۲۰ فروردین ۱۳۹۸

اندوه بی‌پایان ما


مادرم همیشه راوی روایت‌های غم‌انگیز و اندوه‌بار است. 
با مادرم که صحبت می‌کنم تلاش می‌کند از خبرهای تلخ پیرامونش آگاه نشوم، اما من همیشه اندوه را از صدا و سخنان ساده و روستایی‌اش احساس می‌کنم.
چندی قبل، از مرگ دو دوست روستایی و قدیمی‌اش برایم گفت. مرگ‌های عجیب و ناگهانی که جان یکی را روی مزرعه‌اش در حال کار، و جان دیگری را هنگامی که برای تازه‌عروس‌اش از شهر سوغات و تحفه برده بود گرفت.
مادرم گفت، خاله فاطمه* از روستا به شهر آمده بود و بیماری سختی داشت؛ می‌خواست خودش را تداوی کند، اما متوجه شد که چرخ چاه آب خانه شان خراب است و تازه‌عروس‌اش برای کشیدن آب از چاه به عذاب است‌.
پول اندکی را که داشت یک چرخ جدید برای چاه آب خرید و تحفه‌های برای عروس‌اش خرید و بدون مراجعه به داکتر به روستا برگشت. چرخ چاه آب را ترمیم کرد و روز بعد فوت کرد.
روز دیگری گفت خانم رسول‌بای* همسایه قدیمی ما نیز ناگهانی فوت کرد.
پرسیدم چطور؟
گفت، روزها در مزرعه‌اش سخت کار می‌کرد چون پسرش پس از فوت پدرش تنها بود. باوجودی که درد داشت و ضعیف شده بود، اما اصرار می‌کرد که برای کمک به تنها پسرش باید به مزرعه برود و کار کند.
یک روز صبح با نواسه‌اش در حالی که داس و وسایل کارگری را در دست داشت طرف مزرعه شان می‌رفت.
در چند قدمی مزرعه روی پلوان افتاد و مُرد.
پس از چند روز، امروز شام از مادرم خبر گرفتم. صدایش بار دیگر خسته و افسرده بود. پرسیدم چه شده؟
گفت عصمت‌الله شهید شده.
عصمت‌الله دوست دوران کودکی و از همسایه‌ها‌ی قدیمی و روستایی ما بود.
پسر شاد، سرشار و با شجاعت عجیب.
مثلا هیچ‌کس در برخی ساحات عمیق و ترسناک چشمه روستای ما نمی‌توانست آب‌بازی کند. عصمت‌الله به درخت کنار چشمه بالا می‌شد و داخل آب دایف می‌زد.
روی خار راه می‌رفت و برای برنده شدن در یک مسابقه میان بچه‌های روستا حاضر بود همه دار و ندارش را گرو بگذارد. عاشق خطر کردن و چالش بود.
بدبیاری‌های روزگار، زندگی و خانواده شان را آواره ساخت و پدر و مادر پیرش هنوز در ایران آواره اند.
عصمت‌الله چندسال قبل به وطن برگشته بود و سرباز بود‌. عروسی کرده و با خانم و دوطفل نازنین‌اش که یکی آن دوماه قبل تولد شد در ولایت سرپل زندگی می‌کرد.
عضو نیروهای امن و نظم عامه بود و دیروز در نبرد با طالبان جان باخت...
مادرم می‌گفت پدر و مادر و بقیه اعضای خانواده عصمت‌الله در ایران مهاجر استند و جسد خونین‌اش در خانه یکی از همسایه‌ها کفن شد.
معلوم نیست سرنوشت دو کودک نازنین وی که یکی آن دوماه قبل تولد شد چه خواهد شد؟
نمی‌دانم پدر و مادر پیر و مهاجرش در ایران با شنیدن این خبر چه خواهند کشید؟
خشت و سنگ شهر و روستاهای ما پر است از دردهای عجیب و مرگ‌های ناگهانی...
*نام‌های مستعار

