۱۸ اسفند ۱۳۹۱

والی جنگ سالار ننگرها، مانع ساخت وساز این شهر می شود

اداره ی انکشاف بین المللی ایالات متحدهء امریکا یاUSAID والی ننگرهار را مسوول ناکامی پروژهء بازسازی بند برق درونته می خواند.
رییسUSAID در ننگرهار مایک دیمپسی گفت: علت نا کامی این پروژه بی پروایی و عملی نشدن وعده های گل آغا شیرزوی است.
تا به حال برای بازسازی بند برق درونته دو پروژه آغاز شده ولی پیش از تکمیل شدن، به ناکامی انجامیده اند.
به گفتهء رییس ادارهء انکشاف بین المللی ایالات متحدهء امریکا، پروژهء نخست به ارزش یازده ملیون دالر به یک شرکت خصوصی سپرده شده بود ولی به دلیل کار بی کیفیت این شرکت، پروژه متوقف شد.
ادامهء این کار بعداً به یک شرکت دیگر سپرده شد اما باز هم به دلایل نه چندان واضح، کار بازسازی بند برق درونته به پایان نرسید.
مایک دیمپسی، گل آغا شیروزی والی ننگرهار را مسوول ناکامی این دو پروژه می خواند اما نمی داند که والی ننگرهار چرا موفق به پیشبرد این پروژه نشده است:
«نمی توانم حدس بزنم که چرا والی با وجود وعدهء که کرده بود پول بازسازی بند درونته را فراهم نکرد. در جریان شش ماه ما بار ها از وی خواستیم تا تعهدی را که کرده بود عملی سازد، اما چنین نشد. واقعاً نمی دانیم که چرا والی تصمیم گرفت تا این پول را فراهم نکند
اما از دیدگاه والی ننگرهار قضیه رنگ دیگری دارد.
گل آغا شیرزوی می گوید: قرار بود بند برق درونته با ارزش 31 ملیون دالر بازسازی شود که ده درصد این پول را حکومت افغانستان می پرداخت، پنج صد هزار دالر را ادارهء "شیرزی فوندیشن" به دوش گرفته بود و متباقی را باید ادارهء انکشاف بین المللی ایالات متحدهء امریکا فراهم می ساخت.
شیرزی گفت: او حالا هم آماده است تا مقدار پول تعیین شده را بپردازد، علت توقف پروژهء بازسازی بند برق درونته، مشکلات داخلی در ادارهءUSAID است:
« این همه مشکلات خود آنهاست. ما به وعدهء خود ایستاده ایم و حکومت نیز متعهد است. آنها باید نخست با ما صحبت می کردند و اگر ما پول را فراهم کرده نمی توانیستم، پروژهء بازسازی بند برق را متوقف می ساختند. این مشکل خود آنهاست و خود شان دروغ گفته اند
درین حال رییس ادارهء انکشاف بین المللی ایالات متحدهء امریکا در ننگرهار می گوید: در شش ماه اخیر چندین بار با والی صحبت کرده ولی چیزی به دست نیاورده است.
دیمپسی گفت: حالا کمک والی با این پروژه دردی را دوا نخواهد کرد، چون پروژه ناکام و کار بازسازی بند برق درونته متوقف شده است.
رییسUSAID در ننگرهار گفت: ادارهء تحت رهبری اش حالا علاقه مند کمک با پروژهء بند برق درونته نیست.
افغانستان کشوریست که به انرژی برق نیاز جدی دارد.
اعمار و بازسازی بند های برق ظاهراً از عمده ترین برنامه های زیربنایی حکومت افغانستان است.
زیرا این کشور حالا در بخش انرژی برق وابسته به کشور های همسایه است ومقدار ناکافی انرژی برق افغانستان را کشور های همسایه از جمله ایران، تاجکستان و ازبکستان فراهم می سازند.
 

