۰۱ خرداد ۱۳۹۲

چرس،ضروری‌ترین عنصر محافل خوشی جوانان در بلخ


مختار وفایی/ روزنامه نگار آزاد
  چرس در حالی که یکی از موادهای مخرب و خطرساز برای صحت انسان‌ها شمرده می‌شود، هم اکنون در میان جوان ولایت بلخ به عنوان یک عنصر مهم در محافل خوش‌گذرانی و نشست‌های دوستانه‌ی آنان تبدیل گردیده است.
کشت و خرید و فروش این مواد مخرب از دیدگاه قانون منع و جرم پنداشته می‌شود، اما در شهر مزارشریف دیده شده است که این مواد به طور آزادانه خرید و فروش می‌گردد.
در حالی‌که کشت مواد مخدر در ولایت بلخ سال‌هاست به صفر رسیده، اما کشت، خرید و فروش و استفاده از چرس نه تنها که کاهش نیافته، بلکه هر روز افزایش چشم‌گیر را نشان می‌دهد.
به اساس گفته‌های تعدادی از فعالان نهادهای مدنی، چرس به عنوان یک مواد مخرب و فوق العاده خطرناک، هیچ‌گاه از سوی حکومت جدی گرفته نشده و هم اکنون تعدادی از سربازان پولیس ملی نیز از این مواد استفاده می‌کنند.
هر چند استفاده‌ی این مواد از سال‌های قبل در میان مردم افغانستان رایج بود، اما طی چندسال اخیر افزایش چشم گیر و نگران کننده‌ی را در میان قشرجوان نشان می‌دهد.
چهارباغ روضه، وعده گاه چرسی‌ها
هم اکنون چهارباغ روضه، در شهر مزارشریف به محلی امنی برای دود کردن این مواد تبدیل گردیده است، وقتی عصرها برای تفریح و آرامش به چهارباغ روضه‌ی شریف که یگانه جایگاه مقدس و آرامبخش برای مردم است بروی، دود چرس به مشام ات می‌رسد و می‌بینی که جمعی نشسته اند و مخلصانه باهم از این مواد مخرب لذت می‌برند و «سگرتی» را به نوبت دست به دست می‌کنند.
با این که ده‌ها تن از سربازان و کارگران برای محافظت و پاک نگهداشتن بارگاه و پارک‌های روضه‌ی شریف گماشته شده اند، اما با آن هم گوشه‌های از این زیارت به پناه‌گاه خوبی برای معتادان و بخصوص استفاده کنندگان چرس تبدیل گردیده است.
دود کردن چرس در فضای سبز دانشگاه بلخ
نفوذ این مواد مخرب در حدی رسیده است که دانش آموزان مکاتب و دانشجویان دانشگاه‌ها نیز به آن آغشته شده اند.
گفته می‌شود که برخی از دانشجویان دانشگاه بلخ نیز در فضای سبز و آرام‌بخش این دانشگاه از دود این مواد به باور خودشان لذت می‌برند.
تعدادی از دانشجویان این دانشگاه در ساعات تفریح و رخصتی در محلی گردهم می‌آیند و به گفته‌ی خودشان« بوته‌ی فقیری را سٌر می‌کنند. »
عقب طعام خانه‌ی دانشگاه بلخ، محلی است که اطراف آنرا درختان و سبزه‌ها احاطه کرده است و هم‌چنان رفت و آمد مسوولان و محافظان نیز در آن محل به ندرت دیده می‌شود. این محل، به عنوان یک جایگاه آرامش برای جوانان معتاد این دانشگاه تبدیل شده و دود چرس در میان سبزه‌ها و درختان دانشگاه بلخ از همین نقطه آغاز گردیده و ادامه‌ی آن به طور وحشتناک دامنه‌ی این دانشگاه را پرخواهد کرد.
عواقب ناگوار چرس بر سلامتی ذهن و بدن
تعدادی از متخصصان صحی چرس را یکی از مخرب‌ترین موادهای مضر در صحت و سلامتی انسان‌ها دانسته و اثرات کوتاه مدت آن را «مختل شدن قوه حافظه و تمرکز فکری موقتی، اختلال درک زمان و مکان، اضطراب، افسرده‌گی، هیجان، تحرک زیاد، تحریک پذیری، تندمزاجی، بی قراری، پر حرفی، خنده‌های بی‌دلیل، احساس طرد شده‌گی، ترس و وحشت، دگرگونی و تغییر شکل فضا و زمان – اختلال در هم‌آهنگی و تعادل در راه رفتن و...» و اثرات دراز مدت آن را «از دست دادن انگیزه و علایق، آسیب به حافظه و تمرکز فکر، اختلالات اضطرابی- توهم- هذیان و دیوانه گی، عدم قابلیت راننده گی، کاهش قوای دفاعی بدن در برابر عفونتها و بیماریها، گیجی و سردرگمی، فقدان انرژی و...» برشمرده‌اند.
با وجود این همه؛ نا آگاهی جوانان یگانه عامل روی آوردن آنان به این مواد می باشد.
متاسفانه، در یک جامعه‌ی اسلامی، بخصوص در میان قشر جوان تبدیل شدن چرس به عنوان یک فرهنگ و عنصر مهم محافل خوشی، شرم آور و نگران کننده است.
عدم اراداه‌ی قوی از سوی ارگان‌های دولتی، عدم برنامه‌های آگاهی دهی از ضررهای این مواد مخرب، کشت و خرید و فروش آزادانه‌ی این مواد در کوچه و بازار و عدم مسوولیت پذیری علمای دین در مورد آگاهی دهی مردم از طریق منابر و مساجد از مواردی است که علاقه مندان و استفاده کنندگان آن را روز به روز افزایش داده و دامن نسل جوان کشور هر روز بیشتر از پیش به این بوته‌ی مضر آلوده می‌گردد.
آگاهی دهی از طریق منابر و مساجد، ایجاد مصروفیت‌های ذهنی و شغلی، مورد پیگرد قرار دادن استفاده کنندگان و کشت کنندگان این مواد و راه اندازی برنامه‌های معلوماتی در رابطه به اضرار و عواقب استفاده از این مواد، راه‌های است که می‌توانند، دامن این مواد مخرب را تاحدی از جامعه‌ی کوتاه نماید

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲

راشدی خطاب به نهاد های عدلی وقضایی:

