۰۹ مهر ۱۳۹۶

نقش رفاقت در رقابت

حکومت وحدت ملی از لحاظ ساختاری و نوع تبانی گروه های شکل دهنده، یک حکومت اندیوالی است.
حکومتی که با تفاهم، مصلحت، اندیوالی، گذشت و در عین حال بدون هیچ‌گونه سنخیتی با قانون اساسی بنا نهاده شده است. در این حکومت کسی جایگاه رفیع‌تر و بلندتری دارد که با پایه‌ی قدرت اندیوالی داشته باشد. کسی که از سفره های رنگین اندیوالی در حکومت وحدت ملی دور است، نه از فساد و اختلاس بهره‌ی می‌برد و نه  شهرت و محبوبیت و جوایز و مدال‌ها نصیب‌اش می‌شود.
اشرف غنی از دوسال بدینسو سالانه به شماری از خبرنگاران، سخنگویان حکومت و فعالان عرصه مطبوعات مدال و یا تقدیرنامه توزیع می‌کند. در ماه می سال روان میلادی نیز رییس جمهور در یک برنامه‌ی پذیرایی از فعالان عرصه مطبوعات، به شماری از آنان مدال و تقدیرنامه داد. در کنار آن برخی از سخنگویان حکومت نیز مدال و تقدیرنامه دریافت کردند. بعداً سخنگویان وزارت های کلیدی که از دریافت این مدال براساس ضعیف بودن تار اندیوالی شان دور مانده بودند اعتراض کردند.
یکی از روزنامه ها، پشت صحنه گزینش خبرنگاران و سخنگویان را برای دریافت مدال افشا کرد که واقعاً شرم‌آور و افتضاح بود. کسانی در ارگ و اطراف رییس جمهور پرسه می‌زنند که دست بلندی در گزینش افراد در چنین برنامه‌هایی دارد. معیار آنان فقط به رفاقت و روابط شخصی خلاصه می شود. هیچ توضیحی تاکنون از سوی مسوولان برگزاری این محافل برای معیار گزینش شان داده نشده است.
دو روز قبل نیز کمیسیون نظارت دسترسی به اطلاعات با برگزاری یک محفل، سه تن از سخنگویان وزارت خانه های حکومت را تحفه‌های تحت عنوان کلید طلایی داد.
اکبر رستمی سخنگوی وزارت احیا و انکشاف دهات، اجمل عبدالرحیم‌زی سخنگوی وزارت مالیه و داکتر وحید الله مجروح سخنگوی وزارت صحت عامه از جمله کسانی بودند که در بدل تطبیق قانون حق دسترسی به اطلاعات و میزان پاسخدهی به رسانه ها در ادارت مربوطه شان کلید طلایی دریافت کردند.
همچنان مسوولان مطبوعات وزارت های معارف، امور مهاجرین و اداره امور در بدل عدم تطبیق این قانون و عدم پاسخدهی به رسانه ها قفل زنگ زده دریافت کردند.
شماری از خبرنگاران و فعالان شبکه های اجتماعی با اعتراض به گزینش افراد برای کلید طلایی نوشته اند که معیار گزینش افراد برای دریافت این تحفه براساس رفاقت و روابط بوده است، نه میزان پاسخدهی به خبرنگاران و تطبیق قانون حق دسترسی به اطلاعات.
از انتقادات و اعتراضات خبرنگاران در پروسه کلید طلایی و قفل زنگ زده چنین بر می‌آید که اکثریت با گزینش اکبر رستمی که خبرنگار با تجربه و یکی از سخنگویان فعال در وزارت احیا و انکشاف دهات است موافق اند، اما ناراحت از گزینش سخنگویان وزارت های صحت عامه و مالیه که کمتر برای پاسخدهی به خبرنگاران حاضر اند.
اگر معیار دریافت کلید طلایی بدور از رفتارهای سلیقوی، پاسخدهی به خبرنگاران، آماده سازی تسهیلات برای دسترسی به اسناد و کارکرد وزارت ها، حضور همیشگی در رسانه ها، قابل دسترس بودن برای خبرنگاران باشد، بدون اندکترین شک قفل زنگ زده نصیب وزارت های صحت عامه و مالیه می شود.
به شمول سخنگوی وزارت احیا و انکشاف دهات، سخنگویان وزارت های دفاع، داخله، ارگان های محل،  شهرسازی و مسکن و تجارت و صنایع از فعال‌ترین سخنگویان حکومت استند که بی وقفه ضمن پاسخدهی به هرنوع پرسش های خبرنگاران، در میزگردها و برنامه های تلویزیون ها نیز حضور فعال و موثر دارند.
تاکنون هیچ شکایت و اعتراضی از طرف خبرنگاران علیه سخنگویان وزارت های نامبرده شنیده نشده است، اما برعکس اکثریت خبرنگاران از رد تماس ها و پیام های شان از سوی سخنگویان وزارت های صحت عامه و مالیه شکایت دارند. بدون شک که معیار گزینش افراد برای دریافت کلید طلایی معیاری است که ارگ برای توزیع مدال‌ها و تقدیرنامه‌هایش در نظر می‌گیرد.
من به عنوان یک خبرنگار که روزانه حداقل با 3 الی 5 سخنگوی حکومتی در تماس هستم، می‌دانم که تحفه دادن به سخنگویان وزارت های مالیه و صحت عامه بنام تطبیق حق دسترسی به اطلاعات و پاسخدهی به رسانه‌ها، مسخره کردن خبرنگارانی است که در 24ساعت یکبار زنگ و تماس و پیام شان از سوی این سخنگویان پاسخ داده نمی شود.
مسوولان کمیسیون نظارت بر دسترسی به اطلاعات با گزینش سلیقوی شان که تحفه‌های طلایی و زنگ زده را براساس رفاقت و بنام رقابت توزیع کردند، باید به این درک سطحی رسیده باشند که مسخره کردن خبرنگاران و رفتارهای سلیقوی در چنین موارد، جفای بزرگی در حق آزادی بیان و دمکراسی نوپای افغانستان است.


