۱۵ مرداد ۱۳۹۶

اهداف و پیامدهای جنگ شمال را از زبان حاجی محمد محقق بخوانید

حاجی محمد محقق معاون دوم ریاست اجراییه پس از سقوط منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در سرپل، با نشر اعلامیه‌یی از عواقب و پشت صحنه جنگ در شمال پرده برداشته و با ابراز نگرانی گفته است که شمال افغانستان در حال تبدیل شدن به وزیرستان شمالی  است.
آقای محقق گفته است که ایجاد مراکز آموزشی برای داعش، ایجاد یک مسیر امن برای انتقال تروریست ها از هلمند به فاریاب، ایجاد ممانعت برای جلوگیری از ورود جنرال دوستم به کشور، ایجاد جنگ های فرقه‌یی و تنظیمی، از مهم‌ترین اهداف جنگ جاری در شمال افغانستان است. محمد محقق همچنان به کسانی که به باور او در پشت این جنگ حضور دارند گفته است که دود این آتش به چشم آنان نیز خواهد رفت.
 متن کامل پیام محمد محقق که در واکنش به سقوط منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در سرپل منتشر شده است:
خبر سقوط فاجعه بار منطقه استراتژيك ميرزا ولنگ از حوادث دردناك و فراموش نشدنى است كه در شرايط حساس كشور به وقوع پيوست.
در اين جنگ كه از نيمه شب ١٢ اسد ١٣٩٦ آغاز و تا ساعت ٢ بجه شب ١٤ اسد ١٣٩٦ دو روز دوام كرد مردم آن منطقه كه بارها از منطقه شان قاطعانه دفاع كرده و دشمن را با وارد كردن تلفات عقب رانده بودند اين بار به دليل تهاجم وسيع دشمن از سه جهت و نبود كمك هوايى و زمينى مؤثر از ناحيه دولت ، شكست خوردند و در نيمه شب ١٤ اسد ١٣٩٦ افراد بسيج مردميى ميرزا ولنگ كه مؤظف به دفاع از منطقه بودند از سنگرهاى شان عقب نشينى و مردم آن منطق نيز راه مهاجرت را در پيش گرفتند.
در جريان جنگ و عقب نشينى ياد شده مطابق اطلاع رسيده پنج نفر بسيج مردمى شهيد و تعدادى هم زخمى شدند و طالبان و افراد داعش بر منطقه مسلط شدند ، بعد اصلی فاجعه وقتى آغاز شد كه با روشن شدن هوا درصبحگاه ١٤ اسد مهاجمينى كه از سه جهت بر منطقه حمله كرده بودند راه عبور مهاجرين مردمى را در تنگى ميرزا ولنگ بند ساخته و از انتقال مهاجرين به منطقه امن جلو گيرى كردند.
با تسلط يافتن طالبان و داعش بر منطقه ميرزا ولنگ به رهبرى ملا عطاء الله والى و ملا نادر قوماندان طالبان و غظنفر قوماندان داعش و باقى ماندن تعداد از خانواده هاى بيدفاع جنايات هولناكى زير به وقوع پيوست؛
(١)مهاجمين از ميان مردم ملكى آن منطقه تعداد ٢٥ نفر را در يك منطقه بنام باغ سيد اسماعيل و ٩ نفر از بزرگان و موى سفيدان آن منطقه را در محلات ديگر تير باران كرده به شهادت رسانيده اند كه تعداد مجموع شهدا با يك نفر سرباز اردوى ملى به ٤٠ نفر ميرسد.
(٢)برخى مساجد، حسينيه ها و نمادهاى دينى مردم را به آتش كشيدند.
(٣) قوماندانهاى مسلط بر منطقه بر مردم فشار مضاعف وارد ميكنند تا اموال و دارايى مردم را به بهانه سلاح و مهمات مورد دستبرد قرار دهند.
اينجانب به موقع اقدامات لازم را براى جلو گيرى از وقوع اين فاجعه انجام دادم ، صبح زود هنگام ١٢ اسد با جناب رييس اجرائيه در تماس شدم و اهميت اين منطقه و خطرات سقوط آن و احتمال وقوع يك فاجعه انسانى را گوشزد كردم ، ايشان اطمينان دادند كه با وزارت دفاع هماهنگى ميكنم كه هم كمك هوايى و هم زمينى انجام شود و هدايت هم دادند .
شب ١٣ اسد با وزير دفاع در تماس شدم تا بدانم چى اقداماتى صورت گرفته. متوجه شدم كه ايشان ازمنطقه و اهميت سوق الجيشى آن براى ولايت سرپل شناخت ندارد و اقدامى هم انجام نداده بود، فقط همين قدر گفت كه يك منطقه سرپل يكتعداد نفر پوليس محلى چند سنگر را رها كرده. من با اصرار تاكيد كردم كه بايد به آن منطقه كمك هوايى صورت گيرد تا منطقه حفظ شود. با بى ميلى وعده داد، ولى فردای آن به روز ١٣ اسد با اينكه كوردينات هاى منطقه هم داده شده بود هيج كارى انجام نشد تا اينكه مردم شكست خوردند و اين فاجعه تكان دهنده صورت گرفت.
