۱۳ بهمن ۱۳۹۰

74 كشته و 300 زخمی در پی درگیری میان هواداران دو تیم فوتبال در مصر


در جريان درگيری طرفداران دو تيم فوتبال "الاهلی قاهره" و " المصری" در شهر "بور سعيد" مصر دست کم 74 نفر کشته و نزدیک به 300 نفر زخمی شدند.

به گزارش تلویزیون العربیه ، این درگیری شب گذشته میان طرفداران این دو تیم ، توسط هوادران تیم " المصری" بورسعید آغاز گردید و سپس به خیابان های این شهر کشیده شد، و 74 نفر کشته بر جای نهاد.
العربیه نت- دبی
طرفداران تیم " المصری" پس از پیروزی 3 بر یک به نفع تیم آنها به زمین فوتبال ریختند و با بطری، سنگ و مواد آتش بازی به طرفداران تيم الاهلی حمله کردند.

سرلشکر حسین طنطاوی رئیس شورای نظامی مصر در پی این درگیری دستور داد دو هواپیما جهت انتقال بازیکنان و تماشاگران تیم الاهلی به قاهره ، به بور سعید فرستاده شوند .

شورای فرماندهی نظامی مصر همچنین از امروز پنجشنبه 1-2-2012 به مدت سه روز در این کشور عزای عمومی اعلام کرد.

طارق هشام رزنامه نگار مصری اوضاع در شهر بور سعید را به "جنگ های خیابانی" تشبیه کرد که به گفته وی در آن عده ای به شکستن مغازه ها و تخریب املاک عمومی می پردازند.

در همین حال كامل ابو علی رئیس باشگاه " المصری " بورسعید و اعضای هیئت مدیره این باشگاه استعفای خود را اعلام کردند.

ظاهرا هیچ یک از بازیکنان تیم " الاهلی قاهره" در این درگیری صدمه ای ندیده اند، اما هنوز تعداد دقیق قربانیان هوادار این تیم مشخص نشده است.

برخی تحلیگران مصری پس از حوادث دیروز خواستار به تعلیق درآوردن لیگ باشگاه های این کشور شدند و می گویند که در چنین شرایطی ادامه مسابقات فوتبال ، خطرناک خواهد بود.