سپاه پاسداران ایران با فرستادن کودکان زیرسن افغان به جنگ سوریه، مرتکب جنایت جنگی شده است

دیده‌بان حقوق بشر در تازه‌ترین گزارش خود گفته است که سپاه پاسداران ایران کودکان مهاجر افغان در ایران را برای جنگ در سوریه به کار گرفته است. براساس این گزارش کودکان افغان در سن چهارده ساله در لشکر فاطمیون که تحت حمایت ایران  است در کنار نیروهای دولتی سوریه علیه داعش جنگیده‌اند. دیده بان حقوق بشر گفته است که بر اساس حقوق بین‌الملل، به کارگیری کودکان زیر ۱۵ سال برای مشارکت فعالانه در نبرد یک جنایت جنگی است.
محققان دیده‌بان حقوق بشر عکس‌های سنگ قبرهایی در گورستان‌های ایران را بررسی کرده‌اند که مقامات در آنها سربازان کشته‌شده در سوریه را دفن کرده‌اند. این محققان هشت کودک افغان را شناسایی کرده‌اند که ظاهراً در سوریه جنگیده و کشته شده‌اند. گزارش‌های رسانه‌های ایرانی نیز بعضی از این موارد را تأیید می‌کنند، و حداقل شش مورد از سربازان کودک افغان را گزارش کرده‌اند که در سوریه کشته شده‌اند. برای دو مورد گزارش شده، محققان عکس‌های سنگ قبرهایی را مشاهده کرده‌اند که نشان می‌دهد فرد مورد اشاره بالای هجده سال داشته است، اما اعضای خانواده‌ی این سربازان متوفی به رسانه‌های ایرانی گفته‌اند که آنها کودکانی بودند که برای پیوستن به لشکر فاطمیون سن شان را به غلط ارائه کرده بودند. این نشان می‌دهد که احتمالاً نمونه‌های بیشتری از به‌کارگیری کودکان توسط ایران برای جنگ در سوریه وجود دارد.
قبر جوانان افغان که در جنگ سوریه کشته شده اند

سارا لی ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه‌ی دیده‌بان حقوق بشر گفته است: «ایران باید فوراً به‌کارگیری کودک‌سربازان را متوقف کند و هر کودک افغان را که برای جنگ به سوریه اعزام کرده است بازگرداند». او افزود «به جای قربانی‌کردن مهاجران در معرض آسیب و کودکان پناهنده، مقامات ایران باید از همه‌ی کودکان محافظت کنند و کسانی را که مسئول به‌کارگیری کودکان افغان هستند به پاسخگویی وادار کنند».
در سال ۲۰۱۵، وزارت کشور تخمین زد که دو و نیم میلیون افغان در ایران هستند که بسیاری از آنها مجوز اقامت ندارند. دیده‌بان حقوق بشر پیش از این نمونه‌هایی از پناهندگان افغان را نشان داده بود که به امید کسب وضعیت قانونی برای خانواده‌هایشان برای جنگیدن در سوریه «داوطلب» شده بودند.
ایران از سال ۲۰۱۳ هزاران افغان را که حداقل بعضی از آنها مهاجران بدون مجوز هستند در چارچوب لشکر فاطمیون پشتیبانی کرده و آموزش داده است تا در سوریه بجنگند. فاطمیون گروهی است که روزنامه‌های ایرانی نزدیک به دولت به عنوان نیروهای داوطلب افغان معرفی می‌کنند.
 در ماه می ۲۰۱۵، دفاع پرس که خبرگزاری نزدیکی به نیروهای مسلح ایران است، گزارش داد که فاطمیون از تیپ به لشکر ارتقا یافته است. آمارهای عمومی رسمی درباره‌ی اندازه‌ی فاطمیون وجود ندارد، اما بنا به مصاحبه‌ای که در خبرگزاری مرتبط با سپاه پاسداران تسنیم‌نیوز، این لشکر حدود ۱۴هزار سرباز دارد.
طی بررسی عکس‌های سنگ قبرهای پنج تن از کشته شده های جنگ سوریه، یکی از آنها چهارده ساله است که در قطعه‌ی شهدای گورستان بهشت زهرای تهران دفن شده‌اند. نوشته‌های روی سنگ قبر آنها نشان می‌دهد که احتمالاً همه‌ی آنها در حال نبرد در سوریه کشته شده‌اند و همه‌ی آنها در زمان مرگ زیر هجده سال سن داشته‌اند. دیده‌بان حقوق بشر همچنین توانسته است سه مورد دیگر، یک هفده ساله، یک پانزده ساله، و یک هفده ساله‌ی دیگر را مستند کند که به ترتیب در استان‌‌های البرز، تهران و اصفهان به خاک سپرده شده بودند.
محققان دیده بان حقوق بشر در گزارش شان نوشته است که طبق اساسنامه‌ی رم دیوان بین‌المللی کیفری، «سربازگیری یا جذب کودکان زیر پانزده ساله به نیروهای مسلح ملی یا استفاده از آنها برای مشارکت فعال در نبردها» یک جنایت جنگی است. ایران عضو اساسنامه‌ی رم نیست، اما متعهد به حقوق بین‌الملل عرفی است که می‌گوید به‌کارگیری کودکان زیر پانزده سال جنایتی جنگی است.
دیده‌بان حقوق بشر گفته است که سازمان ملل باید درباره‌ی به‌کارگیری کودکان از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحقیق کند، و دبیر کل باید بر اساس این شواهد اضافه کردن این سازمان به فهرست سالانه‌ی نقض‌کنندگان حقوق کودک را بررسی کند.
ویتسون مسوول دفتر این نهاد در خاورمیانه اضافه کرده است که «ایران باید محافظت از کودکان پناهنده‌ی افغان را بهبود بخشد و آنها را در برابر مأموران استخدام‌کننده‌ی بی‌توجه بی‌پناه نگذارد». وی افزود «ایران باید فوراً پروتکل انتخابی را تصویب کند و تضمین کند که کودکان افغان برای جنگیدن در سوریه به کار گرفته نمی‌شوند».