۱۲ اسفند ۱۳۹۱

یک پایگاه رادیویی در ولایت زابل بدستور یک زورمند محلی بسته شد

از پنج روز پیش و در پی نشر گزارش برگزاری یک گردهمایی انتقادی علیه اداره محلی زابل، رادیو خصوصی کلات غگ( صدای قلات) از فعالیت باز مانده است.
تیمورشاه شاهزاده، مدیر مسئول کلات غگ گفت که این رادیو از روز سه شنبه ۷ حوت به خواست معاون والی زابل و به دلیل آن چه که نشر گزارش های نادرست و خلاف سیاست های دولت" خوانده شده است، نمی تواند فعالیت کند.
رادیو صدای قلات به کمک نیروهای بین المللی کمک به تامین امنیت افغانستان(آیساف) ایجاد شده و در قرارگاه فرماندهی پولیس زابل در شهر قلات موقعیت دارد.
وی گفت: ما روز چهارشنبه به قوماندانی امنیه احضار شدیم تا در مورد نشر این گزارش توضیح بدهیم اما آنها من و همکارم هارون کلی وال را به مدت چهار ساعت بازداشت کردند."
به گفته شاهزاده، در این گزارش مردم و نمایندگان آنان از فساد اداری دراداره محلی انتقاد کرده بودند."
اما محمد جان رسول یار، معاون والی زابل با رد ادعای شاهزاده گفته است که او هرگز در مورد بسته شدن این رادیو دستور نداده است.
به گفته وی، توقف فعالیت رادیو کلات غگ به دستور آیساف صورت گرفته است.
غلام سخی روغ لیونی، فرمانده پولیس ولایت زابل نیز گفت که "فعالیت رادیو تحت پوشش آیساف صورت می گیرد و احضار مدیر مسئول این رادیو و یک تن از خبرنگاران آن برای ابلاغ حکم آیساف بوده است و آنان بازداشت نشده اند."
به گفته وی، عدم پرداخت معاش کارمندان رادیو از سوی آیساف باعث تعطیلی آن شده است.
بشیر فیضان، مسئول انجمن خبرنگاران زابل نیز با تائید بسته شدن رادیو صدای قلات، اداره این رادیو را متهم کرد که خلاف اصول خبرنگاری عمل کرده اند.
وی گفت: این رادیو مردم را خلاف اصول کاری خبرنگاری به شرکت در گردهمایی که علیه اداره محلی صورت گرفته بود، تشویق می نمود."
مرکز خبرنگاران افغانستان، جلوگیری از ادامه فعالیت رادیو محلی کلات غگ را یک اقدام علیه فعالیت آزاد رسانه ای می داند و آن را محکوم می کند.
فیصل کریمی، معاون مرکز خبرنگاران گفت: دستور توقف فعالیت این رادیو از سوی هر مرجعی که صادر شده باشد یک سرکشی واضح از قانون است که باید به آن پایان داده شود."
وی افزود:بر اساس قانون، بدون حکم یک محکمه با صلاحیت هیچ مقام دولتی حق ایجاد محدودیت در زمینه فعالیت خبرنگاران و رسانه های آزاد را ندارد."
این نخستین بار است که طی بیشتر از یازده سال گذشته یک رادیوی محلی به دلیل یک پوشش یک رویداد انتقادی علیه مقام های محلی بسته می شود.

۱۰ اسفند ۱۳۹۱

سندی که انتحاری ها را اجازه ی ورود به بهشت می دهد...

اسلام جعلی، افراطیت، دهشت افگنی و انسان کشی به بهانه ی رفتن به بهشت تخیلی به اوج خود رسیده است!
شبه‌نظامیان طالبان در افغانستان و پاکستان معتقدند که با عملیات انتحاری مستقیم به بهشت می‌روند.
در اینجا مشکلی پیش می‌آید و آن این است که چه تضمینی برای رفتن عامل انتحاری به بهشت وجود دارد؟
فرماندهان طالبان با
اعطای مدرک کتبی به شبه‌نظامیان این گروه، این مشکل را حل کرده‌اند.
این مدرک که «سند شهادت» نام دارد و به زبان اردو نوشته است و تأیید می‌کند که دارنده آن اهل بهشت است.
جالب است که فرماندهان طالبان برخی مواقع سند شهادت را پیش از کشته شدن
 دارنده آن به وی اعطا می‌کنند.
سند شهادت در حالی به عاملان انتحاری اعطا می‌شود که بیشتر مواقع قربانیان حملات آنان غیرنظامیان هستند.
البته طالبان برای کشتن غیرنظامیان نیز توجیه دارند زیرا به اعتقاد این گروه، شبه‌نظامیان با کشتن غیرنظامیان، عامل رفتن
 مردم به بهشت می‌شوند.