۱۲ بهمن ۱۳۹۰

هفت خوان دلهره و ترس؛ کودکان افغان در راه اروپا

عکس: آرشیو - یک کودک آواره در یک مرکز نگهداری در مرز ترکیه و یونان

 دویچه وله
فقط در سال 2010 بیش از 1000 پسر خردسال افغان در آلمان درخواست پناهندگی دادند. مهرنوش انتظاری، خبرنگار رادیو صدای آلمان با دو نوجوان 17 ساله ملاقات کرده است که چنین سرنوشتی را انتخاب کرده اند.
عمر روزهای پر خطر سفرش به اروپا را این گونه قصه می کند: "تا رسیدن به آتن در یونان 28 ساعت در روی آب بودیم. 25 نفر در درون یک قایق بودیم. قایق پلاستیکی بود. یک کشتی خود قاچاقبر در پیش رو بود. ریسمانی انداخته بود و ما را کش می کرد. وقتی که پولیس او را پیش کرد، ریسمانی را که درکشتی اش بود، قیچی کرد و خودش فرار کرد. ما در بین آب ماندیم. کشتی همانطور یک بغله یک بغله دربین آب تکان می خورد".
این لحظات وحشتناک را شاید فقط بتوان در فلم ها شاهد بود. عمر سفرش را از افغانستان آغاز کرد تا به اروپا برسد. او اروپا را سرزمین آرزوهایش می دانست. او می گوید: "کشتی چپه نشد؛ اما  از زندگی بیزار شدیم. کشتی ما از آب پرمی شد، می گرفتیم آبش را خالی می کردیم. اصلاً حال به حال ما نمانده بود. وضعیت ما خراب شده بود. بالاخره پس از 28 ساعت به یک خشکه رسیدیم. یک شب و یک روز در آنجا بودیم، از آنجا بعداً به آتن آمدیم".
کودکان افغان برای رسیدن به اروپا با دشواری های فراوانی روبرو می شوند. برخی از آن ها که با قایق سفر می کنند، هرگز به خشکی نمی رسند.
عمر خوشبخت بود که زنده ماند. قریب دو ماه پیش او به آلمان رسید. او شرح حالش را به زبان دری، بیان می کند و هنوز فرصت آن را نیافته است که تجاربش را به زبان آلمانی اظهار دارد.
هزاران افغان مانند عمر سالانه این راه طولانی و خطرناک را می پیمایند. در بین این افغان ها کودکان و نوجوانان بسیاری هستند که هر یک برای جستجوی زندگی نو به سوی اروپا حرکت می کنند.
علی دیگر نوجوان افغان هم دلیل سفرش را این گونه می گوید: "پدر بزرگم زمینی خریده بود. این زمین دعوایی شد. آنها می خواستند این زمین را از ما بگیرند. به خاطر همین یک بار با پدر من دعوا کردند، زدندش؛ یک پایش را معیوب کردند. یک برادر من بر سر همین زمین کشته شد. یک بچه عمه من هم کشته شد. خویشاوندان پدرم بسیار پولدار بودند، ما دیگر نمی توانستیم آنجا زندگی کنیم".
خانواده علی از ترس قتل و خونریزی بیشتر، او و یک پسر مامایش را برای پناهندگی به خارج فرستادند. آنها باید به کشور دنمارک می رفتند که یک برادر پسر مامایش در آنجا است. علی در آغاز سفرش به ایران رفت و آنجا کاکایش یک قاچاقبر انسان را پیدا کرد تا او را به اروپا انتقال بدهد.
عکس: آرشیو - شماری از پناهجویانی که از خطر غرق شدن نجات یافته اند.
عمر نیز به خاطر جنگ و دشمنی های مرگبار بین قریه آنها و قریه همجوار تن به مهاجرت داده است. او در آغاز به ایران رفت و در آنجا در یک ساختمان مشغول به کار شد. او پس از 18 ماه به استانبول ترکیه رفت و بعد یک قاچاقبر او را به یونان برد.
عمر درباره وضعیت زندگی مهاجران افغان در یونان این گونه می گوید: "یک ماه در آتن بودم. البته داخل قوطی های آشغال دانی خواب می شدم . در آتن افغان ها خیلی زیادند. به حساب من بیشتر از پنج تا شش هزار افغان آنجا هستند. همه آواره و بیچاره هستند. پول خود را به قاچاقبرها داده اند".
بیرند میسوویچ، عضو سازمان حقوق بشری موسوم به "حمایت از پناهجویان"  تصدیق می کند که "اوضاع برای نابالغان در یونان به صورت خاص فاجعه بار است". اکثرا این نوجوانان با سالمندان یکجا زندانی می گردند. شرایط به دور از تصور است. سلول های زندان چنان کوچکند که کس تکان خورده نمی تواند .این سرنوشتی است که علی از آن نجات یافته است. علی می گوید: "ما تقریباً یک ماه در یونان ماندیم. بعد از آن قاچاقبر ما را در یک کامیون یخچالی انداخت. پانزده یا بیست نفر بودیم که تقریبا دو شبانه روز ما داخل ماشین یخچالی قرار داشتیم. خیلی یخ بود. آمدیم ایتالیا. در ایتالیا اگر پانزده بیست دقیقه بعدتر دروازه را باز می کردند، همه ما مرده بودیم".

علی بعد ازیک اقامت کوتاه در ایتالیا و فرانسه به آلمان رفت. این درست سه ماه پیش بود. حالا وی در شمال آلمان، در یک ساختمان که برای کمک به نوجوانان است، زندگی می کند. اتاق او نزدیک به اتاق عمر است. بر دیوارهای اتاق او پوسترهای خوانندگان و هنرپیشگان نصب شده است و بربالای میزش یک فهرست الفبا به آلمانی و فارسی دری وجود دارد. پنج کارشناس تعلیم و تربیت از آنها و نه تن دیگر مواظبت می کنند. این مربیان برای آنها آموزش آلمانی و امکانات ورزشی را فراهم ساخته و جهت معلوم شدن سرنوشت پناهندگی شان با یک وکیل مدافع ارتباط می گیرند.
البته درهمه آلمان این مسائل به خوبی سازماندهی نشده اند. اندکی پیش در ایالت بایرن، در جنوب آلمان 60 نوجوان خردسال افغان به دلیل این که مکان زندگی شان یک سرباز خانه کهنه بود و شرایط بهداشتی آن خوب نبود، دست به اعتصاب غذا زدند. علاوه بر این، زبان آلمانی را به آنها نمی آموختند و همچنان درخواست پناهندگی شان از قرار معلوم به طور جدی دنبال نمی شد.
کودکان آواره افغان در ایران آرزوهای علی و عمر برای یک آینده بهتر پیوسته صورت مشخص تری به خود می گیرند و یکی از دیگری بلند پروازانه تر می باشد. عمر می گوید: "من در آینده می خواهم یک عکاس بسیار خوب شوم. در پهلویش می خواهم یک زندگی خوب و خوش با خانواده ما  داشته باشم".
علی هم آرزوهایش را این گونه بیان می کند: "چیزی که من می خواهم این است که یک زندگی آرام داشته باشم. می خواهم درس بخوانم".
آیا رویاهای این دو نوجوان افغان امکان به حقیقت پیوستن دارند؟ در این مورد، نخست از همه یک دادگاه آلمانی است که تعیین تکلیف می کند.
مهر نوش انتظاری / رسول رحیم
ویراستار: عاصف حسینی

در گزارش محرمانه ناتو: آی اس آی مستقیماً طالبان را تغذیه میکند!

