۲۴ آذر ۱۳۹۷

نقشِ ملا، تفنگ و دالر در انتخابات پارلمانی


در این جای بحث نیست که انتخابات پارلمانی 97، یکی از رسواترین و بدنام ترین پروسه‌های بود که در ادامه انتخابات جعلی و پر از تقلب ریاست جمهوری 2014 برگزار شد. انتخابات پارلمانی 97، مهر تایید دیگری بود بر اینکه دولت‌مردهای افغانستان هیچ اراده‌ی برای استقرار یک نظام دمکرات و عاری از فساد و تعصب ندارند.
اما در بزکشی که میان نامزدان انتخابات پارلمانی جریان داشت، سه عنصر مخرب و تباه‌کننده، بیشتر از بقیه عناصر کاربرد داشتند: ملا، تفنگ و دالر.
در بلخ که من پروسه را بیشتر از بقیه ولایات از نزدیک شاهد بودم، دیدم که این سه عنصر مخرب و فاسد در چه حد مردم را تحت فریب، تهدید و تطمیع قرار دادند.
کسانی که بیشترین استفاده را از این سه عنصر در جریان مبارزات انتخاباتی کردند، اکنون در صدر لیست خودساخته و جعلی کمیسیون انتخابات قرار دارند.

ملا؛
شماری از نامزدان انتخابات در جریان همایش‌ها و محافل انتخاباتی شان، چندین ملا با شکم‌های گُنده و عمامه‌های بزرگ را در صدر مجلس می‌نشاندند و با چرب کردن معده و روده شان، هزار دروغ و نیرنگ را به ذهن مردم پیچکاری می کردند.
این نامزدان در یک مانور دروغین، در هر همایش، کمرهای بی همت شان را با پارچه‌های رنگارنگ به نشان تعهد می‌بستند. ملاهای تن‌پرور نیز هزار حدیث و آیت از دلِ قرآن و رویات می‌کشیدند تا وعده‌های دروغین نامزدان را برحق جلوه دهند.

تفنگ؛
برخی از نامزدان انتخابات پارلمانی در بلخ که گروهگ‌های مسلح غیرمسوول را در چمتال، شولگره، دولت آباد، چهارکنت و حومه‌های شهر مزارشریف رهبری کرده و توسط آنان ترور و غصب زمین انجام می‌دهند، مردم را علناً تهدید به مرگ و سرکوب کرده و از آنان رای جمع آوری کردند.
دوتن از قلدرهای شهر که اکنون نام شان در صدر نامزدان برنده در نتایج ابتدایی از بلخ قرار دارند، صدهاتن را در مناطقی که می‌دانستند رای ندارند اغفال کرده و تذکره‌های شان را برای بازماندن از حضور در پای صندوق‌های رای نزدشان قید کردند.

دالر،
در شب و روز انتخابات پارلمانی، چندتن از چهره‌های فاسد و آدم‌کُشِ بلخ که به قاچاق آثارباستانی، تیل، طلا و غصب زمین مشهور اند، هر رای را از 20 الی 50 دالر خریداری کردند.
این افراد، در مناطق فقیرنشین شهر بسته‌های پول را توسط کلانترها و ارباب‌های روستا فرستاده و به مردم اعلان کرده بودند که هرکس به فرد مورد نظر رای داده و تصویر مستند از رای خود تهیه کند، پول نقد دریافت می‌کند.

روی دیگر قضیه در مورد افزایش آرای تقلبی در بلخ این است که صدرنشین‌های لیست ابتدایی که هنوز صحتِ آرای شان تایید نشده است، هزاران استکیر را در جریان توزیع کارت رای دهی از کمیشنرهای فاسد کمیسیون انتخابات خریداری کرده بودند. اگر بیاد داشته باشید، رسانه‌ها بارها گزارش دادند که صدها کتابچه استکیر از کمیسیون انتخابات مفقود شده است. نامزدان مفسد که این استیکرها را خریداری کرده بودند، در روز انتخابات برگه‌های جعلی تذکره را به افراد مختلف از جمله اطفال در بدل پول توزیع کرده و با چسپانیدن استکیر، رای را به نفع شان استعمال کردند. این آرا اکثراً در مناطقی استعمال شد که ماشین‌های بایومتریک غیرفعال بودند. اکنون اگر آرای پاک از ناپاک جدا شود، حساب نامزدان برنده در بلخ، کاملاً دگرگون شده و صفحه‌ی جدیدی برای مردم گشوده خواهد شد.
در دو دور گذشته، هرچند پارلمان خالی از نمایندگان طالب، داعش و قاتلان درجه یک مردم نبود، اما چهره‌های مردمی، اکادمیک و وطن‌پرست نیز حضور داشتند. متاسفانه در این دور، چنانچه در لیست ابتدایی نامزدان مشاهده می‌شود، تبهکاران دست بالایی نسبت به گروه‌های مردمی و تحصیلکرده دارند.

