۱۳ آذر ۱۳۹۹

ترکمن‎ها در بلخ؛ آواره در وطن خویش

وضعیت ترکمن‌ها در ولایت بلخ، شبیه وضعیت هموطنان هندو و سیک‌ه ما در سراسر افغانستان است. در وطنِ خویش آواره.

ترکمن‌ها جمعیت بزرگی از ساکنان بلخ را تشکیل می‌دهند، اما این قوم از آدرس بلخ نه در مجلس نمایندگان نماینده‌یی دارد و نه در شورای ولایتی و نه در مجلس سنا.

در راس هیچ یک از ادارات مهم دولتی بلخ، یک ترکمن حضور ندارد و اگر در اداره‌یی هم یک ترکمن مقرر شده، جرات حمایت از این قوم را ندارد، چون این کار اقدام برعلیه جریان مسلط در بلخ تلقی می‌شود.

ترکمن‌ها از میراث‌داران اصیل فرهنگ و تجارت در بلخ استند. این قوم تا یک دهه قبل، بیشترین هوتل‌ها، رستورانت‌ها، سرای‌ها و بازارها را در اختیار داشتند. رونق صنعت قالین‌باقی، گلم بافی، رستوران‌داری و لبنیات در بلخ، از برکت همین قوم است. زیبایی‌ها و ظرافت این قوم را که همه می‌دانند. مهربان، شریف، زحمتکش و پر تلاش.

اما چندسالی است که آرامش این قوم در بلخ برهم خورده است. مافیای اقتصادی بلخ، دست بسیاری از تجارت‌پیشه‌های ترکمن را از تجارت کوتاه کرد و آنان را به بیرون از مرزها فراری داد. در شهر مزارشریف، سرای‌ها و زمین‌های ترکمن‌ها را مافیا غصب کرد و در ولسوالی‌های شورتپه و کلدار دریای آمو بلعید. این قوم هم مورد غضب و خشم مافیای اقتصادی حاکم در بلخ قرار گرفته و هم مورد خشم طبیعت و دریا.

با این حال، باندهای تبهکار نیز برای ضربه زدن به قوم ترکمن بی‌کار ننشسته.

هر سال چندین تن از جوانان و کودکان شان را اختطاف می‌کنند. در آخرین مورد، عبدالرووف 9 ساله که متعلق به یک خانواده ترکمن است، توسط آدم ربایان ربوده شده است. درست است که هیچ کس در هیچ جای افغانستان در امن نیست، اما ترکمن‌ها به دلایل مشخص مورد حمله قرار می‌گیرند. آنان بی پناه و تنها استند. قدرت سیاسی و نظامی ندارد. در نهادهای امنیتی و کشفی نفوذ ندارند. قلدر و شاخ شکن ندارند.

یک هفته است که خیمه اعتراض خانواده عبدالرووف در مزارشریف برپاست. هیچ گروهی از قوم هزاره، تاجیک، پشتون و بقیه اقوام برای همدردی با ترکمن‌ها به این خیمه نرفته اند، در حالی که در هنگامه انتخابات، صدها دکان به نام اقوام در هر ناحیه باز می‌شوند.

آنان ترکمن استند، شبیه مهاجران افغان در ایران و پاکستان، با این تفاوت که ترکمن‌ها در وطنِ خویش آواره اند.



۰۷ آذر ۱۳۹۹

کله سیاه و کله طلایی

مهاجران، تعادل و نظم را در بسیاری از شهرهای اروپایی را برهم زده اند.

ظاهراً خلوتِ بسیاری از انسان‌های تنها برهم خورده و دور و بر شان بیش از آنچه تصور می‌کردند شلوغ شده است.

به همین دلیل، بسیاری از شهرها، به قسمت‌های سویدنی نشین و مهاجرنشین تقسیم شده اند.

شماری از ساحات مشخص در هر شهری را می‌بینید که تقریباً به مهاجران واگذار شده و آدم‌های مثلاً با کلاس و اروپایی شده، دیگر به آنان با نگاه «این‌‌جا نا امن است» نگاه می‌کنند.

این را از زمانی متوجه شدم که دنبال خانۀ جدید می‌گردم. نزدیک به سه ماه است که در جستجوی یافتن خانۀ جدید هستم، ولی این کار چنان دشوار است که اصلاً تصور نمی‌کردم. گرفتن اقامت کشور سویدن، برایم آسان‌تر بود، نسبت به یافتن یک خانۀ جدید که تقریباً از آن نا امید شده ام.