۲۷ اسفند ۱۳۹۷

خون ورونیکا پایمال نشد

ورونیکا گورین، روزنامه‌نگار ایرلندی که برای روزنامه ساندی‌اندیپندینت کار می‌کرد، می‌تواند الگوی شجاعت برای همه خبرنگاران، مخصوصاً آنانی که در مناطق پر از چالش مانند افغانستان کار می‌کنند باشد.
Veronica gourin
گورین در سال 1996، توسط کارتل‌های مواد مخدر به قتل رسید، اما گزارش‌ها و سپس مرگ او، باعث تغییر بزرگ در جامعه ایرلند شد. ایرلند در دهه نود، کشور آشفته و پر از معتادان مواد مخدر بود. گانگسترها، تجارت‌های بزرگ و زندگی‌های اشرافی را از خرید و فروش مواد مخدر ساخته بودند.
گورین با جستجو، در اعماق زندگی گانگسترها رفت و از آنان پرسید که چگونه می‌شود بدون هیچ عایدی، زندگی اشرافی ساخت؟
گانگسترها در پی نشر گزارش‌های ورنیکا گورین، به او هشدار دادند و در ضمن تلاش کردند او را با بسته سه صد هزار دالری تطمیع کنند. ورنیکا نه تسلیم تهدید شد نه تسلیم تطمیع.
به پنجره خانه‌اش شلیک کردند، سپس قاتل فرستادند و دو تیر به پایش زدند. اما گورین عقب‌نشینی نکرد و برای برملا ساختن شبکه‌های مواد مخدر تلاش کرد.
او به سرنخ‌های اصلی باندهای جنایت‌کار که داشت شهر را به ویرانی و مردم را به سیاهی می‌کشاند دست یافته بود.
کارتل‌های مواد مخدر برای هراس از افشا شدن جنایت‌ها و سرمایه‌های شان، ورونیکا گورین را آماج حمله قرار داده و در یک شاهراه، تیرباران کردند.
مرگ گورین نه تنها باعث خاموش شدن مردم و رسانه‌ها نشد، بلکه انقلابی را رقم زد که باعث شد بساط گانگسترها از کشور جمع شود.
مردم با شعار "خون ورونیکا پایمال نمی‌شود" به خیابان‌ها ریختند، علیه گانگسترها شعار دادند و حکومت را مجبور ساختند تا سرمایه‌های آنان را ضبط کرده و خودشان را به محاکمه بکشانند.
حکومت ایرلند، اداره جمع‌آوری سرمایه‌های غیرقانونی را تاسیس کرد و با ضبط اموال و دارایی گانگسترها، سران همه کارتل‌های مواد مخدر را به پای محاکمه کشاند.
این‌گونه بود که تلاش واقعی یک روزنامه‌نگار، بساط جنایت و فساد را برچید و مردم را علیه عاملان بدبختی جامعه شوراند.
امیدوارم شاهد روزی باشم که تحقیق و تلاش روزنامه‌نگاران شجاع افغانستان، باعث بیداری مردم و حکومت شده و خون‌های که ریخته می‌شود پایمال نشوند.
راه درازی در پیش داریم، اما هیچ‌گاه نا امید نمی‌شویم و به عقب بر نمی‌گردیم.
-از زندگی و کارنامه ورونیکا گورین فیلمی بنام "زندگی دوباره" ساخته است که جایزه نوبل را از آن خود کرد.
به دوستان روزنامه‌نگارم توصیه می‌کنم این فیلم را ببینند.

۱۹ اسفند ۱۳۹۷

اخاذی در گمرک میدان هوایی مولاناجلال‌الدین محمد بلخی


 حاجی فواد نجیب آمر گمرک میدان هوایی مولاناجلال‌الدین محمدبلخی از یک مسافر که از آلمان با خود دو پایه کمره تصویربرداری آورده، ابتدا خواهان ۱۹۰۰ دالر امریکایی و سپس خواهان ۴۰۰۰ دالر امریکایی شده است.


حاجی فواد نجیب
در حالی که محصول دو پایه کمره حدود ۲۵۰۰۰ افغانی می‌شود، حاجی فواد نجیب از مالک این کمره ها خواهان ۴۰۰۰ دالر امریکایی شده است. فواد آرزو مالک کمره ها در عریضه خود نوشته است که حاجی فواد به وی گفته است که این پول را با فرمانده امنیه میدان، مسوول امنیت ملی و بقیه کارمندان تقسیم می‌کند. مالک کمره‌ها از پرداخت این پول سر باز زده و در یک عریضه، قضیه را به فرمانده امنیه میدان هوایی راجع کرده است. در عریضه دیده می‌شود که خان‌محمد مطمئن فرمانده امنیه میدان، به آمریت استخبارات و ثارنوالی موظف دستور پیگیری این اخاذی را داده است.



۰۴ اسفند ۱۳۹۷

کلینیک معالجوی و تخصصی طب نبوی؟

قابل توجه وزارت صحت عامه و ریاست صحت عامه بلخ!
یک ملا بنام محمدمظفر ماهر با جمعی از طلاب علوم دینی در مزارشریف، "کلینیک معالجوی و تخصصی طب نبوی" ایجاد کرده و ادعا دارد که با استفاده از دانش طبی پیامبر اسلام امراض گوناگون از جمله سرطان جگر، سرطان معده، بی‌اولادی، شکر، امراض چشم، سرخکان اطفال، ریزش مو و انواع مختلف بیماری را تداوی می‌کند.
این ملا که ادعای طبابت دارد، ویدیوهای از بیمارانش را ثبت می‌کند و در فیسبوک و یوتیوب می‌گذارد تا مردم را برای مراجعه به کلینیک‌اش ترغیب کند.
اکثریت بیماران این کلینیک باشنده‌های روستاها و افراد بی‌سواد یا کم‌سواد اند که دچار امراض گوناگون بوده اند. آنان در ویدیوهای نشر شده تایید می‌کنند که معالجه مظفر ماهر درد آنان را علاج کرده است.
محمد مظفر ماهر و یکتن از بیماران
جالب است که گرفتن جواز یک دواخانه یا کلینیک توسط کسی که دانشگاه طبی خوانده و علاقه‌مند خدمت است دشوارترین کار در وزارت صحت عامه است، اما یک ملا به این آسانی توانسته است کلینیکی را با عناوین "معالجوی" و "تخصصی" فعال کند. در حالی که ادعا می‌کند از ریزش مو تا سرطان جگر و معده را می‌تواند معالجه کند.
از وزارت صحت عامه تقاضا می‌شود تا سری به این کلینیک زده و از آنچه در داخل آن می‌گذرد آگاه شود.

