گناه جوانان در كمپ اشرف چيست؟

نويسنده : حسن طوالبه
جواناني كه عمرشان كمتر از 30 سال است، كساني هستند كه در كمپ اشرف عراق، شمال شرق شهر بغداد متولد شدند، زيرا كه خانواده آنان در اين محل از 30 سال پيش سكونت دارند.
و در بسياري از كشورها به متولداني كه در خاك خودشان متولد شدند تابعيت خودشان داده مي‌شود، فكر نمي‌كنم كه اينها تابعيت ايراني داشته باشند، چرا كه رژيم آخوندي تهران آنها را مخالف محسوب مي‌كند، وكشتنشان واجب است، چرا كه آنها به ولايت  فقيه ايمان ندارند. آنها رنجهاي دردناكي متحمل ميشوند، چرا كه در تبعيد زندگي ميكنند و دور از ميهن و خويشاوندانشان در ايران هستند، و چه بسا از روستاها و شهرهايشان جز از طريق صحبت و تصاوير و فيلمهاي مستند, چيزي ندانند.
اين جوانان مي‌دانند كه در كمپ اشرف متولد شدند، آنها از وابستگان سازماني كه به نام ”سازمان مجاهدين خلق” اپوزيسيون رژيم آخوندي ايران شناخته مي‌شود هستند. آنها در روزنامه‌ها ظلمهاي رژيم آخوندي بر ضد ايرانيان را به صورت عام مي‌خوانند. مي‌دانند كه رژيمي كه بر كشورشان حكومت مي‌كند، يك رژيم مستبد است كه غير از پوست كندن و اعدام و چوبه‌هاي داربر تيرهاي برق و در ميدانهاي عمومي نمي‌شناسد، و منشور حقوق بشر را كه آ‌ئينهاي آسماني و قوانين رسمي تضمين نموده‌اند رعايت نمي‌كند.اشرفيان جوان در رنج دوگانه به سر مي‌برند:
 اول: آنها دور از وطن و خويشان و سنتهاي كشورشان متولد گرديدند.
و دوم: آنان در بحران بي‌عدالتي به سر مي‌برندكه نيروهاي قدس كه مستقيماً وابسته به رهبر علي خامنه‌اي هستند،به فرماندهي ژنرال قاسم سليماني كه به سابقه تروريستي‌اش معروف است، ودر زمينه تلاش براي ترور سفير عربستان سعودي در واشنگتن، تحت پيگرد دادگاه اسپانيا است، و همينطور عوامل (اطلاعات) ايران آنرا  اعمال مي‌كنند. اين نيروها با نيروهاي ويژه كه مستقيمابه دفتر نخست‌وزير نوري مالكي وصل هستندهمكاري ميكنند. جوانان و سالمندان و زنان كمپ اشرف از سال 2009 تا به امروز در حالت هوشياري و حواس جمعي بي‌سابقه بسر مي‌برند، زيرا رژيم آخوندي تهران در همكاري با دولت مالكي تصميم به اخراج اشرفيان از كمپشان با زور گرفته است، تا آنان را به ايران برگرداند و با سرنوشت محتوم اعدام يا زندان ابد مواجه نمايد، زيرا آنها وابسته به سازماني مخالف آخوندها و ولايت فقيه هستند. از آن سال اين كمپ از طرف نيروهاي قدس و اطلاعات و نيروهاي ويژه عراقي,و همينطور با 300 بلندگو براي آزار اشرفيان، محاصره گرديد، و نقطه‌هاي بازرسي براي ممانعت از رسيدن نفت و دارو و غذا به كمپ برقرارشد. كما اينكه كمپ با حملات مسلحانه از طرف اين نيروها _ كه سابقاً اشاره شد- مواجه گرديد كه دهها كشته و صدها مجروح بجا گذاشت، كه تعدادي از مجروحان به دليل كمبود دارو، و جلوگيري از رسيدن بيماران به بيمارستانها براي انجام عمل جراحي فوت كردند.
