۰۴ بهمن ۱۳۹۰

کمی هم از وزیر مالیه بخوانید !

 برهمه ملت افغانستان واضح و اشکار است بعد از گذشت ده سال از حضور جامعه جهانی بازهم مردم افغانستان در فقر، بیکاری، فساد گسترده و صدها بدبختی دیگر قرار داشته و در پهلوی آن وابستگی افتصادی، کشورا به سمت یک بحران خطرناک سوق میدهد که این همه بدبختی ها و وابستگی ها از وابستگی اقتصادی منشاء گرفته و به آن مرتبط میباشد.
اگر حکومت افغانستان و دولتمردان کشور اراده و یا تصمیمی برای از بین بردن این همه بدبختی ها و مشکلات میداشنتد و احساس وطن دوستی و وطن پرستی در ضمیر شان وجود میداشت، در قدم اول باید توجه برای از بین بردن وابستگی اقتصادی که متضمن حاکمیت ملی و بی نیازی و وابستگی به دیگران است مینمودند. اما متاسفانه رشته اساسی درامد های دولتی و ملی را به اشخاص بی دانش و یا هم اشخاص بی احساس و ناکارا و زراندوز تسلیم نموده که از جمله میتوان به وزارت های چون مالیه ، تجارت ، اقتصاد و... یاد اوری نمود. بطور مثال وزارت مالیه کشور را در دست یک گروه خاص و حتی یک قوم مربوط به سمت خاص سپرده است که تشکیلات این وزرات در حدود 97 فیصد مربوط به یک قوم و 85 فیصد مربوط به یک سمت خاص (ننگرهار) میباشد. بناء میتوان گفت که این اداره وزارت مالیه افغانستان نه بلکه وزرات مالیه افغان ملت ... است. به منظور وضاحت و اگاهی بیشتر می پردازیم به معرفی عده از اشخاص و عملکرد انها .
حضرت عمرزاخیلوال وزیرمالیه :
این شخص بعد از اینکه در اداره حمایت از سرمایه گذاری (آیسا) گل های زیادی را به آب داد (که در اینده به ان نیز خواهیم پرداخت) به وزارت مالیه به حیث وزیر مالیه بعد از اینکه روابط احدی با اقای کرزی بر سر کاندیداتوری ریاست جمهوری متشنج شد معرفی گردید و زمانی که جهت رای اعتماد به پارلمان رفت، وعدهای دروغین زیادی از جمله مبارزه با فساد اداری و ایجاد یک اداره ملی در وزارت مالیه را به نمایندگان ملت داد. که متاسفانه بعد از آمدن شخص زاخیلوال فساد اداری چندین برابر افزایش و حتی رشوه و اختلاس در وزارت مالیه علنی گردیده و هیچ کاری بدون پرداخت پول در ادارت مالیاتی صورت نمی گیرد و همچنان موضوع ملی بودن وزارت مالیه کاملا از بین رفته و فرهنگ سرپرستی و به سرقلفی دادن و اجاره دادن پست های این وزرات به یک تیم مشخص به یک روش اصلی و کاری در معین عواید و گمرکات تبدیل گردید و جناب زاخیلوال یک تیم آیسایی خود را در این وزارت تقویه و با تیم چپاول گرهای ماهر و بیسواد افغان ملت ها در داخل وزارت مالیه که از قبل موجود بود پیوست نمود و یک تیم بسیار خطرناک را برای چپاول دارائی ملی ملت ما تشکیل داده که (در حدود 80 فیصد عواید این وزارت به جیب شخصی آنها میریزد) عواید مالیاتی به اشکال مختلف چپاول میگردد و کارمندان ادارات مالیاتی به خصوص مالیه دهندگان بزرگ و متوسط و کارمندان گمرکات ماهوار و حتی هفته وار در پهلوی خرید خانه های مجلل در نقاط مختلف شهر کابل و هم در ولایت خودشان به تبدیل نمودن موترهای مودل سال خود می پردازند. البته این عمل خاص تنها و تنها در امکانات تیم زاخیلوال، مبین شاه، احمد شاه زمانزی، کاموی و... و غیره میباشد که همه مردم و ارگان های کشفی در جریان ان اند.
تعصب ، سمت گرائی ، و قوم گرائی (فاشیستی) در دستور کار انها بوده نه تنها اقوام غیر پشتون که به شکل انگشت شماری در این وزرات بخصوص در معینیت عواید و گمرکات حضور دارند انهم به شکل سمبولیک و غیر فعال حتی پشتون های که به مقام ها و اشخاص قوق الذکر و حزب افغان ملت و حزب اسلامی حکمتیار وابسته نبوده صلاحیت های وظیفوی شان حذف گردیده و از پست اصلی شان به بخش های غیر فعال مانند دیگر اقوام غیر پشتون تبدیل میشوند و هرگونه امتیازات قانونی شان نیز از ایشان گرفته به تیم چپاول گر خود انها داده میشود.
پست های عایداتی بین این اشخاص و تیم شان به شکل دوره ای با فیصدی حق دادن ها و چپاول گری ها تقسیم و تعیین میگردد. البته نه تنها شریک بودن در تیم های فوق الذکر برای اشغال بست های مهم اصول است بلکه اصل دیگر چگونگی و میزان چور و چپاول نیز معیار بوده و موضوع فهم و دانش و یا هم تجربه هیچ تاثیر در تعیینات این اداره جای ندارد، بیکارگی، بی دانشی و حتی حس وطن دوستی در این وزارت از بین رفته و به یک شرکت سهامی مافیائی شخصی تبدیل و همه اهداف و پلان ها صرف در حد منافع شخصی خلاصه میگردد.
ما انشاالله به شکل پی در پی به معرفی تیم کاری وزارت مالیه که به اساس های فوق تعین شده اند و همچنان به عمل کرد آنها یکی پی دیگر خواهیم پرداخت.