آدرس کلینیک:
چهارراهی ذبیح‌الله شهید، کوچه رئیس عبدالخالق.
شماره مسوول کلینیک:
محمد مظفر 0780860099 / 0794999983 

متنفذین قوم ترکمن در شهرک حیرتان لت و کوب شده اند


شماری از باشندگان شهرک حیرتان که از قوم ترکمن هستند، با راه اندازی اعتراضات و مسدود کردن مسیر حیرتان-مزارشریف میگویند که متفنذین این قوم از سوی افراد حاجی محمد شفیع فیض فرمانده امنیه این شهرک لت و کوب شده اند.
متنفذین قوم ترکمن ادعا دارند که حاجی عبدالرووف امیری رییس شهرک حیرتان و حاجی محمد شفیع فیض فرمانده امنیه این شهرک، در تلاش غصب زمین های شخصی شان هستند.
این تنش بر سر یک قطعه زمین در ساحه‌ی سرچاه شهرک بندری حیرتان اتفاق افتاده است که متنفذین قوم ترکمن ادعای مالکیت آن را دارند.
نظری ترکمن عضو مجلس نمایندگان میگوید که رییس و فرمانده امنیه حیرتان می خواهند که زمین مربوط به مردم را ایستگاه موترهای مزارشریف ساخته و از تسلط مردم خارج سازد، اما این اقدام با واکنش مردم مواجه شده است.
آقای ترکمن می گوید که حاجی عبدالرووف امیری رییس شهرک، مالکان زمین و متنفذین قوم ترکمن را تهدید و سپس افراد حاجی محمد شفیع فیض مردم را لت و کوب و زندانی کرده است.
با این حال حاجی محمد شفیع فیض فرمانده امنیه شهرک حیرتان میگوید که زمین متدکره دولتی است و وی از سوی فرماندهی امنیه ولایت بلخ دستور دارد تا زمین های دولتی که توسط مردم غصب شده است را به دولت برگرداند. آقای فیض می افزاید که شماری از افراد طالبان در میان افراد معترض نفوذ دارند و آنان از این طریق در تلاش تصاحب زمین های دولتی و ایجاد اغتشاش در این شهرک استند. آقای فیض همچنان می افزاید که شماری از اعضای طالبان که ماین‌گذار بودند و تصمیم حملات نظامی را داشتند از میان مردم بازداشت شده اند.
در عین حال فرمانده امنیه شهرک حیرتان زندانی شدن متنفذین قوم ترکمن را رد کرده می گوید که شماری از افراد، روز گذشته با یک سرباز درگیر شده بودند که دوباره با معذرت‌خواهی دوطرفه حل شد.
فرمانده امنیه حیرتان در مورد برپایی اعتراضات توسط معترضان میگوید که شماری از افراد که زمین های دولتی را غصب کرده اند، این مساله را سیاسی جلوه داده و در تلاش ایجاد آشوب هستند.
نظری ترکمن عضو مجلس نمایندگان که تنش های ایجاد شده در شهرک حیرتان را از نزدیک دنبال می‌کند می گوید که هیچ یک از متنفذین و باشندگان قوم ترکمن در حیرتان با طالبان ارتباط ندارند و تلاش آنان برای حفاظت از زمین های شخصی شان است.
تصاویر نشر شده در شبکه‌های اجتماعی نشان میدهند که شماری از معترضان که از قوم ترکمن هستند لت و کوب شده و آثار ضرب و شتم هنوز در بدن های شان مشاهده می شود.

او را به خانه ببرید تا به آرامی جان بدهد

زینب حسینی و پدرش

| زینب حسینی، ورزشکار زبده در رشته ماراتُن که در سال 1394، جایزه «زنِ ورزش سال افغانستان» را از سفارت فرانسه بدست آورده بود، حکایت تلخ و دردناکی را از بی توجهی داکتران موظف در شفاخانه ابوعلی سینای بلخی شهر مزارشریف نوشته است. |
این مطالب را بخوانید و بازنشر کنید، تا در نجات جان‌ بیماران کمک کرده باشید.

#شفاخانه‌_رهنمای_معاملات_نیست
سال 1396 پدرم یک روز عصر در محل وظیفه اش دچار سکته ی مغزی شده بود و همکارانش او را به شفاخانه ملکی مزارشریف انتقال دادند، من در ظرف پانزده دقیقه خودم را به شفاخانه رساندم پدرم سر درد شدیدی داشت و در بخش عاجل بر روی چپرکت دراز کشیده بود.
از او پرسیدم چه خورده است و حالش چطور است و او گفت سردرد شدیدی دارم و فشار خونش 220 را نشان می داد. بعد از گذشت یک ساعت داکتران هیچ توجهی به او نمی کردند و به بیمارانی رسیدگی می کردند که با پارتی و واسطه خواهان رسیدگی بهتر بودند.
من به داکتران التماس می کردم که به پدرم سری بزنند چون پدرم دیگر چشم‌هایش را بسته بود و جواب نمی داد بعد از گذشت سه ساعت یک داکتر گفت از دهلیز چپرکت را بیاور و پدرت را به منزل دوم ببر تا بستری شود. همین!

به همین راحتی پدرم به کمایی رفت که بیست و یک روز طول کشید.
 
تمام شب پدرم در کما بود و من پشت اتاق خواب داکتران التماس می کردم که به خاطر خدا و به خاطر انسانیت ببینید پدرم به کما رفته است. ولی هیچ کدام از داکتران حتی قفل دروازه را باز نکردند.
 
