۱۵ مرداد ۱۳۹۶

اهداف و پیامدهای جنگ شمال را از زبان حاجی محمد محقق بخوانید

حاجی محمد محقق معاون دوم ریاست اجراییه پس از سقوط منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در سرپل، با نشر اعلامیه‌یی از عواقب و پشت صحنه جنگ در شمال پرده برداشته و با ابراز نگرانی گفته است که شمال افغانستان در حال تبدیل شدن به وزیرستان شمالی  است.
آقای محقق گفته است که ایجاد مراکز آموزشی برای داعش، ایجاد یک مسیر امن برای انتقال تروریست ها از هلمند به فاریاب، ایجاد ممانعت برای جلوگیری از ورود جنرال دوستم به کشور، ایجاد جنگ های فرقه‌یی و تنظیمی، از مهم‌ترین اهداف جنگ جاری در شمال افغانستان است. محمد محقق همچنان به کسانی که به باور او در پشت این جنگ حضور دارند گفته است که دود این آتش به چشم آنان نیز خواهد رفت.
 متن کامل پیام محمد محقق که در واکنش به سقوط منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در سرپل منتشر شده است:
خبر سقوط فاجعه بار منطقه استراتژيك ميرزا ولنگ از حوادث دردناك و فراموش نشدنى است كه در شرايط حساس كشور به وقوع پيوست.
در اين جنگ كه از نيمه شب ١٢ اسد ١٣٩٦ آغاز و تا ساعت ٢ بجه شب ١٤ اسد ١٣٩٦ دو روز دوام كرد مردم آن منطقه كه بارها از منطقه شان قاطعانه دفاع كرده و دشمن را با وارد كردن تلفات عقب رانده بودند اين بار به دليل تهاجم وسيع دشمن از سه جهت و نبود كمك هوايى و زمينى مؤثر از ناحيه دولت ، شكست خوردند و در نيمه شب ١٤ اسد ١٣٩٦ افراد بسيج مردميى ميرزا ولنگ كه مؤظف به دفاع از منطقه بودند از سنگرهاى شان عقب نشينى و مردم آن منطق نيز راه مهاجرت را در پيش گرفتند.
در جريان جنگ و عقب نشينى ياد شده مطابق اطلاع رسيده پنج نفر بسيج مردمى شهيد و تعدادى هم زخمى شدند و طالبان و افراد داعش بر منطقه مسلط شدند ، بعد اصلی فاجعه وقتى آغاز شد كه با روشن شدن هوا درصبحگاه ١٤ اسد مهاجمينى كه از سه جهت بر منطقه حمله كرده بودند راه عبور مهاجرين مردمى را در تنگى ميرزا ولنگ بند ساخته و از انتقال مهاجرين به منطقه امن جلو گيرى كردند.
با تسلط يافتن طالبان و داعش بر منطقه ميرزا ولنگ به رهبرى ملا عطاء الله والى و ملا نادر قوماندان طالبان و غظنفر قوماندان داعش و باقى ماندن تعداد از خانواده هاى بيدفاع جنايات هولناكى زير به وقوع پيوست؛
(١)مهاجمين از ميان مردم ملكى آن منطقه تعداد ٢٥ نفر را در يك منطقه بنام باغ سيد اسماعيل و ٩ نفر از بزرگان و موى سفيدان آن منطقه را در محلات ديگر تير باران كرده به شهادت رسانيده اند كه تعداد مجموع شهدا با يك نفر سرباز اردوى ملى به ٤٠ نفر ميرسد.
(٢)برخى مساجد، حسينيه ها و نمادهاى دينى مردم را به آتش كشيدند.
(٣) قوماندانهاى مسلط بر منطقه بر مردم فشار مضاعف وارد ميكنند تا اموال و دارايى مردم را به بهانه سلاح و مهمات مورد دستبرد قرار دهند.
اينجانب به موقع اقدامات لازم را براى جلو گيرى از وقوع اين فاجعه انجام دادم ، صبح زود هنگام ١٢ اسد با جناب رييس اجرائيه در تماس شدم و اهميت اين منطقه و خطرات سقوط آن و احتمال وقوع يك فاجعه انسانى را گوشزد كردم ، ايشان اطمينان دادند كه با وزارت دفاع هماهنگى ميكنم كه هم كمك هوايى و هم زمينى انجام شود و هدايت هم دادند .
شب ١٣ اسد با وزير دفاع در تماس شدم تا بدانم چى اقداماتى صورت گرفته. متوجه شدم كه ايشان ازمنطقه و اهميت سوق الجيشى آن براى ولايت سرپل شناخت ندارد و اقدامى هم انجام نداده بود، فقط همين قدر گفت كه يك منطقه سرپل يكتعداد نفر پوليس محلى چند سنگر را رها كرده. من با اصرار تاكيد كردم كه بايد به آن منطقه كمك هوايى صورت گيرد تا منطقه حفظ شود. با بى ميلى وعده داد، ولى فردای آن به روز ١٣ اسد با اينكه كوردينات هاى منطقه هم داده شده بود هيج كارى انجام نشد تا اينكه مردم شكست خوردند و اين فاجعه تكان دهنده صورت گرفت.
اين يك بعد فاجعه هست كه يك منطقه مهم و استراتژيك به دست دشمن افتاد و تعدادى زيادى مردم ملكى طى يك نسل كشى سيستماتيك بشهادت رسيد.
بعد ديگر فاجعه از اين قرار است كه حكومت و وزارتهاى دفاعى و امنيتى در اين قضيه نوعى بى تفاوتى و عدم احساس مسئوليت از خود نشان دادند كه موجب خلق سؤالها و تحليل هايى ذيل ميگردد .
اول : آيا حكومت به اندازه اى ضعيف و وامانده شده است كه توان دفاع از مناطق تحت كنترول خود را از دست داده و از بروز هيچگونه حوادث تلخ جلو گيرى نميتواند؟
دوم : آيا سيستم دفاعی و امنيتى دولت بحدى نا كار آمد و فاقد عناصر متخصص و استراتژيست هستند كه حوادث را قبل از وقوع آن تحليل و ارزيابى و قرار لازم را صادر نميتوانند و نيز از انجام عمليات هاى تعيين كننده و مؤثر براى ختم و يا مهار گروههاى هراس افگن عاجز اند؟
سوم : يا اينكه در راستاى طرح ناامن سازى شمال و تبديل كردن اين منطقه به وزيرستان شمالى ديگر و تدارك تخته خيزى براى گروه هاى داعشى همسو و بيرون مرزى جهت اعزام به آسياى ميانه اقداماتى كه ملت اطلاع ندارد در حال اجراء است به قرار زیر؛
(١) ايجاد يك كوريدور امنيتى براى عبور دهشت افگنان از هلمند به فارياب،
(٢) ايجاد مراكز بزرگ و امن آموزشيى نظامى و فكرى براى گروهاى دهشت افگن وابسته به داعش كه نمونه هاى از آن در ولسوالى خواجه سبز پوش ، دره سردابه ميباشد كه داراى امكانات وسيع هست و حتى طياره بدون سرنشين و ساير مراكز در دره قرايى ولسوالى المار و خواجه كنتى در قيصار و مراكزى در كوهستانات كه اين مراكز از يكسال بدين سو فعال اند و از سوى دولت و قوت‌هاى بين المللى كدام مزاحمتى عليه آنها وجود ندارد،
(٣) پروازهاى هليكوپترهاى نظامى مشكوك و ناشناخته بر مناطق مختلف کشور و انتقال تجهیزات نظامی و تخنیکی برای تروریستان. این در حاليست که يك طياره تركى را كه به جنرال دوستم نسبت داده شد، پيش از رسيدن به مرزهای افغانستان شناسايى و راهگیری شد، ولى پروازهاى اين هليكوپترها هيچگاه شناسايى و به اطلاع مردم نرسيد،
(٤) زمینه سازی برای سقوط دادن تدريجى ولسوالي هاى شمال و در نهايت سقوط بعضى ولايات،
(٥) پروژه سازی برای ممانعت از بازگشت جنرال دوستم معاون اول رياست جمهورى به كشور،
(٦) اختلاف اندازى ميان اقوام و جريانهاى سياسى،
كه اينها همه جزئى از يك سناريوى كثيف و ويرانگر است كه هم چيز را به نابودى تهديد ميكند.
با توجه به مندرجات فوق الذكر هرچه باشد، نتيجه يكى است و آن كشتار مردم و تخريب ولايات شمال از بادغيس تا بدخشان است و نيز تسلط يافتن افراطيون خارجى بر اين خطه مردخيز و فرهنگ دوست. بايد ياد آور شوم كه اگرچه در اين ميان مردم شمال، خصوصاً جامعه هزاره و شيعه بيشترين آسيب را در جريان تطبيق اين سناريوى پليد ميبينند و اما گرداننده گان این صحنه متوجه باشند كه دود اين ماجرا به چشم خود آنان نيز خواهد رفت.
اينجانب اين مصيبت عظیم و قتل عام سازماندهی شده را كه در ميرزاولنگ واقع شد ، به ملت بزرگ افغانستان، جامعه هزاره و اهل تشيع ، خصوصاً خانواده هاى معظم شهداء و مجروحين و مهاجرين عزيز تسليت گفته از خداوند منّان براى شهداء علو درجات، براى مجروحين شفاى عاجل وبراى بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.
از دولت و قوتهاى بين المللى ميخواهم كه به تعهدات شان در قبال ملت مبنى بر تامين امنيت و رفاه براى مردم و دفاع از مرزهاى افغانستان صادقانه عمل نموده از قربانى شدن مردم براى مطامع ديگران جلو گيری و از مردم شهید پرور میرزاولنگ دلجویی لازم را به عمل آورند.
حاجى محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامى مردم 
و معاون رياست اجرائيه افغانستان


