۲۰ اسفند ۱۳۹۰

یک روزنامه نگار در کابل به پنج ماه حبس محکوم شد!

معین اسلامپور، روزنامه نگار، فعال سیاسی و یکی از استادان در دانشگاه نظامی مربوط به وزارت دفاع افغانستان، پس از این که از بی عدالتی‌ها و نا بسامانی حاکم در وزارت دفاع افغانستان نوشت، مورد محاکمه و مؤاخذه قرار گرفت، تا این که سر انجام پس از نُه ماه کار بر روی پرونده‌ی او، دادگاه استیناف (تجدید نظر) کابل امروز او را به 5 ماه حبس محکوم نمود. این حکم نشان می‌دهد که آزادی بیان و کار برای عدالت در این کشور، چه دشواری‌هایی را پیش رو دارد. محکوم به زندان شدن اسلامپور، زنگ خطری است برای خبرنگاران نترس و نشان دادن چماق حکومتی‌های استبداد باور که هیچ باوری به عدالت و آزادی ندارند.

۱۹ اسفند ۱۳۹۰

ایران بزرگترین زندان روزنامه نگاران

در گزارش سالانه سازمان ملل از وضعیت حقوق بشر و آزادی بیان در ایران آمده است که این کشور بزرگترین زندان را بری روزنامه نگاران دارد. گزارشگر ویژه سازمان ملل می نگارد که درین گزارش  با شمار زیادی از ایرانی ها که در معرض زندان، شکنجه یا تهدید قرار گرفته اند مصاحبه شده است. : "بعضی اظهار کرده اند که در معرض رفتاری قهرآمیز قرار گرفته اند که مصداق شکنجه است، از جمله نگهداری بیش از اندازه در حبس انفرادی، شوک الکتریکی، ضرب و شتم شدید، تهدید به تجاوز جنسی و تهدید به بازداشت یا آسیب رساندن به دوستان و بستگان و اعضای خانواده. همچنین گفته شده است که بازداشت شدگان مجبور شده اند مقابل دوربین های تلویزیونی اعتراف کنند."
این گزارش همچنین با اشاره به اذیت و آزار، بازداشت و نقض حقوق مدافعان حقوق بشر در ایران نسبت به وضعیت آن ها ابراز نگرانی کرده است.
درین گزارش  تاکید شده که جمهوری اسلامی ایران همچنان بیشترین روزنامه نگار زندانی را دارد و امسال 42 خبرنگار در زندان های این کشور بازداشت هستند.
این گزارش می افزاید دست کم 150 روزنامه نگار از زمان انتخابات ریاست جمهوری 2009 از بیم سرکوب و اذیت و آزار از کشورشان گریخته اند. سازمان گزارشگران بدون مرز در نامه ای به گزارشگر ویژه سازمان ملل نوشته است که قریب به 50 نشریه از زمان انتخابات تعطیل شده است."
این گزارش نشان می دهد که آزادی بیان در ایران توسط آخندهای حاکم برای ترس از سقط حکومت شان به بند کشیده شده و روزانه چندین روزنامه نگار و منتقد حکومت آخندی راهی سیاه چال ها می شوند.


(تاریخ تکرار می شود) هشت مارچ در حد یک شعار!