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، یافته های ناتو در مورد طالبان حاکی از کمک مستقیم پاکستان به این گروه مخالف حکومت افغانستان است.

سازمان ناتو در گزارشی گفته است که طالبان در افغانستان از کمک مستقیم سازمان های امنیتی و ستخباراتی پاکستان برخوردار می شوند و حمایت از مخالفین حکومت در افغانستان نیز رو به افزایش بوده است.

این گزارش براساس اطلاعات کسب شده از 27 هزار فقره بازجویی از بیش از 4 هزار تن از افراد طالبان، شبکه القاعده و سایر گروههای خارجی حاضر در جنگ افغانستان که به اسارت ناتو در آمده بودند تهیه شده و مدعی است که طالبان همچنان با اعتماد به نفس کامل به مقابله با نیروهای ناتو و دولت افغانستان ادامه میدهد و از حمایت گسترده میان مردم کشور نیز برخوردار است.

تهیه کنندگان گزارش محرمانه ناتو گفته اند که منابع دولتی پاکستان از محل استقرار رهبران ارشد طالبان به خوبی آگاهند.

به گفته تحلیلگران، برای نیروهای بین المللی درگیر در مقابله با طالبان و دولت افغانستان چنین گزارشی ناخوشایند و نگران کننده است.

این گزارش در حالی منتشر شده که دولت پاکستان همواره هر گونه اتهام حمایت و همکاری با طالبان و سایر گروههای مخالف حکومت افغانستان را به شدت تکذیب کرده است.

نتیجه گیری ناتو در مورد ارتباط تشکیلات امنیتی این کشور با طالبان تنها می تواند، سوء ظن مقامات افغانستان و برخی کشورهای درگیر در جنگ با طالبان در مورد نیات پاکستان را شدت بخشد.

آی اس آی، مهمترین تشکیلات استخباراتی پاکستان است که هدف از فعالیت خود را حفظ امنیت ملی پاکستان اعلام می کند اما به گفته برخی منابع غربی، این سازمان از همکاری و حتی حمایت از گروه های تندرو نیز رویگردان نبوده است.

گزارش اخیر ناتو در مورد وضعیت گروه طالبان برای نخستین بار جزئیات روابط بین آی اس آی و طالبان را آشکار می سازد.تهیه کنندگان این گزارش گفته اند که بهره برداری پاکستان از رهبران ارشد طالبان همچنان و بدون وقفه ادامه دارد.

این گزارش در عین حال حاکی از عمق و ادامه حمایت از طالبان در میان مردم افغانستان است و از کاهش چنین حمایتی از طالبان در این گزارش نشانه ای دیده نمی شود.

در نتیجه گیری این گزارش آمده است که در سال گذشته، علاقه به پیوستن به حامیان طالبان در میان افغانستانی ها حتی برخی اعضای حکومت افغانستان به شکلی کم سابقه رو به افزایش بوده است. شهروندان غیرنظامی افغانستان غالبا مدیریت طالبان را به مدیریت حکومت افغانستان ترجیح می دهند که دلیل آن نیز معمولا فساد در میان ماموران حکومتی است.

در هر صورت گزارش محرمانه ناتو در مورد حمایت مستقیم پاکستان از طالبان در حالی منتشر می شود که حنا ربانی، وزیر امور خارجه پاکستان امروز وارد کابل شد و احتمال دارد این سفر به کاهش تنشهای بوجود امده میان افغانستان و پاکستان بیانجامد.

سرقت با صلاحیت در اندخوی

در معرفی شهر اندخوی قابل یادآوری است که بندر آقگینه در ولسوالی های چهارگانه اندخوی از نظر عواید ، موقعیت جغرافیایی و سیاسی به صفت یکی از دروازه های عمده و ستون فقرات اقتصادی و پیوند خارجی کشور است.
سرمایه هنگفت ملی و بین المللی از این شریان حساس عبور میکند. مضاف برآن صنعت قالین ، پوست قره قل ، نباتات طبی و زراعت و مالداری و سایر کسبه کاری و معدن نمکسار چشمه عواید اسعاری کشور نیز می باشد.
از اینکه اندخوی یک شهر روشنفکری است طی 11 سال اخیر در محدوده قانون حرکت کرد. مگر این کم توجهی مرکز و بقایای شر و فساد دوران حاکمیت جناب پوهنیار صاحب خیرالله انوش ولسوال وقت اندخوی فعلا والی ولایت سمنگان بوده که مردم اندخوی را در 11حمل 1390 مجبوربه تظاهرات گسترده ده هزار نفري وادار ساخت.
با وجود مخالفت و انزجار شدید مردم اندخوی بقایای شبکه در حال ظلم و استبداد به مردم خود اند.

