۱۶ بهمن ۱۳۹۰

افزایش چهارده درصدی بودجه سال ۱۳۹۱ افغانستان

بی بی سی
عمر زاخیلوال، وزیر مالیه افغانستان
آقای زاخیلوال گفت که بیشترین مصرف در بودجه عادی، مربوط بخشهای امنیت و معارف می شود
وزیر مالیه (دارایی) افغانستان از افزایش چهارده درصدی بودجه عادی برای سال مالی ۱۳۹۱ خورشیدی خبر داده است.
عمر زاخیلوال، که طرح بودجه سال مالی ۱۳۹۱ را به مجلس سنای افغانستان ارایه می کرد، گفت که یک علت اصلی افزایش بودجه، بیشتر شدن نیروهای امنیتی افغانستان و همچنین کارمندان بخش آموزش و پرورش و تحصیلات عالی افغانستان است.
آقای زاخیلوال گفت که مجموع بودجه عادی برای سال پیش رو، بیش از یکصد و سی و چهار میلیارد افغانی (بیش از ۲.۷ میلیارد دلار) است که حدود هفتاد و شش درصد آن صرف پرداخت حقوق کارمندان ادارات دولتی می شود.
آقای زاخیلوال گفت: "افزایش مصارف امنیتی، سرمایه گذاری در بخش معارف (آموزش و پرورش) و تحصیلات عالی، از فشارهای عمده بر بودجه عادی سال ۱۳۹۱ است."
او افزود: "افزایش سه هزار نفر سرباز ارتش، بیست هزار پلیس محلی جدید، و مصارف بیش از بیست و سه هزار پلیس ملی که هفده هزار آن در جریان سال ۱۳۹۰ جذب شدند، بر بودجه تاثیر داشته است."
علاوه بر این، به گفته وزیر مالیه افغانستان، پنج هزار و پنجصد نفر بر تعداد کارمندان اداره امنیت ملی افغانستان و حدود دوازده هزار نفر بر تعداد معلمان مکاتب و دانشگاه ها اضافه شده است که پرداخت حقوق آنها نیز شامل بودجه عادی سال جدید می شود.
آقای زاخیلوال گفت که پنجاه و هفت درصد کل بودجه عادی افغانستان، مربوط به مصارف بخش امنیتی می شود و حدود هفده درصد آن به بخش آموزش و پرورش اختصاص یافته است.
وزیر مالیه افغانستان همچنین گفت که کاهش حضور نیروهای بین المللی در افغانستان، باعث می شود که دولت افغانستان مسئولیت بیشتری را در زمینه مصارف خود برعهده گیرد.
به گفته آقای زاخیلوال، در حال حاضر حدود چهل و دو درصد بودجه عادی افغانستان از کمک های خارجی تامین می شود.
مجلس سنای افغانستان براساس قانون اساسی، پانزده روز فرصت دارد تا طرح بودجه را ارزیابی کند. در صورت تائید سنا، این طرح به مجلس نمایندگان می رود.
مجلس نمایندگان افغانستان در هفته های اخیر، حکومت را در مورد چگونگی مصرف بودجه توسعه ای سال ۱۳۹۰ خورشیدی، زیر فشار قرار داده است.
این مجلس گزارش کرده که بسیاری از وزارت خانه ها، نتوانسته اند بیشتر از چهل درصد بودجه توسعه ای خود را مصرف کنند.
برخی از اعضای مجلس نمایندگان هشدار داده اند که اعضای کابینه را در مورد چگونگی مصرف بودجه توسعه ای، استیضاح خواهند کرد.

ایران از پرتاب یک ماهواره کوچک به فضا خبر داد

بی بی سی
آرم سازمان فضایی ایران
ایران در سال‌های اخیر بودجه زیادی برای برنامه‌های تحقیقات فضایی اختصاص داده است
خبرگزاری‌های ایران از پرتاب موفقیت آمیز یک ماهواره کوچک برای تحقیقات مربوط به هواشناسی و حوادث طبیعی خبر دادند.
بر اساس گزارش‌هایی که روز جمعه ۱۴ بهمن، سوم فوریه منتشر شد، این ماهواره که "نوید علم و صنعت" نامیده شده است پنجشنبه شب به جو زمین پرتاب شد.
حمید فاضلی، رئیس سازمان فضایی ایران به ایرنا، گفت: این ماهواره به وزن ۵۰ کیلوگرم و در زاویه انحراف مداری ۵۵ درجه قرار دارد و از کلاس ماهواره‌های میکرو (کوچک) است.
قرار است این ماهواره برای مدت دو ماه در جو زمین قرار گیرد.
آقای فاضلی گفت که موشک "سفیر" که این ماهواره را به فضا حمل کرده است، بیست درصد قوی‌تر از موشک‌هایی است که پیش‌تر برای ارسال دو ماهواره "امید" و "رصد" استفاده شده بود.
این موشک که "سفیر بی" نامیده شده است توسط سازمان هوافضای وزارت دفاع و پشتيبانی نيروهای مسلح ایران "توسعه يافته است".
به گفته آقای فاضلی قرار است این ماهواره هر نود دقیقه یک بار دور زمین بچرخد و دوربین نصب شده روی آن عکس‌هایی از ایران را با کیفیت بالا به پنج ایستگاه زمینی در شهرهای ماهدشت كرج، تبريز، قشم، بوشهر و مشهد ارسال کند.
آقای فاضلی گفت: "این ماهواره دارای کاربردهای مختلف در حوزه‌های جوی و علوم هواشناسی، مدیریت بلایای طبیعی، بررسی رطوبت و دمای هوا و مواد شیمیایی جو، بادها، برف، باران و اقیانوس‌ها است."
این ماهواره سومین ماهواره کوچکی است که ایران در طول سال‌های گذشته به فضا فرستاده است و به گفته مقامات ایران، مانند دو ماهواره رصد و امید، به طور کامل در داخل ایران طراحی و ساخته شده است.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه، کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و حمید فاضلی، رئیس سازمان فضایی این کشور در اتاق فرمان پرتاب این ماهواره حضور داشتند.
آقای احمدی‌نژاد هنگام صدور فرمان پرتاب این ماهواره گفت: "امیدورام این اقدام، نوید بخش دوستی بیشتر برای همه بشریت باشد."
پیش تر مقامات دولت ایران اعلام کرده‌ بودند که برای فرستادن فضانورد به مدار زمین برنامه‌ای ده ساله در دست اجرا دارند و دستاوردهایی از این قبیل را به عنوان نشانه شکست تحریم های بین المللی قلمداد کرده اند.

'با ۲۰۰ گلوله هواپیمای حامل ریگی را مجبور به نشستن کردیم'

بی بی سی
بازداشت عبدالمالک ریگی
دو سال پیش تلویزیون دولتی ایران تصاویری از بازداشت عبدالمالک ریگی پخش کرد
یک مقام نظامی ایران در تشریح جزئیات مربوط به دستگیری عبدالمالک ریگی، که دو سال پیش در یک هواپیمای مسافربری متعلق به قرقیزستان انجام شده بود، از شلیک به این هواپیما خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، سرتیپ حسین چیت‌فروش، معاون فرمانده نیروی هوایی ارتش ایران در سخنرانی، جزئیات تازه‌ای از نحوه وادار کردن هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی، رهبر پیشین جنبش مقاومت ملی ایران (جندالله) را اعلام کرد.
دو سال پیش، در روز ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ (۴ اسفند ۱۳۸۸) وزارت اطلاعات ایران اعلام کرد که عبدالمالک ریگی در هواپیمایی که از دوبی عازم قرقیزستان بوده است، شناسایی و پس از وادار کردن هواپیما به فرود در ایران او را دستگیر کرده‌اند.
آقای چیت‌فروش گفته که آن زمان نیروهای امنیتی به نیروی هوایی ایران اعلام کردند که هواپیمایی که قرار بود از فضای ایران عبور کند حامل "یکی از اشرار" است و باید متوقف شود.
او درباره جزئیات فرود این هواپیما گفت که عملیات توسط یک هواپیمای فانتوم شروع شد و عملیات "تعقیب و گریز و حتی شلیک" توسط هواپیمای ایرانی صورت گرفت ولی هواپیمای مسافربری خارجی حاضر به نشستن نبود.
آقای چیت ساز می گوید که"در نهایت ساعت سه شب با شلیک ۲۰۰ گلوله به گونه‌ای که هواپیما نیز سرنگون نشود و با کمک دو فانتوم و یک هواپیمای اف ۱۴ این هواپیما به زمین نشست و ریگی دستگیر شد."
همان زمان وزارت امور خارجه جمهوری قرقیزستان از اعتراض سفیر این کشور در تهران، نسبت به اقدام جمهوری اسلامی ایران در وادار کردن یک فروند هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت هواپیمایی قرقیز به فرود اجباری در خاک ایران رسما اعتراض کرد.
در بیانیه وزارت امور خارجه قرقیزستان همچنین گزارش‌ها درباره بازداشت دو تن از مسافران این هواپیما توسط ماموران ایران تکذیب شده بود.
اما دولت ایران با احضار سفیر جمهوری قرقیزستان در تهران، نسبت به اقدام دولت این کشور در تکذیب اظهارات مقامات ایرانی در مورد نحوه بازداشت عبدالمالک ریگی، رهبر گروه جندالله، اعتراض کرد.
پیش تر مارک پری، خبرنگار پر سابقه مجله فارن پالیسی، بر اساس یک تحقیق ۱۸ ماهه به بی بی سی فارسی گفته بود: "خیلی سخت است که اطلاعات درباره یک فرود اجباری هواپیما را مخفی نگه‌داشت. من موفق نشدم تاییدی برای صحت این موضوع دریافت کنم. اما آنچه مورد تایید قرار گرفت این بود که پاکستانی ها به درخواست ایرانی‌ها آقای ریگی را دستگیر کرده بودند."
عبدالمالک ریگی در خرداد ۱۳۸۹ به اتهام ۷۹ مورد قتل، جرح، اخاذی، ایجاد رعب و وحشت، آدم ربایی و گروگانگیری، همکاری با بیگانگان و اخذ کمک های مالی و اطلاعاتی شده بود در ایران اعدام شد.