۱۲ آذر ۱۳۹۷

عاید میلیونی طالبان در یک روز


دیروز طالبان ۶۰عراده موتر باربری را در مسیر مزارشریف-دره صوف توقف داده و راننده‌های آنان را با خود در مناطق تحت کنترول شان بردند.
اسناد بدست آمده نشان می‌دهد که مولوی عبدالمطلب سیلاب از مسوولان محلی طالبان در ولسوالی دره صوف پایین، فرماندهی این عملیات را به عهده داشته و هدف آن مجازات و اخاذی از راننده‌های بوده است که از مالیاتِ وضع شده توسط طالبان فرار کرده اند.
طالبان چندسال قبل ماهانه ۵۰۰۰ افغانی بالای هر موتر باربری که از معادن دره‌صوف زغال‌سنگ را به ولایت بلخ انتقال میدهند وضع کردند که شماری از راننده‌ها از پرداخت این پول سر باز می‌زدند.
سند رسید پول که طالبان به راننده‌های موترهای باربری داده اند.
دیروز یکشنبه و با به اسارت گرفتن ۶۰ راننده، طالبان مالیه هر موتر را ماهانه از ۵۰۰۰ افغانی به ۷۰۰۰ افغانی افزایش داده و نیز مالیه سه ماهه را راننده ها اخذ کردند.
سندی که به سایت تحلیلی خبری هویدا رسیده نشان می‌دهد که مولوی عبدالمطلب سیلاب از هر موتر ۲۱۰۰۰ افغانی جمع‌آوری کرده است که مجموع پول بدست آمده از ۶۰ عراده موتر بیشتر از یک میلیون افغانی می شود.
منابع محلی می‌گویند پولی که طالبان از معادن سمنگان بدست می‌آورند در خریداری تجهیزات نظامی، اکمال قرارگاه های نظامی، جلب و جذب نیروهای جدید و مصارف زمستانی این گروه در ولایات شمال هزینه می‌شود.
سمنگان به دلیل معادن زغا‌ل‌سنگ نه تنها از لحاظ عایداتی یک منبع مهم و درامدزا برای طالبان است، بلکه بخاطر مدارس افراطی‌پرور از لحاظ سربازگیری و نیروی انسانی نیز یکی از مهم‌ترین منابع برای جبهات جنگ این گروه است.