من و مادرم در بخش بستر مردانه تا صبح بالای سر پدرم اشک ریختیم و فقط دعا کردیم. صبح روز بعد داکتر ایازی که گویا سرداکتر شفاخانه بود پدرم را معاینه کرد و تشخیص کرد که طرف چپ بدنش فلج شده و دچار سکته مغزی شده است. او گفت هیچ امیدی به زنده ماندن پدرت نیست و او را به خانه ببرید تا به آرامی جان بدهد.

آرزو می کنم هیچ دختری از دختران سرزمینم این لحظه را تجربه نکند. آن ها دستگاه اکسیژن و پکه اتاق بستر را خاموش کردند و از من خواستند پدرم را به خانه ببرم.
یادم می آید که فقط فریاد می زدم از برای خدا شما به چه چیزی ایمان دارید؟ حداقل دارویی تزریق کنید شما که هیچ کاری نکرده اید. من آن روز تا شب تمام شفاخانه را می دویدم تا کسی به پدرم کمک کند ولی دریغ از ذره ای از احساس و مسولیت.
 
پدرم را به کابل آوردم و در یکی از شفاخانه های خصوصی کابل با عمل جراحی مغز که داکتر مالک انجام دادند پدرم بعد از بیست و یک روز به خانه برگشت اما من هرگز آن خاطرات تلخی را که در شفاخانه ملکی داشتم از یاد نخواهم برد. از یاد نخواهم برد که اگر دختر تنهایی باشی که پدر با مرگ دست و پنجه نرم کند بیشتر از هر وقتی تو یک دختر بیچاره ای تو زنی هستی که هیچ کس به حرفت توجه نمی کند.
آن لحظه ای را به یاد می آورم که مرد جوانی دچار بیماری قلبی بود و به خاطر دیر رسیدن داکتران و عدم موجودیت ژل قابل استفاده برای دستگاه شوک او برای همیشه رفت و وقتی من آن ژل را باز بین داروهای پدرم پیدا کردم بسیار دیر شده بود.
خدا را شاکرم که پدرم امروز به خاطر داکتر مهربان و با مسولیت داکتر مالک عزیز زنده است هرچند عدم رسیدگی به موقع و خدمات عاجل و مخصوص سکته مغزی بسیاری از توانایی ها را از او گرفته است. امیدوارم روزی برسد که داکتران ما با قلب هایشان سوگند یاد کنند نه با دست‌های شان و جان یک انسان برایشان آنقدر مهم باشد که جان عزیزان خودشان.

                                                                      زینب حسینی
#شفاخانه‌_رهنمای_معاملات_نیست

۰۸ بهمن ۱۳۹۷

فعالیت فابریکه "کود و برق" متوقف شده است

فابریکه تولیدی "کود و برق" که در 18کیلومتری غرب شهر مزارشریف در شهرکی به همین نام فعالیت می‌کند، از دست‌کم 20 روز بدینسو به دلیل قطع شدن گاز مورد نیازش از پایپ لاین گاز شبرغان-مزار، از فعالیت بازمانده است.
منابع موثق می گویند، طالبان با تسلط بر قسمت‌های از شاهراه مزار-شبرغان، از شرکت‌های افغان گاز و فابریکه تولیدی کود و برق خواهان مبلغ هنگفت شده و تهدید کرده اند که اگر این مبلغ به آنان پرداخت نشود، پایپ لاین گاز شبرغان-مزار را بصورت کامل قطع می‌کنند.
فابریکه تولیدی کود و برق در 18کیلومتری غرب شهر مزارشریف
به گفته این منابع، طالبان  خواهان چهار میلیون افغانی از شرکت افغان گاز و فابریکه تولیدی کود و برق شده اند و مسوولان این شرکت ها تاکنون به خواست طالبان پاسخ مثبت نداده اند. پس از این تهدید و قطع شدن گاز مورد نیازِ فابریکه کود و برق، فعالیت تولیدی در این فابریکه کاملاً متوقف است.
انجنیر عبدالرحمان رییس فابریکه کود و برق در صحبت با سایت خبری هویدا، توقف فعالیت این فابریکه را تایید کرده و میگوید که به دلایل نامعلوم گاز مورد نیاز آنان قطع شده است. انجنیر عبدالرحمان در مورد تهدید طالبان و مبلغی که این گروه به عنوان اخاذی از آنان خواسته است چیزی نمی گوید.
رییس فابریکه کود و برق می افزاید که فعالیت تولیدی این فابریکه متوقف است و کارمندان با استفاده از این فرصت، دستگاه های فابریکه را ترمیم و پاک کاری می کنند.
با این حال محمد حنیف رضایی سخنگوی قول اردوی 209شاهین میگوید که تاکنون هیچ اطلاعی در مورد تهدید علیه فابریکه کود و برق و پایپ لاین گاز شبرغان-مزار دریافت نکرده، اما طالبان هر ازگاهی در مسیر شاهراه شبرغان-مزار دست به حملات پراکنده می زنند.
سخنگوی قول اردوی 209شاهین میگوید که رفع تهدیدات در مسیر شاهراه شبرغان-مزار از اولویت های این قول اردو است و عملیات های اخیر به همین هدف راه اندازی شده است که اکنون گزمه های سیار نیز از این مسیر محافظت می کنند.
فابریکه کود و برق از بزرگترین فابریکه های تولیدی در شمال افغانستان است که در بخش تولید برق و کود کیمیاوی یوریا از سال 1350 بدینسو فعالیت می کند.
مختار وفایی- سایت خبری هویدا