طالبان مردمان ملکی را به رگبار بسته و مکان‌های عبادی شان را آتش زدند

گروه طالبان در پی تصرف منطقه استراتیژیک میرزاولنگ در ولسوالی صیاد ولایت سرپل، نزدیک به 40تن به شمول زنان، کودکان و محاسن سفیدان را به رگبار بسته و اماکن عبادی مردم را به آتش کشیده اند.
محمد ظاهر وحدت والی ولایت سرپل قبل از ظهر امروز یکشنبه طی دریک نشست خبری  پیرامون اوضاع روستای میرزاولنگ ولسوالی صیاد معلومات داده گفت: تروریست‌های خون آشام با اشغال این روستا دست به کشتار بی رحمانه افراد ملکی و بی گناه زدند.
براساس گفته های وحدت و طبق گزارش های اولیه تروریست ها بین 30 تا 40 تن از مردمان بی گناه را به شکل بی رحمانه که در بین شان اطفال، زنان و محاسن سفیدان شامل می باشد تیرباران نموده و همچنان مساجد و منابر را به آتش کشیدند.
وی اضافه نمود: ما تلاش نهایی خود را کردیم تا از به وجود آمدن فاجعه جلوگیری کنیم، نیروهای مستقر در شهر را در دو گروپ به ساحه اعزام کردیم و در عین حال تقاضای کمک هوایی و زمینی را از سکتورهای مرکزی نمودیم اما تا آخرین لحظات این کمک ها صورت نگرفت و به دلیل نرسیدن کمک و تجمع بیش از حد دشمن از سایر ولایات روستای میرزاولنگ سقوط کرد.
والی سرپل همچنان افزود: با آنکه کمک های هوایی و زمینی از بیرون ولایت برای ما صورت نگرفت اما اگر قضیه میرزاولنگ مدیریت درست نمی شد عمق فاجعه بیشتر از این میبود.
وی همچنان تاکید ورزید: اکثریت باشنده های روستای میرزاولنگ در نتیجه درگیری ها بیجا شده و به مرکز ولسوالی صیاد و مرکز شهر سرپل پناه آورده اند و امکانات که در اختیار حکومت محلی قرار داشت برای بیجا شده ها صورت گرفته و میگیرد اما عمق فاجعه بیشتر است ما از موسسات خیریه داخلی و خارجی و حکومت مرکزی میخواهیم هرچه زودتر برای کمک رسانی به ورثه شهدا، مجروحین و بیجا شده گان بشتابند.
آقای وحدت از حکومت مرکزی خواست برای بازپسگیری روستای میرزاولنگ هرچه زودتر وارد اقدام شده نیروهای هوایی و زمینی را به این ولایت بفرستند در غیر آن سقوط ولسوالی صیاد و پس از آن سقوط شهر سرپل دور از تصور نخواهد بود.

