۱۴ تیر ۱۳۹۶

سیدمحسن حجت در حمایت از اعلامیه شورای علمای شیعه بامیان، جشنواره دمبوره را یک امر شیطانی و برگزارکنندگان آنرا پیروان شیطان دانسته است.
حجت گفته است که بامیان دارالمومنین است و پیروان شیطان با برپایی مراسم فسق و فساد تلاش دارند آن‌را دارالفاسقین بسازند.
حجت به هیچ آیت و فرمان خدا در مورد حرام و یا مضر بودن موسیقی "مخصوصا دمبوره" اشاره نکرده اما در اعلامیه‌اش چند آیت و حدیث را مبنی بر این‌که خدا به کسانی که مردم را امر و نهی کنند پاداش عظیم در آخرت در نظر گرفته تذکر داده است.
تمام تاکید آقای حجت در اعلامیه‌اش این است که خودش را به دلیل مخالفت با چنین جشنواره‌های فرهنگی و ایجاد مشکل برای مردم، از جمله رستگاران و نزدیکان دربار خداوند ثابت کند.
حجت پشت سر هم آیت کشیده است که نهی کردن مردم از گمراهی پاداشی عظیمی در آخرت در پی دارد. نفس اعلامیه و خواست او براساس معامله‌ی شخصی استوار است، یعنی: من شما را امر و نهی می‌کنم چون در آخرت حور و غلمان نصیبم می‌شود، ورنه بمن ربطی ندارد.
حجت همچنان به کسانی که بامیان را "شهر بودا" می‌گویند دهن‌کجی نموده و برای رستگاری بامیانی‌ها دعا کرده است.