اين يك بعد فاجعه هست كه يك منطقه مهم و استراتژيك به دست دشمن افتاد و تعدادى زيادى مردم ملكى طى يك نسل كشى سيستماتيك بشهادت رسيد.
بعد ديگر فاجعه از اين قرار است كه حكومت و وزارتهاى دفاعى و امنيتى در اين قضيه نوعى بى تفاوتى و عدم احساس مسئوليت از خود نشان دادند كه موجب خلق سؤالها و تحليل هايى ذيل ميگردد .
اول : آيا حكومت به اندازه اى ضعيف و وامانده شده است كه توان دفاع از مناطق تحت كنترول خود را از دست داده و از بروز هيچگونه حوادث تلخ جلو گيرى نميتواند؟
دوم : آيا سيستم دفاعی و امنيتى دولت بحدى نا كار آمد و فاقد عناصر متخصص و استراتژيست هستند كه حوادث را قبل از وقوع آن تحليل و ارزيابى و قرار لازم را صادر نميتوانند و نيز از انجام عمليات هاى تعيين كننده و مؤثر براى ختم و يا مهار گروههاى هراس افگن عاجز اند؟
سوم : يا اينكه در راستاى طرح ناامن سازى شمال و تبديل كردن اين منطقه به وزيرستان شمالى ديگر و تدارك تخته خيزى براى گروه هاى داعشى همسو و بيرون مرزى جهت اعزام به آسياى ميانه اقداماتى كه ملت اطلاع ندارد در حال اجراء است به قرار زیر؛
(١) ايجاد يك كوريدور امنيتى براى عبور دهشت افگنان از هلمند به فارياب،
(٢) ايجاد مراكز بزرگ و امن آموزشيى نظامى و فكرى براى گروهاى دهشت افگن وابسته به داعش كه نمونه هاى از آن در ولسوالى خواجه سبز پوش ، دره سردابه ميباشد كه داراى امكانات وسيع هست و حتى طياره بدون سرنشين و ساير مراكز در دره قرايى ولسوالى المار و خواجه كنتى در قيصار و مراكزى در كوهستانات كه اين مراكز از يكسال بدين سو فعال اند و از سوى دولت و قوت‌هاى بين المللى كدام مزاحمتى عليه آنها وجود ندارد،
(٣) پروازهاى هليكوپترهاى نظامى مشكوك و ناشناخته بر مناطق مختلف کشور و انتقال تجهیزات نظامی و تخنیکی برای تروریستان. این در حاليست که يك طياره تركى را كه به جنرال دوستم نسبت داده شد، پيش از رسيدن به مرزهای افغانستان شناسايى و راهگیری شد، ولى پروازهاى اين هليكوپترها هيچگاه شناسايى و به اطلاع مردم نرسيد،
(٤) زمینه سازی برای سقوط دادن تدريجى ولسوالي هاى شمال و در نهايت سقوط بعضى ولايات،
(٥) پروژه سازی برای ممانعت از بازگشت جنرال دوستم معاون اول رياست جمهورى به كشور،
(٦) اختلاف اندازى ميان اقوام و جريانهاى سياسى،
كه اينها همه جزئى از يك سناريوى كثيف و ويرانگر است كه هم چيز را به نابودى تهديد ميكند.
با توجه به مندرجات فوق الذكر هرچه باشد، نتيجه يكى است و آن كشتار مردم و تخريب ولايات شمال از بادغيس تا بدخشان است و نيز تسلط يافتن افراطيون خارجى بر اين خطه مردخيز و فرهنگ دوست. بايد ياد آور شوم كه اگرچه در اين ميان مردم شمال، خصوصاً جامعه هزاره و شيعه بيشترين آسيب را در جريان تطبيق اين سناريوى پليد ميبينند و اما گرداننده گان این صحنه متوجه باشند كه دود اين ماجرا به چشم خود آنان نيز خواهد رفت.
اينجانب اين مصيبت عظیم و قتل عام سازماندهی شده را كه در ميرزاولنگ واقع شد ، به ملت بزرگ افغانستان، جامعه هزاره و اهل تشيع ، خصوصاً خانواده هاى معظم شهداء و مجروحين و مهاجرين عزيز تسليت گفته از خداوند منّان براى شهداء علو درجات، براى مجروحين شفاى عاجل وبراى بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.
از دولت و قوتهاى بين المللى ميخواهم كه به تعهدات شان در قبال ملت مبنى بر تامين امنيت و رفاه براى مردم و دفاع از مرزهاى افغانستان صادقانه عمل نموده از قربانى شدن مردم براى مطامع ديگران جلو گيری و از مردم شهید پرور میرزاولنگ دلجویی لازم را به عمل آورند.
حاجى محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامى مردم 
و معاون رياست اجرائيه افغانستان


