۰۴ بهمن ۱۳۹۰

زبان فارسی و هجوم کلمات خارجی

این که زبان یک پدیده‌ای اجتماعی است و در مسیر زمان دست خوش تحولات می‌گردد، چیزی است که زبان‌شناسان نیز به آن معترف و این روند در هر زبانی به وفور دیده می‌شود. البته این تغییرات در بخش‌های مختلف زبان به وقوع می‌پیوندد. مهمترین این تحول در بخش واژه‌های زبان قابل رویت است که با گذشت زمان معنای برخی از واژه‌ها تغییر می‌خورد، مثلا در زبان فارسی دری واژه‌ی مزخرف درقرن پنجم و ششم به معنای خوب و نیکو به کار می‌رفته در حالی که امروز به معنای زشت و بد استفاده می‌شود. همچنان برخی از واژه‌ها به مرور زمان از کار می‌افتند حتا به اندازه‌یی که به اصل زبان بیگانه می‌شوند. و این دیگرگونی در تمام زبان‌های زنده‌ی دنیا به میان می‌آید.
اما چیزی که در این نوشته می‌خواهم به آن بپردازم، سرازیر شدن موجی از کلمات زبان‌های بیگانه به زبان فارسی در شرایط کنونی افغانستان است که می‌تواند مایه‌ی نگرانی باشد زیرا تدوام چنین وضعیتی می‌تواند ضربه‌ی سختی به زبان فارسی وارد کند، زیرا واژه‌های فعال این زبان به مرور زمان به فراموشی سپرده می‌شوند و جای آنها را واژه‌های زبان بیگانه می‌گیرد. چنانکه امروز در افغانستان دیده می‌شود، کاربرد کلمات زبان انگلیسی به جای واژه‌های فارسی دری نوعی افتخار پنداشته می‌شود، برخی‌ها فکر می‌کنند که استعمال واژه‌های انگلیسی به جای کلمات فارسی دلالت بر ترقی فکری آنان می‌کند. این روند نامیمون را بیشتر در گفتار افراد بلند رتبه دولتی، مکاتب و نوشته‌های ادارات دولت و حتا رسانه‌های دولتی می‌توان سراغ گرفت.
کاربرد کلمات خارجی در گفتار و مکاتب رسمی: گاهی دیده می‌شود زمانی که برخی از مقامات دولتی و شخصیت‌هایی که به نام کارشناس و نظریه‌پرداز در رسانه‌های تصویری مصاحبه می‌کنند، چنان کلمات انگلیسی به کار می‌برند که بسیاری مردم از حرف‌های آنان چیزی نمی‌دانند. کلمات پالیسی، استراتژیک، پروسه، پروگرام، راپور، مارکیتنگ کلماتی‌اند که می‌خواهند با استفاده از آن خود را کارشناس، متخصص و … وانمود کنند و این روند در ادارات دولتی یک مورد نیست بلکه در هر بخشی به صراحت دیده می‌شود، و این هم به عنوان مثال به صحبتی کوتاهی یک مامور انگلیسی‌دان دولتی توجه کنید که با آمر خود حرف زده است:
-جناب رئیس صاحب سلام
-وعلیکم سلام بفرمائید، امر کنید!
-ببخشید صاحب این یک لیتر letter (نامه یا مکتوب) است که ما این را «درفت» draft (یعنی پیش‌نویس) کردیم، و برای شما آوردیم که شما این را ساین sign (امضا) کنید و بعد ما آن را سیند send (ارسال) می‌کنیم و این برای Capacity building (ظرفیت‌سازی) ما بسیار Effective (اثرگذار یا موثر) است. به همین گونه ده‌ها مورد دیگر.
همچنان کلمات:file، media program، register، visit، invitation،تقریبا کلماتی‌اند که به واژه‌های فعال زبان فارسی مبدل گردیده‌اند و در موسسات غیر دولتی و دولتی افغانستان کاربرد فعال دارند.
همین گونه در مکاتیب رسمی دولتی نیز این موضوع زیاد به چشم می‌خورد که کلمات انگلیسی را با رسم‌الخط فارسی با دنیای از غرور و افتخار این گونه می‌نویسند، مانند آپدیت، درفت، لیتر، سیند، ریسیف، لوکل، استرکچر، میتنیگ، میت، اپاینت مینت، ریسک، پیکچر، سکیچول تایم، فایننس منیستر، فون نمبر، دیدلاین و … امثال آن کلمات هستند که درمکاتب رسمی استعمال می‌شوند.
درزبان رسانه‌ها: اگر چه که وزیر صاحب اطلاعات و فرهنگ به این امر توجه زیاد دارد که خبرنگاران را به جرم استفاده از کلمات خارجی! مجازات کردند ولی در روزنامه‌های دولتی علاوه بر دی دی آر و پی پی آر و «اسپیشل فورس» و شاپ و چینج و … ده‌ها کلمه‌ی دیگر زبان پشتو را به نام ترمینالوژی ملی جایگزین واژه‌های فعال زبان فارسی ساخته‌اند درحالی که مطابق اصول روزنامه‌نگاری، در اطلاع‌رسانی باید از اصیلترین کلمات همان زبان استفاده شود.
در تلویزیون دولتی گوینده درجریان طرح پرسشی کلمه‌ی «مسیج» را دوبار تکرار کرد و مهمان برنامه درحالی با دستانش اشاره می‌کرد متواتر واژه‌ی «سیرکل» و « راپور» را که در فارسی معادل آنها وجود دارد، استفاده می‌کرد.
در لوحه‌ها و تبلیغات: از اثر سعی و تلاش همه جانبه مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان دیده می‌شود که از کراچی بولانی‌فروشی گرفته تا کمپنی‌ها و فروشگاه‌های بزرگ همه جا واژه‌های خارجی به جای کلمات و براساس دستور زبان فارسی استعمال شده است، مانند بیف برگر احمدزی، چکن سوپ… گالری…. صالون عروسی کابل گرین…. کمپیوتر ستور…. صالون فیشن… پرودکشن…. در حالی می‌شود آن را هم به زبان فارسی و هم به زبان انگلیسی با حفظ رسم‌الخط هر دو زبان نوشت.
در رسانه‌های گفتاری: تنها در شهر کابل رادیوهایی نشرات می‌کنند که نتایج کارشان جز ترویج فحشا، فرهنگ و زبان بیگانه مفادی دیگری برای این کشور جنگ‌زده ندارند. به وفور شنیده می‌شود که گویندگان این رادیوها زمانی که با شنونده‌ها از طریق تیلفون صحبت می‌کنند، حتا جملات انگلیسی را به کار می‌برند، مانند هلو چطور هستید گود مارنینگ.
اما چیزی که قابل نگرانی است این که این روند رو به افزایش با گذشت هر روز بیشتر می‌شود ولی متاسفانه مرجعی وجود ندارد که در مقابل این وضعیت از زبان و ادب این کشور دفاع کند. تنها چیزی که تا هنوز کمی توانسته است در مقابل این موج مقابله کند، برخی از رسانه‌های چاپی و دیداری‌اند. که دربرابر این موج کلمات خارجی دست به ترکیب‌سازی زده‌اند.
ادامه‌ی این وضع در درازمدت می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری داشته باشد و اگر زبان فارسی دری یک زبان بدون پشتوانه‌ی تاریخی و ادبی می‌شد بدون شک در چنین یک وضعیتی حالا تضعیف می‌شد و به مرور زمان نابود می‌گردید. ولی با وجود آن هم تداوم این روند قابل نگرانی است و شاید هم ترویج واژه‌های انگلیسی در زبان فارسی مانند دیگر امور جز از برنامه‌های پلان شده خارجی‌ها باشد و کسانی را با دادن پول به اجرای آن گماشته باشند.
و امروز بر فرهنگیان و قلم به دستان این سرزمین است که از زبان خود دفاع کنند و نگذارند کاخ بلند نظم فارسی از اثر بی‌توجهی نسل امروز از باد و باران گزند ببیند و سال‌ها رنج بزرگان این خطه‌ی تاریخی به هدر برود.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افگندم از نظم کاخ بلند
که از باد وباران نیابد گزند
همچنان رسانه‌ها از همه بیشتر مسوولیت دارند تا با روشن ساختن اذهان عامه در برابر این موج به صورت سامان‌مند مقابله کنند و نگذارند که زبان فارسی از گذشته‌ی تاریخی خویش جدا ساخته شود.
با وجود این نابسامانی آیا راه حلی برای جلوگیری از آن وجود دارد؟ بلی اگر مقامات مسوول فرهنگی از دایره‌ی تنگ تعصب پروری و تعبیض بیرون بیایند و در صدد یافتن راه حلی برای این مساله برآیند به راه‌های فراوان وجود دارد از جمله دولت می‌تواند نهادی مانند آکادمی علوم ایجاد کند و نخبهگان فرهنگی را بدون در نظرداشت سایر مسایل به کار بگمارد تا در برابر هر کلمه‌ی تازه وارد که معادل آن در زبان ما وجود ندارد ترکیب‌سازی کنند. و همچنان از کاربرد واژه‌های خارجی در رسانه‌ها تبلغات و لوحه‌ها نیز جلوگیری کند و این مساله تا اندازه‌یی جدی گرفته شود که متخلفین مجازات شوند.
گُل نیست، ماه نیست، دل ماست پارسی
غوغای کُه، ترنم دریاست پارسی

نخست وزیر یمن در پارلمان گریه کرد

نخست‌وزير يمن با گريه از قانون‌گذاران كشورش خواست پيش نويس قانون مصونيت قضايي رئيس‌جمهوري را تصويب كنند.

به گزارش پايگاه اينترنتي المصدر آن‌لاين يمن، محمد سالم باسندوة، نخست‌وزير يمن كه براي تصويب پيش نويس قانون مصونيت قضايي علي عبدالله صالح، رئيس‌جمهوري اين كشور در پارلمان حضور داشت، از قانون‌گذاران يمني خواست براي پايان دادن به وضعيت كنوني اين كشور با قانون اعطاي مصونيت موافقت كنند.باسندوة كه همراه وزراي كابينه‌اش به پارلمان يمن رفته بود، پيش‌نويس قانوني را كه دولت براي اعطاي مصونيت قضايي به صالح تهيه كرده بود، براي قانون‌گذاران خواند.

وي پس از قرائت پيش‌نويس قانون اظهار كرد: مي‌دانم كه اين قانون باعث مي‌شود من مورد توهين قرار بگيرم و اينكه من امروز اينجا هستم، به وجهه من آسيب مي‌رساند.
باسندوة در حالي كه گريه مي‌كرد، افزود: اما با اين حال من آماده‌ام در راه ميهنم فداكاري كنم و جانم را بدهم كه يمن از وضعيت كنوني خارج شود و امنيت در كشور برقرار شود.
نخست‌وزير يمن از قانون‌گذاران اين كشور خواست، بدون تاخير قانون اعطاي مصونيت كامل به رئيس‌جمهوري اين كشور و عدم پيگرد قضايي و قانوني وي را تصويب كنند و گفت: مشكلات و تفرقه ديگر بس است.
باسندوة با تاكيد بر اينكه يمن هم‌اكنون با خطر تجزيه مواجه است، از نمايندگان پارلمان پرسيد، آيا مي‌خواهيد يمن تبديل به سومالي يا افغانستان شود؟
پس از سخنان باسندوة، سلطان البركاني، رئيس فراكسيون حزب كنگره ملي حاكم در يمن به طرف باسندوة رفت و سر وي را بوسيد، اما محمد ناجي الشايف، رئيس كميته حقوق و آزادي‌هاي پارلمان يمن با تاكيد بر اينكه اشك‌هاي باسندوة براي آنها باارزش است، افزود: شما جاي پدر من هستيد، اما خون شهيدان براي ما باارزش‌تر است.
وي تاكيد كرد كه با قانون اعطاي مصونيت مخالف است و گفت: اين قانون هيچ‌گاه خواسته كنگره ملي نبوده است.
با تصويب اين قانون، علي عبدالله صالح رسما از رياست‌جمهوري يمن كناره‌گيري مي‌كند تا چهارمين رهبر جهان عرب باشد كه در بهار عربي سقوط مي كند.

عقد همزمان یک زن برای دو شوهر در بلخ

تنها مردم بلخ افغانستان نبودند که روز دوشنبه 23-1-2012 در اعتراض به حکم قضات این ولایت مبنی بر عقد همزمان یک زن برای دو مرد، اعتراض کردند؛ بلکه رسانه‌های افغانی نیز انتقادات تیز و تند خود را نثار صارکنندگان این حکم کردند
به نقل تلویزیون نور افغانستان، دادگاه بدوی ولایت بلخ زنی را پس از طلاق و ازدواج مجدد با مردی دیگر پس از یک سال بدون طلاق گرفتن از شوهر دوم، دوباره به عقد شوهر اولش درآورده است.
مسؤولان ولایت بلخ همصدا با مردم می‌گویند این حکم بر خلاف شرع بوده و خواستار پاسخ گویی مسؤولان قضایی این ولایت شدند.
بر اساس این گزارش قاضی فضل الرحمن فضلی، رئیس دادگاه تجدید نظر ولایت بلخ با رد گفته‌های معترضین گفته است به دلیل اینکه طلاق اولی بدون سند قانونی صورت گرفته است، دادگاه حکم داد تا این زن به شوهر اولش (محمد رسول) برگردد.
در مقابل اعضای شورا علمای منطقه مارمل در ولایت بلخ ادعا دارند که محمد رسول خانمش را در حضور نمایندگان شورای علمای این منطقه طلاق داده است و یک سال پس از آن این خانم به عقد نکاح شخص دیگری به نام سیف الدین درآمده است.
اما اکنون دادگاه بدوی منطقه مارمل این زن را به کمک شماری از اهالی منطقه دوباره به خانه شوهر دومش بر گردانده است.‏
این در حالی است که معترضین پس از راهپیمایی خواهان بر کناری رئیس دادگاه تجدید نظر ولایت بلخ شده و با صدور بیانیه‌ای هشدار دادند که اگر به این معضل رسیدگی نشود، آنها به اعتراضات خود به طور گسترده‌تر ادامه خواهند داد که در این شرایط رسانه‌ها نیز با مردم همراهی کردند.

کمی هم از وزیر مالیه بخوانید !