در انفجار قندهار نزدیک به بیست پولیس و غیر نظامی کشته و زخمی شدند

به گفته سخنگوی والی قندهار،‌ شورشیان در این رویداد،‌ از یک موتر مملو از مواد انفجاری استفاده کرده اند.

خبرگزاری بخدی


در حمله انتحاری امروز( یکشبنه) در شهر قندهار شش پولیس کشته و شش پولیس دیگر خمی شده اند.
زلمی ایوبی سخنگوی والی قندهار به "خبرگزاری بخدی" گفت که در این حمله، ده غیر نظامی نیز زخمی شده اند.
او می گوید که هدف اصلی حمله کننده انتحاری، یک کاروان از نیروهای پولیس بود که از محل رویداد عبور میکرد.
به گفته سخنگوی والی قندهار،‌ شورشیان در این رویداد،‌ از یک موتر مملو از مواد انفجاری استفاده کرده اند.
این حمله انتحاری نزدیک ظهر امروز (‌یکشبنه) در چهار راه "چوک شهیدان" شهر قندهار در نزدیکی تعمیر قوماندانی امنیه این ولایت رخ داده است.
پیش از این گزارش شده بود که پس از قوع این حمله،‌ صدای تیر اندازی نیز در محل رویداد شنیده شده است؛ اما سخنگوی والی قندهار در این مورد چیزی نگفته است.
قندهار از جمله های نا امن است که در جنوب کشور واقع شده است.
این ولایت،‌ در نزدیکی مرز با پاکستان موقعیت دارد و هر از گاهی شاهد رویداد های امنیتی از جمله حملات انتحادی بوده است.
الهام سروش – هلمند
خبرگزاری بخدی

خبر عاجل:


تظاهرات مرگبار در ولایت سرپل/ این تظاهرات هم چنان ادامه دارد


تظاهرات مرگبار در ولایت سرپل/ این تظاهرات هم چنان ادامه دارد
گزارش ها از مرکز ولایت سرپل می رساند که صدها نفر از باشندگان این ولایت به جاده ها ریخته و علیه والی شعار میدهند.
این تظاهرات در اعتراض به عملکردهای سید علا رحمتی والی این ولایت صورت گرفته است.
"خبرنگاری بخدی" در محل می گوید که  در حال حاضر، تظاهرات مردم هم چنان ادامه دارد.
او می گوید که در جریان این تظاهرات، تا کنون یک نفر کشته و 5 نفر دیگر زخمی شده است.
به نقل از "خبرنگار بخدی" تظاهر کنندگان ادعا دارند که این افراد در نتیجه فیر مرمی از سوی محافظان والی کشته و زخمی شده اند.
تظاهر کنندگان خواهان برکناری والی، محاکمه او، و چند تن از همکارانش هستند.
پیش از این یک تن از محافظان سید علا رحمتی والی سرپل، که خواهر زاده و دامادش نیز است؛ متهم به تجاوز جنسی به یک دختر خرد سال شده بود.
باشندگان سرپل خواهان پیگیری این موضوع و محکمه افراد متهم به این تجاوز جنسی هستند.
خبرگزاری بخدی

۱۵ بهمن ۱۳۹۰

"استراتژی ترس" و سرنوشت افغانستان پس از 2014

 دویچه وله
در حال حاضر حدود 500 هزار نیروی نظامی خارجی و داخلی در افغانستان حضور دارند.

کشوری که دارای منابع سرشار طبیعی به شمول گاز، نفت و برخی عناصر کمیاب می باشد برای بسیاری بحران آفرینان جذاب است. موقعیت استراتژیک این کشور نیز سبب ایجاد دشمنی بین همسایه هایش گشته است.
دیوید دیواداس، خبرنگار هندی اخیرا در کنفرانس در برلین گفت: "من بر این عقیده هستم که جنگ واقعی در افغانستان آنی نیست که با راکت، هاوان و هلیکوپتر در آن کوه های خشن انجام می شود؛ بلکه [جنگ] برخورد تصورات ترسناک در قلب و ذهن مردم است".
او در ادامه گفت: "این روزها هر کس استراتژی خود را بر اساس ترس پایه می گذارد. هند می ترسد که پاکستان میدان را ببرد. حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان می ترسد که قدرت را از دست بدهد. هر گروه شورشی، به  شمول شاخه های متعدد طالبان می ترسند که دیگری قدرت را به دست گیرد. ارتش پاکستان می هراسد که مبادا نتواند به اندازه کافی از این فرصت برای نفوذ دوباره مانند پیش از 11 سپتمبر سود جوید. رییس جمهور و نخست وزیر پاکستان می ترسند که آنها قدرت را به دلیل فعالیت بیشتر ارتش این کشور از دست بدهند. و من می ترسم که تمام این ترس ها باعث خشونت بیشتر، خشونت بیشتر و تروریسم نگردد".
بر اساس تصمیم سران ناتو در لیزبون پرتگال، قرار است تمام نیروهای خارجی تا پایان سال 2014 افغانستان را ترک کنند.
به حاشیه راندن کرزی
آنچه که روشن است این که به نظر می رسد کشمکش های فراوانی پشت پرده جریان دارد؛ و این ارتباطات شفاف نمی باشند.
این در حالی است که به طور فزاینده یی به نظر می رسد که دولت افغانستان در بین دیگر بازیگران بزرگ شکل علیل و مریضی دارد.
روز پنجشنبه، 13 دلو یک مقام ارشد افغانستان به خبرگزاری رویترز گفت که اعلان ایالات متحده مبنی بر توقف عملیات های جنگی اش پیش از سال 2013 باعث شگفتی است. او گفت: "انتقال مسوولیت امنیتی بر خلاف جدول زمانی است و این مسئله ما را در آمادگی گرفتن با شتاب مواجه می سازد. اگر امریکایی ها از ماموریت جنگی دست بکشند، مطمئنا که این موضوع بر آمادگی و آموزش ما تاثیر می گذارد".
لئون پنیتا، وزیر دفاع امریکا درباره این سخنانش گفت که استراتژی هیچ تغییری نکرده است و در راستای گفتگوهای لیزبون پرتگال قرار دارد.
به هر حال، این مسائل نشان دهنده نکته دیگری است که امریکا احساس می کند کمتر نیاز دارد تا با صاحبان قدرت در کابل مشورت نماید. به درستی آنچنانی که دیواداس گفته است، ایالات متحده تلاش می کند تا راهی برای تعادل قدرت پس از کرزی بیابد.
این در حالی است که برخی گزارش ها می گویند که چندین مقام بلندرتبه طالبان قرار است از زندان گوانتانامو رها شوند. همزمان طالبان با مقامات امریکایی گفتگوهای مقدماتی را در قطر آغاز کرده اند و گفته اند که قصد دارند دفتری را در آنجا بگشایند.
هنوز به روشنی معلوم نیست که آیا نیروهای نظامی داخلی قدرت کنترول سراسر افغانستان را پس از خروج نیروهای خارجی دارند یا خیر؟
سررشته در پاکستان
برخی از ناظران می گویند که پس از سال 2014 طالبان "شورای کویته" قدرت را به دست خواهند گرفت. این مسئله ممکن است در راستای این تئوری باشد که پاکستان سر رشته را در دست دارد؛ چنان که در گزارش سری ناتو که هفته گذشته نشر شد نیز آمده است که سازمان استخبارات پاکستان "به طور کامل از فعالیت طالبان آگاه است و از مکان تمام اعضای ارشد طالبان خبر دارد".
خبرنگار هندی همچنان گفت: "برای ارتش پاکستان بازی نهایی ناتو در افغانستان بسیار یک فرصت حیاتی برای گسترش نفوذ آن در رژیم افغانستان، یا رژیم بعدی است". دیواداس همچنان تاکید کرد که "پاکستان چنان نفوذی را که در زمان حاکمیت طالبان در افغانستان داشت، هرگز در گذشته نداشته است".
در سوی دیگر، حنا ربانی کهر وزیر خارجه پاکستان به سرعت هفته گذشته گزارش سری ناتو را رد کرد و گفت که ابتکارهای صلح باید "متعلق به افغان ها بوده و توسط آنها راه اندازی و حمایت گردد".
دیواداس درباره وضعیت افغانستان تشریح داد: "توانایی در انتصاب یک رژیم در [در افغانستان] که بتواند عمق استراتژیک [پاکستان] را تامین کند، برای ارتش پاکستان بسیار حیاتی است. برای ارتش پاکستان ضروری است تا کنترول خود را بر سیاست خارجی این کشور افزایش دهد".
به گفته این خبرنگار هندی، "ارتش پاکستان به نظر می رسد که در این نقطه [سیاست خارجی] در تقابل با نخست وزیر این کشور قرار دارد؛ در حالی که به نظر می رسد رییس جمهور پاکستان به زور به کنار رانده می شود. نشانه هایی وجود دارد که داور این بازی، دادگاه عالی پاکستان، از ارتش حمایت می کند".
عکس: آصف علی زرداری، رییس جمهور پاکستان - برخی کارشناسان می گویند که رقابت قدرت بین حکومت ملکی و نظامیان پاکستان بر افغانستان نیز تاثیر می گذارد.
شعله ور شدن خشونت در کشمیر
بدون شک پاکستان تنها کشوری نیست که برای نفوذ در افغانستان رقابت می کند. هند، رقیب دیرینه پاکستان نیز دست به کار شده و از سال 2003 تاکنون 2 میلیارد دالر به افغانستان کمک کرده است.
دیواداس می گوید: "شرکت های هندی 700 کیلومتر جاده در بخشی از مناطق خشونت زده جنوب افغانستان ساختند و همچنان شرکت دولتی "استیل اتوریتی" احتمالا حق استخراج معدن بزرگ آهن حاجیگک را به دست آورد". اما روشن نیست که آیا هند، چنانچه طالبان به قدرت بازگردند به کمک های خود ادامه خواهد داد یا خیر؟
آنچه که این خبرنگار هندی از آن می ترسد، افزایش خشونت در کشمیر است. هند و پاکستان تاکنون سه بار در این نقطه با یکدیگر جنگیده اند. او ظهور زمینه هایی را که در دهه 1980 منجر به پیدایش شورشیان در کشمیر شد، بار دیگر می بیند.
چهار عامل اصلی وجود داشت که دوباره در حال ظهورند. او می گوید: "ناامیدی اقتصادی – اجتماعی، بیگانه ساختن مردم توسط دولت مرکزی و محلی در منطقه تحت کنترول هند، تهییج و زنده کردن روحیه مسلمانان با این احساس که مورد تهدید غرب هستند؛ و آمادگی ارتش پاکستان برای چرخاندن روحیه جهادی از پاکستان به سوی کشمیر".
هارالد هندل که در گذشته سخنگوی "ماموریت پولیس اتحادیه اروپا" در افغانستان بود، می گوید که کشمیر متاسفانه کم کم به "یک بحران فراموش شده" (آتش زیر خاکستر) تبدیل می شود.
او در کنفرانس برلین گفت که ممکن است تمرکز جهان همچنان بر افغانستان باقی بماند، و یا این که به جای دیگری مثلا شمال افریقا انتقال پیدا کند.
هندل هرچند که می گوید موفقیت هایی مانند کاهش بیسوادی و رشد اقتصادی قابل توجه در افغانستان پدید آمده، با آن هم نگاه او به افغانستان پس از 2014 غم انگیز می باشد. او می گوید: "افغانستان، این کشور فقیر همچنان به طور بدی مدیریت خواهد شد. این کشور همچنان یکی از بزرگترین تولید کنندگان مواد مخدر خواهد بود. من شک دارم که به ثبات برسد".
دیواداس همچنان بسیار کم خوشبین است و پیشبینی می کند که بیدرنگ جنگ داخلی در خواهد گرفت.
آنا توماس / عاصف حسینی
ویراستار: رسول رحیم