۰۷ بهمن ۱۳۹۷

زنی با آرزوهای بلند، در دلِ محروم‌ترین کوهستان


منطقه‌ی حاکم‌نشین چارکنت در دل کوهستان‌های محروم جا گرفته و یکی از دور افتاده‌ترین تشکیلات اداری ولایت بلخ است. سلیمه مزاری در ماه می سال 2018، بحیث ولسوالِ این ولسوالی به کار آغاز کرد.
طی ۱۸سال اخیر و با سرازیر شدن پول‌های هنگفت کمکی به افغانستان، هیچ دستی به چهره‌ی خسته و خونین چارکنت کشیده نشد و مردم فقیر آن همچنان برای رسیدن به شهر مزارشریف، با چالش سقوط در دره‌ها و گیرماندن در گِل زمستان مواجه اند.
حاکمان بلخ نیز به دلایل مختلف به چارکنت پشت کرده بودند و با ساختن چند مکتب و ساختمان اداری، مردم را فریب دادند.
سلیمه مزاری، ولسوال ولسوالی چارکنت

سایه‌ی نا امیدی در دلِ این کوهستان دور افتاده و محروم هر روز وسیع‌تر می‌شد، اما از چند ماه بدینسو که سلیمه مزاری بحیث حاکم در این کوهستان حضور دارد، امید به توسعه و پیشرفت در دل روستاهای محروم آن برگشته است.
سلیمه مزاری تحصیلات اکادمیک دارد و در دانشگاه‌های مختلف کار کرده است. او می‌توانست در شهر بماند و مرفه زندگی کند، اما فکر می‌کنم شهامت و تلاش او برای انجام یک کار بزرگ و موثر، پای او را به روستاهای محروم چارکنت کشانده است.
مزاری را حمایت کنید، چون او آرزوهای بلند و محکم برای چارکنت دارد. مزاری یکی از الگوهای واقعی تلاش، شجاعت و خدمت برای زنان افغانستان است.
تصاویر از جریان بازسازی راه مواصلاتی چارکنت به شهر مزارشریف که به تازگی کار آن شروع شده است.

اعتراف تلخ سرقمندان اعلی


اشرف‌غنی گفت از آغاز حکومت وحدت ملی در ۲۰۱۴، تا کنون ۴۵۰۰۰تن عضو نیروهای امنیتی افغانستان در نبرد علیه تروریست‌ها جان باخته اند.
این اعتراف تلخ، شکست مفتضحانه و خونین ناتو و جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده و حکومت افغانستان را در جنگ علیه گروه‌‌های تروریستی برملا می‌سازد.
اکنون که تروریست‌ها برنده‌ی میدان استند و صلح نیز قرار است از آدرس زاری و تضرع حاصل شود، افغانستان را آینده‌ی تاریک و مبهم تهدید می‌کند.
آینده‌ی که ممکن است سایه‌ی سیاه پرچم طالبان و القاعده بار دیگر این سرزمین را ببلعد.