۰۷ اسفند ۱۳۹۱

دادگاه بلخ، حکم اعدام یک متجاوز جنسی را صادر کرد!

 مرد متجاوز بر صدیقه ی پنج ساله در ولایت بلخ از سوی دادگاه استیناف این ولایت به اعدام محکوم گردید.
رییس دادگاه استیناف ولایت بلخ در یک محکمه علنی "جمعه نظر" فرزند "دوران" را به اعدام محکوم نموده می گوید: جمعه نظر به اتهام تجاوز جنسی بالای یک دختر 5 ساله به مجازات اعدام محکوم شد. رییس دادگاه استیناف بلخ اظهار داشت: براساس کسب صلاحیت از ماده 33 قانون تشکیلات و صلاحایت محاکم، فقره 2 ماده 70 قانون اجرات جزای موقت، رعایت ماده 25 قانون اساسی، ماده 4 قانون جزائی کشور، فقره 2 و 3 قانون منع خشونت علیه زنان، رعایت فقرهای 2 و 3 ماده 148 قانون جزا و فقره 1 ماده 149 قانون جزا کشور متهم به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم گردید. فضل الرحمان فضلی رئیس دادگاه استیناف بلخ افزود: ریاست دادگاه استیناف ولایت بلخ فیصله خط نمبر 250 17 10 -1391 دیوان جزائی دادگاه ابتدائی شهری ولایت بلخ را تایئد کردند. گفته می شود که در پیوند به این تجاوز جنسی برادر جمعه نظر، جمعه مراد نیز متهم بود که بعد از تحقیقات ثارنوالی و پولیس از دادگاه استیناف بلخ تبرئه حاصل نمود و ازاد گردید. براساس معلومات رئیس دادگاه استیناف ولایت بلخ جمعه نظر بالای صدیقه 5 ساله در ولسوالی کلدار ولایت بلخ دوماه قبل تجاوز کرده بود. در همین حال جمعه نظر از حکم صادره رئیس دادگاه استیناف ولایت بلخ راضی نبود و اظهار داشت که وی چنین عملی را انجام نداده است. از سوی دیگر پدر صدیقه تجاوز جمعه نظر را بالای دخترش تایید نموده می گوید: که جمعه نظر بالای فرزند اش تجاوز کرده است. این در حالی است که نهادهای مدنی و حقوق بشر در شمال از افزایش پنجاه درصدی خشونت ها و تجاوزات جنسی در شمال ابراز نگرانی می کنند، اما در مورد صادرشدن حکم اعدام این متجاوز جنسی(جمعه نظر) هیچ گونه ابراز نظری نکرده اند.

۰۳ اسفند ۱۳۹۱

علمای پاکستان نیز در صف برادران ناراضی رییس جمهور کرزی پیوست

نام پاکستان حالا در اذهان مردم افغانستان با ترور، دهشت، دشمن و محل تولید دهشت افگنی گره خورده است.
این کشور همانطور که هویدا است از تولید کنندگان درجه یک تروریستان و آدم های انسان کش در سطح جهان معرفی شده و همچنان یکی از پیچیده ترین کشورهای دنیا می باشد.
پاکستان نسبت همسایگی که با افغانستان دارد؛ نقش گسترده ی در چگونگی اوضاع داخلی این کشور دارد و از سال هاقبل پاکستان به انواع مختلف خواهان سلطه گری بالای حاکمان ومردم افغانستان بوده و در مواردی هم نسبت ضعف و وابستگی بیش از حد حاکمان این سرزمین؛ پاکستان ما را به میل خودش رقصانده است.
هم اکنون نیز به گفته ی دولتمردان افغانستان گرهی کار در دست پاکستان است و پاکستان می تواند تاحدی چالش های امنیتی و اقتصادی افغانستان را در صورتی که صادقانه عمل نماید بر طرف کند، اما این صادقانه گی در گفتار و عمل هیچ یک از سیاست مداران پاکستان هنوز مشاهده نشده و باور ها بر این است که صادق بودن پاکستان در برابر افغانستان فقط وقتی ممکن است که افغانستان دست نشانده و فرمانبردار اوامر پاکستان باشد.
پاکستان نیز همانند افغانستان یک کشور سنتی است و ملاها بیشتر از دیگران بالای مردم حکومت دارند.
اینروزها قرار است کنفرانس بزرگی با حضور علمای پاکستان و افغانستان در کابل برگزار گردد و در آن کارنامه ی طالبان توسط این ملاها به بررسی گرفته شود و در نتیجه نکوهش دسته جمعی علما در برابر طالبان اعلام گردد.
این کنفرانس که قرار است در ماه مارچ برگزار گردد؛ گفته می شود در آن 500 تن از علمای افغانستان و پاکستان قرار  باست حضور یابند، امامفتی ابوهریره محی‌الدین، رییس علمای دینی پاکستان روز یک شنبه با ارسال نامه ی به همتای افغانی اش از عدم حضور علمای پاکستان در این کنفرانس خبر داد.