"قاتل 4 سرباز فرانسوی برای نفوذ به ارتش رشوت پرداخته بود"

 دویچه وله
چهار سرباز فرانسوی هنگامی توسط یک سرباز افغان کشته شدند که مسلح نبودند.
 

این سرباز 21 ساله افغان به بازرسان گفت که او ابتدا به یک مقام ارتش افغانستان رشوت پرداخت کرد تا به او اجازه بدهد وارد ارتش افغانستان شود.
پیش از این گمانه زنی هایی مبنی بر این وجود داشت که احتمالا نشر ویدیوی بدرفتاری با کشته های شورشیان انگیزه این حمله بوده است؛ اما وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد که نمی تواند این مسئله را تایید کند.
این سرباز در اعترافات خود گفته است که استخدام کننده ارتش "از من پرسید که آیا می خواهم در ارتش خدمت کنم، من گفتم بله اما کارت شناسایی ارتش را ندارم". این سرباز در مدارکی که به خبرگزاری فرانس پرس نشان داده شده، همچنان گفته است: "او از من پول خواست و گفت که کارها را جور می کند".
مهاجم در ادامه گفته است که او 500 افغانی به این مسوول استخدام داد. مامور سپس او را به نزدیکترین رستوران برد واسنادش را برای ورود به کمپ آموزشی ارتش تهیه کرد.
این سرباز توضیح داده است که پس از هشت ماه او به پیشاور "فرار" کرد و "مدتی آنجا" مستقر شد. او گفت که پس از بازگشت به کابل بار دیگر 800 افغانی پرداخت تا بتواند در ارتش نفوذ کند.
بیشتر نیروهای فرانسوی در ولایت شرقی کاپیسا مستقر هستند.
این سرباز افغان روز جمعه، 30 جدی 1390/ 20 جنوری، بر نیروهای فرانسوی در ولایت کاپیساشلیک کرد که در نتیجه آن چهار سرباز فرانسوی کشته شدند و 15 تن دیگر زخمیگردیدند. یکی از کشته شدگان مسلمان رومانیایی بود.
پس از آن، نیکولا سرکوزی، رییس جمهور فرانسه بلافاصله ماموریت آموزشی نیروهای فرانسوی و همچنان عملیات مشترک بانیروهای افغان را به حالت تعلیق در آورد.
رییس جمهور فرانسه همچنان به وزیر دفاع و رییس پرسونلنظامی این کشور دستور داد تا به کابل سفر کنند و آن حمله را مورد بررسی قرار دهند و اینمسئله را ارزیابی نمایند که تا چه حدی سربازان این کشور که مشغول آموزشنیروهای امنیتی افغانستان هستند، با خطر مواجه می باشند.
سرانجام، رییس جمهور فرانسه در سفر حامد کرزی به این کشور، اعلام کرد که تصمیم گرفته است تا نیروهایش را یک سال زودتر از جدول زمانی بیرون بکشد. سرکوزی گفت: "به دنبال پروسهانتقال، واگذاری تدریجی مسوولیت های جنگی به ما اجازه خواهد داد تا برایبازگشت نیروهای جنگی خود تا پایان سال 2013 برنامه ریزی کنیم". او همچنانخاطر نشان کرد که یک هزار سرباز آن کشور در سال روان افغانستان را ترکخواهند کرد. این تصمیم فرانسه مورد انتقاد دیگر کشورهای عضو ناتو قرار گرفت.
فرانس پرس – دویچه وله / عاصف حسینی