طالبان مردمان ملکی را به رگبار بسته و مکان‌های عبادی شان را آتش زدند

گروه طالبان در پی تصرف منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در ولسوالی صیاد ولایت سرپل، نزدیک به 40تن به شمول زنان، کودکان و محاسن سفیدان را به رگبار بسته و اماکن عبادی مردم را به آتش کشیده اند.
محمد ظاهر وحدت والی ولایت سرپل قبل از ظهر امروز یکشنبه طی دریک نشست خبری  پیرامون اوضاع روستای میرزاولنگ ولسوالی صیاد معلومات داده گفت: تروریست‌های خون آشام با اشغال این روستا دست به کشتار بی رحمانه افراد ملکی و بی گناه زدند.
براساس گفته های وحدت و طبق گزارش های اولیه تروریست ها بین 30 تا 40 تن از مردمان بی گناه را به شکل بی رحمانه که در بین شان اطفال، زنان و محاسن سفیدان شامل می باشد تیرباران نموده و همچنان مساجد و منابر را به آتش کشیدند.
وی اضافه نمود: ما تلاش نهایی خود را کردیم تا از به وجود آمدن فاجعه جلوگیری کنیم، نیروهای مستقر در شهر را در دو گروپ به ساحه اعزام کردیم و در عین حال تقاضای کمک هوایی و زمینی را از سکتورهای مرکزی نمودیم اما تا آخرین لحظات این کمک ها صورت نگرفت و به دلیل نرسیدن کمک و تجمع بیش از حد دشمن از سایر ولایات روستای میرزاولنگ سقوط کرد.
والی سرپل همچنان افزود: با آنکه کمک های هوایی و زمینی از بیرون ولایت برای ما صورت نگرفت اما اگر قضیه میرزاولنگ مدیریت درست نمی شد عمق فاجعه بیشتر از این میبود.
وی همچنان تاکید ورزید: اکثریت باشنده های روستای میرزاولنگ در نتیجه درگیری ها بیجا شده و به مرکز ولسوالی صیاد و مرکز شهر سرپل پناه آورده اند و امکانات که در اختیار حکومت محلی قرار داشت برای بیجا شده ها صورت گرفته و میگیرد اما عمق فاجعه بیشتر است ما از موسسات خیریه داخلی و خارجی و حکومت مرکزی میخواهیم هرچه زودتر برای کمک رسانی به ورثه شهدا، مجروحین و بیجا شده گان بشتابند.
آقای وحدت از حکومت مرکزی خواست برای بازپسگیری روستای میرزاولنگ هرچه زودتر وارد اقدام شده نیروهای هوایی و زمینی را به این ولایت بفرستند در غیر آن سقوط ولسوالی صیاد و پس از آن سقوط شهر سرپل دور از تصور نخواهد بود.