علمای پاکستان؛ علمای افغانستان را به حمله ی یک جانبه به جانب طالبان متهم نموده و گفته اند که این حرکت باعث تقویت صلح نه؛ بلکه ضربه ی در بدنه ی صلح نوپای افغانستان خواهد بود.
هرچند نمی توان از علمای پاکستان در این مورد گلایه نمود،چون آن ها چگونه علیه طالبان که دست پرورده های خودشان هستند فتوای باطل صادر کنند، این ساده لوحی علما و دولتمردان افغانستان را نشان می دهد که بارها با چنین عملکرد آنان روبرو شده اما با آن هم به این امر ناممکن اصرار دارند.
تنها چیزی که اینجا آشکارتر و علنی تر شد این است که علمای پاکستانی به طور علنی در صف طالبان پیوست و علیه علمای افغانستان که خواهان صدور حکم ابطال عملیات انتحاری و برنامه های دهشت افگنانه ی طالبان بودند جبهه گرفتند و نخواستند دل (طالبان کرام) را برنجانند.
چیزی که اکنون از علمای افغانستان انتظارش می رود این است که باید این کنفرانس برگزار گردد و در آن عدم حضور علمای پاکستان در این کنفرانس و رفتارهای ددمنشانه و غیر انسانی و اسلامی پاکستان نیز در کنار عملکرد های طالبان مورد بحث قرار گیرد و یک تصمیم جمعی در مورد چگونگی سرنوشت روابط افغانستان با پاکستان تصمیم گرفته شود.
مختار وفایی/ روزنامه نگار آزاد/ مزارشریف