زنان افغانستان از سالیان درازی تا اکنون از هیچگونه ظلم،تجاوز و خشونت در امان نبوده اند.در لابلای صفحات تاریخ افغانستان زن همواره به عنوان یک ابزار خوشگذرانی،موجو پست،و یا مذدوری بیش دیده نمی شود.
این بدین معنی نیست که هیچ زن شجاعی در تاریخ افغانستان وجود نداشته و ندارد،در تاریخ مبارزات شجاعانه ی مردم افغانستان علیه نیروهای اشغالگر بریتانیای کبیر و شوروی ،زنان شجاعی بودند که حتی آنان نقش فرماندهان جبهات مبارزات را ایفا می کردند،هم اکنون نیز پس از سقوط رژیم ضد انسانی و اسلامی طالبان ده ها زن شجاع و دلیر افغانستان در عرصه های سیاسی،حقوق بشر و فرهنگی قد بر افراشته اند و مبارزات شان را هم اکنون نیز شاهد هستیم.
نظام های که تا کنون در افغانستان امتحان شده اند،یکی از برنامه های شوم آنان زن ستیزی و استفاده ی اسلام درین مورد به عنوان به یک ابزار و آله بوده است.رژیم سیاه طالبان طی  مدت حاکمیتش درین سرزمین هزاران نوع ظلم و فجایع را بر سر این مردم بخصوص زنان این سرزمین تحمیل کردند و زن را به عنوان یک موجود پست قلمداد نمودند که هر نوع آزادی و حقوق انسانی را از آنان سلب نموده بودند.
پس از سقوط  رژیم  طالبان ،حکومت دست نشانده کرزی روی کار آمد و هزاران تن از نیروهای نظامی از  بیش از 40 کشور و میلیارد ها دالر به افغانستان سرازیر شدند، هجوم این نیروها و سرازیر شدن میلیاردها دالر پس از سرنگونی برج های دوقلو در نیویورک اتفاق افتاد.
در آن زمان در چهره های مردم افغانستان و بخصوص زنان افغانستان که در طول عمرشان اعمال ضد انسانست و بشریت را بردوش کشیده بودند امیدواری های نقش بسته بود، که امروز با گذشت 11 سال از آن روز دوباره همه ی آن آروزها و امیدها نقش بر آب شدند و زنان افغانستان یکبار دیگر شاهد تکرار شدن تاریخ سیاه و شرم آور دوران جهالت و زورگویی ها می باشد.
اما این را هم باید مد نظر بگیریم که درین 11 سال گذشته،کارهای خوبی نیز در راستای اعاده ی حقوق زنان صورت گرفته،اما بیشترین صداها که درین راستا بلند شده اند،بزودی خفه گردیده و مجال بیشتری برای فریاد کشیدن این دردها  برای شان داده نشده؛ بطور مثال می توان از ملالی جویا زن شجاع و دلیر افغان یاد نمود که در مبازارتش علیه خونخواران جهادی و دوکانداران اسلام قربانی شد و با قهر و غضب جنگ سالاران از وحشتسرای بنام افغانستان دور انداخته شد و امروز در تبعید بسر می برد.
درین روزها که در آستانه ی تجلیل از هشتم مارچ روز جهانی همبستگی زنان قرار داریم،اعلامیه ها و صحبت های از طرف یک تعداد عناصر پست و زن ستیز با حمایت ارگ نشینان و کسانی که نان و شراب شان از مالیه ی زن های غربی تامین می شود، می شنویم.
این اعلامیه که چند روز قبل توسط شورای علمای افغانستان با تایید کرزی نشر شد،چراغ سبزی بود برای طالبان و مهر تاییدی بود بر جنایات و وحشی گرایی های زن سیتزانه ی آنان در مدت حاکمیت شان در افغانستان.
همه ساله در افغانستان هشت مارچ را نهاد ها و گروه های سیاسی و فرهنگی با زرق وبرق خاصی تجلیل می کنند، دیده می شود که همه ی این ها فقط در حد یک شعار باقی خواهد ماند و برگزاری این نوع محافل یک نوع باجگیری است از اربابان و کسانی که این نهادها را تمویل و تجهیز می کنند،هشت مارچ در افغانستان همانند زنان به یک آله و ابزار تبدیل شده که با استفاده ازین نام افراد خاصی مصروف ثروت اندوزی هستند.
با این حال اگر تلاش های برای خنثی نمودن این نقشه های شوم از سوی جامعه ی جهانی که خود نیز درین معامله ها غرق است گرفته نشود،دوباره به گردابی از جنایت ها خواهیم برگشت و شاهد و یکبار دیگر زنان افغانستان در ساه چال های غضب  و جهالت مردان زن ستیز خواهد افتاد.

۱۷ اسفند ۱۳۹۰

خامنه ی جهاد علیه (فیسبوک) را اعلام کرد!

علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی دستور تشکیل «شورای عالی فضای مجازی» را صادر و اعضای آن را مشخص کرد.

به گزارش روز چهارشنبه (۱۷ حوت) خبرگزاری ایسنا٬ براساس دستور آقای خامنه‌ای٬ رئیس دولت دهم به عنوان رئیس این شورا معرفی شده است.

رهبر جمهوری اسلامی هدف از تشکیل «شورای عالی فضای مجازی» را «مقابله با آسیب‌های اینترنت و استفاده از فرصت‌های» آن عنوان کرده است.

براساس دستور خامنه‌ای این شورا موظف به تشکیل مرکزی به نام «مرکز ملی فضای مجازی کشور» شده است.

محمود احمدی‌نژاد٬ علی لاریجانی٬ صادق لاریجانی٬ عزت‌الله ضرغامی٬ سعید جلیلی محمدعلی جعفری٬ اسماعیل احمدی‌مقدم٬ وزرای ارتباطات٬ ارشاد و علوم از جمله اعضای «حقوقی» این شورا هستند.

