کرده و دست بازماندگان فاجعه میرزاولنگ را گرفتند نیز هستیم. امیدواریم چراغ همدلی، همگرایی، همزادپروری و انساندوستی همیشه در قلبهای مان روشن و شعلهور باشد.
زنده باد همدلی و مهربانی!
با سپاس فراوان!
گروه همدلی
۰۹ مهر ۱۳۹۶
نقش رفاقت در رقابت
حکومت وحدت ملی از لحاظ ساختاری و نوع تبانی گروه های شکل
دهنده، یک حکومت اندیوالی است.
حکومتی که با تفاهم، مصلحت، اندیوالی، گذشت و در عین حال
بدون هیچگونه سنخیتی با قانون اساسی بنا نهاده شده است. در این حکومت کسی جایگاه
رفیعتر و بلندتری دارد که با پایهی قدرت اندیوالی داشته باشد. کسی که از سفره
های رنگین اندیوالی در حکومت وحدت ملی دور است، نه از فساد و اختلاس بهرهی میبرد
و نه شهرت و محبوبیت و جوایز و مدالها
نصیباش میشود.
اشرف غنی از دوسال بدینسو سالانه به شماری از خبرنگاران،
سخنگویان حکومت و فعالان عرصه مطبوعات مدال و یا تقدیرنامه توزیع میکند. در ماه
می سال روان میلادی نیز رییس جمهور در یک برنامهی پذیرایی از فعالان عرصه
مطبوعات، به شماری از آنان مدال و تقدیرنامه داد. در کنار آن برخی از سخنگویان
حکومت نیز مدال و تقدیرنامه دریافت کردند. بعداً سخنگویان وزارت های کلیدی که از
دریافت این مدال براساس ضعیف بودن تار اندیوالی شان دور مانده بودند اعتراض کردند.
یکی از روزنامه ها، پشت صحنه گزینش خبرنگاران و سخنگویان را
برای دریافت مدال افشا کرد که واقعاً شرمآور و افتضاح بود. کسانی در ارگ و اطراف
رییس جمهور پرسه میزنند که دست بلندی در گزینش افراد در چنین برنامههایی دارد. معیار
آنان فقط به رفاقت و روابط شخصی خلاصه می شود. هیچ توضیحی تاکنون از سوی مسوولان
برگزاری این محافل برای معیار گزینش شان داده نشده است.
دو روز قبل نیز کمیسیون نظارت دسترسی به اطلاعات با برگزاری
یک محفل، سه تن از سخنگویان وزارت خانه های حکومت را تحفههای تحت عنوان کلید
طلایی داد.
اکبر رستمی سخنگوی وزارت احیا و انکشاف دهات، اجمل عبدالرحیمزی
سخنگوی وزارت مالیه و داکتر وحید الله مجروح سخنگوی وزارت صحت عامه از جمله کسانی
بودند که در بدل تطبیق قانون حق دسترسی به اطلاعات و میزان پاسخدهی به رسانه ها در
ادارت مربوطه شان کلید طلایی دریافت کردند.
همچنان مسوولان مطبوعات وزارت های معارف، امور مهاجرین و
اداره امور در بدل عدم تطبیق این قانون و عدم پاسخدهی به رسانه ها قفل زنگ زده
دریافت کردند.
شماری از خبرنگاران و فعالان شبکه های اجتماعی با اعتراض به
گزینش افراد برای کلید طلایی نوشته اند که معیار گزینش افراد برای دریافت این تحفه
براساس رفاقت و روابط بوده است، نه میزان پاسخدهی به خبرنگاران و تطبیق قانون حق
دسترسی به اطلاعات.
از انتقادات و اعتراضات خبرنگاران در پروسه کلید طلایی و
قفل زنگ زده چنین بر میآید که اکثریت با گزینش اکبر رستمی که خبرنگار با تجربه و
یکی از سخنگویان فعال در وزارت احیا و انکشاف دهات است موافق اند، اما ناراحت از
گزینش سخنگویان وزارت های صحت عامه و مالیه که کمتر برای پاسخدهی به خبرنگاران
حاضر اند.