جوانان عزيز روی سخنم باشماست

احمد سعيدی
در شرايط و وضعيت حاکميت موجود کشور؛ ما تحصیلکردگان، ما نویسندگان و ما لایه های حاشیه نشین قدرت که صادقانه مدعی ترقی و پیشرفت کشور خود ميباشيم، بی شمار نیستیم. اکثراً در شهرها زنده گی ميکنيم، در روزنامه ها ويب سايت ها و وبلاگ ها مقاله و یادداشت می نویسیم، از طريق فیس بوک و چتينگ باهم در تماس ميباشيم. گاهی شوخی می کنیم، گاهی درد دل ميکنيم، گاهی دل خود را به سخن کوتاه خوش می سازيم. اما هريک نشسته در پارچه های پراگندۀ از يک کشتی شکسته، با ناامیدی ناظر غرق شدن خويش در اوضاع ناميمون توفانی و مسير حرکت نامعلوم ميیاشيم.
يا بعبارۀ ديگر ما نسلی هستيم که در حاشیه قدرت و در حاشيۀ اجتماع، در زیر باری از تراژيدی ها و اشتباهات “نسل گذشته” با یکدیگر مکالمه می نمائیم؛ اين مکالمات ما اکثراً شامل دیالوگ های منقطع، گاهي گوارا، گاهی خشونت بار، گاهی بی نتيجه و گاهی هم فاقد یک انسجام گفتمانی ميباشد. این جماعت ما به نقد های در مورد مسايل ساختاری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ارزشی قلم مي زند. اينکه چه کسی يا چه كساني را نقد می کنيم، هدف اصلی ما چيست و در کدام افق آینده قرار داريم و به کجا می رويم، متاسفانه عدۀ زيادی از ما هنوز نا امیدانه بران پاسخ روشن داده نميتوانيم. اين باعث ميشود تا بعضی اوقات با زهر تلخ نيشخند و تمسخر حکام و مسؤولان فاسد  نيز مواجه شويم.
پس با اين نگاه بی فروغ و با اين شيوۀ يأس آميز، چشم اميد به چه کسی دوخته ايم؟ وقتيکه در قلمرو سخن با جملات تند سیاسی از تغییر و تحول، اصول دموکراتیک، اصول قانون اساسی، اصلاحات در حكومت، تأمين عدالت اجتماعی و دادخواهی برای احيای حقوق حقۀ توده های مردم و …. حرف می زنيم، منظور و مقصود ما چیست؟ مخاطب ما كيست؟ از چه کسی توقع حرکت و باور داريم؟ درحاليکه بدبختانه در رژيم حاکم در ميان مسؤولان و دولتمردان کنونی گوش شنوايی نيست که به اين صدا های محترمانه و عذرآميز ما پاسخ مثبت دهد و از طرف ديگر مردم ما همان توده های انبوه و غيرمتشکلی اند که نه “لفظ و قلم” ما را می دانند و نه از این ایدیولوژی ها و مباحثات تلويزيوني ما سر در می آورند و نه سخن فرسایی های ما پیوندی با فقر، گرسنگی و نيازمنديهای روزمره ی شان دارد و نه هرگز لقمۀ نانی براي شان فراهم ساخته ميتواند.
علاوه ازان هر كدام ما شعوري و يا غير شعوري نیز به بلای “کنایه نمادین" و غير عملي و بي مفهوم گرفتار هستيم. دموکراسی در افغانستان براي فعلاً منتقدان فراوان دارد. منظورم کسانی است که از بنیاد این سیستم را در افغانستان قبولدار نيستند؛ دموکراسی اسلامی، دموکراسی جنگي، دموکراسی مافيايي و دموكراسي قبيلوي بی سر و سامان. این تعبییرات بدون درك از آنچه كه است ، نشان بلوغ سیاسی و تاریخی نیست، بلکه نشان درماندگی و بي چاره گي نسلی است که در اثر خشم و کینه ای که حاصلِ تاریخ مملو از حرمان و ستم می باشد، هوش و انرژی خلاق خود را از دست داده است. یعنی، در عین حال که ناتوان از ايجاد یک سیستم و یا وضعیت دلخواه برای مردم خود است، بصورت افراطی در موضع نفی، سخنسرایی می کند.
من ازاین خشم و کینۀ مورثی و ازاین بلوای نسل خود می ترسم، زيرا پتانسیل عظیم خشونت، عدم تساهل و نیروی بیکران ضدیت با خرد در قالب اساطیر سیاسی- تاریخی و مذهبی را در خود دارد. در صورت رهنمونی نادرست، تشويش تکرار بار ديگر اشتباهات نسل قبلی توسط نسل جديد وجود دارد. از این سبب، “نسل جدید” دو واژۀ نامفهوم برای نسل ما ست. انگار ما نیز قربانی طاعون خشونت و قتال نسل پیشین خود هستیم که در اثر ستم، فقر و حرمان تاریخی رادیکال شده بود.
باید آن چیزی را که از تاریخ پر از خشونت خود یاد می گرفتيم، تساهل و مدارا، صلح و همگرایی ميبود. اما برعکس نسل ما دارد خشونت، افراطیت، عدم تحمل و تساهل، رفتارهای غیر عقلانی و اسطوره سازی را از نسل پیشن فرا می گیرد. آیا براستی تاریخ گذشته، در ذهن "نسل ما" معنای دردناک دارد؟ چرا تاریخ گذشته نمی تواند یک نگاه نو، افق تازه و درک جدید را در نسل فعلی به وجود آورد؟ ما قربانی افراطیت فعالان سیاسی چپ و راست در دهه گذشته بوده و هستیم، ولی چرا فعال سیاسی و روشنفکر جوان امروز آن افراطیت را دنبال می کند؟
یک نگاه به وبسایت ها، وبلاگ ها و فیس بوک ها کافی است که به چگونگی و کیفیت مکالمه و نگاه “نسل جوان امروزي" پی ببریم. در اکثر مکالمات، خشونت، نفرت پراگنی، توهین، اتهام زدن، تقدس خشونت زیر نام سلحشوری، عدم تحمل عقاید مخالف و پرخاش با آن، دامن زدن به تبعيضات و تمايزات قومی، زبانی، مذهبی و گروهی و ستایش از کاراکترهای خشونت طلب به وفور دیده می شود.
با چنین روان های متمایل به خشونت، “نسل جوان” قادر نخواهد بود بطور مؤثر و کارا در دگرگون سازی وضعيت موجود به شيوۀ مثبت به هدف برآورده ساختن اهداف ملی و صلح و دموکراسی در کشور سهم فعالانه بگيرد. این درست است که این روان ها پروردۀ همان ساختارهایی اند که از آن بصورت تاریخی آسیب دیده اند، ولی “آگاهی جمعی” بایستی در یک تحلیل تاریخی دریابد که بدیل “خشونت”، دموکراسی و تساهل است، وگرنه ما همچنان قربانی ساختارهای خشونت بار و کثرت ستیز خواهیم بود. در نسل جدید این آگاهی انتقادی از “خشونت” شکل نگرفته است و نمی تواند شایستۀ به عهده گرفتن مسؤولیت های دموکراتیک خود باشد.
این نسل در ظاهر ادعای ضدیت با دموکراسی و تساهل را ندارد، ولی در گفتار عمومی به بازتولید خشونت و انکار مخالفان پرداخته، امکان گفتگو و تفاهم را در کمترین حد خود تقلیل داده است. روشن است که این نسل از فقدان فرهنگ دموکراتیک رنج می برد و تا وقوف بنیادین بر آن، اشتباهات فاحشی را مرتکب خواهد شد كه جبران آن بزودي ها امكان پذير نيست. که درانصورت بايد سال هاي سال انتظار كشيد تا نسلی به وجود آيد كه امروز را به گذشته ها معامله نكند و فردا را به امروز.
آنچه را گفته آمديم بدين معنی نيست که خدای ناخواسته به نقش و مسؤوليت نسل جوان در اثرگذاری به تحولات مثبت اجتماعی و سياسی کم بها داده شود، بلکه برعکس چشم انتظار مردم ما در شرايط کنونی بسوی نسل جوان کشور است. چنانچه با مراجعه به تحولات تاريخی کشور درمی يابيم که در مقاطع زمانی مختلف، پيشگامان مبارز و هستۀ اصلی تحول طلبان و عدالت خواهان را اتحاد همين نسل جوان تشکيل ميداد. بنابران امروز نيز ما از نسل جوان انتظار داريم تا برای برنده شدن فکر کنند نه برای بازنده شدن و برای حصول اين مقصد لازم است با درک مسؤوليت تاريخی شان با همديگر متحد شوند، دست بدست هم بدهند و با تحليل درست از اوضاع و شرايط برای بيرون رفت از بحران موجود مسؤوليت شانرا ادا کنند.
يکی از مسايل عمده و مطرح کنونی در برابر نسل جوان، وضعيت و فضای موجود سياسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم در کشور است. به نظر من سطح بحران های سياسی و اقتصادی حاکم در کشور های عربی را که اخيراً منجر به سقوط نظامهای سياسی آنها گرديد، بسيار پائينتر از سطح مشکلات فعلی نظام سياسی کشور ما است که مردم ما به آن مواجه اند. اينک نسل جوان در برابر يک چلنج و آزمايشی بزرگی قرار دارد. در حال حاضر که بدبختانه گسترش فساد، بی عدالتی، نفاق، رشد روز افزون مافيای مواد مخدره و مافيای زمين، حيف و ميل شدن سرمايه های ملی کشور از طريق دولتمردان و زورمندان دارد به يک عنعنه تبديل ميشود، ديگر تا دير نشده بايد فرصتها و زمينه های مساعد را از دست نداد و عملاً برای نجات از بحران موجود دست بکار شد. درحاليکه تجارب گذشته نشان ميدهد که افشا سازی چهره های قانون شکن و مفسد و تحليل و تفسير  وقايع و حوادث و ارايۀ خواسته های دادخواهانۀ مظلومان توسط رسانه های کشور تأثيرات مثبتی را از خود بجا گذاشته است، اما ترويج فرهنگ معافيت و قانون شکنی توسط حافظان قانون بجائی رسيده است که ديگر نتايج کار رسانه ها را نيز دراين موارد کم اثر ساخته است. در چنين حالت بدون شک نسل جوان کشور، مسؤوليت بزرگی را به عهده ميگيرد تا هوشيارانه و مؤفقانه برعليه اين وضعيت ننگين مبارزه نمايد؛ مبارزه متحدانه از طريق افشا سازی هرگونه قانون شکنی، ظلم، بی عدالتی، رشوت و تاراج دارائی های عامه؛ توسط قلم، زبان، اعتصابات و مظاهرات مسالمت آميز و تداوم اين مبارزات تا سرحد پيروزی برای حاکميت قانون، برای تأمين عدالت اجتماعی، برای به محاکمه کشانيدن ظالمان، خائنان، چپاولگران و مفسدان حرفوی و بالاخره برای ايجاد سيستم دموکراسی واقعی، کارا و عملاً در خدمت مردم افغانستان.
نسل جوان وطنم روی سخنم با شماست. مردم به بازوی توانای شما اميد بسته اند؛ تحرک منظم و منسجم شما روزنۀ اميدها و آرزو ها را در دلها زنده ميسازد و براين سياهی ها، روشنی و بر اين بدبختيها نقطۀ پايان ميگذارد. ميدانم و باور دارم  که اين سفر صخره سنگها و ممانعت های زياد در سر راه خود دارد، اما همت بلند شما ميتواند مطابق سرودۀ داکتر سميع حامد :
"مشکل است اما ازاين بنبست بايد بگذريم     از ميــــــان ديوهای مست بايد بگذريـم
هموطن چيزی بگو تا اين هوا ديگر شود     نيست گرپرنيست پروانيست مارا يامدد
                            از فراز اين بلند پست بايد بگذريم"
 
 

