۰۴ بهمن ۱۳۹۰

زبان فارسی و هجوم کلمات خارجی

این که زبان یک پدیده‌ای اجتماعی است و در مسیر زمان دست خوش تحولات می‌گردد، چیزی است که زبان‌شناسان نیز به آن معترف و این روند در هر زبانی به وفور دیده می‌شود. البته این تغییرات در بخش‌های مختلف زبان به وقوع می‌پیوندد. مهمترین این تحول در بخش واژه‌های زبان قابل رویت است که با گذشت زمان معنای برخی از واژه‌ها تغییر می‌خورد، مثلا در زبان فارسی دری واژه‌ی مزخرف درقرن پنجم و ششم به معنای خوب و نیکو به کار می‌رفته در حالی که امروز به معنای زشت و بد استفاده می‌شود. همچنان برخی از واژه‌ها به مرور زمان از کار می‌افتند حتا به اندازه‌یی که به اصل زبان بیگانه می‌شوند. و این دیگرگونی در تمام زبان‌های زنده‌ی دنیا به میان می‌آید.
اما چیزی که در این نوشته می‌خواهم به آن بپردازم، سرازیر شدن موجی از کلمات زبان‌های بیگانه به زبان فارسی در شرایط کنونی افغانستان است که می‌تواند مایه‌ی نگرانی باشد زیرا تدوام چنین وضعیتی می‌تواند ضربه‌ی سختی به زبان فارسی وارد کند، زیرا واژه‌های فعال این زبان به مرور زمان به فراموشی سپرده می‌شوند و جای آنها را واژه‌های زبان بیگانه می‌گیرد. چنانکه امروز در افغانستان دیده می‌شود، کاربرد کلمات زبان انگلیسی به جای واژه‌های فارسی دری نوعی افتخار پنداشته می‌شود، برخی‌ها فکر می‌کنند که استعمال واژه‌های انگلیسی به جای کلمات فارسی دلالت بر ترقی فکری آنان می‌کند. این روند نامیمون را بیشتر در گفتار افراد بلند رتبه دولتی، مکاتب و نوشته‌های ادارات دولت و حتا رسانه‌های دولتی می‌توان سراغ گرفت.
کاربرد کلمات خارجی در گفتار و مکاتب رسمی: گاهی دیده می‌شود زمانی که برخی از مقامات دولتی و شخصیت‌هایی که به نام کارشناس و نظریه‌پرداز در رسانه‌های تصویری مصاحبه می‌کنند، چنان کلمات انگلیسی به کار می‌برند که بسیاری مردم از حرف‌های آنان چیزی نمی‌دانند. کلمات پالیسی، استراتژیک، پروسه، پروگرام، راپور، مارکیتنگ کلماتی‌اند که می‌خواهند با استفاده از آن خود را کارشناس، متخصص و … وانمود کنند و این روند در ادارات دولتی یک مورد نیست بلکه در هر بخشی به صراحت دیده می‌شود، و این هم به عنوان مثال به صحبتی کوتاهی یک مامور انگلیسی‌دان دولتی توجه کنید که با آمر خود حرف زده است:
-جناب رئیس صاحب سلام
-وعلیکم سلام بفرمائید، امر کنید!
-ببخشید صاحب این یک لیتر letter (نامه یا مکتوب) است که ما این را «درفت» draft (یعنی پیش‌نویس) کردیم، و برای شما آوردیم که شما این را ساین sign (امضا) کنید و بعد ما آن را سیند send (ارسال) می‌کنیم و این برای Capacity building (ظرفیت‌سازی) ما بسیار Effective (اثرگذار یا موثر) است. به همین گونه ده‌ها مورد دیگر.
همچنان کلمات:file، media program، register، visit، invitation،تقریبا کلماتی‌اند که به واژه‌های فعال زبان فارسی مبدل گردیده‌اند و در موسسات غیر دولتی و دولتی افغانستان کاربرد فعال دارند.
همین گونه در مکاتیب رسمی دولتی نیز این موضوع زیاد به چشم می‌خورد که کلمات انگلیسی را با رسم‌الخط فارسی با دنیای از غرور و افتخار این گونه می‌نویسند، مانند آپدیت، درفت، لیتر، سیند، ریسیف، لوکل، استرکچر، میتنیگ، میت، اپاینت مینت، ریسک، پیکچر، سکیچول تایم، فایننس منیستر، فون نمبر، دیدلاین و … امثال آن کلمات هستند که درمکاتب رسمی استعمال می‌شوند.
درزبان رسانه‌ها: اگر چه که وزیر صاحب اطلاعات و فرهنگ به این امر توجه زیاد دارد که خبرنگاران را به جرم استفاده از کلمات خارجی! مجازات کردند ولی در روزنامه‌های دولتی علاوه بر دی دی آر و پی پی آر و «اسپیشل فورس» و شاپ و چینج و … ده‌ها کلمه‌ی دیگر زبان پشتو را به نام ترمینالوژی ملی جایگزین واژه‌های فعال زبان فارسی ساخته‌اند درحالی که مطابق اصول روزنامه‌نگاری، در اطلاع‌رسانی باید از اصیلترین کلمات همان زبان استفاده شود.