۱۴ مرداد ۱۳۹۶

کمربند دفاعی شهر سرپل بدست طالبان سقوط کرد

مختار وفایی
منطقه استراتیژِیک میرزاولنگ در ولسوالی صیاد سرپل که از دو روز بدینسو مورد حملات گسترده تهاجمی طالبان قرار داشت صبح امروز شنبه سقوط کرد.
حاجی مهدوی یکتن از فرماندهان نیروهای خیزش مردمی در میرزاولنگ به سایت تحلیلی خبری هویدا با تایید سقوط این منطقه می گوید که احتمال دارد طالبان با تصرف این منطقه که نقش کمربند دفاعی شهر را داشت به مرکز ولایت سرپل حمله کنند.
میرزاولنگ با مرکز ولایت سرپل ۱۰ کیلومتر فاصله دارد و از آن به عنوان کمربند دفاعی شهر سرپل نامبرده می شود.
حاجی مهدوی می افزاید که شب گذشته با سقوط چندین پوسته در میرزاولنگ حدود ۲۰۰ خانواده از این منطقه فرار کرده و بقیه مردم به چنگ طالبان گیرمانده اند. طالبان دره میرزاولنگ را که یگانه راه فرار مردم به بیرون از منطقه است را تصرف و بروی مردم مسدود کرده اند.
به گفته آقای مهدوی آنان بارها از حکومت و مسوولان امنیتی خواستار نیروی کمکی برای سرکوب طالبان شدند اما طی دو روز گذشته هیچگونه کمکی از سوی دولت به آنان صورت نگرفته است.
حاجی مهدوی میگوید از صبح امروز شنبه که منطقه میرزاولنگ بصورت کامل به تصرف طالبان درآمد، تماس با شماری از خیزش های مردمی که در منطقه گیرمانده اند قطع شده و از وضعیت مردمان گیرمانده در منطقه نیز احوالی در دست نیست. به باور این فرمانده خیزش های مردمی، طالبان علیه مردم منطقه میرزاولنگ به دلیل مقاومت دوامدار آنان عقده مند استند و ممکن است دست به جنایت ها و فجایع وحشتناک بزنند.
این فرمانده نیروهای مردمی با ابراز نگرانی میگویند که هیچگونه آمادگی برای دفاع از مرکز ولایت سرپل وجود ندارد و طالبان نیز تصمیم دارند با سازماندهی و تجدید قوا به مرکز سرپل حمله کنند.

۰۷ مرداد ۱۳۹۶

به خبرنگاران و فعالان مدنی بلخ!

از مدتی بدینسو دهقانان و میوه فروش های مزارشریف که محل کار و تجمع آنان "مارکیت مهرآیین" است با زورگویی و قلدری از سوی افراد وابسته به علم خان آزادی عضو پارلمان و از افراد نزدیک به عطامحمدنور والی بلخ مواجه استند. دهقانان، دکانداران و میوه فروش ها براساس قرارداد 16ساله شان با مالک این مارکیت باید بی هیچ دخالتی به کارشان ادامه دهند، اما افراد علم خان آزادی با زور تفنگ تلاش دارند محصولات و اموال دکانداران را به مارکیت شخصی شان در 10 کیلومتری شهر انتقال دهند. فشارها و دخالت افراد مسلح علم خان آزادی با واکنش دهقانان و دکانداران مواجه شده است که از چندین روز بدینسو باعث اخلال در بازار میوه در شهر مزارشریف  شده است. افراد علم خان، مارکیت میوه فروشی مهرآیین را که محل کار و درامد صدها کارگر است با موانع سمنتی مسدود کرده و میوه های دکانداران را با میل تفنگ به روی زمین ریختانده اند. ظاهراً عطامحمدنور والی بلخ هم به دلیل قدرتی که علم خان در بلخ دارد به کار او دخالت نمی کند.
در این میان سکوت مرگبار رسانه‌ها، خبرنگاران و فعالان مدنی بلخ در مورد ساتور ستمی که این روزها بر فرق کارگران و میوه‌فروشان زده می‌شود نشان از یک حقیقت تلخ در زیرپوست این شهر دارد.
من به طرف‌های این جنایت کاری ندارم، اما می‌دانم حل این قضیه با پادرمیانی رسانه‌ها و نهادهای مدنی ممکن است.
چطور از نام مقدس خبرنگاری نان می‌خورید اما چشمان تان را عینک بی‌تفاوتی زده و این ستم آشکار علیه دهقانانی که با هزار زحمت در پی یک لقمه‌نان حلال هستند را نادیده می‌گیرید.
وقتی ادعای رسانه‌داری و خبرنگاری شود، به گفته مرتضوی هر کچالو فروش کارت خبرنگاری را از جیبش بیرون کرده و ادعای امتیاز می‌کند، اما در برابر حوادث تلخی که بر مردم می‌گذرند سکوت کرده و عرق شرم می‌ریزند.
این را باید بدانید که پوشش دادن کنفرانس‌ها، سخنرانی‌ها و نشر اعلامیه‌های مقامات خبرنگاری نیست. خبرنگاری به صحنه رفتن و تهیه کردن یک خبر بسان تهیه کردن یک لقمه نان توسط دهقان زحمت‌کشی‌ست که ممکن است قلدرهای در برابرشان با تبر خون‌آلود جنایت ایستاده باشند. خبرنگاری شهامت است، شجاعت است و غیر از این فقط روزمره‌گی است.
-
تصاویر از مارکیت  میوه‌فروشی مهرآیین است که توسط قلدرها لگدمال شده است. اگر شهامت خبرنگاری دارید و وظیفه تان برای تان مقدس است در این مورد اطلاع‌رسانی کنید. اگر در رسانه رسمی تان نمی‌توانید، در صفحات اجتماعی این کار را می‌توانید.