اگر معیار دریافت کلید طلایی بدور از رفتارهای سلیقوی، پاسخدهی
به خبرنگاران، آماده سازی تسهیلات برای دسترسی به اسناد و کارکرد وزارت ها، حضور
همیشگی در رسانه ها، قابل دسترس بودن برای خبرنگاران باشد، بدون اندکترین شک قفل
زنگ زده نصیب وزارت های صحت عامه و مالیه می شود.
به شمول سخنگوی وزارت احیا و انکشاف دهات، سخنگویان وزارت
های دفاع، داخله، ارگان های محل، شهرسازی
و مسکن و تجارت و صنایع از فعالترین سخنگویان حکومت استند که بی وقفه ضمن پاسخدهی
به هرنوع پرسش های خبرنگاران، در میزگردها و برنامه های تلویزیون ها نیز حضور فعال
و موثر دارند.
تاکنون هیچ شکایت و اعتراضی از طرف خبرنگاران علیه سخنگویان
وزارت های نامبرده شنیده نشده است، اما برعکس اکثریت خبرنگاران از رد تماس ها و
پیام های شان از سوی سخنگویان وزارت های صحت عامه و مالیه شکایت دارند. بدون شک که
معیار گزینش افراد برای دریافت کلید طلایی معیاری است که ارگ برای توزیع مدالها و
تقدیرنامههایش در نظر میگیرد.
من به عنوان یک خبرنگار که روزانه حداقل با 3 الی 5 سخنگوی
حکومتی در تماس هستم، میدانم که تحفه دادن به سخنگویان وزارت های مالیه و صحت
عامه بنام تطبیق حق دسترسی به اطلاعات و پاسخدهی به رسانهها، مسخره کردن
خبرنگارانی است که در 24ساعت یکبار زنگ و تماس و پیام شان از سوی این سخنگویان
پاسخ داده نمی شود.
مسوولان کمیسیون نظارت بر دسترسی به اطلاعات با گزینش
سلیقوی شان که تحفههای طلایی و زنگ زده را براساس رفاقت و بنام رقابت توزیع
کردند، باید به این درک سطحی رسیده باشند که مسخره کردن خبرنگاران و رفتارهای
سلیقوی در چنین موارد، جفای بزرگی در حق آزادی بیان و دمکراسی نوپای افغانستان
است.
سپاه پاسداران ایران با فرستادن کودکان زیرسن افغان به جنگ سوریه، مرتکب جنایت جنگی شده است
دیدهبان حقوق
بشر در تازهترین گزارش خود گفته است که سپاه پاسداران ایران کودکان مهاجر افغان در ایران را برای جنگ
در سوریه به کار گرفته است. براساس این گزارش کودکان افغان در سن چهارده ساله در
لشکر فاطمیون که تحت حمایت ایران است در
کنار نیروهای دولتی سوریه علیه داعش جنگیدهاند. دیده بان حقوق بشر گفته است که بر
اساس حقوق بینالملل، به کارگیری کودکان زیر ۱۵ سال برای مشارکت فعالانه در نبرد یک جنایت
جنگی است.
محققان دیدهبان
حقوق بشر عکسهای سنگ قبرهایی در گورستانهای ایران را بررسی کردهاند که مقامات
در آنها سربازان کشتهشده در سوریه را دفن کردهاند. این محققان هشت کودک افغان را
شناسایی کردهاند که ظاهراً در سوریه جنگیده و کشته شدهاند. گزارشهای رسانههای
ایرانی نیز بعضی از این موارد را تأیید میکنند، و حداقل شش مورد از سربازان کودک
افغان را گزارش کردهاند که در سوریه کشته شدهاند. برای دو مورد گزارش شده،
محققان عکسهای سنگ قبرهایی را مشاهده کردهاند که نشان میدهد فرد مورد اشاره
بالای هجده سال داشته است، اما اعضای خانوادهی این سربازان متوفی به رسانههای
ایرانی گفتهاند که آنها کودکانی بودند که برای پیوستن به لشکر فاطمیون سن شان را
به غلط ارائه کرده بودند. این نشان میدهد که احتمالاً نمونههای بیشتری از بهکارگیری
کودکان توسط ایران برای جنگ در سوریه وجود دارد.