با احترام
وطن دوست

۰۲ بهمن ۱۳۹۰

غزلی از نبی سلطانی- شاعر جوان بغلان

                     تقدیم به دوستم مختار وفایی

این روز ها برآمده از دوربین تو
تصویری از مداخله در سرزمین تو
این روز ها چقدر نشستند گرگ ها
برعکس خشم ذاتی شان در کمین تو
دیروز مْهر معرکه بستند بهر تو
امروز از حقوق بشر در جبین تو
×××××
شاید برادر است تروریست با شما
گفتند و ما قبول نمودیم ادعا
گفتند و داد عدل و صداقت به ما زدند
بعدن دیازپام حماقت به ما زدند
ما خواب ناشیانه ی یعقوب دیده ایم
هر چه گذشته از سر ما خوب دیده ایم
گفتیم کم بیاورد همسایه پیش ما
همسایه خر سوار شد از زیر ریش ما
همسایه سایه ی من و ما را به سنگ زد
ما از برادری گپ... او حرف جنگ زد
×××××
این روز ها گذارش خود کم نیاوری
گرچند بسته اند زبان متین تو
آزادی بیان تو ، کت، شات،لانگ شات
با این قدر که ساخته یی آفرین تو!
مختار ، اختیار از این بعد دست توست
               دست تو و نگاه تو و دوربین تو

احزاب مسلح می شوند!

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان (afghanpaper) اگر نتایج مذاکرات صلح در مغایرت با دستاورها، اهداف و ارزش های مردم افغانستان و جناح های دیگر کشور باشد، مردم به مسلح شدن در برابر طالبان به منظور دفاع از خویش آماده خواهند شد.
نشست برلین که با حضور جبهه ملی و برخی از سران کنگرس آمریکا برگذار شد این باور را برای برخی به وجود آورد که احزاب مختلف نگران از خدشه دار شدن دستاوردهای گذشته خود بوده و خواهان سهم گیری در روند مذاکرات با طالبان هستند به طوری که جبهه ملی خود را طرف اصلی مذاکرات با طالبان بیان کرده و خواستار حفظ دستاوردهای دیرین خود شده است.
در همین حال افراد این حزب میگویند که مشکلات اصلی دولت افغانستان و ایالات متحده آمریکا، در نظر نگرفتن دورنمای خاص و خطوط قرمز مشخص در این روند میباشد.
به باور آنان حفظ دستاوردهای مدنی ده ساله مردم افغانستان، به رسمیت نشناختن قرائت خشن و طالبانی از اسلام و برداشت سطحی آنان از اسلام که عجین شده با دیدگاه های قبیله ای از زنان، انسانها، جامعه و جهان میباشد ، پنهان کردن این روند از مردم افغانستان، نگاه کردن به پروسه صلح به عنوان مسئله ای ملی و افغانستان شمول، نادیده نگرفتن بعضی جهات سیاسی و قومی مردم افغانستان در مذاکره، عدم قطع رابطه سیاسی و اقتصادی افغانستان با دیگر کشورهای جهان و همچنین عدم فرو رفتن به انزوای دهه های 80 و 90، از مهمترین مسائلی است که باید در روند مذاکره و مصالحه با طالبان در نظر گرفته شود.
سخنگوی شورای متحد ملی آقای محی الدین مهدی بر اشتراک کردن احزاب و قومیت های مختلف در پروسه صلح تاکید ورزیده و میگوید اگر نتایج این مذاکرات در مغایرت با دستاورها، اهداف و ارزش های مردم افغانستان و جناح های دیگر کشور باشد، آنان را به مسلح شدن در برابر طالبان به منظور دفاع از خویش آماده و تشویق کرده است.
شورای متحد ملی همچنین با انتقاد شدید دولت و وزارت خارجه در رابطه با عکس العمل در برابر نشست برلین و به بحث کشیدن تغییر نظام توسط افراد این جبهه میگوید فدرال نام ناآشنایی نیست که برخی بخواهند از آن در جهت عوام فریبی استفاده کرده و گروهی را به تجزیه کشور محکوم کنند چرا که کشورهای زیادی از قبیل آمریکا، آلمان، پاکستان، روسیه و برخی از کشورهای دیگر نیز دارای این نظام بوده و هیچ نگرانی را در رابطه با تجزیه کشور در سر نمی پرورانند.
این در حالی است که دولت افغانستان جناح های سیاسی و قومی را که در طی سی سال پیش گام در امر مبارزه با متجاوزین بوده است متهم به تجزیه کشور میکند و وزارت خارجه افغانستان عکس العملی کاملا مشابه با طالبان پیش رو گرفته است و با وارد کردن موضوع تجزیه کشور سعی در خدشه دار کردن نام این احزاب فراروی مردم، تجزیه اتحاد فکری و کاهش نقش آنان در تصمیمات مهم کشور دارند.