 
میوه های دکانداران توسط افراد زورمند به زمین ریختانده شده

۰۵ مرداد ۱۳۹۶

محاصره‌ی نظامی بلخ تنگ‌تر می‌شود

مختار وفایی
افزایش حملات تهاجمی و حضور قدرتمند گروه طالبان در ولایات فاریاب، بغلان، جوزجان، سرپل و پیشروی‌های تاکتیکی آنان در کندز نشان می‌دهد که یکی از پیامدهای بد این اتفاقات، تنگ‌تر شدن محاصره‌ی نظامی بلخ توسط این گروه است.
طالبان تا دوسال قبل بجز در بخش های از کوه البرز که مربوط ولسوالی چمتال می شود به بقیه مناطق این ولایت دسترسی و نفوذ نداشتند، اما حضور نظامی این گروه از مدتی بدینسو در ولسوالی‌های چمتال، بلخ، چاربولک، شولگره و دولت آباد بیشتر از قبل احساس می‌شود.
طالبان به دو دلیل نفوذشان را توانسته اند در بلخ گسترش دهند: کشت گسترده مواد مخدر و فعالیت مدارس دینی به نفع این گروه در ولسوالی‌ها و حتا داخل شهر مزارشریف.
در دوسال اخیر هزاران هکتار زمین در سراسر ولایت بلخ کوکنار کشت شده و قاچاقبران نیز به سادگی به خرید و فروش این مواد مصروف اند. طالبان مردم را در مناطق تحت سلطه شان مجبور به کشت تریاک کرده و از آنان سهمیه‌ی شان  را دریافت کردند. فرماندهان طالبان در خرید و فروش مواد مخدر نیز مصروف اند و از این راه بخشی از نیازمندی‌های شان را تامین می‌کنند. کشت گسترده مواد مخدر در بلخ حتی پای صدها جنگجوی طالب را به بهانه کار در مزارع تریاک از ولایات هلمند و قندهار به بلخ کشاند که شماری از این جنگجویان هم اکنون در جبهات طالبان در چمتال و چاربولک فعالیت دارند.
از سوی دیگر تبلیغ ده‌ها مدرسه دینی در داخل شهر مزارشریف و ولسوالی‌های بلخ به نفع گروه طالبان باعث شده است که جوانان بیکار  به این گروه بپیوندند.
شماری از مدارس دینی که حتی از پول دولت و وزارت معارف تغذیه می‌شوند افکار تروریستی و ضد دولتی را ترویج کرده و زمینه‌ساز پیوستن جوانان افراطی و بنیادگرا به گروه طالبان می‌گردند. عدم نظارت دقیق بر نصاب درسی و تماس‌های افرادی که در مدارس دینی حضور دارند باعث ترویج افکار طالبانی و نفوذ عناصر تروریستی در این مدارس شده است. چندین حمله تروریستی در بلخ از جمله حمله انتحاری بجان محمدظاهر وحدت معاون پیشین والی بلخ در سال 2013 از داخل یکی از مدارس دینی در چند کیلومتری دفتر والی بلخ انجام شد. حمله‌کننده انتحاری که آقای وحدت را در  روز 17 نوامبر 2013 هدف قرار داد شب را در همین مدرسه دینی با دوستان و هم‌دوره‌های مدرسه‌اش گذرانیده بود.
پایگاه نظامی و محل فرماندهی گروه طالبان در بلخ، در کوه البرز ولسوالی چمتال موقعیت دارد و این گروه تماس نزدیک و مداوم با جبهات نظامی طالبان در ولایات سرپل و جوزجان دارند.
فرماندهان طالبان در بلخ، هر ازگاهی برای عملیات‌های نظامی این گروه در کندز، سرپل، جوزجان و فاریاب نیروی کمکی فرستاده و گاهی هم از آن ولایات نیروی کمکی می‌طلبند.
ناکامی عملیات‌های نظامی که تاکنون برای سرکوب طالبان در بلخ راه اندازی شده، از یک‌سو باعث افتادنِ تجهیزات و وسایط نظامی بدست طالبان شده و از سوی دیگر به آنان روحیه و نیروی بیشتر برای گسترش حملات شان بخشیده است. در آخرین حملاتِ گروه طالبان که یک ماه قبل در ولسوالی چمتال راه اندازی شده و منجر به تلفات ده‌ها جنگجو و سرباز امنیتی شد، صدها نیروی کمکی از جبهات نظامی این گروه از سرپل و جوزجان به بلخ آمده بودند. قدرتمندی و تجهیز روزافزون جبهات طالبان در ولایات همجوار با بلخ از یک‌سو و حضور رو به گسترش جنگجویان این گروه در ولسوالی‌های مهم و استراتیژیک بلخ از سوی دیگر حلقه‌ی محاصره نظامی بلخ را تنگ‌تر ساخته است.

زیارتی منسوب به علی خلیفه چهارم اسلام در شهر مزارشریف / بلخ
با این وجود، بلخ که در محاصره‌ی ولایات نا امن و حضور روزافزون گروه طالبان قرار گرفته است، اگر مورد توجه نهادهای امنیتی و مسوولان محلی قرار نگیرد، بعید نیست که اندکی بعد آنچه را که امروز در فاریاب، کندز، جوزجان،سرپل و بغلان مشاهده می‌کنیم در بلخ نیز ببینیم.

جنازه حکومت وحدت ملی روی شانه معترضان

صدها تن از هواداران رستاخیز تغییر امروز پنج شنبه در اعتراض به بی کفایتی مسوولان حکومتی، به خیابان های کابل ریخته و تظاهرات کردند. در حاشیه این تظاهرات عده‌یی از معترضان، تابوتی را روی شانه های شان حمل می کردند که روی آن نوشته بود « جنازه حکومت وحدت ملی».
این تظاهرات دقیقاً سه روز بعد از حمله مرگبار تروریستی در منطقه سرکاریز کابل صورت می گیرد که منجر به کشته شدن 25 تن و زخمی شدن 60تن  گردید.

خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته

کریم دانش، نقاش و خطاط برجسته یکی از ده‌ها قربانی
حادثه تروریستی دوشنبه 24 جولای در کابل بود.
روزانه با ده‌ها انسانی که برای بار اول می‌بینم شان روبرو می‌شوم، اما به ندرت صحبت با آنان باعث دلگرمی‌ و دوام حضورشان در ذهنم می‌شود.
برخی آدم‌ها در همان نگاه اول، کلام اول، سلام اول در روح و روان‌ات جای شان را باز می‌کنند. این آدم‌ها معمولا روح بزرگ دارند و از حاشیه‌های بی ارزش زندگی دور اند.
کریم دانش دکان کوچکی در محل حادثه تروریستی امروز داشت. لباس شیک می‌پوشید، ظریف صحبت می‌کرد و میز کارش پر بود از خط‌ها و طرح‌های زیبایی که از مشتریانش فرمایش می‌گرفت. او مالک "کابل گرافیک" بود.
از ساعت ۷بامداد تا ۴بعد از ظهر آن‌جا سرگرم کار بود. در دانشگاه استقلال هم لیسانس دوم‌اش را می‌خواند و هم تدریس می‌کرد.
من فقط دوبار دیدمش. یک‌بار وقتی لوگوی سایت تحلیلی خبری هویدا و "ویزیت کارت" نیلوفر عزیزم را برایش سپردم که چاپ کند، بار دیگر وقتی تحویل گرفتم.
هر دوبار بیشتر از یک‌ساعت باهم صحبت کردیم. من عاشق صحبت کسانی می‌شوم که با ظرافت حرف می‌زنند و در میان جملات شان یک واژه‌ی مفت و بی‌جهت را نمی‌توان یافت. هرچند خودم از این توانایی برخوردار نیستم.
من از حرف مفت و اضافی بیزارم؛ حتی اگر عزیزترین دوستم بیهوده‌گویی کند ازش بیزار می‌شوم.
از آن‌روز که دانش را دیدم چندبار به نیلوفر عزیزم در موردش صحبت کردم. دوست داشتم در فرصت دیگری به دیدارش بروم و لحظه‌ی صحبت کنیم.
آن مرد دانا و خوش‌خط و خوش‌کلام در حادثه تروریستی امروز در جوار دانشگاه زاول جان‌باخت.
حتما براساس نظم همیشگی زندگی‌اش، صبح زود به محل کارش رفته و پشت آن میزی پر از آفریده‌های هنری‌اش شعر می‌خوانده...یا هم خط نستعلیق می‌نوشته...