۱۳ تیر ۱۳۹۶

از بت‌شکنی ملاعمر تا فتوای پیش‌مرگه‌های منافع ایران

 مختار وفایی
وقتی مجسمه‌های بودا که نشانه‌های از عظمت تاریخی و زیستگاه کهن بشر در بامیان استند به فرمان ملاعمر انفجار داده شد، این اقدام از سوی عرب‌ها، پاکستانی‌ها و تروریست‌های خارجی همکار با طالبان بصورت گسترده استقبال شد. هرچند شماری از اعضای گروه طالبان با این امر مخالف بودند، اما به دلیل اینکه ملاعمر از ملاهای پاکستان و عرب دستور را دریافت کرده و خودش نیز معتقد به نابودی مجسمه‌های بودا بود فتوای نابودی این بنای باشکوه تاریخی را صادر کرد.
تخریب مجسمه‌های بودا ملاعمر را چهره‌ی بت‌شکن در مساجد و مدارس تندروان اسلامی در کشورهای مختلف از جمله پاکستان و عربستان معرفی کرد. شیخ محمود اعلاء روحانی نابینای عربستان، جماعت اسلامی پاکستان و جریان های سلفی از تخریب مجسمه های بودا استقبال کرده و حتی ملاعمر را مورد پرسش قرار دادند که چرا در تخریب این مجسمه‌ها تاخیر کرده است؟
وحید مژده در کتاب «افغانستان و پنج‌سال سلطه طالبان» می‌نویسد که ملاعمر در پاسخ به این پرسش ملاهای سلفی، دستور داد تا صد راس گاو  را به عنوان کفاره در تاخیر تخریب مجسمه‌های بودا ذبح کرده  و میان فقرا و ایتام در سراسر افغانستان توزیع کنند. در حالی که تخریب مسجمه‌های بودا در بامیان  اعتراض بودایی‌ها در سراسر جهان را به همراه داشت، ذبح صد راس گاو در کفاره تاخیر این تخریب نیز، خشم هندوها که گاو یکی از نمادهای مقدس آنان است را برانگیخت. براساس روایت این کتاب، بعداً مشخص شد که پول قیمت گاوها را «الرشید ترست» یک موسسه پاکستانی پرداخته است که در واقع بیانگر یک بازی سیاسی در عقب این سناریوی سیاه می‌باشد.
این مقدمه را به دلیلی نوشتم که شباهت زیادی میان آن اتفاق تلخ 20سال قبل که قامت بلند بودای بامیان را به زمین ریخت و فتواهای اخیر در مورد یک جشنواره فرهنگی در بامیان صادر شده است وجود دارد.
مهم‌ترین شباهت این دو اتفاق این است که اگر فتوای ملاعمر مبنی بر تخریب مجسمه‌های بودا در عربستان و پاکستان استقال شد، فتوای شورای علمای شیعه در بامیان و عیساحیسنی مزاری در قم و مشهد و تهران استقبال شده و از آن‌جا انعام دریافت می کنند. ملا عمر برا تخریب مجسمه‌های بودا که عظمت تاریخی و شکوه فرهنگی بامیان بود فتوا صادر کرد، عیسا حسینی مزاری و شورای علمای شیعه برای حذف موسیقی بومی و جشنواره فرهنگی مردم که هیچ ربطی به هیچ و مذهبی ندارد فتوا صادر کرده اند.
نخستین جشنواره دمبوره قرار است به تاریخ 16 و 17 ماه سرطان همراه با برگزاری نمایشگاه صنایع دستی، اجرا و نمایش هنرهای متنوع فولکلوریک محلی در بامیان برگزار گردد. در این جشنواره از صفدر توکلی دمبوره‌نواز مشهور و پرطرفدار افغانستان بزرگداشت می‌شود و همچنان دمبوره نوازان دیگر مانند سیدانور آزاد، علی دریاب، سید داوود یکاولنگی و میرچمن سلطانی برای اشتراک کنندگان می‌نوازند.
در حالی که یک هفته به برگزاری این جشنواره باقی مانده است، گروه‌های متحجر و مرتجع دینی از جمله شورای علما، مرکز دینی رسالت، مرکز دینی تبیان و شماری از  چهره‌های ضد فرهنگ و آزادی‌های مردم، جشنواره را محکوم و تهدید کرده اند.
شورای علمای شیعه، مرکز دینی رسالت و عیسا حسینی مزاری برگزاری جشن دمبوره را خلاف ارزش‌های دینی و میهنی خوانده و آنرا موجب گسترش فحشا و لهو  و لعب دانسته اند. دمبوره آله موسیقی و یکی از نمادهای برجسته فرهنگ و تمدن بومی مردم افغانستان است که بیشترین طرفداران در ولایات مرکزی افغانستان دارد.  