۰۵ فروردین ۱۳۹۳

همه‌جا بوی ملا عمر می‌دهد!

دفترم در کنارِ یکی از هوتل‌‌های قرار دارد که توسط خارجی‌ها مدیریت شده و اکثراً دیپلمات‌ها و مقامات خارجی در آن رفت و آمد می‌کنند. ماموران امنیتی طی چند روز اخیر که من نبوده ام، بارها به همکارانم هشدار داده اند که امنیت این محل مطمین نیست و باید خودتان مسوولیت وقایع احتمالی را به عهده بگیرید.
من که بتازگی به دفترم که حال و هوای سابق از روحش پریده است آمده ام؛ چند دقیقه قبل نیز، مسوولین امنیتی حوزه دوم شهر، به دفترم آمده و هشدار دادند که: دروازه دفتر تان را هیچ‌گاه باز نگذارید، از طرف شب چراغ‌های تان را روشن بگذاید، دمِ دروازه تان محافظ بگذارید و ...چون احتمال حمله‌ی تروریستان به هوتل خارجی‌ها که باعث از بین رفتن شما نیز خواهد شد می‌رود.
این هشدارها، همه را بشمول من که بتازگی خون در رگ‌هایم دویده و از دلِ بحران مرگ‌آفرین بدر آمده ام، شدیداً نگران ساخته است.
من به تعهدِ نیروهای امنیتی شک دارم. چون پرونده‌ی حمله‌ی مسلحانه بجان من، به فراموشی سپرده شده و اندک‌ترین سرنخ از این رویداد در دست نیروهای امنیتی نیست.
و حالا هم که محل دفترم تحت تهدید شدید امنیتی قرار دارد، حیران مانده ام کجا پناه ببرم.
انگار همه‌جا نا امن شده است، همه‌جا رد پای برادران رییس جمهور با واسکت‌های مملو از مواد منفجره دیده می‌شود، همه‌جا بوی ملاعمر می‌دهد و همه‌جا هر لحظه احتمال گلوله‌باران سردار احمد ها می‌رود...
چگونه می‌توانیم به آینده امیدوار باشیم وقتی می‌شنویم این‌جا، آن‌جا و همه‌جا، هم‌سفره‌های رییس جمهورکرزی، واسکت‌های انتحاری پوشیده و برای بر اندازی نظام و کندنِ قبر دمْکراسی مصمم شده اند.
.

حامیان طالبان؛ بدتر از طالبان!

گردهم می‌آییم و برای بارِ هزارمین بر ضد ترور و تروریسم؛ صدای هم‌دیگر می‌شویم!

ملت اگر بمیرد-ذلت نمی پذیرد

 
کورتنی بادی، روزنتامه‌نگار آمریکایی و دوست نزدیک سردار احمد، دیروز شهر کابل اعتراض مدنی علیه جنایت‌های برادران رییس جمهور و خبرنگار کْشی آنان.

۰۴ فروردین ۱۳۹۳

«آزادی بیان و آزادی پس از بیان»

بزرگداشت روز خبرنگار برای اولین بار در افغانستان
 گزارش روزنامه الشرق‌الئوسط، از وضعیت آزادی بیان در افغانستان.

 (الشرق‌الئوسط از پرخواننده‌ترین روزنامه‌های جهان عرب است، که در چندین کشور عربی بطور گسترده پخش می‌شود.)

 در سالنی زیبا و مجلل که با چراغ‌های بزرگ کریستال روشن شده است، اولین روز خبرنگاران در افغانستان برگزار می‌شود. صندلی ها و میزها با روکش های سفید و مرتب یادآور رستوران های مجلل غربی است. با این وجود، آماری که روز چهارشنبه در این همایش عنوان شد به روشنی و زیبایی این سالن نیست.
در یازده دوازده سالی که از پیروزی نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده آمریکا و سقوط طالبان در افغانستان می گذرد، این کشور در میان همسایگان خود دارای بهترین قوانین برای فعالیت آزاد رسانه ها بوده است. هر چند در روی دیگر این سکه هزینه های گزافی است که در سالهای اخیر توسط خبرنگاران در افغانستان پرداخته شده است.
فقط در سال گذشته میلادی( ۲۰۱۳ )، پنج خبرنگار در افغانستان جان خود را از دست دادند. این آمار زمانی ترسناک تر می شود که بدانیم در ۲۰ سال گذشته ۴۲ خبرنگار، نویسنده و دست اندرکار رسانه در افغانستان جان خود را از دست داده اند. ۲۵ تن از خبرنگارهای به قتل رسیده مورد شلیک مستقیم قرار گرفته اند و ۱۸ تن از آنها نیز بر اثر انفجار بمب و یا در جریان درگیری ها کشته شده اند. این آمار را “احمد قریشی” مدیر مرکز خبرنگاران افغانستان می گوید؛ یکی از مراکز و نهادهایی که نقش اصلی را در برگزاری چنین روزی در افغانستان بر عهده داشته است.