خبر نگاران را باز داشت نکنید

 مبارز راشدی، معین نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور روز (چهار شنبه 11 ثور) در کابل اعلام کرد که نهادهای عدلی و قضایی حق بازداشت خبرنگاران را ندارند.
او از عملکرد وزارت داخله در برابر خبرنگاران به شدت انتقاد کرد و گفت که وزارت اطلاعات و فرهنگ به این وزارت و تمام نهادهای عدلی و قضایی این موضوع را مطرح کرده، اما آنان بی توجهی کرده اند. 
مبارز راشدی می گوید که رسانه و خبرنگاران در هر کشور مخالفان خود را دارند و خبرنگاران کوشش نمایند با آنان مبارزه کنند. مبارز راشدی می گوید که رسانه و خبرنگاران در هر کشور مخالفان خود را دارند و خبرنگاران کوشش نمایند با آنان مبارزه کنند.
او می گوید، در صورتیکه خبرنگاران تخلف کنند در قدم اول باید وزارت اطلاعات و فرهنگ قضیه را بررسی کند و بعد به نهادهای عدلی و قضایی واگذار شود.
معین نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ خطاب به نهادهای عدلی و قضایی گفت: "از تمام شما می خواهیم که از این بعد خبرنگاران بازداشت نکنید."
او تاکید کرد که بازداشت و محکمه خبرنگاران از طرف وزارت داخله و نهادهای عدلی و قضایی، خلاف قانون اساسی کشور است
منبع: خبرگزاری بخدی

حساسیت حکومت افغانستان در برابر رسانه های آزاد

مسوولان روزنامه هشت صبح، چند روز قبل بخاطر نشر یک گزارش تحقیقی در مورد فساد در وزارت معاون به دادستانی خواسته شدند.
گزارش "معادن افغانستان تاراج می شود" 13 حمل در روزنامه هشت منتشر شد که اکبر رستمی تهیه  کننده ی این گزارش تحقیقی بود.
مسوولان روزنامه هشت صبح گفته اند که حاضر است تا تمام مواردی را در این گزارش آمده است با اسناد به هر مرجعی قانونی ارائه نماید و از نشر این گزارش دفاع نماید.
پس از نشر این گزارش تحقیقی، وزیر معادن و صنایع کشور به مجلس نمایندگان فراخوانده شد و حتی سرنوشت وی به  استیضاح کشانیده شد.
فراخوانده شدن مسوولان روزنامه هشت صبح به دادستانی، از نگاه قانون همگانی رسانه های آزاد افغانستان، غیر قانونی است و باید این موضوع از طرف کمیسیون رسیدگی به شکایات وزارت اطلاعات و فرهنگ بررسی گردد.
آگاهان رسانه یی بدین باور اند که در این اوخر خشونت ها علیه خبرنگاران در کشور افزایش یافته و تیم حاکم در صدد خفه کردن صدای خبرنگاران و رسانه های هستند که در همواره در تلاش فاش ساختن و بیان کردن حقایق هستند.
هفته ی گذشته علی اصغر یعقوبی خبرنگار رادیو مژده در شهر هرات مورد حمله ی مسلحانه قرار گرفت و شدیداً زخم برداشت.
این در حالی است که  فردا سوم می روز جهانی مطبوعات  است و در آستانه ی این روز خشونت ها علیه خبرنگاران در حال افزایش دیده می شود.
 

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲

خلاء شکننده در نظام حکومت محلی بلخ....

به اقتدار سیاسی و پایگاه مردمی این مرد، که روز به روز مستحکم و قوی تر می شود، باور دارم؛ رهبران و فرماندهان جهادی هم طراز وی هم اکنون سال های زیادی از وی عقب مانده اند.به نظر من سازگاری و آشنایی وی با " اوضاع زمان" یکی از رازهای است که توان...سته است وی را به عنوان یک رهبر و یا به قول بعضی ها "سلطان شمال" در میان سیاسیون و اجتماع جلوه دهد....
اما در تیم کاری وی یک خلاء شکننده مشاهد می شود؛ آن هم این که، کسانی که هم اکنون در دور و اطراف وی به عنوان حامیان و یا همکاران وی حلقه زده اند و به حمایت وی در پست های مهم حکومتی گماشته شده اند، هرکدام آنان به تنهایی داعیه ی "عطامحمد نور" شدن را سر می دهند، باور دارم که اگر جایگاه والی بلخ، خالی دیده شود، (حتی برای یک روز) "عطامحمد نور ها"ی زیادی سر بلند خواهند کرد و بلخ در چنگال سلطان زاده های خواهد بود که هر کدام خودشان را لایق جایگاه عطامحمد نور می دانند...
والی بلخ که از مرزهای "والی" بودن و "فرمانده" بودن گذشته است؛ باید برای پایدار ماندن اقتدار و قدرتش در نبود خودش نیز فکرهای کند و یک تیم با ظرفیت را در اطرافش بپروراند...
نوشته :
Mokhtar Wafayi

۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۲

نگرانی ها از افزایش خشونت ها علیه خبرنگاران افغانستان

 

به اساس گزارش گزارشگران بدون سرحد، از آغاز سال جاری به این طرف، ژورنالیستان حد اقل 30 بار توسط مقام های محلی و پولیس مورد تهدید و حمله فزیکی قرار گرفته اند که ازین جمله ده مورد آن در ده روز گذشته بوده است.
در راپور گزارشگران بدون سرحد گفته شده، مقام های حکومت افغانستان باید تلاش های شان را در حمایت از ژورنالیستان و در جواب خشونت ها و تهدید های طالبان، دشمنان آزادی بیان و سایر گروپ های فشار دو چند بسازند.
چنانچه در 22 ماه اپریل در ولایت هرات بالای موتر علی اصغر یعقوبی ژورنالیست رادیو مژده حمله صورت گرفت و وی زخمی و به شفاخانه انتقال داده شد.
همچنان احمد ندیم غوری یک ژورنالیست مستقر در ولایت غور به تاریخ 17 ماه اپریل بخاطر انتقاد از روش ها و عملکرد های عنعنوی و همچنان ابراهیم محمدی ژورنالیست که با رادیو فریاد و رادیوی ملی در ولایت فراه کار می نماید به تاریخ 13 ماه اپریل چندین بار از طرف طالبان تهدید به مرگ شده اند.
به نوشته راپور ژورنالیستان بدون سرحد، تنها طالبان منبع تهدید علیه ژورنالیستان نیستند، بلکه قدرتمندان و کارمندان دولتی هم در مرکز و هم در ولایات افغانستان ژورنالیستان را مورد تهدید و ارعاب قرار می دهند.
ولی آرین که با تلویزیون طلوع کار می نماید به تاریخ 20 ماه اپریل از طرف یک قوماندان تهدید به مرگ شد. این تهدید بخاطری صورت گرفت که ولی
  آرین راجع به قتل سه نفر در یک دعوت شخصی که در ولایت پروان صورت گرفته بود گزارش داده بود. یکی از قاتلین مظنون وابستگان این قوماندان بوده است.
نصیر احمد صادق مالک تلویزیون خصوصی «1» به تاریخ 20 ماه اپریل در ولایت تخار مورد حمله فزیکی پولیس قرار گرفت. خلاصه که خشونت و تهدید علیه ژونالیستان اخیراً افزایش یافته است.
در راپور گزارشگران بدون سرحد گفته شد، هر چند که حکومت افغانستان تضمین کننده مواد قانون اساسی است و نباید که سانسور را اجازه بدهد، اما برای دومین بار در ظرف کمتر از دو ماه، حامد کرزی رییس جمهور افغانستان به وزارت اطلاعات و فرهنگ هدایت داده تا از پخش فلم های که بگفته او مخالف ارزش های جامعه افغانستان می باشد خود داری شود.
در راپور گفته شده که شورای علمای افغانستان از نفوذ خود استفاده می نماید تا حامد کرزی را وادار بسازد به بهانه دفاع از ارزش های اسلامی بالای رسانه ها وژورنالیستان قوانین سرکوب کننده وضع کند که این کار با مسوولیت های یک حکومت دموکراتیک سازگار نمی باشد.

۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲

پس لرزه های یک باران لذت بخش:

هزاران خانواده در شولگره و ساحاتی از بلخ،طعمه ی سیلاب شدند
عصر دیروز سه شنبه، پس از باریدن باران شدید در ولایت بلخ، ولسوالی شولگره و تعدادی از مناطق دیگر این ولایت طعمه ی سیلاب ها گردیده و هزاران تن بی خانمان شدند.
شهرک مهاجر نشین کمپ سخی، شهرک علی آباد، شهرک علی چوپان و تعداد دیگری از مناطق ولایت بلخ نیز از این سیلاب ها متضرر شده اند.
سراج الدین عابد ولسوال شولگره، می گوید: تاحال اجساد هشت تن که دوتن آنان دانش آموزان می باشد، یافت شده و یک هزار منزل مسکونی و دو هزار جریب زمین زراعتی تخریب گردیده است.
آقای عابد می افزاید که قریه ها قندخلیلی، کرنای سای،قپچاق و بازار ولسوالی شولگره بیشترین آسیب را از این سیلاب ها دیده است.
به اساس گفته های ولسوال شولگره، در میان دو هزار جریب زمینی که طعمه ی سیلاب ها گردیده است، باغ های میوه، کشت زارها و نهال خانه ها نیز موجود می باشد.
به گفته ی شاهدان عینی و مردم محل، تمام دارایی و اموال بیش از یک هزار فامیل را سیلاب ها باخود به دریا برده و هم اکنون این مردم در حالت بی سرپناهی به سر می برند.
محمد رستم از باشندگان محل می گوید که مردم در بدترین وضعیت صحی و حیاتی بسر می برند و تاحال هیچگونه کمکی از سوی حکومت و نهادهای مدد رسان به آن ها صورت نگرفته است.
به اساس گفته های مسوولان ولایت بلخ، ترمینال جدید میدان هوایی بین المللی ولایت بلخ نیز از سرازیر شدن سیلاب ها متضرر شده و تخریبات سیلاب در این ترمینال میلیون ها افغانی هزینه خواهد برداشت.
در همین حال سراج الدین عابد ولسوال شولگره از احتمال بالا رفتن آمار کشته شده گان و تخریب زمین های زراعتی در این ولسوالی نیز خبر می دهد.
در عین حال، نزدیک به هزار منزل مسکونی در شهرک های علی آباد،کمپ سخی و علی چوپان نیز تخریب گردیده و از کشته شدن احتمالی چندین تن نیز در این مناطق خبر داده می شود.
باتلاش های پیگیر خواستیم از ریاست مبارزه باحوادث ولایت بلخ نیز بپرسیم که این اداره در رابطه چه اقداماتی را روی دست گرفته است، اما بارها تلاش ما برای دریافت این پاسخ بی نتیجه ماند!
مختار وفایی / مزارشریف
 

سرخط خبرهای ناگوار از بلخ.....

والی صاحب بلخ در سفر است!
معاون صاحب والی بلخ مریض است و به هیچ وجه از خانه بیرون نمی براید!
فرمانده قول اردوی 209 شاهین برای نجات مردم از سیلاب توسط هیلیکوپتر جواب رد داد!
وزیر دفاع در بیرون از کشور بسر می برد، تا اجازه ی استفاده از هیلیکوپترها را می داد!
رییس مبارزه باحوادث ولایت بلخ از ترس سیلاب از محل فرار کرده است!
...
یک هزار منزل مسکونی در ولسوالی شولگره طعمه ی سیلاب گردیده!
سیزده جسد تاهنوز از ولسوالی شولگره و دیگر مناطق بلخ کشف گردیده!
هزاران تن در حالت بی سرپناهی و وضعیت بد صحی و زندگی بسر می برند...
بیش از یک ساعت است که برای جلسه ی اضطراری آمادگی گرفته شده و رییس صاحبان ادارات مربوطه جمع نمی شوند!

سرخط خبرهای بلخ به نقل از دکتر افضل حدید رییس شورای ولایتی بلخ،عباس ابراهیم زاده نماینده مردم بلخ در پارلمان و شاهدان....
سریال سیلاب های بهاری که چندین سال است مردم بلخ و ولایات شمال را بی خانمان می کنند، دوباره از سر گرفته شد....
 

حمله به جان علی اصغر یعقوبی را طالبان به عهده گرفت

هرچند حمله به جان این خبرنگار جوان را در ظاهر طالبان به عهده گرفته اند، اما گفته های وجود دارد که سازمان های استخباراتی و گروه های وحشت گرای دیگر نیز در صدد سرکوب رسانه ها و خبرنگاران متعهد هستند.

نیروهای طالبان، ادعا دارند که علی اصغریعقوبی موارد ضد اسلامی را به نشر می رساند و بدین سبب سزای وی مرگ است.
علی اصغر یعقوبی که شام روز دوشنبه هنگامی مورد حمله قرار گرفت که از یک پیچ جاده در حال عبور بود.
این خبرنگار جوان پس از حمله ی مسلحانه به شفاخانه ی حوزوی هرات منتقل شده و هم اکنون وضعیت صحی وی رضایت بخش خوانده شده است.
همچنان خبرنگاران هرات با ابراز نگرانی از افزایش خشونت ها علیه خبرنگاران، حمله به جان یعقوبی را به شدت محکوم نموده و خواستار گرفتاری و محکمه ی عاملان این رویداد شده اند.
افزایش خشونت ها علیه خبرنگاران از نگرانی های جدی نهادهای مدافع خبرنگاران طی چند ماه گذشته بوده است که دفتر نی حمایت کننده ی رسانه های آزاد افغانستان نیز چندی قبل از افزایش این خشونت ها ابراز نگرانی نمود.
به باور مسوولان دفتر نی، بیشترین خشونت علیه خبرنگاران از سوی حکومتگران اعمال می شود.
 

۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲

حمله ی مسلحانه به جان یک خبرنگار محلی در هرات

به دنبال گفته اظهارات مسوولان و فعالان رسانه یی در کشور، این بار یک خبرنگار محلی در ولایت هرات مورد حمله ی مسلحانه قرار گرفت.
افراد مسلح ناشناس عصر روز دوشنبه( 2 ثور) علی اصغر یعقوبی خبرنگار رادیو محلی "مژده" را با ضرب گلوله زخمی  کردند.
شاهدان عینی گفته اند که ساعت چهار عصر  روز گذشته، افراد مسلح ناشناس بالای موتر علی اصغر خبرنگار محلی رادیو مژده در منطقهٔ جاده ای کچ ناحیه اول شهرهرات شلیک کردند که از ناحیه سینه زخمی شد.
یعقوبی که کنون در شفاخانهٔ مرکزی هرات بستری می باشد و از وضعیت خوب برخوردار است می گوید که دو فرد موتر سایکل سوار زمانیکه موتراش از یکی از پیچ  جاده عبور می کرد به وی شلیک کردند.
نیروهای امنیتی تااکنون در این مورد ابراز نظر نکردند اما خبرنگاران درهرات همراه با نیروهای امنیتی در تلاش اند تا انگیزه این رویداد را پیدا نمایند.
همچین قرار است امروز سه شنبه 3 ثور خبرنگاران ساعت ده قبل از ظهر در مقابل ساختمان ولایت هرات دست به یک تجمع اعتراضیه بزنند.
گفتنی است که در طی یک هفته گذشته دو تن از خبرنگادان دیگر نیز از سوی افراد ناشناس مورد لت و کوب قرار گرفتند که این باعث نگرانی خبرنگاران درهرات شده است.

افزایش دهشت افگنی و وحشی گری در مکاتب دخترانه ی شمال کشور

دولت هیچ برنامه ی مشخصی برای پایان بخشیدن سریال مسمومیت دختران مکاتب شمال ندارد، مظنونانی بازداشت شده، بخاطر دست یابی به صلح رها می شوند؛ 24 مظنون بازداشت شده کجا هستند؟
به نقل از رسانه ها بیش از٦٥ دانش آموز ليسۀ دخترانه بى بى مريم شهر تالقان مرکز ولايت تخار، که به دلایل نامشخص مسموم شده اند.
داکترعبدالجمیل فروتن رئیس شفاخانه ولایتی تخارگفته است که این حادثه ، روز یک شنبه به وقوع پیوسته است و ازساعت ٩ صبح تا ٢ بعد ازظهر، ٦٥ تن به این شفاخانه و تعدادی هم به شفاخانه خصوصی"نبیل بلال" منتقل گردیده اند
به گفته ی مسوولان: "این دختران بین ١٤ تا ٢٢ سال عمر دارند و دانش آموزان صنوف ٩ تا ١٢ می باشند، که در حالت ضعف جسمانی، تب ولرز و شماری هم در حالت بیهوشی بستر گردیدند."
رئیس شفاخانه ولایتی تخار افزوده است که تا کنون علت دقیق این مسمومیت مشخص نشده؛ اما تحقیقات تیم صحی در این زمینه ادامه دارد.
از مسمومیت ناشناختۀ این دختران؛ درحالی خبر داده می شود که سه روز پیش نيز ٢٠ شاگرد ليسۀ نسوان بى بى هاجرۀ شهر تالقان مسموم شده بودند.
سال گذشته، حدود ٧٠٠ دانش آموز مکاتب تخار از جمله تعدادى از دانش آموزان  ليسۀ بى بى هاجره مسموم گرديدند، که علت آن نوشيدن آب غيرصحى و انتشار يک نوع گاز سمى خوانده شده بود.
پولیس تخار، در آن زمان ٢٤ تن را بازداشت کرد و برخى از آنها اعتراف نمودند که برای مسموم کردن دانش آموزان، مواد کیمیاوی استفاده کرده اند،اما سرنوشت این مظنونان معلوم نیست و تاحال هیچ مظنونی به طور علنی محکمه نگردیده است.
به باور آگاهان دولت هیچگونه برای خاصی برای پایان بخشیدن به سریال مسمومیت دختران مکاتب شمال ندارد.

خبرخوش برای وبلاگ نویسان،بهترین وبلاگ نویس نیز جایزه ی (Nai Award) را بدست میارود!

اطلاعیه ی دفتر نی حمایت کننده ی رسانه های آزاد افغانستان
 
امروزه تجلیل از روز جهانی مطبوعات توسط خبرنگاران و نهاد های خبرنگاری و رسانه ها ، به یک سنت جهانی مبدل شده است. در روز سوم مئی، صدای خبرنگاران بلندتر از دیگر روزهاست! از دست آوردها، توسعه، چالش و مشکلات خود حرف می زنند.
دفتر نی حمایت کنندۀ رسانه های آزادی افغانستان، با درک اینکه افغانستان از خانوادۀ جهانی خبرنگاران، مجزا نیست؛ همه ساله روز جهانی مطبوعات را برگزار می نماید.
واقعاً خبرنگاران در افغانستان، در شرایط سخت و دشوار شجاعانه و دلیرانه به کار خبرنگاری می پردازند که همه شان قابل ستایش و قدردانی اند. با وجود این و بخاطر معیاری شدن کار خبرنگاری و تشویق آنانی که بیشتر از دیگران معیاری عمل می نمایند، ایجاب می نماید که از آنها قدردانی شده و موردستایش قرار گیرند.
بدین ملحوظ، دفتر نی در نظر دارد تا بهترین گزارشگر، بهترین عکاس، بهترین فلمبردار، بهترین اجراء کنندۀ تلویزیونی-رادیویی و بهترین وبلاگر را در روز جهانی مطبوعات، طی یک پروسۀ شفاف با درنظرداشت اصل بی طرفی از طریق کمیتۀ که شخصیت های برجستۀ خبرنگاری در آن عضویت دارند، جایزۀ نی (Nai Award) را به آنها اعطا نماید.
قابل یاددهانی است، کمیتۀ گزینش که دارای پنج عضو می باشد؛ تمام نمونه های کاری نامزدانی را که از سوی رسانه ها معرفی می شوند، به دقت ملاحظه نموده و در هر کته گوری، بهترین گزارشگر، بهترین عکاس، بهترین فلمبردار و بهترین اجراء کنندۀ تلویزیونی- رادیویی شناسایی و برندۀ جایزۀ نی اعلان خواهد گردید.
بنااً از تمام رسانه های چاپی، برقی و آنلاین در کشور تقاضا به عمل می آید تا غرض دریافت جایزۀ نی، بهترین های شان را در چهار کتگوری های فوق با یک نمونۀ کاری شان به این اداه معرفی نمایند تا اجراآت که در نظر است مرعی گردد.
به امید پیروزی هرچه بیشتر شما
یادآوری مهم: معرفی کاندیدا ها از سوی رسانه ها با یک نمونۀ کاری شان الی تاریخ 28اپریل که برابر است با 5 ثور، قابل پذیرش است

با احترام
دفتر نی حمایت کنندۀ رسانه های آزاد افغانستان
 
 

 
 

وبلاگ نویسان نباید نادیده گرفته شود!