در اجندای جشنواره دمبوره در بامیان هیچگونه برنامه‌ی که خلاف ارزش‌های مردم پنداشته شود وجود ندارد، اما ملاهای مرتجع، با دیده‌درایی تمام و با مبنا قراردادن روایت‌های مضحک تلاش دارند خوشی و شادمانی  که گمشده همیشگی مردم است را از آنان گرفته و طرفداران موسیقی و فرهنگ را با شلاق ستمگر دین و مذهب سرکوب کنند. شورای علمای شیعه بامیان برای زدن مهر تایید به ادعای شان که موسیقی ابتذال است و جشنواره دمبوره خلاف دین است متوسل شده است به یک حدیث منسوب به پیامبر اسلام که گفته است:  «از شنیدن و گوش دادن غنا و موسیقی پرهیز نمایید، زیرا آن‌ها در قلب نفاق را می رویاند چنانچه آب سبزه را می رویاند.» بگذریم از اینکه این حدیث حقیقت است یا خیر و اگر حقیقت است چقدر با منطق و شعور انسانی همخوانی دارد، چون یکی از ویژگی های انسان دیندار و مخصوصاً کسانی که از دوکان دین نان می‌خورند این است که هر هجوسرایی را بنام دین و مذهب به مردم می‌قبولانند.
اگر دیروز طالبان قامت استوار و بلند شهمامه و صلصال را بنام ارزش‌های به تاریخ پیوسته و بدست آوردن دل مراکز شیطانی پاکستان و عربستان به رگبار بستند، اکنون جمعی از ملاها که منافع شان از قم، تهران و بیت رهبری خامنه‌یی تامین می‌شود قرار است نمادهای دیگری از فرهنگ و تمدن مردم را که بهانه‌های برای دل‌خوشی و آرامش است را نابود کنند.  به همین سبب هیچ تفاوتی میان ملاعمر که دستور نابودی قامت‌های بلند بودا را صادر کرد و باعث شادمانی در عربستان و پاکستان شد و شورای علمای بامیان و سیدعیسا حسینی مزاری که از قم دستور می‌گیرند وجود ندارد.
در یک کلام من باور دارم که هردو گروه مرتجع، ضد آزادی، ضد انسانیت و نمادهای از جهالت قرون‌وسطایی استند که گروه دومی به شیوه متفاوت‌تر و با لباس جدیدتر، گناه و ثواب خرید و فروش می‌کنند.
حسینی مزاری در اعلامیه‌اش که از مشهد ایران صادر شده با تکیه بر یک حدیث منسوب به پیامبراسلام خود را مامور به امر و نهی کردن مردم خوانده و  جشنواره دمبوره را محفل لهو و لعب که باعث گسترش فساد میان جوانان می‌شود دانسته است.  او همچنان گفته است که روزهای برگزاری این جشنواره مصادف است با کشته شدن سیدحسین انوری از قوماندان‌های دوران جهاد که برگزاری جشنواره منجر به توهین به مقام شامخ ایشان خواهد شد.
حسینی مزاری با آن همه القاب سرخ و سبزی که حاصل خدمت در دستگاه جاسوسی ولایت فقیه است نمی‌داند که برگزاری یک جشنواره فرهنگی در بامیان چه ربطی به برگزاری مراسم فاتحه یک قوماندان در کابل دارد؟
ملاهای مرتجعی مانند حسینی مزاری و نهادهای مزدبگیری مانند شوراهای علما بجای پرداختن به روشنگری و گسترش آموزه‌های انسانی میان مردم، بی هیچ بهانه‌یی و با توجیه رفتارهای زشت شان در قالب احادیث و روایات قرون‌وسطایی تلاش‌های مداومی را برای حذف خوشی و آرامش از زندگی پر از مشقت مردم کرده اند.
همین جماعت جاهل که  بخودشان حق می‌دهند مناسبت‌های مانند تجلیل از سالروز مرگ خمینی، روز قدس و ده‌ها مناسبتی که هیچ ربطی به مردم و فرهنگ این سرزمین ندارند را با شان و شکوه برگزار کنند، در مورد برگزاری جشنواره‌های فرهنگی که چیزی جز یک لحظه شادی و آرامش برای مردم ندارد، حاضر است هزار حدیث و روایت مردم‌آزاری سر داده و اسباب دل‌خوشی ملاهای قم و مشهد را فراهم کنند.
اگر مردم برپایی جشنواره دمبوره را بر محفل سالروز مرگ خمینی و تجلیل از روز قدس ترجیح می‌دهند حق دارند؛ همانگونه که شما بخود حق می‌دهید با پوشش جامه‌های رنگین آخندی برای اهداف ایران شعار داده و به دستور ملاهای قم، مردم را امر و نهی کنید.
اگر نمادهای تقدس برخی از ملاها و مراکز تبلیغی آنان مردم را بسوی کشتن، نفرت و جهالت سوق می‌دهند، نمادها و جشنواره‌های فرهنگی و بومی  خوشی، لبخند، آرامش و همدلی را میان مردم ترویج می‌کند. فضولی نکنید؛ بگذارید همانگونه که شما در لاک جهالت خود گرفتارید، مردم هم در روشنایی مدنیت، دانایی و خرد به خوشی‌ها و شادمانی‌های خود برسند!