۲۷ بهمن ۱۳۹۱

ملاتره خیل، جنگ سالار و ناقض حقوق بشر،رییس یک باند اختطاف گران در کابل

  هفته قبل رسانه های خبری گزارشی را به نشر رسانیدند که پولیس حوزه دوازدهم شهرکابل یک باند از اختطاف گران را که قصد اختطاف یک بازرگان را داشتند بعداز مقاومت اعضای این باند در حالی دستگیر کردند که اختطاف گران از پوسته امنتی اول پولیس حوزه دوازده موفق به فرار شدند و حتی قصد کشتن امرحوزه دوازده را که جلو ایشان را گرفته بود هم داشتند که موفق به این کار نشدند. بقول یکی از رسانه ها اختطاف گران به یکی از اعضای پارلمان ارتباط نزدیک داشتند.
طبق تازه ترین خبر از یک منبع، زمانکه این اشخاص دستگیر گردیدند شخصی بنام ملاتره خیل کوچی نماینده مردم کوچی در پارلمان به آمر حوزه زنگ می زند و با شدت تمام بالای آمر حوزه فریاد می کشد که تو با کدام جرات برادرزاده و خواهرزاده هایم را دستگیر کردی؟ آمرحوزه می گوید که ایشان را هنگام اختطاف دستگیر کرده است. ملاتره خیل با دشنام دادن به آمرحوزه و وزیر داخله صحبت را قطع می کند و چند لحظه بعد وزیر داخله به آمرحوزه زنگ می زند و می گوید که حامد کرزی که در سفر به ناروی است به وی زنگ زده و گفته است که خویشاوندان حاجی صاحب تره خیل به اسرع وقت از قید رهایی یافته و از ایشان عذر خواهی صورت بگیرد!
طبق حکم شفاهی وزیر داخله اختطاف گران از قید حوزه دوازده رها می شوند و به خانه خود می روند. فردا زمانی که آمر حوزه به دفتر کارش می رود برایش گفته می شود که شخصی آمده و گفته است که یک فرمان بالای حوزه را باخود آورده است که باید تسلیم آمر حوزه کند. زمانی که آمرحوزه فرمان را می خواند می بیند که فرمان از طرف ملاتره خیل کوچی عنوانی آمریت حوزه دوازده هم پولیس نوشته شده است و امر شده است که سلاح و مهمات را که پولیس از افراد دستگیر شده اش بدست آورده است دوباره به شخص آرورنده نامه مذکور تسلیم داده شود و در صورت ضرورت به نمبر شخص ملاتره خیل تماس برقرار گردد.
آمرحوزه به ملاتره خیل زنگ می زند و می گوید که ملاصاحب خودت آمر و یا رییس من نیستی که برایم امر می دهی.
ملاتره خیل در تماس که ثبت شده است می گوید که من رییس وزیر داخله هستم بناء بالایت امر می کنم! ملاتره خیل به آمرحوزه می گوید که دلش را از زندگی سیاه خواهد کرد و کاری خواهد کرد که بیایید و پاهایش را با کلاه عسکری خود پاک کند.
آمر حوزه می گوید که روزی رسان تا امروز خدا بود شاید هم در اینده خدا باشد نه او. بناء اگر ملا تره خیل امری از روسای وزارت داخله بیاورد مشکلی در کار نخواهد بود. چند ساعت بعد امری از معینیت امنیتی وزارت داخله به آمر حوزه می رسد که برایش دستور داده شده که تمام سلاح و مهمات بدست امده از محافظین شخصی ملا صاحب الحاج محمد تره خیل تسلیم داده شده و از ایشان عذر خواهی صورت بگیرد! به فردای روز آمرحوزه بار دیگر با شنیدن چند دشنام ناموسی از ملاتره خیل کوچی تهدید به سیاه شدن دلش از زندگی می گردد.
ملاتره خیل یکی از اعضای پارلمان است که سال قبل محافظین شخصی وی با گشودن اتش باعث به شهادت رسانیدن چند نفر از عابرین در منطقه پل خشتی شهر کابل شدند ولی تا امروز کدام ارگان عدلی و یا قضایی جرات محاکمه ملاصاحب را پیدا نکرده اند.
نمبر پلیت موترهای ملا تره خیل بنام (ملاخیل) است و اصلا نمبر ندارد و ثبت شده ترافیک نیست