مزار در اوج خواستهای حکمتیار

نوشته : احمد سعیدی
هرچند مذاکره ومصالحه حکمتیار قبل ازینکه هدفمندانه ،دلسوزانه ویا پایان دادن به معضلات جاری کشور باشد بیشتر ناشیانه وآزمندانه است یعنی حرص باز ماندن از کاروان مصالحه ومذاکره که آمریکا با طالبان آغاز کرده ، موازی با آن مذاکرات پیدا وپنهان نمایندگان رسمی وغیر رسمی حزب اسلامی با سران آمریکائی وکاخ شنینان قصر ریاست جمهوری در گوشه وکنار خبر ساز شده است.اینکه حکمیتار بر خلاف إعلامیه های قبلی که خروج نیرو های خارجی را شرط مذاکره گذاشته بود حالا از پیشرفت مذاکره وتوافقات نسبی صحبت میکند .به نظر میرسد حکمتیار زمان امتیاز گرفتن را خوب میداند یعنی وقتیکه حکومت کابل در مذاکرات قطر در حاشیه قرار داده میشود حکمتیار میخواهد این کمبود را جبران کند.
نمائی چهرۀ افغانی حکمتیار: طوریکه از رسانه ها شنیده میشود آمد وشد هیئات احزب اسلامی به کابل در زمانی شتابی بیشتر گرفته که تیم ارگ از مذاکرات دو به دو آمریکا وطالبان در قطر نگران بوده بر افغانی بودن مذاکرات ومصالحه تأکید دارند درین میان حزب اسلامی خواسته بحکومت کابل نشان دهد که ما وابسته به غرب نبوده مستقیم با کابل ویا افغانهای خود وارد مذاکره ومعامله میشویم وبدین تر تیب کمبود ناشی از بی إعتنائی طالبان وآمریکارا جبران کند.این در حالیست که سه هفته قبل سخنگویی حزب بنام قریب الرحمن سعید که سالهای جنگ خانمان سوز وویرانگر  کابل صدایش گوش وروان مردم را می آزارد باری دیگر از ناروی فریاد کشید که نمایندگان حزب اسلامی با آمکریکائیها وسران حکومت کابل مذاکرات مفیدی را انجام دادند اما وقتی آمریکائیها آآغاز مذاکرات با طالبان را انکار رکردند شخصی دیگری بنام هارون زرغون سخنگوی مغاره نشین حزب اسلامی مذاکره با حکومت کابل را رد کرد از همانجا پیدا بود که این سیاست شکسته وریخته  پیدا بود که حزب هیچ بر نامه منظم برای دنبال کردن پالیسی های صلح سود مند ومفید ندارند بلکه ناظر اوضاع اند اگر طالبان یک قدم پیش گذاشتند ایشان هم سر وکله شان در کوچه های کابل پدیدار است والا دوباره همان غر وفش وجنگ تا شکست قطعی خارجی ها وسقوط نظام.
طرح های کهنه وصدای نو:طرح هائیکه در سایت های انتر نتی به حکمتیار نسبت داده میشود همه  به سال های دهه شصت وهفتاد بر میگردد طرح های مشکوک وغیر عملی واما اینکه چرا ایشان ویا مخالفین بیشتر علاقه دارند با سران ناتو واستخبارات آمریکا مذاکره کنند دارائی چندین انگیزه است.اول بزرگ نمائی دوم اینکه در مذاکرات با خارجی ها همیشه ابتکار بدست استخبارات پاکستان است یعنی نسبت عدم پختگی سیاسی باید پاکستان طراح وپلانگزار باشد مثل سالهای دوران جهاد واشغال افغانستان توسط روسها.حالا هم همان شرائط وهمان ترانه هاست. این درامه در زمان روسها نیز مطرح بود که سر نوشت افغانستان بکجا رسید حالا هم میخواهند همین درامه را تکرار کنند با تفاوت اینکه اینبار طرف أصلی یک حرکت است وآن هم طالبان .
ثالثا التهاب وسوزش که حکمتیار وحامد کرزی را بیقرار ساخته تحولات أخیر کشور است که در نقش جبهه ملی ویا إئیتلاف وسیع وملی  شکل یافته وحکومت را به چالش واداشته وحال این گروه ها به حکومت کابل إظهار اخلاص نموده نشان میدهند آماده تقابل با هر حرکتی اند که برای حکومت یک چلنج باشد وحکومت هم سعی میکند مخالففین خویش را با این حرکتهای نمایشی وبی نتیجه تهدید که که گویا حزب اسلامی در کنارش هست  ومیتواند من حیث هم پیمان بالقوه در اینده با مخالفین مقابله کند.خوب خوب حزب اسلامی هم شرائط را نازک وناخن حکومت را افگار یافته تلاش دارد امتیازات بیشتر را بگیرد. امتیازات کم نظر ونهایت با أهمیت.
مزار اوج آرزوی حکمیتار: از آنجائیکه حکمیتار دارائی هیچنوع پایگاه مردمی در جنوب وغرب کشور نیست تلاش میکند در شمال کشور برای خود محل را دست وپا کند واینبار زمینه مساعد تر است استاد ربانی رهبری جمعیت به شهادت رسیده در جمعیت اسلامی کی عمده ترین حزبی قوی و حریف حکمتیار بوده در حال حاضر بدون لیدر شپ است روی این اصل حکمتیار فکر میکند پاه گاه جمعیت مزار و استاد عطا برای روشتی حزب اسلامی معانی اصلی است میکوشند تا استاد عطا دیگر ان نیرو مندی و جرعت گذشته را از دست بدهد ان وقت میدان برای اقای حکمتیار خالی می شود.                                                      
 
 
 

اسامیان جنایت کاران جنگی؛ تازه ترین گزارش منتشره درآلمان

اسامیان مارشال فهـــــــــیم، محمدکــــــریم خلیلی وجنــــرال دوستـــــــم در صدر فهرست جنایت کاران جنگی درج شده است.
بربنیاد گزارش سایت اطلاع رسانی افغانستان، به حوالۀ روز نامه (فرانکفورتر آلگمانه) یکی از روزنامه های معتبر آلمان گزارش شده است که یک نقل ازگزارش کامل جنایات جنگی ونقض حقوق بشر درسی دهه اخیر درافغانستان دراختیار این روزنامه قرار گرفته واخیراً منتشرشده است.
جناب منجم زاده که دربارۀ گزارش منتشره درفرانکفورترآلگمانه مطلبی برای سایت اطلاع رسانی نوشته، روی ملاحظاتی نخواسته است که اسامیان کسانی را که درگزارش مذکور از آنان به عنوان عاملان جنایات بشری وناقضان حقوق بشر نام برده شده، معرفی کند. اما یکی ازناظران سیاسی ( که ازافشای نامش خود داری می شود) طی تماس تلفنی گفت که نام های مارشال فهیم معاون اول ریاست جمهوری، محمد کریم خلیلی معاون دوم ریاست جمهوری و جنرال عبدالرشید دوستم رئیس ارکان سرقوناندانی اعلی قوای مسلح افغانستان درصدرجدول که درآن نام جنایت کاران جنگی قیده شده، به چشم می خورد.
آقای منجم زاده ژورنالیست وناظر امورمسایل سیاسی مقیم آلمان نوشته است کهحساس بودن این گزارش در این است، که نام شمار زیادی از اعضای بلند پایۀ دولت افغانستان نام برده شده و این تصادفی نیست، که یکی از نزدیکان معاون رییس جمهور به عنوان جانشین نادر نادری مقرر شده است.
منجم زاده می افزاید:
قبل از آغاز سال نو 2012 میلادی آقای کرزی گفته است، که مدت کار آقای نادری تمام شده و ادامه کارش تمدید نخواهد شد.
تصمیم اخراج آقای نادری دور از انتظار نبوده، چون او مدتی است در یک فیلم مستند یا اسنادی از جنایات جنگی و نفض حقوق بشر در افغانستان از سال 1978 تا 2001 کار میکرده ، که در ماه دسامبر سال 2011 یعنی یکماه قبل باید منتشر می شد.
از این لحاظ این گزارش بسیار حساس خوانده شده ، چرا که انتظار میرود نام بسیاری از مقامات ارشد دولت افغانستان به عنوان مجرم جنگی در آن برده شده باشد.
به عنوان مثال یکی از نزیکان رییس جمهور کرزی که در یک گزارش به نشر نرسیدۀ سازمان ملل متحد او را به قتل عام در کابل ارتباط می دهد.

به نوشتۀ این روزنامه دو روز قبل از برطرفی آقای نادری، رییس جمهور کرزی شمار محدودی از افراد قابل اعتماد خود را فراخوانده و گفته شده ، این فرد یک منتقد و مزاحم میباشد و برای اخراج آقای نادری توافق صورت گرفته است، گفته میشود در این جلسه به ادرس آقای نادری سخنان شدیدالحن رد و بدل شده است.

در قسمت دیگری از این گزارش نام یکی دیگر از نزدیکان رییس جمهور که در دهه 90 در خشونت های قومی در کابل سهم داشته برده شده، همچنین به رییس ستاد سابق ارتش افغانستان در سال 2001 که در کشتار صدها طالب که در زندان بوده اند اشاره شده است.
این گزارش می افزاید زندگی فعالان حقوق بشر در افغانستان چندان اطمینان بخش نیست.
در گزارش دیگر آمده است که آقای کرزی آقایان نادر نادری، فهیم حکیم و مولوی غلام محمد غریب را به علت افشآ ساختن جنایات جنگی و اینکه این سه نفر برای سران دولت افغانستان خطرناک بوده اند را برطرف نموده است و این تغییرات جدید در کمیسیون حقوق بشر افغانستان کاملا سیاسی بوده است. این گزارش علاوه میکند در حال حاضر سه نفر از افراد مورد اطمینان حامد کرزی و یکی ازمعاونینش جای این سه نفر را اشغال نموده اند.
ادامه بررسی کارمندان حقوق بشر در کشوری که فساد اداری، قاچاق مواد مخدر و حضور ناقضان حقوق بشر در رده های بالای دولت به گفته این گزارش متهم میباشند، کار بسیار دشوار و خطرناکی است.
شکی نیست که افراد و یا حلقاتی به فعالیت سازمان مستقل حقوق بشر در افغانستان سخت مخالف میباشند.
آقای نادری میگوید : من فکر میکنم این آخرین گزارشی است ، که منتشر میشود چون میدانم که پس از انتشار این گزارش دیگر عضو کمیسیون حقوق بشر نخواهم بود.
اینکه چه وقت و در کجا محتوای این گزارش در کابل و یا بروکسل منتشر خواهد شد، دقیق معلوم نیست.
آقای نادری اذعان میکند، که پس از تخلیه کردن میز کارش در سازمان مستقل حقوق بشر افغانستان ، کار خود را در نهاد انتخابات آزاد و عالانه که خودش در سال 2005 میلادی در تآسیس آن نقش داشته و آمادگی برای انتخابات 2014 میباشد، شروع نماید.
در گزارش دیگری آمده است، که نام رهبران حزب اسلامی و اتحاد اسلامی و شمار زیادی از سران احزاب خلق و پرچم و سران طالبان نیر در این لیست آمده است