سال خودکشی سربازان آمریکایی!

ارتش آمريكا اعلام كرد كه سال گذشته ميلادي 164 تن از سربازهاي اين كشور اقدام به خودكشي كردند.

ارتش آمريكا از تلاش 164 سرباز اين كشور در سال 2011 ميلادي براي خودكشي خبر داد و اعلام كرد كه 114 تن از نيروهاي ذخيره اين ارتش نيز در همين مدت دست به خودكشي زدند.
بنابر اعلام ارتش آمريكا تاكنون 140 تلاش سربازان اين كشور براي خودكشي تاييد شده، اما 24 تلاش ديگر هنوز در دست بررسي قرار دارد.
در ميان سربازان ذخيره نيز 102 تلاش براي خودكشي تاييد شده و 12 تلاش ديگر نيز همچنان در دست بررسي است.
از سوي ديگر به نوشته روزنامه ديلي ميل، بررسي‌ها نشان داده كه در پنج سال گذشته ارتكاب جرائم خشونت‌آميز جنسي توسط سربازان در حال خدمت ارتش آمريكا تقريبا دو برابر شده است كه بخشي از به دليل مشكلات روحي ناشي از جنگ بوده است.
نتايج اين تحقيقات كه روز (شنبه) منتشر شده، نشان داد كه از سال2006 تا 2011 تعداد جرائم جنسي رخ‌ داده تا 90 درصد افزايش پيدا كرده است.
اين در حالي است كه در سال 2011، 2811 مورد جرائم خشونت‌آميز وجود داشته كه تقريبا نيمي از آنها جرائم خشونت‌آميز جنسي بوده‌اند و اغلب آنها در آمريكا رخ داده‌اند.
ارتش آمريكا اعلام كرده كه در سال 2011 هر يك ساعت ‌و40 دقيقه، يك جرم خشونت‌آميز جنسي توسط يك سرباز آمريكايي انجام شده است.
در اين گزارش به صراحت آمده است: افزايش جرائم جنسي خشونت‌آميز احتمالا در نتيجه تخلف عمدي، انضباط ضعيف، سطح بالاي استرس و مشكلات سلامت رفتاري بوده است.
يك مقام نظامي آمريكايي در بيانيه‌اي گفت: بسياري از بزرگ‌ترين مشكلات ما پس از بازگشت سربازان به خانه و آغاز فرآيند پيوستن آنها به خانواده‌ها و جوامع به وجود مي‌آيد.