اعضای «حقیقی» این شورا نیز «حمید شهریاری»، «جواد مظلومی»، «مسعود ابوطالبی»، «کامیار ثقفی»، «رسول جلیلی»، «محمد سرافراز» و «علیرضا شاه میرزایی» هستند.

خامنه‌ای در شرایطی دستور تشکیل چنین شورایی را صادر کرده که طی دو سال گذشته سپاه و سازمان پدافند غیرعامل به همراه چند نهاد دیگر سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در فضای اینترنت کرده‌اند.

نظامیان و روحانیون حاکم بر ایران از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین «تهدید‌ها» علیه جمهوری اسلامی یاد می‌کنند.

طی دو سال گذشته محدودیت‌های فراوانی برای کاربران اینترنت در ایران اعمال شده است٬ اما مقام‌های جمهوری اسلامی به نتایج دلخواه خود از این محدودیت‌ها نرسیده‌اند.

به نظر می‌رسد ناکارآمدی برنامه‌ها٬ سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های نهاد‌های مختلف در حوزه اینترنت و به خصوص «جنگ نرم» مهمترین عامل تشکیل چنین شورایی بوده باشد.

آخرین معتاد در بلخ بیست سال بعد تداوی می گردد!!


مسوولین صحت عامه بلخ از کمبود تجهیزات و مکان ها ی تداوی برای معتادین شاکی اند و می گویند که آمار معتادین در 9 ولایت شمال کشور بیشتر از آنست که بتوانیم  توسط تجهیزات اندکی که در اختیار داریم رفع نماییم.

دکتر مرویس ربیع رییس صحت عامه بلخ که در "ورکشاپ یک روزه پیرامون اضرار مواد مخدر برای دکتران صحت  عامه بلخ "صحبت می کرد گفت: در ولایات شمال از هشتاد هزار الی صد هزار تن معتاد به مواد مخدر هستند که فعلاً ما 67 بستر برای تداوی معتادین داریم که به این اساس برای برای هر مریض 20 سال بعد نوبت تداوی می رسد.
به گفته ی رییس صحت عامه بلخ، اگر به کمبودی های این ریاست توجه صورت نگیرد، آمار معتادین هر روز رو به افزایش خواهد بود.

عبدالقادر مصباح از کارشناسان مقام ولایت بلخ می گوید که هم اکنون بیش از هشتاد هزار زن و سی هزار کودک در 9 ولایت شمال کشور به مواد مخدر معتاد هستند که اگر حکومت و جامعه ی جهانی در بخش تداوی معتادین کمک های لازم را روی دست نگیرند این ارقام همه روزه رو به افزایش خواهد بود.

همچنان محمد رحیم رحمان اوغلی رییس ادراه مبارزه با مواد مخدر ولایت بلخ می گوید که در سال جاری تنها 500 تن که معتاد به مواد مخدر بوده اند درپروسه تداوی قرار گرفته اند که 200 تن آنان را مردان ،200 تن آنان را خانم ها و 100تن  دیگرشان  را کودکان تشکیل می دهند.
عبدالقادر مصباح نا آگاهی مردم را از اضرار مواد مخدر یگانه عامل افزایش روز افزون معتادان دانسته و می گوید که در چندین ولسوالی بلخ از جمله ولسوالی شورتپه خانم ها در هنگام کار بخاطر آرام ساختن اطفال شان از مواد مخدر استفاده می کنند و این باعث می گردد تا اطفال آن ها معتاد به بار آیند.

ولایت بلخ از آنجمله ولایاتی است که از چندین سال قبل کشت  مواد مخدر در این ولایت صفر اعلام شده بود.
به گفته ی مسوولین  در هیچ یک از نقاط این ولایت کشت این مواد دیده نمی شود، اینکه چگونه معتادین این ولایت به مواد مخدر دست می یابند، رییس اداره مبارزه با مواد مخدر ولایت بلخ می گوید که قاچاقچیان و معامله گران مواد مخدر این مواد را از ولایات غربی که در تعدادی از نقاط آن مواد مخدر کاشته می شوند به طور قاچاق به این ولایت آورده و در اختیار این معتادین قرار می دهند.
همچنان رییس صحت عامه بلخ از آمادگی های این ریاست در روزهای جشن سال نو خورشیدی خبر داده می گوید، در روزهای که همجوم مهمانان از ولایات و خارج کشور در بلخ می باشد این ریاست در برابر هرگونه حوادث بیماری و مجروحی آمادگی کامل دارد و تیم های سیار ومجهز  در شاهراه ها و داخل شهر موظف می گردد تا در صورت بروز کدام حادثه مشکلی برای مریضان رخ ندهد.
 یاد داشت: این گزارشم در شماره پنجم ،روز پنج شنبه، تاریخ 17 حوت سال 1391 در روزنامه عصر نو به نشر رسید!