اینک نشسته ایم سُبک در کمین خویش
چشم انتظار سوختنِ آخرینِ خویش

۲۵ تیر ۱۳۹۶

نسل جدید جهاد و آینده‌ی سیاه افغانستان

مختار‌ وفایی
افراطیت دینی و مذهبی که از سر و صورت آن خشونت و نفرت می‌بارد چنان در ذهن و روان مردم جا باز کرده که این حس پلید به هیچ چیزی جز کشتن آدم‌ها ارضا نمی‌شود.
حد اقل دو نسل از شهروندان این مملکت با افکار تندورانه و گمراه‌کننده‌ی بنام دین و مذهب بزرگ شده اند. از مکتب و مدرسه تا فضای خانواده و رسانه، آن‌ها را علیه آنچه کفر و ضد دین دانسته می شود تحریک کرده اند.
اکنون در حالی که 18 سال از فروپاشی نظام امارت طالبانی می گذرد، این گروه بار دیگر بر بیشتر از 50 درصد جغرافیای افغانستان حکم می رانند.
حکم‌رانی این گروه تنها بر میله تفنگ آنان خلاصه نمی شود بلکه این گروه افکار تندورانه شان را نیز در ذهن و روح و روان مردم تزریق کرده اند.
طالبان صخره‌نشین و دهاتی در بخش تبلیغات، ترویج افکار تندورانه و تطبیق دستورهای ظالمانه شان موفق‌تر از دستگاه حکومت دمکراتی است که میلیون‌ها دالر برای تقویت آن هزینه شده است.
آن‌ها با تصرف مناطق، مدارس را فعال و اکثراً مکاتب پسرانه را نیز باز می گذارند. نصاب تعلیمی مورد تاییدشان که همان کتاب‌های مدارس پاکستانی است را تدریس کرده و نحوه‌ی استفاده از تسلیحات را نیز برای کودکان و دانش آموزان با شعارهای بر ضد کفار آموزش می‌دهند.
دانش آموزان در مدارس و مکاتب تحت حاکمیت طالبان همه روزه سرودهای در وصف ملاعمر، ملامنصور، ملاهبت الله، جهاد، دین و مذهب شان می خوانند. آنان پرچم سفید امارت اسلامی را بر هر گوشه‌ی از مدارس و مکاتب آویزان کرده و فضا را پر از هیجانِ جهادگرایی حفظ می‌کنند.
طالبان با استفاده از ساختمان‌ها و امکاناتی که توسط حکومت افغانستان و پول کشورهای غربی ساخته شده اند برنامه‌های آموزشی شان را تطبیق می‌کنند. آنان حتی در مواردی دیده شده است که کمک‌های یونیسیف را به دانش آموزان مکاتب در مناطق تحت حاکمیت شان توزیع کرده اند.
برعکس در مکاتب و مدارس تحت کنترول حکومت، نه نظم و دسپلین چندانی وجود دارد و نه نصاب و دستورهای حکومت اجرا می شوند.
فساد گسترده در معارف، غیرحاضری استادان و دانش آموزان، کیفیت پایین و اجرا نشدن دستورها و اصول معارف، بنیاد تعلیم و آموزش را در شهر و قریه از هم پاشیده است.
آنچه را طالبان از مدارس و مکاتب شان بیرون می دهند، تروریست ها و تندورانی استند که بی هیچ درنگی به افکار و افراد مخالف ایده های شان حمله می کنند. تفنگ می گیرند و با شور و هیجان علیه کفار و همدستان آنان می جنگند.
از امارت اسلامی، خلافت اسلامی و حکومتِ استوار بر دساتیر ملاعمری حمایت می کنند. اما آنچه را مکاتب و مدارس تحت حاکمیت دولت بیرون می دهند، مشتی از جوانان بی انگیزه، بی هدف و نا امید از امروز و آینده است.
جوانانی که نه حکومت کنونی را نماینده آرزوها و خواست های شان می دانند و نه رفتارهای تروریست های تربیه شده با افکار طالبانی را.
مردم افغانستان جدای از قومیت، علاقه‌ی شدید و وصف ناپذیری در افراطیت دینی و پذیرش افکار تندورانه دارند.
هرچند افراطیت و تندروی دینی که منجر به ریشه‌گیری القاعده، طالبان، داعش و سایر جریان های تروریستی در افغانستان شده است، به دهه 70 خورشیدی زمانی که امریکا و متحدان سیاسی اش در منطقه، گروه های جهادی را برای مبارزه با کمونیست ها تجهیز کردند بر می گردد، اما نسل دیگری که طالبان آنان را تربیت و تجهیز به افکار تندروانه کرده است دارد روی صحنه می آید.
به دلیل ریشه دواندن افراطیت و نفرت در میان مردم و مخصوصاً نسل دیگری که در آینده‌ی نزدیک تفنگ‌بدست می شوند آینده‌ی این ملک را سیاه‌تر می‌بینم. این نسل تروریست به هیچ چیز دیگری بجز «دوام قتال» تا یک نفر خارجی و غیر دین اسلام در افغانستان حضور دارد قانع نمی‌شود.
اکنون افغانستان با مشکلات و چالش‌های بزرگی از جمله گسترش روزافزون بنیادگرایی دینی روبر است. این تهدید بزرگتر و خطرناکتر از رکود اقتصادی، فقر، تنگدستی و اعتیاد است. نا امیدی من از آنجا ناشی می شود که نه حکومت افغانستان توان مهار و مبارزه با این چالش بزرگ را دارد و نه چنین چیزی در اجندای کشورهای قدرتمند دخیل در اوضاع افغانستان وجود دارد.