قبیله گرایان به خشم آمده اند

در افغانستان کنونی که دولت مردان ان از قانون اساسی مدون شده و آزادی بیان جانب داری میکنند برعکس این ادعا از منتقدین خود در راستای تغییر نظام متمرکز و فساد زا را به یک نظام معقول پارلمانی که مقام نخست وزیر در برابر نمایندگان مردم پاسخگو باشد و یک نظام با کفیت که اتباع کشور از طریق یک کابینه متخصص و فعال حضورشان را جامع و بالفعل در آن لمس کنند.
والیان به طور انتخابی و آنهم بارای سری، شفاف مستقم از جانب مردم برای مدت معین کاری تعیین و در برابر مردم نیز مسولیت پذیر و پاسخده باشد به همین ترتیب ولسوالها و شاروالها نیز انتخابی و صلاحیت ارگانهای محلی ارتقأ یابدواولویت بندی دربازسازی و زیرساختها ی ولایات از صلاحیت والیان درمشارکت مستقیم مردم دروجود شوراهای ولایتی انتخابی شان صورت گیرد و ضروریت کفیت و کمیت ارگانهای امنیتی به منظور تامین بهتر امنیت که یکی از ضروریات اولیه مردم ما است انجام بپذیرد. تا حکومت داری خوب و مبارزه عملی در جهت نابودی موادمخدر و کشت مفید جاگزین آن، مبازره جدی و بی امان علیه فساد اداری وسپردن کار به اهل آن چه نقصی دارد؟ و کدام یک ازین فکتورها کشور را به تجزیه میکشاند؟.که مخالف ادعائی آزادی بیان ودموکراسی کشورها و قبیله سالاران که روح قبیله دروجود شان حکم میراندو غیر از قبیله خود دیگران را دیده ندارندکه مورد سرنوشت کشورشان ومردم شان اظهار نظر کنند.
در طول تاریخ کشوری به نام افغانستان از احمد خان ابدالی تا عصر حاضر کدام یک از شاهان و سلاطین و روسائی جمهور بدون مداخله مستقیم و یا غیر مستقیم خارجیها از جانب ملت و به اراده ملت انتخاب شده اند؟ و در کدام یکی از ادوار تاریخ این کشور از لحاظ اقتصادی خود کفا بوده و دفع نگر به جوامع و کشورهای خارجی نبوده اند؟ از جانب آنکه افغانستان یکی از کشورهای محاط به خشکه است و با هیچ یک از بنادر بحری راه مواصلاتی ندارد و همیش متکی به کشورهای همسایه بوده است. مخصوصا پاکستان و ایران که این دوکشور به طور متدوام، پاکستان به تجارت افغانستان واردات و صادرات آن مشکل آفریده است و همین اکنون اگر برای دو روز بنادر تورخم ،شاه بهار و حیرتان مسدود گردد صعود قیم به چه پیمانه در زندگی مردمان این سرزمین بیداد خواهد کرد؟
برقهای وارداتی از کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در طویل مدت به چه تناسب در سیاست افغانستان به این کشورها بستگی دارد؟ اگر رژیم سنتی و قبیله گرای طالبان در افغانستان مستقر شود و این کشورها که نسبت به همه از بنیاد گرای و صدور تروریسم آسیب پذیر اند ایا به تمدید برق درکشور ما مایل خواهند بود؟ و اگر از جانب آنان درمخالفت با رژیم سیاسی و عوامل که بر شمرده شد(طالبان ،تروریسم و القاعده)افغانستان اولین کشوری درقرن بیست و یک خواهد بود که به تاریکی مطلق فروخواهد رفت و چرخ اقتصادی آن متوقف خواهد شد و کدام فکر بدیل آن که بتواند بند و انهار را بدون همکاری جوامع تمویل کننده تاسیس کند و کشور را از لحاظ انرژی متکی به خود سازد نیز با حاکمیت طالبان در تناقص است. لذاضرورت است که رهبران جبهه ملی (تغییروامید)پیش ازپیش برای جلوگیری از انزوای سیاسی و اقتصادی کشورشان دفاع مشروع و قانونی مردم راههای معقول و ملت پسند رابا کشورهای حامی دموکراسی و قانونمداری جستجو کنند.
آقایان احمد ضیاءمسعود، جنرال عبدالرشید دوستم و حاج محمد محقق مسولیت وجدانی، اسلامی و ملی دارند که در برابر پلانهای غضب قدرت از جانب خفاشان کوردل و تجربه گرفته شده صادقانه و با احتیاط مقابله کنند و خواستار نظام پارلمانی غیر متمرکز که با جهان زندگی کنند و باجهان روابط دوستانه حسن هم جواری و احترام متقابله داشته باشند جانب داری کنند.
مگر دولت کنونی ده سال قبل ذریعه خارجیها دربن تشکیل نشدو آقای کرزی ذریعه لخضر ابراهیمی وآقای زلمی خلیل زاد نماینده با صلاحیت امریکا و ملل متحد تعیین نگردید؟
اگربه منظور رسیدن یکی از مهره های قبیله به اهرم قدرت به هر امکان ویا کشور ولومانند معاهده دیورند افغانستان را به یکی از شعبه های پاکستان مبدل کندو یا کنفیدرشن افغانستان با پاکستان را که طرح اقای حکمتیار بود تحقق بگیردبا آزادی این کشور خیانت نیست؟و اگر یکی از رهبران ملیت های دیگر با یکی از نمایندگان خارجی تماس گرفت سر و صدای تجزیه کشور و مداخله درامور داخلی افغانستان از حنجره ای عقده مندانه آنان زمزمه میگردد.
اقایان مکسین یار و عمر خطاب با وقاحت و بی شرمی تمام در تلویزیون هایشان سراسیمه و غیر منطقی میگویندکه محقق چی حق دارد که چنین موضع گیری کند؟ از شما میپرسم که اقای مسکین یار(مکسین کش) و عمر خطاب حکمتیار پرست به شما چه کسی این صلاحیت و این حق را داده است که بالای صحبت یک رهبر جهاد و شخصیت های مطرح سیاسی وشناخته شده چون احمدضیا مسعود، جنرال دوستم واستاد حاجی محمد محقق انگشت انتقاد را بلند نموده بی مسولیت ،بی شرمانه، پررویانه و عقده مندانه مانند اینکه سلطان ویا هم امیر این ملت باشید حمایت این کشور را حق خدا داد قبیله خود ابلهانه می پیندارید طوریکه استنطاق گونه میپرسید که چی حق دارید به آلمان سفر نمودیدو با امریکاییان مذاکره کردید؟ باید بدانیدکه این شخصیتها نماینده ملیتهای مربوطه خوداند حق نمایندگی مشروع و قانونی را از مردم خود دارند و شما ها کی ها هستید که چنین ابراز سخن را به خود حق میدهید؟