 برهمه ملت افغانستان واضح و اشکار است بعد از گذشت ده سال از حضور جامعه جهانی بازهم مردم افغانستان در فقر، بیکاری، فساد گسترده و صدها بدبختی دیگر قرار داشته و در پهلوی آن وابستگی افتصادی، کشورا به سمت یک بحران خطرناک سوق میدهد که این همه بدبختی ها و وابستگی ها از وابستگی اقتصادی منشاء گرفته و به آن مرتبط میباشد.
اگر حکومت افغانستان و دولتمردان کشور اراده و یا تصمیمی برای از بین بردن این همه بدبختی ها و مشکلات میداشنتد و احساس وطن دوستی و وطن پرستی در ضمیر شان وجود میداشت، در قدم اول باید توجه برای از بین بردن وابستگی اقتصادی که متضمن حاکمیت ملی و بی نیازی و وابستگی به دیگران است مینمودند. اما متاسفانه رشته اساسی درامد های دولتی و ملی را به اشخاص بی دانش و یا هم اشخاص بی احساس و ناکارا و زراندوز تسلیم نموده که از جمله میتوان به وزارت های چون مالیه ، تجارت ، اقتصاد و... یاد اوری نمود. بطور مثال وزارت مالیه کشور را در دست یک گروه خاص و حتی یک قوم مربوط به سمت خاص سپرده است که تشکیلات این وزرات در حدود 97 فیصد مربوط به یک قوم و 85 فیصد مربوط به یک سمت خاص (ننگرهار) میباشد. بناء میتوان گفت که این اداره وزارت مالیه افغانستان نه بلکه وزرات مالیه افغان ملت ... است. به منظور وضاحت و اگاهی بیشتر می پردازیم به معرفی عده از اشخاص و عملکرد انها .
حضرت عمرزاخیلوال وزیرمالیه :
این شخص بعد از اینکه در اداره حمایت از سرمایه گذاری (آیسا) گل های زیادی را به آب داد (که در اینده به ان نیز خواهیم پرداخت) به وزارت مالیه به حیث وزیر مالیه بعد از اینکه روابط احدی با اقای کرزی بر سر کاندیداتوری ریاست جمهوری متشنج شد معرفی گردید و زمانی که جهت رای اعتماد به پارلمان رفت، وعدهای دروغین زیادی از جمله مبارزه با فساد اداری و ایجاد یک اداره ملی در وزارت مالیه را به نمایندگان ملت داد. که متاسفانه بعد از آمدن شخص زاخیلوال فساد اداری چندین برابر افزایش و حتی رشوه و اختلاس در وزارت مالیه علنی گردیده و هیچ کاری بدون پرداخت پول در ادارت مالیاتی صورت نمی گیرد و همچنان موضوع ملی بودن وزارت مالیه کاملا از بین رفته و فرهنگ سرپرستی و به سرقلفی دادن و اجاره دادن پست های این وزرات به یک تیم مشخص به یک روش اصلی و کاری در معین عواید و گمرکات تبدیل گردید و جناب زاخیلوال یک تیم آیسایی خود را در این وزارت تقویه و با تیم چپاول گرهای ماهر و بیسواد افغان ملت ها در داخل وزارت مالیه که از قبل موجود بود پیوست نمود و یک تیم بسیار خطرناک را برای چپاول دارائی ملی ملت ما تشکیل داده که (در حدود 80 فیصد عواید این وزارت به جیب شخصی آنها میریزد) عواید مالیاتی به اشکال مختلف چپاول میگردد و کارمندان ادارات مالیاتی به خصوص مالیه دهندگان بزرگ و متوسط و کارمندان گمرکات ماهوار و حتی هفته وار در پهلوی خرید خانه های مجلل در نقاط مختلف شهر کابل و هم در ولایت خودشان به تبدیل نمودن موترهای مودل سال خود می پردازند. البته این عمل خاص تنها و تنها در امکانات تیم زاخیلوال، مبین شاه، احمد شاه زمانزی، کاموی و... و غیره میباشد که همه مردم و ارگان های کشفی در جریان ان اند.
تعصب ، سمت گرائی ، و قوم گرائی (فاشیستی) در دستور کار انها بوده نه تنها اقوام غیر پشتون که به شکل انگشت شماری در این وزرات بخصوص در معینیت عواید و گمرکات حضور دارند انهم به شکل سمبولیک و غیر فعال حتی پشتون های که به مقام ها و اشخاص قوق الذکر و حزب افغان ملت و حزب اسلامی حکمتیار وابسته نبوده صلاحیت های وظیفوی شان حذف گردیده و از پست اصلی شان به بخش های غیر فعال مانند دیگر اقوام غیر پشتون تبدیل میشوند و هرگونه امتیازات قانونی شان نیز از ایشان گرفته به تیم چپاول گر خود انها داده میشود.
پست های عایداتی بین این اشخاص و تیم شان به شکل دوره ای با فیصدی حق دادن ها و چپاول گری ها تقسیم و تعیین میگردد. البته نه تنها شریک بودن در تیم های فوق الذکر برای اشغال بست های مهم اصول است بلکه اصل دیگر چگونگی و میزان چور و چپاول نیز معیار بوده و موضوع فهم و دانش و یا هم تجربه هیچ تاثیر در تعیینات این اداره جای ندارد، بیکارگی، بی دانشی و حتی حس وطن دوستی در این وزارت از بین رفته و به یک شرکت سهامی مافیائی شخصی تبدیل و همه اهداف و پلان ها صرف در حد منافع شخصی خلاصه میگردد.
ما انشاالله به شکل پی در پی به معرفی تیم کاری وزارت مالیه که به اساس های فوق تعین شده اند و همچنان به عمل کرد آنها یکی پی دیگر خواهیم پرداخت.

با احترام
وطن دوست

۰۲ بهمن ۱۳۹۰

غزلی از نبی سلطانی- شاعر جوان بغلان

                     تقدیم به دوستم مختار وفایی

این روز ها برآمده از دوربین تو
تصویری از مداخله در سرزمین تو
این روز ها چقدر نشستند گرگ ها
برعکس خشم ذاتی شان در کمین تو
دیروز مْهر معرکه بستند بهر تو
امروز از حقوق بشر در جبین تو
×××××
شاید برادر است تروریست با شما
گفتند و ما قبول نمودیم ادعا
گفتند و داد عدل و صداقت به ما زدند
بعدن دیازپام حماقت به ما زدند
ما خواب ناشیانه ی یعقوب دیده ایم
هر چه گذشته از سر ما خوب دیده ایم
گفتیم کم بیاورد همسایه پیش ما
همسایه خر سوار شد از زیر ریش ما
همسایه سایه ی من و ما را به سنگ زد
ما از برادری گپ... او حرف جنگ زد
×××××
این روز ها گذارش خود کم نیاوری
گرچند بسته اند زبان متین تو
آزادی بیان تو ، کت، شات،لانگ شات
با این قدر که ساخته یی آفرین تو!
مختار ، اختیار از این بعد دست توست
               دست تو و نگاه تو و دوربین تو

احزاب مسلح می شوند!

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان (afghanpaper) اگر نتایج مذاکرات صلح در مغایرت با دستاورها، اهداف و ارزش های مردم افغانستان و جناح های دیگر کشور باشد، مردم به مسلح شدن در برابر طالبان به منظور دفاع از خویش آماده خواهند شد.
نشست برلین که با حضور جبهه ملی و برخی از سران کنگرس آمریکا برگذار شد این باور را برای برخی به وجود آورد که احزاب مختلف نگران از خدشه دار شدن دستاوردهای گذشته خود بوده و خواهان سهم گیری در روند مذاکرات با طالبان هستند به طوری که جبهه ملی خود را طرف اصلی مذاکرات با طالبان بیان کرده و خواستار حفظ دستاوردهای دیرین خود شده است.
در همین حال افراد این حزب میگویند که مشکلات اصلی دولت افغانستان و ایالات متحده آمریکا، در نظر نگرفتن دورنمای خاص و خطوط قرمز مشخص در این روند میباشد.
به باور آنان حفظ دستاوردهای مدنی ده ساله مردم افغانستان، به رسمیت نشناختن قرائت خشن و طالبانی از اسلام و برداشت سطحی آنان از اسلام که عجین شده با دیدگاه های قبیله ای از زنان، انسانها، جامعه و جهان میباشد ، پنهان کردن این روند از مردم افغانستان، نگاه کردن به پروسه صلح به عنوان مسئله ای ملی و افغانستان شمول، نادیده نگرفتن بعضی جهات سیاسی و قومی مردم افغانستان در مذاکره، عدم قطع رابطه سیاسی و اقتصادی افغانستان با دیگر کشورهای جهان و همچنین عدم فرو رفتن به انزوای دهه های 80 و 90، از مهمترین مسائلی است که باید در روند مذاکره و مصالحه با طالبان در نظر گرفته شود.
سخنگوی شورای متحد ملی آقای محی الدین مهدی بر اشتراک کردن احزاب و قومیت های مختلف در پروسه صلح تاکید ورزیده و میگوید اگر نتایج این مذاکرات در مغایرت با دستاورها، اهداف و ارزش های مردم افغانستان و جناح های دیگر کشور باشد، آنان را به مسلح شدن در برابر طالبان به منظور دفاع از خویش آماده و تشویق کرده است.
شورای متحد ملی همچنین با انتقاد شدید دولت و وزارت خارجه در رابطه با عکس العمل در برابر نشست برلین و به بحث کشیدن تغییر نظام توسط افراد این جبهه میگوید فدرال نام ناآشنایی نیست که برخی بخواهند از آن در جهت عوام فریبی استفاده کرده و گروهی را به تجزیه کشور محکوم کنند چرا که کشورهای زیادی از قبیل آمریکا، آلمان، پاکستان، روسیه و برخی از کشورهای دیگر نیز دارای این نظام بوده و هیچ نگرانی را در رابطه با تجزیه کشور در سر نمی پرورانند.
این در حالی است که دولت افغانستان جناح های سیاسی و قومی را که در طی سی سال پیش گام در امر مبارزه با متجاوزین بوده است متهم به تجزیه کشور میکند و وزارت خارجه افغانستان عکس العملی کاملا مشابه با طالبان پیش رو گرفته است و با وارد کردن موضوع تجزیه کشور سعی در خدشه دار کردن نام این احزاب فراروی مردم، تجزیه اتحاد فکری و کاهش نقش آنان در تصمیمات مهم کشور دارند.

سال خودکشی سربازان آمریکایی!

ارتش آمريكا اعلام كرد كه سال گذشته ميلادي 164 تن از سربازهاي اين كشور اقدام به خودكشي كردند.

ارتش آمريكا از تلاش 164 سرباز اين كشور در سال 2011 ميلادي براي خودكشي خبر داد و اعلام كرد كه 114 تن از نيروهاي ذخيره اين ارتش نيز در همين مدت دست به خودكشي زدند.
بنابر اعلام ارتش آمريكا تاكنون 140 تلاش سربازان اين كشور براي خودكشي تاييد شده، اما 24 تلاش ديگر هنوز در دست بررسي قرار دارد.
در ميان سربازان ذخيره نيز 102 تلاش براي خودكشي تاييد شده و 12 تلاش ديگر نيز همچنان در دست بررسي است.
از سوي ديگر به نوشته روزنامه ديلي ميل، بررسي‌ها نشان داده كه در پنج سال گذشته ارتكاب جرائم خشونت‌آميز جنسي توسط سربازان در حال خدمت ارتش آمريكا تقريبا دو برابر شده است كه بخشي از به دليل مشكلات روحي ناشي از جنگ بوده است.
نتايج اين تحقيقات كه روز (شنبه) منتشر شده، نشان داد كه از سال2006 تا 2011 تعداد جرائم جنسي رخ‌ داده تا 90 درصد افزايش پيدا كرده است.
اين در حالي است كه در سال 2011، 2811 مورد جرائم خشونت‌آميز وجود داشته كه تقريبا نيمي از آنها جرائم خشونت‌آميز جنسي بوده‌اند و اغلب آنها در آمريكا رخ داده‌اند.
ارتش آمريكا اعلام كرده كه در سال 2011 هر يك ساعت ‌و40 دقيقه، يك جرم خشونت‌آميز جنسي توسط يك سرباز آمريكايي انجام شده است.
در اين گزارش به صراحت آمده است: افزايش جرائم جنسي خشونت‌آميز احتمالا در نتيجه تخلف عمدي، انضباط ضعيف، سطح بالاي استرس و مشكلات سلامت رفتاري بوده است.
يك مقام نظامي آمريكايي در بيانيه‌اي گفت: بسياري از بزرگ‌ترين مشكلات ما پس از بازگشت سربازان به خانه و آغاز فرآيند پيوستن آنها به خانواده‌ها و جوامع به وجود مي‌آيد.

قبیله گرایان به خشم آمده اند

در افغانستان کنونی که دولت مردان ان از قانون اساسی مدون شده و آزادی بیان جانب داری میکنند برعکس این ادعا از منتقدین خود در راستای تغییر نظام متمرکز و فساد زا را به یک نظام معقول پارلمانی که مقام نخست وزیر در برابر نمایندگان مردم پاسخگو باشد و یک نظام با کفیت که اتباع کشور از طریق یک کابینه متخصص و فعال حضورشان را جامع و بالفعل در آن لمس کنند.
والیان به طور انتخابی و آنهم بارای سری، شفاف مستقم از جانب مردم برای مدت معین کاری تعیین و در برابر مردم نیز مسولیت پذیر و پاسخده باشد به همین ترتیب ولسوالها و شاروالها نیز انتخابی و صلاحیت ارگانهای محلی ارتقأ یابدواولویت بندی دربازسازی و زیرساختها ی ولایات از صلاحیت والیان درمشارکت مستقیم مردم دروجود شوراهای ولایتی انتخابی شان صورت گیرد و ضروریت کفیت و کمیت ارگانهای امنیتی به منظور تامین بهتر امنیت که یکی از ضروریات اولیه مردم ما است انجام بپذیرد. تا حکومت داری خوب و مبارزه عملی در جهت نابودی موادمخدر و کشت مفید جاگزین آن، مبازره جدی و بی امان علیه فساد اداری وسپردن کار به اهل آن چه نقصی دارد؟ و کدام یک ازین فکتورها کشور را به تجزیه میکشاند؟.که مخالف ادعائی آزادی بیان ودموکراسی کشورها و قبیله سالاران که روح قبیله دروجود شان حکم میراندو غیر از قبیله خود دیگران را دیده ندارندکه مورد سرنوشت کشورشان ومردم شان اظهار نظر کنند.
در طول تاریخ کشوری به نام افغانستان از احمد خان ابدالی تا عصر حاضر کدام یک از شاهان و سلاطین و روسائی جمهور بدون مداخله مستقیم و یا غیر مستقیم خارجیها از جانب ملت و به اراده ملت انتخاب شده اند؟ و در کدام یکی از ادوار تاریخ این کشور از لحاظ اقتصادی خود کفا بوده و دفع نگر به جوامع و کشورهای خارجی نبوده اند؟ از جانب آنکه افغانستان یکی از کشورهای محاط به خشکه است و با هیچ یک از بنادر بحری راه مواصلاتی ندارد و همیش متکی به کشورهای همسایه بوده است. مخصوصا پاکستان و ایران که این دوکشور به طور متدوام، پاکستان به تجارت افغانستان واردات و صادرات آن مشکل آفریده است و همین اکنون اگر برای دو روز بنادر تورخم ،شاه بهار و حیرتان مسدود گردد صعود قیم به چه پیمانه در زندگی مردمان این سرزمین بیداد خواهد کرد؟
برقهای وارداتی از کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در طویل مدت به چه تناسب در سیاست افغانستان به این کشورها بستگی دارد؟ اگر رژیم سنتی و قبیله گرای طالبان در افغانستان مستقر شود و این کشورها که نسبت به همه از بنیاد گرای و صدور تروریسم آسیب پذیر اند ایا به تمدید برق درکشور ما مایل خواهند بود؟ و اگر از جانب آنان درمخالفت با رژیم سیاسی و عوامل که بر شمرده شد(طالبان ،تروریسم و القاعده)افغانستان اولین کشوری درقرن بیست و یک خواهد بود که به تاریکی مطلق فروخواهد رفت و چرخ اقتصادی آن متوقف خواهد شد و کدام فکر بدیل آن که بتواند بند و انهار را بدون همکاری جوامع تمویل کننده تاسیس کند و کشور را از لحاظ انرژی متکی به خود سازد نیز با حاکمیت طالبان در تناقص است. لذاضرورت است که رهبران جبهه ملی (تغییروامید)پیش ازپیش برای جلوگیری از انزوای سیاسی و اقتصادی کشورشان دفاع مشروع و قانونی مردم راههای معقول و ملت پسند رابا کشورهای حامی دموکراسی و قانونمداری جستجو کنند.
آقایان احمد ضیاءمسعود، جنرال عبدالرشید دوستم و حاج محمد محقق مسولیت وجدانی، اسلامی و ملی دارند که در برابر پلانهای غضب قدرت از جانب خفاشان کوردل و تجربه گرفته شده صادقانه و با احتیاط مقابله کنند و خواستار نظام پارلمانی غیر متمرکز که با جهان زندگی کنند و باجهان روابط دوستانه حسن هم جواری و احترام متقابله داشته باشند جانب داری کنند.
مگر دولت کنونی ده سال قبل ذریعه خارجیها دربن تشکیل نشدو آقای کرزی ذریعه لخضر ابراهیمی وآقای زلمی خلیل زاد نماینده با صلاحیت امریکا و ملل متحد تعیین نگردید؟
اگربه منظور رسیدن یکی از مهره های قبیله به اهرم قدرت به هر امکان ویا کشور ولومانند معاهده دیورند افغانستان را به یکی از شعبه های پاکستان مبدل کندو یا کنفیدرشن افغانستان با پاکستان را که طرح اقای حکمتیار بود تحقق بگیردبا آزادی این کشور خیانت نیست؟و اگر یکی از رهبران ملیت های دیگر با یکی از نمایندگان خارجی تماس گرفت سر و صدای تجزیه کشور و مداخله درامور داخلی افغانستان از حنجره ای عقده مندانه آنان زمزمه میگردد.
اقایان مکسین یار و عمر خطاب با وقاحت و بی شرمی تمام در تلویزیون هایشان سراسیمه و غیر منطقی میگویندکه محقق چی حق دارد که چنین موضع گیری کند؟ از شما میپرسم که اقای مسکین یار(مکسین کش) و عمر خطاب حکمتیار پرست به شما چه کسی این صلاحیت و این حق را داده است که بالای صحبت یک رهبر جهاد و شخصیت های مطرح سیاسی وشناخته شده چون احمدضیا مسعود، جنرال دوستم واستاد حاجی محمد محقق انگشت انتقاد را بلند نموده بی مسولیت ،بی شرمانه، پررویانه و عقده مندانه مانند اینکه سلطان ویا هم امیر این ملت باشید حمایت این کشور را حق خدا داد قبیله خود ابلهانه می پیندارید طوریکه استنطاق گونه میپرسید که چی حق دارید به آلمان سفر نمودیدو با امریکاییان مذاکره کردید؟ باید بدانیدکه این شخصیتها نماینده ملیتهای مربوطه خوداند حق نمایندگی مشروع و قانونی را از مردم خود دارند و شما ها کی ها هستید که چنین ابراز سخن را به خود حق میدهید؟

