پست‌ها

فضیلتِ نهفته زیرخاک

تصویر
دهکده‌یی ما قدامتِ زیادی در فضیلت و دانش‌پروری ندارد. تا ده‌سال قبل افراد باسواد قریه از تعداد انگشت‌های یک‌دست بیشتر نبودند. حاجی ملامحمد، شیخ‌حسن، ملالعل محمد، مرحوم میرزا مهدی، معلم سکندر و چند بزرگ دیگر از جمله کسانی بودند که من‌ به عنوان فضلا و نجبای محل می‌شناختم‌شان . تا آن‌سال‌ها موجودیت کتاب‌خانه‌ی عمومی و قفسه‌یی پر از کتاب در شولگره و مخصوصا دهکده‌ی خودمان سابقه نداشت، چون «سیاهی‌خوان » اندک بود.اما طی چندسال گذشته، ده‌ها تن از بانوان و آقایان مکت ب رفتند و دانش اندوختند. اکنون ضمن کتاب‌خانه‌های کوچکی که در مکاتب پسرانه و دخترانه فعال اند، چندسال قبل یک کتاب‌خانه عامه در جوار مسجد دهکده‌ی ما به همکاری یک‌تن از اهالی دهکده که اکنون افتخار نمایندگی از مردم را در پارلمان دارد اساس‌گذاری شد. این کتاب‌خانه، توسط حاجی محمد عبده، رییس کمیسیون عدلی و قضایی پارلمان که از باشنده‌های اصلی دهکده‌ی ماست به همکاری بزرگان محل بخاطر مطالعه‌ی مردم محل و غنامندی فرهنگی و آموزشی در دهکده فعال گردید . از افتتاح این کتاب‌خانه نزدیک به چهارسال می‌گذرد، اما مطمینم که تاکنون چهار جلد کتاب ا

بیشتر از ۵۰ دانشجو در بلخ، وبلاگ سازی و بلاگ نویسی را فرا گرفتند

تصویر
مجله فانوس در ادامه ی فعالیت ها و برنامه هایش برای ظرفیت پروری جوانان دانشجوی افغانستان، این   بار کارگاه آموزش وبلاگ سازی و وبلاگ نویسی را برای بیشتر از 50 تن دانشجویان دانشگاه های بلخ در دانشگاه خصوصی ابن سینا در شهر مزار شریف برگزار کرد. دانشجویان دانشگاه های   بلخ، مولانا و ابن سینا – از دانشکده های ژورنالیزم، اقتصاد، کمپیوترساینس، و حقوق و علوم سیاسی – اشتراک کننده گان این کارگاه بودند. دانشجویان اشتراک کننده با چگونگی ساختن، نوشتن و کارکردن با وبلاگ و رسانه های اجتماعی آشنا شدند . هدف از راه اندازی این کارگاه آموزشی، دسترسی نسل جوان افغانستان با ابزارهای جدید اطلاع رسانی است که جوانان با داشتن وبلاگ که به مثابه روزنامه ی شخصی است، می توانند با نوشتن مقالات علمی، فعالیت های دانشجویی، کارکردهای پژوهشی و دیدگاه های شان پیرامون موضوعات علمی و فرهنگی، چهره ی بهتری از افغانستان را به جهانیان معرفی نمایند. استفاده از وبلاگ در افغانستان از سال های 2001 رایج شد و اکنون شمار زیادی از افغان ها از وبلاگ به عنوان رسانه ی موثر در رسانیدن صدای شان به گوش مخاطبین استفاده می کنند .