۲۴ بهمن ۱۳۹۱

پرده برداری از نقشه ی شوم یک حلقه ی فساد پیشه ها در یکی از ادارات بلخ

از حیف و میل میلیون ها افغانی حق شهدا و معلولین جگوگیری شد!وبلاگ شخصی مختار وفایی به اسنادی دست یافته است که نشان می دهد،در ریاست کار و امور اجتماعی،شهدا و معلولین و لایت بلخ،یک حلقه ی مشخصی از کارمندان به همکاری رییس این اداره در یک برنامه ریزی مشخص چشم به بیش از هفده میلیون افغانی که حق وارثین شهدا و معلولین می باشد،دوخته اند و با ساختن فورمه های جعلی در صدد بدست آوردن این پول هنگفت بوده اند که قبل از رسیدن به هدف، تلاش و تعقیب ماموران امنیت ملی باعث خنثا شدن پلان و باز داشت این حلقه ی فساد گردیده است.
سندی که به آن وبلاگ شخصی مختار وفایی دست یافته است،نتیجه یی بررسی یک هیئت باصلایت که متشکل از نماینده ی ریاست امنیت ملی،ریاست عدلیه،مستوفیت و کارشناس مقام ولایت بلخ،می باشد که در آن آمده است: « این هیئت توظیف گردید تا پیرامون چگونگی طی مراحل حقوق و امتیازات(48) قطعه فورم انتقالی ورثه ی شهدا که معرفت(16) تن از وکلای ورثه که ذریعه ی (16) قطعه مکاتب که همه مکاتب متذکره به تاریخ، 29 / 12/ 1389 از طریق ریاست عمومی کار و امور خزینه و تقاعد معینیت کار و امور اجتماعی وزارت کار و امور اجتماعی شهدا ومعلولین اصدار یافته و بعد از گذشت یک سال بدون مراجعه و عدم موجودیت وکلا از طریق آمریت شهدا و معلولین ریاست کار و امور اجتماعی شهدا و معلولین ولایت بلخ به هدایت گلالی هوتک رییس این اداره توسط مدیر تادیان این اداره تحت اجرا قرار گرفته، دقیقا مورد رسیدگی قرار دهد.»
همچنان در سند آمده است که 48 قطعه فورم به وکالت 16 تن از وکلای ورثه ی شهدا،قبل از آنکه از طریق پست مخابرات به آرشیف تسلیم داده شود،توسط شخص مجهوالهویه به ملاحظه ی گلالی هوتک رییس کار و امور اجتماعی شهدا و معلولین ولایت بلخ رسیده است  و تلاش شده است از راه‌های غیر قانونی با عدم حضور داشت وکلای ورثه‌‌ی شهدا و معلولین این فورمه ها ترتیب داده شده است.حاجی محمد عظیم آمر شهدا و معلولین این ریاست به هیئت موظف اقرار نموده است که 48 فورمه ها بدون استیذان وی ترتیب داده شده و به امضای وی نمی رسد.محمد عظیم گفته است که فورمه ها باید پس از اینکه وی امضا می نمود توسط حاجی خداینظر مدیر محاسبه ترتیب داده می شد که اصلا نشده و طی مراحل فورمه ها بطور فوق العاده در ظرف(24 الی 48) ساعت توسط شخص نامعلوم طی مراحل شده است.
در همین حال حاجی خداینظر مدیر محاسبه ریاست کار و امور اجتماعی،شهدا و معلولین اقرار نموده است که نخست پنج قطعه فورم توسط آمر شهدا و معلولین به گلالی هوتک رییس این اداره مسترد گردید و پنج روز بعد از آن محمد بشیر مدیر تادیات این ریاست حوالی ساعت (9) قبل از ظهر تعداد 48 قطعه فورم انتقالی به وکالت 16 تن از وکلای ورثه را، در داخل یک خریطه آورده و به محمد حنیف مسوول بخش محاسبه می سپارد و تاکید می کند که تا ساعت 11  اسناد متذکره را قید وارده گرفته تا بعداً اجراات گردد.همچنان مدیر محاسبه‌ی این ریاست نیز تایید کرده است که این فورمه ها بدون حضور داشت وکلای ورثه و نبود مهر و شصت آنان در پای فورمه ها،طی مراحل گردیده است.