همه طالبان یک شبکه متحد هستند !

روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از شماری فرماندهان طالبان در چند ولایت نا آرام کشور نوشته است که آنان از تصمیم رهبری شان در مورد آغاز گفتگوهای صلح با امریکا حمایت می کنند.
وکیل احمد متوکل، وزیر امور خارجه طالبان به وال استریت ژورنال گفته است که طالبان متحد هستند اما صد درصد تحت کنترل یک شخص نیستند.
وال استریت ژورنال می نویسد، هرچند طالبان و شبکه حقانی، ملا محمد عمر را به عنوان رهبر قبول دارند، اما از لحاظ جنگی و نظامی منظم نبوده و جنگجویان عادی و فرماندهان محلی بعضا از اوامر رهبری طالبان سرپیچی می کنند.
یک فرمانده طالبان در پکتیا گفته صلح در صورتی قابل قبول خواهد بود که قوانین اسلامی تطبیق شود و مداخله خارجی موجود نباشد و کسی در صدد تحمیل دموکراسی غربی بر افغانستانی ها نباشد، اما همین فرمانده طالبان گفته است حتی تحت همین شرایط هم تعدادی از جنگجویان طالبان حاضر نخواهند شد تا سلاحشان را بر زمین بگذارند.

سفارت قبل از من نصوار فروشی بود

بتاریخ 16 جنوری سال روان میلادی در سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان در شهر مسکو بمناسبت هشتمین سالگرد تصویب قانون اساسی تجلیل بعمل آمد.
در ابتدای جلسه آیات چند از کلام الله مجید توسط ملا امام مسجد سوستاپول قرائت گردید و متعاقبا محترم سفیر کبیر جمهوری اسلامی افغانستان مقیم فدراتیف روسیه سخنان چند پیرامون تصویب قانون اساسی افغانستان صحبت نمود که در لابلای سخنان شان از موضع اصلی طرفه رفتند روی مسائل اصلی که شخص ایشان جلسه را دائرنموده بودند سخنرانی نمود و گفت که من از تمام قلم بدستان و روشنفکران افغانستانی مقیم در فدراتیف روسیه خواهشمندم تا اینکه قلم های خود را به جای اینکه واقعیت های عینی جامعه وعملکرد سفارت افغانستان در مسکو را به باد انتقاد بگیرند برعکس کارکرد های سفارت را یاد آورشده و از طریق سایت ها و نشریات داخلی و خارجی منتشرنمایند.
وی افزود: قبل از اینکه مسئولیت سفارت افغانستان در مسکو را برای من بسپارند این سفارتخانه یکی از مراکز نصوار فروشی و تصدیق فروشی بود که روزانه به صدها نفر مشتری رفت و آمد می کردند و نکته مهم و جالب اینکه دو سال قبل از امروز اشخاص و افرادیکه تصدی این سفارت را بدوش داشتند تمام اجناس و لوازم سفارت را به یغما برده وهیچ چیزی در سفارت افغانستان از گذشته ها باقی نمانده است.
وی همچنین از کارکردهای حکومت افغانستان در طی ده سال گذشته و نقش چپن سبز حامدکرزی در کنفرانس بن دوم که محوریت جلسه را بدوش داشت یاد نموده و از وضعیت خوب کشور بعد از پنج و یا شش ماه دیگر یاد آور شدند که در طی این مدت سرنوشت افغانستان معلوم خواهد شد.
بعد از ختم سخنان سفیر افغانستان چند تن از هموطنان راجع به اهمیت و ارزش قانون اساسی بخصوص تطبیق آن در بین جامعه ما صحبت کردند.
سپس از تمام شرکت کنندگان دعوت بعمل آمد که نان چاشت را صرف نموده و از سفارت افغانستان خارج شوند که عده از مردم بعد از ختم غذا از سفیرافغانستان سؤال نمودند که آیا با موجودیت سازمانهای سرتاسری در مسکو نقش سفارت و مسئولیت شما را زیر سوال نمی برد؟ گفت : در رأس این سازمانها دوتن از اشخاص دزد قرار دارند که فقط وظیفه اصلی شان این است که " جیب افغانها را خالی نموده و جیب خود را پر نمایند. دیگر اینکه اینها اشخاص نیستند که شناخت و ارتباطات عمیق با شخصیت های بزرگ روسیه برقرار کرده باشند که من نیز با این کارشان افتخارنمایم، بلکه شناخت این دونفر بالاتر از یک و یا دو مامور یک سمت وزارت داخله کشور نیست. اما ناگفته نباید گذاشت که دراثنای این سوال جنرال قادر خان وزیر دفاع اسبق افغانستان نیز حضور داشت که قبل از سؤال ، وی توصیه های پدرانه را برای سفیر افغانستان آغازنموده بود که با ارایه این سؤال سخنان ایشان قطع گردید.

کرامانی

قوم گرایی در بورسیه های وزارت معارف

کمیته سویدن بخاطر ارتقاع سطح دانش استادان تربیه معلم و استادان مکاتب وزارت معارف هر ساله بورسیه های تحصیلات فوق لسانس را عرضه میدارد. تعداد مجموعی این بورسیه ها 40 عدد بوده که 35 آن مربوط به نهاد های تربیه معلم و 5 عدد آن به استادان معارف تخصیص یافته. در امتحان مشترک این بورسیه ها از تمام نهادهای تربیه معلم ولایات و ولسوالی ها کاندیدان معرفی گردیده و در نهایت از هر ولایت یکتن به اساس نمرات بلند انتخاب میگردد. امسال نیز از سرتاسر کشور به تعداد 90 تن از استادان تربیه معلم به رقابت پرداختند.
جای نهایت تآسف اینجاست که ریاست عمومی تربیه معلم وزارت معارف در سهمیه بورسیه ها به استعداد و نمرات امتحان اشتراک کنندگان هیچگونه ارزش قایل نشده، بیشتر خویشاوندان و همتباران خودرا انتخاب مینمایند. این دومین سال است که از تربیه معلم ولایت جوزجان افراد فرمایشی به هدایت مسئولین ریاست عمومی تربیه معلم خواسته میشود و دیگر استادانیکه فورم اشتراک امتحان بورسیه هارا خانه پوری کرده اند، بنابر دلایل غیر موجه از امتحان محروم ساخته میشوند.
سال جاری به تعداد شش تن از استادان مجرب تربیه معلم بخاطر اشتراک به امتحان بورسیه های ماستری به ریاست عمومی تربیه معلم طی یک مکتوب رسمی که در اوایل ماه جدی ارسال شده، معرفی گردیده اند. اما ریاست عمومی تربیه معلم اسامیان درج شدۀ آن مکتوب را به بهانه اینکه مکتوب مذکور مفقود گردیده است، پشت پا زده در عوض یکی از استادان که به صفت معلم زبان پشتو از ولایت وردک به آن نهاد قبلآ ارسال شده بود، شامل امتحان ساخته اند.
اول اینکه مرکز ولایت جوزجان یکی از شهرهای صنعتی افغانستان میباشد. بنآ در آنجا از اقوام مختلف (ازبک، ترکمن، تاجک، پشتون، عرب، ایماق، هزاره...) باهم برادروار زندگی میکنند. بنآ از تمام اقوام به زبانهای مختلف و به رشته های مختلف کدر کافی وجود دارد. چی ضرورت احساس میگردد که بخاطر تدریس زبان پشتو از ولایاتی چون وردک و ننگرهار استادان تحمیلی ارسال شود؟ زیرا کدرهای خوبی از قوم پشتون در شهر شبرغان وجود دارد. حالا زمان اعلی حضرت نادرشاه و ظاهرشاه گذشته است که ولایات شمالی کدر نداشته باشد و از ولایات دیگر کدر ارسال شود. حالا معلوم میشود که هدف از ارسال استادان همتبار رئیس عمومی تربیه معلم از ولایات وردک و ننگرهار قرار ذیل است :
اولآ، وزارت معارف با ارسال استادان خارج ولایت جفای بزرگی را به حق کدرهای محل (چی پشتون، چی ازبک و یا تاجک) انجام میدهد. زیرا پست های مربوط به کدرهای آن ولایت که از بیکاری داد میزنند به کدرهای تحمیلی خارج ولایت بخشیده میشود.
دوم اینکه در چنین سهمیه های بورس تحصیلی و غیره که به منظور ارتقاع سویه تحصیلی کدرهای محل از طرف جامعه جهانی در نظر گرفته شده است، به این استادان استخدام شده خارج ولایات تفویض میگردد. جفای که در دوران حکومت های استبدادی امیر عبدالرحمن خان و طالبان روا دیده میشد.
سال گذشته نیز به عوض کدرهای محل یکی از همتباران خانم سوسن وردک به بورسیه های فوق لسانس کمیته سویدن انتخاب شده بود. سلسله این قوم پرستی ها، تبارپرستی ها، منفعت جویی ها و جفا به حق باشندگان مناطق محروم کشور در ساحه اکادمیک وزارت معارف افغانستان به شکل واضح و هویدا ادامه دارد. شاید این انتقادها همانند یک مساژ از طرف مسئولین ریاست عمومی تربیه معلم قبول گردد. اما حداقل خوانندگان این مطلب آگاهی خواهند یافت که در وزارت معارف کشور که در حقیقت بنیاد تعلیم و تربیه اولاد این وطن در آنجا شکل میگیرد، چگونه بی عدالتی ها، حق تلفی ها و حرکت های استبدادی به نمایش گذاشته میشود، تا که شاگردان و محصلین آینده ساز کشور عملآ از این عالی جنابان بعوض حق و عدالت، حق تلفی و استبداد را بیاموزند و همچنان راه اندازی این نیات شوم مسئولین در حقیقت یک اقدام نا بخشودنی در راستای زرع نفاق ملی بین باشنده گان (اقوام مختلف) باهم برادر شهر شبرغان است.
در طول سالهای جنگ، بدبختی و نابسامانی ها که در نقاط عدیده افغانستان باعث ایجاد درزهای بزرگ میان اقوام مختلف کشور گردید، اما در ولایت جوزجان از بسکه روابط تنگاتنگ میان اقوام به حد خویشاوندی و اقارب نزدیک رسیده است، هیچگونه تغیراتی منفی محسوس نمیباشد.
باشندگان شهر شبرغان را تمامآ انجنیران، استادان، روشنفکران، کارگران، دهقانان و کسبه کاران تشکیل میدهد. تا به امروز در این ولایت کسی از همسایه ازبک، یا تاجک، یا پشتون، یا ترکمن، یا عرب خود شکایتی نداشته است. زیرا در طول سالها بدون اینکه از گرمی و سردی سیاست های کشوری متآثر شوند، برادروار حیات بسر برده اند.
ما از وزارت محترم معارف کشور تقاضامندیم در زمینه توجه جدی نموده و جلو اینچنین حرکت های خودسرانه و قوم پرستی را که باعث ایجاد نفاق میان باشندگان یک ولایت میگردد بگیرند.
همچنان از مسئولین کمیته سویدن نیز خواهشمندیم که در جریان امتحان و بعد از برملا شدن نتیجه امتحان یکبار اسناد و مدارک کاندیدان و کامیابان را بررسی نمایند. تا باشد این همه هزینه که بخاطر ارتقاع سطح معارف کشور (نه یک قوم خاص) به مصرف میرسد، باعث انکشاف متوازن معارف در سرتاسر کشور گردد. همچنان در این بورسیه ها مشارکت واقعی اقوام و مناطق و ولایات تآمین گردد. به امید اینکه واقعیت های ذکر شده بعوض اینکه بغض و عصبانیت مسئولین وزارت معارف را بر انگیخته و سبب منفکی چندین تن از مسئولین ریاست معارف ولایت جوزجان شود، برای اصلاح نا هنجاری های موجود در بخش های از وزارت معارف کشور گردد.