بی بی مهرو: و در فرجام چرا؟

صبور سیاه سنگ
farooq_wardak2
میگویند: آقای عبدالکریم خرم وزیر (پیشین) فرهنگ افغانستان، یکی از کاراته بازهای شناخته شده کابل را نزد خود خواسته بود. ورزشکار دوراندیش در خانه پنهان شد و به دیدار آقای خرم نرفت. پرسیدند: آیا بـا وجـود داشتن کـمربند سیاه از وزیر فرهنگ میترسی؟ پاسخ داد: من از وزیر فرهنگ نمیترسم، از "فرهنگ" وزیر میترسم.
اگر یادواره بالا شوخی هم باشد؛ به غبار تازه ترین کار دکتور غلام فاروق وردک وزیر معارف افغانستان نمیرسد. با دریغ، از "معارف" این وزیر، بیشتر از "فرهنگ" آن وزیر باید ترسید. دستور خرم از آستان "دانشگاه" و "دانشجو" فراتر نرفت، ولی فرمان دکتور وردک نام و نشان دوصد و چند ساله آزاده بانویی را از سر دروازه "لیسه نسوان بی بی مهرو" پایین افگنده و نوزادی به نام "پوهاند عبدالقیوم وردک" را به جایش نشانده است.
فاروق وردک پنجاه و سه ساله از آگاهترین آدمهای روزگار است. نامبرده افزون بر رشته های فارمسی و انگلیسی، در ندانستن زبانهای پشتو و فارسی نیز دکترا دارد. اگر میگویید، ندارد، میتوانید روآورید به تازه ترین گفتگویش با مجاهد کاکر گزارشگر تلویزیون "طلوع"، به ویژه آنجا که میگوید: "فامیده نمیتانیم ولی کامن سنس ما و شما که اپلای کنیم، فامیده میتانیم." خوب! او وزیر معارف نشود، چه کسی شود؟ 
گذشته ازینها، تلاش برای کشتن "بی بی مهرو" از سوی وزیر معارف نمیتواند ناآگاهانه باشد. در این گزینه ننگین پنج رسوایی بهم تاب میخورند زن ستیزی، زبان ستیزی، تاریخ ستیزی، باهمی ستیزی و ارزش ستیزی در روزگار کنونی سر آدم را باید مار گزیده باشد تا بر هستی بانویی که تاریخ دو سده پسین نه بر گوشه چادر، بلکه بر جاودانگی چهره اش نگاشته شده، چلیپا بکشد و به رویش نام آقایی را بنویسد، آنهم آقای گمنامی که شناسنامه کوتاهش با رتبه "پوهاند" آغاز میشود و با جغرافیای "وردک" پایان مییابد گیریم "پوهاند وردک" بودن، یگانه سنجه نشستن (یا نشاندن؟) به جای "بی بی مهرو" بوده باشد، چرا وزیر معارف – اگر زن ستیز نیست – نام "دکتور معصومه عصمتی وردک" را آنجا ننوشت؟ 
آیا این بانوی اندیشمند فعال اجتماعی، شخصیت سیاسی و پژوهشگر دارای برترین جایگاه اکادمیک فوق لیسانس در رشته "آموزش و پرورش" – از نشنل کالج آف ایجوکیشن/ شیکاگو – نبود؟ مگر بیشتر از چهل و چهار سال یکی از پیشگامترین زنان افغانستان در گستره های تعلیم و تربیت، نهضت نسوان، ادبیات، اقتصاد، رسانه ها به شمار نمیرفت؟ آیا هفت کتاب به سه زبان ننوشت؟ و افزون بر همه، مگر از وردک نیست؟
چرا وزیر معارف – اگر زبان ستیز نیست – یکی از لیسه های "نازو انا"، "شیرین عینو"، "ملالی" یا "زرغونه" را به جای "بی بی مهرو" نشانه نگرفت؟ برای آنکه همه نامها نه تنها پشتو اند، بلکه "تخیلی" نیز؟ بگذریم ازاینکه ملالی میوند، نازو ابدالی و عینو پنجوایی وجود خارجی ندارند؟
چرا وزیر معارف – اگر تاریخ ستیز نیست – لیسه های "رحمان بابا"، "خوشحالخان ختک" یا "پیر روشان" را به جای "بی بی مهرو" به قربانگاه نفرستاد؟ آیا او نمیدانست که یکی ازین سه نام سترگ و ارجناک نه پیشوند "پوهاند" دارد و نه پسوند "وردک"؟ 
چرا وزیر معارف – اگر باهمی ستیز نیست – در شب و روز اینهمه آشوبزده که باشندگان افغانستان با هزار دلهره در کنار همدیگر چشم به آشفتگی سرنوشت خویش دوخته اند، به جای ساختن یک مکتب تازه و "لیسه نسوان پوهاند عبدالقیوم وردک" نامیدنش، آرامترین و بیدردسرترین گوشه کابل (منطقه بی بی مهرو) را انبار باروت میگرداند تا سپس آن را رندانه با کبریت آشنا سازد؟
و در فرجام، چرا وزیر معارف – اگر ارزش ستیز نیست – بر گرده "معارف" لگد میزند؟
___

نقد کتاب"نقش شکار آهو" اثر داکتر حمیرا قادری از سوی خانه ادبیات افغانستان


این برنامه ادبی روز پنج شنبه در دانشگاه ابن سینا برگزار شد که سید ضیا قاسمی و خسرو مانی به نقد رمان خانم قادری پرداختند.
حمیرا قادری در سال 1358 در هرات به دنیا آمده و کتاب های "نقره دختر دریای کابل"، گوشواره انیس" و "بررسی روند داستان نویسی" در افغانستان از دیگر نوشته های خانم قادری است.
 حمیرا قادری از نویسندگانی است که توانسته است به زبان خاص خود نزدیک شود
چندی پیش خانم قادری برنده جایزه ادبی صادق هدایت در ایران شده بود که از جمله باارزش ترین جایزه های ادبی فارسی به شمار می رود.
خسرو مانی، از منتقدان رمان حمیرا قادری ، داستان نویسی را از مسایل جنجال برانگیز ادبیات خوانده، افزود که گرایش بیش از اندازه به تکنیک پردازی در نوشته های نسل جدید، از مشکلات جدی کارهای ادبی به شمار می رود.
مانی گفت که پرداختن به مسایل جنسی، حقوق بشر، حقوق زن و امثال آن، باعث جذب مخاطب می شود و از سویی هم این مسایل از جمله "مسایل روز" هستند که بیشتر جنبه تجارتی نویسندگی داشته و ارزش هنری یک اثر را کاهش می دهد.
خسرو مانی کتاب "نقش شکار آهو" را نیز از جمله کتاب های خواند که در آن جنبه تجارتی نویسندگی در آن بیشتر دیده می شود.
به گفته خسرو مانی، رمان های "سنگ صبور" و "بادبادک باز" نیز به نسبت جنبه های جنسی و اروتیک آن، برنده جایزه های زیادی شده است.
حمیرا قادری، نویسنده نقد پذیر
سید ضیا قاسمی از دیگر منتقدان این برنامه، حمیرا قادری را از نویسندگان "نقد پذیر" زن در افغانستان خوانده، افزود که خانم قادری از محدود نویسندگانی است که می توان در نقد اثر او از جدیت کار گرفت.
آقای قاسمی گفت که در کتاب "نقش شکار آهو" داستان به گونه ی غیر واضح بیان شده است طوری که خواننده را با مشکل مواجه می کند.
سید ضیا قاسمی افزود که در بسیاری از رمان ها و فیلم های سینمایی، نویسنده در داستان، معماهایی ایجاد می کند که جواب این معماها در آخر داستان بدون اینکه خواننده را مجبور به بازگشت به اول یا وسط داستان کند، روشن می شود.
به گفته قاسمی،در "نقش شکار آهو" این معما ها به صورت واضح گره گشایی نشده  و خواننده را مجبور می کند تا به عقب برگردد.
آقای قاسمی گْنگ بودن داستان در کتاب"نقش شکار آهو" را از نقص های عمده این اثر خواند.
به گفته ضیا قاسمی، احساسات زنانه و گنجانیدن مضامین بومی در داستان، از ویژگی های موفق این کتاب (نقش شکار آهو) به شمار می رود.
موضوع رمان"نقش شکار آهو" چالش ها و مشکلات یک بیوه زن هراتی است که پس از سال ها دوری به مادر و خواهر خود قصه می کند.
این کتاب به لهجه هراتی نوشته شده است و در برخی صفحات آن، اوج احساسات زنانه مشاهده می شود.
نبود نویسنده و شاعر زن در ادبیات فارسی مخصوصا حوزه افغانستان، از چالش های مهم فراروی ادبیات کشور به شمار می رود.
خانم قادری از معدود نویسندگان زن است که تا به حال چندین کتاب به چاپ رسانده است.
محتوای آثار داکتر حمیرا قادری بیشتر اجتماعی بوده، دردها و مشکلات اجتماعی را بیان می کند.

شرط رستگاری افغانستان پیروی از خامنه ای است!