همانطوريكه بمطالعه فيسبوك جناب " پوهنيار خيرالله انوش " به حيرت افتادم كه فيسبوك بدون هيچگونه مطلب اجتماعي سياسي پر از تصاوير هنرمندان سينمايي و الفاظ غير اخلاقي است. گويا هنوزهم اخلاق شان اصلاح نشده است.
همچنان به قول مراجعين در بررسی قضاياي وارده به شعبات حقوق و مقام محکمه ابتداییه اندخوی ضبط صوتی و تصویری را مدرک اثباتیه حق نمیشناسند. این عمل در ذات خود انکار علم و تخنیک عصر و زمان منجمله تلیفون و کامپیوتر و اینترنیت است. در حاليكه بر اساس آن بانکهای جهان تبادل پولی خود را انجام میدهد و این محکمه هنوز در عصر حجر باقیست.
مدارک اثباتیه مورد اعتماد شان اسناد کاغذی است که در صورت جعل اوراق، کریمینال تخنیک هم ندارند. شاید از وجود آن بی خبر هم باشند. کوشیده اند که مردم در ارایه دلایل محدود بمانند تا محکمه محترم به لزوم دید خود فیصله صادر کند.

چنانچه اخیرا در محله بیشکینت اندخوی دو موتر شتابزده در حال سبقت به عقب موترسایکل دوپشته سوار تصادم کرده زن سوار موترسایکل به قتل میرسد ولی بنا به حکم محکمه محترم شهراندخوی شوهر مقتول شش ماه زندان و دريور موتر تصادم معاف شناخته میشود.

همچنان کدام یک شهروند اندخویی چهره مشهور جناب محمد نبی پیژند آمر جنایی فعلي شهر اندخوی را در کد خبری 26014 این شبکه محترم به معرفی گذاشته بود. اما مقامات عالی دولت نظر شهروندان اندخوی راچندان مداراعتبار قرار نداد ولی سرقت مافیایی و رشوت در موجودیت این هم رديف سارقین هنوز ادامه یافت.
باند مافيايي دوران جناب خيرالله انوش تحت اداره نبي پيژند پول عازمين حج را در جنگلزار بين اندخوي دولت آباد فارياب به غارت بردند و قتل هاي زنجيره اي كه هنوز اثري از حضور طالبان نبود در موجوديت اين باند صورت گرفته از نظر فرد فرد اندخوي پوشيده نيست.
حتي بعضي از محكومين 20 ساله اين قتل ها در يك سال آزاد شدند. مگر هيچ فرد اندخوي از ترس جان خود جنايات بقاياي اين باند را به تنهايي افشا كرده نميتواند تا اينكه مقامات عالي گلم شانرا جمع كند يا روزي به طوفان مردمي سردچار شوند كه در آنصورت دولت نيز از نظر مردم مقصر شناخته خواهد شد.

حدود شش بجه صبح صادق مورخ جهارم دلو 1390 دکان صرافی محترم محمد علی در قلب شهر اندخوی به سرقت رفت.
آیا شکستاندن قفل دكان سر و صدا ندارد؟ حمل صیف چهل سیره به موتر زمانبر نیست؟ ازدحام کم از کم پنج شش نفر سارق در فرصت خلاء شهر کسی را مشکوک نمیسازد؟ پوسته موظف در فاصله 100 متری چیزی را احساس نمیکند؟
قرار شایعات موتر سراچه حامل صیف با عقب باز در فضای نظارت پوسته عبور میکند کسی شک بر نمیشود؟ قراول محل با دهن پلستر و با دست باز و پای باز تا رسیدن موظفین امنیتی سر و صدا نمیکند چرا؟ درین شب جناب محمد نبی پیژند آمر جنایی شهر اندخوی نوکریوال بوده اما با ترک وظیفه محوله به خانه خود رفته بود چه تضمینی وجوددارد که این جناب در خانه خود استراحت بود یا مصروف کدام کار مهم ؟
اگر درین سرقت بزرگ اشخاص بلد دکان دست هم داشته باشد فضای مساعدو مطمين این سرقت باصلاحیت اندخوی هر شنونده را مشکوک میسازد. تا آخرين دقيقه كه اين مطلب را مرتب دارم ساعت30 : 8بامداد 9 دلو 1390 است هنوز اثري از كشف اين جرم تثبيت نيست و شايد مجرمين در غرق نيشه كيف صفا دارند گويا بگيرش كه نگيردت.