۰۷ مهر ۱۳۹۶

هنوز هم دسترسی به اطلاعات در افغانستان یک رویا است

اعلامیۀ مطبوعاتی نی:
۶ میزان به عنوان روز جهانی دسترسی به اطلاعات درج تقویم ملی و بین‌المللی شده است، اما در افغانستان این «حق» آن‌گونه که در قانون اساسی برای شهروندان این کشوربه رسیمت شناخته شده است تعمیم نیافته و خبرنگاران عدم دسترسی به اطلاعات را یکی از مهمترین چالش‌ها در برابر کار شان می‌دانند.
گرچند عدم دسترسی به اطلاعات برای خبرنگاران هنوز یک چالش است، اما شهروندان افغانستان این حق اساسی را یک رویا می‌پندارند.
بر اساس نظرسنجی که در روز جهانی دسترسی به اطلاعات به همین منظور از سوی دفتر نی راه‌اندازی و اعلان گردید، متاسفانه ۳۴ درصد نهاد‌های دولتی هنوز مرجع اطلاع رسانی را در ادارات شان ایجاد نکرده اند.
مادۀ دهم قانون دسترسی به اطلاعات مشعر است که "ادارات مکلف اند به منظور تأمین حق دسترسی اتباع کشور به اطلاعات، مرجع مسوول اطلاع رسانی را مشخص نمایند."
بر بنیاد نظرسنجی دفتر نی، از ۶۹ نهاد و ادارات دولتی افغانستان، ۵۱ نهاد دولتی پاسخ ارایه کرده، اما ۱۸ نهاد دیگر اصلن برگه‌های پرسش‌نامۀ این نظرسنجی را پاسخ نداده اند.
قابل ذکر است که ۳۴ درصد نهاد‌های دولتی که مرجع اطلاع رسانی‌شان را ایجاد نکرده اند، ۱۸ نهادی دیگر دولتی اصلاً برگه‌های پرسش‌نامه را پاسخ نداده اند.
از جانبی دیگر شبکه‌های خصوصی مخابراتی که خدمات انترنتی نیز ارایه می‌کنند، فعالیت‌های شان از چندی به این سو در برخی از ولایت‌های افغانستان محدود شده و دسترسی شهروندان به اطلاعات را مختل نموده است.
شهروندان ولایت‌های کندز و هلمند، می‌گویند خدمات شرکت‌های مخابراتی خصوصی از نزدیک به دو ماه به این سو محدود شده و از طرف شب کاملاً قطع می‌باشد.
انترنت یکی از وسیله‌های مهم دسترسی به اطلاعات در جهان شناخته شده و حکومت افغانستان به اساس قانون مکلف است تا زمینۀ دسترسی شهروندان به انترنت را فراهم ساخته و جلو قطع شدن شبکه‌های مخابراتی را در کشور بگیرد.
دولت افغانستان بر بنیاد قانون اساسی و قانون دسترسی به اطلاعات وظیفه دارد تا دسترسی به اطلاعات را برای تمام شهروندان کشور فراهم نموده و تمام موانع رسیدن به این حق را از مقابل شهروندان برچیند.

#محرم

زنان حتی سوگواری شان قشنگ است؛ برای شرکت در مراسم سوگواری محرم لباس‌های جدید می‌خرند، ابروهای شان را می‌چینند، صورت‌های شان را نخ می‌کنند، روسری‌ها و سربندهای قشنگ همراه با عطرهای شیک و بادوام استفاده می‌کنند؛ اما مردان برای روزهای محرم می‌روند آهنگری زنجیر، قمه و چاقو می‌خرند. اگر جهان در دست زنان می‌بود شاید خون هیچ بی‌گناهی نمی‌ریخت و بشر آرامش و زیبایی واقعی را تجربه می‌کرد.

۰۱ مهر ۱۳۹۶

این جنگ نیست، یک بازی است

دیشب فیلم دیوار از تولیدات هالییود در سال ۲۰۱۷ را دیدم. خلاصه داستان این فیلم گیرماندن دو تک‌تیرانداز آمریکایی در دام یک تک‌تیرانداز عراقی در یکی از صحراهای عراق است. جوبا تک‌تیرانداز عراقی است که ادبیات انگلیسی خوانده، نزد آمریکایی‌ها آموزش نظامی دیده و سپس بحیث معلم در یک مکتب مشغول به کار شده. پس از آن‌که آمریکایی‌ها آن مکتب را که جوبا در آن تدریس می‌کرد بمباران می‌کنند و دانش‌آموزان جوبا جلو چشمان‌اش به خون می‌افتند، تدریس را رها کرده و علیه آمریکایی‌ها می‌جنگد.
جوبا تا سال ۲۰۰۷ که داستان این فیلم در آن اتفاق می‌افتد ۳۵ آمریکایی را کشته است.
جوبا با مهارت عجیبی شبکه‌های مخابراتی تک‌تیراندازان آمریکایی را به کنترول خود می‌گیرد و در نهایت آن دوتن که برای شکار او در یک صحرا موظف شده اند را به شمول چندین تن دیگر که با هلیکوپتر برای نجات آنان به معرکه می‌آیند را می‌کشد.
داستان جذاب و واقعی این فیلم به همراه بازی‌گران موفق و سرشناس آن که روایتی از جنگ ناکام آمریکایی‌ها در عراق را به نمایش گذاشته، به یک‌بار دیدن می‌ارزد.
اکثریت فیلم‌ها در همان لحظات تماشا اتفاق می‌افتند و تمام. اما فیلم‌های شبیه فیلم دیوار که توسط داگ‌لیمن کارگردانی شده و افرادی چون جان‌سینا و آرون تایلر جانسون در آن نقش بازی کرده اند تا دیدن دوباره‌ی یک فیلم بهتر از خودش در ذهن و روان آدم جریان دارد.
پیشنهاد می‌کنم این فیلم را ببینید.