بریالی بهر

اپوزیسیون افغانستان: یک میلیون امضا برای تغییر نظام جمع کرده ایم

رهبران جبهه ملی اخیرا فعالیتهای خود را بر تغییر نظام متمرکز کرده اند
 بی بی سی
رهبران جبهه ملی با انتقاد از واکنش حامد کرزی به طرح تغییر نظام سیاسی افغانستان، او را متهم به "عصبیت" در برابر مسائل سیاسی کرده‌اند.
آقای کرزی روز شنبه، اول دلو/بهمن، در مراسم گشایش سال دوم کاری مجلس نمایندگان، طرح تغییر نظام سیاسی کشور را به شدت رد کرد و آن را به "بیگانگان" نسبت داد.
او روز شنبه در سخنرانی خود در مجلس گفت: "مى‌خواهم تأکید کنم که افغانستان آزمایشگاه سیاسى بیگانگان نیست که هر چند سال یک‌بار نظام یا ساختار سیاسى جدیدی را در آن به آزمایش بگذارند."
رئیس جمهوری افغانستان همچنین گفت: "مى‌خواهم با صراحت و قاطعیت بگویم که ما هرگز اجازه نخواهیم داد تا رویاى خطرناک یک آزمایش سیاسى دیگر در کشور ما به واقعیت بپیوندد."
رهبران اپوزیسیون و از جمله رهبران جبهه ملی و ائتلاف ملی، طرفدار تغییر نظام ریاستی کنونی به جمهوری پارلمانی هستند و اخیرا چند بار بر این موضوع تاکید کرده‌اند.
احمد ضیا مسعود رئیس جبهه ملی، محمد محقق عضو ارشد و فیض الله زکی سخنگوی این جبهه در نشست خبری مشترک از طرح تغییر نظام سیاسی دفاع کردند.
آقای مسعود در سخنرانی خود آقای کرزی را متهم به تلاش برای تمرکز قدرت در دفتر ریاست جمهوری کرد و گفت که او مخالف افزایش اختیارات مقامهای محلی و حتی فعالیتهای احزاب سیاسی است.
رئیس جبهه ملی با انتقاد از سخنان آقای کرزی در مجلس که گفته بود "تا پای جان" از نظام کنونی دفاع می کند، گفت:" نظام فعلی یک نظام قابل قبول نیست. ما طرفدار یک ساختار غیرمتمرکز هستیم"
آقای کرزی گفته که تا پای جان از نظام کنونی دفاع خواهد کرد
محمد محقق سخنان آقای کرزی را نقض آزادی بیان دانست و گفت: "اگر آقای کرزی بگوید که من نمی‌گذارم و تا پای جان مقاومت می‌کنم، معنای آن ملغی کردن دموکراسی و آزادی بیان است. وقتی رهبران جهادی و سیاسی و وکلای افغانستان آزادی بیان نداشته باشند، پس مردم عادی چه کنند؟"
آقای محقق همچنین گفت که جبهه ملی یک میلیون امضا از شهروندان کشور برای تغییر قانون اساسی افغانستان جمع کرده و به کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی ارائه کرده است.
ظاهرا این نخستین باری است که موضوع تغییر نظام سیاسی در افغانستان در میان رهبران سیاسی مخالف حکومت تا این حد جدی مطرح می شود.
پیش از این و پس از تصویب قانون اساسی سال ۱۳۸۲ خورشیدی، موضوع تغییر یا عدم تغییر نظام در حد گفتگوهای مطبوعاتی مطرح می‌شد، اما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ عبدالله عبدالله، رقیب اصلی آقای کرزی تشکیل نظام پارلمانی را در محور برنامه‌های انتخاباتی خود قرار داد.
حالا با اعلام حمایت جدی جبهه ملی، که در آن گروه‌ها و رهبران پرنفوذ جهادی عضویت دارند، از نظام پارلمانی، طرح این موضوع در عرصه سیاسی افغانستان وارد مرحله تازه‌ای شده است.
این گروه ها خواستار نظامی هستند که نخست وزیر به پارلمان پاسخگو باشد، والیها و شهردارها از طریق انتخابی باشند.
عبدالله عبدالله رهبر دومین گروه بزرگ طرفدار نظام پارلمانی در افغانستان است
اگرچه در ساختار کنونی افغانستان نیز وزرا باید از مجلس رای اعتماد بگیرند. مجلس نمایندگان همچنین حق فراخوانی وزار به مجس و همچنین حق صلب اعتماد از آنها را دارد.
در ولایات نیز شوراهای ولایتی منتخب وجود دارد که وظیفه آنها نظارت بر کار مسئولان محلی است. اما اعضای شورای ولایتی بارها گفته اند که اختیارات آنها برای کنترل والی‌ها محدود است.
ولسوالها/فرمانداران، نیز از لحاظ قانونی توسط شوراهای منتخب ولسوالی کنترل شوند، اما با گذشت ده سال هنوز شوراهای ولسوالی تشکیل نشده است.
به نظر می رسد، ساختیار سیاسی افغانستان، مهم ترین مساله در انتخابات ریاست جمهوری بعدی است و هر دوطرف سعی می کنند از حالا رای و نظر مردم افغانستان را در این مورد جلب کنند.

۰۱ بهمن ۱۳۹۰

افغانستان آزمایشگاه سیاسی بیگانگان است و کرزی خود بیگانه و همکار تروریزم است!

 کابل پرس:
تقریبا هیچ حاکم سیاسی را نمی توان در افغانستان یافت که با اراده مردم افغانستان اداره کشور را بر عهده گرفته باشد. حکومت ها در افغانستان با جنگ، کشتار و انواع دیگر جنایات شکل گرفته و در این راه سرسپردگی اشغالگر افغان به اشغالگر بین المللی همراه با دسیسه ها و پلان های شوم همیشه وجود داشته است.
بر قدرت نشستن حامد کرزی با تقلب و معامله و زد و بند یکی از آشکارترین نمونه های غیر مردمی بودن حکومت ها در افغانستان است. حکومت برادران طالب کرزی نیز نمونه آشکار دیگری ست که پیوند و ارتباط عمیق اشغالگر افغان با اشغالگر بین المللی را نشان می دهد.
حامد کرزی در خواب هم نمی توانست حکومت بر افغانستان را متصور شود، مگر سرسپردگی و فعالیت هماهنگ میان اشغالگر افغان و اشغالگر بین المللی راه های به قدرت رسیدن او را هموار کرد.
کرزی که از همان ابتدا برای گسترش حاکمیت قبیله سالاران و احیای قدرت سرتاسری فاشیزم قبیله روی دست گرفته، برنامه های وسیعی را برای طالبانی کردن کامل افغانستان شروع کرده است. این فعالیت های چنان گسترده و در بخش های مختلف نظامی، سیاسی و اجتماعی بوده که باید حکومت افغانستان و شخص حامد کرزی را همکار و همراه اصلی تروریزم دانست.
بنابراین خلاف آنچه کرزی امروز در افتتاح پارلمان افغانستان گفت، افغانستان آزمایشگاه سیاسی و اتفاقا نظامی بیگانگان است و حامد کرزی و رژيم مافیایی وی مثال واضح و آشکار آن است.

غصب ده‌ها هزار جریب زمین توسط قول‌اردوی 209 شاهین در بلخ


سلسله گزارش‌های تحقیقی روزنامه 8‌صبح : گزارش پنجم
شماری از مالکان زمین‌ها و شهرک‌ها در ولایت بلخ و ریاست زراعت این ولایت ابراز می‌دارند که قول‌اردوی 209 شاهین، هزاران جریب زمین ملکیت‌های شخصی مردم و زمین‌های دولتی (علفچر) را  بدون طی مراحل قانونی در بلخ غصب کرده است.
مالکان زمین‌ها و ریاست زراعت بلخ مدعی‌اند که قول‌اردوی 209 شاهین در حالی زمین‌ها و شهرک‌های آنها را با توسل به زور غصب کرده است که مالکان این ملکیت‌ها، اسناد ملکیت شرعی و قابل اعتبار را در دست دارند.
اما مسوولان قول‌اردوی 209 شاهین اظهار می‌دارند که مطابق نقشه آنها، همه این زمین‌ها مربوط به وزارت دفاع است و بر علاوه، هزاران جریب زمین دیگر، از ملکیت وزارت دفاع، در نزد زورمندان است و آنها این زمین‌ها را دوباره مسترد خواهند کرد.
در ساحه‌ای که هم اکنون قول‌اردوی 209 شاهین در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ ساکن است، در ابتدا مقر فرماندهی فرقه‌ی 18 سابقه وزارت دفاع بود و ساحه‌های مربوط به این فرقه، 2150 جریب زمین بوده است، اما عده‌ای از باشندگان ولایت بلخ اظهار می‌دارند که حالا قول‌اردوی شاهین هزاران جریب زمین دیگر در اطراف و نواحی این ساحه را به زور غضب کرده است.
اما مقام‌های وزارت دفاع ملی در شمال، اظهارات باشندگان ولایت بلخ را نمی‌پذیرند.
برید جنرال روح‌الله، آمر حفظ تاسیسات وزاردت دفاع در شمال، ادعا می‌کند که این ساحه‌ها به نام وزارت دفاع، در ریاست کدستر و نقشه‌برداری ولایت بلخ ثبت می‌باشد و وزارت دفاع مالک قانونی این زمین‌ها است.
اما اداره‌ی کدستر ولایت بلخ می‌گوید نقشه‌ی کدستری ولایت بلخ نشان می‌دهد که قول‌اردوی 209 شاهین در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ، بجز از 2195 جریب زمین، هیچ زمینی دیگر ندارد.
محمدعارف هاشمی، رییس اداره کدستر بلخ، ابراز می‌دارد: «در سال‌های جنگ، گاه‌گاهی در بعضی ساحه‌ها پوسته‌های سیار از جانب قطعات وزارت دفاع ایجاد می‌شد، اما این زمین‌ها به هیچ‌وجه نمی‌تواند ملکیت وزارت دفاع گردد و تمام زمین‌های غصب‌شده و شهرک‌های از قبل فروخته شده، طبق نقشه  کدستری ولایت بلخ مال‌چر بوده که  مربوط وزارت زراعت می‌باشد.»
در طول چند سال گذشته دعوای مالکیت زمین، در بخش‌های مختلف ولایت بلخ، میان قول‌اردوی 209 شاهین از یک طرف و عده‌ای از باشندگان و ریاست زراعت بلخ از سوی دیگر جریان دارد، اما این جنجال‌ها تا هنوز با وجود اعزام چندین  هیات باصلاحیت از مرکز، حل نشده است.
این هیات‌ها نیز فیصله کرده‌اند که قول‌اردوی 209 شاهین، هزاران جریب زمین شخصی مالکان شهرک‌های همدرد، اویبلاق و کود و برق مزار شریف و هزاران جریب زمین دیگر از ملکیت‌های ریاست زراعت بلخ را در دوراهی حیرتان و شهرک حیرتان، غصب کرده است، اما مسوولان قول اردو، فیصله هیات‌های مرکز را نیز نمی‌پذیرند.
آمر حفظ تاسیسات وزاردت دفاع در شمال می‌گوید: «برای ما، دراین رابطه، فقط امر وزیر دفاع قانون می‌باشد.»
پروژه همدرد
در سمت غرب زیارت سخی، در مسیر دهدادی، شهرکی به نام همدرد بامساحتی نزدیک به پنج‌هزار جریب زمین ساخته شده است.
مسوولان شهرک از 5 هزار جریب زمین، اسناد شرعی در دست دارند؛ اما قول‌اردوی 209 شاهین هیچ مدرکی در دست ندارد تا نشان دهد این زمین‌ها ملکیت وزارت دفاع می‌باشد، باآن‌هم صد نمره‌زمین این شهرک، تحت تصرف قول‌اردوی 209 شاهین می‌باشد.