بنابر تجارب قبلي ، هر فرد اندخوي با اطمنان باند دست پرورده جناب نبي پيژند را مسول اين سرقت بزرگ ميدانند.
قرار معلوم مورخ 5 دلو 1390 در حدود 50 نفر دکانداران شهر اندخوی به شمول صرافان شوک زده به رسم اعتراض به حضور جناب سلطان سنجر ولسوال شهر اندخوی رفته این سرقت آشکار در حضور مسولین امنیتی را فضای قانون جنگل دانستند.
مورد سوال قرار دادند که آیا قوماندانی امنیه شهر اندخوی قابلیت تامین امنیت و اداره را دارد یا طور دسته جمعی از حکومت اشخاص کارآمد را تقاضا کنیم ؟ ولسوال اندخوی در برابر خشم بزرگان باشکیبایی کامل به آرامش دعوت کرده اطمنان خاطر داد که امنیت دکان شماو مال شما را دولت تضمین میکند. از اینکه جناب سلطان سنجر ولسوال اندخوی در نزد اکثریت قاطبه ملت های ساکن محل مورد احترام است سخنان شانرا اعتماد کردند.
همچنان از صحبت های دقیق قوماندان امنیه جدیدالتقرر شهراندخوی در خفا ابراز رضاییت کرده تاسف نمودند که افراد ناقابل جنایی چنین یک قوماندان متجرب را هم بد نام میسازد. اما مدیر امنیت شهر اندخوی یک کارمند خود را به جلسه مردمی فرستاده نه تنها در پیشگاه مردم حاضر نبود بلکه در بخش امنیت کارکرد محسوس جامعه را نیز ندارند.
گزارش جریان مجلس اعتراضیه بزرکان به قول یک سرشناس قومی تحریر یافت نواقص و توضیحات بیشتر آنرا خوانندگان عزیز ارایه خواهند کرد.
همانطوریکه در هرگونه شرایط سیاسی هم نمیشود زندگی را متوقف ساخت ، هدف ازین نوشته فارغ از غرض سیاسی و شخصی بلکه صرفا به مرام اصلاح اداری و ترحم به حق بشر نگارش یافت ، عدالت نیست که با تباهی صدها نفر شکم یک فاسد سیر شود. مردم اندخوی در تقاضای حق قانونی خود با مقامها مصلحت نمیکند بلکه مقامها را مزدور خود میشناسد.
چنانچه تظاهرات غافلگیرانه 11حمل 1390 مردم اندخوی شاهد مدعای ماست چون این مبارزه سیاسی نیست که به قانون اساسی محک زده شود یعنی غافلگیرانه قیام و تقاضای حقوق خواهد کرد. آیا این حالت مقامات عالی را انگیزه جدید نمیدهد؟
درست است که جناب محمد علی صراف باصدها نفر داد و گرفت صدها دوست و آشنا و هزارها شناسا دارد و اگر جناب آمرصاحب جنایی شهر اندخوي بخواهد این جنایت حتمی کشف و مجازات میشود" الله اعلم" مگر آینده این شهر را چه تصور کنیم؟ تلاشهاي قوماندان امنيه جديد شهر اندخوي اميدواركننده است اما با چه كسي؟

پیشنهاد میکنم مقامات محترم مافوق رقابت اشغال کرسی های محل را تا ایجاد فضای مصون کنار گذاشته از کادر بلد محل با قلب پاک و دست پاک جهت تسریع کشف و جلوگیری جرایم بیشتر استحصال خدمت فرمایند!
اندخوی از نظر موقعیت جغرافیایی و بندری حایز اهمیت درجه دوم کشور بوده انارشیسم بموجب فساد وقتل هاي زنجيره اي در چنين يك شهر بندري تاحدي تحدید حیات سیاسی کشور است فلهذا رشوتخور و باند مافيا باید بی درنگ مجازات شود!
شرابخوری و فساد اخلاقی جامعه موجبات هرج ومرج و غفلت وطنپرستی است وظیفه ایمانی و وجدانی هر مامور و افراد محل است در جلوگیری آن همیاری فرمایند چون راحت جامعه راحت خودشان نیز است!

امیدوارم تبادل نظر بنده زیر ذره بین خوانندگان محترم قرار گرفته مارا رهنمایی و رهبری سالم فرمایند تا قطره قطره دریا شود !