 نامه ی یک وبلاگ نویس
 به دفتر محترم نی حمایت کننده رسانه های آزاد افغانستان!
بدون شک نی حمایت کننده ی رسانه های آزاد افغانستان، طی یکدهه ی گذشته پشتوانه و حامی خوبی برای رسانه ها و خبرنگاران آزاد در افغانستان بوده و در رشد و تکاپویی این رسانه ها سهم عمده و فعال داشته است.
از این که به عنوان یک وبلاگ نویس و روزنامه نگار، شاهد تجلیل از سوم می، روز جهانی مطبوعات از سوی دفتر نی می باشم،نهایت خرسندم.
وبلاگ نویسی و جایگاه وبلاگ را در میان رسانه ها به هیچ عنوان نمی توان نادیده گرفت،بطوری که هم اکنون تعدادی زیادی از خبرنگاران و روزنامه نگاران متعهد افغانستان که به نحوی در رسانه های مربوط شان تحت سانسور قرار دارند و نمی توانند حقایق و رویدادهای را که با منابع مربوط شان سر سازگاری ندارند منتشر نمایند با استفاده از وبلاگ ها حقایق را بیان می کنند.مسوولان محترم دفتر نی وضعیت فعلی کشور را خوب درک میکنند و بهتر می دانند که در اکثریت رسانه های افغانستان چه می گذرد!
من به عنوان عضوی از خانواده ی خبرنگاران آزاد افغانستان این موضوع(سانسور از سوی باداران رسانه ها) را تجربه و لمس کرده ام.
در چنین وضعیتی وبلاگ، یگانه مرجع و دریچه ی است که می تواند فریاد این خبرنگاران را به گوش جهانیان رسانده و از پوشیده ماندن حقایق و رویدادها جلوگیری نماید.
بدین لحاظ این خبرنگاران، گزارش ها و نوشته های شان از طریق وبلاگ های شان منتشر می کنند و هم اکنون ده ها وبلاگ نویس، روزانه موضوعات و رویدادهای افغانستان را در صفحات وبلاگ های شان به نشر میسپارند که این یک امر واضح و روشن است.
وبلاگ که دریچه ی باز، بسوی آزادی بیان و یکی از  رکن های اساسی اطلاع رسانی عصر حاضر شمرده می شود، نباید در سوم می که روز جهانی مطبوعات است، نادیده گرفته شود.
هرچند دفتر نی روز جهانی رسانه های اجتماعی را نیز قبلاً تجلیل کرده بود، اما وبلاگ نویسی و وبلاگ نویسان جایگاه خاصی را نسبت به اطلاع رسانی و جامعه ی خبرنگاری دارد که نباید در چنین موارد نادیده گرفته شود.
به عنوان یک وبلاگ نویس و به نمایندگی از کانون تازه تشکیل وبلاگ نویسان بلخ، از دفتر نی حمایت کننده ی رسانه های آزاد افغانستان خواهانیم تا "بهترین وبلاگ نویس" را نیز در جمع بهترین گزارشگر، بهترین عکاس، بهترین فلمبردار و بهترین اجراء کنندۀ تلویزیونی-رادیوییبدین ملحوظ، دفتر نی در نظر دارد تا بهترین گزارشگر، بهترین عکاس، بهترین فلمبردار و بهترین اجراء کنندۀ تلویزیونی-رادیویی را در روز جهانی مطبوعات، طی یک پروسۀ شفاف با درنظرداشت اصل بی طرفی از طریق کمیتۀ که شخصیت های برجستۀ خبرنگاری در آن عضویت دارند، جایزۀ نی (Nai Award) را به آنها اعطا نماید.بهترین گزارشگر، بهترین عکاس، بهترین فلمبردار و بهترین اجراء کنندۀ تلویزیونی-رادیویی بیافزاید. تا باشد در راستای رشد و حمایت وبلاگ نویسان نیز کار موثری صورت گیرد و اهمیت وبلاگ و وبلاگ نویسی در افغانستان نیز به معنی واقعی آن شکل گیرد.
با احترام:
مختار وفایی؛
 وبلاگ نویس و روزنامه نگار آزاد/ مزارشریف

۲۳ فروردین ۱۳۹۲

افغانستان دارالحرب نیست؛ فتواها فرمایشی است!

شورای علمای اسلامی افغانستان، بعد از سال‌ها بالاخره اعلام کرد که «افغانستان دارالحرب نیست». این در جواب طالبان و القاعده است که آنان افغانستان را دارالحرب تشخیص داده‌اند.
شورای علما که به معنی شورای علمای دین است، دیروز در اجلاسی با اعلام اینکه «افغانستان دارالحرب نیست»، این را هم مشخص کردند که در افغانستان کشت و کشتار و حملات انتحاری حرام میباشد.
بحث "دارالحرب"، زمانی مطرح شد که تعدادی از شخصیت‌های اسلامی اعلام کردند که جنگ افغانستان، جنگ میان اسلام و کفر است. البته در غرب هم کسانی این تعریف جنگ را تأیید کردند.
اگرچه بصورت عموم، مردمان کشورهای اسلامی به اینکه جنگ میان اسلام و کفر باشد معتقد نبودند ولی شورای علمای اسلامی تا حالا نخواسته بود وارد این موضوع شود و ابراز نظر و موضع‌گیری کند.
اینجا کلیک نموده و مصاحبه را بشنوید:
آقای وفایی، میگوید که از بسیار قبل انتظار میرفت که علمای دین در افغانستان، موضع خود را مشخص کنند و بگویند که کشت و کشتار و سوء قصدهای انتحاری در این کشور حرام است؛ ولی اینکار را نکرده بودند. این بار اول است که آنان نظر خود را مشخص میکنند و خبر مثبتی است.

فتوای آنان در برابر فتوای علمای پاکستانی قرار میگیرد که افغانستان را دار الحرب تعریف کرده بودند. آقای وفایی، در شرح این اختلافات میگوید که فتوای ملاهای پاکستانی، در "آی اس آی" پاکستان ریشه دارد و فتوای علمای اسلامی افغانستان در ارگ ریاست جمهوری. البته در میان علمای افغان، به گفتۀ آقای وفایی تعدادی هم در استخبارات کشورهای بیگانه ریشه دارند.

از آقای مختار وفایی در مورد محتوا و عمق دینی و مذهبی این فتوا ها میپرسم.

او، میگوید که اسلامی بودن این فتواها یک نوع روپوش است. در اصل سررشتۀ نخ در دست سازمان‌های جاسوسی و اطلاعاتی داخلی و خارجی است. آنان از عقاید دینی و مذهبی و ملی و مردمی سوء استفاده میکنند ولی جالب اینجاست که او اضافه میکند که مردمان افغانستان هم فعلاً دچار یک نوع بحران ذهنی و فکری و انحرافات دینی هستند و این سازمان‌های سیاسی و اطلاعاتی، همراه با سازمان‌های علما، این انحرافات را دامن میزنند.