قبر جوانان افغان که در جنگ سوریه کشته شده اند |
سارا لی
ویتسون، مدیر بخش خاورمیانهی دیدهبان حقوق بشر گفته است: «ایران باید فوراً بهکارگیری
کودکسربازان را متوقف کند و هر کودک افغان را که برای جنگ به سوریه اعزام کرده
است بازگرداند». او افزود «به جای قربانیکردن مهاجران در معرض آسیب و کودکان
پناهنده، مقامات ایران باید از همهی کودکان محافظت کنند و کسانی را که مسئول بهکارگیری
کودکان افغان هستند به پاسخگویی وادار کنند».
در سال ۲۰۱۵، وزارت کشور تخمین زد که دو و نیم میلیون
افغان در ایران هستند که بسیاری از آنها مجوز اقامت ندارند. دیدهبان حقوق بشر پیش
از این نمونههایی از پناهندگان افغان را نشان داده بود که به امید کسب وضعیت قانونی برای خانوادههایشان
برای جنگیدن در سوریه «داوطلب» شده بودند.
ایران از سال ۲۰۱۳ هزاران افغان را که حداقل بعضی از آنها
مهاجران بدون مجوز هستند در چارچوب لشکر فاطمیون پشتیبانی کرده و آموزش داده است
تا در سوریه بجنگند. فاطمیون گروهی است که روزنامههای ایرانی نزدیک به دولت به عنوان نیروهای داوطلب افغان معرفی میکنند.
در ماه می ۲۰۱۵، دفاع پرس که خبرگزاری نزدیکی به نیروهای مسلح
ایران است، گزارش داد که فاطمیون از تیپ به لشکر ارتقا یافته است. آمارهای عمومی
رسمی دربارهی اندازهی فاطمیون وجود ندارد، اما بنا به مصاحبهای که در خبرگزاری
مرتبط با سپاه پاسداران تسنیمنیوز، این لشکر حدود ۱۴هزار سرباز دارد.
طی بررسی عکسهای
سنگ قبرهای پنج تن از کشته شده های جنگ سوریه، یکی از آنها چهارده ساله است که در
قطعهی شهدای گورستان بهشت زهرای تهران دفن شدهاند. نوشتههای روی سنگ قبر آنها
نشان میدهد که احتمالاً همهی آنها در حال نبرد در سوریه کشته شدهاند و همهی
آنها در زمان مرگ زیر هجده سال سن داشتهاند. دیدهبان حقوق بشر همچنین توانسته
است سه مورد دیگر، یک هفده ساله، یک پانزده ساله، و یک هفده سالهی دیگر را مستند
کند که به ترتیب در استانهای البرز، تهران و اصفهان به خاک سپرده شده بودند.
محققان دیده
بان حقوق بشر در گزارش شان نوشته است که طبق اساسنامهی رم دیوان بینالمللی
کیفری، «سربازگیری یا جذب کودکان زیر پانزده ساله به نیروهای مسلح ملی یا استفاده
از آنها برای مشارکت فعال در نبردها» یک جنایت جنگی است. ایران عضو اساسنامهی رم
نیست، اما متعهد به حقوق بینالملل عرفی است که میگوید بهکارگیری کودکان زیر
پانزده سال جنایتی جنگی است.
دیدهبان حقوق
بشر گفته است که سازمان ملل باید دربارهی بهکارگیری کودکان از سوی سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی تحقیق کند، و دبیر کل باید بر اساس این شواهد اضافه کردن این سازمان
به فهرست سالانهی نقضکنندگان حقوق کودک را بررسی کند.
ویتسون مسوول
دفتر این نهاد در خاورمیانه اضافه کرده است که «ایران باید محافظت از کودکان
پناهندهی افغان را بهبود بخشد و آنها را در برابر مأموران استخدامکنندهی بیتوجه
بیپناه نگذارد». وی افزود «ایران باید فوراً پروتکل انتخابی را تصویب کند و تضمین
کند که کودکان افغان برای جنگیدن در سوریه به کار گرفته نمیشوند».