بااحترام: تاش خواجه فاريابي

۱۱ بهمن ۱۳۹۰

بحران سخت وترسناکی در پیش است/ مقامات، خانواده های شان را به خارج می فرستند

احمدسعيدي کارشناس مسايل سياسي يکي از آناني است که آئينۀ افغانستان را درسال هاي بعد از 2014 مکدر وغبار آلود مي بيند. او درگفت وگو با روزنامه آرمان ملی هشدار مي دهد، هرگاه مردم در محور يک انديشۀ ملي که به آن وفاق ملي نام مي دهند جمع نشوند، ديگر افغانستان را بايد غرق در خود ديد و تنها بايد نسبت به سرنوشت آن انگشت گرفت و تأسف خورد.
آقاي سعيدي به آرمان ملي گفت: سقوط حکومت طالبان و تحولات بعد از آن براي افغان ها توأم با اميدواري بود، مگر اين اميدواري ها دير دوام نکرد وحـالا مردم مأيوس و ديگر اعتماد به آينده و آناني که چرخ سياست را در دست دارند ندارند، زيرا مردم به اين باور بودند که در حمايت و کمک جامعه جهاني ديگر محدوديت ها وحساسيت هاي گذشته تکرار نخواهد شد، مگر امروز مردم با عکس آن مواجه اند و اميدها سرچپه شده است.
اين که افغانستان در ده سال گذشته آنهم درچتر حمايت قواي بين المللي مؤفق به اين نشد تا مسير تحول، امنيت و انکشاف را بپيمايد: آقاي سعيدي مي گويد:
عدم شناخت دقيق جامعۀ جهاني از وضعيت اجتماعي، سياسي و جغرافيايي افغانستان واين که رهبري افغانستان به دست يک مديريت ضعيف، ناکارآمد وناتوان افتاد واين اداره نتوانست خود را با انکشافات جهاني همگام سازد، اعتماد کشور هاي بيروني را حاصل کرده نتوانست ودر کسب اعتماد ملي نيز کوتاه آمد.
همۀ اين عوامل دست به دست هم داده و افغانستان را در منجلاب سياست فرو برد، از طرف ديگر باور بيهوده وبي مورد را که حکومت افغانستان نسبت به پاکستان داشت وپاکستاني ها با استفاده از چهره هاي بسيار محکم که در داخل نظام موجود داشتند و دارند به حکومتداران افغان وحمايت کننده گان بين المللي شان مي گفتند: طالبان نابود شده وديگر وجود ندارند و دولت خوش باور افغانستان هم هيچگاهي پي نبرد که در آن طرف خط ديورند کمپ ها ايجاد شده، مخالفانش تربيه وتجهيز مي شوند و فردا براي سقوط نظام آماده مي گيردند. با اين باور وخوشبيني هاي طفلانه دولت افغانستان و با اين اعتماد بدون قيد وشرط امريکايي ها نسبت به دولت پاکستان، طالب به يک نيرو وبالاخره به يک عامل بي ثباتي جهاني مبدل شد.
افغانستان دچار يک بحران جدي است، بحران امنيت، بحران اداره، بحران اقتصاد و بالاخره بحران اعتماد، همۀ اين ها حلقوم مردم غريب وبي خبر ما را مي فشرد، مردم رنج مي برند، مگر دولت آقاي کرزي به عنوان يک دولت جهت مهار نمودن بحران در کشور هيچ تدابيري ندارد، بالاخره سرنوشت يک ملت در مخاطره است، تروريزم در وجود همسايه هاي شرير و در رأس پاکستان مي خواهد، اين ملت را خوار و خمير نمايد.
چهره هاي مزدور وبيگانه پرور در داخل نظام حقيقت را مي بينند، مگر وارونه جلوه مي دهند، کابينۀ موجود ودولت موجود عملاً با همين نظام وفادار نيستند.
سعيدي به ادامه گفت: از جمله 24 وزير کابينه،48 وزير مشاور وهفتادوسه معين، تنها خانواده شش تن آنان در کشور زنده گي مي کنند، خانواده هاي سايرين همه در بيرون از کشور اقامت دارند.
مسؤولان در ارگان هاي امنيتي که مسؤوليت تأمين امنيت کشور را دارند، خانواده هاي شان يا در لندن اند ويا هم در دبي ... فرزندان شان دراين خاک نيستند. کساني که بايد جلو گرگ را بگيرند، خود به جان اين مردم گرگ گشته اند.
آنچه را دولت آقاي کرزي در رابطه به فساد بيان مي دارد، دروغ و اغوايي بيش نيست، به گونۀ مثـال صديق چکري بايد وزير حج و واوقاف مي شد، او از پارلمان 50 رأي گرفت، چون آدم صادق نبود، آقاي کرزي همين آدم نادرست را معين ساخت و سرپرست وزارت حج مقرر کرد تا زمينۀ رشوت را براي او آماده نمايد. ديگر نادر آتش که هوانوردي را چور کرد، از سوي خانوادۀ همين آقاي کرزي مقرر شده بود عنايت الله قاسمي ميليون دالر را اختلاس کرد و ازهمين ميدان هوايي محترمانه به بيرون از کشور فرستاده شد و موارد ديگر.
بناءً همين حاکميت،همين ادارۀ موجود در اختلاس و رشوه يا مستقيماً شريک است ويا از آن حمايت مي کنند. احمد سعيدي در وجود چنين مشکلات باور ندارد که حکومت بيکار و بي مديريت حامد کرزي بعد از سال 2014 بقا بياورد. او قطعاً به سقوط حکومت بعد از سال 2014 معتقد است ودليل مي آورد:
1- دولت افغانستان يک اردوي سه صد هزار نفري وپوليس دوصدهزار نفري با يک کميت مشخص در امنيت ملي مي خواهد، درحـالي که بودجه داخلي افغانستان توان پرداخت حقوق وامتيازات آن را ندارد، بحران اقتصادي دامنگير اروپا و امريکاست، آنان نيز حاضر نيستند همچو اردويي را که بيشتر تنظيمي وقومي است تمويل نمايند. بودجه عادي دولت به گونه قسمي وبودجه انکشافي به صورت مجموعي از سوي جامعه جهاني تمويل مي شود، هرگاه حمايت کننده گان خارجي اين آقا نباشند آيا دولت کرزي بقا خواهد آورد.
2- دوصدويازده هزار افغان به نحوي از سوي انجوهاي خارجي تمويل مي شوند، هرگاه کار اين انجوها بعد از سال 2014 متوقف گردد، معاش وامتياز دوصدويازده هزار افغان از آن ها گرفته مي شود، درحـالي که دولت موجود توان جذب دوصدويازده هزار بيکار را ندارد.
3- دولت با نمايش هاي تبليغي وسياسي سالانه 30 تا 40 هزار نفر را شامل مؤسسات تحصيلات عـالي مي نمايد وبه ده ها دانشگاه و مؤسسات تحصيلي خصوصي اجازه فعاليت داده بعد از اين هر سال حداقل 20 هزار دانشجو فارغ مي شود.
درحـالي که خود دولت توان جذب آنان را ندارد و دخل و خرج دولت آقاي کرزي معلوم نيست، هيچ برنامه و پاليسي براي سياست داخلي وخارجي وجود ندارد، بالاخره همين نظام براي بقاي خود هيچ پلان ندارد. رياست جمهوري، وزارت خارجه و بالاخره دولت به صورت کل از سياست داخلي وخارجي چيزي نمي دانند و افغانستان درعمق سياست هاي خارجي جهان داخل نيست.
احمدسعيدي اضافه داشت: فساد اداري بيشتر از همه عمر حکومت آقاي کرزي را کوتاه ساخته است، آنچه را اين آقا به آدرس مبارزه با فساد اداري بيان مي دارد، دروغ است. او دريکي ازبيانيه هاي خود از فساد اداري در دستگاه دولت، دولتي که رهبري آن به دست خودش است انتقاد کرد، درعين زمان گفت(که به خارج نبريد، هرچه مي کنيد درداخل کنيد) درحقيقت آقاي کرزي مردم را به گرفتن رشوت تشويق کرد وبه گونۀ ديگر خودش فتواي رشوت و اختلاس را صادر نمود.
احمدسعيدي به صراحت گفت که اين نظام خيلي پوسيده است، برخي وزارتخانه ها بين رئيس جمهور ومعاونين او تقسيم است. تعدادي از وزارتخانه ها هم حق موروثي رهبران جهادي است. بناءً در حکومت آقاي کرزي صداقت، تحصيل، تعهد، وطن دوستي ارزش ندارد، پس از اين گونه نظام مي توان توقع بقا داشت؟
احمدسعيدي گفت که عامل بدبختي اين کشور، زمامداران اند، نه مردم. زمامداراني که بي عدالتي را رشد دادند، فساد را چاق ساختند، بر ملت پشت کردند، مردم را درقمار معامله گريي،قوم گرايي گذاشتند. بهتر است مردم به هر قيمتي که مي شود با اين زمامداران تصفيه حساب نمايند و آنان را دريک دادگاه ملي نه دراين دادگاه ميان تهي، محاکمه نمايند، دراين کشور وضع هم خوب خواهد شد و دنيا هم اعتماد خواهد کرد.