۳۰ شهریور ۱۳۹۶

به جرم مهربانی کشته شد

لورینای ۳۸ساله که متخصص فیزیوتراپی و شهروند اسپانیا بود دوشنبه هفته گذشته توسط یک بیمار در شفاخانه صلیب سرخ در مزارشریف کشته شد.
لورینا در حال معالجه کودک بیمار در شفاخانه صلیب سرخ
نسیم، بیماری که سال‌ها در شفاخانه صلیب سرخ تحت معالجه بود، دوشنبه گذشته با تفنگچه‌ی که در ولچییر خود پنهان کرده بود این داکتر اسپانیایی را کشت.
نسیم باشنده دندغوری بغلان است و پس از حمله بجان داکتر لورینا بازداشت شده است.
لورینا که یک متخصص بود، زندگی در یکی از مرفه‌ترین کشورهای جهان را رها کرده و آمده بود تا به معلولان کمک کند، او هیچ گناهی بجز انسان بودن و مهربان بودن نداشت.
دشمنان حقوق بشر و انسانیت با جهالت تمام‌نشدنی و عقده بی پایان شان همواره باعث شرمساری و خلق جنایت شده اند. هرچند مقامات امنیتی گفته اند که قاتل لورینا که خودش یک معلول است، عضو هیچ گروه تروریستی نبوده و در ضمن کشته شدن لورینا هیچ گروهی به عهده نگرفته است، اما من باور دارم که ترور لورینا ادامه جنایات طالبان در دشمنی با حقوق بشر و ترویج انسانیت است.
نسیم باشنده دندغوری بغلان است. دندغوری در شمال افغانستان مشهور به پایتخت طالبان است. بدون شک که نسیم با ترغیب طالبان محلی در دندغوری و به همکاری عناصر آنان در داخل شهر مزارشریف دست به این جنایت هولناک زده است.


۳۱ مرداد ۱۳۹۶

پسر ملاعمر در فاریاب چه می‌کند؟

مختار وفایی
ملا یعقوب پسر ملاعمر و یکتن از معاونان ملاهبت‌الله رهبر طالبان که در بخش نظامی فعالیت می‌کند از یک ماه بدینسو در فاریاب حضور دارد و مصروف فعالیت‌های تروریستی و سازماندهی به جبهات طالبان در این ولایت است.
اطلاعات بدست آمده از فاریاب نشان می‌دهد که ملا یعقوب در منطقه‌ی کاریزقلعه‌ی خواجه ناموسی در 17 کیلومتری شهر میمنه در یکی از قرارگاه‌های نظامی طالبان مستقر شده است.
ملایعقوب از یک ماه بدینسو مصروف ملاقات با والی‌ها، مسوولان نظامی و فرماندهان ارشد طالبان در ولایات شمال و شمال‌شرق است و ممکن است برخی از افراد جدید را بجای مسوولان کنونی طالبان در ولایات فاریاب، بادغیس، بلخ، جوزجان و سرپل معرفی کند.
منابع می‌گویند که تشدید حملات و تحرکات طالبان از یک ماه بدینسو در ولایات فاریاب، بغلان، سرپل، جوزجان و قسمت‌های از بلخ پیامد حضور ملا یعقوب در شمال است.
منابعی از فاریاب با من صحبت کردند می گویند که نگرانی‌ها از حضور و فعالیت عناصر داعش و اهمیت حفظ و گسترش سلطه طالبان در جغرافیای شمال؛ پای یکی از مهم‌ترین اعضای شورای رهبری این گروه را به فاریاب کشانیده است. این منابع با ابراز نگرانی از تشدید تنش‌های سیاسی میان حکومت مرکزی و سیاست‌مداران بانفوذ شمال از جمله جنرال دوستم، عطامحمدنور و محمد محقق، می‌افزایند که طالبان با استفاده از این فرصت، جغرافیای تسلط شان را در شمال گسترش داده و دست به تجدید قوا  و تحکیم مواضع شان می زنند.
عکس از آرشیف

۲۳ مرداد ۱۳۹۶

نیروهای امنیتی وارد میرزاولنگ شدند

ساعت 3 شب گذشته و پس از حمله تهاجمی نیروهای امنیتی از زمین و هوا، خطوط دفاعی طالبان در کوه شیرم که مسلط بر میرزاولنگ است سقوط کرده است.
نصرت الله جمشیدی سخنگوی قول اردوی 209شاهین می گوید که مواضع طالبان در میرزاولنگ شکست خورده و صبح امروز نیروهای امنیتی وارد میرزاولنگ شده و تلاشی و تعقیب را در این روستا را آغاز کرده اند.
حاجی مهدوی از فرماندهان خیزش های مردمی در میرزاولنگ نیز با تایید ورود نیروهای امنیتی به میرزاولنگ به هویدا گفت که نیروهای امنیتی و خیزش های مردمی از طرف جنوب غرب این روستا، وارد ساحه شده و طالبان در حال شکست و فرار از این منطقه استند.
حاجی مهدوی همچنان گفت که  از شب گذشته تاکنون نزدیک به 20 عضو گروه طالبان به شمول یک فرمانده ارشد آنان بنام «میراحمد مایقه» کشته شده اند.
فرمانده خیزش های مردمی ابراز امیداری کرد که بزودترین فرصت میرزاولنگ از تصرف طالبان خارج شده و آزاد خواهد شد.
مسوول مطبعات قول اروی 209شاهین نیز می گوید که عملیات زمینی و هوایی برای پاکسازی میرزاولنگ تا پاکسازی کامل آن از وجود طالبان ادامه می یابد.
طالبان یک هفته قبل با تصرف میرزاولنگ دست به کشتار افراد ملکی زدند که تاکنون کشته شدن نزدیک به 60 تن تایید شده است. (تصویر از آتیلانوری)