۰۵ آذر ۱۳۹۷

جنرال حسیب‌الله قریشی به چه اتهامی بازداشت شد؟

 جنرال حسیب الله قریشی فرمانده پیشین لوای امن و نظم عامه در شمال و رییس ارکان نیروهای سرحدی، یک هفته قبل برای پاسخگویی به اتهاماتی که علیه‌ش وارد شده بود به ثارنوالی نظامی قول اردوی 209شاهین فراخوانده شد.  قریشی پس از حاضر شدن در این ثارنوالی، تحت نظارت نیروهای ارتش قرار گرفته و اجازه خروج برایش داده نشد.
مکتوبی از آدرس ریاست جمهوری و شورای امنیت ملی به تاریخ 10 عقرب به ولی محمد احمدزی فرمانده قول اردوی 209شاهین ارسال شده بود که شخص رییس جمهور در آن مکتوب از احمدزی تشکری کرده و خواسته بود که از جنرال قریشی تحقیقات بیشتر نماید.
احمدزی که قبلاً فرمانده قول اردوی میوند در جنوب افغانستان بود، سه ماه قبل بحیث فرمانده قول اردوی 209شاهین مقرر شد. او از افراد مورد اعتماد رییس جمهورغنی است و گفته می‌شود مهم‌ترین ماموریت وی در شمال، سرکوب نیروهای مخالف رییس جمهورغنی و تطبیق برنامه‌های غنی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده است. احمدزی ماموریت دارد تا اوضاع را در شمال بر وفق مراد اشرف غنی مدیریت کرده و نیروهای سرکش را مهار کند.
سه ماه قبل و پس از این‌که ولی محمد احمدزی بحیث فرمانده قول اردوی 209شاهین مقرر شد، به عنوان نخستین ابتکار، گزارشی را تحت عنوان اختلاس، فساد، قانون گریزی و سواستفاده از صلاحیت توسط فرماندهان نظامی وابسته به عطامحمدنور به ارگ ریاست جمهوری و شورای امنیت فرستاد. احمدزی در این گزارش بصورت مفصل اتهاماتی را علیه برخی از چهره‌های نظامی نزدیک به نور از جمله قریشی وارد کرده و از شورای امنیت و ریاست جمهوری خواستار دستورات جدید شده بود. ارگ و ریاست جمهوری در پی مواصلت این گزارش، به احمدزی دستور داد تا از قریشی تحقیقات بیشتر نموده و او را به ثارنوالی نظامی  معرفی کند.
جنرال حسیب‌الله قریشی، رییس ارکان نیروهای سرحدی 
ارگ ریاست جمهوری، شورای امنیت و فرمانده قول اردوی 209شاهین، ابتدا قریشی را از بلخ که بحیث فرمانده لوای امن و نظم عامه کار می‌کرد سبکدوش ساخته و به کابل بحیث رییس ارکان نیروهای سرحدی اعزام کرد.  اندکی پس از اعزام قریشی به کابل، قول اردوی 209شاهین، وی را به ثارنوالی نظامی احضار کرده و تحت نظارت گرفت.
قریشی بعد از ظهر دیروز یکشنبه، تحت مراقبت شدید نیروهای کماندو، توسط چرخبال‌های ارتش به کابل منتقل شد و قرار است دادگاه نظامی به پرونده‌های سنگینی که علیه او شکل گرفته رسیدگی کند. منابع می‌گویند که اتهامات زیاد و سنگینی علیه قریشی وارد است و ثارنوالی نظامی در این مورد اسناد کافی جمع آوری کرده است.
سواستفاده از صلاحیت، مصرف بودجه لوای نظم عامه در برنامه‌های بنیاد قریشی، واگذاری تانک‌های زرهی لوای امن و نظم عامه در اخیتار برخی از والی‌ها و قدرتمندان از جمله عطامحمدنور، اختلاس از بودجه لوای نظم عامه و فروش تسلیحات دولتی از جمله اتهامات وارد شده بر قریشی استند.
با این حال عطامحمدنور که مرد قدرتمند شمال لقب گرفته و در سرکوب و مهار رقبای سیاسی‌اش بی نظیر تلقی می‌شود، در مقابل بازداشت جنرال قریشی که به مثابه سرباز سر به کف برایش فعالیت می‌کرد اقدام خاصی نکرده است. نور تنها در یک جلسه با اعضای حزب جمعیت، بازداشت قریشی را نکوهش کرده و به حکومت دو روز فرصت داده بود تا قریشی را آزاد کند. عطامحمدنور گفته بود در صورتی که قریشی آزاد نشود تصمیم بعدی خود را با مردم شریک خواهد  ساخت.
با گذشت دو روز از مهلتی که نور به حکومت داده بود، قریشی نه تنها آزاد نشد که تحت مراقبت کماندوها به کابل منتقل شد. منبع موثق در وزارت دفاع می‌گوید که پرونده‌ی اتهامات علیه قریشی سنگین است و هیچ برنامه‌یی برای آزادی او در کار نیست. این منبع می‌گوید که ثارنوالی نظامی از مدت‌ها قبل علیه قریشی سند جمع آوری کرده و اکنون زمان پاسخگویی قریشی به این اتهامات فرا رسیده است.

