رهبری خفته در آغوش غربت
مختار وفایی در این شهر رهبری خفته است که میلیتی احیای هویت اش را مدیون او میداند. رهبری که دوستدارانش او را بنیانگذار عدالت اجتماعی در افغانستان دانسته و همه ساله با دهها هزار دالر برایش محفل یادبود برپا میکنند. او عدالت و برابری میخواست. همه را یکسان دانسته و جنگ را به عنوان یک راه حل مردود میپنداشت. این سترگ عدالتخواه، بیست سال قبل بدست سربازان تمامیتخواه ملاعمر شهید شد. مزاری به مردم توصیه کرده بود: «هوشیار باشید کسی با سرنوشت شما بازی نکند!». توصیة که اکنون به یکی از چربترین شعارهای «بازی»گرانِ سرنوشت مردم هزاره تبدیل شده است. مزاری به مردماش میگفت: زندگی را فقط در کنار شما مردم میخواهم، از خدا خواسته ام که در کنار شما کشته شوم...او مردم اش را دوست داشت و شبیه آنان پشمینه پوش و صادق بود. وقتی وارد کوچة میشوی که در انتهای آن مرقد شهید مزاری است، اولین چیزی که به چشمات میخورد اعلانات شرکتهای تجارتی یکی از دوستداران مزاری است که شبیه دروازه بر سرِ آن کوچه نصب شده است. اگر بخواهی مطمین شوی که آیا این جاده به مرقد مزاری منتهی میشود یا خیر د