در این گزارش هیئت موظف از زبان محمد بشیر مدیر تادیات ریاست کار و امور اجتماعی،شهدا و معلولین،نگاشته شده است که طی مراحل غیر قانونی این فورمه ها توسط وی و به هدایت گلالی هوتک رییس کار و امور اجتماعی شهدا و معلولین ولایت بلخ صورت گرفته است.
در عین حال،درخواست‌های دیگری در کنار فورم های انتقالی ارائه شده است که در آن حقوق یک‌ساله یک ساله تقاضا بعمل آمده است در حالی که به گزارش این هیئت(هئیت موظف)اصل وثیقه ملاحظه نگردیده  و کاپی آن درج اوراق نشده،اینکه روی چه دلایلی حقوق سه ساله اوشان اجرا و پول حواله طی یک چک بوک 50 ورقه ترتیب گردیده که بیشتر از یک میلیون و هفتصد و شصت هزار و چهارصد افغانی می گردد نیز سوال بر انگیز می باشد.
در همین حال کارمندان بخش محاسبه‌ی این ریاست اعتراف کرده اند که آنان در این زمینه صلب صلاحیت شده اند و طی مراحل اسنادی،ترتیب چک‌ها و توزیع آن به مستحقین،توسط شخص رییس این اداره(گلالی هوتک) انجام یافته است. گلالی هوتک به این کارش اعتراف نموده و آنرا ناشی از نداشتن تجارب کاری کاری عنوان نموده است که به گفته‌ي هیئت موظف شده‌ي حکومت این نوع اجرا‌آت خلاف مقررات لایحه‌ي وظایف،قانون کار و خدمات ملکی می باشد.
در پایان گزارش هیئت موظف حکومتی که بدست وبلاگ شخصی مختار وفایی رسیده است،چنین نگاشته می‌شود: «با در نظر داشت ملاحظات فوق و اجراآت غیر قانونی،خلاف لایحه‌ي وظایف و قوانین نافظه‌ی کشور می‌باشد،نظر به هدایت،محترمه گلالی هوتک،رییس کار و امور اجتماعی،شهدا و معلولین،در تبانی با محمد بشیر مدیر تادیات آمریت شهدا و معلولین این ریاست پیرامون فورم های انتقالی 16 گانه وکلای ورثه‌ی شهدا صورت گرفته است.
در پایان این گزارش،امضاهای از نمایند‌ه‌های ریاست امنیت ملی،ریاست عدلیه،مستوفیت و مقام ولایت دیده می‌شود.
در همین حال فضل الرحمن رحمانی رییس محکمه‌ی استیناف بلخ،گفته است که چهار تن از کارمندان این اداره، ( محمد حنیف، فدامحمد، محمد بشیر و محمد صدیق) به جرم جعل اسناد و شروع به اختلاس متهم شناخته شدند و به دوسال و شش ماه حبس تنفیذی محکوم گردیدند.
رییس محکمه‌ي استیناف بلخ،جرم گلالی هوتک را غفلت وظیفوی دانسته،در حالی که وی را مستحق جزای بیشتر می‌داند؛می گوید، بخاطر خانم بودنش، به اساس قانون اساسی وی را به بیست و پنج هزار افغانی جریمه و‌ آزاد نموده است.
با وجود این‌همه خانم گلالی هوتک،ادعا دارد که هیچ موردی فساد و اختلاس در اداره اش دیده نشده و همه چیز بجای خودش است.
خانم هوتک می‌گوید که همه‌ی این موارد یک توطئه است و کارمندان وی را محمکه بدون عذر موجه محکوم به زندان نموده است.وی وعده می دهد که کارمندانش بزودی آزاد و نزدش بر خواهد گشت!
این‌ در حالی‌است که شهرت های معتبر افغانستان در جهان می باشد و اداره ی مبارزه علیه فساد اداری که از چند سال بدینسور ایجاد گردیده است نیز خود را «شیر بی دندان» خطاب نموده و تاثیری آنچنانی بر کاهش فساد اداری در ادارات کشور نداشته است.
مختار وفایی/ روزنامه نگار آزاد؛ بلخ