در تلویزیون دولتی گوینده درجریان طرح پرسشی کلمه‌ی «مسیج» را دوبار تکرار کرد و مهمان برنامه درحالی با دستانش اشاره می‌کرد متواتر واژه‌ی «سیرکل» و « راپور» را که در فارسی معادل آنها وجود دارد، استفاده می‌کرد.
در لوحه‌ها و تبلیغات: از اثر سعی و تلاش همه جانبه مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان دیده می‌شود که از کراچی بولانی‌فروشی گرفته تا کمپنی‌ها و فروشگاه‌های بزرگ همه جا واژه‌های خارجی به جای کلمات و براساس دستور زبان فارسی استعمال شده است، مانند بیف برگر احمدزی، چکن سوپ… گالری…. صالون عروسی کابل گرین…. کمپیوتر ستور…. صالون فیشن… پرودکشن…. در حالی می‌شود آن را هم به زبان فارسی و هم به زبان انگلیسی با حفظ رسم‌الخط هر دو زبان نوشت.
در رسانه‌های گفتاری: تنها در شهر کابل رادیوهایی نشرات می‌کنند که نتایج کارشان جز ترویج فحشا، فرهنگ و زبان بیگانه مفادی دیگری برای این کشور جنگ‌زده ندارند. به وفور شنیده می‌شود که گویندگان این رادیوها زمانی که با شنونده‌ها از طریق تیلفون صحبت می‌کنند، حتا جملات انگلیسی را به کار می‌برند، مانند هلو چطور هستید گود مارنینگ.
اما چیزی که قابل نگرانی است این که این روند رو به افزایش با گذشت هر روز بیشتر می‌شود ولی متاسفانه مرجعی وجود ندارد که در مقابل این وضعیت از زبان و ادب این کشور دفاع کند. تنها چیزی که تا هنوز کمی توانسته است در مقابل این موج مقابله کند، برخی از رسانه‌های چاپی و دیداری‌اند. که دربرابر این موج کلمات خارجی دست به ترکیب‌سازی زده‌اند.
ادامه‌ی این وضع در درازمدت می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری داشته باشد و اگر زبان فارسی دری یک زبان بدون پشتوانه‌ی تاریخی و ادبی می‌شد بدون شک در چنین یک وضعیتی حالا تضعیف می‌شد و به مرور زمان نابود می‌گردید. ولی با وجود آن هم تداوم این روند قابل نگرانی است و شاید هم ترویج واژه‌های انگلیسی در زبان فارسی مانند دیگر امور جز از برنامه‌های پلان شده خارجی‌ها باشد و کسانی را با دادن پول به اجرای آن گماشته باشند.
و امروز بر فرهنگیان و قلم به دستان این سرزمین است که از زبان خود دفاع کنند و نگذارند کاخ بلند نظم فارسی از اثر بی‌توجهی نسل امروز از باد و باران گزند ببیند و سال‌ها رنج بزرگان این خطه‌ی تاریخی به هدر برود.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افگندم از نظم کاخ بلند
که از باد وباران نیابد گزند
همچنان رسانه‌ها از همه بیشتر مسوولیت دارند تا با روشن ساختن اذهان عامه در برابر این موج به صورت سامان‌مند مقابله کنند و نگذارند که زبان فارسی از گذشته‌ی تاریخی خویش جدا ساخته شود.
با وجود این نابسامانی آیا راه حلی برای جلوگیری از آن وجود دارد؟ بلی اگر مقامات مسوول فرهنگی از دایره‌ی تنگ تعصب پروری و تعبیض بیرون بیایند و در صدد یافتن راه حلی برای این مساله برآیند به راه‌های فراوان وجود دارد از جمله دولت می‌تواند نهادی مانند آکادمی علوم ایجاد کند و نخبهگان فرهنگی را بدون در نظرداشت سایر مسایل به کار بگمارد تا در برابر هر کلمه‌ی تازه وارد که معادل آن در زبان ما وجود ندارد ترکیب‌سازی کنند. و همچنان از کاربرد واژه‌های خارجی در رسانه‌ها تبلغات و لوحه‌ها نیز جلوگیری کند و این مساله تا اندازه‌یی جدی گرفته شود که متخلفین مجازات شوند.
گُل نیست، ماه نیست، دل ماست پارسی
غوغای کُه، ترنم دریاست پارسی