مدیرمسئول خبرگزاری صدای افغان و گردانندۀ هفته نامۀ انصاف دریک گردهم آیی درمشهد سخنان جالبی زده است. قبل از مطالعۀ سخنان ایشان باید خاطرنشان شود که وی ایرانی نیست؛ ازافغانستان است!
حسینی مزاری با اشاره به این که ایمان مردم به خدا و رهبری امام خمینی(ره) باعث شد مردم ایران بتوانند در برابر سختی‌ها مقاومت کنند، افزود: اعتقاد راسخ این ملت بزرگ به اصل ولایت فقیه باعث شده است که ایران روز به روز در صحنه بین‌المللی از جایگاه بهتری برخوردار شود.
مدیر مسئول روزنامه انصاف، گفت: اگر امروز آمریکا در کشورهای همسایه ایران حضور دارد، ایران هم توانسته است در کشورهای آمریکای لاتین که حیات خلوت این کشور به حساب می‌آیند، دوستان زیادی داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به دستاوردهای انقلاب در دهه چهارم حیاتش، افزود: امروز ایران به عنوان یک تولید کننده بزرگ تسلیحات نظامی در دنیا به حساب می‌آید، ایران یک قدرت بزرگ در منطقه و جهان محسوب می‌شود و بعد از گذشت 3 دهه توانسته است سپاهی قدرتمند و ارتشی منظم داشته باشد.
ایران رأس قدرت در جهان اسلام است
حسینی مزاری با بیان این که ایران امروز در رأس کشورهای اسلامی قرار دارد، گفت: در نوک این هرم رهبری امام خامنه‌ای باعث شده است که روس‌ها متوجه شوند که اگر از ایران حمایت نکنند، آمریکا در برابر آنها سرکشی خواهد کرد.
وی در ادامه اظهار داشت: جنگ نرم توسط امام خمینی(ره) بر علیه استکبار آغاز شد و آنها امروز توانایی مقابله با جنگ نرمی که ایران سال‌هاست آن را آغاز کرده است را ندارند.
این فعال فرهنگی افغان ادامه داد: حضور روحانیون در رأس انقلاب و پشتیبانی مردم متدین از آنها باعث شده است که این انقلاب روز به روز در سطح جهان طرفداران بیشتری پیدا کند.
انقلاب اسلامی ایران اسلام را احیا کرد
وی با اشاره به بیداری اسلامی و تأثیری که انقلاب اسلامی ایران بر روی آن داشته است، افزود: به گفته رهبران جنبش‌های اخیر در کشورهای عربی، انقلاب اسلامی ایران از مهترین انگیزه‌های آنان برای ادامه این راه بوده است.
رئیس خبرگزاری صدای افغان، تصریح کرد: اولین نهضت اسلامی که با تأسی از انقلاب ایران اتفاق افتاد، خیزش مردم مسلمان افغانستان علیه شوروی سابق بود، مجاهدین افغان به تأسی از انقلاب اسلامی و اندیشه ولی فقیه توانستند این رژیم را از کشور خود بیرون کنند.
مزاری خطاب به ملت افغانستان گفت: اگر ما امروز به دنبال تحول در افغانستان هستیم باید از انقلاب اسلامی ایران درس بگیریم و اگر امروز اسلام در افغانستان و پاکستان مطرح است به دلیل رهبری مدبرانه امام خامنه‌ای است.
وی تأکید کرد: تنها چیزی که می‌تواند مردم افغانستان را رستگار کند پیروی از اندیشه ولی فقیه است

حنا دختری در کابل

http://files.afghanpaper.com/pics/201202/201202032040122883.jpg
  شبکه اطلاع رسانی افغانستان
دوران کودکی بسیاری از ما با کارتون " حنا دختری در مزرعه"  آشناست. حنا (کاتری) دختری بود که به دنبال مادرش می گشت و با پدرکلان و مادرکلانش در مزرعه ای در فنلاند زندگی می کرد و منتظر بود تا مادرش که برای کار به آلمان رفته بود، بازگردد.اما جنگ جهانی آغاز شد و حنا دشواری های زیادی را با سخت کوشی و اراده قوی تحمل کرد و در تمام مواقع همواره به اطرافیانش ابراز محبت و علاقه می کرد.
حالا بعد از گذشت تقریبا سی سال، حنای کوچک ما بزرگ شده و به عنوان نخستین وزیر خارجه زن پاکستان منصوب گردیده است و از آنجا که از همان کودکی علاقه زیادی به همسایگان داشت، به کابل سفر کرده تا ضمن دیدار با رئیس جمهور کرزی، پیام های سراسر دوستی و عشق مقامات اسلام آباد را به ملت و مردم افغانستان برساند.
مشروح سخنان محترمه حنا ربانی کهر با محترم حامد کرزی به شرح ذیل می باشد:
محترمه حنا: خدمت گل شما عرض کنم که افغانستان بیشتر از هر همسایه دیگر برای پاکستان مهم است، زیرا بسیاری از منافع ما در کشور شما تامین می شود. بطور مثال اقتصاد پاکستان رابطه تنگاتنگ با کشت مواد مخدر در افغانستان دارد از طرفی هم بازار اجناس درجه 39 پاکستان، فقط در افغانستان قابل معامله است به نحوی که حتی به در مردم پاکستان هم نمی خورد.
محترم حامد: بی شک که همانگونه است که شما می فرمایید.
محترمه حنا: به یقین اوضاع به سامان و با ثبات در افغانستان به ضرر ماست. زیرا اگر افغانستان روی خوشی را به خود ببیند و  دولتی مقتدر بر سر کار بیاید، در اولین قدم خواهان استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشورش را میگردد که مسائل اختلاف برانگیز فراوانی از جمله مسئله دیورند و دسترسی افغانستان به آبهای آزاد مطرح می شود.
محترم حامد: بر منکر این مطلب نالت (لعنت).
محترمه حنا: متاسفانه آماری که جامعه جهانی در رابطه با دخالت پاکستان در ناامنی های افغانستان به نشر رسانیده، کاملا جعلی است ، زیرا پاکستان هیچ دخالتی در امور افغانستان نداشته و ندارد. مگر میشود این شلیک چند راکت، چند ترور، چند انتحاری و چند اختطاف کلان را دخالت در امور کشور دیگری دانست.
محترم حامد با تعجب: نه ولا نمشه.
محترمه حنا: باید بگویم که دخالت نظامیان پاکستان در امور داخلی افغانستان یک امر بشر دوستانه و در راستای کمک به بازسازی افغانستان است. لذا نباید با ذهنیت و دید منفی به این دخالت نگاه کرد. بلکه با دیدن نیمه پر لیوان باید بگویید " پاکستان یک خدمتگذار برای افغانستان است" که البته معاشش کمی بالاست.
محترم حامد: کشور ما متعلق به شما داره، صدقه سرتان.
http://files.afghanpaper.com/pics/201202/201202032040124363.jpg محترمه حنا بعد از تشکر از محترم حامد: باید درباره گسترش و تولید تروریزم در پاکستان هم خدمتتان متذکر شوم که: پاکستانی ها در رابطه با تربیت و حمایت از تروریستها خلوص نیت دارند. نیت ما و برادران سعودی، گسترش مدارس به ظاهر دینی است، حالا اگر بسیاری از اینها افراط گرا می شوند و به القاعده می پیوندد، مشکل ما و نیت ما نیست، بلکه آب از جای دیگری ( داخل پرانتز، کاخ سفید) چشمه می گیرد.
محترم حامد: این مطلب نگرانی ندارد. با برادر اوباما در تلاشیم برادران طالب را به جمع خود بپیوندانیم.
محترم حنا: درباره مسائل پشت پرده اسلام آباد و واشنگتن نیز باید تصریح کنم که دیگر دوران نفاق گذشته و باید با یکدیگر تفاق کنیم: آمریکا کیست؟ پاکستان. پاکستان کیست؟ آمریکا. طالب و القاعده کیست؟ برادران آل سعود خود ما. پس این همه جنگ و دعوا بر سر افغانستان برای چیست؟ نظر اسلام آباد این است که تلاش کنیم همه یکی گردیم و دست به دست هم دهیم و در کنار هم باشیم.
محترم حامد با این سخن حنا خانم بسیار خوشحال شد و از جابرخاست و با اشاره به سمت در خروجی گفت: اگر حنا جان ما را مفتخر فرمایند، تشریف بیاورید منزل ما که مادر میرویس جان منتظر است. هیلاری جان، آنگلا جان و کاندولیزا را هم گفته است. مطمئنا بسیار خوشحال خواهم شد که شما محترمه ها را یکجا با هم ببینم. بفرمایید.
 

اعزام جوانان برای ادامه تحصیل به ایران

سرپرست وزارت تحصیلات عالی با هیأت علمی و فرهنگی دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران در زمینه توسعه همکاری ساحوی علمی و فرهنگی بحث کرد.
هدف اساسی این دیدار؛ توسعه همکاری فرهنگی و علمی، تبادله تجارب بین استادان کشور، بورسیه های تحصیلی ماستری و دکترا برای استادان نهادهای تحصیلی افغانستان و اعزام جوانان برای تحصیل به ایران بود.
سرور دانش، سرپرست وزارت تحصیلات عالی ضمن ابراز قدردانی از همکاریهای جمهوری اسلامی ایران در ده سال گذشته برادامه این همکاریها تاکید ورزیدند.
همچنان به گزارش باختر، داکتر طاهر خانی، رئیس هیأت دانشگاه ایران و معاون سفارت ایران در کابل ضمن تاکید برادامه همکاری با وزارت تحصیلات عالی وعده سپرد که درسال 1391 نیز بورسیه ها به وزارت تحصیلات عالی میدهد.