۰۷ مهر ۱۳۹۶
هنوز هم دسترسی به اطلاعات در افغانستان یک رویا است
اعلامیۀ مطبوعاتی نی:
۶ میزان به عنوان روز جهانی دسترسی
به اطلاعات درج تقویم ملی و بینالمللی شده است، اما در افغانستان این «حق» آنگونه
که در قانون اساسی برای شهروندان این کشوربه رسیمت شناخته شده است تعمیم نیافته و
خبرنگاران عدم دسترسی به اطلاعات را یکی از مهمترین چالشها در برابر کار شان میدانند.
گرچند عدم دسترسی به اطلاعات برای خبرنگاران هنوز یک چالش است، اما
شهروندان افغانستان این حق اساسی را یک رویا میپندارند.
بر اساس نظرسنجی که در روز جهانی دسترسی به اطلاعات به همین منظور از سوی دفتر نی راهاندازی و اعلان گردید، متاسفانه ۳۴ درصد نهادهای دولتی هنوز مرجع اطلاع رسانی را در ادارات شان ایجاد نکرده اند.
مادۀ دهم قانون دسترسی به اطلاعات مشعر است که "ادارات مکلف اند به منظور تأمین حق دسترسی اتباع کشور به اطلاعات، مرجع مسوول اطلاع رسانی را مشخص نمایند."
بر بنیاد نظرسنجی دفتر نی، از ۶۹ نهاد و ادارات دولتی افغانستان، ۵۱ نهاد دولتی پاسخ ارایه کرده، اما ۱۸ نهاد دیگر اصلن برگههای پرسشنامۀ این نظرسنجی را پاسخ نداده اند.
قابل ذکر است که ۳۴ درصد نهادهای دولتی که مرجع اطلاع رسانیشان را ایجاد نکرده اند، ۱۸ نهادی دیگر دولتی اصلاً برگههای پرسشنامه را پاسخ نداده اند.
از جانبی دیگر شبکههای خصوصی مخابراتی که خدمات انترنتی نیز ارایه میکنند، فعالیتهای شان از چندی به این سو در برخی از ولایتهای افغانستان محدود شده و دسترسی شهروندان به اطلاعات را مختل نموده است.
شهروندان ولایتهای کندز و هلمند، میگویند خدمات شرکتهای مخابراتی خصوصی از نزدیک به دو ماه به این سو محدود شده و از طرف شب کاملاً قطع میباشد.
انترنت یکی از وسیلههای مهم دسترسی به اطلاعات در جهان شناخته شده و حکومت افغانستان به اساس قانون مکلف است تا زمینۀ دسترسی شهروندان به انترنت را فراهم ساخته و جلو قطع شدن شبکههای مخابراتی را در کشور بگیرد.
دولت افغانستان بر بنیاد قانون اساسی و قانون دسترسی به اطلاعات وظیفه دارد تا دسترسی به اطلاعات را برای تمام شهروندان کشور فراهم نموده و تمام موانع رسیدن به این حق را از مقابل شهروندان برچیند.
بر اساس نظرسنجی که در روز جهانی دسترسی به اطلاعات به همین منظور از سوی دفتر نی راهاندازی و اعلان گردید، متاسفانه ۳۴ درصد نهادهای دولتی هنوز مرجع اطلاع رسانی را در ادارات شان ایجاد نکرده اند.
مادۀ دهم قانون دسترسی به اطلاعات مشعر است که "ادارات مکلف اند به منظور تأمین حق دسترسی اتباع کشور به اطلاعات، مرجع مسوول اطلاع رسانی را مشخص نمایند."
بر بنیاد نظرسنجی دفتر نی، از ۶۹ نهاد و ادارات دولتی افغانستان، ۵۱ نهاد دولتی پاسخ ارایه کرده، اما ۱۸ نهاد دیگر اصلن برگههای پرسشنامۀ این نظرسنجی را پاسخ نداده اند.