نجم‌الدین، مسوول پروژه همدرد، می‌گوید: «ما از پنج‌هزار جریب زمین، اسناد شرعی داریم و هیات تصفیه‌ای  که از سوی ریاست جمهوری و لوی‌سارنوالی به‌خاطر بررسی شهرک‌ها و پروژه‌های غیرقانونی و دولتی در بلخ آمده بودند، اسناد ما را قانونی دانستند و در حضور نماینده قول‌اردوی 209 شاهین، فیصله کردند که قول‌اردوی 209 شاهین نباید دیگر مزاحم کار این شهرک شود، اما مسوولان این قول‌اردو، وقعی به این فیصله‌ها نمی‌گذارند.‌»
یکی از اسناد دست‌داشته‌ی مالکان این شهرک چنین می‌نگارد: «اسامی نصرالدین همدرد ولد محمد‌عالم‌شاه به موجب حکم 451 مورخ 14/3/ 1372 مقام محترم ریاست‌جمهوری دولت اسلامی افغانستان و تصویب 110 مجلس اداری مقام محترم ولایت بلخ، موازی یک‌هزار هکتار زمین بکر و بایر واقع جنوب قریه‌ی شیر‌آباد ولسوالی دهدادی ولایت بلخ، به اساس قباله 60 بر 163 مورخ 2/ 6/ 1372 که بایع آن الحاج مولوی علم، والی ولایت بلخ بوده که به قیمت مجموعی «14562000» چهارده میلیون و پنج‌صد و شصت و دوهزار افغانی که پول متذکره قرار رسید 121 تحویل دافغانستان بانک گردیده و به قطعی خریداری نموده که حبه و دیناری به ذمه مشتری مذکور باقی نمانده است.»
هیاتی به اساس حکم 3528 وزارت زراعت و مالداری به  تاریخ 18/10/1387 به شمول کارشناس ارشد مقام ولایت بلخ در رابطه به پروژه همدرد توظیف شده بود که در پایان با ارایه یک گزارش این فیصله را کرد: «بالاثر استعلامیه 48 مورخ 30/11/1387 هیات تصفیه، از آمریت محترم تسهیلات انجنیری قوماندانی قول‌اردوی 209 شاهین از داشتن اسناد مدار حکم باطل‌کننده قباله متذکره که اثبات‌کننده ملکیت آن آمریت را ثابت کند، تقاضا شده که به دسترس هیات گذاشته نتوانسته است، بنا مطابق به ماده چهارم قانون تنظیم امور زمین‌داری، ملکیت مذکور ثابت بوده و ایجاب نمی‌کند که آمریت تسهیلات قول‌اردوی 209 شاهین مزاحمت در امور پیشبرد کاری مذکور کند.»
در اخیر این گزارش، امضای افراد زیر دیده می‌شود:
سید نظام‌الدین مسوول هیات تصفیه، انجنیر عبدالهادی نماینده ولایت بلخ، نجم‌الدین نماینده ریاست محکمه، نماینده کدستر و دو امضای دیگر.
هم‌چنان هیاتی دیگری از سوی مقام ولایت بلخ، با حضور نماینده‌ی قول‌اردوی 209 شاهین، اسناد این شهرک را بررسی کرد و مالکان این شهرک را ذی حق دانست، اما با این‌همه قول‌اردوی 209 شاهین بارها در کار ساخت و ساز این شهرک مزاحمت کرده است.
آقای روح‌الله، آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، می گوید: «در سال‌های 1352 این ساحه‌ها «به شمول شهرک همدرد» به‌نام وزارت دفاع  «کروکی» شده که اسناد آن در کدستر ولایت بلخ موجود می‌باشد و برای ما از وزارت دفاع فرمان داده شده که از این ساحه‌ها را محافظت کنیم.»
اما آقای هاشمی، رییس کدستر ولایت بلخ، با رد ادعای روح‌الله، می‌افزاید: «بجز از 2150 جریب زمین که ساحه همان فرقه‌ی 18 سابق وزارت دفاع می‌باشد، هیچ زمینی در کدستر ولایت بلخ، به‌نام وزارت فاع در این ساحه قید نشده است.‌«
هم‌چنان سیدعلی‌آقا رضوی، آمر بخش اراضی ریاست زراعت بلخ، می‌گوید: «ساحاتی را که وزارت دفاع ادعا دارد، چند سال قبل بدون طی مراحل قانونی «کروکی»  کرده که خلاف قانون می‌باشد.»
قول‌اردوی 209 شاهین اسنادی را که در این رابطه در دست دارد، یک نقشه‌ی کدستری و امر وزارت دفاع در رابطه به حفظ این ساحه‌ها می‌باشد.
مسوول شهرک همدرد می‌گوید که آزار و اذیت قول‌اردوی 209 شاهین باعث شده تا  کار ساخت و ساز این شهرک عقب بماند و مردم از ترس این که خریداران قبلی اذیت شده‌اند، در این شهرک زمین نمی‌خرند.
شهرک اویبلاق
در ساحه دوصد جریب زمین در ولسوالی دهدادی واقع در شمال شهر مزار شریف، شهرکی به‌نام «اویبلاق» ساخته شده است و اسناد دست‌داشته‌ی اهالی این شهرک  نشان می‌دهد که آنها در سال 1371 این زمین‌ها را از دولت خریداری کرده‌اند.
ریاست زراعت و آبیاری ولایت بلخ، مدارک دست‌داشته‌ی مالکان این شهرک را تایید می‌کند.
در اسناد دست‌داشته‌ی مالکان این شهرک که امضای مسوولان ریاست زراعت نیز دیده می‌شود چنین آمده است: «در سال 1371 نظر به پیشنهاد یک‌تعداد خانواده‌های بی‌سرپناه ولسوالی «چهار کنت» ولایت بلخ، به خاطر خرید زمین، نظر به احکام مقام محترم ولایت بلخ و تصویب 217 مورخ 25/9 /1371  مجلس اداری مقام ولایت بلخ، توسط هیات مختلط ادارات دولتی بلخ، موازی دوصد جریب زمین، در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ به  این مردم داده شده که قیمت یک جریب «یک هزار و پنج‌صد افغانی» قرار آویز 37 مورخ 17/ 10 / 1371به حساب واردات دولت تحویل شد.»
مول‌الدین، رییس شهرک اویبلاق می‌گوید: «هم اکنون 35 جریب زمین این شهرک تحت تصرف قول‌اردوی 209 شاهین می‌باشد و آنها در صدد استند که همه‌ی این شهرک را تصرف کنند.»
به گفته‌ی مقام‌های ریاست زراعت، آبیاری و مالداری ولایت بلخ، هیات تصفیه که به امر رییس‌جمهور و دادگاه عالی کشور به‌خاطر بررسی قضایای زمین از مرکز به ولایت بلخ آمده بود، بعد از تحقیق و جمع‌آوری اسناد و مدارک از ادارات مربوطه، به این نتیجه رسید که ادعای قول‌اردوی 209 شاهین در رابطه به این شهرک بی‌اساس بوده و هیچ اسناد موثق قانونی ندار.
به گفته این مقام‌ها، هیات تصفیه، ادعای قول‌اردوی 209 شاهین را «زورگویی» دانسته است و مدارک دست‌داشته‌ی اهالی این شهرک را قانونی تثبیت کردند.
در بخشی از گزارش هیات فرستاده از مرکز راجع به این شهرک آمده است: «به اسم قوماندانی قول‌اردوی 209 شاهین، کدام قطعه زمین در این ساحه ( شهرک اویبلاق) قیدیت ندارد و اجرات قول‌اردوی 209 شاهین صرف جنبه زورمندانه داشته و کدام قانونیت ندارد.»
پس از فیصله‌ی هیات تصفیه  در سال‌های بعد،  به اثر مداخلات قول‌اردوی 209 شاهین و شکایات پی‌هم اهالی این شهرک به ارگان‌های دولتی، به نقل از مکتوب 811 بر 389  ریاست زراعت بلخ، لوی‌سارنوالی افغانستان در مکتوب نمبر 6013 بر 2305 تاریخ 10/16 1389 نیز با تاکید بر فیصله‌ی هیات فرستاده‌شده‌ی قبلی، قول‌اردوی 209 شاهین را مالک این ساحات ندانسته و خواهان توقف اذیت و آزار مردم از جانب این قول اردو شده است.
در مکتوب نمبر 1688 مورخ 23/8/1389 والی بلخ، پس از بررسی‌های هیات مرکزی و هیات ولایت بلخ، به قول‌اردوی 209 شاهین نوشته است: «اهالی شهرک اویبلاق هم از لحاظ قانونی و هم از ملاحظات بشردوستانه کاملا در ساحه ذی‌حق استند و خواهشمندیم که دیگر منسوبین قول‌اردوی 209 شاهین مزاحم کار و زندگی این مردم نشوند.»
اما آقای روح‌الله، فیصله هیات‌های مرکزی و ولایتی را رد  و از مکتوب والی بلخ نیز اظهار بی‌خبری می‌کند.
در آخرین مکتوبی که با شماره 1997  و به تاریخ 5/8/1390 از سوی مقام ولایت بلخ به قول‌اردوی 209 شاهین فرستاده شد، از لت و کوب دو خانم و زندانی کردن 5 تن از اهالی این شهرک توسط افراد قول‌اردو، با استفاده از زور و سلاح نیز یاد‌آوری شده و در ضمن از قوماندانانی قول‌اردوی 209 شاهین خواسته شده است تا جلو افراد «بی‌بند و باری» همچون «قوماندان غلام»، یکی از منسوبان قول‌اردوی 209 شاهین، گرفته شود.
باشندگان شهرک اویبلاق می‌گویند که افراد قول‌اردو حتا مانع ساختن مسجد در این شهرک و «گل ماله زدن» بام‌های مردم آن شده‌اند.
مقیم‌شاه، یک‌تن از باشندگان این شهرک، می‌گوید: «دریک شب بارانی خواستم بر پشت بام خانه‌ام پلاستیک بکشم تا خانه‌ام چکک نکند، اما از سوی افراد پوسته‌ی قول‌اردوی 209 شاهین بالایم فیر شد و مرا تهدید به کشتن کردند.»
به گفته‌ی اهالی این شهرک، سه‌ماه قبل، قوماندان غلام، یکی از منسوبان قول‌اردو، با جمعی از عساکرش بالای این شهرک با بیلدوزرها یورش برده بیش از 25 در بند حویلی را تخریب کردند، مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند و پنج تن از بزرگان و موسفیدان این شهرک را به مدت 15 روز در قول‌ارود زندانی کردند که پس از تظاهرات و شکایت دسته‌جمعی اهالی این شهرک، با کمک نمایندگان شورای ولایتی آزاد شدند.
باشندگان این شهرک، یک فلم ویدیویی را به دسترس روزنامه 8صبح قرار دادند که در آن یکی از افرادی که در آن زمان لت‌وکوب شده بود، دختر جوانی  است که صورتش از ضرب لت و کوب،  کبود شده و به گفته‌ی خودش  دستش نیز شکسته است.
این دختر جوان به روزنامه 8صبح گفت که افراد قول‌اردو تعدادی از زنان و مردان این شهرک را به شمول خودش لت و کوب کرده‌اند.
خانم دیگری که به گفته‌ی خودش، شوهرش را منسوبان قول‌اردوی 209 شاهین در داخل مقر قول اردو زندانی کرده بودند، می‌گوید: «زمانی‌که افراد قول‌اردو می‌خواستند خانه‌های ما را ویران کنند، شوهرم نزد قومندان آنها رفت و خواهش کرد خانه‌های ما را خراب نکنند، اما آن‌ها بدون کدام پرسش شوهرم را مورد لت و کوب قرار دادند، زمانی که من خواستم از شوهرم دفاع کنم، از موهایم گرفته و مرا دور انداختند و بعدا با قنداق تفنگ به سرم زدند.»