۲۸ آذر ۱۳۹۷

۸ نامزد برنده‌ی نتایج ابتدایی انتخابات پارلمانی بلخ، تقلب کرده‌اند


براساس اسناد و مدارک رسمی از مجموع ۱۱ نامزد پارلمانی ولایت بلخ که در نتایج ابتدایی پیروز شده اند، ۸ نفر آن‌ها در روز انتخابات به تقلب و تخطی‌های مختلف دست داشته‌اند.
تصویر از صفحه تلویزیون مهر
کمیسیون مستقل انتخابات در ۱۹ قوس، نتایج ابتدایی انتخابات پارلمانی ولایت بلخ را اعلام کرد که براساس آن عباس ابراهیم‌زاده، عبدالحمید شریفی، احمدشاه رمضان، محمدعلی محقق، علم خان آزادی، سید ظاهر مسرور، رییس عبدالخالق، گل‌رحمان همدرد، صیفوره نیازی، فوزیه حمیدی و برشنا ربیع، بلندترین آرا را از میان بقیه نامزدان به‌دست آورده‌اند.
از این میان ۸ نامزد مرد برنده که عبارت اند از؛ علم‌خان آزادی، محمدعلی محقق، عباس ابراهم‌زاده، سید ظاهر مسرور، گل‌رحمان همدرد، عبدالحمید شریفی، رییس عبدالخالق و احمدشاه رمضان به طور گسترده به انواع تقلب و تخطی دست داشته‌اند.
کمیسیون شکایات انتخاباتی بلخ با فرستادن مکتبوب‌های جداگانه به دفتر ولایتی کمیسیون انتخابات این ولایت به تقلب و تخطی نامزدان انتخابات پارلمانی اشاره کرده و خواهان وضاحت بیشتر شده اما مسوولان این کمیسیون در پاسخ به همه‌ی نامه‌ها از ناتوانی کارمندان کمیسیون در مقابل زورمندان سخن زده و به تکرار گفته است که «در همه‌ی مراکز چنین حالات صورت گرفته است».
در ششم قوس ۱۳۹۷، کمیسیون شکایات انتخاباتی ولایت بلخ در استعلام شماره ۲۳۰ به رییس امور انتخاباتی ولایت بلخ نوشته است: «براساس شکایات مواصلت شده به این کمیسیون از سوی ناظرین و شاکی‌ها، ‌علم خان آزادی، نامزد ولسی جرگه‌ی ولایت بلخ در ولسوالی‌های شولگره، نهرشاهی و چمتال و همچنان در مراکز رأی‌دهی سیاه‌گرد، لیسه باغ پهلوانِ ولسوالی دولت‌آباد، مکتب رابعه‌ بلخی، قریه‌ی سرخ‌گنبد و لیسه‌ی ذکور سرآسیاب در چمتال با استفاده از توزیع پول، زورگویی و قدرت خویش اکثریت آرای سایت‌های متذکره را به نفع خویش استفاده نموده و اطفال زیر سن نیز توسط نامزد مذکور به این سایت‌ها برای رأی‌دادن آورده شده‌اند که در زمینه اسناد و مدارک نیز در دسترس کمیسیون شکایات انتخاباتی قرار گرفته است.»
در ادامه‌ی این نامه، رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی بلخ از رییس امور انتخاباتی این ولایت خواسته است که برای شفافیت این روند معلومات همه‌جانبه را در اختیار این کمیسیون بگذارد. عزت‌الله آرمان رییس امور انتخاباتی ولایت بلخ در پاسخ به این نامه نوشته است: «متاسفانه ما هم معلومات داریم که مانند انتخابات‌های گذشته در مراکز متذکره چنین حالات صورت گرفته که از کنترل کارمندان کمیسیون خارج بوده است و مسوولان دفتر ولایتی کمیسیون آن زمان نیز نتوانسته وضع را کنترل کنند. بر این اساس چنین حالت صورت گرفته است«
شکوفه بهشتی، رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی ولایت بلخ در استعلام شماره ۲۲۶ به کمیسیون انتخابات این ولایت نوشته است: «سید ظاهر مسرور نامزد انتخابات پارلمانی با استفاده از زور ‌و قدرت در ولسوالی‌های چهارکنت، نهرشاهی و ناحیه‌ی پنج شهرمزارشریف از جمله در سایت‌های رأی‌دهی چشمه سفید، شرشر سفلی، شاه انجیر، مکتب علی‌آباد نهرشاهی، سیلوی ناحیه پنج و تکیه‌خانه‌ی آقچه‌دالان آرا را به نفع خویش استفاده نموده و حتی اطفال زیر سن را به مراکز رأی‌دهی آورده است که در زمینه اسناد و مدارک در اختیار کمیسیون قرار گرفته است.»
عزت‌الله آرمان رییس امور انتخاباتی ولایت بلخ در پاسخ نوشته است: «موضوع واقعیت دارد و در همه‌ی مراکز چنین حالت سپری شده است.»
همچنان کمیسیون شکایات انتخاباتی ولایت بلخ در استعلام شماره ۲۴۶، به دفتر ولایتی کمیسیون انتخابات این ولایت نوشته است که براساس ویدیوهایی که به دسترس این کمیسیون قرار گرفته، افراد مسلح وابسته به گل‌رحمان همدرد، نامزد انتخابات پارلمانی، در مرکزهای رأی‌دهی «علم خیل» و «سپین کوت» ولسوالی بلخ، ناظران انتخاباتی را تهدید کرده و با استفاده از شناس‌نامه‌های جعلی، بیشترین رأی را به نفع آقای همدرد به صندوق‌ها ریخته‌اند. ریاست امور انتخاباتی ولایت بلخ در پاسخ به این نامه نوشته است: «افراد تفنگ‌دار وابسته به گل‌رحمان همدرد در مراکز رأی‌دهی ذکره‌شده مردم را تهدید نمودند تا به نفع نامزد نام‌برده رأی دهند و آمر امور انتخاباتی ولسوالی بلخ ضمن تایید می‌‌افزاید که اسناد را به کمیسیون شکایات انتخاباتی تسلیم کرده است.»
کمیسیون شکایات انتخاباتی بلخ در نامه‌های دیگر از استفاده‌ی کودکان به عنوان رأی‌دهنده، شناس‌نامه‌های جعلی و تهدید رأی‌دهندگان توسط افراد وابسته به عبدالحمید شریفی، رییس عبدالخالق، عباس ابراهیم‌زاده، احمدشاه رمضان و محمدعلی محقق نیز خبر داده اما رییس امور انتخاباتی ولایت بلخ با دادن پاسخ‌های مشابه ‌نوشته است که «در همه‌ی مراکز چنین حالات صورت گرفته است«.