۱۴ آبان ۱۳۹۷

نمایندگان جعلی طالبان که با حکومت افغانستان و کشورهای منطقه مذاکره می‌کردند


به ادامه قصه دکاندار کویته که چندسال قبل به نمایندگی از طالبان با حامدکرزی و شورای صلح مذاکره و ملاقات می‌کرد، این‌بار دوتن بنام‌های ملا سخی‌داد حقانی و عبدالمالک فتاحی همین کار را با دولت غنی و شورای صلح کرده اند.
گروه طالبان اعلام کرده اند که ملاسخی‌داد و عبدالمالک فتاحی، با اسناد جعلی به نمایندگی از این گروه با دولت افغانستان و شورای صلح در چندین مرحله ملاقات و مذاکره کرده اند‌.
سخنگوی طالبان همچنان گفته است که این دوتن جعل‌کار، به نمایندگی از این گروه به برخی کشورهای منطقه از جمله ایران و ترکمنستان نیز سفر کرده و با منابع خارجی مذاکره کرده اند.
این دوتن توسط طالبان دستگیر شده و در ویدیوی که از اعترافات آنان نشر شده، هردو از رهبران طالبان معذرت‌خواهی کرده و خواهان بخشش شده اند.
ملاسخی‌داد حقانی باشنده ولایت قندهار است و عبدالمالک فتاحی باشنده ولایت بلخ.
عبدالمالک فتاحی در پیوند با گفت‌وگوهای صلح و با استفاده از سند جعلی، با رهبران حزب جمعیت از جمله عطامحمدنور و ستار مراد نیز چندین بار گفت‌وگو کرده است.

۱۰ آبان ۱۳۹۷

۹۵ درصد عاملان کشتار خبرنگاران از مجازات معاف بوده اند


 مرکز خبرنگاران افغانستان در آستانه روز بین المللی پایان دادن به معافیت از جرایم علیه خبرنگاران با نشر اعلامیه‌ی گفته است طی دو دهه اخیر، 95درصد عاملان خشونت علیه خبرنگاران در افغانتسان  از مجازات معاف شده اند.
براساس اعلامیه این نهاد، در طی حدود دو دهه اخیر درافغانستان، بیشتر از ۱۰۰ خبرنگار و کارمند رسانه ای کشته شده اند اما بررسی ها می دهد که از این تعداد تنها عاملان پنج قضیه بر اساس حکم محکمه مجازات شده اند.
یافته‌های مرکز خبرنگاران افغانستان نشان می‌دهد که از سال ۱۳۷۳ هجری خورشیدی تا سال ۱۳۹۷، ۱۰۴ خبرنگار و کارمند رسانه‌ای در افغانستان کشته شده اند که ۱۵ تن آن زنان هستند، افزون بر این در این مدت دو خبرنگار افغان نیز در پاکستان کشته شده اند.
در مجموع، ۸۶ تن از خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای کشته شده شهروندان افغانستان هستند که بیشتر آنان در جریان کار جان خود را از دست داده اند.
چهار سال پیش، کشورهای عضو سازمان ملل متحد در واکنش به افزایش خشونت‌ها علیه خبرنگاران در جهان، در قطعنامه‌ای، ۲ نوامبر(۱۱ عقرب) را به عنوان روز بین‌المللی پایان دادن به معافیت از مجازات جرایم علیه خبرنگاران اعلام کردند. این قطعنامه از کشور‌های عضو سازمان ملل متحد می خواهد تا به شکل جدی در زمینه تامین امنیت و مصونیت خبرنگاران اقدام کنند.
میرویس جلیل، خبرنگار بی بی سی نخستین خبرنگاری است که در سال ۱۳۷۳ پس از مصاحبه با گلبدین حکمتیار، از رهبران جهادی در راه برگشت از سروبی به کابل، به قتل رسید و چهار سال بعد، طالبان با تسلط بر شهر مزار شریف محمود صارمی، خبرنگار آژانس خبری ایرنا متعلق به ایران را با شماری از دیپلمات‌های این کشور کشتند.
با آغاز حمله امریکا و کشورهای هم پیمان در اواخر سال ۱۳۸۰ به افغانستان و افزایش شمار رسانه‌های آزاد، تعداد قربانیان جامعه رسانه‌ ای نیز به مرور به شکل قابل ملاحظه‌ ای افزایش یافت.
مارک برانرئو، جوهان ساتون، پیربیلاد، ولکر هندلوئیک، هری برتون، عزیزالله حیدری، ماریا گارسیا کتولی، جولیو فیونتز، اولف استرامبرگ، شیما رضایی، میوند، عبدالقدوس، کریستین استرو، کارن فیشر، انور صالح، رحمان قل، سید آقا، اجمل نقشبندی، شکیبا سانگه آماج، ذکیه ذکی، عبدالمنیر، کارستن توماسن، عبدالصمد روحانی، جاوید احمد یازمی، سلطان محمدمنادی، جان الله هاشمی، میشل لانگ، روپرت همر، جیمزهانتر، سید حامد نوری، محمد رفیق عزیزی، امید خپلواک، فرهاد تقدسی، جعفر وفا، سادم خان بهادورزوی، عبدالهادی همدرد، دنیا ذاکری، مزمل صادقی، محسن هاشمی، نوراحمد نوری، شاهد نعیمی، نیلز هورنر، احمد سردار، آنیا نیدرینگهاس، خالد آگاه یعقوبی، پلوشه توخی، زبیرحاتمی، عاقل محمد وقار، ذبیح الله پشتون یار، امان الله عطایی، علی محمدی، حسین امیری، جواد حسینی، محمد حسین، مهری عزیزی، مریم ابراهیمی، زینب میرزایی، زبیر خاکسار، یعقوب شرافت، دیوید گیلکی، ذبیح الله تمنا، نعمت الله زهیر، نصیر مدثر، نورالله، فریده، عبدالطیف، محمد امیر، عبدالغنی، زین الله، حبیب الله حسین زاده، محمد نذیر، عزیز نوین، عمر ارغندی وال، عبدالحمید رمضانی، حسین علی نظری، نقیب الله عبدالرحیم زی، غلام رضا بیگ، سید خادم حسین هاشمی، عبدالرؤف مهدوی، سید خداداد احمدی، سید عندلیب ضیایی، سید حسین حسنی، محمد رضا بهرامی، خلیل رضایی، اخترعلی نظری، سید مهدی موسوی، عبدالمنان ارغند، شاه مری فیضی، یارمحمد توخی، غازی رسولی، نوروزعلی خموش، عبدالله حنان زی، محرم درانی، سباوون کاکر، علی سلیمی، سلیم تلاش، احمدشاه، محمد اختر، عطاء الله رحیمی وسیع، صمیم فرامرز، رامز احمدی و محمد سلیم انگار دیگر خبرنگاران و کارمندان رسانه ای هستند که در جریان سقوط رژیم طالبان و سال‌های بعد از آن کشته شده اند.