با دوستان سوئدی و مهاجر که در این مورد مشورت کردم، بیشتر آنان لیستی را برایم پیشنهاد کردند و تذکر دادند که این مناطق امن استند و این مناطق نا امن.

متاسفانه این یک حقیقت است.

کجاها نا امن استند؟

آن‌جا که بیشترین ساکنان آنان، سومالیایی، افغان، عراقی، سوری و بقیه مهاجران ساکن اند.

حضور یک «کله سیاه» دیگر خودش نشان نا امنی است. مثلاً یک عده می‌گویند که در این منطقه «کله سیاه‌ها» زیاد شده، پس حتماً مواد فروش‌ها و تبهکاران هم زیاد اند.

در شهری مالمو که ما زندگی می‌کنیم، یک منطقه بنام روزنگورد، تقریباً تبدیل به حیات خلوط مهاجرانِ آمده از کشورهای خاورمیانه شده است.

در برخی از مکاتب این منطقه، عربی زبان مسلط است و آمار جرایم و جنایت نیز همیشه بلند است.

نام ساحاتی را در همین شهر شنیده ام که می‌گویند یک یا دوپولیس جرات رفتن به آن ساحات را ندارند، باید کاروانی از موترهای پولیس بروند تا در صورت حمله کارتل‌های مواد مخدر، بتوانند از خودشان دفاع کنند.

پولدارها و با کلاس‌ها نیز برای خودشان حیاط خلوت درست کرده اند. زندگی در ساحات قیمتی، لوکس، آرام و با هزینه‌های بلند.

آنچه من تا حالا فهمیده ام این است که سیستم فعلی، همین نظم را حمایت می‌کند. همین سیستم، حاشیه می‌سازد، فقیر تولید می‌کند و عده‌یی را به بزهکاری سوق می‌دهد.

اگر کاری برای رفع این تنش فقر و ثروت، حاشیه و مرکز، مهاجر و بومی نشود، آینده‌ی بسیاری از شهرهای اروپایی از جمله مالمو، تیره و بار خواهد بود.

۱۴ آبان ۱۳۹۹

ملا تاج‌ میر جواد کیست؟

ملا تاج‌میر جواد عضو شورای کویته، مسئول کندک انتحاری، موسس قطعه سرخ و فاتح زواک گروه طالبان و در عین حال والی نام‌نهاد این گروه برای ولایت پکتیا است. تاج‌میر، از افراد مورد اعتماد جلال‌الدین حقانی بنیانگذار شبکه حقانی بود که پس از مرگ جلال‌الدین همچنان به پسران وی نزدیک و قابل اعتماد است. ملا تاج‌میر جواد، از نخستین فرماندهان قدرتمند طالبان بود که در سال 2016، پس از مرگ ملاعمر به ملا منصور بیعت کرد.

ملا تاج ‌میر جواد نفوذ فوق‌العاده‌یی در میان فرماندهان طالبان و به ویژه شبکه حقانی دارد و در واقع، پس از سراج‌الدین حقانی، نفر دوم شبکه حقانی است. او یک مرکز آموزشی ویژه برای افراد انتحاری تاسیس کرده است که در ولایت پکتیا موقعیت دارد و تحت نام «معسکر الحمزه» فعالیت می‌کند.

ملا تاج‌میر جواد، بیشتر در کویته و پناه‌گاه‌های که در پاکستان دارد زندگی می‌کند و نقش بسیار موثری در راه اندازی حملات انتحاری در داخل افغانستان دارد. حمله به دانشگاه امریکایی کابل، حمله به هوتل انترکانتیننتال، حمله به هوتل سرینا، حمله به شفاخانه چهارصد بستر نظامی و ده‌ها مورد حملات پیچیده دیگر توسط ملا تاج‌میر جواد طراحی و عملی شده است.

قاتل جنرال رازق در «معسکر الحمزه» آموزش دیده بود و توسط ملا تاج‌میر به این ماموریت سوق داده شده بود.

اخیراً امرالله صالح، حمله به دانشگاه کابل را نیز کار ملا تاج‌میر جواد می‌داند.

ملا تاج‌میر به تاریخ 10 اکتبر 2020، در یک مصاحبه با سایت طالبان نیز سخنان عجیبی در مورد مذاکرات صلح، سران حکومت افغانستان، نظام آینده و امرالله صالح داشته است.