ملا عمر به قصر سفید یک نامه فرستاده است

 رادیو آزادی
قصر سفید در سال 2011 نامهء را دریافت کرده که گفته می شود از سوی ملا محمد عمر رهبر طالبان فرستاده شده است.
در این نامه در باره رهایی زندانیان طالبان درخواست شده. این موضوع در گفتگو های صلح میان اداره رییس جمهور امریکا و گروه طالبان، یکی از مسایل خیلی اساسی است.
گفته می شود که بحث ها در قصر سفید، پس از این پیام یا نامه ملاعمر، آغاز شده و اصل مباحثه اینست که آیا این نامه واقعاً از جانب رهبر طالبان فرستاده شده و یا شخص دیگری به نام او نامه را ارسال کرده است.
به نوشته خبرگزاری رویترز، این نامه برای امریکا که در تلاش پایان دادن به جنگ افغانستان است، خیلی اهمیت دارد.
یک مقام اداره اوباما که از گرفتن نامش خودداری کرده، به خبرگذاری رویترز گفته است: اینکه ما در مراحل مختلف مصالحه دخیل استیم، پیام های زیادی برای ما رسیده اند که همه می گویند: مقامات ارشد گروه طالبان هستند.
به گفته او، برای اداره امریکا تا حالا کدام نامه نرسیده که به صورت یقینی از سوی ملا محمد عمر فرستاده شده باشد.
در این نامه که گفته می شود از سوی رهبر طالبان فرستاده شده، گروه طالبان بی حوصله نشان داده شده اند زیرا قصر سفید تا حالا پنج تن از افراد آنها را از زندان گوانتانامو رها نکرده است.
رویترز می نویسد: مقامات امریکایی روی این موضوع غور می کنند تا بر اساس نیت نیک، زندانیان طالبان را به قطر منتقل سازند و صلاحیت آنها را به حکومت افغانستان بسپارد.
با این اقدام، به نظر میرسد که راه گفتگو های آینده میان حکومت افغانستان و طالبان هموار خواهد شد.
ماه گذشته طالبان اعلان کردند که با گشایش یک دفتر سیاسی در قطر توافق دارند.
اما اینکه طالبان واقعاً می خواهند تا در گفتگو های صلح شرکت کنند و یا این که تنها خواهان رهایی زندانیان خود هستند، تا هنوز مشخص نیست.
خبرگزاری رویترز همچنان می نویسد: این روشن نیست که نامه پارسال ملا محمد عمر، بالای تلاش های صلح که از سوی مارک گراسمن نماینده خاص امریکا برای افغانستان و پاکستان به پیش برده می شود، چی تاثیری خواهد داشت.
مقامات اداره بارک اوباما می گویند: آنها تردید دارند که این نامه توسط ملا محمد عمر نوشته شده باشد زیرا در آن امضا دیده نمی شود.
به گفته آنها، با این همه، مسایلی در نامه تذکر یافته که در گذشته ها، نماینده های طالبان و یا مذاکره کننده های این گروه، به امریکا گفته بودند.
مقامات ایالات متحده می گویند: روی انتقال زندانیان طالبان توافق نکرده اند و در همین حال قصر سفید با مخالفت اعضای کانگرس امریکا روبرو است.
اعضای کانگرس می گویند: طالبان در گفتگو ها قابل اعتماد نیستند و به باور آنها، پس از رهایی رهبران طالبان از زندان، این گروه دوباره مشغول جنگ خواهد شد.

۱۴ بهمن ۱۳۹۰

هر عیبی که هست در مسلمانی ماست

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت:
بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد
بالاخره  پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم..
جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا
پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند
جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را
قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد
پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته
شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد
و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد..
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :
آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده
نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند
پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :
چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی
مسلمان
نمیشود.....!

یاو‌ه‌ گوییِ ملا اشرف؛برادر دیگر ملاعمر کور


دکتور اشرف غنی احمدزی رییس برنامه‌ی انتقال مسئولیت‌های امنیتی و نامزد شکست خورده در دومین انتخابات ریاست جمهوری در تازه ‌ترین اظهاراتش در واکنش به دیدگاه‌های اخیر مطرح‌ شده از سوی احزاب سیاسی کشور در باره‌ی تغییر نظام از ریاستی به پارلمانی، تلاش نموده است تا این موضوع را وارونه جلوه دهد و اذهان عمومی را از «نظام پارلمانی» به «نظام فدرالی» تحریف کند.


وی ...در این اظهاراتش که در شماره‌ی 201 روزنامه‌ی «دنیا» به چاپ رسیده، ضمن دفاع از نظام ریاستی، بر دیدگاه‌ و خواست‌های هواداران نظام پارلمانی به شدت تاخته و آن را «سخن بیهوده» خوانده است (دا هحی چتی خبری دی) کارگیری اشرف غنی ــ‌ که عمر خود را در دانشگاه‌های بین‌المللی، سازمان‌های جهانی و نهادهای دولتی افغانستان سپری کرده است‌ــ از تعبیر «بیهوده‌ گویی» یا «یاوه‌گویی» (چتی خبری) در باره‌ی خواست‌های بیش از 60 درصد شهروندان کشور، جفا و توهین در حق میلیون‌ها انسان است و این نشان می‌دهد که وی به مردم‌ سالاری و فرهنگ‌ تحمل‌ پذیری و کثرت ‌گرایی باور ندارد.

کارگیری وی از این تعبیر بی ‌ادبانه، نشان می‌دهد که وی نیز دارای روحیه‌ی طالبانی و بنیادگرایانه است و در حقیقت میل دارد که کشور را به سوی استبداد بیشتر و بحران‌هایی عمیق ‌تر پیش‌ببرد

۴۰ دقیقه بازجویی اینترنتی از کارمند بی‌بی‌سی فارسی

 دویچه وله

ماموران اطلاعات سپاه پاسداران یکی از کارکنان بی‌بی‌سی فارسی را به صورت چت اینترنتی مورد بازجویی قرار دادند. خواهر این فرد قبلا از سوی همین نیروها بازداشت شده و تحت فشار برای اعترافات تلویزیونی بوده است.
ماموران سپاه به کارمند بی‌بی‌سی گفته‌اند که اگر حاضر به پاسخ‌گویی به سوالات آن‌ها نشود، خواهرش را آزاد نمی‌کنند.
به گزارش تارنمای ندای سبز آزادی، کارمند بی‌بی‌سی حدود ۴۰ دقیقه مورد بازجویی قرار گرفته و سپس خواهرش آزاد شده است. خواهر وی پس از آزادی گفته که در زندان مجبور شده مقابل دوربین سخنان دروغینی درباره بی‌بی‌سی بگوید.
وی همچنین گفته ماموران سپاه او را قبل از آزادی به سلول مرضیه رسولی، خبرنگار اخیرا بازداشت‌شده برده‌اند تا خانم رسولی را به اعتراف به داشتن رابطه با بی‌بی‌سی فارسی تشویق کند.
صادق صبا مدیر بخش فارسی بی‌بی‌سی در گفت و گو با دویچه‌وله ضمن تایید این خبر گفت: «در ماه‌های اخیر حکومت ایران فشار بسیار زیادی را بر بعضی از اعضای خانواده‌‌های برخی کارمندان ما در ایران وارد کرده و در مواردی پاسپورت‌هایشان توقیف شده و در مواردی آن‌ها را بازجویی کرده‌اند. در روزهای اخیر هم یکی از اعضای خانواده یکی از اعضای بخش ما را در ایران بازداشت کردند و سعی کردند از طریق او کارمند ما را تحت فشار قرار دهند».
وی این اقدام را بر خلاف تمام مقررات بین‌المللی دانست و گفت بی‌بی‌سی این اقدام را محکوم می‌کند.

Cardboard cut out Ayatollah Khomeini “inspects” Iranian military

Yahoo news
In politics, there is already the straw man, the paper tiger and the cookie cutter candidate. You can add "cardboard Khomeini" to that list of political phraseology after a very strange decision by after the Islamic revolution of 1977.
The Atlantic reports that the Iranian military created three individual cardboard cut outs of Khomeini for the ceremony.
One giant cardboard cut out was carried from a sitting plane at Tehran Airport to mark the "return" of the Ayatollah to Iran after 14 years in exile. Two uniformed military men then carried the cardboard stand down the tarmac, allowing it to "inspect" a group of Iranian soldiers. The regiment of soldiers actually then salute the cardboard sign.
After the imaginary inspecting, a second cardboard cut out was then placed inside a car and driven away, presumably to retake its place as the leader of the Islamic Cardboard Republic of Iran.
All of this transpired while a third cardboard cut out of the Khomeini observed the proceedings from a distance.


On this day in 1979, Iranian religious leader Ayatollah Ruhollah Khomeini returned home after 14 years in exile. He had been forced out by the secular and U.S.-backed Shah, who rightly feared his popularity. While in exile, he made high-profile sermons, wrote books, and circulated audiotapes explaining his vision for a Shia theocratic state. The revolution began in 1977 and, by the time the Shah fled in January 1979, Khomeini was living in France. When he flew home on February 1 he was joined by U.S. reporter Peter Jennings and others, and was met by millions of cheering Iranians at the airport. He declared his opposition to the interim government, led a popular campaign against it, and by the end of the year had established the Islamic Republic, with himself as Supreme Leader.

۱۳ بهمن ۱۳۹۰

اگربا فساد مقابله نشود، کشور به قهقرا می رود/ 37 هزاردالر کرایۀ خانه یک وزیرحکومت است

دکترعزیزالله لودین رئیس اداره مبارزه با فساد اداری درصحبت با تلویزیون «نور» درکابل گفت که شماری از وزیران کابینۀ حکومت با فعالیت های این اداره حساسیت دارند. وی درباره علت این حساسیت توضیح داده است که ادارۀ مبارزه با فساد از کار اين وزيران بازرسى مى کند و اگر به يک وزير گفته شود که کى براى تو صلاحيت داده تا سى و هفت هزار دالر کرايه منزل بايد بدهى، بديهى است که اين مقام دولت حساسيت نشان مى دهد.
اما این اداره تا هنوز کدام دست آوردتغییردهنده که منجربه اصلاحات شود، دردست ندارد.
آقاى لودين افزود، بيشترين شکاياتى که به رياست مبارزه با فساد ادارى مواصلت ورزيده از اداره قضايى کشور، لوى سارنوالى، شهردارى کابل، ترافيک، اداره پاسپورت و از شمارى از وزارت خانه ها است که مى توان گفت، اين ادارات در رديف بالايى فساد قرار دارند.
به گفتۀ آقاى لودين، فساد ادارى در حـال حاضر افغانستان را ازبنیاد ویران خواهد کرد. دکترلودین تایید کرده است که فساد سالاری گسترده درحکومت ودولت، سبب روی گردانی مردم از حکومت شده ودشواری های فراگیری را به وجود آورده است. دکترلودین هشدار داده است که اگر با فساد موجود مقابله مؤثر نشود، کشور به سوی پرتگاه قهقرا کشانیده خواهد شد. 

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...