مظنونان و یا متهمان کشتار خبرنگاران و کارمندان رسانه ای
بر پایه معلومات مرکز خبرنگاران افغانستان، طالبان، به کشتن ۴۱ تن، داعش ۳۴ تن، گروه ها و یا افراد مسلح غیر مسؤل، ۲۲ تن، نیروهای ناتو سه تن، اعضای خانواده و بستگان، سه تن، و پولیس ملی افغانستان نیز به کشتن یک تن مظنون و یا متهم است.
ناکامی در تامین عدالت- تنها پنج درصد عاملان کشتار مجازات شده اند
در حدود دو سال گذشته و با ایجاد کمیته مشترک حکومت و رسانه ها در زمینه امنیت و مصونیت خبرنگاران، تلاش های از سوی نهادهای حکومتی عضو این کمیته صورت گرفته است اما متاسفانه دیده می شود که این تلاش ها و اقدامات به رغم این که چشم گیر بوده اند، نتیجه ملموسی به ویژه در زمینه پایان دادن به معافیت جرایم علیه خبرنگاران نداشته است. جمشید رسولی سخنگوی لوی سارنوالی می گوید که این اداره مصمم است به جرایم علیه خبرنگاران و کارمندان رسانه ای رسیدگی کند و در دو سال گذشته 49 قضیه را پیگری کرده است.
طبق آمار ارایه شده از سوی آقای رسولی، در این مدت، عاملان قتل پلوشه توخی همکار رسانه ای رادیو بیان( یک تن به اعدام)، حامد نوری، گوینده تلویزیون ملی(چهار تن: یک تن به اعدام، دو تن به ۲۰ سال زندان و یک تن به ۱۲ سال زندان)، شکیبا سانگه آماج، مجری تلویزیون شمشاد( دو تن: یکی به یک سال حبس تنفیذی و یکی دیگر به ۱۶ سال حبس تنفیذی محکوم شده اما متواری است)، زبیرخاکسار خبرنگار رادیو و تلویزیون ملی( دو تن هر کدام به ۱۶ سال زندان) و امان الله عطایی، رئیس تلویزیون آسیا( دو تن: یکی به ۱۹ سال و شش ماه و دیگری به ۱۰ سال و شش ماه زندان) محکوم شده اند و دوران محکومیت خود را سپری می کنند. هر چند به گفته وی احکام صادر شده در اکثر این موارد نهایی نیست.
سخنگوی لوی سارنوالی افزود که دو متهم به قتل محمد محسن هاشمی کارمند تخنیکی رادیو صدای نجراب از سوی محکمه استیناف به ۱۶ سال زندان محکوم شده اند اما پولیس تا اکنون موفق نشده است متهمان را بازداشت کند. 