۱۱ تیر ۱۳۹۶

وقتی استدلال می‌لنگد

پس از آنکه هفته گذشته مقاله‌ی با عنوان «قدس و قلمرو منافع ولایت فقیه در افغانستان» نوشته و پرده از لانه‌های تاریک جواسیس و مزدوران ولایت فقیه برداشتم، تا اکنون با موجی از دشنام‌ها، تهمت‌ها و روایت‌های دروغین چند ملای مرتجع مواجه هستم.
من با استدلال نوشتم و حاضرم از واژه واژه‌ی نوشته ام در مراجع قانونی دفاع کنم.
مجمع علمای جعفری شمال که در راس آن سید محسن حسینی قرار دارد با پخش اعلامیه‌ی اتهامات ناروا و تهمت‌های نابجایی را بر من روا داشته است.  این مجمع در اعلامیه‌اش که سراپا اشتباه و لغزش نوشتاری دارد در مسلمان بودن من شک کرده است.
مجمع علمای جعفری شمال در این فحش‌نامه‌اش صفت‌های همچون بی ایمان، خبیس، خناس و مزدور کفار را کنارهم قرار داده و تاکید کرده است که باید در مسلمانی ام شک کنند!
پس از نشر این اعلامیه محسن حسینی رییس مجمع علمای جعفری شمال در پیام از طریق مسنجر فیسبوک نیز را با الفاظ و تهمت‌های همچون «رانده شده‌ی درگاه امام زمان»، «رانده شده درگاه امام باقر» و «رانده شده درگاه امام صادق» خطاب کرده و گفت از کفار پول میگیرم تا علیه ملاها تبلیغ کنم. 
او که در مقابل پرسش‌ها و مقاله‌ام پاسخ قانع‌کننده نداشت، تصاویری از خانمم را که از صفحه شبکه طلوع‌نیوز گرفته بود برایم فرستاده و آنرا نشانه‌ی از بی دینی و بی ایمانی ام تلقی کرد.
همچنان از یک هفته بدینسو و پس از نشر مقاله‌ام شماری از ملاها و افراد فاقد استدلال و درک، تصاویری از من و خانمم را در صفحات مجازی دست بدست کرده و تهمت‌های ناروای شبیه ملامحسن حسینی را برمن می زنند.
این واکنش‌های فاقد منطق و شعور نشان می‌دهند که استدلال و منطق، در کله‌های با مَن یک دستار تعطیل است و جز دشنام، توهین و تهمت چیز دیگری از این انسان‌های مرتجع انتظار نباید داشت.
من انتظار داشتم که با استدلال‌های منطقی مواجه شوم، اما طی یک هفته چیزی بجز دشنام، تهمت، ناسزا، عقده‌گشایی و حکم‌های واهی ارتداد دریافت نکردم.
در آخرین مورد به مرتجعین فحاش نوشتم که اگر در هر دادگاه و مرجع قانونی حاضر می‌شوید من حاضرم از واژه های که نوشته ام دفاع کنم.