همه طالبان یک شبکه متحد هستند !

روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از شماری فرماندهان طالبان در چند ولایت نا آرام کشور نوشته است که آنان از تصمیم رهبری شان در مورد آغاز گفتگوهای صلح با امریکا حمایت می کنند.
وکیل احمد متوکل، وزیر امور خارجه طالبان به وال استریت ژورنال گفته است که طالبان متحد هستند اما صد درصد تحت کنترل یک شخص نیستند.
وال استریت ژورنال می نویسد، هرچند طالبان و شبکه حقانی، ملا محمد عمر را به عنوان رهبر قبول دارند، اما از لحاظ جنگی و نظامی منظم نبوده و جنگجویان عادی و فرماندهان محلی بعضا از اوامر رهبری طالبان سرپیچی می کنند.
یک فرمانده طالبان در پکتیا گفته صلح در صورتی قابل قبول خواهد بود که قوانین اسلامی تطبیق شود و مداخله خارجی موجود نباشد و کسی در صدد تحمیل دموکراسی غربی بر افغانستانی ها نباشد، اما همین فرمانده طالبان گفته است حتی تحت همین شرایط هم تعدادی از جنگجویان طالبان حاضر نخواهند شد تا سلاحشان را بر زمین بگذارند.

سفارت قبل از من نصوار فروشی بود

بتاریخ 16 جنوری سال روان میلادی در سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان در شهر مسکو بمناسبت هشتمین سالگرد تصویب قانون اساسی تجلیل بعمل آمد.
در ابتدای جلسه آیات چند از کلام الله مجید توسط ملا امام مسجد سوستاپول قرائت گردید و متعاقبا محترم سفیر کبیر جمهوری اسلامی افغانستان مقیم فدراتیف روسیه سخنان چند پیرامون تصویب قانون اساسی افغانستان صحبت نمود که در لابلای سخنان شان از موضع اصلی طرفه رفتند روی مسائل اصلی که شخص ایشان جلسه را دائرنموده بودند سخنرانی نمود و گفت که من از تمام قلم بدستان و روشنفکران افغانستانی مقیم در فدراتیف روسیه خواهشمندم تا اینکه قلم های خود را به جای اینکه واقعیت های عینی جامعه وعملکرد سفارت افغانستان در مسکو را به باد انتقاد بگیرند برعکس کارکرد های سفارت را یاد آورشده و از طریق سایت ها و نشریات داخلی و خارجی منتشرنمایند.
وی افزود: قبل از اینکه مسئولیت سفارت افغانستان در مسکو را برای من بسپارند این سفارتخانه یکی از مراکز نصوار فروشی و تصدیق فروشی بود که روزانه به صدها نفر مشتری رفت و آمد می کردند و نکته مهم و جالب اینکه دو سال قبل از امروز اشخاص و افرادیکه تصدی این سفارت را بدوش داشتند تمام اجناس و لوازم سفارت را به یغما برده وهیچ چیزی در سفارت افغانستان از گذشته ها باقی نمانده است.
وی همچنین از کارکردهای حکومت افغانستان در طی ده سال گذشته و نقش چپن سبز حامدکرزی در کنفرانس بن دوم که محوریت جلسه را بدوش داشت یاد نموده و از وضعیت خوب کشور بعد از پنج و یا شش ماه دیگر یاد آور شدند که در طی این مدت سرنوشت افغانستان معلوم خواهد شد.
بعد از ختم سخنان سفیر افغانستان چند تن از هموطنان راجع به اهمیت و ارزش قانون اساسی بخصوص تطبیق آن در بین جامعه ما صحبت کردند.
سپس از تمام شرکت کنندگان دعوت بعمل آمد که نان چاشت را صرف نموده و از سفارت افغانستان خارج شوند که عده از مردم بعد از ختم غذا از سفیرافغانستان سؤال نمودند که آیا با موجودیت سازمانهای سرتاسری در مسکو نقش سفارت و مسئولیت شما را زیر سوال نمی برد؟ گفت : در رأس این سازمانها دوتن از اشخاص دزد قرار دارند که فقط وظیفه اصلی شان این است که " جیب افغانها را خالی نموده و جیب خود را پر نمایند. دیگر اینکه اینها اشخاص نیستند که شناخت و ارتباطات عمیق با شخصیت های بزرگ روسیه برقرار کرده باشند که من نیز با این کارشان افتخارنمایم، بلکه شناخت این دونفر بالاتر از یک و یا دو مامور یک سمت وزارت داخله کشور نیست. اما ناگفته نباید گذاشت که دراثنای این سوال جنرال قادر خان وزیر دفاع اسبق افغانستان نیز حضور داشت که قبل از سؤال ، وی توصیه های پدرانه را برای سفیر افغانستان آغازنموده بود که با ارایه این سؤال سخنان ایشان قطع گردید.