۱۹ فروردین ۱۳۹۲

بلخ؛ دومین ولایت غاصب زمین در سطح کشور

به اساس گفته های مدیر اراضی وزارت زراعت افغانستان؛ ولایت شمالی بلخ؛از نگاه آمار غصب اراضی دولتی وملکی دومین ولایت غاصب زمین در سطح کشور می باشد.
برنامه آموزشی چهار روزه که ازسوی وزارت زراعت افغانستان به همکاری دفتر یوساید درولایت بلخ راه اندازی گردیده بود، دراین برنامه آموزشی مدیران وکارکنان ادارات اراضی ازصفحات شمال کشورحضورداشتند.
حبیب الله رحمانی مدیر اداره اراضی افغانستان که در جمعی از کارکنان ریاست های زراعت ولایات شمال صحبت می کرد گفت:
این اداره کوشش های زیادی تاهنوز در راستای جلوگیری وباز گرداندن زمین های دولتی و ملکی از چنگال زمین خواران اند، اما تاهنوز به طور کامل موفق نشده است.
آقای رحمانی گفت : اداره ی اراضی کشور، شهرت غاصبینی را که توانسته اند به زور وقدرت دست داشته ی شان دردهه های گذشته زمین ها و اراضی دولتی و غیر دولتی را غصب نموده بودند به ادارات عدلی و قضایی معرفی نماید.
به گفته وی  تاکنون به تعداد بیش از15 هزار و 8 صد و 41 شخص غاصب شناسایی گردیده که افراد شناسایی شده که تعدادی از آنان به مقامات بلند پایه دولتی معرفی شده اند.
درهمین حال وی گفت : درغصب زمین ها و اراضی درافغانستان چندین ولایت بیشترین آمار را دارند که ولایت نیمروز، درجه اول و ولایت بلخ در درجه دوم شناخته شده  و همچنان ولایات تخار، بغلان، لوگر، کاپیسا و ننگرهاربه درجه های بعدی قراردارند.
همچنان سردار عثمانی مدیر اراضی ولایت بلخ می گوید: در ولایت بلخ بیشتراز180 هزارجریب زمین غصب گردیده که تعداد زیاد این غاصبین را دراین ولایت اشخاص زورمند وتفنگ سالان اسبق تشکیل میدهند .
به گفته وی آنان تفنگ سالارانی بودند که اراضی دولتی را به زور و قدرت تفنگ خود گرفته بودند.
وی هم چنان گفت  درسال گذشته بیشتر از 50 جریب زمین را که توسط غاصبین درقسمت دوراهی حیرتان غصب گردیده بود دوباره ازدست غاصبین رها گردید.
همچنان عبدالغفورمدیراراضی ولایت سمنگان از غصب زمین ها وچمن زارهای  دولتی درآن ولایت نیزخبرمیدهد. وی می گوید که درولایت سمنگان نیز هزاران جریب زمین توسط زورمندان آن ولایت غصب گردیده بودکه بعدا توانسته به همکاری مسوولین ولایت سمنگان آن مقدار زمین را ازچنگال غاصبین آزاد سازند.
در همین حال گفته می شود که صدها هزار جریب اراضی زراعتی، چمن زارها وجنگلات دولتی وغیر دولتی که در دهه های گذشته توسط افراد زورمند غصب گردیده بودند، قسمتی ازآن اراضی دراکثریت نقاط افغانستان به دست دولت سپرده شده اما دربسیاری از مناطق دیگر تاهنوزهم بدست زورمندان وتفنگ سالاران  قرار دارد واداره حفاظت ازاراضی افغانستان میخواهند که به همکاری دولت این روند را به پیش ببرند.
این در حالی است که غصب زمین توسط زورمندان و تفنگسالاران ازچالش های عمده ی حکومت و مردم طی یکدهه ی گذشته شمرده می شود و تاحال نیز گره این مشکل همچنان مستحکم مانده است.

۱۳ فروردین ۱۳۹۲

ارتش افغانستان هرماه بیش از هشت هزار سرباز ضایعات دارد

 
 
تمیم حمید دوست خوبم و گزارشگر مطرح کشور، گزارش تازه ی تحقیقی در مورد ارتش ملی افغانستان نوشته و دریافت های وی در مورد تلفات و ضایعات و همچنان آینده ی ارتش جالب و حیرت انگیز است. تمیم عزیز این گزارش را برای (هفته نامه 2014) که بتازگی خودش و چندتن از دوستانش آنرا ایجاد کرده و نخستین شماره اش را باهمین گزارش منتشر کرده است نوشته و برای نشر در فضای انترنتی کاپی آن را برای من فرستاد تا در دسترس خوانندگان این صفحه قرار دهم.

 
 