نخست وزیر یمن در پارلمان گریه کرد

نخست‌وزير يمن با گريه از قانون‌گذاران كشورش خواست پيش نويس قانون مصونيت قضايي رئيس‌جمهوري را تصويب كنند.

به گزارش پايگاه اينترنتي المصدر آن‌لاين يمن، محمد سالم باسندوة، نخست‌وزير يمن كه براي تصويب پيش نويس قانون مصونيت قضايي علي عبدالله صالح، رئيس‌جمهوري اين كشور در پارلمان حضور داشت، از قانون‌گذاران يمني خواست براي پايان دادن به وضعيت كنوني اين كشور با قانون اعطاي مصونيت موافقت كنند.باسندوة كه همراه وزراي كابينه‌اش به پارلمان يمن رفته بود، پيش‌نويس قانوني را كه دولت براي اعطاي مصونيت قضايي به صالح تهيه كرده بود، براي قانون‌گذاران خواند.

وي پس از قرائت پيش‌نويس قانون اظهار كرد: مي‌دانم كه اين قانون باعث مي‌شود من مورد توهين قرار بگيرم و اينكه من امروز اينجا هستم، به وجهه من آسيب مي‌رساند.
باسندوة در حالي كه گريه مي‌كرد، افزود: اما با اين حال من آماده‌ام در راه ميهنم فداكاري كنم و جانم را بدهم كه يمن از وضعيت كنوني خارج شود و امنيت در كشور برقرار شود.
نخست‌وزير يمن از قانون‌گذاران اين كشور خواست، بدون تاخير قانون اعطاي مصونيت كامل به رئيس‌جمهوري اين كشور و عدم پيگرد قضايي و قانوني وي را تصويب كنند و گفت: مشكلات و تفرقه ديگر بس است.
باسندوة با تاكيد بر اينكه يمن هم‌اكنون با خطر تجزيه مواجه است، از نمايندگان پارلمان پرسيد، آيا مي‌خواهيد يمن تبديل به سومالي يا افغانستان شود؟
پس از سخنان باسندوة، سلطان البركاني، رئيس فراكسيون حزب كنگره ملي حاكم در يمن به طرف باسندوة رفت و سر وي را بوسيد، اما محمد ناجي الشايف، رئيس كميته حقوق و آزادي‌هاي پارلمان يمن با تاكيد بر اينكه اشك‌هاي باسندوة براي آنها باارزش است، افزود: شما جاي پدر من هستيد، اما خون شهيدان براي ما باارزش‌تر است.
وي تاكيد كرد كه با قانون اعطاي مصونيت مخالف است و گفت: اين قانون هيچ‌گاه خواسته كنگره ملي نبوده است.
با تصويب اين قانون، علي عبدالله صالح رسما از رياست‌جمهوري يمن كناره‌گيري مي‌كند تا چهارمين رهبر جهان عرب باشد كه در بهار عربي سقوط مي كند.