از میان خبرنگارانی که جان خود را در حین انجام وظیفه در افغانستان از دست دادند، خبرنگاران خارجی هم سهم عمده ای دارند: ۲۶ خبرنگار خارجی در کنار ۱۶ خبرنگار افغان. صدها بار کتک زدن و توهین به خبرنگاران هم از سخت بودن شرایط کار خبرنگاران در این سرزمین حکایت دارد.

پرویز کاوه سردبیر روزنامه “هشت صبح” در گفتگو با شرق پارسی مشکل را در تناقض میان قوانین و واقعیت های جامعه افغانستان می داند و می گوید: «ما در افغانستان چارچوبهای مناسبی برای فعالیت خبرنگاران داریم. قانون “رسانه های همگانی” که در افغانستان وجود دارد، به نسبت کشورهای همسایه از جمله پاکستان، ایران، ازبکستان و دیگر کشورهای همسایه، محدوده فعالیت آزادتر و بازتری را در اختیار خبرنگاران قرار داده است. این قوانین حامی فعالیت خبری در افغانستان است.

کاوه می گوید که ناآگاهی شمار زیادی از مقامات دولتی نسبت به این قوانین فعالیت خبرنگاران را مشکل تر کرده است و توضیح می دهد که افغانستان کشوری است که از یک تاریخ دیکتاتوری به دورانی از دموکراسی قدم گذاشته است و هنوز برخی مقامات نتوانسته اند با روح دمکراسی به خوبی آشنا بشوند.

از پرویز کاوه می پرسم که چرا از میان چندین پرونده قتل خبرنگاران در افغانستان به جز دو پرونده، بقیه هنوز به جایی نرسیده است. او به پروسه اداری نهادهای عدلی و قضایی در افغانستان اشاره می کند و می گوید: «در نهادهای ادرای متاسفانه رشوه بسیار شیوع پیدا کرده است. خبرنگاران که خود قربانی هستند و مخالف این فساد اداری هستند حاضر نیستند تا دستی در این فساد داشته باشند برای همین پرونده های مرتبط با خبرنگاران معمولا زمان بیشتری می برد

چند روز پیش از ورود نگارنده به کابل، اخبار منتشر شده از طریق فیس بوک حاکی از آن بود که یکی از خبرنگاران به نام “مختار وفایی” در شهر شمالی مزارشریف مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تصویر چهره خونین او در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود.

مختار که در روزخبرنگاران در این سالن و در کنار خبرنگار شرق پارسی نشسته بود می گوید: «کار خبرنگاری در افغانستان با تمام تعریف ها و توصیف های که حکومتی ها از آن به عنوان یک دست آورد یاد می کنند، با چالش ها عمده و شکننده ای نیز مواجه است که میتواند آینده کار رسانه ای را در افغانستان با بن بست مواجه سازد

این روزنامه نگار ساکن مزارشریف به صحبت درباره علل خشونت های صورت گرفته شده علیه خبرنگاران می پردازد و می گوید: «حکومت های نسبتا خودمختار محلی در ولایات و مناطق دور دست، گروه های طالبان و دهشت افگن، جنگ سالاران و زورمندان، عدم آگاهی اکثریت مقامات و مسوولان ملکی و نظامی از اهمیت رسانه، تصویب نشدن قانون حق دسترسی به اطلاعات و رفتار غیرمدنی شماری از کارمندان و دست اندکاران رسانه ای در افغانستان، از جمله عواملی است که همه ساله به افزایش آمارخشونت ها علیه خبرنگاران کمک می کند و باعث می شود اوضاع برای کار رسانه ای در این کشور پیچیده تر شود

او انتقاد اصلی خود را متوجه مسئولان دولتی در افغانستان می کند و می گوید که در اکثر موارد خود مسوولان حکومتی عامل بیشترین خشونت ها علیه خبرنگاران هستند.

وفایی می گوید: «حکومت تاکنون خشونت هایی که علیه خبرنگاران اعمال می شود را جدی نگرفته است و تنها به ارسال یک پیام و محکوم کردن موارد خشونت علیه خبرنگاران اکتفا کرده است. فضای کار رسانه ای در افغانستان به گونه ای است که آزادی بیان را می شود گفت وجود دارد، اما آزادی پس از بیان وجود ندارد

از سوی دیگر احمد قریشی هدف از انتخاب چنین روزی را «نقش ارزنده خبرنگاران در توسعه دموکراسی در افغانستان» می داند و می گوید: «با کمک نهادها و خبرنگاران دیگر تصمیم گرفتیم روزی را انتخاب کنیم که متعلق به هیچ کدام از خبرنگاران قربانی شده نباشد، بلکه روزی باشد که متعلق به همه خبرنگاران است؛ به همین علت ما روز ۲۷ اسفند را انتخاب کردیم که روزی سپید در تقویم افغانستان است و همزمانی با هیچ مناسب دیگری ندارد. همچنین انتخاب چنین روزی در آخرین روزهای سال باشد تا بتوان عملکرد یکساله خبرنگاران مورد بررسی قرار بگیرد و بتوان به یک جمع بندی رسید