جمعه‌بای، از دیگر اهالی این شهرک است که به اثر لت و کوب افراد قول‌اردوی 209 شاهین  از ناحیه کمر آسیب جدی دیده و شل شده است و اکنون  به کمک عصا راه می‌رود.
وی می‌گوید: «من هم به‌خاطر دفاع از خانه‌ام توسط افراد قول‌اردوی 209 شاهین به این روز افتادم.»
اما آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، ادعای باشندگان شهرک اویبلاق را رد می‌کند.
او در حالی‌که عکس یکی از سربازانش را نشان می‌دهد که یک طرف رویش خون‌آلود است، می‌گوید: «آنها با سلاح مجهز بودند و به افرادم حمله‌ور شدند.»
اما مول‌الدین می‌گوید: «آمریت تاسیسات قول‌اردوی 209 شاهین ضمن این‌که در این چند سال باعث آزار و اذیت مردم این شهرک شده، نمی‌گذارد که این شهرک ساخت و ساز شود و این باعث گردیده است که تعدادی از خانواده‌ها ازاین اذیت وآزار به ستوه بیایند و خانه‌های‌شان را رها کنند و به جاهای دیگری پناه ببرند.»
شهرک کود و برق
این شهرک در نزدیکی ریاست ترانسپورت فابریکه کود و برق موقعیت دارد که 250 جریب زمین را احتوا می‌کند و قبلا ملکیت وزارت زراعت بوده، اما در سال 1368  بین وزرات زراعت و معادن و صنایع وقت از مجرای قانونی به کارگران کار خانه‌ی کود و برق ولایت بلخ فروخته شده است.
در سال 1385، قول‌اردوی 209 شاهین این ساحه را تصرف کرده و در بدل آن به همین اندازه زمین، در یک کیلو متری فابریکه کود و برق از ملکیت‌های وزارت زراعت را به مردم تقسیم کرده است.
حسن‌خان کامران، نماینده‌ی اهالی این شهرک از ارایه‌ی معلومات بیشتر در این مورد خود‌داری کرد اما گفت: «ما فعلا همراه قول‌اردو کدام جنجال نداریم و معلومات بیشتر را باید از ریاست زراعت به‌دست بیاورید.»
سید‌علی‌آقا رضوی، آمر بخش اراضی ریاست زراعت این کار قول‌اردوی 209 شاهین را غیر‌قانونی و غاصبانه می‌داند.
او فقط به صورت شفاهی می‌گوید که هیات تصفیه‌ی مرکز، توزیع و تصرف ملکیت‌های وزارت زراعت، از جمله شهرک کود و برق، توسط قول‌اردوی 209 شاهین را غیرقانونی دانسته است.
غصب زمین در دوراهی شهرک حیرتان
در منطقه دوراهی حیرتان، 50 هزار جریب زمین غصب شده است و هیات تصفیه مرکز تفکیک کرده‌‌ است که از میان 50 هزار جریب زمین، 10 هزار جریب آن توسط قول‌اردوی 209 شاهین غصب شده است.
هیاتی از طرف دفتر معاونیت اول ریاست‌جمهوری به ترکیب نمایندگان ستره‌محکمه، وزارت‌های مالیه، انرژی و آب، ریاست عمومی کارتوگرافی تحت نظر وزارت زراعت و مالداری، جهت تصفیه موازی پنجاه هزار جریب زمین واقع دوراهی حیرتان به تاریخ 13/6/1386 به ولایت بلخ اعزام شده بود.
این هیات در گزارش کاری آنها در مکتوب شماره 44149 به تاریخ 13/6/1386 به مقام ولایت بلخ نوشته است: «اراضی‌ای که در دوراهی شهرک حیرتان غصب شده، پنجاه هزار جریب زمین می‌باشد که از این میان ده‌هزار جریب زمین را قول‌اردوی 209 شاهین غصب کرده است.»
به ادامه آمده است: تمام ساحاتی که هم اکنون در دوراهی شهرک حیرتان تحت تصرف افراد و اشخاص می‌باشد، مربوط وزارت زراعت است و به صورت غیرقانونی تصرف شده است.»
گزارش افزوده است: «این زمین‌ها در میان سال‌های 1374 تا 1377  از طریق ادارات محلی بدون استیذان مقامات ذی‌صلاح و در نظرگرفتن قانون، به افراد و اشخاص توزیع شده و هیچ‌گونه طی مراحل قانونی املاک در نظر گرفته نشده است.»
در آخر گزارش هیات تصفیه امضا این افراد دیده می‌شود: محمدشاه حیدری آمر گروپ تصفیه، صفت‌الله نماینده وزارت مالیه، محمد معروف و محمد نسیم نماینده‌های ریاست کدستر، شرف‌الله نماینده ریاست ترویج، محمدامین نماینده وزارت انرژی و آب، عظیم، مسوول تصفیه و نجم‌الدین نماینده ستره‌محکمه.
همچنان در پایان گزارش این هیات امضای والی بلخ نیز دیده می‌شود.
آقای رضوی می‌گوید: «قول‌اردوی 209 شاهین در دوراهی شهرک حیرتان حتا یک جریب زمین هم ندارد و ادعای شان ظالمانه و غاصبانه است.»
غصب زمین در شهرک حیرتان
قول‌اردوی 209 شاهین در شهرک بندری حیرتان نیز در 19 نقطه، 9624 جریب زمین مربوط به وزارت زراعت را غصب کرده است.
به‌خاطر حل این موضوع به تاریخ 2/10/1387 به اثر پیشنهاد ریاست زراعت و مالداری ولایت بلخ هیاتی از مرکز اعزام شده بود.
هیات در گزارش خویش نوشته است: «ما با حضور داشت نمایندگان قول‌اردوی 209 شاهین ساحه‌های تحت دعوا را بررسی نمودیم و ذریعه استعلامیه شماره 7 مورخ 30/10/1387 از آمریت محترم تسهیلات انجنیری گارنیزیون قوماندانی قول‌اردوی 209 شاهین تقاضا به عمل آمد، تا هرنوع اسنادی مدار حکم طی مراحل شده مبنی بر توزیع و انتقال ساحه‌های متذکره را که داشته باشند، غرض ملاحظه به هیات ارایه بدارند که درجواب استعلام هیات، صرف از کلمه «ذوالیدی» (مالک  یا صاحب) تذکر داده‌اند و دیگر کدام اسناد مدار حکم شرعی و قانونی که ثابت‌کننده‌ی ملکیت وزارت دفاع باشد، ارایه نتوانستند.»
به نقل از این گزارش، قول‌اردوی 209 شاهین در شهرک حیرتان هزار‌ها جریب زمین مربوط به وزارت زراعت را به اشخاص و موسسات بدون طی مراحل و مد نظرگرفتن قانون، به اجاره داده است.
هیات در گزارش می‌نویسد: «ذریعه‌ی استعلامیه 47 مورخ 20/10/1387 هیات از مدیریت عقد قرار دادها در مورد تاریخ عقد قرارداد، شهرت اجاره‌دهنده، شهرت اجاره‌گیرنده، حجم پولی ماهانه و سالانه‌، کاپی قراردادها و... طالب معلومات شدند که باوجود تقاضای مکرر، حاضر به ارایه جواب نگردیده‌اند.»
در گزارش آمده که قول‌اردوی 209 شاهین ساحات عصب‌شده ضرورت ندارد و آمریت تسهیلات قول‌اردوی 209 شاهین این ساحه‌ها را از طریق خود به افراد و شرکت‌ها برخلاف قانون  به اجاره می‌دهد.
در آخیر گزارش امضای این افراد موجود است: محمدعمر آمر گروپ تصیفه، سیدنظام‌الدین مسوول تصفیه، عبدالهادی مسوول اداری، محمد معروف و محمد نسسیم نماینده‌های کدستر در شمال، انجنیر عبدالهادی نماینده مقام ولایت بلخ، عبدالمجید نماینده‌ آبیاری ولایت بلخ و قاضی نجم‌الدین نماینده ریاست محکمه بلخ.
اما آقای روح‌الله، آمر بخش حفط تاسیسات قول‌اردوی 209 شاهین در شمال، می‌گوید: «مالک اصلی ملکیت‌ها در شهرک حیرتان و دوراهی حیرتان وزارت دفاع می‌باشد، این زمین‌ها قبلا توسط زورمندان غصب گردیده بود که هم اکنون ما آن‌را دوباره به‌دست آوردیم.»
او ادامه می‌دهد که هنوز هم تعدادی از ملکیت‌های این وزارت تحت تصرف زورمندان می‌باشد، اما ریاست زراعت ولایت بلخ، این ادعای قول‌اردوی 209 شاهین را رد کرده می‌گوید که زورمند، در اصل خود قول‌اردوی 209 شاهین است که قانون را نمی‌شناسد.
آقای رضوی، آمر بخش اراضی و املاک ریاست زراعت بلخ گفت که در شهرک حیرتان، این قول اردو دارای 200 جریب زمین قانونی می‌باشد و بقیه‌اش زمین‌های دولتی است که غصب کرده‌اند.
نمایندگان شورای ولایتی بلخ
نمایندگان شورای ولایتی بلخ ادعای قومندانی قول‌اردوی 209 شاهین را در رابطه به زمین‌ها و شهرک‌ها در ولسوالی دهدادی و شهرک حیرتان بی‌اساس می‌دانند.
قاری بایجان، یک‌تن از وکلای شورای ولایتی بلخ، می‌گوید: «ما با هیاتی که در ترکیب آن از تمام ادارات دولتی بلخ به شمول نماینده‌ی قول‌اردوی 209 شاهین حضور داشت، پس از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدیم که در ساحه‌های تحت دعوا، کدام قطعه زمین به‌نام قول‌اردوی 209 شاهین قیدیت ندارد و پس از این نباید منسوبان این قول اردو مانع کار و زندگی  مردم شوند.»
او گفت که در این فیصله، نماینده‌ی قول‌اردوی 209 شاهین نیز امضا کرده و مورد قبول همه قرار گرفته است، اما باز هم دیده می‌شوند که آنها به تاخت و تاز بالای ملکیت‌های مردم می‌پردازند.
رییس‌خالق، نماینده‌ی دیگری شورای ولایتی بلخ می‌گوید: «قومندانی قول‌اردوی 209 شاهین بیش از پنجاه هزار  جریب زمین مالچر را در نقاط مختلف ولایت بلخ که ملکیت اشخاص و دولت می‌باشد، بدون کدام اسناد و مدارک، غصب کرده است.»
این نماینده‌ی شورای ولایتی بلخ، قول‌اردوی 209 شاهین را به زورگویی و قوم‌گرایی متهم می‌کند و می‌گوید: «قوماندان قول‌اردوی 209 شاهین به تصمیم‌های نمایندگان شورای ولایتی و مردم احترام قایل نیست، بدون  امضای رییس‌جمهور هیچ امری برایش پذیرفتنی نیست».
نماینده ولایت بلخ
انجنیر عبدالهادی آمر خدمات اجتماعی ولایت بلخ که از طرف والی بلخ موظف به حل منازعه زمین میان قول‌اردوی 209 شاهین و مردم است، می‌گوید: « ما و هیات اعزامی ریاست‌جمهوری و لوی‌سارنوالی، بعد از بررسی به این نتیجه رسیدیم که شهرک‌های همدرد و اویبلاق اسناد شرعی در دست دارند  و قول اردو هیچ‌گونه حق مداخله را ندارد.»
انجنیر هادی می‌افزاید که در شهرک حیرتان و دوراهی حیرتان نیز ده‌ها هزار جریب زمین به گونه‌ی غیرقانونی توسط قول‌اردوی 209 شاهین غصب شده است.
قول‌اردوی 209 شاهین
برید جنرال روح‌الله، آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، می‌گوید: «ساحاتی که ما فعلاً در اختیار داریم و ساحه‌هایی که تاهنوز تسلیم نشده‌ایم، مطابق «کروکی» وزارت دفاع، ملکیت این وزارت است.»
آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، اجرااتی را که مولوی علم، والی وقت بلخ   در سال‌های 1371 انجام داده بود، غیر قانونی دانسته می‌گوید: «در آن زمان افراد جهادی به قسم غیر قانونی در منطقه حاکم بوده و  این زمین‌ها را به‌طور خود سر به مردم توزیع کرده‌اند.»
دراین حال، یکی از سارنوالان سابق یکی از محاکم بلخ که نخواست نامش فاش شود می‌گوید: «چند سال قبل از سوی دفتر ریاست‌جمهوری مکتوبی عنوانی محاکم آمد که در آن گفته شده بود که از سال‌های پیروزی مجاهدین تا به حاکمیت طالبان، والیانی که از سوی ریاست‌جمهوری به سمت والی بلخ مقرر شده بودند، همه اجراآت شان قانونی می‌باشد و آن عده والیانی که از سوی شورای نظامی صفحات شمال مقرر شده بودند، اجراات شان غیر قانونی می‌باشد.»
او گفت که در آن زمان  برهان‌الدین ربانی، رییس جمهور کشور بود و مولوی علم را او به حیث  والی بلخ مقرر کرده بود.
ریاست اداره امور در حالی که جواب روشنی نمی‌دهد، اظهار می‌دارد که شماری از کارکرد‌های والیان دوران حکومت مجاهدین و طالبان قانونی شمرده شده‌اند.
یکی از دستیاران صادق مدبر، رییس اداره امور که تلیفون همراه او را جواب داد، گفت: «در مورد برخی از اجراات والی‌های دوران طالبان و حکومت مجاهدین رییس جمهور فرمان‌هایی داده است.»
اما او مشخص نکرد که این موارد کدام‌هااند.
اما آمر حفظ  تاسیسات وزارت دفاع در شمال تمام فیصله‌های هیات اعزامی ریاست‌جمهوری و لوی سارنوالی را که بخاطر تصفیه‌ی شهرک‌های غیر قانونی، تثبیت ملکیت‌های دولتی غصب‌شده به بلخ آمده بودند، غیر قانونی می‌داند و آنها را متهم به قانون‌شکنی می‌کند.
آقای روح‌الله می‌گوید: «هیات‌های متذکره بدون در نظر گرفتن قانون  و حق قول‌اردوی 209 شاهین یک‌طرفه فیصله کرده است و ما به همان فرمان و امر وزیر صاحب دفاع پابندهستیم.»
همچنین زلمی ویسا قومندان قول‌اردوی 209 شاهین در شمال، در ماه ثور سال جاری در یک کنفرانس مطبوعاتی گفته بود: «ما توانستیم 650 جریب زمین را در ولسوالی دهدادی، 9500 جریب زمین را در شهرک حیرتان و 10 هزار جزیب زمین را در دوراهی حیرتان، از نزد زورمندان دوباره به‌دست بیاوریم.»
«کروکی» آمریت حفظ تاسیسات قول‌اردوی 209 شاهین نشان می‌دهد که هزاران جریب زمین دیگر نیز در این ساحه‌ها باید تحت تصرف این قومندانی در آورده شود.
اما آقای رضوی می‌گوید: «قول‌اردوی 209 شاهین هیچ‌گونه اسنادی قابل‌اعتبار و بنیادی را در رابطه به ادعای شان ملکیت شان در ساحات ولسوالی دهدادی، شهرک حیرتان و دوراهی حیرتان حاضر نتوانستند و بالاخره هیات‌های اعزامی فیصله کردند که قول‌اردوی 209 شاهین هیچ ملکیتی درین ساحه‌ها ندارد.»
هشدار والی بلخ
والی بلخ  در نامه‌ی شدیداللحنی که در ماه میزان سال جاری به ارگان‌های محل و دفتر ریاست‌جمهوری فرستاده شده نوشته است در صورتی که جلو کارهای غاصبانه‌ی قول‌اردوی 209 شاهین گرفته نشود، دروازه شهرک بندری حیرتان را خواهند بست و این کار عواقب بدی را به دنبال خواهد داشت.
انجنیر فرهاد، آمر خدمات اجتماعی ولایت بلخ و نماینده ولایت در مورد حل و فصل جنجال‌های زمین میان قول‌اردوی 209 شاهین و مردم، می‌گوید: «تاهنوز در جواب این نامه  از اداره ارگان‌های محل و ریاست‌جمهوری هیچ‌گونه واکنش و جوابی دریافت نکرده‌ایم.»
اما دفتر سخنگوی ریاست‌جمهوری ابراز می‌دارد که تااکنون چنین نامه‌ای را دریافت نکرده‌اند.
همچنین مسوولان ارگان‌های محل و اداره امور می‌گویند که چنین نامه‌ای را دریافت نکرده‌اند.
عبدالمالک صدیقی، معاون مالی و اداری ریاست مستقل ارگانهای محل در یک تماس تلیفونی به 8صبح گفت که تا هنوز چنین نامه‌ای را دریافت نکرده‌اند.
در همین حال، صادق مدبر، رییس اداره امور نیز اظهار می‌دارد که چنین نامه‌ای به آنها نرسیده است.
ولی ذبیح‌الله اختری، آمر بخش خدمات سکتوری ولایت بلخ ارسال این نامه را تایید کرده می‌گوید که این نامه را در ماه میزان سال جاری به آدرس ریاست‌جمهوری و ارگان‌های محل از طریق دفتر خدمات اجتماعی ولایت بلخ ارسال کرده‌اند.
مسوولان اداره اراضی افغانستان به بهانه تبدیل شدن رییس آن اداره و کوچ‌کشی از محل کنونی‌شان، از ارایه جواب خودداری کردند.
اما مسوولان در لوی‌سارنوالی کشمش زمین در ولایت بلخ میان قول‌اردوی 209 شاهین از یک جانب و  ریاست زراعت و باشندگان بلخ را از جانبی دیگر تایید می‌کنند.
یکی از مسوولان لوی‌سارنوالی افغانستان که نخواست نام فاش شود گفت که تحقیقات لوی‌سارنوالی در مورد کشمش‌های مالکیت زمین‌های تحت دعوا در ولایت بلخ جریان دارد.