روایت سربستۀ دیگر از گرگستان فساد سالاری

به گزارش روزنامۀ آرمان ملی، يک قضيه اختلاس در يکى از بانک هاى کشور به هدايت يک مقام بلند پايه دولت حفظ گرديد. اخبارى وجود دارد که حکايه از حفظ قضيه يک اختلاس 38 ميليون دالرى در پشتنى بانک مى کند. گفته شده، 32 شرکت تجارتى هشتاد باب منزل را با اسناد جعل و تزوير در تضمين بانک پشتنى قرار داده و 38 ميليون دالر را از اين بانک به دست آورده اند.
به اساس تحقيقاتى که ازسوى مراجع معتبر منجمله لوى سارنوالى کشور صورت گرفته، سارنوالى شانزده باب از اين منازل را قابل فروش دانسته که پول حاصلۀ آن بايد تحويل بانک مى گرديد، مگر رياست قضاياى دولت فقط دو باب از اين منازل را به اعلان گذاشته و هيچ کدام را به فروش نرسانده تا پول پشتنى بانک حاصل شود.
گفته شده که کميسيون عالى مبارزه با فساد ادارى اين قضيه را تعقيب مى کرد، مگر به اساس هدايت يک مقام بلند پايه کشور، پروندۀ اين قضيه حفظ شده است.