عقد همزمان یک زن برای دو شوهر در بلخ

تنها مردم بلخ افغانستان نبودند که روز دوشنبه 23-1-2012 در اعتراض به حکم قضات این ولایت مبنی بر عقد همزمان یک زن برای دو مرد، اعتراض کردند؛ بلکه رسانه‌های افغانی نیز انتقادات تیز و تند خود را نثار صارکنندگان این حکم کردند
به نقل تلویزیون نور افغانستان، دادگاه بدوی ولایت بلخ زنی را پس از طلاق و ازدواج مجدد با مردی دیگر پس از یک سال بدون طلاق گرفتن از شوهر دوم، دوباره به عقد شوهر اولش درآورده است.
مسؤولان ولایت بلخ همصدا با مردم می‌گویند این حکم بر خلاف شرع بوده و خواستار پاسخ گویی مسؤولان قضایی این ولایت شدند.
بر اساس این گزارش قاضی فضل الرحمن فضلی، رئیس دادگاه تجدید نظر ولایت بلخ با رد گفته‌های معترضین گفته است به دلیل اینکه طلاق اولی بدون سند قانونی صورت گرفته است، دادگاه حکم داد تا این زن به شوهر اولش (محمد رسول) برگردد.
در مقابل اعضای شورا علمای منطقه مارمل در ولایت بلخ ادعا دارند که محمد رسول خانمش را در حضور نمایندگان شورای علمای این منطقه طلاق داده است و یک سال پس از آن این خانم به عقد نکاح شخص دیگری به نام سیف الدین درآمده است.
اما اکنون دادگاه بدوی منطقه مارمل این زن را به کمک شماری از اهالی منطقه دوباره به خانه شوهر دومش بر گردانده است.‏
این در حالی است که معترضین پس از راهپیمایی خواهان بر کناری رئیس دادگاه تجدید نظر ولایت بلخ شده و با صدور بیانیه‌ای هشدار دادند که اگر به این معضل رسیدگی نشود، آنها به اعتراضات خود به طور گسترده‌تر ادامه خواهند داد که در این شرایط رسانه‌ها نیز با مردم همراهی کردند.

کمی هم از وزیر مالیه بخوانید !