 
دانش آموزان یک مدرسه دینی در ولایت بغلان حین آموزش استفاده از اسلحه

دانش آموزان یک مکتب در ولسوالی امام صاحب ولایت کندز حین آموزش استفاده از اسلحه توسط طالبان

دانش آموزان یک مکتب در منطقه خستک ولسوالی جرم بدخشان حین دریافت مواد درسی یونیسیف توسط طالبان

۲۱ تیر ۱۳۹۶

تشکیلات مخفی امارت اسلامی؛ طالبان را کی‌ها رهبری می‌کنند؟

 - مختار وفایی
ملاعمر که لقب امیرالمومنین را با پوشیدن خرقه پیامبراسلام در سال 1996 در کندهار بدست آورده بود، پس از فرو ریختن تاج و تخت‌اش بحیث امیر مومنان توسط بمب‌افگن‌های ناتو، تشکیلات از هم پاشیده تحت فرمانش را در سال 2003 بار دیگر برای به حرکت درآوردن ماشین یک جنگ دوامدار علیه حکومت نوپای کابل و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان سازمان داد.
به دلیل فعالیت مخفیانه‌‌ی طالبان پس از سال 2001 تاکنون، مردم و رسانه‌ها بجز نام رهبران و افراد مشخصی در این گروه، جزییات مفصلی از بقیه تشکیلات سازمانی این گروه ندارند.
هرچند گروه طالبان تماس‌های نزدیکی با رسانه‌ها و خبرنگاران دارند و از شبکه‌های انترنتی و فضای مجازی نیز بصورت گسترده برای پخش و نشر پیام‌ها و اخبارشان استفاده می‌کنند، اما پالیسی آنان برای حفظ هویت مقامات شان استفاده از نام‌های مستعار است. بطور مثال ذبیح‌الله مجاهد و قاری یوسف احمدی دو نام مستعاری استند که سخنگویان این گروه در صحبت با رسانه‌ها استفاده می‌کنند. والی‌های نامنهاد، فرماندهان نظامی و سرگروپ‌ها و حتی جنگجویان این گروه با نام‌های اصلی شان در میان مردم ظاهر نشده و هرکدام یک نام مستعار از نام‌های جنگجویان لشکر اسلام در زمان پیامبر را برخود می‌گذارند.
جزییاتی مفصلی که از تشکیلات گروه طالبان بدست آمده و مورد تایید منابع متعدد نیز قرار گرفته است نشان می‌دهد که ساختار رهبری این گروه تفاوت اندکی با حاکمیت پنج‌ساله شان در سراسر افغانستان دارد. . این گزارش، پس از افشای تشکیلات نظامی طالبان در شمال و شمالشرق که سال گذشته در وبلاگ من نشر شده بود، دومین و جامع ترین اطاعات را در زمینه ساختار تشکیلاتی امارت اسلامی به خوانندگان ارایه می کند.
تصویر از آرشیف

رهبر: ملا هبت  الله آخندزاده
معاون: ملا محمد یعقوب و مولوی یونس حقانی
ملامحمد یعقوب پسر ملاعمر و مولوی یونس حقانی رهبر گروه تروریستی حقانی، امارت اسلامی طالبان را بیشتر در بخش‌های نظامی رهبری کرده و مسوولیت انسجام فرماندهان نظامی این گروه را به عهده دارند.
معاونان نقش سازمانده و  هماهنگ کننده دارند  و ملاهبت‌الله آخندزاده رهبر امارت اسلامی، تصمیم نهایی در امور نظامی و سیاسی را  می‌گیرد.

شورای رهبری: این شورا که به « شورای کویته» نیز مشهور است، استراتیژی طالبان، هماهنگی، برنامه‌سازی، کنترول بخش‌های نظامی و سیاسی و سایر کمیسیون‌های مربوط به امارت اسلامی را رهبری نموده و در مورد تمامی تصامیم رهبر فتوا صادر می‌کند.
اعضای شورای رهبری: ملامحمد حسن بابر، مولوی عبدالکبیر، مولوی عبدالجلیل حقانی، حاجی گل آغا اسحاق‌زی، ملا محمد غوث، مولوی جلال‌الدین حقانی، مولوی لطیف منصور، ملاحسن رحمانی، ملاعبدالقیوم ذاکر، صدر ابراهیم و ملامحمد عیسا از جمله اعضای رهبری شورای رهبری امارت اسلامی استند که شبیه کابینه یک حکومت عمل کرده و در موارد مهم و اساسی به رهبر امارت اسلامی مشوره می‌دهند.

شورای عالی علما:  شورای علمای امارت اسلامی یکی از مهم‌ترین ارکان این گروه است که مسایل قضایی، فتواها و دستورات شورای رهبری را فلتر و نظارت می‌کند. این شورا می‌تواند با اتکا به احکام قرآن و سنت، فیصله  نهایی در مورد فتواها و دستورات شورای رهبری را صادر کند. این شورا موظف است تا تمامی تصامیم شورای رهبری طالبان را بررسی کرده و  مشخص نماید که درمطابقت با شریعت اسلامی است یا خیر. کمیتهء قضائی و دارالافتاء مربوط شورای علما می باشد وقضات آن توسط شورای علما تعیین می گردند.
رییس شورای عالی علما: مولوی نورمحمد ثاقب
معاون شورای علما: مولوی سیدمحمد (سدوزی آغا)

کمیسیون ها:
کمیسیون نظامی
مسوولین کمیسیون های نظامی
رییس کمیسیون نظامی: ملا صدر ابراهیم
اعضای ارشد: مولوی محمدیعقوب، سراج الدین حقانی، حافظ عبدالله، عبدالقیوم ذاکر، ملا محمد عیسا.
ملاصدر ابراهیم از نزدیکان ملاعمر و از فرماندهان میدان‌دیده‌ی این گروه است که سال گذشته بحیث رییس کمیسیون نظامی این گروه تعیین شد. کمیسیون نظامی، مسوولیت دارد تا جنگ را علیه دشمنان این گروه رهبری کرده و حملات و اهداف نظامی را برای جنگجویان مشخص کند.