قابل ذکر است که ۳۴ درصد نهادهای دولتی که مرجع اطلاع رسانیشان را ایجاد نکرده اند، ۱۸ نهادی دیگر دولتی اصلاً برگههای پرسشنامه را پاسخ نداده اند.
از جانبی دیگر شبکههای خصوصی مخابراتی که خدمات انترنتی نیز ارایه میکنند، فعالیتهای شان از چندی به این سو در برخی از ولایتهای افغانستان محدود شده و دسترسی شهروندان به اطلاعات را مختل نموده است.
شهروندان ولایتهای کندز و هلمند، میگویند خدمات شرکتهای مخابراتی خصوصی از نزدیک به دو ماه به این سو محدود شده و از طرف شب کاملاً قطع میباشد.
انترنت یکی از وسیلههای مهم دسترسی به اطلاعات در جهان شناخته شده و حکومت افغانستان به اساس قانون مکلف است تا زمینۀ دسترسی شهروندان به انترنت را فراهم ساخته و جلو قطع شدن شبکههای مخابراتی را در کشور بگیرد.
دولت افغانستان بر بنیاد قانون اساسی و قانون دسترسی به اطلاعات وظیفه دارد تا دسترسی به اطلاعات را برای تمام شهروندان کشور فراهم نموده و تمام موانع رسیدن به این حق را از مقابل شهروندان برچیند.
#محرم
زنان حتی سوگواری شان قشنگ است؛ برای شرکت در مراسم سوگواری محرم لباسهای جدید میخرند، ابروهای شان را میچینند، صورتهای شان را نخ میکنند، روسریها و سربندهای قشنگ همراه با عطرهای شیک و بادوام استفاده میکنند؛ اما مردان برای روزهای محرم میروند آهنگری زنجیر، قمه و چاقو میخرند. اگر جهان در دست زنان میبود شاید خون هیچ بیگناهی نمیریخت و بشر آرامش و زیبایی واقعی را تجربه میکرد.
۰۱ مهر ۱۳۹۶
این جنگ نیست، یک بازی است
دیشب فیلم دیوار از تولیدات
هالییود در سال ۲۰۱۷ را دیدم. خلاصه داستان این فیلم گیرماندن دو تکتیرانداز آمریکایی
در دام یک تکتیرانداز عراقی در یکی از صحراهای عراق است. جوبا تکتیرانداز عراقی
است که ادبیات انگلیسی خوانده، نزد آمریکاییها آموزش نظامی دیده و سپس بحیث معلم
در یک مکتب مشغول به کار شده. پس از آنکه آمریکاییها آن مکتب را که جوبا در آن
تدریس میکرد بمباران میکنند و دانشآموزان جوبا جلو چشماناش به خون میافتند،
تدریس را رها کرده و علیه آمریکاییها میجنگد.
جوبا تا سال ۲۰۰۷ که داستان این فیلم در
آن اتفاق میافتد ۳۵ آمریکایی را کشته است.
جوبا با مهارت عجیبی شبکههای مخابراتی تکتیراندازان آمریکایی را به کنترول خود میگیرد و در نهایت آن دوتن که برای شکار او در یک صحرا موظف شده اند را به شمول چندین تن دیگر که با هلیکوپتر برای نجات آنان به معرکه میآیند را میکشد.
داستان جذاب و واقعی این فیلم به همراه بازیگران موفق و سرشناس آن که روایتی از جنگ ناکام آمریکاییها در عراق را به نمایش گذاشته، به یکبار دیدن میارزد.
اکثریت فیلمها در همان لحظات تماشا اتفاق میافتند و تمام. اما فیلمهای شبیه فیلم دیوار که توسط داگلیمن کارگردانی شده و افرادی چون جانسینا و آرون تایلر جانسون در آن نقش بازی کرده اند تا دیدن دوبارهی یک فیلم بهتر از خودش در ذهن و روان آدم جریان دارد.
پیشنهاد میکنم این فیلم را ببینید.