جوانان در كمپ اشرف از محروم بودن از زندگي در ميهن و در بين خويشاوندان، و از ستم و آوارگي و جابجايي اجباري به سوي سرنوشتي نامعلوم رنج مي‌برند. و اگر نبود كمك وجدان جهاني و قيام سازمانهاي حقوق بشري و حقوقي و سازمان ملل و دبير كل آن ( بان كي مون), امضاي توافق دوجانبه بين دولت مالكي و سازمان ملل، مبني بر جابجايي اشرفيان به كمپ (ليبرتي)، يك پادگان آمريكايي در نزديكي فرودگاه بين‌المللي بغداد صورت نمي‌گرفت، توافقي كه بعد از مشورتهاي بسيار, اشرفيان از روي بي‌ميلي با آن موافقت كردند، و 400 تن از آنان براي انتقال فوري به محل جديد اعلام آمادگي كردند، اما .. اما، و اين اماهاست كه كارشكنيها و موانع را در مقابل اجراي اين توافق گذاشت از جمله:
1-  ضرورت آمارگيري ساكنان كمپ، برغم اينكه آمارگيريشان در سال 2009 از طرف نيروهاي عراقي، و با نظارت نيروهاي قدس و اطلاعات انجام شد، كه هفت تن از آنان خواستند كه به ايران برگردند.
2-  ممانعت  از رفتن مهندسان اشرفي به ليبرتي براي بازديد آن، و اطلاع يافتن از الزامات زندگي در آن.
3-  ممانعت اشرفيان از جابجايي كالاها و دارايي‌هاي آنان از جمله خودروها و دستگاههاي برقي و ژنراتورها و پمپهايشان به محل جديد
4-  محدود كردن محل جديد به مساحت بسيار كوچك كمتر از يك كيلومتر مربع از اصل 40 كيلومتر، كه اين مساحت با ديوارهاي بتوني بلند محصور شده است، بطوريكه محل جديد تبديل به يك زندان پراز زنداني ميگردد.
اين موانع كه قاسم سليماني و اطلاعات ايران اختراع كرده‌اند براي اين است كه زمان تعيين شده براي جابجايي اشرفيان كه چهار ماه مي‌باشد بدون اينكه توافق اجرا گردد بگذرد، و پس از آن در مقابل دولت مالكي اخراج آنان با زور قرار مي‌گيرد، و در برابر آنان تسليم همه يا بخشي از آنان به رژيم آخوندي، تا با حكم اعدام مواجه شوند. به ويژه اينكه مالكي با اعلام وجود 120 حكم قضايي بر ضد جوانان اشرف، براي اين موضوع زمينه سازي كرده است, كما اينكه به رژيم آخوندي وعده تسليم رهبري مجاهدين را داده است.
واضح است كه رژيم آخوندي و دولت مالكي، ميخواهند با ايجاد يك بحران خارجي، خود را از مشكلات داخلي خلاص كنند, رژيم آخوندي در اثر تحريمهاي كشورهاي غربي با يك بحران در داخل مواجه است، و مردم ايران به دليل فقر و بيكاري و بيتوجهيو حذف، و گسترش فساد در ارگانهاي قدرت و در خود نهاد رهبري, به خود مي‌پيچند، فساد از پسرِ رهبر كه متهم به سرقت ملياردها دلارمي‌باشد،و همراهان رييس جمهور احمدي نژاد گذشته است، و همه اين وضعيت ناشي از گستاخي رژيم و خيرهسري نسبت بهجهان و سازمان ملل، و اشارهاش به بستن تنگه هرمز ميباشد، اين رژيم عكس جريان، و بر ضد منافع خود ايرانيان، حركت مي‌كند. اما مالكي تا خرخره در مشكلاتي كه خود ايجاد كردهغرق است، و يك ديكتاتوري فرقه‌اي حذف‌كننده برعليه جريانات شريف عراقي اعمال مي‌كند، و دستورالعملهاي رژيم آخوندي تهران را به اجرا مي‌گذارد، و اين چيزي است كه قاسم سليماني در سخنان وقيحانه‌ خود, مغاير با پيش‌پا افتاده‌ترين ارزشهاي حاكميت و استقلال بيان داشت، سخناني كه در آن ادعا نمود كه عراق و جنوب لبنان توسط ايران حمايت مي‌‌گردند، و ايران ميتواند دولتهايي تشكيل دهد كه در آنها سياست ايران به اجرا در بيايد،و بر ضد استكبار جهاني بايستند.
مدت توافق رو به پايان است، و موانع بسيارند، سازمان ملل مسئوليت بزرگي در قبال اشرفيان دارد، و هر آسيبي بدانان برسد لكه ننگي به طور خاص بر سازمان ملل و بر سازمانهاي حقوق بشري و پارلمانهاي اروپايي و نيروها و شخصيتهاي ملي عربي و عراقي خواهد بود.

Post a Comment

0 Comments