وضعیت خونین آقچه

اهمیت ولسوالی آقچه ولایت جوزجان برای طالبان و دولت به دلیل صنعتی بودن و موقعیت استراتیژیک، کم‌تر از یک ولایت نیست.
کوچ یکی از خانواده های در حال فرار  بسوی مرکز شهر شبرغان
حملات تهاجمی طالبان در این ولسوالی تاکنون صدها خانواده را آواره ساخته است.
در آخرین مورد روز گذشته قریه مهم بیش‌کپه بدست طالبان سقوط کرد. مردم در نگرانی و ترس بسر می‌برند.
سرمایه‌داران محلی نگران جان و مال شان اند. بخشی از مردم در مناطق جنگی، کوچ‌شان را به مقصد شهر شبرغان بار زده و تعدادی هم این توانایی را ندارند.
تصاویر بدست آمده نشان می‌دهد که روز گذشته با سقوط قریه بیش‌کپه، چندتن از مردمان ملکی نیز کشته شده اند.
قول اردوی ۲۰۹شاهین صبح امروز با ارسال خبرنامه‌یی از کشته شدن ۱۹ طالب و زخمی شدن ۸دیگر در جریان جنگ در آقچه خبر داده و گفته است که عملیات زمینی و هوایی برای سرکوب طالبان جریان دارد.

۱۷ مرداد ۱۳۹۶

طالبان بیشتر از 30 زن در میرزا اولنگ را با خود برده اند

- مختار وفایی
ابعاد تازه فاجعه‌ی میرزا اولنگ در سرپل نشان می‌دهد که تروریست ها پس از تصرف این منطقه‌ی شیعه‌نشین در بامداد روز شنبه، نزدیک به 80تن از باشندگان محل را باخودشان به مناطق نامعلومی انتقال داده اند که در میان شان بیشتر از 30تن از دختران جوان و زنان میان سال نیز می باشند.
منابع موثق در سرپل می گویند که تروریست ها، زنان را جداگانه و مردان را جداگانه از ساحه دور کرده و به سمت منطقه‌ی بنام پسته مزار و از آنجا به «قره خوال»  انتقال داده اند. محل نهایی که این ربوده شده ها در آنجا منتقل شده اند هنوز مشخص نیست.
آتش زدن سه تکیه خانه و 10 منزل مسکونی، به قتل رسانیدن بیشتر از 60تن مردمان ملکی، گروگانگیری 150خانواده و ربودن 50 مرد و بیشتر از 30 زن از جمله ابعاد فاجعه میرزا اولنگ در سرپل است.
منابع محلی که از ذکرنام شان خودداری می‌کنند، ربوده شدن زنان و دختران جوان را پس از تصرف میرزا اولنگ تایید کرده می گویند که تاکنون هیچ نشانی از محل نگهداری آنان بدست نیامده است.
به گفته این منابع، امکان هر جنایتی به شمول تجاوزجنسی توسط تروریست ها متصور است و اگر اقدامی در مورد رهایی ربوده شده ها صورت نگیرد، ممکن است دامنه فاجعه گسترده شود.
منابع محلی می گویند که زنان توسط گروهی به رهبری غضنفر که در عملیات تصرف میرزا اونگ نیز حضور داشت ربوده شده است.
عکس از آرشیف
غضنفر از فرماندهان ارشد طالبان در سرپل است که قبلاً گفته شده بود عضو گروه داعش است، اما ذبیح الله مجاهد سخنگوی گروه طالبان او را عضو این گروه دانسته است. غضنفر از فرماندهان بی رحم طالبان در سرپل است که در تصرف میرزا اولنگ در کنار ملانادر مسوول نظامی این گروه نقش مهمی داشته است.