 برهمه ملت افغانستان واضح و اشکار است بعد از گذشت ده سال از حضور جامعه جهانی بازهم مردم افغانستان در فقر، بیکاری، فساد گسترده و صدها بدبختی دیگر قرار داشته و در پهلوی آن وابستگی افتصادی، کشورا به سمت یک بحران خطرناک سوق میدهد که این همه بدبختی ها و وابستگی ها از وابستگی اقتصادی منشاء گرفته و به آن مرتبط میباشد.
اگر حکومت افغانستان و دولتمردان کشور اراده و یا تصمیمی برای از بین بردن این همه بدبختی ها و مشکلات میداشنتد و احساس وطن دوستی و وطن پرستی در ضمیر شان وجود میداشت، در قدم اول باید توجه برای از بین بردن وابستگی اقتصادی که متضمن حاکمیت ملی و بی نیازی و وابستگی به دیگران است مینمودند. اما متاسفانه رشته اساسی درامد های دولتی و ملی را به اشخاص بی دانش و یا هم اشخاص بی احساس و ناکارا و زراندوز تسلیم نموده که از جمله میتوان به وزارت های چون مالیه ، تجارت ، اقتصاد و... یاد اوری نمود. بطور مثال وزارت مالیه کشور را در دست یک گروه خاص و حتی یک قوم مربوط به سمت خاص سپرده است که تشکیلات این وزرات در حدود 97 فیصد مربوط به یک قوم و 85 فیصد مربوط به یک سمت خاص (ننگرهار) میباشد. بناء میتوان گفت که این اداره وزارت مالیه افغانستان نه بلکه وزرات مالیه افغان ملت ... است. به منظور وضاحت و اگاهی بیشتر می پردازیم به معرفی عده از اشخاص و عملکرد انها .
حضرت عمرزاخیلوال وزیرمالیه :
این شخص بعد از اینکه در اداره حمایت از سرمایه گذاری (آیسا) گل های زیادی را به آب داد (که در اینده به ان نیز خواهیم پرداخت) به وزارت مالیه به حیث وزیر مالیه بعد از اینکه روابط احدی با اقای کرزی بر سر کاندیداتوری ریاست جمهوری متشنج شد معرفی گردید و زمانی که جهت رای اعتماد به پارلمان رفت، وعدهای دروغین زیادی از جمله مبارزه با فساد اداری و ایجاد یک اداره ملی در وزارت مالیه را به نمایندگان ملت داد. که متاسفانه بعد از آمدن شخص زاخیلوال فساد اداری چندین برابر افزایش و حتی رشوه و اختلاس در وزارت مالیه علنی گردیده و هیچ کاری بدون پرداخت پول در ادارت مالیاتی صورت نمی گیرد و همچنان موضوع ملی بودن وزارت مالیه کاملا از بین رفته و فرهنگ سرپرستی و به سرقلفی دادن و اجاره دادن پست های این وزرات به یک تیم مشخص به یک روش اصلی و کاری در معین عواید و گمرکات تبدیل گردید و جناب زاخیلوال یک تیم آیسایی خود را در این وزارت تقویه و با تیم چپاول گرهای ماهر و بیسواد افغان ملت ها در داخل وزارت مالیه که از قبل موجود بود پیوست نمود و یک تیم بسیار خطرناک را برای چپاول دارائی ملی ملت ما تشکیل داده که (در حدود 80 فیصد عواید این وزارت به جیب شخصی آنها میریزد) عواید مالیاتی به اشکال مختلف چپاول میگردد و کارمندان ادارات مالیاتی به خصوص مالیه دهندگان بزرگ و متوسط و کارمندان گمرکات ماهوار و حتی هفته وار در پهلوی خرید خانه های مجلل در نقاط مختلف شهر کابل و هم در ولایت خودشان به تبدیل نمودن موترهای مودل سال خود می پردازند. البته این عمل خاص تنها و تنها در امکانات تیم زاخیلوال، مبین شاه، احمد شاه زمانزی، کاموی و... و غیره میباشد که همه مردم و ارگان های کشفی در جریان ان اند.
تعصب ، سمت گرائی ، و قوم گرائی (فاشیستی) در دستور کار انها بوده نه تنها اقوام غیر پشتون که به شکل انگشت شماری در این وزرات بخصوص در معینیت عواید و گمرکات حضور دارند انهم به شکل سمبولیک و غیر فعال حتی پشتون های که به مقام ها و اشخاص قوق الذکر و حزب افغان ملت و حزب اسلامی حکمتیار وابسته نبوده صلاحیت های وظیفوی شان حذف گردیده و از پست اصلی شان به بخش های غیر فعال مانند دیگر اقوام غیر پشتون تبدیل میشوند و هرگونه امتیازات قانونی شان نیز از ایشان گرفته به تیم چپاول گر خود انها داده میشود.
پست های عایداتی بین این اشخاص و تیم شان به شکل دوره ای با فیصدی حق دادن ها و چپاول گری ها تقسیم و تعیین میگردد. البته نه تنها شریک بودن در تیم های فوق الذکر برای اشغال بست های مهم اصول است بلکه اصل دیگر چگونگی و میزان چور و چپاول نیز معیار بوده و موضوع فهم و دانش و یا هم تجربه هیچ تاثیر در تعیینات این اداره جای ندارد، بیکارگی، بی دانشی و حتی حس وطن دوستی در این وزارت از بین رفته و به یک شرکت سهامی مافیائی شخصی تبدیل و همه اهداف و پلان ها صرف در حد منافع شخصی خلاصه میگردد.
ما انشاالله به شکل پی در پی به معرفی تیم کاری وزارت مالیه که به اساس های فوق تعین شده اند و همچنان به عمل کرد آنها یکی پی دیگر خواهیم پرداخت.