۱۴ مرداد ۱۳۹۶

کمربند دفاعی شهر سرپل بدست طالبان سقوط کرد

مختار وفایی
منطقه استراتیژِیک میرزاولنگ در ولسوالی صیاد سرپل که از دو روز بدینسو مورد حملات گسترده تهاجمی طالبان قرار داشت صبح امروز شنبه سقوط کرد.
حاجی مهدوی یکتن از فرماندهان نیروهای خیزش مردمی در میرزاولنگ به سایت تحلیلی خبری هویدا با تایید سقوط این منطقه می گوید که احتمال دارد طالبان با تصرف این منطقه که نقش کمربند دفاعی شهر را داشت به مرکز ولایت سرپل حمله کنند.
میرزاولنگ با مرکز ولایت سرپل ۱۰ کیلومتر فاصله دارد و از آن به عنوان کمربند دفاعی شهر سرپل نامبرده می شود.
حاجی مهدوی می افزاید که شب گذشته با سقوط چندین پوسته در میرزاولنگ حدود ۲۰۰ خانواده از این منطقه فرار کرده و بقیه مردم به چنگ طالبان گیرمانده اند. طالبان دره میرزاولنگ را که یگانه راه فرار مردم به بیرون از منطقه است را تصرف و بروی مردم مسدود کرده اند.
به گفته آقای مهدوی آنان بارها از حکومت و مسوولان امنیتی خواستار نیروی کمکی برای سرکوب طالبان شدند اما طی دو روز گذشته هیچگونه کمکی از سوی دولت به آنان صورت نگرفته است.
حاجی مهدوی میگوید از صبح امروز شنبه که منطقه میرزاولنگ بصورت کامل به تصرف طالبان درآمد، تماس با شماری از خیزش های مردمی که در منطقه گیرمانده اند قطع شده و از وضعیت مردمان گیرمانده در منطقه نیز احوالی در دست نیست. به باور این فرمانده خیزش های مردمی، طالبان علیه مردم منطقه میرزاولنگ به دلیل مقاومت دوامدار آنان عقده مند استند و ممکن است دست به جنایت ها و فجایع وحشتناک بزنند.
این فرمانده نیروهای مردمی با ابراز نگرانی میگویند که هیچگونه آمادگی برای دفاع از مرکز ولایت سرپل وجود ندارد و طالبان نیز تصمیم دارند با سازماندهی و تجدید قوا به مرکز سرپل حمله کنند.

۰۷ مرداد ۱۳۹۶

به خبرنگاران و فعالان مدنی بلخ!