۱۶ مرداد ۱۳۹۶

قامت فاجعه بسیار جوان است هنوز

 مختار وفایی
                                 (روایتی از سلاخی مردم در کوه و کمر میرزاولنگ)
با شاهدان فاجعه میرزاولنگ صحبت کردم. آنچه اتفاق افتاده مصداق عینی جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی تمام‌عیار یک گروه قومی است. کشته‌ها، زخمی‌ها و اسیرها همه از قوم هزاره استند. مردم میرزاولنگ طی سال‌های اخیر بارها علیه تهاجم گروه های تروریستی مقابله کرده و به آنان اجازه ورود به این منطقه را نداده بودند. در حالی که روستاهای اطراف میرزاولنگ سال‌هاست در کنترول طالبان و سایر گروه‌های متحجر است، میرزاولنگ اما با مقاومت مردمی از جنایت طالبان در امان مانده بود.
روستای میرزاولنگ در ولسوالی صیاد ولایت سرپل
پس از آنکه نیروهای مردمی بیشتر از یک‌شبانه‌روز علیه تهاجم سنگین تروریست‌ها مقاومت کردند، نیمه‌های شب شنبه پوسته‌های دفاعی میرزاولنگ سقوط کرده و بخشی از مردم بسوی مرکز ولایت سرپل  فرار کردند.  شخصی بنام غضنفر که در گذشته عضو گروه طالبان و فعلاً خود را منسوب به داعش می داند، مسیر فرار مردم را در "دره پایین" میرزاولنگ مسدود می‌کند.
افراد مسلح غضنفر، مردان، زنان، کودکان و کهن‌سالانی در حال فرار را دستگیر کرده و به وحشیانه‌ترین شکل ممکن به قتل می‌رسانند. عده‌یی را سر بریده اند، عده‌یی را سلاخی کرده و تعدادی را هم پس از به رگباربستن از کوه و کمر به دره‌ها انداخته اند. غضنفر داعشی پس از قصابی عده‌یی از مردم، آنانی را که در جریان روز برای تحویل گرفتن جنازه‌های شان آمده بودند نیز به رگبار بسته است.
یکی از شاهدان رویداد گفت: یک خانم که شب هنگام توانسته بود با جمعی از مردم فرار کند، در منطقه دره‌پایین توسط افراد غضنفر کشته شده بود. صبح روز شنبه شوهرش به همان محل آمده و می‌خواست جنازه خانمش را ببرد. پس از جستجو، جسد خانم خود را شناسایی کرده و می‌خواست انتقال دهد که تروریست‌های غضنفر در کنار جسد خانم‌اش او را هم به رگبار بستند. این شاهد می‌گوید که در جریان روز، شماری از متنفذین منطقه نیز که فرار نکرده بودند، به دره پایین آمده و می‌خواستند اجساد مردم را انتقال دهند که به دستور غضنفر تیرباران شده اند.
شاهدان رویداد می‌گویند که شماری از زنان در جریان فرار کودکان شان شیرخوارشان را جاگذاشته و برخی از مردان مادران و پدران کهن‌سال شان را. تروریست‌ها چندین تکیه‌خانه را تخریب کرده و «عَلم» که نمادی از عزاداری پیروان مذهب شیعه است را به آتش کشیده اند.
تروریست‌های که دست به کشتار مردم میرزاولنگ زده اند، همه از مردمان بومی سرپل اند  و شناخت دقیق از مردم و منطقه دارند. در گذشته بارها مبلغین این گروه‌ها، علیه پیروان مذهب شیعه تبلیغ کرده و قتل آنان را روا دانسته بودند. ملا عطاءالله،  غضنفر، ملانادر، داملا سیدمحمد و قمندان احد که فرماندهی این جنگ خانمانسوز را به عهده داشتند، هم به دلیل عقده‌ی که در سال های اخیر علیه مردم میرزاولنگ داشتند و هم به دلیل نفرت مذهبی شان علیه پیروان تشیع، دست به کشتار و سلاخی مردم زده اند.
نکته‌ی که شدت نفرت این تروریست‌ها علیه مردم میرزاولنگ را برملا می‌کند این است که غضنفر وابسته به داعش است و بارها با فرماندهان طالبان درگیری و تنش داشته است، اما در کشتار بی‌رحمانه شیعه‌ها در میرزاولنگ با هم متحد عمل کرده اند.  غضنفر در سال 2014، حسین نظری نامزد جوان شورای ولایتی سرپل را نیز همراه با 12تن از همراهانش در منطقه شیرم‌های سرپل ربوده و به وحشیانه‌ترین شکل ممکن به قتل رسانیده بود.
تاکنون که بیشتر از 48ساعت از فاجعه می‌گذرد، نه جنازه‌ها به مردم تحویل داده شده و نه نیروی نظامی برای نجات اسیران به منطقه اعزام شده است.
بیشتر از 60 کشته، 150 خانواده اسیر و بیشتر از 50تن که توسط افراد وابسته به داعش ربوده و به مکان نامعلومی انتقال داده شده اند آخرین آمار از فاجعه میرزاولنگ است. مسوولان محلی سرپل می‌گویند که تروریست‌ها به دلیل رفتار وحشیانه با مردم و اجساد کشته شده‌ها، اجازه نداده اند که اجساد بطرف مرکز سرپل انتقال داده شود. اجساد هنوز در دره‌ها و کوچه‌های میرزاولنگ موجود است و بخشی از آنرا طالبان زیر خاک کرده اند. تروریست‌ها هراس دارند تا با ابعاد پوشیده‌ی جنایت شان رسانه‌یی نشود.
بماند این‌که هدف گسترش جنگ در شمال چی است و عواقب آن چه فجایع دیگری را برای مردم رقم خواهد زد، وحشتناک‌ترین بخش ماجرا در حمله و سلاخی مردم میرزاولنگ این است که نهادهای امنیتی با وجودی که در جریان همه ابعاد این ماجرا قرار داشتند بصورت عمدی هیچ تحرکی برای مهار آن نکردند.
ظاهروحدت والی سرپل و محمد محقق معاون ریاست اجراییه از مقامات دولتی اند که  به گفته خودشان پس از آغاز حملات تروریست‌ها به میرزاولنگ، بارها با سران نهادهای امنیتی به تماس شده و خواهان نجات مردم از این معرکه شدند. هشدارهای لازم در مورد فجایع احتمالی در میرزاولنگ را من و برخی از همکاران رسانه‌یی ام نیز از همان نخستین لحظاتی که حملات گسترده طالبان آغاز شده بود منتشر کردیم. اما ضمن این‌که هشدارها جدی گرفته نشد، تا پس از قتل و سلاخی مردم در کوه و کمر میرزاولنگ هیچ پیام و تماسی در این مورد  جدی گرفته نشد.
والی سرپل در آخرین پیامی که در مورد فاجعه میرزاولنگ منتشر کرده چنین نوشته است:

"های سران حکومت مرکزی! های جامعه ملل! های مردم دنیا! های مدعیان مبارزه باتروریزم که درافغانستان حضوردارید و های حامیان حقوق بشر و انسانیت! داعشیان وطالبان بدنام وسفاک حدود بیشتر از150 خانواده بی دفاع را در روستای میرزا ولنگ سرپل در اسارت گرفتند. بدون کدام هراس و ترحم به کشتار ادامه می‌دهند. نگذارید میرزاولنگ قتلگاه انسان‌های بی دفاع ملکی و زنان و اطفال درقرن21 ثبت تاریخ شود وشما هم از اثر بی توجهی شریک این ننگ تاریخی قلم داد شوید."
فریاد والی سرپل نشان می‌دهد که قامت فاجعه هنوز جوان است و اگر اقدامی برای رهایی خانواده‎های که به اسارت رفته و آنانی که ربوده شده اند صورت نگیرد، خون شمار زیادی از بی‌گناهان دیگر خواهند ریخت. خونی که سال‌هاست می‌ریزد و دامن هیچ یک از جانیان نشسته در تخت و بخت قدرت را نگرفته است.