۱۵ اسفند ۱۳۹۰

خطر سقوط رسانه ها در افغانستان

در ده سال گذشته رسانه های بی شماری ثمارق وار در افغانستان ظهور کردند . اکثریت تلویزیون ها ،رادیو ها و روزنامه ها و همچنان آژانس های خبر رسانی در افغانستان با پول و حمایت کشورهای بیرونی سر بالا کردند .
حال این رسانه ها با بحران مالی روبرو هستند . به باور تعدادی این بحران سرچشمه از بحران مالی امریکا و شسکت این کشور در جنگ افغانستان می گیرد .
 افغان نیوز ، تلویزیون شمشاد ، سبا ، چینل هفت و چینل یک ، تلویزیون میوند ، آژانس خبری پژواک از جمله ده ها رسانه ای اند که با میلیون ها دالر به راه انداخته شدند اما حالا با کاهش کمک های کشورهای کمک کننده در استانه سقوط قرار دارند .
به اساس گزارشات افغان نیوز از دو ماه به این سو معاش کارمندان اش را نه پرداخته است و همچنان مسوولان آژانس خبری پژواک گفته اند که منبع تمویل کننده شان نمی تواند به کمک مالی اش با این رسانه ادامه بدهد .

در این میان تلویزیون طلوع و تلویزیون اریانا و همچنان رادیو ازادی تنها رسانه های خواهند بود که تا سال 2014 کمک مالی اتمویل کنندگان شان را بدست خواهند اورد . و روی این دلیل هنوز هم موجودیت انها برای امریکا مهم است .

از سوی دیگر برخی مقام های اداره انکشافی امریکا یا یو اس آی دی گفته اند که تلاش می کنند تا مانع نشرات و ادامه کار تلویزیون های حامی ایران در افغانستان شوند . تلویزیون های تمدن ، راه فردا ، نگاه ، نورین و نور گفته می شود که اکثر نشرات شان به نفع ایران است.

۱۴ اسفند ۱۳۹۰

سالگرد وحشت فرهنگی



هر چند باستان شناسان ومورخین نظریاتی متفاوتی دارند ولی بگمان اغلب در قدم اول مجسمهء۳۵ متری و بعدا مجسمهء۵۳ متری بوداکه بنامهای صلصال وشهمامه یاد می شوند ومعابدو تاسیسات همجوار آن ها ساخته شده است. مجسمهء ۳۵ متری درقرن اول میلادی دردوران زمام داری کنشکا و مجسمهء دومی بین قرون دوم تا پنجم میلادی، در عصرکوشانی ها ساخته شده است.
...
برای قرون متمادی هزاران راهب بودایی درمغاره های کنده شده درسینهء کوه های همجوار بت های بودا به نیایش، عبادت وریاضت مشغول بودند. هنری که در ساخت این مجسمه ها به کار رفته بود، مخلوطی از سبکهای هنری گندهارا گوپتا است. سبک هنری گندهارا متاثر از هنر یونانی و سبک هنری گوپتا متاثر از هنر هندی دانسته میشود..
با وجود آنکه بعد از نفوذ دین اسلام درافغانستان، بت های بودا در بامیان هیچگاهی مورد پرستش نبوده و در معرض عبادت قرار نداشتند، به تاريخ بيست و شش فبروری سال۲۰۰۱ ميلادی شورای رهبری، شورای علما و ستره محکمهء طالبان، دستور تخريب آثار تاریخی افغانستان که به عقیده آن ها «غير اسلامی» تعبیر شده بود، را صادر کردند.
این دستور بر اساس یک فرمان رهبر طالبان ملا محمدعمر صادر شده بود.
به تاریخ نهم مارچ سال۲۰۰۱ ميلادی، تخریب مجسمه های بودا در بامیان آغاز شد و بعد دو شبانه روز به تاریخ یازدهم مارچ پایان یافت.
دو حفره خالی از بت های بودا که از لحاظ اهمیت میراث های فرهنگی و تاریخی برای همهء
بشریت شگفت انگیز و گرانبها شمرده می شد، امروز یاد آور لحظات دهشت، بربریت و برداشت های نادرست از عقاید آسمانیست که به انسانیت آرامش، تحمل، گذشت و احترام به ارزش های والای انسانی را می آموزد. این مجسمه ها اگر تا ديروز نمادی از ديرينه تاريخی در اين سرزمين بود، امروز يادگار سالهای حاکميت افراطگرايی مذهبی در اين کشور است، حرکتی که جهان را تکان داد و يونسکو آن را وحشت فرهنگی ناميد.