از مدتی بدینسو دهقانان و میوه فروش های مزارشریف که محل کار و تجمع آنان "مارکیت مهرآیین" است با زورگویی و قلدری از سوی افراد وابسته به علم خان آزادی عضو پارلمان و از افراد نزدیک به عطامحمدنور والی بلخ مواجه استند. دهقانان، دکانداران و میوه فروش ها براساس قرارداد 16ساله شان با مالک این مارکیت باید بی هیچ دخالتی به کارشان ادامه دهند، اما افراد علم خان آزادی با زور تفنگ تلاش دارند محصولات و اموال دکانداران را به مارکیت شخصی شان در 10 کیلومتری شهر انتقال دهند. فشارها و دخالت افراد مسلح علم خان آزادی با واکنش دهقانان و دکانداران مواجه شده است که از چندین روز بدینسو باعث اخلال در بازار میوه در شهر مزارشریف  شده است. افراد علم خان، مارکیت میوه فروشی مهرآیین را که محل کار و درامد صدها کارگر است با موانع سمنتی مسدود کرده و میوه های دکانداران را با میل تفنگ به روی زمین ریختانده اند. ظاهراً عطامحمدنور والی بلخ هم به دلیل قدرتی که علم خان در بلخ دارد به کار او دخالت نمی کند.
در این میان سکوت مرگبار رسانه‌ها، خبرنگاران و فعالان مدنی بلخ در مورد ساتور ستمی که این روزها بر فرق کارگران و میوه‌فروشان زده می‌شود نشان از یک حقیقت تلخ در زیرپوست این شهر دارد.
من به طرف‌های این جنایت کاری ندارم، اما می‌دانم حل این قضیه با پادرمیانی رسانه‌ها و نهادهای مدنی ممکن است.
چطور از نام مقدس خبرنگاری نان می‌خورید اما چشمان تان را عینک بی‌تفاوتی زده و این ستم آشکار علیه دهقانانی که با هزار زحمت در پی یک لقمه‌نان حلال هستند را نادیده می‌گیرید.
وقتی ادعای رسانه‌داری و خبرنگاری شود، به گفته مرتضوی هر کچالو فروش کارت خبرنگاری را از جیبش بیرون کرده و ادعای امتیاز می‌کند، اما در برابر حوادث تلخی که بر مردم می‌گذرند سکوت کرده و عرق شرم می‌ریزند.
این را باید بدانید که پوشش دادن کنفرانس‌ها، سخنرانی‌ها و نشر اعلامیه‌های مقامات خبرنگاری نیست. خبرنگاری به صحنه رفتن و تهیه کردن یک خبر بسان تهیه کردن یک لقمه نان توسط دهقان زحمت‌کشی‌ست که ممکن است قلدرهای در برابرشان با تبر خون‌آلود جنایت ایستاده باشند. خبرنگاری شهامت است، شجاعت است و غیر از این فقط روزمره‌گی است.
-
تصاویر از مارکیت  میوه‌فروشی مهرآیین است که توسط قلدرها لگدمال شده است. اگر شهامت خبرنگاری دارید و وظیفه تان برای تان مقدس است در این مورد اطلاع‌رسانی کنید. اگر در رسانه رسمی تان نمی‌توانید، در صفحات اجتماعی این کار را می‌توانید.