با احترام
وطن دوست

۰۲ بهمن ۱۳۹۰

غزلی از نبی سلطانی- شاعر جوان بغلان

                     تقدیم به دوستم مختار وفایی

این روز ها برآمده از دوربین تو
تصویری از مداخله در سرزمین تو
این روز ها چقدر نشستند گرگ ها
برعکس خشم ذاتی شان در کمین تو
دیروز مْهر معرکه بستند بهر تو
امروز از حقوق بشر در جبین تو
×××××
شاید برادر است تروریست با شما
گفتند و ما قبول نمودیم ادعا
گفتند و داد عدل و صداقت به ما زدند
بعدن دیازپام حماقت به ما زدند
ما خواب ناشیانه ی یعقوب دیده ایم
هر چه گذشته از سر ما خوب دیده ایم
گفتیم کم بیاورد همسایه پیش ما
همسایه خر سوار شد از زیر ریش ما
همسایه سایه ی من و ما را به سنگ زد
ما از برادری گپ... او حرف جنگ زد
×××××
این روز ها گذارش خود کم نیاوری
گرچند بسته اند زبان متین تو
آزادی بیان تو ، کت، شات،لانگ شات
با این قدر که ساخته یی آفرین تو!
مختار ، اختیار از این بعد دست توست
               دست تو و نگاه تو و دوربین تو

احزاب مسلح می شوند!

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان (afghanpaper) اگر نتایج مذاکرات صلح در مغایرت با دستاورها، اهداف و ارزش های مردم افغانستان و جناح های دیگر کشور باشد، مردم به مسلح شدن در برابر طالبان به منظور دفاع از خویش آماده خواهند شد.
نشست برلین که با حضور جبهه ملی و برخی از سران کنگرس آمریکا برگذار شد این باور را برای برخی به وجود آورد که احزاب مختلف نگران از خدشه دار شدن دستاوردهای گذشته خود بوده و خواهان سهم گیری در روند مذاکرات با طالبان هستند به طوری که جبهه ملی خود را طرف اصلی مذاکرات با طالبان بیان کرده و خواستار حفظ دستاوردهای دیرین خود شده است.
در همین حال افراد این حزب میگویند که مشکلات اصلی دولت افغانستان و ایالات متحده آمریکا، در نظر نگرفتن دورنمای خاص و خطوط قرمز مشخص در این روند میباشد.
به باور آنان حفظ دستاوردهای مدنی ده ساله مردم افغانستان، به رسمیت نشناختن قرائت خشن و طالبانی از اسلام و برداشت سطحی آنان از اسلام که عجین شده با دیدگاه های قبیله ای از زنان، انسانها، جامعه و جهان میباشد ، پنهان کردن این روند از مردم افغانستان، نگاه کردن به پروسه صلح به عنوان مسئله ای ملی و افغانستان شمول، نادیده نگرفتن بعضی جهات سیاسی و قومی مردم افغانستان در مذاکره، عدم قطع رابطه سیاسی و اقتصادی افغانستان با دیگر کشورهای جهان و همچنین عدم فرو رفتن به انزوای دهه های 80 و 90، از مهمترین مسائلی است که باید در روند مذاکره و مصالحه با طالبان در نظر گرفته شود.
سخنگوی شورای متحد ملی آقای محی الدین مهدی بر اشتراک کردن احزاب و قومیت های مختلف در پروسه صلح تاکید ورزیده و میگوید اگر نتایج این مذاکرات در مغایرت با دستاورها، اهداف و ارزش های مردم افغانستان و جناح های دیگر کشور باشد، آنان را به مسلح شدن در برابر طالبان به منظور دفاع از خویش آماده و تشویق کرده است.
شورای متحد ملی همچنین با انتقاد شدید دولت و وزارت خارجه در رابطه با عکس العمل در برابر نشست برلین و به بحث کشیدن تغییر نظام توسط افراد این جبهه میگوید فدرال نام ناآشنایی نیست که برخی بخواهند از آن در جهت عوام فریبی استفاده کرده و گروهی را به تجزیه کشور محکوم کنند چرا که کشورهای زیادی از قبیل آمریکا، آلمان، پاکستان، روسیه و برخی از کشورهای دیگر نیز دارای این نظام بوده و هیچ نگرانی را در رابطه با تجزیه کشور در سر نمی پرورانند.
این در حالی است که دولت افغانستان جناح های سیاسی و قومی را که در طی سی سال پیش گام در امر مبارزه با متجاوزین بوده است متهم به تجزیه کشور میکند و وزارت خارجه افغانستان عکس العملی کاملا مشابه با طالبان پیش رو گرفته است و با وارد کردن موضوع تجزیه کشور سعی در خدشه دار کردن نام این احزاب فراروی مردم، تجزیه اتحاد فکری و کاهش نقش آنان در تصمیمات مهم کشور دارند.