از جمله کمیسیون شکایات انتخاباتی بلخ در استعلام شماره ۳۱۲ که به ریاست امور انتخاباتی ولایت بلخ فرستاده، آمده است: «روز شنبه ۲۸میزان در منطقه‌ی نگاری ولسوالی زاری، پس از آنکه مردم به طرف سایت رأی‌دهی برأی رأی‌دادن رفتند، شخصی به‌نام میرداد رضایی با افراد مسلح تحت امرش به دستور محمدعلی محقق داخل سایت شده، کارمندان کمیسیون را لت‌و‌کوب کرده، مردم را پراکنده ساخته و دستگاه‌های بیومتریک و صندوق‌های رأی‌دهی را با خود برده‌اند«.
دفتر ولایتی کمیسیون انتخابات ولایت بلخ در پاسخ به این استعلام، وجود افراد مسلح غیرمسوول را در این مرکز رأی‌دهی رد کرده اما بدون اشاره به نامزد خاصی گفته است که طرفداران شماری از نامزدان خواهان تقسیم برگه‌های رأی‌دهی شده بودند که بعدا پولیس ‌مداخله کرده و این مرکز رأی‌دهی مسدود شده است.
در ۱۷ عقرب ۱۳۹۷ فرماندهی پولیس ولایت بلخ اما گزارش داده که در روز انتخابات در محل رأی‌دهی قریه‌ی نگاری ولسوالی زازی‌ این ولایت، طرفداران عباس ابراهیم‌زاده، احمدشاه رمضان، محمدعلی محقق و محمد عبده، بر کارمندان کمیسون انتخابات حمله کرده، مواد حساس و غیر حساس انتخاباتی را گرفته و میان هم تقسیم کرده‌اند. براساس این گزارش طرفداران این نامزدان در تقسیم برگه‌های رأی‌دهی دچار اختلاف شده و سرانجام با دخالت نیروهای پولیس این مرکز رأی‌دهی مسدود شده و کارمندان کمیسیون به مرکز شهر منتقل شده‌اند.
کمیسیون شکایات انتخاباتی در ولایت بلخ، بیش از ۸۰۰ مورد شکایت را در پیوند به تقلب، تخطی و جرأیم انتخاباتی مربوط به نامزدان انتخابات مجلس نمایندگان دریافت کرده است که بیشتر این شکایت‌ها مربوط به نامزدان قدرتمند و مورد حمایت احزاب جمعیت اسلامی، وحدت اسلامی و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار می‌باشند.
منابعی در کمیسیون شکایات انتخاباتی می‌گویند که شماری از این شکایت‌ها به طور مستند در اختیار این کمیسیون قرار گرفته، اما کمیشنران این کمیسیون برای رسیدگی به این شکایت بی‌تفاوت اند و اعتراض‌ها را نادیده می‌گیرند.
یک منبع آگاه در کمیسیون شکایات انتخاباتی می‌گوید که هیچ اراده‌یی برای بررسی شکایات ثبت شده در دفتر ولایتی این کمیسیون در بلخ وجود ندارد و با شماری از شکایت‌های که مدرک و ثبوت کافی داشته ـ و تا مرحله‌ی استیناف رسیده ـ برخورد سطحی و سلیقه‌یی شده است.
بر مبنای قانون انتخابات و ماده‌ی ۸ لایحه‌ی رسیدگی به امور قرنطین، بازشماری و ابطال آراء، آرای شماری از نامزدان شرایط ابطال داشته‌اند.
این منبع می‌افزاید، در صورتی که کمیشنرها و مسوولان کمیسیون شکایات انتخاباتی، تخطی و تقلب‌های مستند و گزارش شده را بررسی و آرای تقلبی را ابطال کند، ۸۰۰ رأی از گل‌رحمان همدرد، یک هزار و ۳۱۴رأی از رییس عبدالخالق، یک هزار ۲۵۰رأی از سید ظاهر مسرور، ۳ هزار و ۹۲۴رأی از علم خان آزادی، ۳ هزار و ۱۳۱ رأی از عبدالحمید شریفی، ۹۰۰رأی از محمدعلی محقق و همچنان از برخی نامزدان انتخابات بلخ باطل می‌شوند.
جنگ‌های ساختگی برای فراهم کردن زمینه‌ی فرار ناظران کمیسیون انتخابات و شکایات انتخاباتی، پراکنده کردن مردم برای جلوگیری از استعمال رأی‌شان در مناطق مشخص و دخالت کمیشنرهای کمیسیون شکایات انتخاباتی در بلخ که وابسته به نامزدان قدرتمند هستند، بخش دیگری از تخطی‌های انتخاباتی در این ولایت است. دخالت مقام‌های محلی به ویژه نهادهای امنیتی نیز در این ولایت گزارش شده است. به گونه‌ی مثال تبانی سید عارف اقبالی فرمانده پولیس ولسوالی شولگره با یکی از نامزدان انتخابات مجلس نمایندگان بلخ در زمان کمپین حتا در مرحله‌ی سکوت مستندسازی و به شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد.
کمیسیون شکایات انتخاباتی بلخ در یک نامه به فرماندهی پولیس این ولایت نوشته است: «گل‌رحمان همدرد از نامزدان انتخابات پارلمانی با گماشتن افراد مسلح خود رأی اکثریت رأی‌دهندگان را به نفع خویش استعمال نموده و در مکتب کته‌خیل، دیوالی میدان و بن زید ولسوالی بلخ بعد از یک ساعت رأی‌گیری، جنگ صورت گرفته که در اثر آن ناظران بقیه نامزدها محل را ترک کرده و سپس مرکز رأی‌دهی تنها با حضور افراد گل‌رحمان همدرد باز شده و صندوق‌ها به نفع وی پر شده‌اند.
همچنان عزت‌الله آرمان، رییس امور انتخاباتی ولایت بلخ تایید می‌کند که در مناطق ترکمن‌، ازبیک و پشتون‌نشین به طور عمدی امنیت ۳۰ مرکز رأی دهی برهم زده شده تا مردم از رأی‌دادن محروم شوند.
دبیرخانه کمیسیون شکایات انتخاباتی بلخ به تاریخ ۱۴ قوس در نامه‌ی شماره ۳۲۹ به کمیسیون عمومی شکایات انتخاباتی از مداخله‌ی کمیشنرهای کمسیون شکایات انتخاباتی بلخ شکایت کرده و گفته که به دلیل مداخله‌ی کمیشنرها، به تخطی، تقلب و جرایم انتخاباتی شماری از نامزدان رسیدگی صورت نگرفته و ناظرانی که این موارد را به کمیسیون شکایات گزارش داده‌اند از سوی کمیشنرهای وابسته به نامزدان قدرتمند تهدید می‌شوند.
مختار وفایی - روزنامه اطلاعات روز