جوبا با مهارت عجیبی شبکههای مخابراتی تکتیراندازان آمریکایی را به کنترول خود میگیرد و در نهایت آن دوتن که برای شکار او در یک صحرا موظف شده اند را به شمول چندین تن دیگر که با هلیکوپتر برای نجات آنان به معرکه میآیند را میکشد.
داستان جذاب و واقعی این فیلم به همراه بازیگران موفق و سرشناس آن که روایتی از جنگ ناکام آمریکاییها در عراق را به نمایش گذاشته، به یکبار دیدن میارزد.
اکثریت فیلمها در همان لحظات تماشا اتفاق میافتند و تمام. اما فیلمهای شبیه فیلم دیوار که توسط داگلیمن کارگردانی شده و افرادی چون جانسینا و آرون تایلر جانسون در آن نقش بازی کرده اند تا دیدن دوبارهی یک فیلم بهتر از خودش در ذهن و روان آدم جریان دارد.
پیشنهاد میکنم این فیلم را ببینید.
۳۰ شهریور ۱۳۹۶
به جرم مهربانی کشته شد
لورینای ۳۸ساله که متخصص فیزیوتراپی و
شهروند اسپانیا بود دوشنبه هفته گذشته توسط یک بیمار در شفاخانه صلیب سرخ در
مزارشریف کشته شد.
لورینا در حال معالجه کودک بیمار در شفاخانه صلیب سرخ |
نسیم، بیماری که سالها در شفاخانه صلیب سرخ تحت معالجه بود،
دوشنبه گذشته با تفنگچهی که در ولچییر خود پنهان کرده بود این داکتر اسپانیایی را
کشت.
نسیم باشنده دندغوری بغلان است و پس از حمله بجان داکتر لورینا
بازداشت شده است.
لورینا که یک متخصص بود، زندگی در یکی از مرفهترین کشورهای
جهان را رها کرده و آمده بود تا به معلولان کمک کند، او هیچ گناهی بجز انسان بودن
و مهربان بودن نداشت.
دشمنان حقوق بشر و انسانیت با جهالت تمامنشدنی و عقده بی پایان شان همواره باعث شرمساری و خلق جنایت شده اند. هرچند مقامات امنیتی گفته اند که قاتل لورینا که خودش یک معلول است، عضو هیچ گروه تروریستی نبوده و در ضمن کشته شدن لورینا هیچ گروهی به عهده نگرفته است، اما من باور دارم که ترور لورینا ادامه جنایات طالبان در دشمنی با حقوق بشر و ترویج انسانیت است.
نسیم باشنده دندغوری بغلان است. دندغوری در شمال افغانستان مشهور به پایتخت طالبان است. بدون شک که نسیم با ترغیب طالبان محلی در دندغوری و به همکاری عناصر آنان در داخل شهر مزارشریف دست به این جنایت هولناک زده است.
۳۱ مرداد ۱۳۹۶
پسر ملاعمر در فاریاب چه میکند؟
مختار وفایی
ملا یعقوب پسر ملاعمر و یکتن از معاونان ملاهبتالله رهبر طالبان که در بخش نظامی فعالیت میکند از یک ماه بدینسو در فاریاب حضور دارد و مصروف فعالیتهای تروریستی و سازماندهی به جبهات طالبان در این ولایت است.
اطلاعات بدست آمده از فاریاب نشان میدهد که ملا یعقوب در منطقهی کاریزقلعهی خواجه ناموسی در 17 کیلومتری شهر میمنه در یکی از قرارگاههای نظامی طالبان مستقر شده است.
ملایعقوب از یک ماه بدینسو مصروف ملاقات با والیها، مسوولان نظامی و فرماندهان ارشد طالبان در ولایات شمال و شمالشرق است و ممکن است برخی از افراد جدید را بجای مسوولان کنونی طالبان در ولایات فاریاب، بادغیس، بلخ، جوزجان و سرپل معرفی کند.