تاکید می‌کنم که این دوکانداران دین و فروشندگان گناه و ثواب، نه تنها حق داوری در مورد دین و باورهای مردم را ندارند، بلکه خودشان غرق در معاملات ننگینی با پوشش دین و مذهب استند. سلطه و استبداد دینی که حاصل فخرفروشی و خیانت گروه‌های حاکم بر ذهن و روان مردم است باید شکسته شده و دشمنان آزادی و رهایی به حاشیه رانده شوند.
تصویر از آرشیف

پاسخ موسسه آل یاسین و مجمع علمای جعفری شمال به مختار وفایی

تذکر: هفته گذشته مقاله‌ی از من تحت عنوان(قدس و قلمرو منافع ولایت فقیه در افغانستان) در سایت خبری هویدا منتشر شد که در آن مقاله به عوامل نفوذی و استخباراتی ایران در افغانستان پرداخته و از افراد و نهادهای مشخصی نامبرده بودم. اکنون موسسه آل یاسین و مجمع علمای جعفری در شمال افغانستان در پاسخ به آن مقاله، اعلامیه‌یی نوشته اند که آنرا نشر کرده و بعداً مفصل خواهم نوشت.
سید محسن حسینی رییس مجمع علمای جعفری در شمال و همراهانش
 سلام وعرض احترام خدمت همه دوستان در شبکه های مجازی جهت اطلاع دوستانم دررابط با گزارش مغرضانه ای روزنامه نگار بنام مختار وفایی در سایت تحلیلی خبری هویدا وتکرار همین گزارش در «حقایق گروپ» مبنی بر اینکه موسسه ال یاسین و مجمع علمای جعفری شمال افغانستان از سفارت جمهوری اسلامی ایران پول دریافت میکند و اهداف برنامه های جمهوری اسلامی ایران را درافغانستان تبلیغ میکند نکات را بعرض میرسانم:  ۱ سیاست و اهداف موسسه آل یاسین با محوز رسمی وتشکیل ان فقط خدمت رسانی به خانواده های ایتام فقرا ومستمندان وکمک رسانی به انان بوده واست وبودجه ان از صدقات کفارات وسهم امام وسهم سادات توسط تجار وخیرین با مجوزکتبی از مراجع عظام تقلید بوده وتمام برنامه های کمک رسانی ان کاملا شفاف وزیر نظر ریاست محترم اقتصاد ولایت بلخ انجام شده وهیچ کمکی از ناحیه سفارت محترم جمهوری اسلامی ایران و یا سایر ارگانهای دولتی دریافت نکرده و اگر مدرکی دال بر گرفتن کمک به دست دارد لطفا در اختیار رسانه وخبرگزاری ها قرار دهد تا ملت بزرگوار درجریان قرار گیرند. ۲ مجمع علمای جعفری شمال افغانستان با مجوز رسمی که اهداف ان در اساسنامه مجمع توسط وزارت محترم عدلیه دولت اسلامی افغانستان مشخص شده طبق قانون جاری کشور کاملا شفاف فعالیت دارد ویکی اهداف ان دفاع از ارزشهای اسلامی ودینی است و همواره تلاش نموده در مجالس محافل خود از ارگانهای امنیتی ونطامی دولت اسلامی افغانستان دفاع نموده و مشوق مردم برای حمایت از ارگانهای نظامی وامنیتی بوده که اسناد ومدارک ان هم موجود است واز زحمات ارگانهای امنیتی ونطامی چی در مجالس ومصاحبه ها تشکری کرده تمام فعالیت ان کاملا قانونی درچهارچوب قانون و اساسنامه ای مجمع بوده و است فعالیت آن هم براساس کمک های مردمی بوده و آن چی که در اساسنامه ذکر شده اگر مدارک وجود دارد که مجمع از جای ویا سفارت کمک دریافت میکند لطفا در اختیار رسانه قراردهید تا مردم و ارگانهای امنیتی وکشفی درجریان قرار گیرند.  ۳ موضوع روزجهانی قدس وحمایت از قدس شریف مساله است که تنها به جمهوری اسلامی ایران مربوط نمی شود هر مسلمانی وهر انسانی خدا پرست قلبش از اشغال اولین قبله ای مسلمانان جریحه دار است من نمیدانم این خبرنگار این طور موزیانه و مغرضانه موضوع قدس شریف را ربط به ایران و دریافت پول از سفارت ایران نموده اصلا مسلمان است یاخیر اگر مسلمان است در مسلمانی اش صددر صد باید شک نمود گرچی افراد بی ایمان وسست عنصر بخاطر گرفتن پول وکاسه لیسی دست به هر جنایتی میزند. قدس حیات اسلام است نامگزاری روزجهانی قدس از طرف امام خمینی ره بعنوان یک مجتهد جامع الشرایط وفقه و اهمیت ان بر هر مسلمانی پیروی از آن لازم است. الحمدالله امثال حضور مسلمانان در خیلی از کشورها درروز جهانی قدس بی سابقه بود و افراد مجهول حال مانند این گزارشگر که تهمت های ناروا به بهانه روز جهانی قدس به موسسه ال یاسین ومجمع علمای جعفری روا داشت و«حقایق گروپ» هم ان را در فیسبوک گذاشت نشان میدهد که دست های خبیس ومرموز پشت این نوع رسانه ها است و با این نوع مطالب بی اساس و واهی میخواهد افکار مردم مومن و متدین را نسبت به این نوع مراکز خدمتگزار خراب کند اگر زره ایمان ومسلمانی دروجود رک این خناسان باشد نسبت به اولین قبله مسلمین وحمایت از دولت غاصب صهیونیست دفاع نکرده و چنین قلم فرسای نمیکند.
۴ موسسه آل یاسین ومجمع علمای جعفری شمال افغانستان  دو ارگان که مجوز رسمی از دولت اسلامی افغانستان دارد و هر ساله گزارش فعالیت های خود را به مراکز ذیصلاح میدهد طبق قانون اساسی جاری کشور تمام ارگانها و تشکلها رسمی بر اساس قانون و اساسنامه ان حق فعالیت دارد.  ۵ موسسه آل یاسین و مجمع علما ابن حق را برای خود محفوظ میدارد که اگر چنانچه خبرنگار فوق که این گزارش را تهیه نموده و اگر گفته های خود را نتواند ثابت کند باید بر اساس قانون خبرنگاری و نشر اخبار و یا گزارش کذب در محکمه جواب گو باشد موسسه آل یاسین و مجمع علما فقط مسول پاسخگوی دربرابر وظایف این دو ارگان می باشد و بس.
حاجی سید محسن حسینی
رییس مجمع علمای جعفری شمال افغانستان