غصب ده‌ها هزار جریب زمین توسط قول‌اردوی 209 شاهین در بلخ


سلسله گزارش‌های تحقیقی روزنامه 8‌صبح :گزارش پنجم                                      گزارشگر: مختاروفایی،ولایت بلخ
شماری از مالکان زمین‌ها و شهرک‌ها در ولایت بلخ و ریاست زراعت این ولایت ابراز می‌دارند که قول‌اردوی 209 شاهین، هزاران جریب زمین ملکیت‌های شخصی مردم و زمین‌های دولتی (علفچر) را  بدون طی مراحل قانونی در بلخ غصب کرده است.
مالکان زمین‌ها و ریاست زراعت بلخ مدعی‌اند که قول‌اردوی 209 شاهین در حالی زمین‌ها و شهرک‌های آنها را با توسل به زور غصب کرده است که مالکان این ملکیت‌ها، اسناد ملکیت شرعی و قابل اعتبار را در دست دارند.
اما مسوولان قول‌اردوی 209 شاهین اظهار می‌دارند که مطابق نقشه آنها، همه این زمین‌ها مربوط به وزارت دفاع است و بر علاوه، هزاران جریب زمین دیگر، از ملکیت وزارت دفاع، در نزد زورمندان است و آنها این زمین‌ها را دوباره مسترد خواهند کرد.
در ساحه‌ای که هم اکنون قول‌اردوی 209 شاهین در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ ساکن است، در ابتدا مقر فرماندهی فرقه‌ی 18 سابقه وزارت دفاع بود و ساحه‌های مربوط به این فرقه، 2150 جریب زمین بوده است، اما عده‌ای از باشندگان ولایت بلخ اظهار می‌دارند که حالا قول‌اردوی شاهین هزاران جریب زمین دیگر در اطراف و نواحی این ساحه را به زور غضب کرده است.
اما مقام‌های وزارت دفاع ملی در شمال، اظهارات باشندگان ولایت بلخ را نمی‌پذیرند.
برید جنرال روح‌الله، آمر حفظ تاسیسات وزاردت دفاع در شمال، ادعا می‌کند که این ساحه‌ها به نام وزارت دفاع، در ریاست کدستر و نقشه‌برداری ولایت بلخ ثبت می‌باشد و وزارت دفاع مالک قانونی این زمین‌ها است.
اما اداره‌ی کدستر ولایت بلخ می‌گوید نقشه‌ی کدستری ولایت بلخ نشان می‌دهد که قول‌اردوی 209 شاهین در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ، بجز از 2195 جریب زمین، هیچ زمینی دیگر ندارد.
محمدعارف هاشمی، رییس اداره کدستر بلخ، ابراز می‌دارد: «در سال‌های جنگ، گاه‌گاهی در بعضی ساحه‌ها پوسته‌های سیار از جانب قطعات وزارت دفاع ایجاد می‌شد، اما این زمین‌ها به هیچ‌وجه نمی‌تواند ملکیت وزارت دفاع گردد و تمام زمین‌های غصب‌شده و شهرک‌های از قبل فروخته شده، طبق نقشه  کدستری ولایت بلخ مال‌چر بوده که  مربوط وزارت زراعت می‌باشد.»
در طول چند سال گذشته دعوای مالکیت زمین، در بخش‌های مختلف ولایت بلخ، میان قول‌اردوی 209 شاهین از یک طرف و عده‌ای از باشندگان و ریاست زراعت بلخ از سوی دیگر جریان دارد، اما این جنجال‌ها تا هنوز با وجود اعزام چندین  هیات باصلاحیت از مرکز، حل نشده است.
این هیات‌ها نیز فیصله کرده‌اند که قول‌اردوی 209 شاهین، هزاران جریب زمین شخصی مالکان شهرک‌های همدرد، اویبلاق و کود و برق مزار شریف و هزاران جریب زمین دیگر از ملکیت‌های ریاست زراعت بلخ را در دوراهی حیرتان و شهرک حیرتان، غصب کرده است، اما مسوولان قول اردو، فیصله هیات‌های مرکز را نیز نمی‌پذیرند.
آمر حفظ تاسیسات وزاردت دفاع در شمال می‌گوید: «برای ما، دراین رابطه، فقط امر وزیر دفاع قانون می‌باشد.»
پروژه همدرد
در سمت غرب زیارت سخی، در مسیر دهدادی، شهرکی به نام همدرد بامساحتی نزدیک به پنج‌هزار جریب زمین ساخته شده است.
مسوولان شهرک از 5 هزار جریب زمین، اسناد شرعی در دست دارند؛ اما قول‌اردوی 209 شاهین هیچ مدرکی در دست ندارد تا نشان دهد این زمین‌ها ملکیت وزارت دفاع می‌باشد، باآن‌هم صد نمره‌زمین این شهرک، تحت تصرف قول‌اردوی 209 شاهین می‌باشد.
نجم‌الدین، مسوول پروژه همدرد، می‌گوید: «ما از پنج‌هزار جریب زمین، اسناد شرعی داریم و هیات تصفیه‌ای  که از سوی ریاست جمهوری و لوی‌سارنوالی به‌خاطر بررسی شهرک‌ها و پروژه‌های غیرقانونی و دولتی در بلخ آمده بودند، اسناد ما را قانونی دانستند و در حضور نماینده قول‌اردوی 209 شاهین، فیصله کردند که قول‌اردوی 209 شاهین نباید دیگر مزاحم کار این شهرک شود، اما مسوولان این قول‌اردو، وقعی به این فیصله‌ها نمی‌گذارند.‌»
یکی از اسناد دست‌داشته‌ی مالکان این شهرک چنین می‌نگارد: «اسامی نصرالدین همدرد ولد محمد‌عالم‌شاه به موجب حکم 451 مورخ 14/3/ 1372 مقام محترم ریاست‌جمهوری دولت اسلامی افغانستان و تصویب 110 مجلس اداری مقام محترم ولایت بلخ، موازی یک‌هزار هکتار زمین بکر و بایر واقع جنوب قریه‌ی شیر‌آباد ولسوالی دهدادی ولایت بلخ، به اساس قباله 60 بر 163 مورخ 2/ 6/ 1372 که بایع آن الحاج مولوی علم، والی ولایت بلخ بوده که به قیمت مجموعی «14562000» چهارده میلیون و پنج‌صد و شصت و دوهزار افغانی که پول متذکره قرار رسید 121 تحویل دافغانستان بانک گردیده و به قطعی خریداری نموده که حبه و دیناری به ذمه مشتری مذکور باقی نمانده است.»
هیاتی به اساس حکم 3528 وزارت زراعت و مالداری به  تاریخ 18/10/1387 به شمول کارشناس ارشد مقام ولایت بلخ در رابطه به پروژه همدرد توظیف شده بود که در پایان با ارایه یک گزارش این فیصله را کرد: «بالاثر استعلامیه 48 مورخ 30/11/1387 هیات تصفیه، از آمریت محترم تسهیلات انجنیری قوماندانی قول‌اردوی 209 شاهین از داشتن اسناد مدار حکم باطل‌کننده قباله متذکره که اثبات‌کننده ملکیت آن آمریت را ثابت کند، تقاضا شده که به دسترس هیات گذاشته نتوانسته است، بنا مطابق به ماده چهارم قانون تنظیم امور زمین‌داری، ملکیت مذکور ثابت بوده و ایجاب نمی‌کند که آمریت تسهیلات قول‌اردوی 209 شاهین مزاحمت در امور پیشبرد کاری مذکور کند.»
در اخیر این گزارش، امضای افراد زیر دیده می‌شود:
سید نظام‌الدین مسوول هیات تصفیه، انجنیر عبدالهادی نماینده ولایت بلخ، نجم‌الدین نماینده ریاست محکمه، نماینده کدستر و دو امضای دیگر.
هم‌چنان هیاتی دیگری از سوی مقام ولایت بلخ، با حضور نماینده‌ی قول‌اردوی 209 شاهین، اسناد این شهرک را بررسی کرد و مالکان این شهرک را ذی حق دانست، اما با این‌همه قول‌اردوی 209 شاهین بارها در کار ساخت و ساز این شهرک مزاحمت کرده است.
آقای روح‌الله، آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، می گوید: «در سال‌های 1352 این ساحه‌ها «به شمول شهرک همدرد» به‌نام وزارت دفاع  «کروکی» شده که اسناد آن در کدستر ولایت بلخ موجود می‌باشد و برای ما از وزارت دفاع فرمان داده شده که از این ساحه‌ها را محافظت کنیم.»
اما آقای هاشمی، رییس کدستر ولایت بلخ، با رد ادعای روح‌الله، می‌افزاید: «بجز از 2150 جریب زمین که ساحه همان فرقه‌ی 18 سابق وزارت دفاع می‌باشد، هیچ زمینی در کدستر ولایت بلخ، به‌نام وزارت فاع در این ساحه قید نشده است.‌«
هم‌چنان سیدعلی‌آقا رضوی، آمر بخش اراضی ریاست زراعت بلخ، می‌گوید: «ساحاتی را که وزارت دفاع ادعا دارد، چند سال قبل بدون طی مراحل قانونی «کروکی»  کرده که خلاف قانون می‌باشد.»
قول‌اردوی 209 شاهین اسنادی را که در این رابطه در دست دارد، یک نقشه‌ی کدستری و امر وزارت دفاع در رابطه به حفظ این ساحه‌ها می‌باشد.
مسوول شهرک همدرد می‌گوید که آزار و اذیت قول‌اردوی 209 شاهین باعث شده تا  کار ساخت و ساز این شهرک عقب بماند و مردم از ترس این که خریداران قبلی اذیت شده‌اند، در این شهرک زمین نمی‌خرند.
شهرک اویبلاق
در ساحه دوصد جریب زمین در ولسوالی دهدادی واقع در شمال شهر مزار شریف، شهرکی به‌نام «اویبلاق» ساخته شده است و اسناد دست‌داشته‌ی اهالی این شهرک  نشان می‌دهد که آنها در سال 1371 این زمین‌ها را از دولت خریداری کرده‌اند.
ریاست زراعت و آبیاری ولایت بلخ، مدارک دست‌داشته‌ی مالکان این شهرک را تایید می‌کند.
در اسناد دست‌داشته‌ی مالکان این شهرک که امضای مسوولان ریاست زراعت نیز دیده می‌شود چنین آمده است: «در سال 1371 نظر به پیشنهاد یک‌تعداد خانواده‌های بی‌سرپناه ولسوالی «چهار کنت» ولایت بلخ، به خاطر خرید زمین، نظر به احکام مقام محترم ولایت بلخ و تصویب 217 مورخ 25/9 /1371  مجلس اداری مقام ولایت بلخ، توسط هیات مختلط ادارات دولتی بلخ، موازی دوصد جریب زمین، در ولسوالی دهدادی ولایت بلخ به  این مردم داده شده که قیمت یک جریب «یک هزار و پنج‌صد افغانی» قرار آویز 37 مورخ 17/ 10 / 1371به حساب واردات دولت تحویل شد.»
مول‌الدین، رییس شهرک اویبلاق می‌گوید: «هم اکنون 35 جریب زمین این شهرک تحت تصرف قول‌اردوی 209 شاهین می‌باشد و آنها در صدد استند که همه‌ی این شهرک را تصرف کنند.»
به گفته‌ی مقام‌های ریاست زراعت، آبیاری و مالداری ولایت بلخ، هیات تصفیه که به امر رییس‌جمهور و دادگاه عالی کشور به‌خاطر بررسی قضایای زمین از مرکز به ولایت بلخ آمده بود، بعد از تحقیق و جمع‌آوری اسناد و مدارک از ادارات مربوطه، به این نتیجه رسید که ادعای قول‌اردوی 209 شاهین در رابطه به این شهرک بی‌اساس بوده و هیچ اسناد موثق قانونی ندار.
به گفته این مقام‌ها، هیات تصفیه، ادعای قول‌اردوی 209 شاهین را «زورگویی» دانسته است و مدارک دست‌داشته‌ی اهالی این شهرک را قانونی تثبیت کردند.
در بخشی از گزارش هیات فرستاده از مرکز راجع به این شهرک آمده است: «به اسم قوماندانی قول‌اردوی 209 شاهین، کدام قطعه زمین در این ساحه ( شهرک اویبلاق) قیدیت ندارد و اجرات قول‌اردوی 209 شاهین صرف جنبه زورمندانه داشته و کدام قانونیت ندارد.»
پس از فیصله‌ی هیات تصفیه  در سال‌های بعد،  به اثر مداخلات قول‌اردوی 209 شاهین و شکایات پی‌هم اهالی این شهرک به ارگان‌های دولتی، به نقل از مکتوب 811 بر 389  ریاست زراعت بلخ، لوی‌سارنوالی افغانستان در مکتوب نمبر 6013 بر 2305 تاریخ 10/16 1389 نیز با تاکید بر فیصله‌ی هیات فرستاده‌شده‌ی قبلی، قول‌اردوی 209 شاهین را مالک این ساحات ندانسته و خواهان توقف اذیت و آزار مردم از جانب این قول اردو شده است.
در مکتوب نمبر 1688 مورخ 23/8/1389 والی بلخ، پس از بررسی‌های هیات مرکزی و هیات ولایت بلخ، به قول‌اردوی 209 شاهین نوشته است: «اهالی شهرک اویبلاق هم از لحاظ قانونی و هم از ملاحظات بشردوستانه کاملا در ساحه ذی‌حق استند و خواهشمندیم که دیگر منسوبین قول‌اردوی 209 شاهین مزاحم کار و زندگی این مردم نشوند.»
اما آقای روح‌الله، فیصله هیات‌های مرکزی و ولایتی را رد  و از مکتوب والی بلخ نیز اظهار بی‌خبری می‌کند.
در آخرین مکتوبی که با شماره 1997  و به تاریخ 5/8/1390 از سوی مقام ولایت بلخ به قول‌اردوی 209 شاهین فرستاده شد، از لت و کوب دو خانم و زندانی کردن 5 تن از اهالی این شهرک توسط افراد قول‌اردو، با استفاده از زور و سلاح نیز یاد‌آوری شده و در ضمن از قوماندانانی قول‌اردوی 209 شاهین خواسته شده است تا جلو افراد «بی‌بند و باری» همچون «قوماندان غلام»، یکی از منسوبان قول‌اردوی 209 شاهین، گرفته شود.
باشندگان شهرک اویبلاق می‌گویند که افراد قول‌اردو حتا مانع ساختن مسجد در این شهرک و «گل ماله زدن» بام‌های مردم آن شده‌اند.
مقیم‌شاه، یک‌تن از باشندگان این شهرک، می‌گوید: «دریک شب بارانی خواستم بر پشت بام خانه‌ام پلاستیک بکشم تا خانه‌ام چکک نکند، اما از سوی افراد پوسته‌ی قول‌اردوی 209 شاهین بالایم فیر شد و مرا تهدید به کشتن کردند.»
به گفته‌ی اهالی این شهرک، سه‌ماه قبل، قوماندان غلام، یکی از منسوبان قول‌اردو، با جمعی از عساکرش بالای این شهرک با بیلدوزرها یورش برده بیش از 25 در بند حویلی را تخریب کردند، مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند و پنج تن از بزرگان و موسفیدان این شهرک را به مدت 15 روز در قول‌ارود زندانی کردند که پس از تظاهرات و شکایت دسته‌جمعی اهالی این شهرک، با کمک نمایندگان شورای ولایتی آزاد شدند.
باشندگان این شهرک، یک فلم ویدیویی را به دسترس روزنامه 8صبح قرار دادند که در آن یکی از افرادی که در آن زمان لت‌وکوب شده بود، دختر جوانی  است که صورتش از ضرب لت و کوب،  کبود شده و به گفته‌ی خودش  دستش نیز شکسته است.
این دختر جوان به روزنامه 8صبح گفت که افراد قول‌اردو تعدادی از زنان و مردان این شهرک را به شمول خودش لت و کوب کرده‌اند.
خانم دیگری که به گفته‌ی خودش، شوهرش را منسوبان قول‌اردوی 209 شاهین در داخل مقر قول اردو زندانی کرده بودند، می‌گوید: «زمانی‌که افراد قول‌اردو می‌خواستند خانه‌های ما را ویران کنند، شوهرم نزد قومندان آنها رفت و خواهش کرد خانه‌های ما را خراب نکنند، اما آن‌ها بدون کدام پرسش شوهرم را مورد لت و کوب قرار دادند، زمانی که من خواستم از شوهرم دفاع کنم، از موهایم گرفته و مرا دور انداختند و بعدا با قنداق تفنگ به سرم زدند.»