کرامانی

قوم گرایی در بورسیه های وزارت معارف

کمیته سویدن بخاطر ارتقاع سطح دانش استادان تربیه معلم و استادان مکاتب وزارت معارف هر ساله بورسیه های تحصیلات فوق لسانس را عرضه میدارد. تعداد مجموعی این بورسیه ها 40 عدد بوده که 35 آن مربوط به نهاد های تربیه معلم و 5 عدد آن به استادان معارف تخصیص یافته. در امتحان مشترک این بورسیه ها از تمام نهادهای تربیه معلم ولایات و ولسوالی ها کاندیدان معرفی گردیده و در نهایت از هر ولایت یکتن به اساس نمرات بلند انتخاب میگردد. امسال نیز از سرتاسر کشور به تعداد 90 تن از استادان تربیه معلم به رقابت پرداختند.
جای نهایت تآسف اینجاست که ریاست عمومی تربیه معلم وزارت معارف در سهمیه بورسیه ها به استعداد و نمرات امتحان اشتراک کنندگان هیچگونه ارزش قایل نشده، بیشتر خویشاوندان و همتباران خودرا انتخاب مینمایند. این دومین سال است که از تربیه معلم ولایت جوزجان افراد فرمایشی به هدایت مسئولین ریاست عمومی تربیه معلم خواسته میشود و دیگر استادانیکه فورم اشتراک امتحان بورسیه هارا خانه پوری کرده اند، بنابر دلایل غیر موجه از امتحان محروم ساخته میشوند.
سال جاری به تعداد شش تن از استادان مجرب تربیه معلم بخاطر اشتراک به امتحان بورسیه های ماستری به ریاست عمومی تربیه معلم طی یک مکتوب رسمی که در اوایل ماه جدی ارسال شده، معرفی گردیده اند. اما ریاست عمومی تربیه معلم اسامیان درج شدۀ آن مکتوب را به بهانه اینکه مکتوب مذکور مفقود گردیده است، پشت پا زده در عوض یکی از استادان که به صفت معلم زبان پشتو از ولایت وردک به آن نهاد قبلآ ارسال شده بود، شامل امتحان ساخته اند.
اول اینکه مرکز ولایت جوزجان یکی از شهرهای صنعتی افغانستان میباشد. بنآ در آنجا از اقوام مختلف (ازبک، ترکمن، تاجک، پشتون، عرب، ایماق، هزاره...) باهم برادروار زندگی میکنند. بنآ از تمام اقوام به زبانهای مختلف و به رشته های مختلف کدر کافی وجود دارد. چی ضرورت احساس میگردد که بخاطر تدریس زبان پشتو از ولایاتی چون وردک و ننگرهار استادان تحمیلی ارسال شود؟ زیرا کدرهای خوبی از قوم پشتون در شهر شبرغان وجود دارد. حالا زمان اعلی حضرت نادرشاه و ظاهرشاه گذشته است که ولایات شمالی کدر نداشته باشد و از ولایات دیگر کدر ارسال شود. حالا معلوم میشود که هدف از ارسال استادان همتبار رئیس عمومی تربیه معلم از ولایات وردک و ننگرهار قرار ذیل است :
اولآ، وزارت معارف با ارسال استادان خارج ولایت جفای بزرگی را به حق کدرهای محل (چی پشتون، چی ازبک و یا تاجک) انجام میدهد. زیرا پست های مربوط به کدرهای آن ولایت که از بیکاری داد میزنند به کدرهای تحمیلی خارج ولایت بخشیده میشود.