۱۵ مرداد ۱۳۹۶

اهداف و پیامدهای جنگ شمال را از زبان حاجی محمد محقق بخوانید

حاجی محمد محقق معاون دوم ریاست اجراییه پس از سقوط منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در سرپل، با نشر اعلامیه‌یی از عواقب و پشت صحنه جنگ در شمال پرده برداشته و با ابراز نگرانی گفته است که شمال افغانستان در حال تبدیل شدن به وزیرستان شمالی  است.
آقای محقق گفته است که ایجاد مراکز آموزشی برای داعش، ایجاد یک مسیر امن برای انتقال تروریست ها از هلمند به فاریاب، ایجاد ممانعت برای جلوگیری از ورود جنرال دوستم به کشور، ایجاد جنگ های فرقه‌یی و تنظیمی، از مهم‌ترین اهداف جنگ جاری در شمال افغانستان است. محمد محقق همچنان به کسانی که به باور او در پشت این جنگ حضور دارند گفته است که دود این آتش به چشم آنان نیز خواهد رفت.
 متن کامل پیام محمد محقق که در واکنش به سقوط منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در سرپل منتشر شده است:
خبر سقوط فاجعه بار منطقه استراتژيك ميرزا ولنگ از حوادث دردناك و فراموش نشدنى است كه در شرايط حساس كشور به وقوع پيوست.
در اين جنگ كه از نيمه شب ١٢ اسد ١٣٩٦ آغاز و تا ساعت ٢ بجه شب ١٤ اسد ١٣٩٦ دو روز دوام كرد مردم آن منطقه كه بارها از منطقه شان قاطعانه دفاع كرده و دشمن را با وارد كردن تلفات عقب رانده بودند اين بار به دليل تهاجم وسيع دشمن از سه جهت و نبود كمك هوايى و زمينى مؤثر از ناحيه دولت ، شكست خوردند و در نيمه شب ١٤ اسد ١٣٩٦ افراد بسيج مردميى ميرزا ولنگ كه مؤظف به دفاع از منطقه بودند از سنگرهاى شان عقب نشينى و مردم آن منطق نيز راه مهاجرت را در پيش گرفتند.
در جريان جنگ و عقب نشينى ياد شده مطابق اطلاع رسيده پنج نفر بسيج مردمى شهيد و تعدادى هم زخمى شدند و طالبان و افراد داعش بر منطقه مسلط شدند ، بعد اصلی فاجعه وقتى آغاز شد كه با روشن شدن هوا درصبحگاه ١٤ اسد مهاجمينى كه از سه جهت بر منطقه حمله كرده بودند راه عبور مهاجرين مردمى را در تنگى ميرزا ولنگ بند ساخته و از انتقال مهاجرين به منطقه امن جلو گيرى كردند.
با تسلط يافتن طالبان و داعش بر منطقه ميرزا ولنگ به رهبرى ملا عطاء الله والى و ملا نادر قوماندان طالبان و غظنفر قوماندان داعش و باقى ماندن تعداد از خانواده هاى بيدفاع جنايات هولناكى زير به وقوع پيوست؛
(١)مهاجمين از ميان مردم ملكى آن منطقه تعداد ٢٥ نفر را در يك منطقه بنام باغ سيد اسماعيل و ٩ نفر از بزرگان و موى سفيدان آن منطقه را در محلات ديگر تير باران كرده به شهادت رسانيده اند كه تعداد مجموع شهدا با يك نفر سرباز اردوى ملى به ٤٠ نفر ميرسد.
(٢)برخى مساجد، حسينيه ها و نمادهاى دينى مردم را به آتش كشيدند.
(٣) قوماندانهاى مسلط بر منطقه بر مردم فشار مضاعف وارد ميكنند تا اموال و دارايى مردم را به بهانه سلاح و مهمات مورد دستبرد قرار دهند.
اينجانب به موقع اقدامات لازم را براى جلو گيرى از وقوع اين فاجعه انجام دادم ، صبح زود هنگام ١٢ اسد با جناب رييس اجرائيه در تماس شدم و اهميت اين منطقه و خطرات سقوط آن و احتمال وقوع يك فاجعه انسانى را گوشزد كردم ، ايشان اطمينان دادند كه با وزارت دفاع هماهنگى ميكنم كه هم كمك هوايى و هم زمينى انجام شود و هدايت هم دادند .
شب ١٣ اسد با وزير دفاع در تماس شدم تا بدانم چى اقداماتى صورت گرفته. متوجه شدم كه ايشان ازمنطقه و اهميت سوق الجيشى آن براى ولايت سرپل شناخت ندارد و اقدامى هم انجام نداده بود، فقط همين قدر گفت كه يك منطقه سرپل يكتعداد نفر پوليس محلى چند سنگر را رها كرده. من با اصرار تاكيد كردم كه بايد به آن منطقه كمك هوايى صورت گيرد تا منطقه حفظ شود. با بى ميلى وعده داد، ولى فردای آن به روز ١٣ اسد با اينكه كوردينات هاى منطقه هم داده شده بود هيج كارى انجام نشد تا اينكه مردم شكست خوردند و اين فاجعه تكان دهنده صورت گرفت.
اين يك بعد فاجعه هست كه يك منطقه مهم و استراتژيك به دست دشمن افتاد و تعدادى زيادى مردم ملكى طى يك نسل كشى سيستماتيك بشهادت رسيد.
بعد ديگر فاجعه از اين قرار است كه حكومت و وزارتهاى دفاعى و امنيتى در اين قضيه نوعى بى تفاوتى و عدم احساس مسئوليت از خود نشان دادند كه موجب خلق سؤالها و تحليل هايى ذيل ميگردد .
اول : آيا حكومت به اندازه اى ضعيف و وامانده شده است كه توان دفاع از مناطق تحت كنترول خود را از دست داده و از بروز هيچگونه حوادث تلخ جلو گيرى نميتواند؟
دوم : آيا سيستم دفاعی و امنيتى دولت بحدى نا كار آمد و فاقد عناصر متخصص و استراتژيست هستند كه حوادث را قبل از وقوع آن تحليل و ارزيابى و قرار لازم را صادر نميتوانند و نيز از انجام عمليات هاى تعيين كننده و مؤثر براى ختم و يا مهار گروههاى هراس افگن عاجز اند؟
سوم : يا اينكه در راستاى طرح ناامن سازى شمال و تبديل كردن اين منطقه به وزيرستان شمالى ديگر و تدارك تخته خيزى براى گروه هاى داعشى همسو و بيرون مرزى جهت اعزام به آسياى ميانه اقداماتى كه ملت اطلاع ندارد در حال اجراء است به قرار زیر؛
(١) ايجاد يك كوريدور امنيتى براى عبور دهشت افگنان از هلمند به فارياب،
(٢) ايجاد مراكز بزرگ و امن آموزشيى نظامى و فكرى براى گروهاى دهشت افگن وابسته به داعش كه نمونه هاى از آن در ولسوالى خواجه سبز پوش ، دره سردابه ميباشد كه داراى امكانات وسيع هست و حتى طياره بدون سرنشين و ساير مراكز در دره قرايى ولسوالى المار و خواجه كنتى در قيصار و مراكزى در كوهستانات كه اين مراكز از يكسال بدين سو فعال اند و از سوى دولت و قوت‌هاى بين المللى كدام مزاحمتى عليه آنها وجود ندارد،
(٣) پروازهاى هليكوپترهاى نظامى مشكوك و ناشناخته بر مناطق مختلف کشور و انتقال تجهیزات نظامی و تخنیکی برای تروریستان. این در حاليست که يك طياره تركى را كه به جنرال دوستم نسبت داده شد، پيش از رسيدن به مرزهای افغانستان شناسايى و راهگیری شد، ولى پروازهاى اين هليكوپترها هيچگاه شناسايى و به اطلاع مردم نرسيد،
(٤) زمینه سازی برای سقوط دادن تدريجى ولسوالي هاى شمال و در نهايت سقوط بعضى ولايات،
(٥) پروژه سازی برای ممانعت از بازگشت جنرال دوستم معاون اول رياست جمهورى به كشور،
(٦) اختلاف اندازى ميان اقوام و جريانهاى سياسى،
كه اينها همه جزئى از يك سناريوى كثيف و ويرانگر است كه هم چيز را به نابودى تهديد ميكند.
با توجه به مندرجات فوق الذكر هرچه باشد، نتيجه يكى است و آن كشتار مردم و تخريب ولايات شمال از بادغيس تا بدخشان است و نيز تسلط يافتن افراطيون خارجى بر اين خطه مردخيز و فرهنگ دوست. بايد ياد آور شوم كه اگرچه در اين ميان مردم شمال، خصوصاً جامعه هزاره و شيعه بيشترين آسيب را در جريان تطبيق اين سناريوى پليد ميبينند و اما گرداننده گان این صحنه متوجه باشند كه دود اين ماجرا به چشم خود آنان نيز خواهد رفت.
اينجانب اين مصيبت عظیم و قتل عام سازماندهی شده را كه در ميرزاولنگ واقع شد ، به ملت بزرگ افغانستان، جامعه هزاره و اهل تشيع ، خصوصاً خانواده هاى معظم شهداء و مجروحين و مهاجرين عزيز تسليت گفته از خداوند منّان براى شهداء علو درجات، براى مجروحين شفاى عاجل وبراى بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.
از دولت و قوتهاى بين المللى ميخواهم كه به تعهدات شان در قبال ملت مبنى بر تامين امنيت و رفاه براى مردم و دفاع از مرزهاى افغانستان صادقانه عمل نموده از قربانى شدن مردم براى مطامع ديگران جلو گيری و از مردم شهید پرور میرزاولنگ دلجویی لازم را به عمل آورند.
حاجى محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامى مردم 
و معاون رياست اجرائيه افغانستان