۲۴ آذر ۱۳۹۷

نقشِ ملا، تفنگ و دالر در انتخابات پارلمانی


در این جای بحث نیست که انتخابات پارلمانی 97، یکی از رسواترین و بدنام ترین پروسه‌های بود که در ادامه انتخابات جعلی و پر از تقلب ریاست جمهوری 2014 برگزار شد. انتخابات پارلمانی 97، مهر تایید دیگری بود بر اینکه دولت‌مردهای افغانستان هیچ اراده‌ی برای استقرار یک نظام دمکرات و عاری از فساد و تعصب ندارند.
اما در بزکشی که میان نامزدان انتخابات پارلمانی جریان داشت، سه عنصر مخرب و تباه‌کننده، بیشتر از بقیه عناصر کاربرد داشتند: ملا، تفنگ و دالر.
در بلخ که من پروسه را بیشتر از بقیه ولایات از نزدیک شاهد بودم، دیدم که این سه عنصر مخرب و فاسد در چه حد مردم را تحت فریب، تهدید و تطمیع قرار دادند.
کسانی که بیشترین استفاده را از این سه عنصر در جریان مبارزات انتخاباتی کردند، اکنون در صدر لیست خودساخته و جعلی کمیسیون انتخابات قرار دارند.

ملا؛
شماری از نامزدان انتخابات در جریان همایش‌ها و محافل انتخاباتی شان، چندین ملا با شکم‌های گُنده و عمامه‌های بزرگ را در صدر مجلس می‌نشاندند و با چرب کردن معده و روده شان، هزار دروغ و نیرنگ را به ذهن مردم پیچکاری می کردند.
این نامزدان در یک مانور دروغین، در هر همایش، کمرهای بی همت شان را با پارچه‌های رنگارنگ به نشان تعهد می‌بستند. ملاهای تن‌پرور نیز هزار حدیث و آیت از دلِ قرآن و رویات می‌کشیدند تا وعده‌های دروغین نامزدان را برحق جلوه دهند.

تفنگ؛
برخی از نامزدان انتخابات پارلمانی در بلخ که گروهگ‌های مسلح غیرمسوول را در چمتال، شولگره، دولت آباد، چهارکنت و حومه‌های شهر مزارشریف رهبری کرده و توسط آنان ترور و غصب زمین انجام می‌دهند، مردم را علناً تهدید به مرگ و سرکوب کرده و از آنان رای جمع آوری کردند.
دوتن از قلدرهای شهر که اکنون نام شان در صدر نامزدان برنده در نتایج ابتدایی از بلخ قرار دارند، صدهاتن را در مناطقی که می‌دانستند رای ندارند اغفال کرده و تذکره‌های شان را برای بازماندن از حضور در پای صندوق‌های رای نزدشان قید کردند.

دالر،
در شب و روز انتخابات پارلمانی، چندتن از چهره‌های فاسد و آدم‌کُشِ بلخ که به قاچاق آثارباستانی، تیل، طلا و غصب زمین مشهور اند، هر رای را از 20 الی 50 دالر خریداری کردند.
این افراد، در مناطق فقیرنشین شهر بسته‌های پول را توسط کلانترها و ارباب‌های روستا فرستاده و به مردم اعلان کرده بودند که هرکس به فرد مورد نظر رای داده و تصویر مستند از رای خود تهیه کند، پول نقد دریافت می‌کند.

روی دیگر قضیه در مورد افزایش آرای تقلبی در بلخ این است که صدرنشین‌های لیست ابتدایی که هنوز صحتِ آرای شان تایید نشده است، هزاران استکیر را در جریان توزیع کارت رای دهی از کمیشنرهای فاسد کمیسیون انتخابات خریداری کرده بودند. اگر بیاد داشته باشید، رسانه‌ها بارها گزارش دادند که صدها کتابچه استکیر از کمیسیون انتخابات مفقود شده است. نامزدان مفسد که این استیکرها را خریداری کرده بودند، در روز انتخابات برگه‌های جعلی تذکره را به افراد مختلف از جمله اطفال در بدل پول توزیع کرده و با چسپانیدن استکیر، رای را به نفع شان استعمال کردند. این آرا اکثراً در مناطقی استعمال شد که ماشین‌های بایومتریک غیرفعال بودند. اکنون اگر آرای پاک از ناپاک جدا شود، حساب نامزدان برنده در بلخ، کاملاً دگرگون شده و صفحه‌ی جدیدی برای مردم گشوده خواهد شد.
در دو دور گذشته، هرچند پارلمان خالی از نمایندگان طالب، داعش و قاتلان درجه یک مردم نبود، اما چهره‌های مردمی، اکادمیک و وطن‌پرست نیز حضور داشتند. متاسفانه در این دور، چنانچه در لیست ابتدایی نامزدان مشاهده می‌شود، تبهکاران دست بالایی نسبت به گروه‌های مردمی و تحصیلکرده دارند.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...