منابع میگویند که تشدید حملات و تحرکات طالبان از یک ماه بدینسو در ولایات فاریاب، بغلان، سرپل، جوزجان و قسمتهای از بلخ پیامد حضور ملا یعقوب در شمال است.
منابعی از فاریاب با من صحبت کردند می گویند که نگرانیها از حضور و فعالیت عناصر داعش و اهمیت حفظ و گسترش سلطه طالبان در جغرافیای شمال؛ پای یکی از مهمترین اعضای شورای رهبری این گروه را به فاریاب کشانیده است. این منابع با ابراز نگرانی از تشدید تنشهای سیاسی میان حکومت مرکزی و سیاستمداران بانفوذ شمال از جمله جنرال دوستم، عطامحمدنور و محمد محقق، میافزایند که طالبان با استفاده از این فرصت، جغرافیای تسلط شان را در شمال گسترش داده و دست به تجدید قوا و تحکیم مواضع شان می زنند.
عکس از آرشیف |
۲۳ مرداد ۱۳۹۶
نیروهای امنیتی وارد میرزاولنگ شدند
ساعت 3 شب گذشته و پس از حمله تهاجمی نیروهای
امنیتی از زمین و هوا، خطوط دفاعی طالبان در کوه شیرم که مسلط بر میرزاولنگ است
سقوط کرده است.
نصرت الله جمشیدی سخنگوی قول اردوی 209شاهین می
گوید که مواضع طالبان در میرزاولنگ شکست خورده و صبح امروز نیروهای امنیتی وارد
میرزاولنگ شده و تلاشی و تعقیب را در این روستا را آغاز کرده اند.
حاجی مهدوی از فرماندهان خیزش های مردمی در
میرزاولنگ نیز با تایید ورود نیروهای امنیتی به میرزاولنگ به هویدا گفت که نیروهای
امنیتی و خیزش های مردمی از طرف جنوب غرب این روستا، وارد ساحه شده و طالبان در
حال شکست و فرار از این منطقه استند.
حاجی مهدوی همچنان گفت که از شب گذشته تاکنون نزدیک به 20 عضو گروه
طالبان به شمول یک فرمانده ارشد آنان بنام «میراحمد مایقه» کشته شده اند.
فرمانده خیزش های مردمی ابراز امیداری کرد که
بزودترین فرصت میرزاولنگ از تصرف طالبان خارج شده و آزاد خواهد شد.
مسوول مطبعات قول اروی 209شاهین نیز می گوید که
عملیات زمینی و هوایی برای پاکسازی میرزاولنگ تا پاکسازی کامل آن از وجود طالبان ادامه
می یابد.
طالبان یک هفته قبل با تصرف میرزاولنگ دست به
کشتار افراد ملکی زدند که تاکنون کشته شدن نزدیک به 60 تن تایید شده است. (تصویر از آتیلانوری)
وضعیت خونین آقچه
اهمیت ولسوالی آقچه ولایت جوزجان برای طالبان و دولت به دلیل
صنعتی بودن و موقعیت استراتیژیک، کمتر از یک ولایت نیست.
کوچ یکی از خانواده های در حال فرار بسوی مرکز شهر شبرغان |
حملات تهاجمی طالبان در این ولسوالی تاکنون صدها
خانواده را آواره ساخته است.
در آخرین مورد روز گذشته قریه مهم بیشکپه بدست طالبان سقوط کرد. مردم در نگرانی و ترس بسر میبرند.
سرمایهداران محلی نگران جان و مال شان اند. بخشی از مردم در مناطق جنگی، کوچشان را به مقصد شهر شبرغان بار زده و تعدادی هم این توانایی را ندارند.
تصاویر بدست آمده نشان میدهد که روز گذشته با سقوط قریه بیشکپه، چندتن از مردمان ملکی نیز کشته شده اند.
قول اردوی ۲۰۹شاهین صبح امروز با ارسال خبرنامهیی از کشته شدن ۱۹ طالب و زخمی شدن ۸دیگر در جریان جنگ در آقچه خبر داده و گفته است که عملیات زمینی و هوایی برای سرکوب طالبان جریان دارد.