۱۶ مهر ۱۳۹۷

داعیه‌ی دروغ مبارزه با تروریسم


۱۷سال قبل ایالات متحده و متحدان‌اش به افغانستان لشکرکشی نمودند تا ضمن نابودی تروریسم، دولت‌سازی و ملت‌سازی را در این کشور تقویت کرده و دمکراسی را به عنوان مهم‌ترین ارزش انسانی در جهان مدرن، در این کشور نهادینه سازند.
اما امروز نه تنها تروریسم نابود و تضعیف نشده است بلکه شهرها در محاصره گروه‌های دهشت‌افگن استند و حکومت فاسد و لرزان که منتخب کاخ سفید است در پشت دیوارهای سمنتی حتی از خودش محافظت نمی‌تواند.
دمکراسی شکست خورده و افراطیت دینی باور غالب در میان مردم است.
سیاست‌مداران فاسد سرمایه‌دارتر، اما مردم فقیرتر شدند.
داعش و طالب و چندین گروه تروریستی دیگر تقویت شدند، در حدی که بیشتر از نیم جغرافیای کشور را در اختیار دارند.
نه نظام آموزشی اصلاح شد، نه بنیادهای اقتصادی و عایداتی شکل گرفت و نه ارتشی سازماندهی شد که بعد از خروج نیروهای خارجی بتواند از مردم و نظام دفاع کند.
وضعیت فعلی همه ما طوری است که اگر افغانستان را ترک کنیم آوارگی و مهاجرت دایمی نصیب ما می‌شود و اگر بمانیم مرگ تدریجی در انتظار ماست‌.
این جهنمی که فعلا بروی همه ما دهن گشادتر باز کرده، حاصل خاک‌فروشی ما و بازی‌های قدرت‌های جهان برای دور نگهداشتن تروریزم از دروازه‌های شان است.
حتی اگر خلیل‌زاد بتواند طالبان را پای میز مذاکره کشانیده و آنان را به حکومت غنی ملحق سازد، جنگ پایان نمی‌یابد؛ بلکه نسخه‌ی جدیدی برای کشتن ما ارائه می‌شود.

۱۵ مهر ۱۳۹۷

پارلمان "اتاق قانون" است نه "اتاق تجارت"

متاسفانه پارلمان افغانستان در اثر غفلت مردم در دوره‌های قبلی انتخابات، محلی برای تجمع تاجران و ثروت‌اندوزان شد که همه آنان کمیسیون‌های مالی و اقتصادی این نهادِ قانون‌گذار را به گروگان گرفته و با استفاده از آن تجارت‌های سیاه شان را گسترش دادند.
اگر لیست حاضری نمایندگان مجلس را ببینید، بیشترین غیرحاضری و بیشترین بی اعتنایی به اصول مجلس را تاجران داشته اند. همچنام آنان هیچ‌گاه در دسترس مردم نبوده اند، چون اصول تجارت و تاجران براساس " منفعت شخصی" استوار است و در محضر مردم بودن بجز از روزهای کمپین بقیه روزها " منفعت شخصی" در پی ندارد.
تاجران در جلسات تقنینی مجلس حاضر نیستند و به تماس و مشکلات مردم پاسخگو نیستند چون هدف آنان از ابتدا برای ورود به پارلمان قانون‌گذاری و قانون‌مداری نبوده بلکه هدف شان استفاده از امتیازات و مصوونیت پارلمانی برای افزایش ثروت و قدرت بوده است.
مردم باید از خود بپرسند که چرا میزان ثروت و زراندوزی نمایندگان شان رو به بالا و میزان فقر و اوضاع زندگی آنان رو به پایین است؟ پاسخ مشخص است: هر یک رای شما به تاجران وسیله‌ی شد برای بدست آوردن پول بیشتر، قدرت بیشتر و ثروت بیشتر. ثروت بی‌نیازی به بار می‌آورد و چون آنان مطمین اند که برای بار بار رای شما را می‌توانند بخرند، لازم نمی‌بینند شما را با لباس‌های ژولیده تان در دفاتر و کاخ‌های مجلل و پر از وسایل قیمتی راه دهند؛ البته بجز از روزهای کمپین انتخاباتی.
بنابر این ما باید بدانیم که پارلمان "اتاق قانون" است نه "اتاق تجارت" که محل تجمع تاجران و زراندوزان گردد.
اگر یک کسی تاجر خوب است، قاچاقچی موفق است، غاصب و قلدر نامی است، دلیل نمی‌شود که می‌تواند وکیل خوب هم باشد.
هرکس برای کاری ساخته شده و پارلمان جای قانون‌گذاران و نخبه‌‌هاست.
مطمئن باشید که تاجران به گسترش تجارت‌های سیاه، قاچاقچی‌ها و غاصبان زمین به امتیازات و مصوونیت پارلمانی چشم دوخته اند نه به قانون و خدمت.
به این جماعت نه بگویید و آگاهانه رای دهید.