هر سال، در حدود شش صد میلیون دالر از هزینۀ آموزش نیروهای افغان، مصرف کسانی می شود که در ارتش حضور دراز مدت ندارند!
گزارشگر: تمیم حمید
- از پنج سال زیاد اینجه جنگ کدیم؛ آرامش ساختیم؛ اعتبار کو که د همیقه وقت، نتانستم سیر پیش فامیلم باشم.
- چرا؟
- عدالت نیست دیگه، یکی ره رخصتی زیاد میتن، یکی ما واری میشه؛ بسیاری نفرای ما از همی خاطر رفتن.
- یعنی ایلا کدن عسکری ره؟
- ها دیگه.
- فقط به همی خاطر؟
- نی، دیگه ایقه گپ هاست که...
- مثلن چی گپ ها؟
- . چقدر از عسکر های خود شما ترک کردن وظیفه ره؟
- ... هه هه هه، پشتش نگرد تمیم جان، تو خو راپورته جور می کنی، دلت است که ماره از همی جای هم به یک طرف خطرناک دیگه روان کنن و روی خوبی و خیره نبینیم...
بخشی از گفت و گوی من با یکی از فرماندهان ارتش در ولایت هلمند؛ کسی که سال ها را در این ولایت بوده و به گفته خودش، اکنون او و همسنگرانش به هلمند "آرامش" بخشیده اند.  
این نظامیان روحیۀ خوبی دارند؛ بیشتر شان بدین باورند که با بیرون شدن بخش بزرگی از نیروهای خارجی از افغانستان، سربازان افغان می توانند مسوولیت های امنیتی را در کشور خودشان، به خوبی به پیش ببرند؛ اما آنچه که وابسته گی آنان به نظامیان خارجی دانسته می شود، تا چه اندازه می تواند برای این نیروها چالش زا باشد؟ آیا به راستی آنان خواهند توانست بدون پشتیبانی خارجی ها، بر همه اوضاع تسلط کامل داشته باشند؟
این تحقیق می رساند که بیشتر صاحب نظران در افغانستان و حتی شماری از مقام های ارشد نظامی در این کشور، بر نیاز به حضور بیست تا بیست و پنج هزار نظامی امریکایی در افغانستان، پس از سال دوهزار و چارده تأکید دارند.
این آگاهان به ویژه حضور این شمار از سربازان امریکا را در افغانستان، در جلوگیری از دخالت همسایه ها در این کشور و نیز آنچه که برهم شکنی ارتش افغانستان دانسته می شود، لازم می گویند.
یکی از این مقام های افغان، در هنگام تهیۀ این گزارش به من گفت:
" نگرانی زیاد است؛ نبود حضور نظامی خارجی یعنی (توقع) خطر تروریزم، توسعۀ سلاح کشتار جمعی، افزایش قاچاق مواد مخدر و جنایات، مداخله به سطح وسیع در کشور، احتمال کودتا و جنگ بر سر قدرت که نهایت زیاد است."
اما در ابراز نظر های رسمی، نهاد های امنیتی افغانستان در بارۀ چگونه گی حضور نیروهای خارجی، پس از سال دوهزار و چارده در این کشور، چی می گویند؟
وزارت دفاع ملی:
 "=ا در حدی نیستیم که بگیم که باشه یا نباشه
وزارت امور داخله:
"ما هنوز هم نیاز به همکاری های جدی متحدین ما، به خصوص  در سازمان ناتو، در بخش آموزش و تمویل نیروهای افغانستان تا دوهزار و چهارده و بعد از دوهزار و چارده خواهیم داشت."  
چهار اعشاریه یک میلیارد دالر، پولی است که جهان برای مصرف سالانۀ آموزش و تجهیز نظامیان افغان، پس از سال دوهزار و چارده در نظر گرفته است.
همزمان با این، بخش هایی چون انتقالات زمینی، در ارتش به گونۀ کامل فعال خواهد شد و نیز در بخش نیروی هوایی، کمک هایی صورت خواهد گرفت.
با اینهم آیا این کمک بیش از چهار میلیارد دالری، با پنجصد میلیون دالری که خود کابل در این راستا به مصرف خواهد رسانید، در کار تجهیز و آموزش نظامیان افغان، بسنده خواهد بود؟
صدیق صدیقی سخنگوی وزارت امور داخله:
"تقاضای ما همین بوده همیشه و خواست ما اینست که اول باید چالش ها بررسی شوند، یک برداشت قوی از این پیدا شود و براساس این چالش ها و برداشت ها، کمک مالی با نیروهای افغانستان صورت بگیرد."
جنرال ظاهر عظیمی سخنگوی وزارت دفاع ملی:
"در قسمت مسایل مالی کافیه؛ اما در قسمت تجهیزات باید کار بیشتری صورت بگیرد، به تجهیزات بیشتری نیاز داریم."
در این میان تحقیق 2014 نشان می دهد که هر ماه، در حدود پنجاه میلیون دالر و هر سال، در حدود شش صد میلیون دالر از پول آموزش نیروهای افغان، مصرف کسانی در ارتش می شود که در کار های شان، حضوری کوتاه مدت دارند.
هزینۀ آموزش هر سرباز ارتش، در مراحل نخستین به دوهزار دالر و در مراحل بعدی، به پنج تا شش هزار دالر می رسد.
بر بنیاد این یافته ها، ارتش افغانستان در هرماه بیش از چهار درصد ( بیش از هشت هزار نفر و در هر روز بیش از دوصد و پنجاه نفر) ضایعات دارد؛ این ضایعات فرار از کار، تلفات، جراحت های خطرناک، معلولیت ها و مسایلی دگر را در بر می گیرد.
در حقیقت این ضایعات که بیشتر با فرار ها و غیرحاضری های طولانی به میان می آید، باعث می شود که هر سال، در حدود صد هزار نفر در ارتش افغانستان، جاهای شان را به افرادی تازه بدهند.
نظامیان و آگاهانی که دراین تحقیق با آنان گفت و گو شده است؛ ضایعات در ارتش را، بزرگترین تهدیدی می دانند که در نهایت، به فروپاشی ارتش خواهد انجامید.
به گفتۀ آنان، اعتماد نداشتن به آینده، عدم رهبری خوب، برخورد های منطقه یی و زبانی، مرخصی های نامنصفانه و عدم رسیده گی به مشکلاتی چون حقوق، بهداشت و همانند این ها، باعث می شود که هر ماه، هزاران سرباز کار های شان را ترک گویند.
تحقیق 2014 حاکیست که تاکنون، بیشتر سربازانی که از کار فرار کرده اند، مورد پیگرد قرار نگرفته اند و نیز بررسی نشده است که چه کسانی هنگام داخل شدن آنان به ارتش، ضمانت این سربازان را کرده بودند تا با فراخوانی تضمین کننده گان، سربازان فراری هم ردیابی شوند.
چند نفر از سربازانی که کار های شان را ترک گفته بودند، در پایتخت و ولایت هایی چون هلمند، هرات و پروان، به من گفتند که تنها دو یا سه ماه پس از داخل شدن به ارتش، کار شان را ترک کردند و کسی هم دنبال شان نیامد.
وقتی در این باره از سخنگوی وزارت دفاع ملی پرسیدم، او نیز وجود چنین مشکلات را به گونه یی تأیید کرد:
"خوب یکی از چالش ها است؛ تلاشی که وزارت دفاع فعلن داره، بر این مبنا استواره که چگونه بتواند از این جلوگیری کند؛ از این پروسه جلوگیری کند و ما کار می کنیم؛ در قسمت مسایل رهبریت کار می کنیم که سطح قابلیت های رهبری را بالا ببریم، چون این یکی از عناصره؛ اگر از ناحیه فضای اعتماد است، او ره تاثیرشه کم کنیم و همچنین در قسمت برخورد های روزمره یی که اگر احیانن باعث می شود، تاثیر گذار باشه اونا ره یک بررسی کاملی انجام بدیم و در قسمت جلب و جذب، دقت بیشتری صورت بگیره؛ یک تمرکز و یک کار بسیار فشرده یی روی موضوع جریان داره."
اما وزارت امور داخله می گوید که در این باره نگرانی جدی ندارد؛ هرچند سخنگوی این وزارت تأیید می کند که در کل، هنوز هم در حدود دوازده درصد (نزدیک به هژده هزار نفر) از نظامیان پولیس کار های شان را ترک می گویند:
"یکی از مشکلات بوده واقعن، در گذشته هم در پولیس ملی افغانستان، فیصدی از افراد که ده الی بیست فیصد، بیست و پنج فیصد می رسید، ترک وظایف بوده، یا رخصتی های طولانی بوده یا ترک وظایف بوده؛ اما خوشبختانه امروز فیصدی بسیار پایین آمده، دوازده فیصد و حتی بعضی اوقات ده فیصد است."
در میان نگرانی ها از اوضاع افغانستان، پس از سال دوهزار و چهارده میلادی، این تحقیق می رساند که مقام های افغان به حضور دراز مدت خارجی ها در این کشور و نیز پشتیبانی جهان از نیروهای افغان، باورمندی کامل دارند.
شاید از همین رو وزارت دفاع ملی هم تأکید می ورزد که ارتش در سال های آینده، در وضعیت خیلی بهتر از امروز قرار خواهد داشت:
"چنین تصوری در حال حاضر وجود نداره که دفعتن کمک ها قطع شود؛ جامعۀ جهانی نسبت به افغانستان تعهداتی دارند؛ به خاطر به وجود آمدن وضعیتی که ما و شما فعلن داریم، هزاران نفر ره جامعۀ جهانی قربانی داده؛ تنها دوهزار ایالات متحده امریکا به افغانستان کشته داده؛ ده ها میلیارد دالر مصرف شده؛ جامعۀ جهانی این مصارف و این قربانی ها و این تلاش هایی که صورت گرفته از یک طرف و از یک طرف، حیثیت و اعتباری که از لحاظ پرستیژ سیاسی جامعۀ جهانی به قضیه داره، اینطور یک تصوری بعیده و اصلن نباید فکر منفی داشته باشیم."
اما در صورتی که کمک های جهان با نظامیان افغان ادامه نیابند؟
اینهم پاسخ یک نظامی ارشد افغان به این پرسش:
"همه چیز بسته به کمک خارجی هاست؛ اگر کمک قطع شود، همین فردا وسایط ما تیل نخواهد داشت."