کمیسیون مالی
رییس کمیسیون: ملا ابواحمد
کمیسیون مالی امارت اسلامی مسوولیت دارد تا منابع عایداتی این گروه که شامل معادن، جمع آوری عشر و ذکات، دریافت پول های اپراتیفی از منابع مختلف، کمک‌های مالی تاجران و موسسات خیریه و سایر درآمدهای این گروه می‌شود را مدیریت کرده و در چگونگی مصرف آن تصمیم بگیرد.
خرید و فروش تریاک، باج‌گیری از شماری از تاجران و شرکت‌ها، دریافت پول‌های اپراتیفی، بدست آوردن پول در بدل برخی از اختطاف‌ها از دیگر منابع عایداتی گروه طالبان دانسته می‌شوند. این گروه به دلیل تسلط بر برخی از معادن در ولایات مختلف افغانستان، در سال 2014 اداره‌ی جدیدی را بنام «معادن» نیز ایجاد کرده است که تحت نظارت کمیسیون مالی فعالیت می‌کند.
طالبان در برخی از مناطق از جمله در بدخشان سهم بزرگی از استخراج غیرقانونی معادن لاجور بدست می‌آورد.  گلوبل ویتنس در سال 2015 با نشر گزارشی نوشت که طالبان در جریان سال 2015 حدود 4میلیون دالر از معادن لاجورد بدخشان عاید داشته اند. این گروه ضمن این‌که بزرگترین سهم را در استخراج این معادن دارد با ایجاد پاس‌گاه‌های بازرسی در مسیر توپ‌خانه چترال که مسیر تردد صادرات لاجورد به پاکستان است نیز از استخراج‌کنندگان باج‌گیری می‌کند.  این کار طالبان شباهت به کار گروه داعش در عراق وسوریه دارد که که آنان  نیز نفت استخراج شده از مناطق تحت کنترول خود را به خارج قاچاق نموده و بفروش می‌رسانند که منبع بزرگ درآمد آنان را تشکیل می‌دهد.
در مناطق سرحدی افغانستان با پاکستان ذخایر معدنی از جمله «کرومایت» و سنگ مرمر وجود دارد. همچنان در هلمند ذخایر سنگ مرمر وجود دارد که به دلیل تسلط طالبان در آن مناطق حکومت افغانستان هیچ‌گونه برنامه‌ی برای بهره‌داری از این ذخایر و معادن را ندارد.

کمیسیون سیاسی
رییس: شیرمحمد عباس استانکزی
معاون: مولوی شهاب‌الدین دلاور
اعضا: ساحل شاهین، مولوی نیک محمد، شیخ سید رسول ننگرهاری، مولوی جان‌محمد مدنی، مولوی دین محمد، محمد زاهد احمدزی، مولوی محمدرستم حنفی و نعیم وردک.
شیرمحمد عباس استانکزی رییس کمیسیون سیاسی گروه طالبان مسوولیت دفتر این گروه را در قطر به عهده دارد و در زمان امارت اسلامی معاون وزیرخارجه بود. استانکزی افسر سابق پولیس و آموزش دیده در هندوستان است. استانکزی که در ماه اگست 2015 بحیث رییس دفتر طالبان در قطر معرفی شد، گفت‌وگوهای دوامداری را با کشورهای منطقه راه اندازی کرد. ستانکزی موفق شده است تا حمایت برخی از کشورهای منطقه را برای امارت اسلامی جلب کرده و نگاه آنان را در مورد اینکه این گروه تروریستی نیست تغییر دهد. منابع می‌گویند که امارت اسلامی اکنون در نزدیک به 10 کشور منطقه نمایندگی های غیر رسمی دارد که برای فعالیت‌ها و رفت و آمدهای اعضای سیاسی این گروه زمینه‌سازی می‌کنند.

کمیسیون فرهنگی
رییس: ملا امیرخان متقی
معاون: قدرت الله جمال، مولوی محمدسلیم، عبدالرحیم ثاقب.
امیرخان متقی از دوستان دوران کودکی ملاعمر است که در حاکمیت امارت اسلامی بحیث وزیر اطلاعات و فرهنگ کار می‌کرد. متقی در مدرسه حقانیه تحصیل کرده و فرماندهی نیروهای طالبان در بغلان و مزارشریف را نیز به عهده داشت. مسوولیت او در اکنون در راس کمیسیون فرهنگی، مدیریت سایت‌ها، مجلات، رسانه‌ها و فعالان رسانه‌یی طالبان برای خبر رسانی و پخش تبلیغات به نفع این گروه است. طالبان فعلاً به شمول وب‌سایت رسمی شان که بنام شهامت در انترنت فعالیت دارد، وب‌سایت  و صفحات متعدد مجازی را نیز در اختیار دارند.  وطن ‌پرس، عزم دات اورگ، نن تکی آسیا، افغان دات کام، الاماره وب‌پانه، عزم دات اورگ و ... از جمله وب‌سایت‌ها و صفحات مشهور این گروه در فضای انترنت می‌باشند. سخنگویان این گروه از طریق گروپ‌چت‌های مختلف در وایبر، تلگرام، وتساب و فیسبوک اخبار و دیدگاه‌های امارت اسلامی را به خبرنگاران می‌فرستند.

کمسیون امور قضایی
رییس: مولوی عبدالحکیم
مولوی عبدالحکیم از علمای تندرو و طرفدار جنگ دوامدار طالبان با حکومت افغانستان است که قبلاً در سال 2015 خبر بازداشت وی توسط نیروهای پاکستانی از منطقه‌ی اسحاق‌آباد کویته نیز منتشر شده بود.  مهم ترین مسوولیت کمیسیون امور قضایی امارت اسلامی  رهبری مسایل قضایی ولایات و محاکم صحرایی این گروه می‌باشد. گروه‌های نظامی طالبان در سراسر افغانستان پس از بازداشت اعضای دولت و یا افرادی را که به زنا و جرم‌های مختلف متهم می‌شوند، با حکم همین کمیسیون و با دریافت دستور مولوی عبدالحکیم به قتل می‌رسانند.

