در دوران مکتب متوسطه، بهترین نمرات را از مضمون پشتو میگرفتم. معلم ما یک پشتون بنام حضرت میر بود. خوش قصه بود و به لهجه قشنگ صحبت میکرد. همیشه برای خواندن شعر و تکرار درس پشتو مرا نیز انتخاب میکرد. اما بعدها با تغییر مکتب و محل زندگی، از پشتو دور افتادم و از یادگیری آن تقریبا محروم شدم. این روزها یک کتاب میخوانم بنام "لندی؛ ترانکهای مردمی پشتو". این کتاب مرا با روح و نفس زندگی پشتونها آشنا میسازد. این کتاب را در قفسه یک کتابخانه بزرگ در جنوب کشور سویدن یافتم. ترانکهای مردمی پشتو، پیشداوریهایم در مورد جامعه پشتون را…
در فرماندهی امنیه بلخ یک «حلقه فساد» شکل گرفته است که مسوولان ارشد در سطح رهبری این فرماندهی در آن شریک استند. حلقه فساد بصورت هفتهوار از فعالیتهای غیرقانونی که در شهر مزارشریف جریان دارد پول اخاذی میکند. این پول در بدل باز نگهداشتن و حفاظت از قمارخانهها، روسپیخانهها و شرابفروشیها از آنان بصورت هفتهوار جمعآوری میشود. حتی یک قصابی در شهر مزارشریف بصورت مرتب، گوشت اسب می فروشد و مالک آن با پرداختن باج بصورت هفتهوار، بازار پر رونقی دارد. درآمد هفتهوار «حلقه فساد» در سطح رهبری فرماندهی امنیه بلخ از گمرک ولایت بلخ یکصدهزار ا…
محمد ناطقی رئیس کمیسیون نظارت بر تطبیق توافقنامه حکومت وحدت ملی بود. با روزنامه ۸صبح کار میکردم و یکروز در مورد گلایههای داکتر عبدالله از کجرویهای اشرف غنی که منجر به نقض توافقنامه شده بود گزارش مینوشتم. به آقای ناطقی زنگ زدم و از او پرسیدم که به عنوان رئیس کمیسیون نظارت بر تطبیق توافقنامه حکومت وحدت ملی، تخطی اشرف غنی -در زمینه مشخصی که فعلا در ذهنم نیست- چه پیامدی در پی دارد؟ و پرسیدم که نقش کمیسیونی که ریاست آنرا به عهده دارید در این زمینه چی است؟ گفت: تشکر از سوال شما، اما باید متن توافقنامه را یکبار مرور کنم تا ببینم در ا…
اینجا روستای من است، با آب زلال و کشتزارهای پر حاصل. با مردمان فقیر و به ظاهر قانع. همسایههای من نماد زحمت و قناعت اند. از وقتی که به یاد میآورم سایهی فقر گسترده بود، اما هیچکس این سایه را جدی نمیگرفت. شاید هم نمیدیدیم، چون حال همه یکسان بود. دلتنگ آن سالها و آن مردمان هستم. هرچند سفرهها رنگین نبودند، اما شادمانی و زندگی فراوان بود. چیزی که اکنون گم کردهایم. این سالها به گفته مادرم برکت کوچیده و رنج بی حساب آمده است. وقتی از احوال همسایهها میپرسم، هیچ کدام حال خوبی ندارند. انگار هر کدام به تعداد دانههای که میکارند ر…
پس از یکماه، قرنتین در شماری از شهرها از جمله مزارشریف شکست. شکستن قرنتین، اقدام به جا و موثر در جهت جلوگیری از قحطی و مرگ در گرسنگی است. بیمعناترین کار در افغانستان وضع قیودات و اعلام قرنتین برای جلوگیری از مصاب شدن به کرونا است. بسیاری از دانشمندان و مسئولان کشورها به این نتیجه رسیده اند که گریزی از مصاب شدن به کرونا نیست و این ویروس به این زودیها نیز یخن بشریت را رها نمیکند. تولید انبوه واکسن هم مشخص نیست چند ماه یا سال دیگر را در بر میگیرد. فکر میکنم بهتر است که به زندگی با کرونا عادت کنیم و خود مان را بیشتر از این در خا…
مردی است خانه به دوش که نه ثروتی در اختیار دارد و نه کاخ و بارگاهی. با این که خاک نشین است و زندگی را ملنگوار اختیار کرده است، اما در هر کوچه و پس کوچهی بلخ، مورد احترام است و هیچکس سلامش را بی پاسخ نمی گذارد دوستدارانش میگویند که او از این جهانِ پر از نیرنگ و فریب دل بریده و دردنیای خودش که صمیمیت و عشق و اخلاص است بسر میبرد. او اولیاقل است، از مشهورترین ملنگ های مزار که دوستدارانش او را بنام «سنگچل سخی جان» و یا «پیر جان» نیز می شناسند. او همنشین صوفیها و همراز پیرهای خانقاه است و عدهیی او را به نیت احترام «اولیاقلِ مبارک» ص…
درقبرستانی قدم میزدم که چشمم به گورنوشتهی خورد: «کاش خاک ایران آرامگه من میشد» . ب ه یاد حرفی از غلامحسین ساعدی افتادم. «مرگ در آوارگی، مرگ دربرزخ است. مرگِ آواره، مرگ هم نیست. مرگ آواره، آوارگی مرگ است.» دنیای آوارههارا مرزی نیست. چه در رودخانه هریرود دفن شوی و چه درقبرستانهای باشکوه اروپا .
Follow me in Social media