از جمله ملا تاج‌میر در این مصاحبه می‌گوید که امرالله صالح دانش استخباراتی ندارد، چون کندک انتحاری که تحت رهبری او فعالیت میکند امرالله را در بازی‌های استخباراتی مات کرده است.

ملا تاج‌میر می‌گوید که امرالله صالح در زمانی که رئیس امنیت ملی بود، هیچ یک از برنامه‌های کندک انتحاری طالبان را خنثا نتوانست و او بیشتر لاف می‌زند و شعار می‌دهد.

مختار وفایی




۰۸ آبان ۱۳۹۹

"لباس تان اسلامی نیست"

عبدالرووف توانا رئیس مرکز فرهنگی شهید توانا دیروز در یک مراسم مذهبی در مسجد روضه حضرت علی، محبوبه محمدی یک خبرنگار را توهین و تحقیر کرده و اجازه پوشش خبری برنامه را نداده است.
آقای توانا، به محبوبه محمدی گفته است که لباس تان اسلامی نیست و باید مطابق میل برنامه ما لباس بپوشید.
عبدالرووف توانا منشی شورای اخوت اسلامی در شمال نیز است و قبلاً داکتر نجیب پیکان رئیس تلویزیون پیکان را به دلیل حمایت از حقوق زنان، تکفیر کرده بود.
توانا، از عناصر مورد حمایت دستگاه امنیتی و تبلیغاتی ایران در مزارشریف است و برنامه‌های تبلیغی‌ مرکز شهید توانا، سالانه پول هنگفتی از ایران بدست می‌آورد.
مجیب خلوتگر رئیس اجرایی نی، حمایت کننده رسانه‌های آزاد افغانستان در واکنش به عملکرد توانا گفته است که هیچ‌کس و هیچ مرجع حق توهین و تحقیر یک خبرنگار را به هیچ دلیلی ندارد.

۰۵ آبان ۱۳۹۹

مصاحبه با مجله کمیته سویدن برای افغانستان


این متن مصاحبه من با مجله کمیته سویدن برای افغانستان است. این مجله به زبان سویدنی و در سویدن منتشر می شود. خبرنگار این مجله، در این مصاحبه از من در مورد تجربه ام بحیث یک خبرنگار در افغانستان و اوضاع آزادی بیان پرسید.

 

۱۳ مهر ۱۳۹۹

طالبان و رئیس فابریکه کود و برق، از معاش ماهانه کارمندان این فابریکه اخاذی می کنند


شماری از کارمندان فابریکه تولیدی کود و برق در ولایت بلخ میگویند که در چند ماه اخیر، ماهانه از معاش آنان از 600 افغانی تا 1000 افغانی توسط رئیس این فابریکه کسر می شود. انجنیر عبدالرحمان رئیس فابریکه تولیدی کود و برق به کارمندان این فابریکه گفته است که مقدار پول کسر شده از معاش شان را به طالبان می پردازد تا این گروه  پایپ لاین گاز شبرغان که منبع سوخت این فابریکه است را تخریب نکنند.

700 تن بحیث کارمندان رسمی در فابریکه تولیدی کود و برق کار می کنند و شمار کارمندان تقاعدی و اجیر نیز به 1000تن می رسند که از معاش همه آنان از 600 افغانی تا 1000 افغانی، هر ماه کسر می شود.

یک منبع موثق در گروه طالبان به من گفت که این گروه روی معاش ماهانه هر کارمند فابریکه تولیدی کود و برق، 350 افغانی مالیه وضع کرده است و این مقدار پول، ماهانه از طرف رئیس فابریکه به این گروه تحویل داده می شود.

کارمندان فابریکه کود و برق می گوید که انجنیر عبدالرحمان رئیس این فابریکه، خلاف اصول و قانون، به درخواست طالبان برای باج‌دهی به آسانی تن داده و با اخاذی از کارمندان، پول هنگفت اخاذی شده را با طالبان مساویانه تقسیم می کند. انجنیر عبدالرحمان از بابت هر کارمند، 350 افغانی به طالبان می پردازد و بقیه را خودش به جیب می‌زند.

انجنیر عبدالرحمان رئیس فابریکه کود و برق اقامت کشور ترکمنستان را دارد و بیشتر اعضای خانواده‌اش نیز در ترکمنستان زندگی می کنند.

مختار وفایی


پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...