۰۴ تیر ۱۳۹۶

قدس و قلمروِ منافع ولایت فقیه در افغانستان

 مختار‌‌‌‌‌‌‌‌وفایی، روزنامه‌نگار
ایران به عنوان یکی از بازیگران مهم و قدرتمند منطقوی، پس از عراق و سوریه مهم ترین توجه را در منطقه به اوضاع افغانستان منحیث همسایه‌‌ی که میتواند باعث آرامی یا بی‌ثباتی‌اش شود دارد.
ایران طی سال‌های پس از انقلاب به رهبری سید روح‌الله خمینی، نفوذش را در میان مردم و دولت‌های افغانستان از طریق عناصر مذهبی و دینی برجسته نگهداشته است. پس از آنکه در سال 2001 نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده امریکا براساس شعار مبارزه با تروریزم و مخصوصاً نابودی القاعده وارد افغانستان شدند، ایران خطر را در چند کیلومتری اش احساس نمود.
تنش دوامدار میان امریکا و ایران باعث تلاش های پیگیر این کشور برای نفوذ گسترده در میان مردم، دولتمردان، روحانیون و حتی سرمایه داران افغانستان شد. از مهم‌ترین ماموریت های سفارت ایران در کابل و کنسولگری های این کشور در ولایات، سربازگیری از میان سیاستمداران، حمایت مالی از مراکز بنیادگرای دینی و مذهبی، شعله‌ور ساختن بحث های پیرامون سیاست ایران و خط و مشی ولایت فقیه، تبلیغ و مبارزه علیه اهداف و برنامه های ایالات متحده امریکا، ایجاد نفرت علیه دشمنان ایران و ترویج نوع نگاه ضد حکومتی به دلیل حمایت امریکا از حکومت افغانستان- اکثراً در میان مردمان تشیع می‌باشد.
ایران با حمایت مالی گسترده از نهادهای دینی، مذهبی، اجتماعی، شماری از احزاب،برخی رسانه‌ها و گروه‌های مختلف فرهنگی و سیاسی، همواره تلاش کرده است که نفرت از امریکا به عنوان یک «ابرقدرت اشغالگر» را در افغانستان ایجاد کرده و افغانستان را کشور اشغال شده و تحت سلطه قلمداد کند.
در کنار بقیه مناسبات و بهانه‌های مذهبی و دینی، قدس یکی از پروژه‌های مهم سیاسی ایران در افغانستان است که همه ساله نهادها و افراد مورد حمایت آن کشور، در کابل، هرات، مزار و سایر ولایات با برپایی همایش‌های خورد و بزرگ، تصاویری از سید روح الله خمینی و سیدعلی خامنه‌یی را بلند کرده و در حمایت از آن کشور شعار سر میدهند.
این مراسم همه ساله، با آتش زدن پرچم کشورهای اسراییل و ایالات متحده امریکا همراه با شعارهای احساساتی مرگ بر اسراییل، مرگ بر امریکا، اسراییل باید نابود شود و ...برپا می شوند.