 
میوه های دکانداران توسط افراد زورمند به زمین ریختانده شده

۰۵ مرداد ۱۳۹۶

محاصره‌ی نظامی بلخ تنگ‌تر می‌شود

مختار وفایی
افزایش حملات تهاجمی و حضور قدرتمند گروه طالبان در ولایات فاریاب، بغلان، جوزجان، سرپل و پیشروی‌های تاکتیکی آنان در کندز نشان می‌دهد که یکی از پیامدهای بد این اتفاقات، تنگ‌تر شدن محاصره‌ی نظامی بلخ توسط این گروه است.
طالبان تا دوسال قبل بجز در بخش های از کوه البرز که مربوط ولسوالی چمتال می شود به بقیه مناطق این ولایت دسترسی و نفوذ نداشتند، اما حضور نظامی این گروه از مدتی بدینسو در ولسوالی‌های چمتال، بلخ، چاربولک، شولگره و دولت آباد بیشتر از قبل احساس می‌شود.
طالبان به دو دلیل نفوذشان را توانسته اند در بلخ گسترش دهند: کشت گسترده مواد مخدر و فعالیت مدارس دینی به نفع این گروه در ولسوالی‌ها و حتا داخل شهر مزارشریف.
در دوسال اخیر هزاران هکتار زمین در سراسر ولایت بلخ کوکنار کشت شده و قاچاقبران نیز به سادگی به خرید و فروش این مواد مصروف اند. طالبان مردم را در مناطق تحت سلطه شان مجبور به کشت تریاک کرده و از آنان سهمیه‌ی شان  را دریافت کردند. فرماندهان طالبان در خرید و فروش مواد مخدر نیز مصروف اند و از این راه بخشی از نیازمندی‌های شان را تامین می‌کنند. کشت گسترده مواد مخدر در بلخ حتی پای صدها جنگجوی طالب را به بهانه کار در مزارع تریاک از ولایات هلمند و قندهار به بلخ کشاند که شماری از این جنگجویان هم اکنون در جبهات طالبان در چمتال و چاربولک فعالیت دارند.
از سوی دیگر تبلیغ ده‌ها مدرسه دینی در داخل شهر مزارشریف و ولسوالی‌های بلخ به نفع گروه طالبان باعث شده است که جوانان بیکار  به این گروه بپیوندند.
شماری از مدارس دینی که حتی از پول دولت و وزارت معارف تغذیه می‌شوند افکار تروریستی و ضد دولتی را ترویج کرده و زمینه‌ساز پیوستن جوانان افراطی و بنیادگرا به گروه طالبان می‌گردند. عدم نظارت دقیق بر نصاب درسی و تماس‌های افرادی که در مدارس دینی حضور دارند باعث ترویج افکار طالبانی و نفوذ عناصر تروریستی در این مدارس شده است. چندین حمله تروریستی در بلخ از جمله حمله انتحاری بجان محمدظاهر وحدت معاون پیشین والی بلخ در سال 2013 از داخل یکی از مدارس دینی در چند کیلومتری دفتر والی بلخ انجام شد. حمله‌کننده انتحاری که آقای وحدت را در  روز 17 نوامبر 2013 هدف قرار داد شب را در همین مدرسه دینی با دوستان و هم‌دوره‌های مدرسه‌اش گذرانیده بود.
پایگاه نظامی و محل فرماندهی گروه طالبان در بلخ، در کوه البرز ولسوالی چمتال موقعیت دارد و این گروه تماس نزدیک و مداوم با جبهات نظامی طالبان در ولایات سرپل و جوزجان دارند.
فرماندهان طالبان در بلخ، هر ازگاهی برای عملیات‌های نظامی این گروه در کندز، سرپل، جوزجان و فاریاب نیروی کمکی فرستاده و گاهی هم از آن ولایات نیروی کمکی می‌طلبند.
ناکامی عملیات‌های نظامی که تاکنون برای سرکوب طالبان در بلخ راه اندازی شده، از یک‌سو باعث افتادنِ تجهیزات و وسایط نظامی بدست طالبان شده و از سوی دیگر به آنان روحیه و نیروی بیشتر برای گسترش حملات شان بخشیده است. در آخرین حملاتِ گروه طالبان که یک ماه قبل در ولسوالی چمتال راه اندازی شده و منجر به تلفات ده‌ها جنگجو و سرباز امنیتی شد، صدها نیروی کمکی از جبهات نظامی این گروه از سرپل و جوزجان به بلخ آمده بودند. قدرتمندی و تجهیز روزافزون جبهات طالبان در ولایات همجوار با بلخ از یک‌سو و حضور رو به گسترش جنگجویان این گروه در ولسوالی‌های مهم و استراتیژیک بلخ از سوی دیگر حلقه‌ی محاصره نظامی بلخ را تنگ‌تر ساخته است.