در آخرین مورد روز گذشته قریه مهم بیشکپه بدست طالبان سقوط کرد. مردم در نگرانی و ترس بسر میبرند.
سرمایهداران محلی نگران جان و مال شان اند. بخشی از مردم در مناطق جنگی، کوچشان را به مقصد شهر شبرغان بار زده و تعدادی هم این توانایی را ندارند.
تصاویر بدست آمده نشان میدهد که روز گذشته با سقوط قریه بیشکپه، چندتن از مردمان ملکی نیز کشته شده اند.
قول اردوی ۲۰۹شاهین صبح امروز با ارسال خبرنامهیی از کشته شدن ۱۹ طالب و زخمی شدن ۸دیگر در جریان جنگ در آقچه خبر داده و گفته است که عملیات زمینی و هوایی برای سرکوب طالبان جریان دارد.
۱۷ مرداد ۱۳۹۶
طالبان بیشتر از 30 زن در میرزا اولنگ را با خود برده اند
- مختار وفایی
ابعاد تازه فاجعهی میرزا
اولنگ در سرپل نشان میدهد که تروریست ها پس از تصرف این منطقهی شیعهنشین در
بامداد روز شنبه، نزدیک به 80تن از باشندگان محل را باخودشان به مناطق نامعلومی
انتقال داده اند که در میان شان بیشتر از 30تن از دختران جوان و زنان میان سال نیز
می باشند.
منابع موثق در سرپل می
گویند که تروریست ها، زنان را جداگانه و مردان را جداگانه از ساحه دور کرده و به
سمت منطقهی بنام پسته مزار و از آنجا به «قره خوال» انتقال داده اند. محل نهایی که این ربوده شده
ها در آنجا منتقل شده اند هنوز مشخص نیست.
آتش زدن سه تکیه خانه و 10
منزل مسکونی، به قتل رسانیدن بیشتر از 60تن مردمان ملکی، گروگانگیری 150خانواده و
ربودن 50 مرد و بیشتر از 30 زن از جمله ابعاد فاجعه میرزا اولنگ در سرپل است.
منابع محلی که از ذکرنام
شان خودداری میکنند، ربوده شدن زنان و دختران جوان را پس از تصرف میرزا اولنگ
تایید کرده می گویند که تاکنون هیچ نشانی از محل نگهداری آنان بدست نیامده است.
به گفته این منابع، امکان
هر جنایتی به شمول تجاوزجنسی توسط تروریست ها متصور است و اگر اقدامی در مورد
رهایی ربوده شده ها صورت نگیرد، ممکن است دامنه فاجعه گسترده شود.
منابع محلی می گویند که
زنان توسط گروهی به رهبری غضنفر که در عملیات تصرف میرزا اونگ نیز حضور داشت ربوده
شده است.
عکس از آرشیف |
غضنفر از فرماندهان ارشد
طالبان در سرپل است که قبلاً گفته شده بود عضو گروه داعش است، اما ذبیح الله مجاهد
سخنگوی گروه طالبان او را عضو این گروه دانسته است. غضنفر از فرماندهان بی رحم
طالبان در سرپل است که در تصرف میرزا اولنگ در کنار ملانادر مسوول نظامی این گروه نقش
مهمی داشته است.
اشتراک در:
پستها (Atom)
پست ویژه
بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانههای چاپی
شاید خداحافظی با رسانههای چاپی برای بسیاری از روزنامهنگاران و خوانندگان روزنامهها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...
-
یکی از قدیمیترین مجموعه شعرهای صوفی عشقری را از لینک زیر بصورت آسان و رایگان دانلود کنید. اینجا کلیک کنید http://www.mediafire....
-
- مختار وفایی مولوی حیات الدین حیات صاحبی، یک تن از خطبا و علمای دینی محافظه کار در شهر مزارشریف است که از چندی بدینسو در میان ش...
-
برخلاف آنچه تاکنون رایج بود مردان دیگر ، زنان سفید پوست را بر تیره پوست ترجیح نمی دهند . بر اساس یک تحقیق علمی که در دانشگاه "وست من...