فاطمه را اول خفه کرده وسپس بالایش آب جوش ریختند

خبرگزاری بست باستان
فاطمه 27 ساله را ابتدا با ریسمان خفه کرده و بعدن برای پنهان کردن جرم، بالایش آب جوش ریختند.
این مطلب را خلیل نرمگوی مسؤول بخش جراحی شفاخانۀ ولسوالی بغلان مرکزی به بست باستان بیان داشت.
وی گفت این خانم حوالی ساعت پنج صبح امروز در قریۀ درانیهای ولسوالی بغلان مرکزی از سوی خانواده اش به قتل رسیده است.
او افزود که صبح امروز اقارب فاطمه بنت راز محمد به آنان خبر دادند که فاطمه به اثر سوختگی ناشی از آب جوش کشته شده است.
داکتر نرمگوی می گوید زمانی که کارمندان صحی جسد فاطمه را دیدند، فهمیده شد که سوختگی آب جوش به حدی نبوده که سبب مرگش گردد .
او گفت علایم نشان می دهد که این خانم در ابتدا توسط ریسمان خفه شده و بعدن برای کتمان جرم بالای جسدش آب جوش ریختانده شده است .
رحیمه  ظریفی رییس امور زنان ولایت بغلان نیز این خبر را تأیید کرده و گفت که گمان می رود، دلیل این قتل خشونت های خانوادگی باشد  .
وی از افزایش سطح خشونتها در ولایت بغلان ابراز نگرانی کرد و خواهان تلاش های بیشتر دولت برای جلوگیری و پیگیرد جدی عاملان چنین رویدادها شد.
سمونوال کمین فرمانده پولیس ولسوالی بغلان مرکزی نیز می گوید که این حادثه حوالی ساعت پنج روز سه شنبه در روستای درانی های ولسوالی بغلان مرکزی به وقوع پیوسته است.
وی می گوید که شوهر فاطمه نخست او را با ریسمان خفه کرده و بعدن بالای جسدش آب جوش ریختانده است .
وی گفت در حال حاضر پولیس ولسوالی بغلان مرکزی شوهر این خانم را در پیوند به این رویداد بازداشت کرده است.
هر چند تا به حال علت وقوع این رویداد روشن نگردیده است، اما افزایش سطح خشونت ها علیه زنان در این ولایت سبب نگرانی فعالین حقوق زن و مردم این ولایت شده است .
گفتنی است که در تازه ترین رویدادهای خشونت علیه زنان در کشور، چند روز پیش در ولایت کندز یک شوهر زن خود را به خاطر به دنیا آوردن دختر، خفه کرده بود.

مشعل افغان - بغلان

اینبار سودابــه سرخیــل برهنه شد

تابــوشکنی زنان و دختــران ایرانی ادامــه دارد:
تابوشکنی زنان و دختران ایرانی ادامه دارد. پس از برهنه شدن علیا ماجده المهدی دختر مصری در راستای اعتراض به نابرابری جنسیتی علیه زنان در مصر و حجاب اجباری، برخی از زنان و دختران ایرانی از جمله فیروزه بذرافکن، زیبا ناوک و اخیرا گلشیفته فراهانی نیز در حرکتهایی نمادین و تابوشکنانه برهنه شدند. در همین راستا سودابه سرخیل دختر ایرانی پناهجوی ساکن نروژ هم عکسی نیمه برهنه از خود را در فیسبوک قرار داد.
وبلاگ نویسان مختلف حامی او این کار وی را در جهت «حمایت از علیا ماجده و فرهنگ آزادی بدن و جنبش برهنگی» اعلام کرده‌اند .سودابه در صفحه فیسبوک خود نوشته است:

«وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می‌شکند، یک زندگی به پایان می‌رسد. وقتی تخم مرغ به وسیله نیروئی از داخل می‌شکند، یک زندگی آغاز می‌شود. تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می شود!
بیایید اجازه ندهیم ما را از بیرون بشکنند وقتی که قدرت شکستن از داخل را داریم. شکستن تابوها آغاز زندگی دوباره است. آغاز بازگشت به انسانیت. ما را از خود بیگانه کرده اند. گویا فراموش کرده‌ایم حق زندگی داریم و انسان هستیم.»
وی در جای دیگری مینویسد:
«دین اسلام دین نابرابری هاست دینی که حتی قوی‌ترین منطق‌ها را از کار انداخته است. علم ریاضی می‌گوید که 1 به اضافه 1 می شود 2. اما اگر در اسلام زن یک واحد باشد و مرد یک واحد از جمع این 2 واحد هرگز 2 حاصل نخواهد شد. حاصل جمع می شود 1.5 یا شاید هم کمتر! و ما باید امروز به دنبال پس گرفتن همان نیمه‌ای باشیم که در اسلام و حکومت اسلامی پایمال شده است. زیرا ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور همین حق ناچیز هم از زنان گرفته شود.»
آدرس وبلاگ سودابه سرخیل

ویدیوی جالب


پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...