دوم اینکه در چنین سهمیه های بورس تحصیلی و غیره که به منظور ارتقاع سویه تحصیلی کدرهای محل از طرف جامعه جهانی در نظر گرفته شده است، به این استادان استخدام شده خارج ولایات تفویض میگردد. جفای که در دوران حکومت های استبدادی امیر عبدالرحمن خان و طالبان روا دیده میشد.
سال گذشته نیز به عوض کدرهای محل یکی از همتباران خانم سوسن وردک به بورسیه های فوق لسانس کمیته سویدن انتخاب شده بود. سلسله این قوم پرستی ها، تبارپرستی ها، منفعت جویی ها و جفا به حق باشندگان مناطق محروم کشور در ساحه اکادمیک وزارت معارف افغانستان به شکل واضح و هویدا ادامه دارد. شاید این انتقادها همانند یک مساژ از طرف مسئولین ریاست عمومی تربیه معلم قبول گردد. اما حداقل خوانندگان این مطلب آگاهی خواهند یافت که در وزارت معارف کشور که در حقیقت بنیاد تعلیم و تربیه اولاد این وطن در آنجا شکل میگیرد، چگونه بی عدالتی ها، حق تلفی ها و حرکت های استبدادی به نمایش گذاشته میشود، تا که شاگردان و محصلین آینده ساز کشور عملآ از این عالی جنابان بعوض حق و عدالت، حق تلفی و استبداد را بیاموزند و همچنان راه اندازی این نیات شوم مسئولین در حقیقت یک اقدام نا بخشودنی در راستای زرع نفاق ملی بین باشنده گان (اقوام مختلف) باهم برادر شهر شبرغان است.
در طول سالهای جنگ، بدبختی و نابسامانی ها که در نقاط عدیده افغانستان باعث ایجاد درزهای بزرگ میان اقوام مختلف کشور گردید، اما در ولایت جوزجان از بسکه روابط تنگاتنگ میان اقوام به حد خویشاوندی و اقارب نزدیک رسیده است، هیچگونه تغیراتی منفی محسوس نمیباشد.
باشندگان شهر شبرغان را تمامآ انجنیران، استادان، روشنفکران، کارگران، دهقانان و کسبه کاران تشکیل میدهد. تا به امروز در این ولایت کسی از همسایه ازبک، یا تاجک، یا پشتون، یا ترکمن، یا عرب خود شکایتی نداشته است. زیرا در طول سالها بدون اینکه از گرمی و سردی سیاست های کشوری متآثر شوند، برادروار حیات بسر برده اند.
ما از وزارت محترم معارف کشور تقاضامندیم در زمینه توجه جدی نموده و جلو اینچنین حرکت های خودسرانه و قوم پرستی را که باعث ایجاد نفاق میان باشندگان یک ولایت میگردد بگیرند.
همچنان از مسئولین کمیته سویدن نیز خواهشمندیم که در جریان امتحان و بعد از برملا شدن نتیجه امتحان یکبار اسناد و مدارک کاندیدان و کامیابان را بررسی نمایند. تا باشد این همه هزینه که بخاطر ارتقاع سطح معارف کشور (نه یک قوم خاص) به مصرف میرسد، باعث انکشاف متوازن معارف در سرتاسر کشور گردد. همچنان در این بورسیه ها مشارکت واقعی اقوام و مناطق و ولایات تآمین گردد. به امید اینکه واقعیت های ذکر شده بعوض اینکه بغض و عصبانیت مسئولین وزارت معارف را بر انگیخته و سبب منفکی چندین تن از مسئولین ریاست معارف ولایت جوزجان شود، برای اصلاح نا هنجاری های موجود در بخش های از وزارت معارف کشور گردد.