نهادها و افراد مورد حمایت ایران در افغانستان، قبل از رسیدن آخرین جمعه ماه رمضان، طرح‌ها و برنامه‌های شان را برای برپایی هرچه باشکوه‌تر این مراسم به نمایندگی‌های دیپلماتیک ایران پیشکش کرده و پول لازم را بدست می‌آورند.
مرکز دینی و فرهنگی تبیان به رهبری سیدعیسا حسینی مزاری از بزرگترین مراکز استخباراتی و فعالیت‌های سیاسی و مذهبی ایران در افغانستان است که در شماری از ولایات از جمله کابل، هرات و بلخ نمایندگی های با مصارف گزاف و برنامه های دوامدار دارد. دفتر مرکزی این نهاد که اکنون آقای مزاری آنرا «حزب تبیان» نیز می نامد در ایران فعال است و ایرانی ها بودجه هنگفتی را به فعالیت های این مرکز اختصاص داده اند.
تبیان و مسوول آن سیدعیسا حسینی مزاری با راه اندازی برنامه های با پوشش فرهنگی و دینی، مهم ترین رسالت شان را تجلیل از سالروز مرگ و ولادت خمینی رهبر ایران و امامان تشیع دانسته و درسخنرانی ها و پیام هایش همواره راه رسیدن به سعادت را در جامعه افغانستان از طریق گسترش خط ولایت فقیه در میان شیعیان جهان و پیروی از سیاست مذهبی ایران می‌داند.
روزنامه انصاف و خبرگزاری آوا  که از زیرمجموعه های تبیان است مصروف پخش و نشر گزارش‌ها و اخباری مربوط به فعالیت های این نهاد و سیاست های ایران در افغانستان استند.
مرکز فرهنگی و اجتماعی "راه تقوا" در شمال افغانستان به رهبری سیدحسن صفایی از دیگر مراکز مهم مورد حمایت ایران در شمال افغانستان است که برنامه های مختلفی را در مناسبت های متعدد در حمایت از ایران برگزار می‌کند.
دفتر مرکزی این نهاد در مزارشریف موقعیت دارد و نمایندگی های آن در برخی از ولایات شمال فعالیت دارند. این نهاد نیز نقش بزرگی در برجسته‌سازی سیاست های ایران در افغانستان دارد و جمعی از ملاها و نویسنده ها را نیز در محور خود جمع کرده است.
سیدحسن صفایی از متنفذین و چهره های مشهور جهادی درشمال است و با روابط نزدیکی که با ایرانی ها دارد، توانسته است هزینه های هنگفتی را در محور فعالیت های سیاسی و مذهبی اش بدست آورد.
کانون فرهنگی شهید توانا از دیگر نهادهای مورد حمایت ایران در شمال افغانستان است که توسط عبدالرووف توانا رهبری می شود. این نهاد مصروف فعالیت های فرهنگی، دینی و رسانه یی با محوریت حمایت از سیاست های ایران است.
هفته نامه فجر که زیرمجموعه کانون شهید تواناست، همواره در دفاع از سیاست‌های ایران و تمجید از فعالیت‌های دینی و فرهنگی کانون شهید توانا نشر می‌شود. این هفته نامه در سالروز مرگ خمینی، روز قدس و سایر مناسبت‌های که به حمایت مالی و سیاسی ایرانی ها برگزار می‌شود «ویژه نامه» پخش می‌کند.
عبدالرووف توانا از علمای تاثیرگذار اهل سنت است که با رویکرد تندورانه از اسلام، همواره باعث تنش‌های دوامدار با فعالان مدنی و فرهنگی در بلخ شده است. او کار کردن زنان در بیرون از خانه را فحشا دانسته و علیه نهادهای مدافع زنان و حقوق بشر همواره تبلیغ کرده است. توانا سال گذشته یکی از فعالان مدنی در بلخ را به دلیل حمایت از حقوق زنان و انتقاد از رویکرد برخی از ملاها در این مورد، تکفیر نمود. هرچند این اقدام او بجایی نرسید، اما این مساله بیانگر نوع نگاه تندروانه‌ی او به اسلام و بی باوری اش به جامعه‌ی مدنی و نسل روشنگر افغانستان است.
کانون فرهنگی شهید توانا که محور فعالیت هایش در بلخ است در سایر ولایات شمال نیز فعالیت دارد.
مدرسه شیخ سلطان به رهبری شیخ باقر سلطانی، مرکز آل یاسین، مجمع علمای جعفری شمال و شمار دیگر از نهادهای فرهنگی و دینی از جمله مراکز مهم مورد حمایت ایران در شمال افغانستان استند که سیاست  و برنامه های ایران را در قالب مراسم و محافل مذهبی و مردمی ترویج می کنند.
تلاش های این مراکز در حمایت از ایران باعث شده است که مناطق شیعه شیعه نشین ، به نحوی جزیی از قلمرو ایران محسوب شده و نفرت مذهبی و قومی در میان سایر اقوام و مذاهب گسترش یابد.
مسوولان این مراکز و نهادها، بصورت ناآگاه از تحولات مهم منطقوی و جهانی، برای منافع شخصی شان مردم را وسیله قرار داده و باعث توجیه کشتارهای گروه های تروریستی می شوند.
شماری از افراد و گروه های سیاسی و مذهبی در شمال افغانستان همزمان با اینکه سپاه پاسداران مهاجران افغان در آن کشور را به جنگ در سوریه و عراق می فرستاد ازمیان جوانان در بلخ سربازگیری می کردند.
دقیقاً یکسال قبل و با افزایش حضور جوانان افغان تحت حمایت  ایران در جنگ سوریه بود که شماری از گروه های مخالف حکومت بشاراسد در سوریه، طی نامه‌یی از حکومت افغانستان خواستند که از حضور شهروندانش در جنگ سوریه و عراق خودداری کند. این گروه ها گفته بودند که شهروندان افغانستان در دفاع از حکومت بشاراسد و تحت حمایت مالی و نظامی ایران علیه گروه های مخالف حکومت بشار اسد می جنگند و این کار میتواند منجر به پیامدهای بد برای افغانستان گردد.
افراد مورد حمایت ایران در مزارشریف، پرچم اسراییل آتش زدند.
یکی از موارد مهمی که در تاسیس احزاب و نهادهای اجتماعی در افغانستان تعریف شده است، شفاف بودن منابع عایداتی آنان است، اما نهادهای که از سفارت و کنسولگری های ایران پول های اپراتیفی دریافت می کنند هیچ حسابدهی به نهادهای دولتی نداشته اند.
امنیت ملی که حافظ منافع ملی و یکی از مسوولیت هایش جلوگیری از فعالیت سازمان‌های استخباراتی برضد منافع ملی کشورماست، متاسفانه هیچگونه نظارتی بر فعالیت نهادهای مورد حمایت ایران در افغانستان ندارد.
اگر از فعالیت‌های استخباراتی نهادهای مورد حمایت ایران در افغانستان جلوگیری نشده و قلمرو منافع ولایت فقیه گسترش یابد، مردم افغانستان و مخصوصاً شیعه‌ها، دچار جنگ وحشتناکی با گروه‌ها و کشورهای درگیر با ولایت فقیه در خاورمیانه خواهند شد. هرچند بخش بزرگی از پول های اپراتیفی ایران صرف عناصر تاثیرگذار اهل سنت افغانستان نیز می شود، اما  بصورت خاص گروه‌ها و مکان‌های به عنوان سنگرهای ولایت فقیه مورد هدف قرار خواهند گرفت که در ظاهر نیز با شعار و اندیشه ولایت فقیه تزیین شده اند.
با این حال ولایات کابل، هرات و بلخ جمعه گذشته نیز شاهد برپایی مراسم های پر از شعار و نفرت بودند. این‌بار نیز این گروه‌ها پرچم اسراییل را خلاف رفتارهای  دیپلماتیک  آتش زده و در ادامه‌ی تظاهرات در تهران و قم و مشهد علیه آمریکا، اسراییل و سایر رقبا و دشمنان ایران شعار دادند. در حالی که حکومت افغانستان تاکنون هیچ‌گونه موضع‌گیری آشکاری نه به مناسبت روز قدس و یا سایر اتفاقات علیه کشور اسراییل نداشته است، آتش زدن پرچم آن کشور توسط شهروندان افغانستان مخالف اصول دیپلماتیک بوده و یک اقدام تنش‌زا می باشد. اگر ایران و اسراییل  در خاورمیانه بر سر منافع شان درگیر اند، مردم افغانستان چرا با هزار اندوه و دردی که بخشی از آن حاصل مداخله کشورهای همسایه است آتش‌بیار معرکه شوند؟
روزقدس که توسط سید روح‌الله خمینی بخاطر همبستگی و همدردی مسلمانان جهان با فلسطینی‌ها نام‌گذاری شده بود، نتوانست هیچ یک از کشورهای مسلمان را باخود همراه سازد. روز قدس حتی در خود فلسطین بصورتی که توسط ایرانی ها و افغان ها تجلیل می گردد جدی گرفته نمی‌شود.
شعارها و تجلیل هایی که تاکنون در افغانستان با پول‌های اپراتیفی سفارت ایران صورت گرفته است، نه تنها اندک‌ترین تاثیری را در ایجاد اتحاد میان مسلمانان در همدردی با فلسطینی ها  نداشته است بلکه نفرت مذهبی میان افغان‌ها و تسلط استخباراتی ایران را افزایش داده است.