۲۱ بهمن ۱۳۹۱

مرگ مشکوک قیس عصیان خبرنگار و عکاس مطرح بلخ

قیس عصیان رفیق و همسنگر صمیمی ام که عکاس خبری آژانس خبری فرانسه بود و تا هنوز چندین جایزه های معتبر را در زمینه ی عکاسی از آن خود کرده بود؛ بطور مشکوک و مبهمی رخت از دنیا بست...
قیس نیمه های شب شنبه در شفاخانه ی ملکی شهر مزارشریف جان باخت.
هرچند مرگ قیس عصیان را اعضای خانواده ی وی سکته ی قلبی می دانند؛ اما تعدادی از دوستان وی مرگ وی را مشکوک و قابل تاءمل می دانند.
عثمان احمدی از ژورنالیستان و فرهنگیان بلخ؛ خاموشی قیس عصیان را مشکوک دانسته و از نیروهای امنیتی و نظامی خواستار تحقیق جدی در این مورد می شود.
به باور وی و بنا برگفته های صادق عصیان کاکای قیس عصیان مسوولان شفاخانه ی ملکی شهر مزارشریف، بخاطر رسیدگی به معاینات و تداوی قیس عصیان کوتاهی نموده و در جریان شب هیچ کسی برای معاینه و تداوی آقای عصیان حاضر نبوده است.
با این حال هنوز داکتران شفاخانه ی ملکی نتیجه ی مشخصی از معاینات قیس عصیان  را به اختیار رسانه ها و خانواده ی وی قرار نداده و هنوز هم ابهاماتی در این مورد وجود دارد که دلیل خاموشی قیس عصیان مرگ طبیعی بوده و یا مسموم گردیده است.
به اساس بعضی از گفته ها؛ قیس عصیان چندی قبل؛ پس از دقایقی که ملازوی از فرماندهان ارشد جهادی ولایت بلخ به قتل می رسد از جسد وی عکس برداری می کند و همچنان از جریان دستگیری قاتلان وی نیز عکس برداری نموده بود که پس از آن مورد تهدید و تعقیب افراد مربوط به ملازوی قرار داشت.
با این حال هیچ موردی موثقی در مورد چگونگی و دلایل مرگ آقای عصیان سخن نمی زند و موضوع همچنان پیچیده و مبهم مانده است.
این پیچیدگی و سردرگمی در مورد مرگ عصیان نشاندهنده ی ضعف نیروهای امنیتی و حکمرانی علنی جنگ سالاران و باندهای قدرت و مافیا در بلخ می باشد که همواره خبرنگاران را مورد تهدید قرار داده و در مواردی نیز رسانه های زیادی را در چنگال خود در بند گرفته اند.
قیس عصیان که بیست و شش سال داشت؛ از سه سال بدینسو با رسانه های مختلف بین المللی از جمله فرانس پرس همکاری داشت.
قیس سه سال قبل عروسی کرده بود و هم اکنون یک پسر دوساله از وی بجا مانده است.

۲۰ بهمن ۱۳۹۱

رییس امور زنان بلخ از کشور فرار کرد!

فریبا مجید رییس امور زنان ولایت بلخ،که از چندین سال بدینسو در این پست کار می کرد،به کشور فنلند پیشنهاد پناهندگی کرده و دیگر به وظیفه اش بر نمی گردد.
به اساس گزارش‌ها،بانو مجید که در یک سیمینار از طرف کشور فلند دعوت شده بود،به آن کشور رفته و پس از اتمام دوره ی سیمینار حاضر به برگشت نشده است.
بانو سهیلا مدیر جندر ریاست امور زنان بلخ،رفتن فریبا مجید را به کشور فنلند تایید می کند و می گوید که وی از طرف وزارت امور زنان در یک برنامه رسمی به آن کشور سفر کرده،اما مساله‌ی پیشنهاد پناهندگی وی را رد می کند.
همچنان منبعی که نمی خواهد از وی نامبرده شود،می گوید که فریبا مجید که،نزدیک به هشت ماه قبل، با یک شخص تاجر که از فرماندهان جهادی بدخشان است نامزاد شده بود،در حالی‌که نامزاد وی در خفا زن دیگری را نیز در نکاح خود داشته است.
به اساس گفته های این منبع،هنگامی که خانم فریبا مجید رییس امور زنان بلخ،از داشتن زن دومی نامزادش آگاه می شود،نامزادی اش را فسخ می کند.
این منبع می افزاید که،بانو فریبا مجید،مساله‌ى تهدید از طرف نامزادش را درج دوسیه‌ی پیشنهاد پناهندگی اش نموده است.
در همین حال گفته های وجود دارد که بانو فریبا مجید،علت درخواست پناهندگی اش را تهدید جانش،بخاطر پست ریاست امور زنان بلخ گفته است.
تا حال هیچ منبعی از حکومت محلی بلخ در این مورد اظهار نظر نکرده است.
این در حالی‌است که چندی قبل سرپرست ریاست امور زنان لغمان در یک حمله‌ي مسلحانه به قتل رسید و آوازه های از بد تر شدن اوضاع و افزایش خشونت ها علیه زنان در کشور نیز جریان دارد.
هرچند مقامات محلی بلخ این مساله را بطور رسمی تایید نمی کند؛ اما بیشتر از دوماه می شود که ریاست امور زنان بلخ توسط سرپرست اداره می گردد و از بانو فریبا مجید خبری نیست.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...