جمعه‌بای، از دیگر اهالی این شهرک است که به اثر لت و کوب افراد قول‌اردوی 209 شاهین  از ناحیه کمر آسیب جدی دیده و شل شده است و اکنون  به کمک عصا راه می‌رود.
وی می‌گوید: «من هم به‌خاطر دفاع از خانه‌ام توسط افراد قول‌اردوی 209 شاهین به این روز افتادم.»
اما آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، ادعای باشندگان شهرک اویبلاق را رد می‌کند.
او در حالی‌که عکس یکی از سربازانش را نشان می‌دهد که یک طرف رویش خون‌آلود است، می‌گوید: «آنها با سلاح مجهز بودند و به افرادم حمله‌ور شدند.»
اما مول‌الدین می‌گوید: «آمریت تاسیسات قول‌اردوی 209 شاهین ضمن این‌که در این چند سال باعث آزار و اذیت مردم این شهرک شده، نمی‌گذارد که این شهرک ساخت و ساز شود و این باعث گردیده است که تعدادی از خانواده‌ها ازاین اذیت وآزار به ستوه بیایند و خانه‌های‌شان را رها کنند و به جاهای دیگری پناه ببرند.»
شهرک کود و برق
این شهرک در نزدیکی ریاست ترانسپورت فابریکه کود و برق موقعیت دارد که 250 جریب زمین را احتوا می‌کند و قبلا ملکیت وزارت زراعت بوده، اما در سال 1368  بین وزرات زراعت و معادن و صنایع وقت از مجرای قانونی به کارگران کار خانه‌ی کود و برق ولایت بلخ فروخته شده است.
در سال 1385، قول‌اردوی 209 شاهین این ساحه را تصرف کرده و در بدل آن به همین اندازه زمین، در یک کیلو متری فابریکه کود و برق از ملکیت‌های وزارت زراعت را به مردم تقسیم کرده است.
حسن‌خان کامران، نماینده‌ی اهالی این شهرک از ارایه‌ی معلومات بیشتر در این مورد خود‌داری کرد اما گفت: «ما فعلا همراه قول‌اردو کدام جنجال نداریم و معلومات بیشتر را باید از ریاست زراعت به‌دست بیاورید.»
سید‌علی‌آقا رضوی، آمر بخش اراضی ریاست زراعت این کار قول‌اردوی 209 شاهین را غیر‌قانونی و غاصبانه می‌داند.
او فقط به صورت شفاهی می‌گوید که هیات تصفیه‌ی مرکز، توزیع و تصرف ملکیت‌های وزارت زراعت، از جمله شهرک کود و برق، توسط قول‌اردوی 209 شاهین را غیرقانونی دانسته است.
غصب زمین در دوراهی شهرک حیرتان
در منطقه دوراهی حیرتان، 50 هزار جریب زمین غصب شده است و هیات تصفیه مرکز تفکیک کرده‌‌ است که از میان 50 هزار جریب زمین، 10 هزار جریب آن توسط قول‌اردوی 209 شاهین غصب شده است.
هیاتی از طرف دفتر معاونیت اول ریاست‌جمهوری به ترکیب نمایندگان ستره‌محکمه، وزارت‌های مالیه، انرژی و آب، ریاست عمومی کارتوگرافی تحت نظر وزارت زراعت و مالداری، جهت تصفیه موازی پنجاه هزار جریب زمین واقع دوراهی حیرتان به تاریخ 13/6/1386 به ولایت بلخ اعزام شده بود.
این هیات در گزارش کاری آنها در مکتوب شماره 44149 به تاریخ 13/6/1386 به مقام ولایت بلخ نوشته است: «اراضی‌ای که در دوراهی شهرک حیرتان غصب شده، پنجاه هزار جریب زمین می‌باشد که از این میان ده‌هزار جریب زمین را قول‌اردوی 209 شاهین غصب کرده است.»
به ادامه آمده است: تمام ساحاتی که هم اکنون در دوراهی شهرک حیرتان تحت تصرف افراد و اشخاص می‌باشد، مربوط وزارت زراعت است و به صورت غیرقانونی تصرف شده است.»
گزارش افزوده است: «این زمین‌ها در میان سال‌های 1374 تا 1377  از طریق ادارات محلی بدون استیذان مقامات ذی‌صلاح و در نظرگرفتن قانون، به افراد و اشخاص توزیع شده و هیچ‌گونه طی مراحل قانونی املاک در نظر گرفته نشده است.»
در آخر گزارش هیات تصفیه امضا این افراد دیده می‌شود: محمدشاه حیدری آمر گروپ تصفیه، صفت‌الله نماینده وزارت مالیه، محمد معروف و محمد نسیم نماینده‌های ریاست کدستر، شرف‌الله نماینده ریاست ترویج، محمدامین نماینده وزارت انرژی و آب، عظیم، مسوول تصفیه و نجم‌الدین نماینده ستره‌محکمه.
همچنان در پایان گزارش این هیات امضای والی بلخ نیز دیده می‌شود.
آقای رضوی می‌گوید: «قول‌اردوی 209 شاهین در دوراهی شهرک حیرتان حتا یک جریب زمین هم ندارد و ادعای شان ظالمانه و غاصبانه است.»
غصب زمین در شهرک حیرتان
قول‌اردوی 209 شاهین در شهرک بندری حیرتان نیز در 19 نقطه، 9624 جریب زمین مربوط به وزارت زراعت را غصب کرده است.
به‌خاطر حل این موضوع به تاریخ 2/10/1387 به اثر پیشنهاد ریاست زراعت و مالداری ولایت بلخ هیاتی از مرکز اعزام شده بود.
هیات در گزارش خویش نوشته است: «ما با حضور داشت نمایندگان قول‌اردوی 209 شاهین ساحه‌های تحت دعوا را بررسی نمودیم و ذریعه استعلامیه شماره 7 مورخ 30/10/1387 از آمریت محترم تسهیلات انجنیری گارنیزیون قوماندانی قول‌اردوی 209 شاهین تقاضا به عمل آمد، تا هرنوع اسنادی مدار حکم طی مراحل شده مبنی بر توزیع و انتقال ساحه‌های متذکره را که داشته باشند، غرض ملاحظه به هیات ارایه بدارند که درجواب استعلام هیات، صرف از کلمه «ذوالیدی» (مالک  یا صاحب) تذکر داده‌اند و دیگر کدام اسناد مدار حکم شرعی و قانونی که ثابت‌کننده‌ی ملکیت وزارت دفاع باشد، ارایه نتوانستند.»
به نقل از این گزارش، قول‌اردوی 209 شاهین در شهرک حیرتان هزار‌ها جریب زمین مربوط به وزارت زراعت را به اشخاص و موسسات بدون طی مراحل و مد نظرگرفتن قانون، به اجاره داده است.
هیات در گزارش می‌نویسد: «ذریعه‌ی استعلامیه 47 مورخ 20/10/1387 هیات از مدیریت عقد قرار دادها در مورد تاریخ عقد قرارداد، شهرت اجاره‌دهنده، شهرت اجاره‌گیرنده، حجم پولی ماهانه و سالانه‌، کاپی قراردادها و... طالب معلومات شدند که باوجود تقاضای مکرر، حاضر به ارایه جواب نگردیده‌اند.»
در گزارش آمده که قول‌اردوی 209 شاهین ساحات عصب‌شده ضرورت ندارد و آمریت تسهیلات قول‌اردوی 209 شاهین این ساحه‌ها را از طریق خود به افراد و شرکت‌ها برخلاف قانون  به اجاره می‌دهد.
در آخیر گزارش امضای این افراد موجود است: محمدعمر آمر گروپ تصیفه، سیدنظام‌الدین مسوول تصفیه، عبدالهادی مسوول اداری، محمد معروف و محمد نسسیم نماینده‌های کدستر در شمال، انجنیر عبدالهادی نماینده مقام ولایت بلخ، عبدالمجید نماینده‌ آبیاری ولایت بلخ و قاضی نجم‌الدین نماینده ریاست محکمه بلخ.
اما آقای روح‌الله، آمر بخش حفط تاسیسات قول‌اردوی 209 شاهین در شمال، می‌گوید: «مالک اصلی ملکیت‌ها در شهرک حیرتان و دوراهی حیرتان وزارت دفاع می‌باشد، این زمین‌ها قبلا توسط زورمندان غصب گردیده بود که هم اکنون ما آن‌را دوباره به‌دست آوردیم.»
او ادامه می‌دهد که هنوز هم تعدادی از ملکیت‌های این وزارت تحت تصرف زورمندان می‌باشد، اما ریاست زراعت ولایت بلخ، این ادعای قول‌اردوی 209 شاهین را رد کرده می‌گوید که زورمند، در اصل خود قول‌اردوی 209 شاهین است که قانون را نمی‌شناسد.
آقای رضوی، آمر بخش اراضی و املاک ریاست زراعت بلخ گفت که در شهرک حیرتان، این قول اردو دارای 200 جریب زمین قانونی می‌باشد و بقیه‌اش زمین‌های دولتی است که غصب کرده‌اند.
نمایندگان شورای ولایتی بلخ
نمایندگان شورای ولایتی بلخ ادعای قومندانی قول‌اردوی 209 شاهین را در رابطه به زمین‌ها و شهرک‌ها در ولسوالی دهدادی و شهرک حیرتان بی‌اساس می‌دانند.
قاری بایجان، یک‌تن از وکلای شورای ولایتی بلخ، می‌گوید: «ما با هیاتی که در ترکیب آن از تمام ادارات دولتی بلخ به شمول نماینده‌ی قول‌اردوی 209 شاهین حضور داشت، پس از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدیم که در ساحه‌های تحت دعوا، کدام قطعه زمین به‌نام قول‌اردوی 209 شاهین قیدیت ندارد و پس از این نباید منسوبان این قول اردو مانع کار و زندگی  مردم شوند.»
او گفت که در این فیصله، نماینده‌ی قول‌اردوی 209 شاهین نیز امضا کرده و مورد قبول همه قرار گرفته است، اما باز هم دیده می‌شوند که آنها به تاخت و تاز بالای ملکیت‌های مردم می‌پردازند.
رییس‌خالق، نماینده‌ی دیگری شورای ولایتی بلخ می‌گوید: «قومندانی قول‌اردوی 209 شاهین بیش از پنجاه هزار  جریب زمین مالچر را در نقاط مختلف ولایت بلخ که ملکیت اشخاص و دولت می‌باشد، بدون کدام اسناد و مدارک، غصب کرده است.»
این نماینده‌ی شورای ولایتی بلخ، قول‌اردوی 209 شاهین را به زورگویی و قوم‌گرایی متهم می‌کند و می‌گوید: «قوماندان قول‌اردوی 209 شاهین به تصمیم‌های نمایندگان شورای ولایتی و مردم احترام قایل نیست، بدون  امضای رییس‌جمهور هیچ امری برایش پذیرفتنی نیست».
نماینده ولایت بلخ
انجنیر عبدالهادی آمر خدمات اجتماعی ولایت بلخ که از طرف والی بلخ موظف به حل منازعه زمین میان قول‌اردوی 209 شاهین و مردم است، می‌گوید: « ما و هیات اعزامی ریاست‌جمهوری و لوی‌سارنوالی، بعد از بررسی به این نتیجه رسیدیم که شهرک‌های همدرد و اویبلاق اسناد شرعی در دست دارند  و قول اردو هیچ‌گونه حق مداخله را ندارد.»
انجنیر هادی می‌افزاید که در شهرک حیرتان و دوراهی حیرتان نیز ده‌ها هزار جریب زمین به گونه‌ی غیرقانونی توسط قول‌اردوی 209 شاهین غصب شده است.
قول‌اردوی 209 شاهین
برید جنرال روح‌الله، آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، می‌گوید: «ساحاتی که ما فعلاً در اختیار داریم و ساحه‌هایی که تاهنوز تسلیم نشده‌ایم، مطابق «کروکی» وزارت دفاع، ملکیت این وزارت است.»
آمر حفظ تاسیسات وزارت دفاع در شمال، اجرااتی را که مولوی علم، والی وقت بلخ   در سال‌های 1371 انجام داده بود، غیر قانونی دانسته می‌گوید: «در آن زمان افراد جهادی به قسم غیر قانونی در منطقه حاکم بوده و  این زمین‌ها را به‌طور خود سر به مردم توزیع کرده‌اند.»
دراین حال، یکی از سارنوالان سابق یکی از محاکم بلخ که نخواست نامش فاش شود می‌گوید: «چند سال قبل از سوی دفتر ریاست‌جمهوری مکتوبی عنوانی محاکم آمد که در آن گفته شده بود که از سال‌های پیروزی مجاهدین تا به حاکمیت طالبان، والیانی که از سوی ریاست‌جمهوری به سمت والی بلخ مقرر شده بودند، همه اجراآت شان قانونی می‌باشد و آن عده والیانی که از سوی شورای نظامی صفحات شمال مقرر شده بودند، اجراات شان غیر قانونی می‌باشد.»
او گفت که در آن زمان  برهان‌الدین ربانی، رییس جمهور کشور بود و مولوی علم را او به حیث  والی بلخ مقرر کرده بود.
ریاست اداره امور در حالی که جواب روشنی نمی‌دهد، اظهار می‌دارد که شماری از کارکرد‌های والیان دوران حکومت مجاهدین و طالبان قانونی شمرده شده‌اند.
یکی از دستیاران صادق مدبر، رییس اداره امور که تلیفون همراه او را جواب داد، گفت: «در مورد برخی از اجراات والی‌های دوران طالبان و حکومت مجاهدین رییس جمهور فرمان‌هایی داده است.»
اما او مشخص نکرد که این موارد کدام‌هااند.
اما آمر حفظ  تاسیسات وزارت دفاع در شمال تمام فیصله‌های هیات اعزامی ریاست‌جمهوری و لوی سارنوالی را که بخاطر تصفیه‌ی شهرک‌های غیر قانونی، تثبیت ملکیت‌های دولتی غصب‌شده به بلخ آمده بودند، غیر قانونی می‌داند و آنها را متهم به قانون‌شکنی می‌کند.
آقای روح‌الله می‌گوید: «هیات‌های متذکره بدون در نظر گرفتن قانون  و حق قول‌اردوی 209 شاهین یک‌طرفه فیصله کرده است و ما به همان فرمان و امر وزیر صاحب دفاع پابندهستیم.»
همچنین زلمی ویسا قومندان قول‌اردوی 209 شاهین در شمال، در ماه ثور سال جاری در یک کنفرانس مطبوعاتی گفته بود: «ما توانستیم 650 جریب زمین را در ولسوالی دهدادی، 9500 جریب زمین را در شهرک حیرتان و 10 هزار جزیب زمین را در دوراهی حیرتان، از نزد زورمندان دوباره به‌دست بیاوریم.»
«کروکی» آمریت حفظ تاسیسات قول‌اردوی 209 شاهین نشان می‌دهد که هزاران جریب زمین دیگر نیز در این ساحه‌ها باید تحت تصرف این قومندانی در آورده شود.
اما آقای رضوی می‌گوید: «قول‌اردوی 209 شاهین هیچ‌گونه اسنادی قابل‌اعتبار و بنیادی را در رابطه به ادعای شان ملکیت شان در ساحات ولسوالی دهدادی، شهرک حیرتان و دوراهی حیرتان حاضر نتوانستند و بالاخره هیات‌های اعزامی فیصله کردند که قول‌اردوی 209 شاهین هیچ ملکیتی درین ساحه‌ها ندارد.»
هشدار والی بلخ
والی بلخ  در نامه‌ی شدیداللحنی که در ماه میزان سال جاری به ارگان‌های محل و دفتر ریاست‌جمهوری فرستاده شده نوشته است در صورتی که جلو کارهای غاصبانه‌ی قول‌اردوی 209 شاهین گرفته نشود، دروازه شهرک بندری حیرتان را خواهند بست و این کار عواقب بدی را به دنبال خواهد داشت.
انجنیر فرهاد، آمر خدمات اجتماعی ولایت بلخ و نماینده ولایت در مورد حل و فصل جنجال‌های زمین میان قول‌اردوی 209 شاهین و مردم، می‌گوید: «تاهنوز در جواب این نامه  از اداره ارگان‌های محل و ریاست‌جمهوری هیچ‌گونه واکنش و جوابی دریافت نکرده‌ایم.»
اما دفتر سخنگوی ریاست‌جمهوری ابراز می‌دارد که تااکنون چنین نامه‌ای را دریافت نکرده‌اند.
همچنین مسوولان ارگان‌های محل و اداره امور می‌گویند که چنین نامه‌ای را دریافت نکرده‌اند.
عبدالمالک صدیقی، معاون مالی و اداری ریاست مستقل ارگانهای محل در یک تماس تلیفونی به 8صبح گفت که تا هنوز چنین نامه‌ای را دریافت نکرده‌اند.
در همین حال، صادق مدبر، رییس اداره امور نیز اظهار می‌دارد که چنین نامه‌ای به آنها نرسیده است.
ولی ذبیح‌الله اختری، آمر بخش خدمات سکتوری ولایت بلخ ارسال این نامه را تایید کرده می‌گوید که این نامه را در ماه میزان سال جاری به آدرس ریاست‌جمهوری و ارگان‌های محل از طریق دفتر خدمات اجتماعی ولایت بلخ ارسال کرده‌اند.
مسوولان اداره اراضی افغانستان به بهانه تبدیل شدن رییس آن اداره و کوچ‌کشی از محل کنونی‌شان، از ارایه جواب خودداری کردند.
اما مسوولان در لوی‌سارنوالی کشمش زمین در ولایت بلخ میان قول‌اردوی 209 شاهین از یک جانب و  ریاست زراعت و باشندگان بلخ را از جانبی دیگر تایید می‌کنند.
یکی از مسوولان لوی‌سارنوالی افغانستان که نخواست نام فاش شود گفت که تحقیقات لوی‌سارنوالی در مورد کشمش‌های مالکیت زمین‌های تحت دعوا در ولایت بلخ جریان دارد.

۳۰ دی ۱۳۹۰

گلبدین حکمتیار بجای محمد قسیم فهیم !

شبکه اطلاع رسانی افغانستان:
گفته شده است که یک خط ارتباط مستقیم میان حامد کرزی و گلبدین حکمتیار دایر شده است تا این دونفر بطور مستقیم و بدون واسطه و یا شرکت مخابراتی خاص ، یا یکدیگر گفتگو داشته باشند.
در این خط مستقیم مطالبی بین این دونفر رد و بدل شده است که دیگران از آن بی خبر بوده و صرفا چند معدود به این گفتگو ها درسترسی دارند.
در همین حال ، یک منبع تایید نشده از حزب اسلامی برهبری گلبدین حکمتیار ، به شبکه اطلاع رسانی افغانستان ایمیل فرستاده و ادعا کرده است که مذاکرات پیرامون مصالحه حزب اسلامی با دولت افغانستان ادامه دارد و قرار شده است که دولت تا زمان پایان دوره ریاست جمهوری حامد کرزی ، پست معاونیت اول ریاست جمهوری را به نماینده رسمی و تام الاختیار گلبدین حکمتیار وا گذار کند و بعد از پایان دوره ریاست جمهوری حامد کرزی شخص گلبدین حکمتیار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهد کرد هرچند این خبر از منبع رسمی تایید نشده است اما گمانه زنی ها پیرامون این موافقه جریان دارد و اطرافیان رییس جمهور کرزی نیز بر این روند تاکید دارند.
همچنین این منبع افزوده است که همین اکنون حزب اسلامی دو وزارت و چندین پست ریاست را در دولت اقای کرزی برعهده دارد و هیچ شاخه از این حزب جدا نشده همه انها نیروهای حزب اسلامی محسوب می شوند.
در همین حال بسیاری از اطرافیان جناب کرزی عقیده دارند که با روی کار آمدن حزب اسلامی ، فساد اداری و نا امنی ها از کشور دور خواهد شد.
چنانچه این خبر راست باشد ، باید فاتحه تاجیک ها و طرفداران محمد قسیم فهیم معاون اول رییس جمهور را خواند و دولت را دو دسته به یک قوم خاص و اطرافیان جناب کرزی تحویل داد. هرچند مردم دل خوشی از روی کار بودن دیگر اقوام هم نداشته اند.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...