سال خودکشی سربازان آمریکایی!

ارتش آمريكا اعلام كرد كه سال گذشته ميلادي 164 تن از سربازهاي اين كشور اقدام به خودكشي كردند.

ارتش آمريكا از تلاش 164 سرباز اين كشور در سال 2011 ميلادي براي خودكشي خبر داد و اعلام كرد كه 114 تن از نيروهاي ذخيره اين ارتش نيز در همين مدت دست به خودكشي زدند.
بنابر اعلام ارتش آمريكا تاكنون 140 تلاش سربازان اين كشور براي خودكشي تاييد شده، اما 24 تلاش ديگر هنوز در دست بررسي قرار دارد.
در ميان سربازان ذخيره نيز 102 تلاش براي خودكشي تاييد شده و 12 تلاش ديگر نيز همچنان در دست بررسي است.
از سوي ديگر به نوشته روزنامه ديلي ميل، بررسي‌ها نشان داده كه در پنج سال گذشته ارتكاب جرائم خشونت‌آميز جنسي توسط سربازان در حال خدمت ارتش آمريكا تقريبا دو برابر شده است كه بخشي از به دليل مشكلات روحي ناشي از جنگ بوده است.
نتايج اين تحقيقات كه روز (شنبه) منتشر شده، نشان داد كه از سال2006 تا 2011 تعداد جرائم جنسي رخ‌ داده تا 90 درصد افزايش پيدا كرده است.
اين در حالي است كه در سال 2011، 2811 مورد جرائم خشونت‌آميز وجود داشته كه تقريبا نيمي از آنها جرائم خشونت‌آميز جنسي بوده‌اند و اغلب آنها در آمريكا رخ داده‌اند.
ارتش آمريكا اعلام كرده كه در سال 2011 هر يك ساعت ‌و40 دقيقه، يك جرم خشونت‌آميز جنسي توسط يك سرباز آمريكايي انجام شده است.
در اين گزارش به صراحت آمده است: افزايش جرائم جنسي خشونت‌آميز احتمالا در نتيجه تخلف عمدي، انضباط ضعيف، سطح بالاي استرس و مشكلات سلامت رفتاري بوده است.
يك مقام نظامي آمريكايي در بيانيه‌اي گفت: بسياري از بزرگ‌ترين مشكلات ما پس از بازگشت سربازان به خانه و آغاز فرآيند پيوستن آنها به خانواده‌ها و جوامع به وجود مي‌آيد.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...