طالبان: سرفرزندانت را از تن جدا می کینم و دخترت را آتش می زنیم!

طالبان که چهره ی ضد انسانیت و آدم کشی را در تاریخ بشریت به نام شان ثبت نموده است هم اکنون نیز پس از ده سال فروپاشی نظام سیاه آنان،مردم افغانستان بخصوص زنان که نیم اصلی پیکر یک جامعه را تشکیل می دهند آزادانه نمی توانند در کارها و برنامه های زندگی شان سهم بگیرند.

تا اکنون شش نامه تهدید آمیز آدمکشان طالب علیه زنانی که
 در بیرون از خانه کار می کنند، به طور شب نامه  در  تعدادی از مناطق افغانستان درین روزها پخش شده است .
      متن اصلی این نامه ها به زبان پشتو می باشند که متن زیر ترجمه یکی از آن شش نامه ی تهدید آمیز است که توسط دیده بان    دیده بان حقوق بشرترجمه شده:
      ( تو در مکتبی درس می دهی که مکتب دختران است. تو باید از خدا بترسی. ما به تو هشدار می دهیم که هر چه  زودترکارت را به عنوان آموزگار ترک کنی در غیر اینصورت سر فرزندانت را می بریم و دخترت را آتش می زنیم. تو وضعیتی را د  درست می کنی که پشیمان می شوی.)

خبر مشکوک از سوی استخبارات ایران!

تذکر: گزارشی که در زیرملاحظه شما می رسد، ازسوی خبرگزاری مهر ( وابسته به وزارت استخبارات ایران) مخابره شده است. درگزارش به نقل ازگروه طالبان ادعا شده که مراسم نوروز ازسوی آن ها «حرام» اعلام شده است. با مروری که درخبرگزاری ها ازجمله پایگاه اطلاع رسانی « امارت اسلامی طالبان» صورت گرفت، ازسوی طالبان کدام «بیانیه» یی تازه درین خصوص انتشار نیافته است. ازسویی هم درهمین گزارش گفته شده که بیست تروریست درمزارشریف بازداشت شده اند. درعقب نشراین خبر دروضع حساس کنونی که موضوع امضای پیمان استراتیژیک با امریکا به کشمکش داغ ونسبتاً خاموش بین کابل وواشنگتن تبدیل شده و پیشرفت درین خصوص درسیاست ایران «خط قرمز» نام گذاری شده، چه برنامه یی می تواند خفته باشد؟ آن هم درآستانۀ آمد آمد مراسم نوروز وتجمع ده ها هزار نفر درمزارشریف؟

خبرمذکور به شدت مشکوک، ناقص، بدون منبع وغرض آلود است. آیا حادثه یی در راه است؟ این هم گزارش:


طالبان تجلیل از نوروز را حرام اعلام کرد

با وجود بازداشت 20 تروریست که قصد حمله به مراسم جشن سال نو در افغانستان را داشتند، طالبان در بیانیه ای تجلیل از نوروز را حرام اعلام کرد.

به گزارش مهر، همزمان با تدابیر شدید امنیتی در ولایت مزار شریف در شمال افغانستان به منظور تامین امنیت جشن سال نو خورشیدی، طالبان در بیانیه ای از تحریم مراسم ویژه نوروز خبر دادند.
بیانیه طالبان درحالیست که پلیس افغانستان سه روز اخیر 20 مظنون را که قصد حمله به مراسم تجلیل از نوروز را داشتند، بازداشت کرد.
جشن نوروز یکی از آیین های ویژه آریایی هایی کهن است و پس از سقوط طالبان همه ساله ودر کنار دیگر کشورهای میزبان سال نو هجری خورشیدی در شهر مزارشریف برگزار می شود که هزاران نفر از سراسر افغانستان دراین مراسم شرکت می کنند.
طالبان این مراسم را کفرآمیز می داند و همه ساله برپاکنندگان جشن در "مسجد آبی" [زیارت سخی جان] تدابیری را برای مقابله با اقدامات تروریستی برقرار می کنند.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...