گفت‌وگو با فرد شماره‌یک طالبان در شمال شرق افغانستان

تصویر
مختاروفایی_روزنامه‌نگارِ آزاد نام یکی از مهم‌ترین مقامات نظامی طالبان در شمال و شمال‌شرق طی دوماه اخیر، بارها از سوی رسانه‌های داخلی و خارجی خبر سازشده است.همچنان  تابستان سال 1393 هنگامی که حملات تهاجمی طالبان تا دروازه‌های ورودی شهر کندز رسید، رسانه‌ها پی‌هم گزارش می‌دادند که صفوف طالبان را شخصی اداره می‌کند که قبلاً در زندان پلچرخی بسر می‌برده و توسط حامدکرزی بخاطر کمک به پروسه صلح آزاد شده و دوباره به طالبان پیوسته است. امسال نیز در پی حملات تهاجمی گروه طالبان در مناطق مختلف ولایات شمال، شهر کندز به یکبارگی برای سه روز از کنترل نظامیان افغان خارج شده و تحت مدیریت نیروهای مسلح طالبان قرار گرفت. ملا عبدالسلام، با نیروهایش در ولسوالی چاردره کندز در حال اعلان بیعت با اخترمنصور، سرطان 1394 سه روز بعد از تصرف شهر کندز بدست طالبان، نیروهای امنیتی افغانستان عملیات تهاجمی علیه طالبان را در مرکز شهر راه اندازی کردند که روز هشتم ماه میزان، امنیت ملی افغانستان با نشر خبرنامه‌یی از کشته شدنِ شخصی بنام ملا عبدالسلام والی نام نهاد طالبان در کندز خبر داده و یادآور شده بود که همراه با

ابرهای سیاه

  اتفاقات اخیری که علیه رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران در کشور اتفاق افتاده نشان می‌دهند که روزهای سیاهی در پیش رو داریم . آتش زدن دفتر چند رسانه محلی در کندز، منفجرساختن دفاتر دو رادیوی محلی در ننگرهار، تهدید طالبان مبنی بر حمله به تلویزیون‌های یک و طلوع، افزایش آمار تهدید و خشونت از سوی گروه‌های وابسته به حکومت و در آخرین مورد بازداشت نصرت‌الله اقبال و عمراحمد پروانی، دو دوست عزیزم که فعالان رسانه‌یی و جامعه مدنی اند، توسط امنیت ملی که هنوز جزییات آن روشن نیست، همه نشانه‌هایی از گسترش ابرهای سیاه بر فراز آسمان آزادی‌های ماست که هر روز تهدید به باریدن می‌کند . طالبان که اساس بنیاد و تفکر شان، با آزادی و انسانیت در تضاد و با ستم و جنایت و خیانت هم‌سو می‌باشد، بیشتر از همه گروه‌ها برای رسانه‌ها و رسانه‌گران، تهدید جدی و خطرناک شمرده می‌شوند . این گروه وحشت‌گر، تاکنون جانِ روزنامه‌نگاران زیاد خارجی و داخلی را در افغانستان گرفته است. خبرنگاران و رسانه‌ها، یگانه گروه بی‌طرفی اند که در وضعیت جنگی آسیب پذیرتر اند و گاهی از هر دو طرف جنگ آسب می‌بینند. هم اکنون ده‌ها خبرنگار شبکه‌های رسانه‌ی

شمال چگونه به پرتگاه سقوط نزدیک شد؟

تصویر
مختار وفایی آنچه اکنون در شمال افغانستان جریان دارد، حاصلی است از تلاش‌های سال‌ها قبلِ برخی از چهره‌های دوران ریاست جمهوری حامدکرزی که پست‌های کلیدی امنیتی و اجرایی را به عهده داشتند. برنامه‌ی ناآرام‌سازی شمال، پس از به قدرت رسیدن حامدکرزی در دور دوم ریاست جمهوری اش، در سال 1388 آغاز شد که چهره‌های مشخصی در حکومت وقت را موظف به اجرای این برنامه کرده بود. انتقال هزاران خانواده‌ی قبایلی تحت نام عودت‌کنندگان به کمک موسسه بین‌المللی مهاجرت، توزیع اسلحه در ولایات کندز، بغلان، سرپل، بلخ و فاریاب، ایجاد صدها باب مدرسه‌ی دینی بصورت رسمی و غیر رسمی، ایجاد نیروهای مسلح اربکی تحت نام «پولیس محلی» و افروختن آتش جنگ‌های تنظیمی و تقویت گروهک‌های شورشی وابسته به طالبان و حزب اسلامی در ولایات بغلان و کندز از جمله پیش زمینه‌هایی بودند که برای صحنه‌های اکنون شمال ناآرام روی میز اجرا قرار داده شدند. عکس از آرشیف این‌که شمال افغانستان می‌تواند پُلی باشد برای عبورِ داعش و تروریست‌های تحریک اسلامی ازبیکستان، گروه انصار‌الله تاجیکستان و چچینی‌ها به کشورهای آسیای میانه و یا هم تحلیل برخی از کارشنا