۱۱ فروردین ۱۳۹۲

سفر به دور شولگر؛ چشم دیدها از جبهه های تفنگداران و زورمندان محلی...

 شهرستان شولگره "زادگاهم"؛ که یکی از شهرستان های پرجمعیت و کلیدی استان بلخ می باشد، هم اکنون به بستر مستی و زور آزمایی چند تفنگدار و زورمند محلی تبدیل گردیده است؛ این شهرستان سبز و آبی هر روز شاهد ترور، قتل، آدم ربایی، کشتار و نا آرامی است. احزاب مختلف با استفاده از مجبوریت و نا آگاهی مردم؛ تعدادی از آنان را به نام های مختلف مسلح ساخته و شعله ی برادر کشی را در میان مردم بار دیگر روشن ساخته است.
با سفری که( باموتر سایکیل) به تعدادی از قریه ها و مناطق شولگره داشتم، جبهه های سیار تفنگداران و "دزدان محلی" را از نزدیک مشاهده کردم...
احزابی که حرف از دموکراسی، آزادی، آبادی، ترقی و آرامی کشور می زنند، با دیدن جبهه های جنگی شان که در کوه ها و قریه های دور دست این ولسوالی در حال تجهیز کردن هستند، دانسته می شود که دنبال چی هستند.
مردم این شهرستان اکثراً به زراعت و کشاورزی و دامداری مصروف اند؛ نسل انقلاب این شهرستان از درس و تحصیل بازمانده اند و وضعیت  نسل کنونی نسبتا رو به بهبود است. ده ها باب مکتب، مدرسه، آموزشگاه و مراکز علمی وتربیتی در آن شکل گرفته، اما کمبود استادان مسلکی از چالش های عمده ی آن است.
اربابان قدرت و سرمایه، مردم مظلوم این شهرستان را دست آویز خود ساخته و آنجا باهم زور آزمایی می کنند. هم اکنون هر حزب و هر قدرتمند در گوشه ی برای خود قرارگاه ساخته و با توزیع تفنگ و پول و اسلحه در میان مردم و هواخواهانش اوضاع منطقه را به نفع خود می چرخاند.
این وضعیت برای نسل جوان این شهرستان تباه کننده و تاریک خواهد بود؛ چون تاهنوز دیده شده است که چندین تن از جوانان نیز به تحریک این گروه ها قلم را به زمین گذاشته و اسلحه گرفته اند.
با دید این وضعیت آدم به یاد روزهای سیاه طالبان می افتد که در آن زمان نیز چنین خفقان بود. شولگره از سال های 1380 الی 1387 در آرامی نسبی به سر می برد؛ اما بار دیگر شعله ی کشتار و آدم کشی در میان مردم در حال اوج گیری است و وحشت روز به روز دامن این شهرستان را گسترده تر می سازد.
باید کاری کرد؛ اما گزینه ها که به این تفنگ سالاری و مردم آزاری پایان دهد در دست خود اربابان و زورمندان است؛ زود تر از آنان باید بزرگان محل و آدم های آگاه جامعه برای تغییر وضعیت کاری انجام دهند.
مردم نیز با دیدن چنین وضعیتی به رو بحران رفتن افغانستان در سال 2014 مطمئن تر می شوند و ترس اینکه بار دیگر سرنوشت شان به کشتار و وحشت ختم می شوند در دل های شان جاگرفته و نگران آینده ی ترسناک و بیهوده ی است که همواره بر آنان تحمیل شده است.
سرنوشت این مردم چه وقت، چگونه و توسط که تغییر خواهد کرد؟
 این سوال ذهنم را می خورد.....

۱۰ فروردین ۱۳۹۲

کمرنگ بودن حضور زنان در رسانه های شمال

  کم رنگ شدن حضور بانوان خبرنگار در رسانه ها باعث نگرانی نهاد های حامی رسانه ها شده است. دفتر نی، نهاد حمایت کننده از رسانه های آزاد در شمال افغانستان می گوید تعداد بانوان خبرنگار در رسانه ها در دو سال اخیر کاهش یافته است.
مسؤولان این نهاد در شهر مزار شریف می گویند دید حاکم سنتی بر کارکرد  و فعالیت زن، تهدیدهای جدی را علیه زنان خبرنگار بوجود آورده است و سبب شده است که تعدادی از زنان خبرنگار کار خود را ترک کنند.
نورآغا شریفی،  مسؤول ساحوی دفتر نی در شمال می گوید: «این مشکلات در برابر بانوان خبرنگار واقعیت دارد، آنها هر از گاهی از آدرس های معلوم و نامعلوم مورد تهدید قرار گرفته اند و به همین خاطر از حرفه خبرنگاری به کار های دیگری روی آورده اند».
آقای شریفی افزود، زنانی که در رسانه ها مشغول خبرنگاری هستند، مشکلات زنان را بهتر درک می کنند و انعکاس می دهند، اما کسانی هنوز هستند که مخالف حضور زنان در برنامه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند و پذیرفتن این حق برای زنان برای شان دشوار است.
شریفی اضافه می کند: «اگر برای پوشش خشونت علیه زنان، خود زنان در استدیوی خبر و یا در رسانه ها حضور داشته باشند، به گونه  بسیار خوب می توانند مسائل مربوط  به زنان را پوشش بدهند. اما از یک طرف خانواده ها اجازه نمی دهند که زنان در رسانه ها کار کنند و از جانب دیگر تهدیدهای اجتماعی علیه آنها وجود دارد».
 مسؤول دفتر نی در 9 ولایت شمالی افغانستان اظهار داشت که در سال 2012 در تمام افغانستان 69 مورد خشونت علیه خبرنگاران صورت گرفته است که از آن جمله صرفاً 7 مورد آن در شمال کشور صورت گرفته است.
 

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...