۳۱ شهریور ۱۳۹۷

پنج‌تن از نمایندگان بلخ در پارلمان، بیشترین غیرحاضری را در سال هفتم تقنینی داشته اند


اسدالله شریفی نماینده مردم بلخ در مجلس، از ۸۲ جلسه، در ۲۵ جلسه غیرحاضر، در یک جلسه رخصت، در پنج جلسه مریض، در دو جلسه در سفر ولایتی، در۱۰ جلسه در سفر خارجی و در ۳۹ جلسه حاضر بوده است.
علم‌خان آزادی نماینده‌ی مردم بلخ در مجلس، از ۸۲ جلسه، در ۴۳ جلسه غیرحاضر و در ۳۹ جلسه حاضر بوده است. این عضو مجلس نیز به دلیل غیرحاضری‌های متواتر وظیفه‌اش در یک اجلاس سال تقنینی به حالت تعلیق درآمده بود.
اسحاق رهگذر نماینده مردم بلخ در مجلس، از ۸۲ جلسه، در ۲۶ جلسه غیرحاضر، در ۱۱ جلسه رخصت، در ۱۴ جلسه مریض و در ۳۱ جلسه حاضر بوده است. این نماینده مجلس که در حال حاضر والی بلخ شده، به دلیل غیابت متواتر وظیفه‌اش در یک اجلاس سال تقنینی به حالت تعلیق در آمده بود.
احمدشاه رمضان نماینده‌ی مردم بلخ طی دوره هفتم تقنینی در مجلس، از ۸۲ جلسه، در ۲۷ جلسه غیرحاضر، در شش جلسه رخصت، در شش جلسه مریض و در ۴۳ جلسه حاضر بوده است.
عباس ابراهیم‌زاده نماینده‌ی مردم بلخ طی سال هفتم تقنینی در مجلس، در 47 جلسه غیرحاضر، در 28 جلسه به دلیل مریضی، در 3 جلسه رخصت و تنها در 4 جلسه حضور داشته استاز متن گزارش روزنامه ۸صبح

در پناه مرده‌ها


ربانی، مسعود، مزاری، قسیم فهیم، کاظمی، کلکانی، عبدالحق و ده‌ها رهبر و فرمانده جهادی دیگر که طی سال‌های جنگ و جهاد در افغانستان کشته شدند، امروز حیثیت همین جسدی را دارند که یک جنگجو از آن برای نشان گرفتن هدف و شلیک بسوی دشمن استفاده می‌کند.
همه ساله برای تجلیل از مرگ این افراد بخشی از شهر کابل نظامی‌پوش شده و مسیرها بروی مردم مسدود می‌شوند.
سخنران‌ها که فرزندان، برادران و یاران دیروز شان استند، از استیژی که به مناسبت سالگرد وفات یا قتل شان برگزار کرده به عنوان یک فرصت برای نمایش قدرت و موضع برای شلیک بسوی رقبای سیاسی شان استفاده می‌کنند.
به نمایش‌های که به مناسبت سالروز قتل این افراد برگزار می‌شوند دقت کنید، نه حرف از احترام به مرده در میان است نه بزرگداشت از کارنامه‌های خوب یا بدشان.
این شیوه‌ی سوءاستفاده از جسدها باعث ترویج دو عادت زشت و فرهنگ مردم‌آزاری در میان قلدرها و جهادی‌ها شده است.
غصب یک تپه برای دفن جسد،
اختصاص یک روز برای نمایش و ستایش از مرده.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...