کمیسیون تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی
رییس: مولوی محمد اقبال
سایر مسوولان درامور ولایات: مولوی مسلم حقانی و مولوی زمان‌شاه
این کمیسیون در ساحات تحت تسلط طالبان، مکاتب و مدارس را کنترول کرده و نصاب تعلیمی مورد تایید شان را تدریس می‌کنند.  کمیسیون تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی، هرچند ماه گزارش‌هایی از چگونگی فعالیت مکاتب و مدارس تحت کنترول شان نشر کرده و در برخی مناطق مکاتب دخترانه (خردسالان) را فعال نگهداشته است. منابع آگاه می‌گویند که طالبان برای زدودن چهره ضد زن و ضد آموزش از امارت اسلامی طی یک‌سال اخیر تلاش کرده است با باز نگهداشتن شماری از مکاتب دخترانه، خودشان را به کشورهای منطقه و جهان حامی زنان و آموزش جلوه دهند. به همین منظور کمیسیونی در این عرصه فعالیت می‌کند که حتی مانع توزیع کمک‌های موسسات به مکاتب تحت کنترول شان نمی‌شود. معاش و امتیازات معلمان مکاتب تحت کنترول این گروه نیز بصورت مرتب توسط حکومت افغانستان پرداخت می‌گردد. هرچند که نصاب تعلیمی که در مکاتب و مدارس تحت سلطه این گروه تدریس می‌شود حاوی پیام‌های مبنی بر تشویق دانش‌‌آموزان به جهاد، ضدیت با حکومت و جنگ علیه کفار است، اما پول و امکانات دولتی در آن مکاتب بصورت منظم می‌رسد. طالبان اخیراً شماره تماس و ایمیل آدرسی را برای تماس با مسوولان این کمیسیون در اختیار مردم قرار داده اند. 
شماره‌های تماس: 0777364311- 0704091743 
  Email: Taleem_tarbiah.tahsilateali@yahoo.com

کمیسیون دعوت و ارشاد
رییس: ملاحسن بابر
معاون: مولوی شمس‌الدین
کمیسیون دعوت و ارشاد، مسوولیت دارد تا در سراسر افغانستان و با استفاده از نفوذی‌ها و مبلغین خود میان مردم و حتی نیروهای دولتی مرام‌نامه‌ی امارت اسلامی را تبلیغ کرده و مردم را به صف این گروه جلب و جذب نماید. این کمیسیون ماهانه بصورت منظم لیستی از افراد جلب و جذب شده از نیروهای دولتی را که در اثر تبلیغ و دعوت به این گروه پیوسته اند در وب‌سایت رسمی طالبان منتشر می‌کند.
شماره‌های تماس: 0708298195-0790195626
Eamail: lea.dawat@yahoo.com
کمیسیون صحت
رییس: ملا محمد عباس
ملامحمد عباس در مدرسه دینی زابل و حقانیه تحصیل کرده و قبل از رژیم طالبان چندین سال بحیث تاجر و شهردار در قندهار فعالیت می‌کرد. ملامحمد عباس بحیث وزیر عدلیه، فرمانده قوای طالبان در بغلان و وزیر صحت عامه در حاکمیت امارت اسلامی کار کرده است.
مسوولیت فعلی ملامحمدعباس در راس کمیسیون صحت، مدیریت کلینیک‌ها و هماهنگی برای انتقال مریض‌ها و زخمی ها در جبهات جنگ این گروه می‌باشد. گروه طالبان صدها باب کلینیک صحی را در مناطق تحت کتنرول شان در اختیار دارند و داکترهای سیار نیز برای تداوی زخمی‌های شان در جبهات فعالیت می‌کنند.

کمیسیون امور زندان‌ها
رییس: ملا عبدالحق
گروه طالبان در هر ولایت چندین مرکز نگهداری اسیران دارند که براساس دستور شورای رهبری کسانی که اختطاف و اسیر می‌شوند تا زمان مشخصی که یا تبادله صورت گیرد و یا به قتل برسند در زندان‌ها نگهداری می‌شوند. مهم‌ترین فعالیت این کمیسیون گزارش‌دهی از چگونگی زندان‌ها و ابلاغ تصامیم محاکم و شورای رهبری طالبان در مورد چگونگی برخورد با اسیران می‌باشد.

اداره جلوگیری از تلفات ملکی
رییس: قوماندان سرحدی
معاون: مولوی گرمسیری
طی سال‌های اخیر و در پی نشر گزارش‌ها و اعلامیه‌های متعدد سازمان‌های ملی و بین‌المللی در مورد نقض قوانین جنگ و کشتار افراد ملکی توسط طالبان، این گروه نزدیک به دوسال قبل اداره‌ی بنام «جلوگیری از تلفات ملکی» ایجاد کرد که هدف آن جلوگیری از تلف شدن افراد ملکی در میدان‌های جنگ است. طالبان تلاش دارند تا از نشر گزارش‌های که مردم را علیه شان تحریک می‌کنند جلوگیری کرده و تا حد امکان رضایت سازمان‌های بین‌المللی ناظر را بدست آورند. این گروه شماره‌های تماس و ایمیل آدرس مسوولان این اداره را در اختیار مردم قرار داده و خواسته اند که در صورت مشاهده تلف شدن افراد ملکی توسط جنگجویان شان به مسوولان تماس بگیرند.
Email: molkietalafat_m@yahoo.com         مبایل: 0707918384

اداره برق رسانی
طالبان با گسترش ساحات تحت تسلط شان در ولایات مختلف، همچنان اداره‌ی بنام برق‌رسانی ایجاد کرده و شماره‌تماس و ایمیل آدرسی از مسوولان این اداره در اختیار مردم قرار داده و گفته اند که در صورت برخورد با مشکل در عرصه برق، با آنان در تماس شوند.
شماره های تماس: 0794361452-0705557038  Email:barishnacomisson@gmail.com

کمیسیون امور موسسات و شرکت‌ها
رییس: مولوی احمد بلال
این کمیسیون موظف است تا از فعالیت موسسات و شرکت‌های خارجی و داخلی که در ساحات تحت کنترول این گروه فعالیت می‌کنند نظارت کند. کمیسیون امور موسسات و شرکت‌ها، از بسیاری شرکت‌ها و موسسات دولتی و خصوصی در بدل تامین امنیت آنان در مناطق تحت سلطه شان پول‌های هنگفتی باج‌گیری می‌کنند. باج‌گیری طالبان از شرکت‌های مخابراتی که در ساحات تحت تسلط این گروه فعالیت می‌کنند نمونه‌ی از این باج‌گیری‌هاست.

اداره مطبوعات امارت اسلامی
سخنگوی رسمی: مولوی سیدمحمد حقانی
همکاران مستعار: ذبیح الله مجاهد، قاری یوسف احمدی و لطف الله هاشمی

 اداره مطبوعات و دفتر سخنگوی امارت اسلامی با کمیسیون‌های سیاسی و فرهنگی در هماهنگی و ارتباط نزدیک فعالیت می‌کند. سخنگویان امارت اسلامی از آدرس‌های انترنتی متعدد برای پخش و نشر پیام‌ها و رویدادهای مربوط به این گروه استفاده کرده و به همه ابزارهای تکنولوژی برای پخش پیام‌های شان دسترسی دارند.

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...