۳۱ خرداد ۱۳۹۶

حرمت‌شکنی طالبان

یک جنگجوی گروه طالبان در حال جابجایی ماین در تربوز
 گروه طالبان برای انجام عملیات‌ها و حمله به اهداف شان از هر وسیله و راه ممکن استفاده می‌کنند. انگار هیچ چیزی برای آنان حرمت ندارند. جابجایی ماین در لای قرآن، جابجایی ماین در شکم جسد انسان، جابجایی ماین در پالان خر، زیر پوست گاو، زیر بال مرغ و حالا جابجایی ماین در تربوز. این گروه خودشان را ظاهراً داعیه‌دار راه اسلام و سربازان خدا می پندارند، اما از کشتار در مسجد و محراب تا زنا، ظلم، تجاوز و رفتارهای غیرانسانی از جنگجویان این گروه سر زده است.

در تازه ترین مورد تصاویری بدست آورده ایم که نشان می دهد یک جنگجوی این گروه تروریستی ماین را در داخل تربوز جابجا کرده و قصد دارد هدف شان را توسط آن مورد حمله قرار دهد. تربوز یکی از میوه‌های مورد علاقه در تابستان و مخصوصاً ماه رمضان است.
 استفاده از این روش ها، بارها جان صدها غیر نظامی و افراد بیگناه را گرفته است. طالبان نه احترامی به قوانین جنگی دارند و نه از اسلام و انسانیت چیزی می فهمند. این گروه فقط یک دستور و یک هدف دارد: کشتار، کشتار، کشتار....

۳۰ خرداد ۱۳۹۶

اربکی‌های دولتی


این واضح است که امنیت ملی گروه ملارسول را حمایت مالی می‌کند. ملا منان نیازی سال گذشته مدتی را در وزیراکبرخان میهمان بود. افراد ملارسول هر ازگاهی برای چانه‌زنی و گرفتن پول به کابل می‌آیند. از گروه ملارسول به عنوان نیروی پیش‌مرگه در جنگ علیه گروه ملاهبت‌الله استفاده می‌شود.
 اکنون دروازه‌های شهر لشکرگاه توسط افراد ملارسول پاسبانی می‌شوند. این گروه تنها در ولایات هرات، فراه و هلمند با پول‌های اپراتیفی امنیت ملی و شورای امنیت جان گرفت. عناصرملارسول در ولایات شمال از جمله فاریاب، کندز و بدخشان توسط گروه ملاهبت‌الله سرسختانه سرکوب و نابود شدند.
 به بد و خوب این اقدام امنیت ملی کاری ندارم، اما اگر حکومت عزم قاطعانه در سرکوب تروریست‌ها داشته باشد، بجای تقویت گروه ملارسول، به نان و آب و تجهیزات نیروهای امنیتی توجه کند. 
 این‌که نیوریارک تایمز با آن همه هوشیاری و ظرافت، تازه به این خبر کهنه پی برده و امروز آنرا نشر کرده چندان جای تعجب نیست.
 گروه ملا هبت‌الله، جنگجویان ملارسول را «اربکی‌های دولتی» نامیده اند.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...