بریالی بهر

اپوزیسیون افغانستان: یک میلیون امضا برای تغییر نظام جمع کرده ایم

رهبران جبهه ملی اخیرا فعالیتهای خود را بر تغییر نظام متمرکز کرده اند
 بی بی سی
رهبران جبهه ملی با انتقاد از واکنش حامد کرزی به طرح تغییر نظام سیاسی افغانستان، او را متهم به "عصبیت" در برابر مسائل سیاسی کرده‌اند.
آقای کرزی روز شنبه، اول دلو/بهمن، در مراسم گشایش سال دوم کاری مجلس نمایندگان، طرح تغییر نظام سیاسی کشور را به شدت رد کرد و آن را به "بیگانگان" نسبت داد.
او روز شنبه در سخنرانی خود در مجلس گفت: "مى‌خواهم تأکید کنم که افغانستان آزمایشگاه سیاسى بیگانگان نیست که هر چند سال یک‌بار نظام یا ساختار سیاسى جدیدی را در آن به آزمایش بگذارند."
رئیس جمهوری افغانستان همچنین گفت: "مى‌خواهم با صراحت و قاطعیت بگویم که ما هرگز اجازه نخواهیم داد تا رویاى خطرناک یک آزمایش سیاسى دیگر در کشور ما به واقعیت بپیوندد."
رهبران اپوزیسیون و از جمله رهبران جبهه ملی و ائتلاف ملی، طرفدار تغییر نظام ریاستی کنونی به جمهوری پارلمانی هستند و اخیرا چند بار بر این موضوع تاکید کرده‌اند.
احمد ضیا مسعود رئیس جبهه ملی، محمد محقق عضو ارشد و فیض الله زکی سخنگوی این جبهه در نشست خبری مشترک از طرح تغییر نظام سیاسی دفاع کردند.
آقای مسعود در سخنرانی خود آقای کرزی را متهم به تلاش برای تمرکز قدرت در دفتر ریاست جمهوری کرد و گفت که او مخالف افزایش اختیارات مقامهای محلی و حتی فعالیتهای احزاب سیاسی است.
رئیس جبهه ملی با انتقاد از سخنان آقای کرزی در مجلس که گفته بود "تا پای جان" از نظام کنونی دفاع می کند، گفت:" نظام فعلی یک نظام قابل قبول نیست. ما طرفدار یک ساختار غیرمتمرکز هستیم"
آقای کرزی گفته که تا پای جان از نظام کنونی دفاع خواهد کرد
محمد محقق سخنان آقای کرزی را نقض آزادی بیان دانست و گفت: "اگر آقای کرزی بگوید که من نمی‌گذارم و تا پای جان مقاومت می‌کنم، معنای آن ملغی کردن دموکراسی و آزادی بیان است. وقتی رهبران جهادی و سیاسی و وکلای افغانستان آزادی بیان نداشته باشند، پس مردم عادی چه کنند؟"
آقای محقق همچنین گفت که جبهه ملی یک میلیون امضا از شهروندان کشور برای تغییر قانون اساسی افغانستان جمع کرده و به کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی ارائه کرده است.
ظاهرا این نخستین باری است که موضوع تغییر نظام سیاسی در افغانستان در میان رهبران سیاسی مخالف حکومت تا این حد جدی مطرح می شود.
پیش از این و پس از تصویب قانون اساسی سال ۱۳۸۲ خورشیدی، موضوع تغییر یا عدم تغییر نظام در حد گفتگوهای مطبوعاتی مطرح می‌شد، اما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ عبدالله عبدالله، رقیب اصلی آقای کرزی تشکیل نظام پارلمانی را در محور برنامه‌های انتخاباتی خود قرار داد.
حالا با اعلام حمایت جدی جبهه ملی، که در آن گروه‌ها و رهبران پرنفوذ جهادی عضویت دارند، از نظام پارلمانی، طرح این موضوع در عرصه سیاسی افغانستان وارد مرحله تازه‌ای شده است.
این گروه ها خواستار نظامی هستند که نخست وزیر به پارلمان پاسخگو باشد، والیها و شهردارها از طریق انتخابی باشند.
عبدالله عبدالله رهبر دومین گروه بزرگ طرفدار نظام پارلمانی در افغانستان است
اگرچه در ساختار کنونی افغانستان نیز وزرا باید از مجلس رای اعتماد بگیرند. مجلس نمایندگان همچنین حق فراخوانی وزار به مجس و همچنین حق صلب اعتماد از آنها را دارد.
در ولایات نیز شوراهای ولایتی منتخب وجود دارد که وظیفه آنها نظارت بر کار مسئولان محلی است. اما اعضای شورای ولایتی بارها گفته اند که اختیارات آنها برای کنترل والی‌ها محدود است.
ولسوالها/فرمانداران، نیز از لحاظ قانونی توسط شوراهای منتخب ولسوالی کنترل شوند، اما با گذشت ده سال هنوز شوراهای ولسوالی تشکیل نشده است.
به نظر می رسد، ساختیار سیاسی افغانستان، مهم ترین مساله در انتخابات ریاست جمهوری بعدی است و هر دوطرف سعی می کنند از حالا رای و نظر مردم افغانستان را در این مورد جلب کنند.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...