طالبان مردمان ملکی را به رگبار بسته و مکان‌های عبادی شان را آتش زدند

گروه طالبان در پی تصرف منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در ولسوالی صیاد ولایت سرپل، نزدیک به 40تن به شمول زنان، کودکان و محاسن سفیدان را به رگبار بسته و اماکن عبادی مردم را به آتش کشیده اند.
محمد ظاهر وحدت والی ولایت سرپل قبل از ظهر امروز یکشنبه طی دریک نشست خبری  پیرامون اوضاع روستای میرزاولنگ ولسوالی صیاد معلومات داده گفت: تروریست‌های خون آشام با اشغال این روستا دست به کشتار بی رحمانه افراد ملکی و بی گناه زدند.
براساس گفته های وحدت و طبق گزارش های اولیه تروریست ها بین 30 تا 40 تن از مردمان بی گناه را به شکل بی رحمانه که در بین شان اطفال، زنان و محاسن سفیدان شامل می باشد تیرباران نموده و همچنان مساجد و منابر را به آتش کشیدند.
وی اضافه نمود: ما تلاش نهایی خود را کردیم تا از به وجود آمدن فاجعه جلوگیری کنیم، نیروهای مستقر در شهر را در دو گروپ به ساحه اعزام کردیم و در عین حال تقاضای کمک هوایی و زمینی را از سکتورهای مرکزی نمودیم اما تا آخرین لحظات این کمک ها صورت نگرفت و به دلیل نرسیدن کمک و تجمع بیش از حد دشمن از سایر ولایات روستای میرزاولنگ سقوط کرد.
والی سرپل همچنان افزود: با آنکه کمک های هوایی و زمینی از بیرون ولایت برای ما صورت نگرفت اما اگر قضیه میرزاولنگ مدیریت درست نمی شد عمق فاجعه بیشتر از این میبود.
وی همچنان تاکید ورزید: اکثریت باشنده های روستای میرزاولنگ در نتیجه درگیری ها بیجا شده و به مرکز ولسوالی صیاد و مرکز شهر سرپل پناه آورده اند و امکانات که در اختیار حکومت محلی قرار داشت برای بیجا شده ها صورت گرفته و میگیرد اما عمق فاجعه بیشتر است ما از موسسات خیریه داخلی و خارجی و حکومت مرکزی میخواهیم هرچه زودتر برای کمک رسانی به ورثه شهدا، مجروحین و بیجا شده گان بشتابند.
آقای وحدت از حکومت مرکزی خواست برای بازپسگیری روستای میرزاولنگ هرچه زودتر وارد اقدام شده نیروهای هوایی و زمینی را به این ولایت بفرستند در غیر آن سقوط ولسوالی صیاد و پس از آن سقوط شهر سرپل دور از تصور نخواهد بود.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...