خبرنگاران افغانستان امروز می خواهند دولت را ترغیب کنند تا چنین روزی را در تقویم رسمی کشور به نام “روز خبرنگاران” برگزینند.
فرهمند علی‌پور، خبرنگار روزنامه الشرق الئوسط

جزييات ارايه شده توسط امنيت ملى در مورد حمله تروريستى بر هوتل سرينا:

-         اين حمله توسط سازمان استخبارات پاكستان طرح ريزى و اجرا شده است.
-         عناصر استخبارات بيگانه از مدتها بدين سو در داخل اين هوتل در تردد بوده و مشغول عكس بردارى و گرداورى اطلاعات در مورد امنيت اين هوتل بوده اند.
-         يكى از سازماندهندگان اين حمله تروريستى كه ارتباطات مشكوك داشت، يك هفته قبل از حادثه افغانستان را ترك كرده است.
-        - طالبان در اين حمله تروريستى نقشى نداشته و سازماندهى اينگونه حملات از توانايى طالبان خارج است اما گروه طالبان با اشاره باداران خارجى خود لحظاتى پس از حمله مسووليت ان را به عهده گرفته اند.
-         در مورد اينكه در انتقال سلاح به تروريستان كارمندان هوتل نيز ديت داشته اند، بررسى ها جريان دارد. گارد امنيتى هوتل نيز اقدامات لازم را كه ظرفيت آن را داشتند، نكرده اند و دير بازپرسى قرار دارند.
-        محافظان امنيتى هوتل که مسلح بوده اند اما واكنشى عليه تروريستان نداشته اند نيز تحت بازرسى هستند.
-        - چهارتن تروريست توسط يك عراده موتر كرولا سرخ رنگ به دروازه سرينا رسانده شده اند.
در حمله‌ ی چهار تروریست به هوتل سرینا در شب اول ماه حمل(جشن نوزوز) 9 تن که پنج تن آنان  افغانستانی و چهارتن خارجی بودند کشته شدند.
در این میان سردار احمد روزنامه نگار باسابقه و خبرنگار  فرانس پرس در کابل، با خانم و دو طفل اش نیز شامل این کشته شدگان اند.

... طالب مگر بمیرد؛ جهان آرام بگیرد

برای این‌که انزجار و نفرت مان را از انسان‌کْشی و جنایات برادران رییس جمهور، برای بارِ هزارمین تکرار کنیم، فردا در این جمع می‌پیوندیم...
اطلاع‌رسانی کنید، تا صدای هم‌دیگر باشیم!

این اندوه را پایانی نیست...

رویدادهای خونین اخیر علیه خبرنگاران افغانستان از جمله حمله مسلحانه بجان خودم در بلخ، یک روز بعد کشته شدن خبرنگارسویدنی در کابل و یک هفته بعد از این دو رویداد قتل  سردار احمد با دو طفل و خانم اش در جریان تجلیل از جشن نوروز در رستورانت سرینا در کابل، آنقدر ذهن و روحم را آشفته ساخته  است که فکر می‌کنم دیگر این‌جاهمه چیز تمام است و تاریخ انقضای ادعاهای مضحک رییس جمهور و ارگ‌نشینان مبنی بر  تامین امنیت، مصالحه با طالبان و... فرا رسیده است.
پس از کشته شدن سرداراحمد، خانم و دو طفل اش؛ خبر رسید که طفل سوی وی که دو سال دارد، در اثر اصابت  پنج گلوله به شدت زخم برداشته و در حالت کْما بسرمی‌برد. من نمی‌دانم چگونه به تحلیل و تشریح این رویداد بپردازم.
انگار انگشت‌هایم بریده شده و چشم‌هایم واژه‌های اندوهگین را نمی‌بیند...
به اساس تازه‌ترین گزارش‌ها از کابل، ابوذر دوساله؛ ابوذری که 5 گلوله توسط برادران رییس جمهوردر شب جشن نوروز در کنار  پدر و مادرش بر سر و صورت اش بارید، اکنون در بستر شفاخانه چشم بازکرده و مادرش را می‌پرسد...  
این‌جا، همه‌جا نا امن است....
شاید بعدا در این موارد بیشتر بنویسم....

پست ویژه

بوی خوشِ کاغذ؛ خداحافظ رسانه‌های چاپی

  شاید خداحافظی با رسانه‌های چاپی برای بسیاری از روزنامه‌نگاران و خوانندگان روزنامه‌ها نگران کننده و حتی پذیرفتن آن سخت باشد، اما تحولی اس...