زیارتی منسوب به علی خلیفه چهارم اسلام در شهر مزارشریف / بلخ
با این وجود، بلخ که در محاصره‌ی ولایات نا امن و حضور روزافزون گروه طالبان قرار گرفته است، اگر مورد توجه نهادهای امنیتی و مسوولان محلی قرار نگیرد، بعید نیست که اندکی بعد آنچه را که امروز در فاریاب، کندز، جوزجان،سرپل و بغلان مشاهده می‌کنیم در بلخ نیز ببینیم.

جنازه حکومت وحدت ملی روی شانه معترضان

صدها تن از هواداران رستاخیز تغییر امروز پنج شنبه در اعتراض به بی کفایتی مسوولان حکومتی، به خیابان های کابل ریخته و تظاهرات کردند. در حاشیه این تظاهرات عده‌یی از معترضان، تابوتی را روی شانه های شان حمل می کردند که روی آن نوشته بود « جنازه حکومت وحدت ملی».
این تظاهرات دقیقاً سه روز بعد از حمله مرگبار تروریستی در منطقه سرکاریز کابل صورت می گیرد که منجر به کشته شدن 25 تن و زخمی شدن 60تن  گردید.

خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته

کریم دانش، نقاش و خطاط برجسته یکی از ده‌ها قربانی
حادثه تروریستی دوشنبه 24 جولای در کابل بود.
روزانه با ده‌ها انسانی که برای بار اول می‌بینم شان روبرو می‌شوم، اما به ندرت صحبت با آنان باعث دلگرمی‌ و دوام حضورشان در ذهنم می‌شود.
برخی آدم‌ها در همان نگاه اول، کلام اول، سلام اول در روح و روان‌ات جای شان را باز می‌کنند. این آدم‌ها معمولا روح بزرگ دارند و از حاشیه‌های بی ارزش زندگی دور اند.
کریم دانش دکان کوچکی در محل حادثه تروریستی امروز داشت. لباس شیک می‌پوشید، ظریف صحبت می‌کرد و میز کارش پر بود از خط‌ها و طرح‌های زیبایی که از مشتریانش فرمایش می‌گرفت. او مالک "کابل گرافیک" بود.
از ساعت ۷بامداد تا ۴بعد از ظهر آن‌جا سرگرم کار بود. در دانشگاه استقلال هم لیسانس دوم‌اش را می‌خواند و هم تدریس می‌کرد.
من فقط دوبار دیدمش. یک‌بار وقتی لوگوی سایت تحلیلی خبری هویدا و "ویزیت کارت" نیلوفر عزیزم را برایش سپردم که چاپ کند، بار دیگر وقتی تحویل گرفتم.
هر دوبار بیشتر از یک‌ساعت باهم صحبت کردیم. من عاشق صحبت کسانی می‌شوم که با ظرافت حرف می‌زنند و در میان جملات شان یک واژه‌ی مفت و بی‌جهت را نمی‌توان یافت. هرچند خودم از این توانایی برخوردار نیستم.
من از حرف مفت و اضافی بیزارم؛ حتی اگر عزیزترین دوستم بیهوده‌گویی کند ازش بیزار می‌شوم.
از آن‌روز که دانش را دیدم چندبار به نیلوفر عزیزم در موردش صحبت کردم. دوست داشتم در فرصت دیگری به دیدارش بروم و لحظه‌ی صحبت کنیم.
آن مرد دانا و خوش‌خط و خوش‌کلام در حادثه تروریستی امروز در جوار دانشگاه زاول جان‌باخت.
حتما براساس نظم همیشگی زندگی‌اش، صبح زود به محل کارش رفته و پشت آن میزی پر از آفریده‌های هنری‌اش شعر می‌خوانده...یا هم خط نستعلیق می‌نوشته...

اینک نشسته ایم سُبک در کمین خویش
چشم انتظار سوختنِ آخرینِ خویش

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...